eitaa logo
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
912 ویدیو
78 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی انجمن راویان فجر فارس راویان عزیز هرگونه تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
دهه دوم میعاد_سید رضا متولی .mp3
8.27M
🎙 حاج (۸ مرداد۱۴۰۲ ، شیراز ، دانشکده شهید باهنر ، هیئت میعادباشهیدان)
💥امام جوان سال ۶۹بود... 🔸️با آقا منصور رفته بودیم تهران ، منطقه تهران پارس وقت ناهار بود ، رفتیم یک مغازه جیگرکی. 🔸️تا نشستیم ناهار آماده شود چشم ما به تلویزیون بود. 🔸️تلویزیون جمعی از دیدار آزادگان را با مقام معظم رهبری نشان می‌داد و مرحوم ابوترابی سخنران جلسه بودند. 🔸️دیدم اشک در چشمان منصور حلقه زد و چند دقیقه بعد همراه با سخنان مرحوم ابوترابی ، شروع کرد به اشک ریختن... 🔸️من هم که آدم سختی هستم و به راحتی اشکم در نمی‌آید تحت تاثیر قرار گرفتم و شروع کردم به گریه ، خود فروشنده هم به گریه افتاد... 🔸️سخنرانی که تمام شد ، آمدیم بیرون و راه افتادیم ، یادمان آمد ، فراموش کردیم ناهار بخوریم!!! برگشتیم و آن نهار را میهمان جگرکی شدیم...! @hatef10012
4_5812309341084061723.mp3
28.28M
🔸️شهید ، هیچوقت ازیاد ، نخواهد رفت... 🔹️راه شهید ، فراموش نمیشود... @hatef10012
باد می‏وزد و ساعات سرخ حماسه را در گوش درختان، نجوا می‏کند. من، در باور خیس دریاچه‏ها ، پرواز آخرت را پلک می‏تکانم ، به نیزارهای خاموش دل می‏دهم. ای محمدشهید؛ با ما که این‏ چنین مچاله خویشتن مانده‏ایم ، از وسعت روشن افق‏های دور بگو و از صدای عشق ، تا به قله‏های بلند رهایی بیندیشیم و در رویای سپید ملکوت ، دشت‏های شقایق‏پوش وطن را، دف‏زنان به شور آییم و مسرور شویم. باورمان، چشمان آسمانی توست باورمان، چشمان آسمانی تو است که کوچه‏های شهر را خورشید می‏پاشد. تو آن اسطوره‏ای که شب‏های بی‏شمار، سر بر شانه‏های ماه، شاعرانه‏ترین واژه‏ها را گریسته‏ای. پنجره‏های منتظر، نگاه ستاره‏پوشت را بسیار تجربه کرده‏اند. خونت که بر خاک ریخت، اندوه رفتنت، سینه سرخان زمین را زمین‏گیر کرد. نیستی! اما سال‏هاست شهر، یاد تو را نفس می‏کشد و نامت، نشانی جاده‏های باران را به یادمان می‏آورد. اقتدار روزهایمان را در تو یافته‏ایم؛ در رد گام‏های مقاومت ود دفاع از حرم. سرفراز ایستاده‏ایم و پیام بلند تو را با فرزندان وطن، زمزمه می‏کنیم. اگر در هوای استقلال نفس می‏کشیم نیستی؛ اما نوباوگان وطن، هر روزشان را پلاک می‏خوانند و چفیه می‏نویسند. اینان، روایت‏گر حماسه تواند؛ آن‏گاه که با شمشیر صدایت، عربده بادهای هرزه‏گرد را به دریدن برخاستی و هجوم بی‏وقفه شب و حضور دامنه‏دار کویر را ایستادگی کردی. تو ماندی تا قله‏های میهن، با آفتاب سربلندی، به صبح سلام بگویند. تو رفتی، تا خیابان‏های شهر را گام‏های نامردمی، آلوده نکند. اگر در هوای پاکیزه استقلال نفس می‏کشیم، اگر ایستاده‏ایم و روشنی را ادامه می‏دهیم، یعنی دریافته‏ایم بزرگی‏ات را؛ یعنی هنوز بر پلکان دل‏هامان نشسته‏ای و چشمان یاس رازقی را لبخند می‏زنی. نگاه کن، چه بارانی می‏بارد! با تو، بر کتیبه‏ های عشق حک شدیم چشم می‏گشایم بر پنجره‏های آفتابی و نور منتشرت