📕✏️قصه دلبـــــــــری❤️
منبرکاملی رفت مثل آخوندها، ازدانشگاه ومسائل جامعه گرفته تا اهداف زندگی اش. ازخواستگاریهایش گفت واینکه کجاها رفته و هرکدام راچه کسی معرفی کرده، حتی چیزهایی که به آنها گفته بو. گفتم:«من نیازی نمیبینم اینارو بشنوم!» میگفت:«اتفاقا بایدبدونین تا بتونین خوب تصمیم بگیرین!» گفت:«ازوقتی شما به دلم نشستین بقیه خواستگاریه رو صوری میرفتم. میرفتم تابهونه ای پیداکنم یا بهونه ای بدم دست طرف!»
میخندید که» چون اکثر دخترا ازریش بلند خوششون نمیاد، این شکلی میرفتم. اگه هم کسی پیدا میشدکه خوشش میومد ومیپرسیدکه آیا ریشاتون رو درست ومرتب میکنین، میگفتم نه، من همین ریختی میچرخم»
ازقبل به مادرم گفته بودم که من پذیرایی نمیکنم. مادرم در زد وچای ومیوه اوردوگفت:«حرفتون که تموم شد، کارتون دارم!» از بس دلشوره داشتم دست ودلم به هیچ چیز نمیرفت.
یکریز حرف میزدولابه لایش میوه پوست میکندو میخورد. گاهی هم باخنده به من تعارف میکرد:«خونه ی خودتونه، بفرمایین»
ادامه دارد....
راوی: مرجان درعلی همسرشهید مدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
بچه اش مریض بود، باید سریع میبرد بیمارستان، ماشین دولتی هم جلو در خونه اش پارک بوده، اما رفت سر کوچه تاکسی گرفت!
🌷شهید #عبدالحسین_برونسی🌷
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
اے گل عالم خلقت،به فداے قدمت
منجے عالم وآدم،به فداے قدمت
ما دعاگوے توایم و تو دعاگوے همه
سلام بهار انسانیت❤️
🌤اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج🌤
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#شهیدانه
جلسه ی اول خواستگاری بود
با همان شرم و حیای همیشگی،اولین سوال را از من پرسید...
آیا حوصله ی فرزند شهید بزرگ کردن را داری؟
_آیا میتوانی همسر شهید شوی؟
#شهید_مسلم_خیزاب
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
امشب لیله الرغائب است
" شب آرزوها "
شب خواستن ها ,
شب طلب کردن ها ,
شب بخشش خداوند ,
شب گرفتن آنچه می خواهی
از قدرت لایزال
پس :
مهیا شو , دلت را از
کینه ها خالی کن , ببخش ,
مهربان تر از همیشه باش
تا دلت آینه ای شود و صیقلی
چه زیبا شبی ست.
التماس دعا
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
اعمال شب لیله الرغائب
شب آرزوهاس فرج امام زمانمون یادمون نره
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
📕✏سه نیمه سیب 🍎
⚘🌱انگار همین حالا رقم می خورد و اتفاق می افتد این صفحه از خاطرات که سر سفره ناهار، عروس ها گیر داده اند." مجتبی، که پسر تو داری پیر می شوی و باید آستین بالا بزنیم "مجتبی می گوید:" خوب به شما چه ربطی دارد." زن مهدی می گوید ربطش اینکه ما برای تو برنامه ها داریم
-مثلاً چه برنامهای؟ زن مصطفی می گویند این که بریم زیر آب تورا بزنیم به خانواده عروس ،همه چی رو بگیم.محتبی خنده کنان می می گوید:"شما کورخوانده اید چون من فقط با حورالعین عروسی می کنم .شماها هم دستتون به بهشت نمیرسه که زیر آب من را بزنید .جمع همه می خندند اما تو مات و مبهوت نگاهش می کنی. حس می کنی جمله آخری مزاح نبوده است .
همه شب های اردیبهشت تا خرداد تانیمه ی تیر را به تختخواب مجتبی دلسپرده ،چه شبها و روزها گذشته و از آن تکرار خاطرات خبری نشده است و تو هاجری بوده ای متفاوت.خودت اسماعیل هایت را به قربانگاه فرستاده ای،مگر نه؟ خودت بوده ای که با آن ها لهچه ی افغانی را تمرین کرده ای و بعد نمازهای توی خانه تا حرم تا بیت حضرت زهرا (ع)درمحله،برای توفیق شان خدا را خوانده ای....و حتی برای شهادت شان هم دعا کرده ای؛مگرنه؟برای همین است که دیگر قصه گویی های معلم قرآن و داستان های پیشنهاد ذبح اسماعیل و حکایت یعقوب و یوسف برایت عجیب و دور از ذهن نیست...
