🌹 "خدا با شما جوانان است"
🔸 #جوانها بایستی خودشان را آماده کنند،
فکرشان را آماده کنند،
ترفند دشمن را بشناسند.
اوّلین آماج تهاجمِ دشمن عبارت است از فکر شما، از ذهن شما، از آنچه حاکم بر اندیشهی شما است؛
این اوّلین آماج دشمن است.
با انواع حیلهها سعی میکند این تفکّر را تغییر بدهد؛
وقتی فکر عوض شد، به طور طبیعی عمل عوض خواهد شد.
🔹 نگذارید فکرها را عوض کنند، نگذارید انگیزهها را ضعیف کنند؛ نگذارید قدرت درونی #ایمان و همّت عالیِ شما را دشمن با ترفندهای خودش از بین ببرد. محکم بِایستید، به خدا توکّل کنید، و خدای متعال انشاءالله با شما است؛ اَنَّ اللهَ مَعَ المُتَّقین. خدا با #اهل_تقوا است، خدا با اهلِ حرکتِ در راه او است و مجاهدین را انشاءالله نصرت خواهد داد. ۹۷/۷/۲۱
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اختصاصی
💠شهید مدافع حرم #مصطفی_نبی_لو
شهیدی که دوست داشت زمینه ساز #ظهور لقب بگیرد تا #مدافع_حرم
🎥روایت #خواهر_شهید مدافع حرم مصطفی نبی لو از وصیت شهید
✅انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید نبی لو
@raviannoorshohada
🌹#شهیدےشیــرازےکہ_محل_وزمان_قبرخودراپیش_بینےکرد
👇👇👇
درمراسـم چهلم شهـیدلطفعلی زارع ،
سید محـمد دست من را گرفت و آرام، قدم زنان از جمعـیت فاصله گرفتیــم.
با هم به سمـت ردیفے از قبر های تازه حفر شده درگلـزارشهدا رفتیم. قبر ها خاکبرداری شـده و باتابوک های سیمانی دیواره آنها چـیده شده بود تا اگر شهــیدےرا ازجبهه آوردنـــد، قبر آماده باشد.
روی لبه یکے ازقبـرها، روے تابــوک های سیمانی نشستیم. سید محمد به #قـــبرخالے خیـره شده بود. گفت: محمد چیزی به تو می گـم، امــا تا شهــید نشـدم به کسی نگو!
با تعجب گفتم: تو شهادت... چی؟
به قبرے که لبہ آن نشستــه بودیـــم اشـــاره کرد و گفـت: #هفــته دیگه، #چهارشنبه من را تشییع می کنید و در این #قبر دفـن می کنـید! چهارمین قبر بود...
با تعجـب،ناباورانه به سید محمد و قبر خالی نگاه کردم و گفتم:ان شاالله که صد و بیست سال زندگے می کنے، این حرف ها چیـه می زنی...
یک هفته گذاشـت، شب چهـــارشنبه بعد پسـر عمـویم، [شهیـد] ابوالفضل غلامپــور،خبر #شهـادت سید محمد را داد و گفت: فردا تشییع می شود. صبح برای تشییع رفتیم.
چند شهیـدمن جمله محمـد در شاهچراغ تشییع شده و به سمت گلزار شهدا حرکت کردند.
هرشهـیدرا به سمــت قبری بردند. سیدمحمـدراهـم پاے قبری گذاشتنــدوبرای تلقیــن پائین دادند. یک لحظه یادصحبـت های هفته قبـــل افتادم.همان ردیف بودیم. قـبر ها را شمردم،سیــدمحمد را در #قبرچهـــارم دفن کردند.مثل همون چیزی که خودش گفته بود....
برگرفته ازکتاب #شب_وصال
#شهیـدسیـدمحمـدشعاعے
@raviannoorshohada
همیشه روزه بود جبهه هم که می رفت با فرمانده اش قرار می گذاشت که 10 روز جابجایش نکنند تا بتواند قصد کند و روزه بگیرد.
جوان 21 ساله که یکی از نیروهای زبده اطلاعات عملیات لشگر 57 ابوالفضل (ع) بود، طی عملیاتی در منطقه حاج عمران مفقود الاثر شد و پس از یکسال که خانواده منتظر جنازه اش بودند، با پیکری کاملاً سالم به خرم آباد برگشت.
به دستور نماینده امام و امام جمعه خرم آباد - آیه الله میانجی- پیکر شهید به مدت یک هفته در مکان مخصوصی در بیمارستان شهید مدنی خرم آباد مورد زیارت عموم مردم شهر قرار گرفت، عطر خوشبوی پیکر مطهر شهید همه زائرین را مبهوت کرده بود.
شهید توکل حسنوند🌷
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بسیار_زیبا_و_شنیدنی_و_تاثیر_گذار👌👌👌
⭕️چطور باید به در خانه شاه و ارباب رفت
@raviannoorshohada
#سیره_شهدا
برای یکی از عملیات ها آماده می شدیم.
علی هاشمی اومد و مسئولیتها رو مشخص کرد ،
سید حمید شد مسئول گردان در منطقه دهلاویه ، یادم هست که فرمانده بود و با بچه ها می رفت کانال می کند !
