🌷به همت قرارگاه مردمی راویان نور شهدا، غرفه "شهیدانه" با اجرای برنامه های متنوع شامل: روایت گری توسط راویان فتح،معرفی شهدا به خصوص شهدای مدافع حرم و زنان شهیده،پاسخ به سوالات در خصوص دفاع مقدس و دفاع از حرم، توزیع رزق های شهدا،ارائه ی محتوای فرهنگی و شهدایی و... با حضور راویان و خادمین شهدا در صحن فاطمی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در ایام دهه کرامت برپا گردیده و تا ولادت آقاامام رضا(ع) ادامه دارد...
⚘این نمایشگاه هر روز از ساعت ۱۹ تا ۲۳ برای بازدید همشهریان و مردم ولایتمدار فعال می باشد...
@raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا 🌷
👈ازدواج شهید مدافع حرم #عبدالمهدی_کاظمی و همسرش به واسطه
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
💠 شهدا حاجت میدن👇👇
🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی #علمدار داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم.
این مطالعات به شکل کلی من را با #شهدا، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌.
🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر #حاجتی دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان #امام_زمان (عج) و از اولیا باشد.
🔹حاجتی که با عنایت #شهید_علمدار ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم.
🔸یک شب خواب #شهیدسید_مجتبی_علمدار را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥.
شهید لبخندی زد😊 و به من گفت #امام_حسین (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به #خواستگاری تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅.
🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من #خواهر بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر #ازدواج کنم. غافل از اینکه #اگرشهدابخواهند شدنی خواهد بود👌.
🔸فردا شب سید مجتبی به خواب #مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری #دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که #ما این کارها را آسان می کنیم☺️.
🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم #پدرم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و #موافقت کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️.
🔸پدر بدون هیچ #تحقیقی رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به #عقد یکدیگر درآمدیم. همان شب خواستگاری قرار شد با #عبدالمهدی صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم.
🔸یاد خوابم افتادم. او همان #جوانی بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود.
وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه #شهید_علمدار دیده ام.
🔹خواب را که تعریف کردم #عبدالمهدی شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟
در کمال تعجب او هم از #توسل خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن #همسری_مومن و متدین برایم گفت☺️.
راوی:همسر شهید
@raviannoorshohada
آن رهبر الهی در خشت خام میدید
1️⃣ رهبرمعظم انقلاب ؛ بهمن۱۳۹۳ :
« من با مذاكره كردن مخالف نيستم؛ مذاكره كنند؛ تا هروقت ميخواهند مذاكره كنند! من معتقدم بايد دل را به نقطههاى اميدبخش حقيقى سپرد، نه به نقطههاى #خيالى »
2️⃣ عراقچی ۱۶تیر۹۸: به همه دستگاهها اعلام کردیم هیچ امیدی به اینستکس و اروپاییها نبندند و معطل نمانند.
🌺 @raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 حمید قراری، نوجوان ۱۲ ساله، اهل تربت حیدریه
🎤 به زور به جبهه آمدم، زیر صندلی قطار قایم شدم...!!!
▪️ اومدم اینجا با صدام بجنگم...
.
.🌹بسمه رب الشهدا🌹
روایت_سیر_عشق
.
🌷زندگی نامه شهید علی امرایی🌷
.
.
.
دی ماه 1364برای خانواده اقای غلامرضا امرایی روز مبارک ومیمونی بود
زیرا در این روز نوزادی پا به این دنیا گذاشت که سرانجامش این شد که فدایی راهی بشود که #حیات_طیبه و واقعی درآن هست...
.
#هم_تو_آمدی
#هم_برف
#شهر_سفید_بخت_شد
.
تکرار تاریخ ..عباس زینب(سلام الله علیها) ..همان چیزی که همه از ازل آرزوی پا نهادن در رکاب این شجره_مبارکه را داشته ودارند.
.
#دیدار_تو_گر_صبح_ابد_هم_دهدم_دست
#من_سرخوشم_از_این_لذت_چشم_به_راهی
.