را می‏نوشم. تو از خورشیدزاران دور آمده بودی؛ از دامنه‏های ستاره. خاطره‏هایمان را آبی تفکر تو آسمانی کرده است. تو را در گردنه‏های برفگیر، به پاسداری بهار دیده‏اند و من به درختان بلندی می‏اندیشم که از پس گام‏های آخِرت، قد برافراشتند و به کوچه‏هایی که نامت، شکوهمندشان کرده است. از تو می‏گویم که نگذاشتی جاده‏های آوارگی، دلتنگمان کند؛ نگذاشتی سردر گریبان شبانه‏های سیاه یأس شویم. می‏ستاییمت؛ که با تو، بر کتیبه‏های سرخ عشق، حک شدیم... هشتمین سالروز شهادت ✍️🏻 @hatef10012
✨️قسمت اول: 💥در ساعت ۲۲:۱۰ روز ۲۰ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ ، محسن رضایی با گفتن رمز عملیات «یا فاطمه الزهرا»، گفت:: امروز روزی است که ۷ سال پیش در چنین زمانی، امام (ره) فرمان داد؛ حکومت‌ نظامی باید لغو شود، شما برادران نیز حکومت‌نظامی صدام را لغو کنید. عملیات والفجر ۸ که منجر به تصرف شبه‌جزیره فاو در غرب رودخانه اروند و در خاک عراق توسط رزمندگان ایرانی شد، یکی از مهم‌ترین و در عین‌ حال شگفت‌انگیزترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس، بلکه طول قرن معاصر است. گذشته از اهمیت سیاسی که تصرف این بخش از خاک عراق برای ایران داشت و باعث می‌شد که جمهوری اسلامی از موضع قدرت در فرآیند مربوط به چانه‌زنی و مذاکرات پایان جنگ وارد شود، خود شیوه و شکل عملیات و عبور از رودخانه پهناور و پرخروش اروند برای رسیدن به خط اول دشمن در آن‌ سوی ساحل، مبحث مهم، استراتژیک و مهیجی است که حیرت بسیاری از استراتژیست‌های نظامی دنیا را به همراه داشت. رزمندگان غواص پس از پوشیدن لباس مخصوص و صرف شام و اقامه نماز، در نقاطی از حاشیه اروند، در انتظار دستور ورود به آب نشسته‌اند. همه امید فرماندهان به این پیشتازان است و رمز اصلی پیروزی عملیات در دست آن‌هاست.... در ساعت ۸ شب ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴، سه هزار رزمنده غواص در طول جبهه عملیاتی پا به اروندرود می‌گذارند. سکوتی عمیق منطقه را فراگرفته و وجود لکه‌های ابر مانع از روشنایی کامل مهتاب شده است. از این لحظه علائم دلهره بیش‌ از پیش در کلیه فرماندهان عملیاتی پدیدار می‌شود!؟ ادامه دارد.... ✍️🏻 @hatef10012
✨️قسمت دوم: 💥در محورهای مختلف، غواص‌ها، ستون به ستون به سمت دشمن در حرکت‌اند. برای آن‌ها مشخص ‌شده است که در صورت انحراف و یا بروز هر حادثه‌ای، می‌بایست از هر نقطه‌ای که به ساحل دشمن رسیدند، پس از گشودن معابر نفوذی، وارد عمل شوند و راه بازگشتی برای آن‌ها وجود ندارد برخلاف زمان ورود گروهان‌های غواص به اروند که هیچ اثری از تلاطم آب مشاهده نمی‌شد و حرکت آب راکد به نظر می‌رسید، اینک در حالی‌ که نیروهای غواص همگی به وسط اروند رسیده‌اند، سطح آرام آب متلاطم شده و شدت امواج رودخانه افزایش‌ یافته است...... این مسأله در آغاز کار موجب بروز مشکلاتی می‌شود، فین‌های تعدادی از برادران از پایشان درآمده که آن‌ها بی‌درنگ رو به ساحل دشمن شنا می‌کنند، پاره‌ای نیز براثر تلاطم شدید رودخانه، آب زیادی خورده‌اند و دچار حالت تهوع شده‌اند. تعدادی از برادران را حرکت سهمگین آب با خود می‌برد،... ولی در مجموع، قریب به ‌اتفاق