📸 #تصاویر_ماندگار
جاذبه ها ،
همیشہ بہ سمت پایین نیستند !!
ڪافیست پیشانیت بہ خاڪ باشد ،
بہ سمت آسمـان خواهی رفت ...
عراق ، پاسگاه زید ، ۲۷ تیر ۱۳۶۱ ، عملیات رمضان
📷 تصویر یڪ رزمنده تخریبچی ڪه بہ حالت سجده بہ شهادت رسیده است .
ا▫️💠▫️💠▫️💠▫️
🌗 شب #عملیات_رمضان ، پشت میدان مین رزمنده ها زمین گیر می شوند .
از میان ۱۵۰ داوطلب ، ۲۰ نفر از آنان اجازه عبور از میدان مین را پیدا می ڪنند تا با گذشتن از آن ، معبر پیشروی بہ سوی دشمن گشوده شود. ... آن بیست نفر ، بہ نوبت روی زمین غلت زده و تن خود را در معرض مین ها قرار می دادند و آنها را منفجر می ڪردند ... و بہ این وسیلہ راه ستون نیروها بہ سمت دشمن باز شد .
#بیاد_شهدای_عملیات_رمضان
#یادشهداباذڪرصلوات
@raviannoorshohada
#برادرم
دعا ڪن ، ڪہ ما
از خستگی و غفلت خوابمان نَبَـرد
و از قافلۂ مهـدیِ فاطمہ جا نمانیم
#شهیدمدافع_حرم
#احسان_فتحی_چمخانی
#اولین_شهید_مدافع_حرم_بهبهان
◽️تاریخ ولادت : ۱۳۶۹/۰۲/۱۲
◽️محل ولادت: بهبهان
◽️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
◽️محل شهادت: حلب_سوریه
✍ #خواهر_شهید_فتحی
ما پنج خواهر بودیم و یک برادر به نام بارونی جنگ که شروع شد بارونی به جبهه رفت و سال ۶۱ در #عملیات_رمضان به شهادت رسید و جنازه اش هم تا ۹ سال مفقود بود. نداشتن برادر خیلی برایمان سخت بود و جای خالی اش ما را بسیار آزار می داد. آرزو می کردیم که بعد از بارونی، خداوند به ما پسری عطا کند تا اینکه خدا احسان را نصیب ما کرد. احسان پنج ماهه بود که جنازه بارونی را هم آوردند. دیگر غم نداشتن برادر عذابمان نمی داد. خوشحال بودیم از اینکه خداوند لطف خود را به ما عطا کرد ، روزی با هم رفتیم گلزار شهدا؛ سر مزار برادرم، با صدای بلند داشتم گریه می کردم. احسان گفت: خواهرم با صدای بلند گریه نکن. افتخار کن که برادرت شهید شده. شهادت لیاقت می خواهد دعا کن این برادرت هم، مثل آن برادرت شهید شود. گفتم احسان از من چنین انتظاری نداشته باش نمیتوانم
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🍁در #عملیات_رمضان
صحنه های سخت و تلخ زیاد بود.
عده ای رفتند مجروح های شب قبل را بیاورند.
وقتی برگشتند گریه می کردند.
می گفتند همه #شهید شده اند.
پرسیدیم #تیر_خلاص بهشان زده بودند؟
گفتند: نه، از #تشنگی شهید شده بودند.
طبق دستور بر می گشتیم #عقب.
بعضی از بچه هایی را که روی زمین #افتاده بودند می شناختم.
رفتم بالای سرشان.
زخمی نبودند.
تکان هم نمی خوردند.
#سرم را روی سینه شان که گذاشتم می شنیدم که قلب شان آرام می زند.
لب هایشان هم #خشک خشک بود.
در گرمای بالای 50 درجه که می جنگی، تیر و #ترکش لازم نیست.
چند #ساعت به تو آب نرسد کارت تمام است."
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔸حالا وسط این گیر و دار، از بیماری سینوزیت هم رنج می برد.
طوری که دو سه روز از شدت چرک گلو، قادر به حرف زدن هم نبود، با این حال 24 ساعت شبانه روز خودش را پای تیپ گذاشته بود!!
🔸از دوندگی برای تامین آب آشامیدنی نیرو ها گرفته، تا سرکشی مستمر به فعالیت تیم های شناسایی واحد اطلاعات-عملیات.
خلاصه خیلی همت در عملیات رمضان سختی کشید.‼️
یادم هست یک بار هم، این موضوع را به زبان آورد.
🔸قبل از شروع مرحله آخر عملیات رمضان بود که از خودش شنیدم که
میگفت :«خدایا! آخر ما چه گناهی به درگاه تو مرتکب شدیم که نمیتوانیم از این امانت های تهران به خوبی محافظت کنیم؟!» مقصود حاجی از تعبیر امانت های تهران، ``نیرو های بسیجی اعزامی از تهران`` بودند. با آنکه میزان تلفات و مجروحین ما، در عملیات رمضان خیلی نسبت به حمله فتح خرمشهر کمتر بود، اما باز هم همت وجدانش حاضر به قبول این امر نبود و خیلی خودش را میخورد و سرزنش میکرد‼️
#عملیات_رمضان
#شهید_همت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
شهیدی ڪه در رمضان بدنیا آمد
در رمضان وارد حوزه شد
در رمضان به جبهه رفت
در #عملیات_رمضان شهید
و مفقودالاثر شد
و بعد از سالها در ماه رمضان نیز پیڪر مطهرش
پیدا و تشییع شد
#شهید_ایوب_توانایی
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#جان-فدا❤
⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘⚘☘
http://eitaa.com/raviannoorshohada