این نوزاد مبارک را به عشق امیرالمومنین علی نام نهادند😊❤️
.
شاید درآن روز ها کسی حتی به ذهنش خطور نمی کرد که روزی اودر عرصه دفاع از اهل بیت امیر المومنین مانند عباس(علیه السلام)سر دهد وپیکرش اربا اربا شود.
💔💔
همانطوری که حضرت علی اکبر (علیه السلام) در راه #دفاع از حریم امامت وولایت اربا اربا شد.
.
شاید کسی فکر نمی کرد کسی که چیزی از جنگ به خاطر ندارد به این سرعت خود را به قافله کربلاییان وشهیدان برساند.
.
#پاسدار_حرم_خواهر_عشقیم #تا_روز_ابد_مدافع_شهر_دمشقیم
#فرازی_از_وصیت 8⃣
💢قسمتی از وصیت نامه
#شهید_احمد_جلالی_نسب🌷
⚜اینجانب #دفاع از حرم اهل بیت سلام الله علیها را با علم و آگاهی به اینکه #وظیفه هر مسلمانی دفاع از اهل بیت (ع) که همان اجر و مزد رسالت نبی اکرم است و در قران کریم📖 آمده است انتخاب کردم✅ و خدا را شاهد و ناظر میگیرم که مسائل مادی و #هیچ_اجباری در این راه نبوده است❌
⚜و به همسر و فرزندانم👥 توصیه می کنم که همیشه و در همه حال پیرو ولایت ائمه اطهار و #ولی_فقیه زمان حضرت امام خامنه ای باشند✊ و خود را #مدیون دین مبین اسلام و رهبری و انقلاب بدانند👌
🌹🍃🌹🍃
8⃣5⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰شهید مهدی(حامد) کوچکزاده متولد ۲۸ شهریور ۱۳۶۱🗓 در شهرستان #رشت است که روز دوشنبه ۱۲ بهمن ماه ۹۴ در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و جریان آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا در استان #حلب سوریه بر اثر اصابت ترکش خمپاره💥 به درجه رفیع #شهادت رسید.
🔰تحصیلاتش📚 کارشناسی علوم سیاسی بود. از #شهید_کوچکزاده ۳ فرزند؛ ۲ و ۶ ساله👥 به یادگار مانده است. و فرزند سومش #بعد از شهادتش🌷 به دنیا آمد.
🔰مراسم تشییع پیکر⚰ پاک شهید حامد کوچک زاده صبح شنبه #هفدهم بهمن ماه ۹۴ از مقابل سپاه ناحیه مرکزی رشت با حضور مسئولان، مردم و خانوادههای معظم شهدا🌷 تشییع و در #گلزار_شهدای رشت به خاک سپرده شد.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🔰حامد همیشه می گفت: دوست دارم خونه ام #شلوغ باشه. باید نسل شیعه رو زیاد کنیم😍 حتی رفقای خودش رو هم ترغیب میکرد که #بچهدار شوند. وقتی سمیه بادار بود و هنوز جنسیت بچه مشخص نبود❌ یک روز توی خانه با #حامد صحبت از دختر یا پسربودن بچه پیش آمد.
🔰حامد گفت: "ما که شانس نداریم بچهمون #دختر بشه🙁 انگار دوست داشت دختر داشته باشد. بعد که بچه به دنیا آمد و فهمیدند دختر است، به همه دوستانش پیام داد که #ریحانهی بابا به دنیا اومد😍
🔰به قدری #خوشحال بود که این خبر را به همهی دوستان دور و نزدیکش داد. ذوق زده بود☺️ برای حاج آقا خردکیش در #مشهد پیامک زد که📲 دخترم به دنیا اومده، حاج آقا رفتی حرم دعاکن که #عاقبت_بخیر بشه.
🔰بعد هم برایش نوشت #دختردارها حظ کنند؛ پیامبر(ص) می فرماید: چه خوب فرزندانی هستند دختران👌هرکسی #یکی از آنها را داشته باشد خداوند آن را برای وی پوششی از آتـ🔥ـش قرار میدهد.