غواصان همچنان با موفقیت پیشروی می‌کنند. در ساعت ۲۱ عده‌ای به ساحل دشمن دست ‌یافته و عده‌ای هنوز در بین راه به تلاش خود ادامه می‌دهند. در حالی‌ که نیروهای غواص در محور وسط عملیات سرگرم تکمیل عبور از اروند هستند، قسمتی از خط دفاعی دشمن، با نورافکن روشن می‌شود و به حالت ساکن برای چند لحظه‌ای ادامه می‌یابد. خبر این مسأله از قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) به کلیه قرارگاه‌های ذی‌ربط جهت آماده‌باش صادر می‌شود. این امر در اغلب فرماندهان بازتاب روحی سختی ایجاد می‌کند. بسیاری با نگرانی و ناامیدی می‌گویند: پس اینکه دشمن تا به‌ حال سکوت کرده بود، برای رسیدن چنین لحظه‌ای بوده است!... ادامه دارد ✍️🏻 @hatef10012
✨️قسمت سوم : غواص‌هایی که در شعاع نور پروژکتور قرار گرفته‌اند، تلاش زیادی می‌کنند تا از معرض دید نگهبانان دشمن مخفی شوند. سرعت پا زدن و شنا کردن غواص‌ها افزایش‌ یافته است. آن‌ها همه‌ چیز را تمام‌ شده می‌دانند. اما دقایقی بعد، در حالی‌ که قرارگاه تصمیماتی برای عکس‌العمل و آغاز حمله اتخاذ کرده است، نورافکن خاموش می‌شود. بعداً اطلاع حاصل شد که فرمانده عراقی آن محدوده، برای آزمایش موتوربرقی که تازه دریافت کرده بود، مبادرت بدین عمل کرده است. بسیاری از نیروهای غواص به چولان‌ها (پوشش گیاهی به صورت فشرده در حاشیه آب‌گرفتگی‌ها) رسیده و با پنهان شدن در آنجا، منتظر دستورات بعدی هستند. در این زمان همچنان فرماندهان لشکر از سرنوشت نیروهای غواص بی‌اطلاع‌اند و به هر خبری در حول‌وحوش این مسأله به‌ سرعت حساسیت نشان می‌دهند. در این لحظه به دلیل اختلال در یکی از نهرها و فعالیت پر سر و صدای دستگاه مهندسی برای رفع موانع موجود در آن، دشمن را از وجود تحولی در ساحل روبرو آگاه می‌کند. دشمن نسبت به چنین سروصداهایی حساس‌تر گشته است و اقدام به تیراندازی و اجرای آتش ‌بر سطح اروند و نقاطی از ساحل خودی می‌کند. همچنین تعدادی منور بر فراز اروند پرتاب می‌کند. طوری که آسمان و فضای منطقه عملیات روشن‌ شده است و این در حالی است که فقط تعداد کمی از برادران غواص هنوز شناکنان به سمت ساحل دشمن در حرکت‌اند و اغلب با موفقیت به ساحل رسیده‌اند در این حال؛ کلیه فرماندهان احساس می‌کنند که حمله لو رفته است و بسیاری از برادران بر این تصورند که عملیات به‌ طور زودرس آغاز شده است، ولی از سوی فرماندهان نیروهای غواص هیچ‌گونه خبری دال بر تأیید شروع حمله نمی‌رسد. یکی از مسؤولان نیروهای غواص در توصیف این برهه از عملیات و نتیجه نهایی آن می‌گوید: همین‌که به ساحل دشمن رسیدیم، یک‌ مرتبه عراقی‌ها با وحشت یکدیگر را خبر کرده و به طرف سنگرهای نگهبانی رفته و بلافاصله به تیراندازی و ریختن آتش پرداختند. ما نیز موانع خورشیدی را پشت سر گذاشتیم و درست در نزدیکی سنگر تیربار دولول قرار گرفتیم... ادامه دارد... ✍️🏻 @hatef10012
