eitaa logo
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
635 دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
37 فایل
🌷 کانال ویژه راویان(سیره شهدا،دفاع مقدس و مدافعین حرم،جبهه مقاومت،انقلاب،پیشرفت،مکتب حاج قاسم و جهاد تبیین) 🌹اهداف:اعزام راوی،برگزاری دوره روایتگری،اردوی راهیان نور و راهیان مکتب حاج قاسم، برگزاری کنگره ویادواره شهداو... ⚘سیاری @Mojtabas1358 ۰۹۱۰۰۲۳۷۶۸۷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷به همت قرارگاه مردمی راویان نور شهدا، غرفه "شهیدانه" با اجرای برنامه های متنوع شامل: روایت گری توسط راویان فتح،معرفی شهدا به خصوص شهدای مدافع حرم و زنان شهیده،پاسخ به سوالات در خصوص دفاع مقدس و دفاع از حرم، توزیع رزق های شهدا،ارائه ی محتوای فرهنگی و شهدایی و... با حضور راویان و خادمین شهدا در صحن فاطمی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در ایام دهه کرامت برپا گردیده و تا ولادت آقاامام رضا(ع) ادامه دارد... ⚘این نمایشگاه هر روز از ساعت ۱۹ تا ۲۳ برای بازدید همشهریان و مردم ولایتمدار فعال می باشد... @raviannoorshohada
🌷 👈ازدواج شهید مدافع حرم و همسرش به واسطه 🌷 💠 شهدا حاجت میدن👇👇 🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم. این مطالعات به شکل کلی من را با ، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌. 🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان (عج) و از اولیا باشد. 🔹حاجتی که با عنایت ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم. 🔸یک شب خواب را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥. شهید لبخندی زد😊 و به من گفت (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅. 🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر کنم. غافل از اینکه شدنی خواهد بود👌. 🔸فردا شب سید مجتبی به خواب آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که این کارها را آسان می کنیم☺️. 🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️. 🔸پدر بدون هیچ رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به یکدیگر درآمدیم.  همان شب خواستگاری قرار شد با صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم. 🔸یاد خوابم افتادم. او همان بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه دیده ام. 🔹خواب را که تعریف کردم شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟ در کمال تعجب او هم از خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن و متدین برایم گفت☺️. راوی:همسر شهید @raviannoorshohada
⭕️گاهـی، فاصلهٔ ما و #شهدا ؛ فقط یک سیم خاردار است به اسمِ " نَفْس "... از این ها که بگذریم، می رسیم . . . ❣از سیم خاردار نفس عبـورڪنیم ...❣ 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ @raviannoorshohada
آن رهبر الهی در خشت خام میدید 1️⃣ رهبرمعظم انقلاب ؛ بهمن۱۳۹۳ : « من با مذاكره كردن مخالف نيستم؛ مذاكره كنند؛ تا هروقت مي‌خواهند مذاكره كنند! من معتقدم بايد دل را به نقطه‌هاى اميدبخش حقيقى سپرد، نه به نقطه‌هاى #خيالى » 2️⃣ عراقچی ۱۶تیر۹۸: به همه دستگاه‌ها اعلام کردیم هیچ امیدی به اینستکس و اروپایی‌ها نبندند و معطل نمانند. 🌺 @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 حمید قراری، نوجوان ۱۲ ساله، اهل تربت حیدریه 🎤 به زور به جبهه آمدم، زیر صندلی قطار قایم شدم...!!! ▪️ اومدم اینجا با صدام بجنگم...
. .🌹بسمه رب الشهدا🌹 روایت_سیر_عشق . 🌷زندگی نامه شهید علی امرایی🌷 . . . دی ماه 1364برای خانواده اقای غلامرضا امرایی روز مبارک ومیمونی بود زیرا در این روز نوزادی پا به این دنیا گذاشت که سرانجامش این شد که فدایی راهی بشود که و واقعی درآن هست... . . تکرار تاریخ ..عباس زینب(سلام الله علیها) ..همان چیزی که همه از ازل آرزوی پا نهادن در رکاب این شجره_مبارکه را داشته ودارند. . . این نوزاد مبارک را به عشق امیرالمومنین علی نام نهادند😊❤️ . شاید درآن روز ها کسی حتی به ذهنش خطور نمی کرد که روزی اودر عرصه دفاع از اهل بیت امیر المومنین مانند عباس(علیه السلام)سر دهد وپیکرش اربا اربا شود. 💔💔 همانطوری که حضرت علی اکبر (علیه السلام) در راه از حریم امامت وولایت اربا اربا شد. . شاید کسی فکر نمی کرد کسی که چیزی از جنگ به خاطر ندارد به این سرعت خود را به قافله کربلاییان وشهیدان برساند. .
8⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه 🌷 ⚜اینجانب از حرم اهل بیت سلام الله علیها را با علم و آگاهی به اینکه هر مسلمانی دفاع از اهل بیت (ع) که همان اجر و مزد رسالت نبی اکرم است و در قران کریم📖 آمده است انتخاب کردم✅ و خدا را شاهد و ناظر میگیرم که مسائل مادی و در این راه نبوده است❌ ⚜و به همسر و فرزندانم👥 توصیه می کنم که همیشه و در همه حال پیرو ولایت ائمه اطهار و زمان حضرت امام خامنه ای باشند✊ و خود را دین مبین اسلام و رهبری و انقلاب بدانند👌 🌹🍃🌹🍃
8⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰شهید مهدی(حامد) کوچک‌زاده متولد ۲۸ شهریور ۱۳۶۱🗓 در شهرستان است که روز دوشنبه ۱۲ بهمن ماه ۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و جریان آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا در استان سوریه بر اثر اصابت ترکش خمپاره💥 به درجه رفیع رسید.  🔰تحصیلاتش📚 کارشناسی علوم سیاسی بود. از ۳ فرزند؛ ۲ و ۶ ساله👥 به یادگار مانده است. و فرزند سومش از شهادتش🌷 به دنیا آمد. 🔰مراسم تشییع پیکر⚰ پاک شهید حامد کوچک زاده صبح شنبه بهمن ماه ۹۴ از مقابل سپاه ناحیه مرکزی رشت با حضور مسئولان، مردم و خانواده‌های معظم شهدا🌷 تشییع و در رشت به خاک سپرده شد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔰حامد همیشه می گفت: دوست دارم خونه ام باشه. باید نسل شیعه رو زیاد کنیم😍 حتی رفقای خودش رو هم ترغیب میکرد که شوند. وقتی سمیه بادار بود و هنوز جنسیت بچه مشخص نبود❌ یک روز توی خانه با صحبت از دختر یا پسربودن بچه پیش آمد. 🔰حامد گفت: "ما که شانس نداریم بچه‌مون بشه🙁 انگار دوست داشت دختر داشته باشد. بعد که بچه به دنیا آمد و فهمیدند دختر است، به همه دوستانش پیام داد که بابا به دنیا اومد😍 🔰به قدری بود که این خبر را به همه‌ی دوستان دور و نزدیکش داد. ذوق زده بود☺️ برای حاج آقا خردکیش در پیامک زد که📲 دخترم به دنیا اومده، حاج آقا رفتی حرم دعاکن که بشه. 🔰بعد هم برایش نوشت حظ کنند؛ پیامبر(ص) می فرماید: چه خوب فرزندانی هستند دختران👌هرکسی از آنها را داشته باشد خداوند آن را برای وی پوششی از آتـ🔥ـش قرار می‌دهد. 🔰هرخانه ای که درآن دختـ🌸ـر باشد، هر روز دوازده و برکت از آسمان بر او ارزانی میشود. زیارت فرشتگان👼 از آن خانه قطع نمی شود. شاکر باشید و قدر خود را بدانید. 📕مستدرک الوسائل، جلد۱۵٫” آخرش می نوشت: " >حامد ” که توی ریاضی > یعنی کوچکتر؛ کوچیک شما، .
🌷 به پـدر و مـادرش بسیـار می‌گذاشت. خودم حس می‌کردم عاملی که آقاحمید را لایق کرد، احتـرامی بـود که به والـدین خود می گذاشت. 🌷مثلا یک بار که ایشان کرده بودند و برایشــان میسر نبـود که از بسترشان تـکان بخورد، که تـماس می‌گرفت به نشـانه احتـرام وضعیت خود را تغییر می‌داد. 🌷اگـر خوابیده بود می‌نشست و اگر نشسته بود، می‌ایستاد. به حمید می‌گفتم مادرتان که شما را نمی‌بیند چرا می‌نشینی یا می‌ایستی؟ و او می‌گفت: مادر مرا نمی‌بیند ولی خدا که مرا می‌بیند.
🌴کاش میشد پرواز کرد🕊 پای دل❣ از بند دنیا باز کرد.. 🌴کاش میشد از شد رها بال زد همچون کبوتر🕊 در هوا 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای شهادت 🌷 از زبان همرزمش 🎤مداحی حاج صادق آهنگران 🎤و حاج میثم مطیعی 📎 تصاویر اعزام
روایت خواندنی {شهید مدافع حرمی که همنام عموی شهیدش است}🌸 عمو و برادرزاده‌ای با یک نام : محمد ؛ با یک نام خانوادگی : تاج بخش...عمو و برادرزاده ای که هیچوقت همدیگر را ندیده اند😔 اما هردو یک راه رفته اند، دریک مسیر قدم برداشته اند و نصیب هر دو هم بوده🕊 یکی ، 29 سال پیش در جزیره مجنون شهید شده و حالا همه او را با عنوان آخرین شهید دفاع مقدس گتوند می شناسند🌷 و دیگری ، در مهلکه تدمر ، در حمله بی رحمانه نیروهای تکفیری در سوریه آسمانی شده و حالا همه او را با عنوان اولین شهید مدافع حرم گتوند می شناسند.🌷 🌹 🕊
روکرد به سوریه و گفت: بیا عروسک هایم مال تو ... حالا داداشمو پس میدی💔... خیلی دلتنگشم 😔😭 احمد مشلب 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 #پای_درس_شهید 🌹 ڪاری ڪه انجام مےدهید ، حتی نایستید ڪه ڪسی بگوید خستہ نباشید ! از همان در پشتی بیرون بروید ... چون اگر تشڪر ڪنند ، تو دیگر اجرت را گرفتہ و چیزی برای آن دنیایت باقی نمےماند . #شهید_حسن_طهرانی_مقدم 🕊 #پدر_موشڪی_ایران ❤️ 🌷@raviannoorshohada
هدایت شده از حسینی
🔷️🔶️💠🔶️🔷️ به مناسبت از عموم بانوان انقلابی و همیشه در صحنه استان قم تا در گرد هم آییم و انزاجر و تنفر خود را نسبت به اوضاع اخیر نشان داده و به دشمنان اسلام ثابت کنیم که نخواهیم گذاشت اهداف شوم خود را در حریم کریمه اهل بیت ع و در کنار مسجد مقدس جمکران پیاده کنند 🔻وعده ما 👇👇👇 ساعت18تا19:30 درمصلی برنامه ای به همین مناسبت وبعداز آن حرکت 🔷🔸💠🔸🔷 لطفا این پیام را تا می توانید در تمامی کانال ها و گروه ها منتشر کنید
سلام الله علی سیدة نساء العالمین مادران،خواهران و دختران گرامی آیا زمان بپاخاستن فرانرسیده است؟ آیا کاردشمن از شبیخون به حمله های علنی نرسیده است؟ آبا فرزندان ما در مدرسه کوچه ودانشگاه درامانند؟ آیا چادرهای شما که میراث فاطمه سلام الله علیها ست بصورت مستقیم مورد هجمه قرارنگرفته است؟ اکنون به مناسبت تقارن دهه کرامت ومیلاد پرنور وبرکت حضرت معصومه سلام الله علبها و هفته عفاف وحجاب و به پاس خونهای پاکی که برای ناموس وطن وشیعه دراین روز ریخته شده، خواهران خادم شما درحرم مطهر، شما حافظان سنگر اسلام رادعوت میکنند در راهپیمایی چشمگیربانوان غیور و آزاده وهمایش عظیم حجاب وعفاف شرکت به عمل آورده و فریادهای اعتراض خودرا دراین وانفسای فرهنگی به گوش جهانیان برسانید شروع برنامه ساعت۱۸ درمصلی وسپس راهپیمایی در خیابان شهدا (صفاییه) تاچهارراه شهدا میباشد. خواهرم باقدمهایی پرصلابت تیری بردل سیاه دشمن وبا سیاهی چادرت پرچم دار عفت فاطمی باش وعده ما پنج شنبه۲۰تیر ساعت۱۸مصلی قم
✍ از لبخند شهدا فهمیدم ڪار برای خدا خستگی ندارد . اگر فقط رضایت او برایت مهم باشد و عاشقانہ با ڪار پیش بیایی و دنبال دیده شدن نزد مردم نباشی ، هیچ وقت خستہ و ناامید نمیشوی ... 🌹 روزتون منور بہ #لبخندشهدا ...🕊 🌷 @raviannoorshohada
🌷حاج حســـــین یڪتا🌷 میخواستن میشد میخوایم نمیشه! چہ ڪار ڪــــردیم با این دل ها از خداوند بخوایم #دلامـــون را برای امام زمان عج شش دانگ سند بزنه و برای این ڪار یاریمون ڪنه ڪه دست و پا و گـوش و چشم و زبان جز برای #رضای حضرت‌حجت‌عج به حـــــرڪت در نیاد!! 👈ڪه اگه خـداوند راضی باشه عاشـــق ما میشه و ان شـــاءاللہ عاقبتــــــــــمون شـــــــــــــهادت 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ @raviannoorshohada
دلتنــگ که می شوی بهترین مأوا گلزار #شهدای_گمنام است #گمنامی شان ⇜غمهایت را محو میکند گمنامی شان ⇜ #زندگی را برایت حقیر می‌کند همان زندگی که برای دنیایت #آخرت را می دزدد آری آنجاست که کوچکی افکارت به #چشم_دلت دیده می‌شوند و تو می مانی و اندوهی ازسر آگاهی می روی تا دنیــا را در این #آرامگاه کوچک دور بریزی و کمی آخرت وام بگیری از #آنهاییکه تمام دنیا را به آخرت فروختند ⇜کاش قدر ارزنی از #عشقشان را بفهمیم! ⇜کاش همه چیز به زیبایی سادگیشان بود کاش ... #مانده‌ام_به_التماس_نگاهی #هیــــچ_ندارم @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین وداع #مدافعان_حرم با پیکر چند تن از شهدا 💔💔 علوی می‌میرم/ مرتضوی می‌میرم انتقام حرم زینب‌و من می‌گیرم✌️ @raviannoorshohada
سلام علیکم،خداقوت 🌷قابل توجه راویان خواهر؛ ✔اعزام کاروان های راهیان نوراستان قم از مورخه ۲۰تیر۹۸ به مناطق عملیاتی غرب وشمال غرب شروع می گردد. سفر چهارروزه می باشد. هرروز کاروان داریم. ⚘خواهرانی که آمادگی روایت گری در کاروان های مذکور را دارند لطفا نام و نام خانوادگی خود به همراه تاریخ پیشنهادی و شماره تلفن را در اسرع وقت به آی دی ... ارسال نمایند... @Manooo
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 سلام علیکم،خداقوت 🌷قابل توجه خادمین خواهر؛ ✔اعزام کاروان های راهیان نوراستان قم به مناطق عملیاتی غرب وشمال غرب شروع می گردد.پیرو درخواست و استقبال خواهران خادم، برنامه ریزی شده در تاریخ ۴ مرداد کاروانی متشکل از خادمین خواهر در صورت به حد نصاب رسیدن اعزام گردد. ✔خواهرانی که تمایل دارند در این تاریخ به عنوان زائر به مناطق عملیاتی اعزام شوند، لطفا مشخصات خود شامل: نام و نام خانوادگی، نام پدر، کدملی و شماره تلفن را به آی دی.... ارسال نمایند. 📢📢📢📢لطفا به نکات ذیل توجه فرمایید: ۱- در صورتی ثبت نام قطعی می گردد که هزینه ی سفر پرداخت شود. ۲- هزینه ی سفر چهار روزه شامل: اتوبوس، غذا، اسکان، میان وعده، راوی، مداح،برنامه های فرهنگی، پزشک و بهیار، آمبولانس و... برای هر نفر مبلغ 220 هزار تومان برآورد شده ولی طبق رایزنی های به عمل آمده با سپاه استان، مبلغ اخذشده از خادمین بزرگوار ۱۲۰ هزار تومان می باشد. اگر مجددا در خصوص کاهش هزینه ها به نتیجه رسیدیم هزینه ی اضافی عودت می شود؟ ۳- افراد مبلغ مشخص شده را به کارت شماره.... نزد بانک .... واریز و پس از واریز به آی دی... اعلام نمایند... @Manooo 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار ، منم راه افتادم راه زیاد بود ، کم کم صدای آب به گوش رسید ، از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم. تا چشمم به رودخانه افتاد ، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم! ، بدنم شروع کرد به لرزیدن ؛ نمیدانستم چه کار کنم !! ، همان جا پشت درخت مخفی شدم ! می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم ، پشت آن درخت و کنار رودخانه ، چندین دختر جوان مشغول شنا بودند. همان جا خدا را صدا زدم و گفتم ، خدایا کمک کن ، خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند ، که من نگاه کنم ؛ هیچ کس هم متوجه نمی شود! ، اما خدایا من به خاطر تو ، از این گناه می گذرم! از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم ، خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود ، یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند ، خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم! ، حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک میریختم و مناجات می کردم ، خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله … به محض تکرار این عبارات ، صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد. به اطرافم نگاه کردم ؛ صدا از همه سنگریزه های بیابان و درخت ها و کوه می آمد!!! همه می گفتند ، سبوح القدوس و رب الملائکه و الروح !! از آن موقع ، کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد !! 👈 در سال ۱۳۹۱ ، دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد آقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود ، بدست آمد . در آخرین صفحه نوشته شده بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم ... ‌‌ 📕 عارفانه 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @raviannoorshohada
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 سلام علیکم،خداقوت 🌷قابل توجه خادمین خواهر؛ ✔اعزام کاروان های راهیان نوراستان قم به مناطق عملیاتی غرب وشمال غرب شروع می گردد.پیرو درخواست و استقبال خواهران خادم، برنامه ریزی شده در تاریخ ۴ مرداد کاروانی متشکل از خادمین خواهر در صورت به حد نصاب رسیدن اعزام گردد. ✔خواهرانی که تمایل دارند در این تاریخ به عنوان زائر به مناطق عملیاتی اعزام شوند، لطفا مشخصات خود شامل: نام و نام خانوادگی، نام پدر، کدملی و شماره تلفن را به آی دی @Manooo ارسال نمایند. 📢📢📢📢لطفا به نکات ذیل توجه فرمایید: ۱- در صورتی ثبت نام قطعی می گردد که هزینه ی سفر پرداخت شود. ۲- هزینه ی سفر چهار روزه شامل: اتوبوس، غذا، اسکان، میان وعده، راوی، مداح،برنامه های فرهنگی، پزشک و بهیار، آمبولانس و... برای هر نفر مبلغ 220 هزار تومان برآورد شده ولی طبق رایزنی های به عمل آمده با سپاه استان، مبلغ اخذشده از خادمین بزرگوار ۱۲۰ هزار تومان می باشد. اگر مجددا در خصوص کاهش هزینه ها به نتیجه رسیدیم هزینه ی اضافی عودت می شود؟ ۳- افراد مبلغ مشخص شده را به کارت شماره 6037697491931454 نزد بانک صادرات فاطمه علی محمدی واریز و پس از واریز به آی دی👇👇👇👇👇 @Manooo اعلام نمایند... @raviannoorshohada 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌙 #مناجات_شبانه از نوع دڪترای فیزیڪ پلاسما از ڪالیفرنیا آنان ڪه بہ من بدی ڪردند ، مرا هوشیار ڪردند . آنان ڪه از من انتقاد ڪردند ، بہ من راه و رسم زندگی آموختند . آنان ڪه بہ من بی اعتنایی ڪردند ، بہ من صبر و تحمل آموختند . آنان ڪه بہ من خوبی ڪردند ، بہ من مهر و وفا و دوستی آموختند . پس خدایا بہ همہ ی آنانی ڪه باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند ، خیر و نیڪی دنیا و آخرت عطا فرما . #شهید_دکتر_مصطفی_چمران🌹 #شبتون_شهدایی ✨ 🌷@raviannoorshohada
محرم حدود 20 سال پيش بود كه تو يه اتفاق، پام ضربه ي شديدي خورد؛ به طوري كه قدرت حركت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند. ناراحت بودم كه نمي تونستم تو اين ايام كمك كنم. نذر كرده بودم كه اگه پام تا عاشورا خوب بشه، با بقيه ي دوستانم، ديگ هاي مسجد را بشورم و كمكشون كنم. شب عاشورا رسيده بود و هنوز پام همون طور بود. از مسجد كه به خونه رفتم، حال خوشي نداشتم. زيارت را خوندم و كلي دعا كردم. نزديك هاي صبح بود كه گفتم يه مقدار بخوابم، تا صبح با دوستان به مسجد بِرَم. تو خواب ديدم تو مسجد ( المهدي ) جمعيت زيادي جمع هستند و منم با دو تا عصا زير بغل رفته بودم. يه دسته ي عزاداري منظم، داشت وارد مسجد مي شد. جلوي دسته، شهيد سعيد آل طه داشت نوحه مي خوند. با خودم گفتم: اين كه شهيد شده بود! پس اين جا چيكار مي كنه؟! يه دفعه ديدم پسرم محمد هم در كنارش هست. عصا زنان رفتم قسمت زنونه و داشتم اين ها رو نگاه مي كردم كه ديدم محمد سراغم اومد و دستش را انداخت دور گردنم. بهش گفتم: مامان، چه قدر بزرگ شدي! گفت: آره از موقعي كه اومديم اين جان، كلي بزرگ شديم. ديدم كنارش شهيد آزاديان هم وايساده. آزاديان به من گفت: حاج خانوم! خدا بد نده. محمد برگشت و گفت: مادرم چيزيش نيست. بعد رو كرد به خودم و گفت: مامان! چيه؟ گفتم: چيزي نيست؛ پاهام يه كم درد مي كرد، با عصا اومدم. محمد گفت: ما چند روز پيش رفتيم كربلا. از ضريح برات يه شال سبز آوردم. مي خواستم زودتر بيام كه آزاديان گفت: صبر كن با هم بريم. بعد تو راه رفته بوديم مرقد امام (ره). گفتيم امروز كه روز عاشوراست، اول بريم مسجد، زيارت بخونيم بعد بيايم پيش شما. بعد دستاشو باز كرد و كشيد از سر تا مچ پاهام. بعد آتل و باندها رو باز كرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخونت نيست؛ يه كم به خاطر عضله ات است كه او هم خوب مي شه. از خواب بيدار شدم ديدم واقعيت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزي به پاهام بسته شده بود. آروم بلند شدم و يواش يواش راه رفتم. من كه كف پام را نمي تونستم رو زمين بذارم، حالا داشتم بدون عصا راه مي رفتم. رفتم پايين و شروع به كار كردم كه ديدم پدر محمد از خواب بيدار شده؛ به من گفت: چرا بلند شدي؟ چيزي نمي تونستم بگم. زبونم بند اومده بود، فقط گفتم: حاجي! محمد اومده بود. اونم اومد پاهام رو كه ديد، زد زير گريه. بعد بچه ها رو صدا كرد. اونا هم گريه شون گرفته بود. اين شال يه بويي داشت كه كلّ فضاي خونه رو پر كرده بود. مسجد هم كه رفتيم، كلّ مسجد پر شده بود از اين بو. رفتم پيش بقيه ي خانوم ها و گفتم: يادتونه گفته بودم اگه پاهام به زمينه برسه، صبح مي آم. اونا هم منقلب شده بودند. يه خانومي بود كه ميگرن داشت. شال رو از دست من گرفت و يه لحظه به سرش بست و بعد هم باز كرد. از اون به بعد ديگه ميگرن اذيتش نكرده. مسجدي ها هم موضوع را فهميده بودند. واقعاً عاشورايي به پا شده بود. بعدها اين جريان به گوش آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) رسيد. ايشون هم فرموده بودند: كه اين ها رو پيش من بياريد. پيش ايشون رفتم، كنار تختشون نشستم و شال رو بهشون دادم. شال رو روي دو چشم و قلبشون گذاشتند و گفتند: به جدّم قسم، بوي حسين (ع) رو مي ده. بعد به آقازاده شون فرمودند: اون تربت رو بياريد، مي خوام با هم مقايسه شون كنم. وقتي تربت رو كنار شال گذاشتند، گفتند كه اين شال و تربت از يك جا اومده. بعد آقا فرمودند: فكر نكنيد اين يه تربت معموليه. اين تربت از زير بدن امام حسين (ع) برداشته شده، مال قتل گاه ست؛ دست به دستِ علما گشته تا به دست ما رسيده. بعد ادامه دادند: شما نيم سانت از اين شال رو به ما بديد، من هم به جاش بهتون از اين تربت مي دهم. بهشون گفتم: آقا بفرماييد تمام شال براي خودتان. ايشون فرمودند: اگه قرار بود اين شال به من برسه، خدا شما رو انتخاب نمي كرد؛ خداوند خانواده ي شهدا رو انتخاب كرد تا مقامشون رو به همه يادآور بشه ... اگه روزي ارزش خون شهداي كربلا از بين رفت، ارزش خون شهداي شما هم از بين مي ره. بعد هم نيم سانت از شال بهشون دادم و يه مقدار از اون تربت ازشون گرفتم." راوي : مادرشهيدمحمدمعماريان مرقد مطهر این شهید بزرگوار درشهرقم گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) قرار دارد.🌷🌷🌷🌷 @raviannoorshohada