🔰هرخانه ای که درآن دختـ🌸ـر باشد، هر روز دوازده #رحمت و برکت از آسمان بر او ارزانی میشود. زیارت فرشتگان👼 از آن خانه قطع نمی شود. #دخترداران شاکر باشید و قدر خود را بدانید.
📕مستدرک الوسائل، جلد۱۵٫”
آخرش می نوشت: " >حامد ” که توی ریاضی > یعنی کوچکتر؛ کوچیک شما، #حامد.
#شهید_حامد_کوچک_زاده
#شهید_مدافع_حرم
✍ #خاطره_شهدا🌷
به پـدر و مـادرش بسیـار #احترام
میگذاشت.
خودم حس میکردم
عاملی که آقاحمید را لایق #شهـادت کرد، احتـرامی بـود که به والـدین خود می گذاشت.
🌷مثلا یک بار که ایشان #تصـادف کرده بودند و برایشــان میسر نبـود که از بسترشان تـکان بخورد، #مادرشـان که
تـماس میگرفت به نشـانه احتـرام وضعیت خود را تغییر میداد.
🌷اگـر خوابیده بود مینشست
و اگر نشسته بود، میایستاد.
به حمید میگفتم مادرتان که شما را نمیبیند چرا مینشینی یا میایستی؟
و او میگفت:
مادر مرا نمیبیند ولی خدا که مرا میبیند.
#همسر_شهید
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌴کاش میشد
#تا_خدا پرواز کرد🕊
پای دل❣ از بند دنیا باز کرد..
🌴کاش میشد
از #تعلق شد رها
بال زد همچون کبوتر🕊 در هوا
#شهید_وحید_فرهنگی🌷
#شهید_مدافع_حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای شهادت
#شهید_حامد_کوچک_زاده 🌷
از زبان همرزمش
🎤مداحی حاج صادق آهنگران
🎤و حاج میثم مطیعی
📎 تصاویر اعزام #مدافعان_حرم
روایت خواندنی {شهید مدافع حرمی که همنام عموی شهیدش است}🌸
عمو و برادرزادهای با یک نام : محمد ؛ با یک نام خانوادگی : تاج بخش...عمو و برادرزاده ای که هیچوقت همدیگر را ندیده اند😔 اما هردو یک راه رفته اند، دریک مسیر قدم برداشته اند و نصیب هر دو هم #شهادت بوده🕊
یکی ، 29 سال پیش در جزیره مجنون شهید شده و حالا همه او را با عنوان آخرین شهید دفاع مقدس گتوند می شناسند🌷 و دیگری ، در مهلکه تدمر ، در حمله بی رحمانه نیروهای تکفیری در سوریه آسمانی شده و حالا همه او را با عنوان اولین شهید مدافع حرم گتوند می شناسند.🌷
#شهید_محمد_تاج_بخش🌹
#سالروز_شهادت 🕊
روکرد به سوریه و گفت:
بیا عروسک هایم مال تو ...
