بوسه بر #قرآن
و بر لب دعای سلامتی🤲
در دل چه غوغاييست
#غوغا💗
معامله است ديگر
از جان خود گذشتند
تا #خدا خريدار جانشان شود..
معامله خوبيست👌
سراسر سود
طرف حسابت #خداست....
#شهيد_ابوالفضل_راه_چمنی
#سالروز_شهادت 🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌹 #فرمانده_داش_مشتی_ها🌹
🔰گردان میثم یکی از گردان های به نام لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود که بچه هایش معروف به داش مشتی ها هستند؛ فرماندهی این گردان را«علی اصغر ارسنجانی» برعهده داشت؛ جوان لایقی که در تمام ابعاد انسانی توانست رشد کند.
🕊🌹 فرمانده جوان «گردان میثم» لشکر 27 محمد رسول الله در سال 65 به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊🌹
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
دست نوشتهی رهبرمعظم انقلاب در صفحهی اول قرآنی که به خانوادهی #شهید_آوینی هدیه کردند: «به یاد شهید عزیز، سید شهیدان اهل قلم، آقای سیدمرتضی آوینی که یادش غالباً با من است...»
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🕊شهید گنجـی خطاب بہ #شهیدآوینـے گفٺ:
حاج مرٺضـے! دیگر باب #شهادٺ
هم بسته شد.😞
آوینـے در جواب گفٺ:
نه برادر،
شہادٺ لباس #تڪ_سایزی اسٺ
ڪہ باید تن آدم بہ اندازهـ آن در آید، هر وقٺ بہ سایز این
لباس تڪ سایز درآمدی،
#پرواز میڪنـی، مطمئن باش☝️
♥️|| #شادی_روح_شهدا
❤️|| #صلوات
#شهید_سیدمرتضی_آوینی🌷
#سالروز_شهادت🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ویدیو لحظه شهادت
📆 #سالروز_شهادت
#شهید_مرتضی_آوینی
جمعه ۲۰ فروردین ۱۳۷۲
در منطقه #فکه در اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق در سن ۴۶ سالگی به شهادت رسید🕊💔
http://eitaa.com/raviannoorshohada
پسر من جنگاور بود،غواص بود ،چترباز بود دوره هایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود ، غریق نجات بود.💪 اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص😊. از خیلی سال قبل تر مسئول حوزه بسیج بود، مسئول آموزش ناصحین بود، مسئول آموزش دانش آموزی پاکدشت بود و همیشه خودش را سرباز رهبر می دانست.✌️
محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند، حتی در وصیت نامه اش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست متبرکشان را به روی سرم بکشد. 😍که البته قسمتش نشد اما بعد از شهادتش ، حضرت آقا همینجا سر مزار محسن آمد و چند دقیقه ای ایستاد.❤️ همین عکس است که خیلی معروف شده.☝️
شهید مدافع حرم محسن قوطاسلو
#سالروز_شهادت 🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔰انگار همین دیروز بود که #پوتینهای همرزمان و دوستان آقامحمدتقی رو جفت کرده بودیم و با همه دلتنگیمان💔 جای پوتین های خالی محمدتقی، شاخه گلی🌷 گذاشته بودیم و این تصویر غمناک را ثبت کردیم..
🔰اسفندماه 95 بود که اعضاء صابرین و دوستان آقامحمدتقی چند روز قبل سال نو، به منزل پدر آمدند تا تسلای دل خانواده ش باشند🌱
🔰بعد از شهادت شهید علیجانی، وقتی داشتیم تصویر پوتین ها روبرای چندمین بار، نگاه می کردیم، نوشته داخل یکی از پوتین ها توجه مان را جلب کرد
🔰درست کنار جای خالی کفشهای آقامحمدتقی، اسم #میثم_علیجانی رو دیدیم، #جانبازمدافعحرمی که عاقبت به خیر شد و در دفاع از حریم وطن به دوستان شهیدش پیوست🌷
#سالروز_شهادت🕊
شهید محمدتقی سالخورده
#سالروز_ولادت❣
شهید میثم علیجانی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سالروز_شهادت 🌷
#شهید_احمدپلارک
#فرمانده آرپیچی زنهای گردان عمار #لشکر27محمدرسول الله
🔸نام پدر: عباس
🔹تاریخ تولد: ۷ اردیبهشت ۱۳۴۴
🔸محل تولد: تهران
🔹تاریخ شهادت: ۲۲ فروردین ۱۳۶۶
🔸محل شهادت : شلمچه
🔹محل دفن: بهشت زهرای تهران
❇️ نام اصلی این #شهید بزرگوار #منوچهر_پلارک است که نزد بیشتر افراد به #سیداحمد_پلارک شهرت دارد و اصالتی تبریزی داشت.