✨️قسمت چهارم: تیربار به‌ طور مدام، آتش می‌کرد و تیربارهای دیگری نیز از اطراف او شلیک می‌کردند، حتی با آر.پی.جی ۷ نیز شلیک می‌کردند. از پنج سنگری که ما نزدیک آن بودیم، مدام تیراندازی می‌شد. ولی ما همین‌طور زیر سنگرها خوابیده بودیم. دیگر آتش شدید شده بود. بچه‌ها گفتند حمله را شروع کنیم، ولی ما به فکرمان رسید که این تیراندازی‌ها علائم شروع عملیات نمی‌تواند باشد، زیرا که از طرف ساحل خودمان هنوز کسی آتش نمی‌کرد. پس از دقایقی، آتش دشمن نیز قطع شد و منطقه را سکوت پر کرد. سنگرهای نگهبانی دشمن به‌ مرور خالی شد و ما با شنیدن سروصدای عراقی‌ها و شوخی و خنده‌شان احساس کردیم که دشمن مطمئن شده است که چیزی آن‌ها را تهدید نمی‌کند. سرانجام بر اثر هوشیاری و صبر و تحمل غواص‌ها و به‌ خصوص خدمه قبضه‌های مستقر در ساحل خودی، از هرگونه واقعه و عکس‌العمل نامطلوب، ممانعت به عمل می‌آید و صدها نفر از جان‌ برکفان غواص در فاصله‌ای نزدیک به دشمن و در میان چولان‌ها خود را آماده می‌کنند تا لحظاتی بعد با رمز عملیات، حمله را آغاز کنند. سرانجام در ساعت ۲۲:۱۰ برادر محسن رضایی از سوی قرارگاه خاتم‌الانبیاء (ص) با گفتن رمز عملیات «یا فاطمه الزهرا»، به کلیه بسیجیان و پاسداران شرکت‌کننده در عملیات با لحنی حماسی خطاب می‌کند: امروز روزی است که هفت سال پیش در چنین زمانی، امام (ره) فرمان داد؛ حکومت‌ نظامی باید لغو شود، شما برادران نیز حکومت‌نظامی صدام را لغو کنید و إن‌شاءالله بریزید توی شهر و روستا و همه، حکومت‌نظامی را به هم بریزید. نام حضرت زهرا (س) در کلیه بی‌سیم‌ها تا رده گروهان به صدا درمی‌آید. در این زمان، یکی از گروهان‌های غواص توانسته است خود را به پشت کمین و سنگرهای دشمن برساند، این گروهان با شنیدن صدای موتور قایق‌های خودی حامل نفرات گردان‌های پیاده، پی به آغاز حمله می‌برد و به دستور فرمانده خود، بلافاصله حمله را آغاز می‌کند یکی از فرماندهان رزمندگان غواص درباره چگونگی آغاز درگیری می‌گوید: من خودم توی یکی از سنگرهای اجتماعی دشمن رفتم. در را باز کردم، همه خوابیده بودند. وقتی بیدار شدند، خیال کردند از خودشان هستم، با من عربی صحبت کردند. اصلاً ما متعجب مانده بودیم، زیرا درگیری را که شروع کردیم، هنوز فکر می‌کردند ما از نیروهای خودشان هستیم و ما را نمی‌زدند. البته بسیاری از ما را هم نمی‌دیدند. از ساحل خودی مشاهده انفجار نارنجک در سنگرهای نگهبانی دشمن که یکی پس از دیگری برای چند ثانیه‌ای سنگرها را روشن و سپس منهدم می‌کند، صحنه‌ای تکان‌دهنده و غرورانگیز ایجاد کرده است. در نقاطی که آثاری از آتش و درگیری مشابه وجود ندارد، اجرای آتش از ساحل خودی، حجم زیادی از گلوله‌های تانک و تفنگ ۱۰۶ میلی‌متری و خمپاره و تیربارهای کالیبر بزرگ را روی آن نقاط متمرکز کرده است. تا ساعت ۲۲:۳۰ اکثر نیروهای غواص وارد ساحل دشمن می‌شوند و برای شکستن نسبی خط اول نیز، نیم ساعت وقت بیشتر صرف نمی‌شود. سنگرهای اجتماعی عقب‌تر از خط اول نیز، رفته‌رفته تخلیه می‌شود و افراد آن به ‌محض اطلاع از وسعت عملیات، به سمت نخلستان می‌گریزند. در این زمان، نیروهای پیاده خودی که اغلب در ساحل اروند پهلوگرفته و پیاده شده‌اند، با کمک افراد غواص، پاک‌سازی خط اول را به پایان می‌رسانند... ادامه دارد... ✍️🏻 @hatef10012
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💥خط سرخ شهادت_خط سرخ حسین(ع) کاروان راهیان نور،مجمع فرهنگی میعادباشهیدان فارس_سال۱۴۰۱ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ واحدرسانه انجمن راویان فجر : @raviyanfarss