حالا داداشمو پس میدی💔... خیلی دلتنگشم 😔😭
#حنین_خواهر_شهید_مدافع_حرم
احمد مشلب 🌹
هدایت شده از حسینی
#اطلاعیه
#دعوت_نامه
#ماهمه_با_هم_هستیم
🔷️🔶️💠🔶️🔷️
به مناسبت #هفته_عفاف_و_حجاب
از عموم بانوان انقلابی و همیشه در صحنه استان قم
#دعوت_میشود تا در #هفته_عفاف_و_حجاب گرد هم آییم و انزاجر و تنفر خود را نسبت به اوضاع اخیر نشان داده و به دشمنان اسلام ثابت کنیم که نخواهیم گذاشت اهداف شوم خود را در حریم کریمه اهل بیت ع و در کنار مسجد مقدس جمکران پیاده کنند
🔻وعده ما 👇👇👇
#پنجشنبه_20تیر ساعت18تا19:30
درمصلی برنامه ای به همین مناسبت وبعداز آن حرکت #راهپیمایی_ازمصلی_تا_چهارراه_شهدا
#ماهمه_با_هم_هستیم
🔷🔸💠🔸🔷
لطفا این پیام را تا می توانید در تمامی کانال ها و گروه ها منتشر کنید
#حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها
سلام الله علی سیدة نساء العالمین
مادران،خواهران و دختران گرامی
آیا زمان بپاخاستن فرانرسیده است؟
آیا کاردشمن از شبیخون به حمله های علنی نرسیده است؟
آبا فرزندان ما در مدرسه کوچه ودانشگاه درامانند؟
آیا چادرهای شما که میراث فاطمه سلام الله علیها ست بصورت مستقیم مورد هجمه قرارنگرفته است؟
اکنون به مناسبت تقارن دهه کرامت ومیلاد پرنور وبرکت حضرت معصومه سلام الله علبها و هفته عفاف وحجاب و به پاس خونهای پاکی که برای ناموس وطن وشیعه دراین روز ریخته شده، خواهران خادم شما درحرم مطهر، شما حافظان سنگر اسلام رادعوت میکنند در راهپیمایی چشمگیربانوان غیور و آزاده وهمایش عظیم حجاب وعفاف شرکت به عمل آورده و فریادهای اعتراض خودرا دراین وانفسای فرهنگی به گوش جهانیان برسانید شروع برنامه ساعت۱۸ درمصلی وسپس راهپیمایی در خیابان شهدا (صفاییه) تاچهارراه شهدا میباشد.
خواهرم باقدمهایی پرصلابت تیری بردل سیاه دشمن وبا سیاهی چادرت پرچم دار عفت فاطمی باش
وعده ما پنج شنبه۲۰تیر ساعت۱۸مصلی قم
🌷حاج حســـــین یڪتا🌷
میخواستن میشد میخوایم نمیشه!
چہ ڪار ڪــــردیم با این دل ها از
خداوند بخوایم #دلامـــون را برای
امام زمان عج شش دانگ سند بزنه
و برای این ڪار یاریمون ڪنه ڪه
دست و پا و گـوش و چشم و زبان
جز برای #رضای حضرتحجتعج
به حـــــرڪت در نیاد!!
👈ڪه اگه خـداوند راضی باشه
عاشـــق ما میشه و ان شـــاءاللہ
عاقبتــــــــــمون شـــــــــــــهادت
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨
@raviannoorshohada
دلتنــگ که می شوی بهترین مأوا
گلزار #شهدای_گمنام است
#گمنامی شان
⇜غمهایت را محو میکند
گمنامی شان
⇜ #زندگی را برایت حقیر میکند
همان زندگی که برای دنیایت
#آخرت را می دزدد
آری آنجاست که کوچکی افکارت
به #چشم_دلت دیده میشوند و
تو می مانی و اندوهی ازسر آگاهی
می روی تا دنیــا را در این
#آرامگاه کوچک دور بریزی و
کمی آخرت وام بگیری از #آنهاییکه
تمام دنیا را به آخرت فروختند
⇜کاش قدر ارزنی از #عشقشان را بفهمیم!
⇜کاش همه چیز به زیبایی سادگیشان بود
کاش ...
#ماندهام_به_التماس_نگاهی
#هیــــچ_ندارم
@raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین وداع #مدافعان_حرم با پیکر چند تن از شهدا 💔💔
علوی میمیرم/ مرتضوی میمیرم
انتقام حرم زینبو من میگیرم✌️
@raviannoorshohada
سلام علیکم،خداقوت
🌷قابل توجه راویان خواهر؛
✔اعزام کاروان های راهیان نوراستان قم از مورخه ۲۰تیر۹۸ به مناطق عملیاتی غرب وشمال غرب شروع می گردد.
سفر چهارروزه می باشد.
هرروز کاروان داریم.