❇پیکر پاک شهید پلارک در بهشت زهرای تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه 26» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده باشند و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است 🌷
@raviannoorshohada
23 فروردین ماه #سالروز_شهادت شهید جستجوگر نور " #شهید_محمد_رضا_رسولی"
#فرازی_از_وصیت_نامه_شهید
از شما تمام عزیزان می خواهم که فقط همیشه لبیک به فرمان آن پیرجماران گوئید و او راتنها نگذارید و سعی کنید غده سرطانی خاور میانه یعنی اسرائیل وشیطان بزرگ آمریکا را از بین ببرید و همیشه سعی کنید کفررا از بین ببریدو آخرین خواهشی که دارم ، مادرم دوست دارم مرا زیر پای شهید محمود حیدری مجد دفن نمائید .دیگر عرضی ندارم .
حقیر شما محمد رضا رسولی 1367/5/13 ساعت ۱۵/۲۰
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔰امروز ۲۴ فروردین، سالروز شهادت شهید مدافع حرم «عمار بهمنی»است
وی در هنگام شهادت ۳۱ سال داشت و مادرش قصد داشت پس از بازگشت، او را داماد کند.
🔰شهید بهمنی که اواخر اسفند سال ۱۳۹۴ به صورت داوطلبانه برای مبارزه علیه تروریستهای تکفیری عازم سوریه شده بود، حدود یک ماه بعد در روز ۲۴ فروردین سال ۱۳۹۵ در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید.
🔰پیکر این شهید عزیزکه دو روز بعد وارد میهن اسلامی ما شد،و، در زادگاه خود یعنی شهرستان فسا استان فارس به خاک سپرده شد.
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍اگر خبر شهادت من را شنیدید صبور باشید و بر من گریہ نڪنید و بر حسین «ع» و حضرت زینب «س» و اهل بیت و مصیبت هایشان گریہ ڪنید ، بنده جان ناقابلے در راه اسلام داده ام ، امام حسین «ع» نہ تنها جان خود بلڪہ تمام اهل بیتش را فداے دین و جهاد در راه خدا ڪرد
#شهید_عمار_بهمنی
#سالروز_شهادت🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
یادم امد فروردین ۹۴ که به پابوس امام رضا ع رفتیم، حسین اقا دائما به بچهها میگفت«دعا کنید بابا شهید بشه»
بچهها هم اشک در چشم هایشان جمع میشد😢 و بعد که اصرار های بابا را میدیدند، میگفتند«باشه، دعا میکنیم»💔
هرچند زینب مقاومت میکرد و می گفت«اگر شهید شوی من دیگر بابا ندارم»😔
حسین هم میگفت«شهید بشم براتون یه خونه خشکل میخرم تو بهشت تا بیاین»😍
یک بار که از زیارت برگشتیم محمد محسن گفت«مامان من برای بابا دعا کردم. »
گفتم «چقدر خوب، چه دعایی مامان جان»
گفت«دعا کردم بابا شهید بشه» یک لحظه یخ زدم
گفتم«چرا؟! »
گفت «اگه شهید بشه که بهتر از مردنه! »❗️
با حرف محمد محسن دیگر زبانم قفل شد
و محمد حسین به ارزویش رسید
شهید مدافع حرم محمد حسین حمزه🌹
#سالروز_شهادت🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
محسن اردوهای فرهنگی و رزمی بسیاری برگزار میکرد و از این طریق جوانان زیادی را باخود همراه میکرد،👌 همه با شروع شدن حمله داعشی به مردم مظلوم و بی پناه سوریه و عراق و برای دفاع از حرم اهل بیت در قالب مستشار نظامی برای آموزش نظامی و رزمی به نیروهای مردمی و وطنی سوریه و عراق چندین بار به این دو کشور اعزام شد.☝️
بعد از اعزام، محسن دیگر آن محسن نبود، مدام از آنجا میگفت و از مظلومیت مردم سوریه حرف میزد، حتی زمانی هم که پیش ما بود روحش آنجا بود.😔