گفتم ، سید بچه ها که هستند ، چرا شما ؟!
می گفت ، بچه ها هستند ، اما خسته شدند !
خوب یادمه اون روزها گرما بیداد می کرد و پشه ها نیش های بدی می زدند ! ،
کمتر کسی توی این شرایط طاقت می آورد ، سید فرمانده بود اما وقتی دشمن جلو میومد ، جواب پاتک دشمن رو می داد ،
آرپی جی زن خوبی بود ، از بس آرپی جی زده بود از گوشش خون میومد ،
اسمش فرمانده گردان بود ولی با بلدوزرچی ها ، با بچه های شناسایی ، با بچه های لجستیک ، با بچه های تدارکات بود و به همه کمک می کرد !
باسردار ناصری برای شناسایی منطقه جلو می رفت ، علی هاشمی گفته بود ، خودتون جلو نرید ، فقط ناظر باشید !
ولی سید قبول نمی کرد
می گفت ، چطور به بچه ها بگم برید جلو و خودم نرم؟!
برای همین جلو تر از بقیه درعملیات های سخت پیش قدم می شد.
حتی یک لحظه هم آرامش و سکون نداشت ، بار ها دیدم که حتی در حال راه رفتن داره غذا می خوره ،
انگار خستگی ناپذیر بود....
#شهیدسیدحمید_میرافضلی
📕 پابرهنه در وادی عشق
اللهم عجل لولیک الفرج...
@raviannoorshohada
❤️ خاکریز خاطرات 🌿
❣ مشهد که آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش، مادرم آمد پیشم. سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله.🌿✨
به یک ساعت نکشید، دیدیم در میزنند. خانم موقر و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود. آن خانم نه مثل قابلهها، و نه حتی مثل زنهایی بود که تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی با جذبه و معنوی. آنقدر وضع حملم راحت بود که آن طور وضع حمل کردن برای همیشه یک چیز استثنایی شد برایم.✨🌹
❣آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست که اسم بچه را فاطمه بگذاریم.🌷✨
❣سالها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش کرد. میگفت: وقتی رفتم بیرون، یکی از رفقای طلبه رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشکلی پیش اومده بود که حتما باید کمکش میکردم. توکل بر خدا کردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو، دو و نیم شب یک هو یاد قابله افتادم. با خودم گفتم دیگه کار از کار گذشته، خودتون تا حالا حتماً یه فکری برداشتین.🌿🌹
گریه اش افتاد. ادامه داد: اون شب من هیچ کی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر کی بود، خودش اومده بود.🌿✨🌹
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌿
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ #شهدا بسیار با کیفیت و زیبا
👌پیشنهاد ویژه حتما ببینید
🌹 #شهید..
اللّهُمَّصَلِّعَلي مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّدوَعَجِّلفَرَجَهُــم
❣تقدیم به خانواده شهدا...
@raviannoorshohada
💢وارد #سوریه که شدیم برای عرض ادب به بارگاه #حضرت_زینب و #حضرت_رقیه سلام الله علیهما رفتیم. بعد از آن هم در محل خود مستقر شدیم.
▪️روز بعد برای شناسایی محیط پیرامون حرکت کردیم. چند قدم🚶 که رفتیم دیدم محمود پوتین هایش را از پا درآورد و با #پای_برهنه به راه افتاد.🙁😢
▪️مدام می پرسیدیم چرا این کار را انجام میدهی آقا محمود؟ هنوز چند متری بیشتر نرفته بودیم که دیدیم نشست و شروع کرد به #گریه 😭. هر چقدر اصرار میکردیم بلند نمیشد چند نفری زیر بغلش را گرفتیم و بلندش کردیم. بلند بلند گریه میکرد و میگفت خدایا حضرت زینب کبری سلام الله علیها چطور این مسیر سنگلاخی را با پای پیاده با بچه های کوچک راه رفته آن وقت من چند متر بیشتر نمیتوانم بروم!😭💔
▪️بعد گفت رفقا بیایید تا آنجا که میشود سنگها را از جلو پای #شیعیان برداریم، همانطور که اباعبدالله #شب_عاشورا خارهای اطراف خیمه ها را برداشت که در پای کودکان و اهل حرم نرود. 😔☝️
راوی:همرزم شهیدمدافعحرم
#محمود_مراد_اسکندری🌹
@raviannoorshohada
هدایت شده از مهتاب
🔴هدیه خانواده شهید به بازیکن پرسپولیس
بنام خدا.