&ادامه دارد...
راوی:مادر #شهیدان مصطفی و مجتبی و مرتضی بختی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبــــــــــــری♥️
زیادسوال میپرسید. بعضی هایش سخت بود وبعضی خنده دار. پرسید:«نظرشما درباره ی حضرت اقا چیه؟» گفتم:«ایشون رو قبول دارم وهرچی بگن اطاعت میکنم» گیردادکه «چقدرقبولش دارید؟»گفتم «خیلی»خودم را راحت کردم که نمیتوانم بگویم چقدر. زیرکی به خرج دادوگفت:«اگه آقابگن من رو بکشید، میکشید؟» بی معطلی گفتم:«اگه آقابگن، بله!» نتوانست جلوی خنده اش رابگیرد.
اوکه انگار از اول بله راشنیده، شروع کرد درباره ی آینده ی شغلیش حرف زد. گفت دوست دارد برود در تشکیلات سپاه، فقط هم سپاه قدس. روی گزینه های بعدی فکر کرده بود؛ طلبگی یا معلمی. هنوز دانشجوبود. خندید وگفت که از داردنیا فقط یک موتور تریل داردکه آن را هم پلیس ازرفیقش گرفته وفعلا توقیف شده.
پررو پررو گفت:«اسم بچه هامونو انتخاب کردم: امیرحسین، امیرعباس، زینب و زهرا» انگار کتری آب جوش ریختند روی سرم. کسی نبود بهش بگوید:«هنوز نه به داره نه به باره»
ادامه دارد....
راوی: مرجان درعلی همسرشهیدمدافع حرم
محمدحسین محمد خانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸
🌸به نام او ڪه
✨رحمان و رحیم است
🌸به احسان
✨عادت وخُلقِ ڪریم است
🌸بارالها...
✨امروزمان را مثل هر روز،
🌸با نام و یادت آغاز میڪنیم؛
✨مـا را به عطاے خـود
🌸از دیـگران بے نیاز گردان...
🌸الهے به امید تو
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
دمى با دوست(...✅...)
بہ سر بردن
دو صد دنیـا ، بـها دارد
خـوشا آنڪہ در دنیـا
رفیـق بامعرفت و با وفـا دارد❤️
🕊سلام صبحتون شهدایے ✋
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
چقدر ناز ربوده است دلِ بابا را
‹ اللّهم انّی اسئلک صبرالشاکرین لك ›
از تو خواهم شکیبایی
سپاسگزارانت را...
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌷#خـاطــرات_شــهـــدا.
همیشہمےگفت:
. واسہڪےڪارمےڪنے؟
. مےگفتم:امامحسین
. مےگفت:پسحرفهاروبیخیال
. ڪارخودتروبڪن
. جوابشباامامحسین
🌷شہیدمحمدحسینمحمدخانے
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبــــــــــری♥️
یکی یکی درجیبهای کتش دست میکرد. هرچه بیرون می آورد، تمامی نداشت. باهمان هدیه ها جادویم کرد: تکه ای از کفن شهید گمنام که خودش تفحص کرده بود، پلاک شهید، مهروتسبیح تربت با کلی خرت وپرتهایی که از لبنان وسوریه خریده بود.
تیرخلاص رازد. صدایش راپایین تر آوردوگفت:«دوتا نامه نوشتم براتون: یکی توی حرم امام رضا علیه السلام ویکی کنارشهدای گمنام بهشت زهرا!» برگه ها را گذاشت جلوی رویم، کاغذکوچکی هم گذاشت روی آنها. درشت نوشه بود. ازهمانجا خواندم؛ زبانم قفل شد:
تومرجانی، تودرجانی، تومروارید غلتانی
اگرقلبم صدف باشدمیان آن تو پنهانی
مادروخاله ام آمدندوبه او گفتند:«هیچ کاری توی خونه بلد نیست، اصلا دور گاز پیدایش نمیشه. یه پوست تخمه جابه جا نمیکنه! خیلی نازنازیه!» خندیدوگفت:«من فکر کردم چه مسئله ی مهمی میخواین بگین! ایناکه مهم نیست!»
سه چهارساعتی صحبتهایمان طول کشید. گیردادکه اول شماازاتاق برید بیرون. پایم خواب رفته بود ونمیتونستم ازجام تکون بخورم. التماس میکردم:«شمابفرمایین، من بعدشمامیام»ول کن نبود. خجالت میکشیدم بگویم . دیدم بیرون برونیست دل به دریا زدم وگفتم:«پام خواب رفته» ازسرلغزپرانی گفت:«فکر کردم عیبی دارین وقراره سرمن کلاه بره» نزدیک در به من گفت:«رفتم کربلازیر قبه به امام حسین(ع) گفتم: برایم پدری کنید، فکرکنید منم علی اکبرتون! هرکاری قراربود برای ازدواج پسرتون بکنید،برای من کنید.