محسن مجرد بود چندین بار برایش خانوم های متعهد زیر نظر گرفته بودم و تا میخواستم با محسن راجع به ازدواج صحبت کنم میدیدم که تمام فکرش شهادت است، تمام فکر محسن کمک به مردم مظلوم سوریه بود.می گفت: مادر من معلوم نیست وضعیتم چطور میشود فعلا صبر کن.😊
محسن بیشتر حقوقش را صرف خانواده های بی سرپرست میکرد، محله های فقیر نشین کرج محسن را خوب میشناختن و هنوز هم حقوق محسن صرف خانواده های نیازمند میشود.🌹
یک روز با محسن به بهشت زهرا رفته بودیم، مادر شهیدی را دیدیم که همسرش نیز به رحمت خدا رفته بود و فرزندی نداشت،😞 محسن آنقدر پای صحبتش و دردودلش نشست که متوجه شد سقف منزل آن مادر در اثر باران خراب شده و کسی را ندارد که تعمیرش کند ،😢 محسن برای تعمیر منزل پیش قدم شد و آن مادر همیشه دعا گوی محسنم بود.💔
شهید مدافع حرم محسن کمالی دهقان🌹
#سالروز_شهادت🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
خاطره شهدا
اعدام موش ها🐀
سال ۶۲ بود ما در پاسگاه زید بودیم حاج حبیب در مخابرات گروهان فعالیت میکرد موش های منطقه هم زیاد بودند و هم بزرگ😱 خیلی رزمنده هارو اذیت میکردند .
برای همین چند طناب دار آویزان کرد و هر موشی را که میگرفت زنده به طناب آویزان میکرد👌 موش ها تکان میخوردند رزمنده هایی که از کنار طناب رد می شدند کلی ذوق میکردند و اکثرا میگفتند: میدونی این کار فقط از حاج حبیب جنت مکان بر میآید😁 چاره ای نداشتیم مجبور بودیم با آنها بسازیم ولی آزار و اذیتشان زیاد بود و فرماندهان گردان تصمیم گرفتند از رزمنده ها برای از بین بردنشان کمک بگیرند به همین خاطر وعده دادن که هر کسی بتواند یک موش بگیر د در ازای آن ۱ ساعت و نیم به او مرخصی داده می شود😍 طبق معمول پیش قدم بیکار کسی نبود جز حاج حبیب !
#شهید_مدافع_حرم
حبیب جنت مکان🌹
#سالروز_شهادت🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
سه نکته بعد از عقد💍
از همان ابتدا که خطبه عقد خوانده شد وقتی با شهید هم صحبت شدیم، سه مسأله را با من مطرح کردند✔️
ابتدا به خاطر اینکه به درخواست ازدواجشان پاسخ مثبت دادم از من تشکر کردند☺️
وبعد، دو درخواست از من داشتند
اولین درخواست ایشان دعا برای شهادت بود🕊
ایشان معتقد بودند شهادت بالاترین رتبه و مقامی است که خداوند به بندگان مخلص خود عطا می کند🌷
فکر میکنم منظورش از دعا کردن برای شهادت این بود که به آن درجه از اخلاص و تقوا برسند که مزد آن اخلاص، #شهادت باشد.
درخواست دیگری که پس از عقد مطرح کردند مدارا کردن با مادرش بود👌
به من گفت:اگر روزی مادرم ناراحت بود و در ناراحتی و عصبانیت حرفی به شما زد
شما تندی و رفتاری که مقابله به مثل باشد، نداشته باش🌹
اما ناراحتی، کدورت و تلافی رفتار مادرم را با من جبران کن☝️
در واقع می خواست مرا متوجه این مسأله کند که چقدر احترام به مادر واجب است
وهمینطور به من بگوید که چقدر مادر برایش عزیز است❤️
شهید مدافع حرم افشین ذورقی بحری🌹
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
هجده ساله بود
#گمنام، سر نداشت...
وقتی آوردیمش تو قبر، رسول سفت بغلش کرده بود...
اون روز توی قبر #روضه_وداع نخونده شد، دیده شد آخه داغ برادر سخته، پیکرش برنگرده سخت تره
پ. ن ۱: ثبت بعضی عکسها با اشکه یعنی چشمات تار میبینه و تو فقط شات میزنی این عکس لحظه تدفین یکی از دو شهید گمنام هفت تپه ست که پارسال دفن شدند...
پ. ن ۲: آقارسول! ان شاءالله به زودی حاج محمد هم برمیگرده و همینجوری در آغوشش میگیری...