انجمن راویان فجر فارس(NGO)
دوم اسفندماه ۱۳۶۲ سالروز عملیات بزرگ خیبر و نقش تاثیرگذار رزمندگان دلیر فارس در اولین عملیات آبی،خاک
💥یگان‌های رزم استان فارس همگام و همراه با سایر قوای نظامی ایران اسلامی در نبرد با دشمن بعثی رشادت و جانفشانی‌های بسیاری از  در عملیات‌های مختلف بجا گذشته‌اند که عملیات خیبر یکی از این میدان‌های نبرد حق علیه باطل است. پس از فتح خرمشهر و عقب نشینی سراسری ارتش بعث ، دشمن برای دست‌یابی به پدافند مطمئن تدابیری به کار بست؛ به گونه ای که در مناطق کوهستانی، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشت؛ و در مناطق پست، با به کارگیری موانع مصنوعی موقعیت خود را تحکیم بخشید. در عین حال، دشمن از موانع طبیعی نیز به منظور ایجاد اطمینان بیشتر بهره می گرفت. در این میان، رودخانه عریض اروند و منطقه وسیع هورالعظیم از نگرانی دشمن نسبت به تهاجم قوای ایران کاسته بود. این موضوع در منطقه هورالعظیم بیشتر مشهود بود، به طوری که دشمن هیچ گونه مانعی را برای ایجاد پدافند در غرب این منطقه در نظر نگرفته بود. صدام هرگز نمی‌پنداشت آب گرفتگی وسیع هورالعظیم برای نیروهای پیاده ایران قابل عبور باشد و گمان نمی‌کرد قوای مسلح ایران تلاش اصلی خود را در این منطقه قرار دهند. یگان‌های نظامی استان فارس با حضور  لشکر ۱۹ فجر ،  لشکر ۳۳ المهدی (عج) ، حضور تیپ ۵۵ هوابرد شیراز از ارتش و حضور بی نظیر جهاد سازندگی فارس در پیروزی قوای نظامی در این عملیات نقش سازنده و تعیین کننده ای داشتند. منطقه هورالهویزه برای اجرای عملیاتی بزرگ در سال ۱۳۶۲ انتخاب شد. عملیات خیبر تا آن زمان ابتکار عملی بی‌نظیر در جنگ به شمار می‌رفت. این منطقه می‌توانست جبهه خودی را دوباره از توانایی‌های گذشته بهره‌مند کند و دشمن را با وجود پیچیدگی در خطوط  دفاعی و طرح‌های پاتک خود، از امکان مقابله با رزمندگان اسلام محروم کند. زیرا دشمن تصور نمی‌کرد ایران در هورالهویزه که دارای وسعت زیاد وفاصله  طولانی از ساحل تا هدف‌ها بود، دست به عملیات بزند. پیچیدگی و پُر موانع بودن خطوط دفاعی دشمن در جبهه جنوب و وجود استحکامات و خاکریزهای متعدد، موجب می‌شد تا فرماندهان سپاه در پی یافتن منطقه‌ای برای عملیات باشند که در آن استفاده از توانایی‌های خودی امکان پذیر باشد و از اجرای تک جبهه‌ای پرهیز شود. در این میان، منطقه هورالهویزه بیش از سایر مناطق از این ویژگی‌ها برخوردار بود. در واقع، رزمندگان اسلام می‌توانستند در این منطقه یک بار دیگر حمله به دشمن را توأم با غافل گیری از جناح و بدون برخورد با خطوط پر مانع، انجام دهند. دلیل دیگر انتخاب این منطقه عملیاتی، بی‌توجهی دشمن به آن بود. زیرا صدام به تصور اینکه ایران از این منطقه دست به حمله نمی‌زند، سازمان نظامی مناسبی در آن مستقر نکرده بود. بطوری که کل منطقه عملیات از العزیز تا القرنه و جزایر مجنون را چند گردان پدافندی حفاظت می‌کردند. در مجموع می‌توان گفت که منطقه هور با در نظر گرفتن توان نیروهای خودی و دشمن، و نیز نقش زمین و تاثیر گذاری آن، انتخاب شد. هدف از عملیات خیبر، انهدام نیروهای  سپاه سوم ارتش عراق، تأمین جزایر مجنون شمالی و جنوبی و ادامه تک از جزایر ومحور طلائیه به سمت نشوه والحاق با نیروهایی بودکه از محور زید به دشمن حمله می‌کردند. در این عملیات، همچنین در نظر بود که خشکی شرق دجله از طریق هور تصرف شود تا امکان تقویت‌های عمده، از سمت شمال به سپاه سوم عراق از میان برود. ✍️🏻 @raviyanfarss