⚘خواهرانی که آمادگی روایت گری در کاروان های مذکور را دارند لطفا نام و نام خانوادگی خود به همراه تاریخ پیشنهادی و شماره تلفن را در اسرع وقت به آی دی ... ارسال نمایند...
@Manooo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفوذ از زبان رهبر
@raviannoorshohada
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
سلام علیکم،خداقوت
🌷قابل توجه خادمین خواهر؛
✔اعزام کاروان های راهیان نوراستان قم به مناطق عملیاتی غرب وشمال غرب شروع می گردد.پیرو درخواست و استقبال خواهران خادم، برنامه ریزی شده در تاریخ ۴ مرداد کاروانی متشکل از خادمین خواهر در صورت به حد نصاب رسیدن اعزام گردد.
✔خواهرانی که تمایل دارند در این تاریخ به عنوان زائر به مناطق عملیاتی اعزام شوند، لطفا مشخصات خود شامل: نام و نام خانوادگی، نام پدر، کدملی و شماره تلفن را به آی دی.... ارسال نمایند.
📢📢📢📢لطفا به نکات ذیل توجه فرمایید:
۱- در صورتی ثبت نام قطعی می گردد که هزینه ی سفر پرداخت شود.
۲- هزینه ی سفر چهار روزه شامل: اتوبوس، غذا، اسکان، میان وعده، راوی، مداح،برنامه های فرهنگی، پزشک و بهیار، آمبولانس و... برای هر نفر مبلغ 220 هزار تومان برآورد شده ولی طبق رایزنی های به عمل آمده با سپاه استان، مبلغ اخذشده از خادمین بزرگوار ۱۲۰ هزار تومان می باشد.
اگر مجددا در خصوص کاهش هزینه ها به نتیجه رسیدیم هزینه ی اضافی عودت می شود؟
۳- افراد مبلغ مشخص شده را به کارت شماره.... نزد بانک .... واریز و پس از واریز به آی دی... اعلام نمایند...
@Manooo
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#خاطرات_شهید
یه روز با رفقای محل رفته بودیم دماوند.
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری رو آب کن بیار ، منم راه افتادم راه زیاد بود ، کم کم صدای آب به گوش رسید ، از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.
تا چشمم به رودخانه افتاد ، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم! ، بدنم شروع کرد به لرزیدن ؛ نمیدانستم چه کار کنم !! ، همان جا پشت درخت مخفی شدم !
می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم ، پشت آن درخت و کنار رودخانه ، چندین دختر جوان مشغول شنا بودند.
همان جا خدا را صدا زدم و گفتم ، خدایا کمک کن ، خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند ، که من نگاه کنم ؛ هیچ کس هم متوجه نمی شود! ، اما خدایا من به خاطر تو ، از این گناه می گذرم!
از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم ، خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود ، یادم افتاد حاج آقا حق شناس گفته بود هرکس برای خدا گریه کند ، خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.
گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم! ، حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم و اشک میریختم و مناجات می کردم ، خیلی با توجه گفتم یا الله یا الله … به محض تکرار این عبارات ، صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد.
به اطرافم نگاه کردم ؛ صدا از همه سنگریزه های بیابان و درخت ها و کوه می آمد!!!
همه می گفتند ، سبوح القدوس و رب الملائکه و الروح !!
از آن موقع ، کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد !!
👈 در سال ۱۳۹۱ ، دفترچه ای که ۲۷ سال پس از شهادت احمد آقا داخل کیفی قدیمی که متعلق به ایشان بود ، بدست آمد .
در آخرین صفحه نوشته شده بود: در دوکوهه مشغول وضو گرفتن بودم که مولای خوبان عالم حضرت مهدی (عج) را زیارت کردم ...
#شهیداحمدعلی_نیری
📕 عارفانه
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@raviannoorshohada
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
سلام علیکم،خداقوت
🌷قابل توجه خادمین خواهر؛
✔اعزام کاروان های راهیان نوراستان قم به مناطق عملیاتی غرب وشمال غرب شروع می گردد.پیرو درخواست و استقبال خواهران خادم، برنامه ریزی شده در تاریخ ۴ مرداد کاروانی متشکل از خادمین خواهر در صورت به حد نصاب رسیدن اعزام گردد.
✔خواهرانی که تمایل دارند در این تاریخ به عنوان زائر به مناطق عملیاتی اعزام شوند، لطفا مشخصات خود شامل: نام و نام خانوادگی، نام پدر، کدملی و شماره تلفن را به آی دی
@Manooo
ارسال نمایند.
📢📢📢📢لطفا به نکات ذیل توجه فرمایید:
۱- در صورتی ثبت نام قطعی می گردد که هزینه ی سفر پرداخت شود.
۲- هزینه ی سفر چهار روزه شامل: اتوبوس، غذا، اسکان، میان وعده، راوی، مداح،برنامه های فرهنگی، پزشک و بهیار، آمبولانس و... برای هر نفر مبلغ 220 هزار تومان برآورد شده ولی طبق رایزنی های به عمل آمده با سپاه استان، مبلغ اخذشده از خادمین بزرگوار ۱۲۰ هزار تومان می باشد.
اگر مجددا در خصوص کاهش هزینه ها به نتیجه رسیدیم هزینه ی اضافی عودت می شود؟
۳- افراد مبلغ مشخص شده را به کارت شماره
6037697491931454
نزد بانک صادرات
فاطمه علی محمدی
واریز و پس از واریز به آی دی👇👇👇👇👇
@Manooo
اعلام نمایند...
@raviannoorshohada
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌙 #مناجات_شبانه از نوع دڪترای فیزیڪ پلاسما از ڪالیفرنیا
آنان ڪه بہ من بدی ڪردند ، مرا هوشیار ڪردند .
آنان ڪه از من انتقاد ڪردند ، بہ من راه و رسم زندگی آموختند .
آنان ڪه بہ من بی اعتنایی ڪردند ، بہ من صبر و تحمل آموختند .
آنان ڪه بہ من خوبی ڪردند ، بہ من مهر و وفا و دوستی آموختند .
پس خدایا بہ همہ ی آنانی ڪه باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند ، خیر و نیڪی دنیا و آخرت عطا فرما .
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران🌹
#شبتون_شهدایی ✨
🌷@raviannoorshohada
محرم حدود 20 سال پيش بود كه تو يه اتفاق، پام ضربه ي شديدي خورد؛ به طوري كه قدرت حركت نداشتم. پام رو آتل بسته بودند. ناراحت بودم كه نمي تونستم تو اين ايام كمك كنم. نذر كرده بودم كه اگه پام تا عاشورا خوب بشه، با بقيه ي دوستانم، ديگ هاي مسجد را بشورم و كمكشون كنم.
شب عاشورا رسيده بود و هنوز پام همون طور بود. از مسجد كه به خونه رفتم، حال خوشي نداشتم. زيارت را خوندم و كلي دعا كردم. نزديك هاي صبح بود كه گفتم يه مقدار بخوابم، تا صبح با دوستان به مسجد بِرَم. تو خواب ديدم تو مسجد ( المهدي ) جمعيت زيادي جمع هستند و منم با دو تا عصا زير بغل رفته بودم. يه دسته ي عزاداري منظم، داشت وارد مسجد مي شد. جلوي دسته، شهيد سعيد آل طه داشت نوحه مي خوند.
با خودم گفتم: اين كه شهيد شده بود! پس اين جا چيكار مي كنه؟! يه دفعه ديدم پسرم محمد هم در كنارش هست. عصا زنان رفتم قسمت زنونه و داشتم اين ها رو نگاه مي كردم كه ديدم محمد سراغم اومد و دستش را انداخت دور گردنم. بهش گفتم: مامان، چه قدر بزرگ شدي! گفت: آره از موقعي كه اومديم اين جان، كلي بزرگ شديم.