۱۷ اردیبهشت سالروز سیزده شهید مدافع حرم #خانطومان گرامیباد
#هفت_تپه
#دفاع_مقدس
#خانطومان
#شهیدمحمدبلباسی
#سالروز_شهادت🌷
@raviannoorshohada
خوبــهـا . . .
آســان می آیند
بی رنـگ میماننـد
و بی صــــدا میروند . . .😔
#لشکر_۲۵_کربـــــلا
#شهدای_خانطومان
#سالـروز_شهـادت 🌷
@raviannoorshohada
#خاطرات_شهید
●روز قبل شهادت رو به دوستش حسین میگوید ؛ اینجور شهادت که یک تیر به آدم بخوره ؛ آدم کشته بشه ؛ من بهش میگم شهادت سوسولی ...شهادت سوسولی فایده نداره ...
حسین به او میگوید : خوب چه فرقی میکنه ؛ اینم شهادت است دیگر ...
●محسن میگه : میدانی آخه به این حال بری پیش آقا ابوالفضل بگی من یک تیر خوردم فایده ندارد...
حسین گفت خوب حالا یعنی چی...
●محسن گفت: یعنی یک جوری آدم شهید بشود که هزار تکه بشود آدم رو خواستند آن دنیا به حضرت ابوالفضل معرفی کنند خودت یک تیکه بدنت دستت باشه بگویی آقا من اینم ...
●به روز نکشید ؛ زیر منطقه ازگله بمو یک گلوله آمد صاف روی سقف ماشین ؛ محسن حاجی بابا به همراه 2نفر دیگر از فرماندهان محور (شوندی و بیابانی)به شهادت میرسند ؛ ...
●شدت حادثه طوری بوده که پیکر شهید هزار تکه میشود ... جنازه را جمع کرده به تهران میفرستند برای تدفین ... مدتی بعد که باقیمانده ماشین را میآورند به محل قرارگاه فرماندهی ایشان ؛ یک تکه دست از پیکر شهید را در آن پیدا میکنند ؛در ادامه از پدر شهید اجازه میخواهند که ان را در همان منطقه جنگی تدفین کنند.
●و اینطور میشود ایشان در دو نقطه سنگ یادبود دارد ... تهران و منطقه سر پل ذهاب در کرمانشاه ...
📎پ ن : فرماندهٔ عملیات سپاه غرب کشور
#شهید_محسن_حاجی_بابا🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۶ تهران
●شهادت : ۱۳۶۱/۲/۲۲ روستای عظیمیه ، سرپل ذهاب عملیات شناسایی
http://eitaa.com/raviannoorshohada
۱۳ خردادماه #سالروز_شهادت #شهید_محمد_حسین_عطری گرامی باد.⚘
سرگرد پاسدار شهید محمدحسین عطری در سال ۱۳۵۴ در تهران متولد شد، او ۳۸ سال سن داشت و دو فرزند از او به یادگار مانده، این شهید بزرگوار حین عملیات در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) و به دلیل اصابت ترکش خمپاره با وی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.پیکر مطهر پاسدار رشید اسلام شهید “محمدحسین عطری”، از دیگر مدافعین حرمین شریفین زینبین با حضور گسترده مردم و در جمع مشتاقان به شهادت و جمع زیادی از خانوادههای شهدا تشییع و در جوار قبرمیرزاکوچک جنگلی در مسجد سلیمان داراب رشت به خاک سپرده شد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بخش هایی از وصیتنامه شهید:
«تفکر کردن بهتر از زیاد سخن گفتن است. زیرا تفکر، انسان را آگاهتر و زیاد سخن گفتن، انسان را دچار آفت زبان میکند که اعم است از دروغ و غیبت و ...
حیا داشتن مرد و زن نمیشناسد؛ چه در رفتار و چه در گفتار ..
ما نباید فکر کنیم چون مرد هستیم میتوانیم از هر گفتاری و یا از هر پوششی استفاده کنیم.
از نظر بنده جوان با حیا کسی است که بالاتر مچ دستش را نامحرم نبیند.
سفارش من به همسر و دخترم حفظ حجاب برتر است.
از همسر بزرگوارم میخواهم که فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه ی مظلومان عالم است.»
http://eitaa.com/raviannoorshohada
حاج رضا رستمی مقدم، شهیدی که با وجود 50 درصد جانبازی یادگار جبهه و جنگ، رخت جهاد در راه دفاع حرم پوشید و با چهار فرزند و همسرش برای همیشه وداع کرد.💔
حاج رضا به موذنی شهره بود و مردم دوستی، نوع دوستی اش را همه تحسین می کردند و بی قراریش در دفاع از حریم حرم را.☝️
عملیات های بسیاری از جمله والفجرهای مقدماتی و 8، کربلای 4 و 5، خیبر و بیت المقدس را تجربه کرد و سال 93 با 50 درصد زخم شیرین جبهه و با درجه سرداری بازنشسته شد.✅
اما بازنشستگی و دست روی دست گذاشتن با روحیه اش عجین نبود، از همان اول بی قرار حرم بی بی شد و چشمش را به زن و زندگی بست، تا در جایی دور اما نزدیک برای آرامش همسر و فرزندان و هم میهنانش سینه سپر کند✌️.
حاج رضایی که به نیکی و نماز اول وقت، به مردم داری و نوع دوستی و به مهربانی و مهرورزی شهره بود این بار جنگ در جبهه فرهنگی را با جبهه دفاع از حرم، اسلام، ایران و انسانیت پیوند زد و سوریه را به عنوان خط اول این جبهه انتخاب کرد.👌
کوله بار تجربه اش در بلاد شام بر زمین گذاشته نشد و همچنان با فرماندهی گردان حضرت قاسم فاطمیون، 2 دوره 45 روزه به دفاع از حریم اسلام پرداخت و درنهایت 14 خرداد 95، دل داد و سر سپرد تا احمد، امین، علی و امیرحسین بمانند و غم دوری از پدر و شاید دلتنگی هایی از دست زمانه.💔
شهید مدافع حرم حاج رضا رستمی🌹
#سالروز_شهادت 🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
۱۴ خردادماه #سالروز_شهادت 🌹شهید_محمد_حسین_عطری گرامی باد.⚘
سرگرد پاسدار شهید محمدحسین عطری در سال۱۳۵۵ در تهران متولد شد، او ۳۷ سال سن داشت و دو فرزند از او به یادگار مانده، این شهید بزرگوار حین عملیات در سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) و به دلیل اصابت ترکش خمپاره با وی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.پیکر مطهر پاسدار رشید اسلام شهید “محمدحسین عطری”، از دیگر مدافعین حرمین شریفین زینبین با حضور گسترده مردم و در جمع مشتاقان به شهادت و جمع زیادی از خانوادههای شهدا تشییع و در جوار قبرمیرزاکوچک جنگلی در مسجد سلیمان داراب رشت به خاک سپرده شد.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بخش هایی از وصیتنامه شهید:
«تفکر کردن بهتر از زیاد سخن گفتن است. زیرا تفکر، انسان را آگاهتر و زیاد سخن گفتن، انسان را دچار آفت زبان میکند که اعم است از دروغ و غیبت و ...
حیا داشتن مرد و زن نمیشناسد؛ چه در رفتار و چه در گفتار ..
ما نباید فکر کنیم چون مرد هستیم میتوانیم از هر گفتاری و یا از هر پوششی استفاده کنیم.
از نظر بنده جوان با حیا کسی است که بالاتر مچ دستش را نامحرم نبیند.
سفارش من به همسر و دخترم حفظ حجاب برتر است.
از همسر بزرگوارم میخواهم که فرزندانم را همچون من مطیع رهبر عزیزمان پرورش دهد؛ زیرا آقا مایه افتخار و مباهات ما مسلمانان و همه ی مظلومان عالم است.»
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
میخواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است.☝️
شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشتدری به حالت انتظار ایستادهام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق رفتم❗️.
ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بیسر درحالیکه خون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده، در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بیسر به زمین افتادم و هیچگونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم.😞 در همین حین صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن، با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم. سپس به من ندا رسید که این مرد بیسر امام مظلومت حسین بن علی (ع) است.😭
پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم، دیدم اباعبدالله (ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند در سمت راست من و بافاصلهای اندک به روی منبر نشستهاند و به من خیره شدهاند و درحالیکه لبخندی نیز به لب داشتند❤️ در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر این فرصت را از دست بدهی عمرت سراسر تباهشده است.☝️
با هر مشقت و سختی که بود کشانکشان خود را به اولین پله منبر امام حسین (ع) رساندم و پله اول منبر ایشان را به دست گرفتم ، وجود نازنین اباعبدالله (ع) درحالیکه با تبسم به من نگاه میکرد از من پرسیدند: چه میخواهی؟❤️
عرض کردم مولا جان فقط میخواهم که برات شهادت مرا امضاء کنید. با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود، سر مبارک خود را به حالت رضایت تکان دادند.✅
ای کسانی که امروز صدای من را میشنوید: مبادا، مبادا، مبادا پدر و مادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید به تنها فرزند پسر شما در این شغل پرمخاطره مشغول به کار شود! اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم، مگر نمیدانید و نشنیدهاید که امام حسین (ع) نیز تنها یک علیاکبر (ع) داشت، مگر نمیدانید که مولایم حسین (ع) فرزند ششماهه خود را فدای اسلام کرد.💔
من خود این راه را از روی ایمان و اعتقاد قلبی انتخاب نمودهام.👌
قسمتی از#وصیتنامه
شهید امنیت حسن عشوری🌹
#سالروز_شهادت 🕊
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#فرازی_از_وصيتنامه
#شهید_علی_امرایی
دلم برای حرم حضرت رقیه (ع) و حضرت زینب (ی) خیلی تنگ است. به این سفر می روم چون نیاز است الان در آنجا باشم. به خاطر آرامش دل حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) و امام حسن (ع) و حضرت عباس (ع) به سوریه رفتم تا به حضرت زینب (س) ثابت کنم که «کلنا عباسک یا زینب (ع)».
حمد و سپاس پروردگار هر دو عالم و سجده شکر به درگاهش که مدیون حسین بن علی (ع) هستم و تمام زندگیم را از او دارم چون خواست تا این گونه او را زیارت کنم، همانند خوابی که دیدم امام حسین (ع) از ضریح بیرون آمد و گفت تو هم مال این دنیا نیستی و در آخر هم من رو سیاه را خرید پس گریه و زاری معنا ندارد چون به وصال عشقم رسیدم.
🔸️*علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند. علی آقا مرتباٌ به دوستانش میگفت: «من امروز به شهادت میرسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاحهای انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور میکنند و مورد هدف موشک قرار میگیرند.
🔸️*بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچهها میرسد، خیلی متأثر میشود و به گفته همرزمان شهید خیلی گریه میکند. حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکرهای ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد.
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻برايت خواهم نوشت:
از ابهام لحظه ها از تردید...
از حديث تلخ بغض ها تا ابد...
از قناعت به يک خاطره، يک ياد
از صبوری من، و جای خالی تو...
لالایی بابای خوب طه 😭
🔸شهید مدافع حرم
🌹شهید_محمد_حمیدی
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
مجمع راویان نور شهدا (قرارگاه)
🔰فرمانده ای از جنس جهاد
در جزیره مجنون راننده آمبولانس بودم دستور رسید همه برگردند هرچه سعی کردم راضی نشد میگفت: هیچ وقت چنین کاری نمی کنم چه طور این بچه ها را اینجا بگذارم. در حمله شیمیایی دشمن دوبار باموتور سیکلت به قلب خط مقدم زد و با همرزم مجروحش بازگشت و سومین بار دیگر از اوخبری نشد و رفت که رفت تا آنکه سالها بعد در عملیات تفحصدچندتکه از استخوانهایش کشف شد و برای عزیزانش فرستاده شد ....
می گفت: یادتون باشه یک بُعدی نباشید. بهتره دکترِ پاسدار یا مهندسِ پاسدار باشید تا اینکه بخواید فقط پاسدار باشید. نگذارید ایران بعد از پیروزی از قلمرو علمی عقب بمونه.
حاج بهرام مدیر کاروان حج بود. چند مرتبه از زیر گیت بازرسی رد شد و هر دفعه دستگاه بوق کشید. مسئول مربوطه اومد و حکم کرد تمام لباس هاشو دربیاره. اما باز هم…
گفت: این جنایت صدام شماست، به خاطر ترکش های تو پشتمه، همونجا بود که بهش لقب "مرد آهنین" دادند!
در حج خونین سال 66، 48 ساعت خبری ازش نداشتیم. وقتی برگشت متوجه شدیم در مراسم برائت از مشرکین با شرطههای عربستان درگیر و بازداشت شده، بخاطر دوندگیهاش برای حجاج، کف پاهاش پینه بسته بود و به سختی راه میرفت، با این حال ضعف بهش غلبه نکرده بود و بیمارستانهارو میگشت تا زائرای زخمی و آسیب دیده رو پیدا کنه.
📎فرماندهٔ گردان صاحبالزمان جهادسازندگی گیلان
#شهید_بهرام_گلآور🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۷/۱۰/۱ بندرانزلی ، گیلان
شهادت : ۱۳۶۷/۴/۴ جزیرهٔ مجنون
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#سالروز_شهادت
#سرادر_هور
#شهید_علی_هاشمی
متولد ٔ۱۰ دی ۱۳۴۰ اهواز
شهادت ٔ۴ تیر ۱۳۶۷
درجه سرلشکر پاسداربخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
فرماندهی درقرارگاه نصرت
سپاه ششم جنگها و عملیاتهاجنگ ایران و عراق
او به دلیل آشنایی با مناطق عملیاتی، نقش مهمی در میان فرماندهان سپاه پاسداران در خلال جنگ ایران و عراق داشت.
از وی بعنوان طراح اصلی عملیات خیبر و عملیات بدر یاد میشود
شهید هاشمی در سال ۱۳۶۷ پس از انجام مأموریت تخلیه جزیره مجنون، در هنگام ترک مقر فرماندهی، توسط هلیکوپترهای ارتش عراق مورد هدف قرار گرفت و شهید شد.
پیکر وی ۲۲ سال بعد در سال ۱۳۸۹ شناسایی و در اهواز به خاک سپرده شد.
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا
نوجوان که بود کلاس زبان میرفت ، هم از بقیه بچه ها قویتر بود و هم شاکرد اول مدرسه...
دم درب خانه تابلویی زده بود و روش ندشته بود : کلاس تقویتی درس زبان در مسجد امام علی (ع)...
ساعت دو تا چهار ، هزینهٔ هرساعت ۱۰ تا صلوات ؛ قبولی با خـــــدا ....
علی بابرگزاری این کلاسها خیلی از بچه های محل رو جذب مسجد کرد...
📎جای خالیتان به این راحتیها پرنخواهدشد
🌹شهید_علی_هاشمی
#سالروز_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
#خاطرات_شهدا
🔹 بسیار پرجنب و جوش بود. درنماز آرامش عحیب و خاصی داشت ، روحیه عملیاتی داشت. دشمن در چشمش حقیر بود، از کثرت عده دشمن هراسی به دل راه نمیداد. خلاق و ابداعکننده بود، با این که آموزش نظامی کلاسیک ندیده بود، اما ذهنش بسیار باز بود.
🔸چنان رفتار میکرد که فرماندهان بالاترش در سپاه درباره طرحهای او هیچ حرف و سؤالی نداشتند. هر جا مشکلی پیش میآمد فکر میکرد و راه حل میداد. از آن جمله طرح جامع و جالبش درباره نیروهای حراست مرزی بود. قدرت سازماندهی بالایی داشت. در مدت کوتاهی توانست سپاه سوسنگرد را که دچار بههمریختگی شده بود، به یکی از پرجنب و جوشترین مناطق جنگی سپاه مبدل کند.
🔹روزی کنارش نشسته بودم، دیدم دارد طرحهای عملیاتی مینویسد. همان طور که با من درباره مسائل امنیتی و شناسایی صحبت میکرد، طرح عملیاتیاش را هم نوشت!
🔸از آن همه تمرکز حواس خیلی تعجب کردم. گفتم: چطور بدون آنکه که دوره خاصی ببینی، میتوانی طرح عملیاتی بنویسی؟
🔹 گفت: خداوند قدرتی به من داده که اگر تصمیم به کاری برای مقابله با دشمن بگیرم، حتماً آن را با یاری خدا انجام میدهم.
🔸آدمی چندبعدی بود؛ هم در مسائل فکری و نظری و فرهنگی صاحبنظر بود و هم در مسائل نظامی و استراتژیک. اهل قلم بود و خاطرات و مشاهدات خود را هر شب یادداشت میکرد. قدرت بیان خوبی داشت. اهل مشورت بود و قدرت تصمیمگیری خوبی در مواقع بحرانی داشت.
🔹 برترین صفت او این بود که وقتی تصمیم میگرفت، دیگر دچار شک و تردید نمیشد. قرص و محکم کارش را میکرد. چون همه جوانب کار را قبلاً سنجیده بود. همین قاطعیت به او صلابت خاصی میبخشید.
🔸در عمل توکل داشت نه در حرف، ندیدم زود و بیدلیل عصبانی شود. میدانست با نیروی زیردستش چگونه برخورد کند.
🔹علاقه عجیبی به امام خمینی (ره) داشت. به تمام معنا ولایتی و عاشق امام بود. یک بار خدمت امام رسید. هر وقت یاد آن روز میافتاد، حالت خاصی به او دست میداد. بیریا بود. من دقت زیادی در رفتارش کردم، رفتارش با بالادست و پایین دست یکسان بود.
🔸با نیروها و حتی جوانترها خیلی سریع دوست میشد. یادم هست به فوتبال و تیم استقلال علاقه داشت!مسابقات دورهای برگزار میکرد و خیلی زود با نیروهای جدید رفیق میشد.
🔹هوای نیروهایش را خیلی داشت؛ اگر نیرویی در جبهه بود، تا آنجا که میتوانست به پدر و مادر او سرمیزد و نیازهایشان را در حد مقدوراتش برآورده میکرد. یادم هست یک ماه در جبهه بودم و خانوادهام خبری از من نداشتند. روزی مرا کنار کشید و گفت: مگر تو برای خدا به جبهه نیامدهای؟ همان خدا سفارش پدر و مادر را هم کرده، برو به آنها سری بزن. حتماً نگران حالت هستند.
🔸نیروهایش را به زور به مرخصی میفرستاد. حتی گاهی به کسانی که پول نداشتند، پول میداد تا بروند و به خانواده سری بزنند. همین رفتارها باعث محبوبیت فوقالعاده او در میان نیروهایش شد. به نیروها خودباوری و اتکاء به نفس میداد. به افراد مسئولیت میداد و همین نیروها را رشد میداد.
🔹به تقسیم کار بین نیروها بسیار معتقد بود. بر این باور بود که فرمانده باید وقت و توان و فرصت کافی برای تفکر و طراحی و کارهای بزرگ داشته باشد و نباید خودش را وقف کارهای جزیی کند. باید به نیروها اعتماد کرد و به آنان مسئولیت داد و در عوض از آنها کار خواست.
📎فرماندهٔ سرّیترین قرارگاه سپاه(نصرت)
#شهید_علی_هاشمی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۱۰ اهواز
شهادت : ۱۳۶۷/۴/۴ هویزه ، هورالعظیم
http://eitaa.com/raviannoorshohada
حفاظت از حضرت آقا که محافظ اصلی دین و حرم اهل بیت هستند از اوجب واجبات است و حفاظت از ایشان حفاظت از حرم هاست و همچنین از همه عزیزان میخواهم که در جهت آمادگی دفاعی و علمی برای تحقق ظهور حضرت حجت (عج) بکوشند تا جزء سربازان واقعی آن حضرت و از زمینه سازان ظهور باشند.
🌷 شهید مدافع حرم مصطفی نبی لو
#سالروز_شهادت
http://eitta.com/raviannoorshohada
🌱 مصطفی چه آن زمانی که در بسیج مسجد بود و چه زمانی که به سوریه رفت، وقتی میخواست با بچههای گروه خودش کاری انجام دهد، از لفظهایی استفاده میکرد که بچهها بخندند و انرژی بگیرند. هیچوقت لفظهای کتابی و فرماندهی به کار نمیبرد. لفظی را که در جریان عملیات گفته بخاطر ندارم، اما با ادا و اصول خاصی به بچهها فرمان حمله داده است. آن زمانی که پشت بیسیم صحبت میکرده نمیدانسته که پشت بیسیم حاج قاسم هم نشسته است. مصطفی برایم تعریف کرد: «وقتی از عملیات برگشتیم من خسته بودم. بچهها صدایم کردند که حاجی با شما کار دارد. با همان سرو وضع نامرتب وارد اتاق شدم و دیدم که حاج قاسم نشسته است. بچه ها معرفیام کردند و گفتند که سید ابراهیم آمده است. وقتی حاجی متوجه شد که من سید ابراهیم هستم، از جایش بلند شد و همدیگر را بغل کردیم. بعد گفتند اصلاً فکر نمیکردند که جثه و قیافهام اینطور باشد. حاج قاسم گفت وقتی صدایم را پشت بیسیم شنیده فکر کرده که از آن هیکلیها هستم».
🌷 شهید مصطفی صدر زاده
#سالروز_شهادت
http://eitta.com/raviannoorshohada