بعضی ها هم هستند ؛ که فارق از تمامِ دنیا ، فارق از تمامِ بی مهریِ آدم ها ؛ از راه می رسند ، حالِ لحظه هایت را خوب‌میکنند ، و تو دیوانه وار ، شیفته شان می شوی ! همان هایی که بی توقع مهربانند ... که لبخند هایشان بویِ خدا می دهد ... از بس ساده و صمیمی اند و در حرف و کارهایشان هیچ ریا و قصدی نیست ... خودِشانند ... خوبند ... خواستنی اند ... بدونِ برنامه یِ قبلی همینند و همینقدر دلبری می کنند ... قرار نبود اینها برایمان عجیب باشند ... نه ! قرار بود همه مان همینقدر آدم باشیم !!! اما جایی در ابتدایِ جاده ، راه را اشتباه رفتیم ... و حال ما مانده ایم و حسرتِ مهربانی هایی ؛ که نکرده ایم ...! پس ، بیائیم مهربان باشیم و مهربانی کنیم❤️ بگذریم تا بگذرند🌹 یادش بخیر ، تو جبهه تابلوهایی از چوبِ جعبه مهمات میساختند بچه های هنرمند تبلیغات ، رنگ میزدند و متن یکی از این تابلو ها: بود و چقدر اثر مثبت داشت بر حال و روز رزمنده هایی که گاهی از شدت خستگی ، فراق رفیق شهیدش و... بهم ریخته بودند و با دیدن این تابلو روحیه میگرفتند و با یک لبخند ، ادامه میدادند🌹🌹 چقدر این روزها به این تابلوها و مهربانی ها نیازمندیم... پس باز ، بیائیم مهربان باشیم و مهربانی کنیم❤️ مخلصم👋 @hatef10012
💥دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ۲۶ فروردین ۱۳۶۳ بود و سن رای دهندگان در آن سالها باید ۱۵ سال کامل باشد. این در حالی بود که گروهی از رزمندگان نوجوان و دانش آموز در سنین ۱۳ تا ۱۵ سال بودند که هنوز ۱۵ سال کامل نرسیده بودند، یعنی حق دادن رای نداشتند و نداشتیم!!! 💥سوم اسفند ۶۲ عملیات بزرگ و سخت آبی ،خاکی خیبر شروع شده بود و پس از چند روز از عملیات در حال دفاع از پاتک های سهمگین دشمن بعثی که با سلاح شیمیایی بصورت گسترده همراه شده بود ... 💥بیشماری از بچه ها با جراحات شیمیایی تاول زا و سوختگی شدید جلدی از صحنه ی نبرد بالاجبار خارج شده بودند و بعضا در نقاهتگاه ها در شهرهای خود ، تحت درمان بودند و عده ای هم جراحت های خیلی شدید داشتند به چند کشور خارجی اعزام شده بودند... 💥حال در اواخر فروردین ۶۳ ، حوزه های سیار اخذ رای به نقاهتگاه ها می آمدند... ولی تعدادی سن مان به دادن رای نرسیده بود و فقط نظاره گر انتخابات و... بودیم.! 💥مطلبی بود که دیدم هیچ کسی توجهی نکرده بود و اتفاقا در آخرین ساعات رای گیری دوازدهمین انتخابات مجلس یکدفعه بیادم آمد که چه باحسرت به رای دادن سایر بچه ها مینگریستیم... 💥یادش بخیر که گذشت آن زمان ها که آنسان گذشت.... ✍️🏻 @hatef10012
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واقعا دخترها بابایی هستند😭😭😭 نازدانه شهید بهروز واحدی😔 کُشت مرا این وداع... با لباس عیدش آمده دیدار آخر با بابا😭😭 چه کردند بر دل سه ساله دختر حضرت ارباب😭😭 نگاهمون کن🤲 @hatef10012