ادامه دارد...
راوی: مرجان درعلی همسرشهیدمدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
#شهیدانه🕊
شهادت...
این دنیا محل گذر است،
و همه ما قرار است برویم!
و چه بهتر که"زیبا" برویم...🕊
#شهید_نوید_صفری
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏سه نیمه سیب 🍎
⚘🌱از لشکر فاطمیون تماس گرفته اند برای تحویل ساک بچه ها.خوبی اش این است که فاطمیون فقط شماره تو را دارند.سوار سرویس می شوی و مسیرها را تا ستادلشکر،تنهایی می روی.اصلا در خیال اینکه چرا ساک رسیده و بچه ها نیامدند،نیستی.فقط انگار خودِساک ها برای تو اهمیت دارند.جوش میزنی تا زود برسی و ساک ها را تحویل بگیری.
ستاد لشکر شلوغ است؛محل تحویل ساک ها را پیدا میکنی.معرفی میشوی.ساک ها را تحویل میگیری.سبک و سنگین میکنی.روی هم،اندازه ی نصف یک ساک هم وزن ندارند.متعجب میگویی:"چقدرسبک!وقتی رفتن اینجورنبود." و زیپ ساک مصطفی را میکشی.لباس ها را زیرو رو میکنی.همه چیز هست؛فقط یک لنگه کفشش نیست.میپرسی:"لنگه کفش بچه ام کو؟"
تحویل دار اظهار بی اطلاعی میکند.تو هم بیخیال میشوی.ساک های سبک را دست میگیری؛سبک تر از کیف کولی تو شده اند....
سه شب پشت سرهم،سه خواب از بچه ها نمیتواند تصادفی باشد؛سه خوابی که ذهن تورا به همان وادی شهید و شهادت کشانده است؛مخصوصا خواب آخری و بیست و ششمین شب از رمضان،و آن حکایت نبودن لنگه کفش مصطفی،بدجورذهنت را مشغول میکند.دیگر برایت مسجل میشود که قرار است اتفاقی بیفتد.برای همین به مهدی زنگ میرنی که بیاید پیشت تا کمی باش درد دل کنی.مهدی،سرش توی گوشی لمسی ست.و تو در خیال خواب هایت سیر میکنی.خواب تحویل ساک ها و نبودن لنگه کفش مصطفی،ذهنت را بیشتر چسبیده است.خیلی دوست داری بکجوری تعبیرش کنی؛تلاش میکنی مصطفی را ببینی با پایی قطع شده و عصایی زیر بغل و بگوید:"مامان،ناراحت پای من نباش.میبینی که با عصا،راحت راه می رم." و تو اشک هایت را پاک کنی و بگویی:"هرچی خدا مقدر کنه،درسته..
🌹دوره ملی"روایت پیشرفت و امیدآفرینی
ایران قوی"
👈 با سخنرانی سردار حاجی زاده فرمانده محترم نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
⚘با حضور راویان شاخص و برتر سراسر کشور
🌹امروز ( جمعه ۷ بهمن ماه ) ۱۴۰۱
👈همراه با بازدید از نمایشگاه پارک ملی هوافضا _ تهران
🌹جان فدا
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://eitaa.com/dokhtaranehajqasem1
http://eitaa.com/banovaneshahideh
https://eitaa.com/joinchat/3745972272Cee77d956b0
🦋✨🦋✨🦋
🌻خاص #بودن یعنی:
با #شهدا بودن در مسیر #شهدا بودن عطر🌸 #شهدا را داشتن رنگ #شهدا
را داشتن
🌻اخلاص #شهدا را داشتن مورد عنایت #شهدا بودن تا در دام #شهــادت
افتادن نه در دام دنیا و شیطان افتادن
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی
🌺🌿 شهدا را
یاد کنیم
ولو با ذکر یک صلوات
فراموش نڪنیم ڪہ ،
از #شهدا شرمندہ ایم
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#سلام_بر_شهدا✋🌷
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
➕من حاضـــــرم
مثل علی اکبر امام حســـــین علیه السلام ارباً اربا بـــــشم
ولی حجـــــــــاب ناموس اسلام
حفظ بشه.!
#شهید_حــــــسین_حریری🕊
⚘#شادیروحشونصلوات⚘
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
روز مرد نداشتند
لیکن روزها را مردانه ساختند
تنها جورابشان سوراخ نبودکه پیکری سوراخ شده ازگلوله وترکش داشتند!
پاس میداریم یادمردان مردِسرزمینمان را
پیشاپیش روز مردان واقعی مبارک❤️
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada