eitaa logo
انجمن روایتگران فجر فارس(NGO)
1.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
128 فایل
کانال سازماندهی ، اطلاع رسانی و آموزشی "انجمن راویان فجر فارس NGO" راویان عزیز تبلیغ مراسمات و یادواره هایی که در آن ایفای ماموریت روایتگری را دارید به مدیران کانال ارسال تا انتشار یابد. همچنین گزارشات ماموریت ها واجرای برنامه های خود را نیز ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
29.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ، ، گلوی زخمی، قطعی آب، ، و  ... در بود كه تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سُمّ ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه.... البته باز هم نه كامل مانند صحرای و و یاران (ع)... فهمیدیم تا تشنگی نكشیده باشی و زخم نخورده باشی و ندیده باشی و به مسلخ نفرستاده باشی و چكاچك شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از « و كربلا» زدن فقط یك حرف است،حرفی كه حداقل احساس را به همراه خواهد داشت🥺 آری ، اینچنین جنگیدند ، کردند و خود را تقدیم کردند... عشاق عاشقی چون: و همه این عملیات... /۳/۲۳ و امشب تشنه لبان است و چقدر دلتنگتونیم😔😔 شادی روح مطهرشان حمد و سوره ای قرائت کنیم ✍️🏻 **** @raviyanfarss
. ، ، گلوی زخمی، قطعی آب، ، و  ... در بود كه تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سُمّ ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه.... البته باز هم نه كامل مانند صحرای و و یاران (ع)... فهمیدیم تا تشنگی نكشیده باشی و زخم نخورده باشی و ندیده باشی و به مسلخ نفرستاده باشی و چكاچك شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از « و كربلا» زدن فقط یك حرف است،حرفی كه حداقل احساس را به همراه خواهد داشت🥺 آری ، اینچنین جنگیدند ، کردند و خود را تقدیم کردند... کسانی چون: و همه این عملیات... /۳/۲۳ و امشب تشنه لبان است شادی روح مطهرشان حمد و سوره ای قرائت کنیم. ✍️🏻 @hatef10012
هدایت شده از شهید حاج حسن حق نگهدار ❤️
... آدم را می کند ، حتی اگر باشی ، آنقدر داغ عزیزانت را می بینی که پیر می شوی، حتی اگر سلطان باشی و به ازا هر گلوله دشمن یک لبخند بر لب نشانده باشی... چه روز عجیبی است امروز... دشمن از دنده چپ بلند شده ، به سیم آخر زده و گلوله های جنگی و شیمیایی است که نفس به نفس به زمین را می درد... حسن ، فرمان را دو دستی گرفته و پایش روی گاز است و به سرعت می رود. به قول خودش این ماشین تویوتا ، است و این مسیر ، ... از صبح که دشمن بعثی تک گسترده اش را با آتش سنگین شروع کرد ، دستور عقب نشینی به همه یگان ها اعلام شد. حسن این پا و آن پا  میکرد تا به خط برود ، جایی که از کیلومترها دورتر می شد ورود گلوله های بی وقفه توپ را در آن دید. دنبال بهانه بود که از رسید ، باید خودش را سریعتر به یگان های مستقر در خط می رساند و نیروها را عقب می فرستاد و حسن ، فرمانده را راضی کرده  یا نکرده!! کنار عباس نشسته و خود را به دل آتش سپرده بود... گرما، بی داد می کند و بوی دود و باروت سینه اش را خفه کرده است ، لب و دهانش خشک شده ، از صبح تا الان که حدود سه عصر است ، لب به آب نزده ، هر چه عباس برایش سقایی کرده بود و آب آورده بود ، دستش را پس زده بود... می خواست این ساعت آخر تشنه باشد و تشنه برود ، شاید چشم انتظار جرعه ای از آب به دست بود... نگاهش را از عباس گرفت و به جاده ای که در پناه کشیده شده بود دوخت ، دنده را عوض کرد. حال عجیبی داشت ، بالاخره راهی را که از مهر۵۹ در آن قدم زده بود ، ۶۷ داشت به آخر می رسید و چه راه سختی ولی زیبا... هشت سال ، کم زمانی نیست برای پیمودن یک راه و در این میان فراق دوستان دیدن... زمان ، که زیاد باشد ، دیدن عجایب جنگ هم زیاد می شود. **** در لحظه ای ، سی چهل بعثی مثل سیل وسط جاده جاری شدند ، در چند لحظه گلوله بود که مثل تگرگ به کاپوت لندکروز بارید... فرصت دور زدن نبود ، دنده عقب گرفت ، هنوز چند متر نرفته ، گلوله آرپی جی ، فرو رفت در رادیاتور ماشین و منفجر شد... عباس ازماشین پرت شد، با پاهایی غرق خون خود را کشید پشت خاکریز ، تا تجربه جدیدی از جنگ را در کسب کند و حسن... بوی بهشت را می شنید ، ملائکه او را با لندکروز بهشت به می بردند و جسمش برای همیشه در جاده بهشت گم شد ، تا همه بفهمند او دوست داشت مثل س باشد ، می گفت: دیگر روی برگشتن به شهر را ندارم... https://eitaa.com/joinchat/2222916297C8ced2a7ea4
. ، ، گلوی زخمی، قطعی آب، ، و  ... در بود كه تازه فهمیدیم تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سُمّ ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه.... البته باز هم نه كامل مانند صحرای و و یاران (ع)... فهمیدیم تا تشنگی نكشیده باشی و زخم نخورده باشی و ندیده باشی و به مسلخ نفرستاده باشی و چكاچك شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از « و كربلا» زدن فقط یك حرف است،حرفی كه حداقل احساس را به همراه خواهد داشت🥺 آری ، اینچنین جنگیدند ، کردند و خود را تقدیم کردند... کسانی چون: و همه این عملیات... /۳/۲۳ و امشب تشنه لبان است شادی روح مطهرشان حمد و سوره ای قرائت کنیم🤲 محقق و روایتگر دفاع مقدس **** خواهر بزرگوار