🌷 ایستگاه روایت گری(پاسخ به سوالات در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافعین حرم) در نمایشگاه بزرگ یادیاران(مقاومت تا ظهور) با حضور راویان عزیز در شهرمقدس قم برپا گردید...
✔در این ایستگاه، راویان عزیز به روایت گری پرداختند و به سوالات گوناگون در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافعین حرم و در خصوص شهدای عزیز پاسخ های لازم را ارائه نمودند...
@raviannoorshohada
🌷 ایستگاه روایت گری(پاسخ به سوالات در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافعین حرم) در نمایشگاه بزرگ یادیاران(مقاومت تا ظهور) با حضور راویان عزیز در شهرمقدس قم برپا گردید...
✔در این ایستگاه، راویان عزیز به روایت گری پرداختند و به سوالات گوناگون در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافعین حرم و در خصوص شهدای عزیز پاسخ های لازم را ارائه نمودند...
@raviannoorshohada
عباس در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمیخورد، مرخصی خواستند، وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه جنگ پرسیدند، عباس عرض کرد: من در دهه اول محرم برای شستن استکانهای چای عزاداران به هیئتهای جنوب شهر که من را نمیشناسند می روم، مرخصی را برای آن میخواهم، امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی میدهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی.
🌷شهید #عباس_بابایی🌷
@raviannoorshohada
خیلی شوخ بود . در محیط کار با بچه ها شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش را سر کار می گذاشت .😁
ولی نسبت به من یک احترام خاصی می گذاشت . هیچ وقت با من شوخی نکرد ☝️. حتی این اواخر وقتی با هم معانقه می کردیم شونه ام را می بوسید 😘. این کارش خیلی خجالت زدم می کرد 😓.
بارها شده بود که ازش پول قرض گرفته بودم و محمود رضا هم هرطور شده بود ، حتی با قرض گرفتن از دیگران بهم پول را می رساند و دیگه به رویم نمی آورد😞 . این اواخر یک بار بهم گفت پول لازم دارم و سریع بر می گردونم .
گفتم : لازم نیست برگردانی ، من به تو بدهکارم اول باید بدهیم را صاف کنم . گفت : صافیم😊 .
یادم می آید نوجوان که بودیم . تقریبا به حد رکوع خم می شد دست پدر و مادر را می بوسید😘 .
طوری که پدرم گفت دیگه این کار را نکن☝️
#شهید_مدافع_حرم
محمودرضا بیضاییِ🌺🍃
@raviannoorshohada
مجيد خودش از اعضاي اصلي هيئت جوانان سيدالشهدا(ع) يافتآباد بود. دلش با اهلبيت بود و از بچگي به حضرت زينب(س) عشق و ارادت خاصي داشت❤️. وقتي شهيد كريمي او را به هيئت ديگري دعوت ميكند، آنجا در مورد مدافعان حرم و مظلوميت اهل بيت در سوريه ميشنود و كاملاً دگرگون ميشود.»✨
«دوستانش ميگفتند آن شب مجيد آن قدر گريه ميكند كه از هوش ميرود😔، به هوش كه ميآيد ميگويد من باشم كسي نگاه چپ به حرم بيبي زينب(س) بيندازد☝️. از آن لحظه به بعد اخلاق مجيد تغيير كرد. ساكت و آرام شده بود. خيلي اين در و آن در زد تا راهي سوريه شود. در تمام اين مراحل با شهيد مرتضي كريمي همراه يكديگر بودند. اتفاقاً با هم در يك منطقه و عمليات شهيد شدند.🕊
تصویر شهید مجید قربانخانی روبروی ضریح حضرت رقیه🌸💔
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_محمد_معماریان
صلی الله علیک یا اباعبدالله😭
صلی الله علیکم ایها الشهداءِ والصالحین😭
🍃حتما ببین
@raviannoorshohada
✨از مال دنیا هرچه داشت انفاق می کرد
مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو یتیم و یک بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، کمک خرجی آنان را هم پرداخت میکرد.
✨ او یک بار زندگی اش را در واقع حراج کرد تا بتواند شش خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را سرپناه بدهد!