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. فکرش هم برایم سخت بود ، 😢 یادم به آن هایت در می افتم که چجور میکردی از روزهایی که دیگر برایمان تکرار نمیشود... میکردی از رفقایی که ما تنهایشان گذاشتیم و آنان مشتاقانه سوی معبود شتافتند...! روایتی با شدید ریه هایی که دیگر تاب ماندن نداشتند... آنها هم خسته بودند از این همه اتفاق هایی که پس از بر سر آمده بود... وقتی میگفتم که بگو برایم از آن روزها ، سرت را پایین میانداختی و چشمان زیبایت فقط ها را سرازیر مینمود... یادت هست؟ روایت اکبر را که برایت بازگو کردم ، همراه با اکبر در آخر روایت هردو سلام بر دادیم ، بر فراز تپه .... یادت هست؟ که شلمچه بودی و من بدیدارت آمدم ، گفتی دلم تنگت شده بود _حاج آقای متولی_ ومن فقط دوست داشتم ببینمت... چقدر مؤدبانه و خالصانه صدایم میکردی ، همیشه... الان هم به تو میگویم : حاج مجتبی ، دلم برایت تنگ شده و من فقط میخواهم باز برای لحظه ای ببینمت و صدای خسته اما پر از مهر و محبتت را بشنوم و باز صدایم کنی: _حاج آقای متولی_#😭 ♦️چهارمین سالگرد عروج مظلومانه ات و رسیدن به وصالت را تبریک میگویم🌹 @hatef10012
بعد از تو... دلتنگترینم، از دریا بپرس که اشکهایم را آنجا بیعانه داده اند... 🔸️🔹️ ۴ خرداد۱۳۶۷ شلمچه ساعت ۱۶/۳۰ لحظه عروج بزرگ سردار خستگی ناپذیر سپاه اسلام شهید حاج حسن حق نگهدار حق ، نگهدارت حاج حسن🤲 صلوات
جهرم هیئت امام حسن علیه السلام.mp3
44.56M
گرامیداشت یکشنبه ۶ خردادماه ۱۴۰۳ جهرم هیئت امام حسن علیه السلام @hatef10012
. ، ، گلوی زخمی، قطعی آب، ، و  ... در بود كه تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سُمّ ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه.... البته باز هم نه كامل مانند صحرای و و یاران (ع)... فهمیدیم تا تشنگی نكشیده باشی و زخم نخورده باشی و ندیده باشی و به مسلخ نفرستاده باشی و چكاچك شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از « و كربلا» زدن فقط یك حرف است،حرفی كه حداقل احساس را به همراه خواهد داشت🥺 آری ، اینچنین جنگیدند ، کردند و خود را تقدیم کردند... کسانی چون: و همه این عملیات... /۳/۲۳ و امشب تشنه لبان است شادی روح مطهرشان حمد و سوره ای قرائت کنیم. ✍️🏻 @hatef10012
... جواب سلام ، واجب است! و میدانم که قطعا جوابم را دادی که آرام شدم❤️ امروز، است ، همان روزی، که سال ۶۷ تو و همه یارانت ، جانانه با دستانی خالی از این ، ولی پر از ، و مردانگی در مقابل جنایتکاری که همه دنیای شرق و غرب پشت سرش بودند و ناجوانمردانه ترین نبرد را با   آنهم گاز ، برای رزمندگان صادق و پاک رقم زد. چه ایستادانه ، ایستادین و شهادتی برایتان رقم خورد بسان علیه السلام ، آخ بمیرم ... ، و از ... وقتی دیدمت ، در ع بال گشوده بودی... چراکه سیانور در سه نفس ، شوق پروازی مظلومانه میداد و‌ اینکه جسم مطهرت را به رسانیده بودی ، که مصداق این شوی: ، هم حسنی و هم حسینی شدی... امروز ۳۵ سال است که میگذرد که ، ، شده است.. و تو همچنان در حوالی جاده آرمیده ای و زنده تر از زندگانی و گشتی... نمیدانم از چه تعجب کردی که انگشت اشاره را به دندان گرفته ای؟!؟ متعجب شدی از چه؟؟؟ * و....
41.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توپخانه ی دشمن کجا را هدف گرفته؟؟!! حاج قاسم شهید گفت: امروز ایران حرم است.. ولی یکی میگوید: ایران قفس است!!!! به تکلیفمان عمل میکنیم✌️ @hatef10012
عباس ... یادآور ، ، ، برادر فداکار ، عموی مهربان ، و... نام عباس را که میشنوی ، وجودت سرشار از میشود و چه بار مسؤلیت سنگینی را عباس ها بخاطر نامشان بر دوش میکشند.. عباس دیگر یک نام ساده نیست پس از عصر .. یک دنیا معنا دارد و عباس ها این را میدانند. عباس قصه ما هم میدانست این معنای پر از شور و شوق را او خلبانی جوان بود که در مذهب و آئینش ، وطن پرستی و مردانگی را درآمیخته بود ، چون یک عباس است... ۱۲۴ عملیات بزرگ و متهورانه را با پرنده ای آهنین و قلبی روشن به نور خدا از شروع تا ۳۰تیر۶۱ در پرونده مردانگی به ثبت رسانده بود جوانی شجاع ، مردی وارسته ، همسری عاشق که پدری مهربان هم شده بود قانون نصب بر روی لباس پرواز ، قاعده ای خاص بخود دارد نام کامل ، فامیلی کامل و حتی با زبان انگلیسی هم همراه باید باشد ، تازه ، بعضی هم گروه خونشان هم ذکر میکنند! اما وینگ عباس ، فقط فامیلی اورا نوشته ، دوران... شاید گفته باشد : من هنوز به آن مقام ، عباس بودن نرسیده ام !! ولی در ۳۰تیر۶۱ بر فراز آسمان پس از درهم کوبیدن پالایشگاه الدوره ، زمانیکه هواپیما هدف آماج پدافند دشمن قرار گرفت و سقوط ، انفجار و پروازی دیگر نزدیک بود از یارش خواست تا اجکت کند و خودرا نجات بخشد!! اما عباس ، تصمیمی دیگر در آنی از لحظه برای خود گرفت! آنجا که علمدار کربلا ، دستانش پراز آب کرد تا کمی رفع عطش کند ، یاد تشنه لبان خیام حرم کرد ، از آن آب صرفنظر نمود و مشک را در دست گرفت تا بشود سقای تشنه لب... این عباس هم صرف نظر کرد و کار دشمن را پیچیده تر نمود پرنده را هدایت کرد سمت محل اجلاس سران عدم تعهد در بغداد و تمام کرد کار دشمن بعثی را آری اینجا بود که دوران به مقام عباس بودن رسید و ماندگار شد و شد ، شادی روح پرفتوحش ✍️🏻 @hatef10012
‌إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ خبر عروج  رزمنده ، جانباز و روایتگر شهیدان حاج داود شاکر ما را اندوهگین نمود. از خداوند متعال برای این یادگار ارزشمند دفاع مقدس طلب مغفرت میکنیم و امیدواریم با همرزمان شهیدش محشور گردد. این ضایعه جانکاه را به خانواده و دوستان بزرگوار تسلیت میگوئیم و از خدای متعال صبر  را خواهانیم.