ديدم كنارش شهيد آزاديان هم وايساده. آزاديان به من گفت: حاج خانوم! خدا بد نده. محمد برگشت و گفت: مادرم چيزيش نيست. بعد رو كرد به خودم و گفت: مامان! چيه؟ گفتم: چيزي نيست؛ پاهام يه كم درد مي كرد، با عصا اومدم. محمد گفت: ما چند روز پيش رفتيم كربلا. از ضريح برات يه شال سبز آوردم. مي خواستم زودتر بيام كه آزاديان گفت: صبر كن با هم بريم. بعد تو راه رفته بوديم مرقد امام (ره).
گفتيم امروز كه روز عاشوراست، اول بريم مسجد، زيارت بخونيم بعد بيايم پيش شما. بعد دستاشو باز كرد و كشيد از سر تا مچ پاهام. بعد آتل و باندها رو باز كرد و شال سبز را بست به پام و بعدش هم گفت: از استخونت نيست؛ يه كم به خاطر عضله ات است كه او هم خوب مي شه.
از خواب بيدار شدم ديدم واقعيت داره؛ باندها همه باز شده بودند و شال سبزي به پاهام بسته شده بود. آروم بلند شدم و يواش يواش راه رفتم. من كه كف پام را نمي تونستم رو زمين بذارم، حالا داشتم بدون عصا راه مي رفتم. رفتم پايين و شروع به كار كردم كه ديدم پدر محمد از خواب بيدار شده؛ به من گفت: چرا بلند شدي؟ چيزي نمي تونستم بگم. زبونم بند اومده بود، فقط گفتم: حاجي! محمد اومده بود. اونم اومد پاهام رو كه ديد، زد زير گريه. بعد بچه ها رو صدا كرد. اونا هم گريه شون گرفته بود. اين شال يه بويي داشت كه كلّ فضاي خونه رو پر كرده بود.
مسجد هم كه رفتيم، كلّ مسجد پر شده بود از اين بو. رفتم پيش بقيه ي خانوم ها و گفتم: يادتونه گفته بودم اگه پاهام به زمينه برسه، صبح مي آم. اونا هم منقلب شده بودند. يه خانومي بود كه ميگرن داشت. شال رو از دست من گرفت و يه لحظه به سرش بست و بعد هم باز كرد. از اون به بعد ديگه ميگرن اذيتش نكرده.
مسجدي ها هم موضوع را فهميده بودند. واقعاً عاشورايي به پا شده بود. بعدها اين جريان به گوش آيت الله العظمي گلپايگاني (ره) رسيد. ايشون هم فرموده بودند: كه اين ها رو پيش من بياريد. پيش ايشون رفتم، كنار تختشون نشستم و شال رو بهشون دادم. شال رو روي دو چشم و قلبشون گذاشتند و گفتند: به جدّم قسم، بوي حسين (ع) رو مي ده. بعد به آقازاده شون فرمودند: اون تربت رو بياريد، مي خوام با هم مقايسه شون كنم. وقتي تربت رو كنار شال گذاشتند، گفتند كه اين شال و تربت از يك جا اومده. بعد آقا فرمودند: فكر نكنيد اين يه تربت معموليه. اين تربت از زير بدن امام حسين (ع) برداشته شده، مال قتل گاه ست؛ دست به دستِ علما گشته تا به دست ما رسيده. بعد ادامه دادند: شما نيم سانت از اين شال رو به ما بديد، من هم به جاش بهتون از اين تربت مي دهم.
بهشون گفتم: آقا بفرماييد تمام شال براي خودتان. ايشون فرمودند: اگه قرار بود اين شال به من برسه، خدا شما رو انتخاب نمي كرد؛ خداوند خانواده ي شهدا رو انتخاب كرد تا مقامشون رو به همه يادآور بشه ... اگه روزي ارزش خون شهداي كربلا از بين رفت، ارزش خون شهداي شما هم از بين مي ره. بعد هم نيم سانت از شال بهشون دادم و يه مقدار از اون تربت ازشون گرفتم."
راوي : مادرشهيدمحمدمعماريان
مرقد مطهر این شهید بزرگوار درشهرقم گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) قرار دارد.🌷🌷🌷🌷
@raviannoorshohada