✨از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!»
📚کتاب فرمانده نابغه
#شهید_مرتضی_حسین_پور
@raviannoorshohada
🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
قابل توجه علاقه مندان به خادم الشهدایی؛
به مناسبت ایام اربعین حسینی، ایستگاه و غرفه ای با عنوان "نائب الشهید" و معرفی شهدا در مصلای قدس برپا گردیده است.
خواهرانی که وقت و آمادگی همکاری دارند، لطفا به آی دی @yaredeldar اعلام نمایند.
🌹قرارگاه مردمی راویان نور شهدا🌹
"هوالشهید"
سلام علیکم
خداقوت به همه ی بزرگواران
🌷در حال راه اندازی و برپایی ایستگاه و غرفه "نائب الشهید" در قرارگاه اربعین مصلای قدس هستیم...
⚘در این ایستگاه، تقدیم کارت های شهدای استان قم و شهدای شاخص کشوری و بین الملل به زائرین بزرگوار همراه با معرفی شهدا و کتب سیره شهدا و روایت گری تا پایان ماه صفر انجام خواهد شد...
⚘هر زائر به نیابت از یک شهید عزیز در پیاده روی اربعین شرکت می نماید و در طول سفر با این شهید مانوس گردیده و تا پایان عمر با این شهید انس خواهد داشت...
✍ #خاطرات_شهداء📚
اقا حامد سال ها تو هیئت فاطمیه (س) طالقانی تبریز به عزاداری مشغول بود.◾️
وقتی ایام #محرم می شد یکی از چرخ های مخصوص حمل باندها رو برای خودش بر میداشت و وظیفه حمل اون چرخ رو به عهده میگرفت.👌
با عشق و علاقه خاصی هم این کار رو انجام می داد. وقتی عاشورا می شد برای هیئت چهار هزار تا نهار میدادیم که حامد منتظر می شد همه کم کم برن...🚶 تا کار شستن دیگ ها رو شروع کنه... با گریه و حال عجیبی شروع به کار می کرد...😭
بهش میگفتن آقا حامد شما "افسری" و همه میشناسنتون بهتره بقیه این کارو انجام بدن.
می گفت: "اینجا یه جایی هست که اگه سردارم باشی باید شکسته شوی تا بزرگ بشی"☝️
و همینطور می گفت: " شفا تو آخر مجلسه، آخر مجلسم شستن دیگ هاست و من از این دیگ ها حاجتم رو خواهم گرفت "🕊
که بالاخره اینطور هم شد.
#شهید_مدافع_حرم_حامد_جوانی🌹
@raviannoorshohada
ﺍﯾﻦ عکس هزاران ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺟﺎﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻭلی کمتر ﺍﺯ ﺷﻬﯿﺪ ﺩﺍﺧﻞ عکس ﺍسمی ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ...
ﺩﺭ ﮔﯿﻼﻧﻐﺮﺏ ﭘﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺯﺍﻧﻮ ﻗﻄﻊ ﺷﺪ ﺑﻄﻮﺭی ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﻣﺼﻨﻮعی ﺭا ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺕ ﮐﻮﺗﺎهی ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ به ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ؛ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﻟﺸﮑﺮ 27 ﺑﻮﺩ؛ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ یکﭘﺎ ﺩﺭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺷﺮﮐﺖ کرﺩ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﮐﻮﻫﺴﺘﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻏﺮﺏ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎی ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺎﻻ می ﺁﻣﺪ.
" شهید #ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ_ﺣﺴﺎﻣﯽ " ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ که ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺠﺎﻋﺖ ﻭ ﺷﻬﺎﻣﺘﺶ ﻧﻘﻞ میکنند ، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ یکی ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ ﺩﻗﺎیقی ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺗﺶ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ی ﺟﻔﯿﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺩﻗﺎیقی ﺑﻌﺪ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎﯼ ﺩﺷﻤﻦ ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺘﻮﻥ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ .
شهید #جانباز #ابراهیم_حسامی
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشکهای سردار شهید همدانی در راهپیمایی اربعین
روایت دلنشین #حبیب_حرم از اجتماع باشکوه حسینی در کربلا به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت ایشان
@raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🌸 بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین 🌸
#شهید_مدافع_حرم
سید میلاد مصطفوی 🌺
#راوی_خواهر_شهید
عادت خیلی خوبی داشت معمولا برای هر کار خیری که می خواست انجام بده دو رکعت نماز می خوند.🌱
با این کارش می خواست اثر وضعی روی مخاطب و کارهاش بزاره و همین طور هم می شد. 👌
من برای ازدواجم خیلی سخت گیر بودم
دوست نداشتم از کانون پر مهر خانواده و سایه پدر و مادر جدا بشم.😞
تا اینکه یکی از دوستان سید میلاد به خواستگاریم اومد.
هر چقدر با هام صحبت کرد مجاب نشدم. 😐
تا اینکه یه روز اومد خونه ، آستیناشو بالا زد و رفت وضو گرفت سجاده اش رو پهن کد و الله اکبر گویان مشغول نماز شد✨
دو رکعت نماز خوند نمی دونم چه نمازی خوند و به چه نیتی خوند اما حال عجیبی داشت.🕊
بعد از اینکه نمازش تموم شد اومد نشست کنارم.
خیلی با محبت شروع به صحبت کردن کرد، از علاقش به من گفت و اینکه من رو چقدر دوست داره و ...❤️
کم کم دیدم چشماش پر از اشک شد.همینطور که داشت باهام صحبت می کرد از چشماش اشک میومد.😢
سید بامن که خواهرش بودم خیلی با محبت صحبت کرد و الحمدالله خیلی زود این مشکل حل شد.
نفس سید حق بود ... نسبت به خانواده خیلی با عاطفه بود.🌸
در مراسم ازدواج من خیلی گریه کرد.😔
با اینکه ممکنه خیلی از هم سن و سال های میلاد از روی حیا و غرور و ... هیچوقت اینکار رو انجام ندن.
اما سید قلبش مثل آینه صاف صاف بود.🌷🌱
هنر تمامی شهدا و سید میلاد این بود که با این همه عاطفه از خانواده دل کندند و رفتنند...🕊
@raviannoorshohada
🔰 لوح | اربعین؛ خیمه جهانی اباعبدالله
🔺️ رهبرانقلاب: #اربعین با این حرکتی که عمدتاً بین نجف و کربلا در راهپیمایی هر سال به وجود میآید بینالمللی شد؛ چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شد؛ امام حسین (علیهالسّلام) و معرفت حسینی به برکت این حرکت عظیم مردمی بینالمللی شد، جهانی شد. ۹۸/۶/۲۷
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه #شهید شدن #علی_انصاری
اگر اشک تان جاری شد و دلتان شکست التماس دعای #شهادت...😔😢
این گل را به رسم هدیه
تقدیم نگاهت کردیم..
شهدا را یاد کنید با ذکر #صلوات
اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم
@raviannoorshohada
❤ قلب مهربان ❤ :
❣ قلب مهربان و پاک این شهید او را به سوی خواهر و برادر کودکی ، کشاند . 💔
❣ درحالی که در دل حس می کرد این کودکان پاک و معصوم گویی رنج و دردی
هزار ساله در دل دارند
❣ علاء سعی می کرد با دقایقی در کنار آنها بودن بتواند حس غریب آنها را از
اعماق جان لمس کند
❣ شهید علاء به خانه کودکان رفت اما آنچه که آنها در مقابل کمک به او پیشنهاد
کرده بود را نپذیرفت و در آن روز های سرد سوریه، علاء آستین ها و پاچه های
شلوارش را بالا زد و به شستن کف خانه و نظافت کردن منزل خانواده سوری
مشغول شد
❣ زمانی که یکی از دوستان از او پرسید در این هوای بسیار سرد مشغول چه
کاریست ،
🍁 او اینگونه جواب داد :
❣ این کودکان قلبم را آتش زدند. می خواهم
حال درونی آنهارا برای لحظاتی احساس کنم . 💔
#شهید_علاء_حسن_نجمه
@raviannoorshohada