فراز پایانی از مقتل
حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام(۱۰)
فَصَعِدَ بِهِ و هُوَ يُكَبِّرُ و يَستَغفِرُ ، و يُصَلّي عَلى مَلائِكَةِ اللّه ِ وَ رُسُلِهِ ، و هُوَ يَقولُ : اللّهُمَّ احكُم بَينَنا و بَينَ قَومٍ غَرّونا وكَذَّبونا و أذَلّونا .
اُشرِفَ بِهِ عَلى مَوضِعِ الجَزّارينَ اليَومَ .
قال بُكَيرُ بنُ حُمرانَ :
فَضَرَبتُهُ ضَربَةً لَم تُغنِ شَيئا .
فَقالَ مُسلِمٌ :
أما تَرى في خَدَشٍ تَخدِشنيهِ وَفاءً مِن دَمِكَ أيُّهَا العَبدُ ؟
فَقالَ ابنُ زِيادٍ :
أوَ فَخرا عِندَ المَوتِ !
قال بکیر بن حمران:
ثُمَّ ضَرَبتُهُ الثّانِيَةَ فَقَتَلتُهُ ، ثُمَّ أتبَعنا رَأسَهُ جَسَدَهُ.
ترجمه:
مسلم را بالاى قصر بردند ، در حالى كه تكبير مى گفت و استغفار و بر فرشتگان خداوند و پيامبرانش درود مى فرستاد و مى فرمود:
بار خدايا ! ميان ما و قومى كه ما را فريفتند و تكذيب كردند و خوار ساختند ، داورى فرما.
مسلم را بر بالاى محلّى كه امروز ، جايگاه قصّاب هاست ، بردند.
بکیر بن حمران می گوید:
به گردنش با شمشیر ضربتى زدم ؛ ولى اثر نكرد .
مسلم فرمود:
نمى دانى كه خدشه اى كه بر من وارد كردى ، به اندازه خون توست ای برده؟
(بعدها وقتی عبیدالله ابن زياد لعنه الله این مطلب را شنيد گفت:
فخرفروشى به هنگام مرگ؟! )
بکیر بن حمران در ادامه می گوید :
ضربه دوم را زدم و او را كشته و سپس بدنش را به سرش ملحق ساختیم.
(یعنی جسم پاک و مطهر و بدون سرش را به پایین انداختیم) .
گریز روضه:
صلی الله علیک یا اباعبدالله علیه السلام
مسلم جان ! با دو ضربه سرت را از پیکرت جدا کردند اما همه جان ها به فدای غریب فاطمه سلام الله علیها که عصر عاشورا با ضربات متعدد و نامنظم استخوان های گردن را شکستند و سر را جدا ساختند تعابیر مقتل برای جدا ساختن سر مطهر آقا و مولایت حسین علیه السلام "حز" و "جز" می باشد که در این شب اول محرم جرات معنا نمودن آن را ندارم.
یا حسین
یا حسین
یا حسین
منابع:
الكامل في التاريخ : ج ٢ ص ٥٤٤
أنساب الأشراف : ج ٢ ص ٣٤٠
مقاتل الطالبيّين : ص ١٠٩
البداية والنهاية : ج ٨ ص ١٥٧
مروج الذهب : ج ٣ ص ٦٩
#شب_اول
#محرم
#مسلم_بن_عقیل
#کوفه
#عطش
#غربت
#مقتل
#دار_الاماره
_____________
#رسانه_باشیم
🆔 @Dr_mollakazemi
🆔 @raviyankarbala