فرزند عزیزم جناب آقای حاج محمدحسن انصاری فرد
مدیرعامل محترم باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس
با سلام و احترام
امروز خبر مربوط به اقدام و عمل مهم و ارزشمند بازیکن ارزنده و محبوب باشگاه پرسپولیس آقای مهدی ترابی را در خصوص شادی پس از گل و نمایش نمادین فرمایش مقام معظم رهبری ( تنها راه نجات کشور = اطاعت از رهبری ) بر روی پیراهن ورزشی شان در بازی پرسپولیس و پیکان دریافت کردم. از دریافت این خبر و اقدام زیبا و مسئولانه وی واقعا خوشحال شدم. ابتدا این اقدام مبتکرانه و هوشمندانه و هنرمندانه را به حضرتعالی و سپس به این بازیکن محجوب تبریک عرض می کنم. سپس خواهش می کنم پیام من را به این بازیکن غرورآفرین فوتبال کشورمان برسانید. برای این اقدام و عمل زیبایشان از محل حقوق فرزند شهیدم، مبلغ یک میلیون تومان به ایشان هدیه می کنم تا به سفر زیارت امام رضا ع مشرف بشوند و نائب الزیاره من و فرزند شهیدم محمد هم باشند. البته این دعا باید شامل همه شهدای عزیز و مومنان و دوستداران حضرت آقا علی ابن موسی الرضا ع باشد. سپس خواهش میکنم لطفا اگر ممکن است، همین پیراهن را که پوشیده بودند، به من هدیه بکنند. صمیمانه از والدین شریف و بزرگوار آقای مهدی ترابی، بخاطر این تربیت والا و بالا تشکر و قدردانی می کنم. امیدوارم روزی در تبریز فرزند عزیزم آقا مهدی را زیارت بکنم. همه ما اعتقاد داریم که نجات کشور در وحدت و همدلی و همزبانی است. نجات کشور در این است که اطاعت از رهبری عزیز، فرزند زهرای اطهر س حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی بشود. از جنابعالی هم که مسئولیت خطیر باشگاه معظم پرسپولیس را بر عهده دارید خیلی تشکر و قدردانی می کنم. حضور شما در منزل من در تبریز برایم بسیار شیرین و محترم بود و هست. امیدوارم ایمان و تقوای شما فرزندم بتواند همه سختی ها و موانع را برایتان آسان سازد. من همیشه شما را برای تحقق اهداف فرهنگی و ورزشی تان و آرزوهای خیر قلبی تان و همچنین سلامتی تان دعا می کنم. لطفا سلامهای گرم من را خدمت مدیران و مسئولان محترم و پرسنل خدوم و بازیکنان و مربیان و هواداران باشگاه محترم پرسپولیس برسانید.
با تشکر و قدردانی
صدیقه برهون
مادر شهید محمد خلیل پورنهر
تبریز
⭕️ برکت در زمان ظهور امام زمان(💖عج)
💫 امام حسين عليه السلام فرمودند:
🍃در بيان آنچه هنگام ظهور امام زمان ( عج ) رخ مى دهد :
بركت از آسمان به سوى زمين فرو مى ريزد، تا آنجا كه درخت از ميوه فراوانى كه خداوند در آن می افزايد، مى شكند. مردم ميوه زمستان را درتابستان و ميوه تابستان را در زمستان مى خورند و اين معناى سخن خداوند است كه:
🔸(و اگر مردمِ آبادى ها ايمان مى آوردند و تقوا پيشه مى كردند، بركتهايى از آسمان و زمين به روى آنان مى گشوديم، ليكن تكذيب كردند)
📚الخرائج و الجرائح ج٢ ،ص٨۴٩
#محرم
#کربلا
#یا_حسین
#امام_زمان
@raviannoorshohada
همسر شهید:
💞تا وقتی امین بود، به محض اینکه ناراحت میشدم کنارم می آمد و آرام میکرد☺️ حالا هم واقعاً انگار چیزی تغییر نکرده، وقتی بعد از ناراحتی و بیتابی زیاد ناگهان آرام میشوم، مطمئنم امین کنارم حضور دارد. من آدمی نیستم که به سادگی آرام شوم.😔
ناراحتی امین کلاً 10 دقیقه هم طول نمیکشید و اصلاً آدم کینهای نبود. نهایت 5 دقیقه پیادهروی آراماش میکرد و بعد کلاً موضوع را فراموش میکرد.👌
بعضی ازپیامکهایش راحتی همان زمان نامزدی و محرمیت برای خودم یادداشت میکردم💍😌 حرفهایش برایم شیرین و جالب بود یادم میآید پیامک طنزی برایش فرستادم که میگفت مردها اگر همسرشان در دوران نامزدی زمین بخورند، قربان و صدقه همسرشان میروند❤️
یک ماه که میگذرد رفتارشان عوض میشود😏 و آنقدر ادامه پیدا میکند که در نهایت بعد از چند سال راضی میشوند که از زمین زنده بلند نشود!😅 به امین گفتم واقعاً مردها همینطورند⁉️ گفت بگذار اگر خدایی نکرده، زبانم لال، یک زمانی زمین خوردی و من جلوی همه خم شدم و دستهایت را بوسیدم متوجه میشوی که من مثل آنها نیستم😉
خیلی احساساتی و مهربان بود. با خودم فکر میکردم این پسر چقدر با شعور است، چقدر فهمیده و آقاست! از همنشینی با چنین مردی لذت میبردم.❤️✨
شهید مدافع حرم امین کریمی🌸
#سالروز_شهادت🕊
@raviannoorshohada