eitaa logo
رازچفیه
484 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
659 ویدیو
7 فایل
ارتباط باما @zibanoroznia @zeynab_roos313 کپی حلاله عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است كه بمیری، پیش از آنكه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند كه چنین مرده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - تویی که بهانه تمام خلقتی - میثم مطیعی.mp3
5.52M
🌺 میلاد_پیامبر_اکرم(ص) 🌺 میلاد_امام_جعفر_صادق(ع) 💐تویی که بهانه تمام خلقتی 💐نبی رحمتی/تو صبح صادقی 🎙 میثم_مطیعی 👏 سرود @razechafieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊عید زیباى برائت از عدو دارد ربیع🌸🍃 🎊عید میـلاد دو دلدار نکو دارد ربیع🌸 🎊موسم سرمستى دلهاى شیدا آمده🌸 💖مصطفى با حضرت صادق به دنیــــا آمـــــده 🎊🌸 🎉💖ولادت حضرت محمد(ص) 🎉💖وحضرت امام جعفر صادق(ع) برشما پیشاپیش مبارکــــَ باد 🎊 🌸 🌸🍃@razechafieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚خورشید، محمد استـــ و صادق ماه استــــ 💛سهمـــ شما 10 صلوات هدیه به حضرت محمد (ص) و آقا امام جعفر صادق(ع)🕊🌹✨ @razechafieh
رازچفیه
#خاطرات_زندگی_شهید_مهدی_خراسانی شهید مدافع حرم راوی: همسرشهید #قسمت_هفتم 💞"اینقدر لوسم نکن،دل کند
شهید مدافع حرم راوی: همسرشهید . 💞هیچ وقت جنسیت بچه واسمون مهم نبود، میگفتیم همین که بتونیم یه بچه صالح تربیت کنیم خداروشکر... بهم میگفت:"خانوم...نظرت درباره اسم بچه چیه؟" گفتم:"هر چی شما بگی قشنگه…" دوران شیرینی بود، مثه همه روزای دیگه ی زندگیمون ولی با یه طعم متفاوت...یه احساس خاصی داشتیم، حس کسی که منتظر یه اتفاق بزرگ و مبارک...و البته متفاوت تو زندگیشه .یه روز با یه شاخه گل اومد خونه، دستامو گرفت و بوسید... 💞با اینکه این کار واسش یه عادت دوست داشتنی بود، ولی گفتم:"این چه کاریه آقا …؟ " گفت :"تو خیلی زحمت خونه رو میکشی، همینجوری هم شرمنده لطفتم.تازه خاطرت عزیزتر میشه میخوای مامان جونی هم بشی... " از حس قشنگی که داشتیم اشک تو چشامون حلقه زد... همیشه منو شرمنده ابراز محبتاش میکرد... بهش گفتم "به خدا، زندگی با تو برام عین بهشته... 💞حرف از زحمت نزن من روزی هزااار بار خدا رو شکر میکنم بخاطر زندگی کردن کنار تو... " حتی با وجود مشکلات و کم و کاستیاش وقتی اطرافیان برخورداشو میدیدن ازم میپرسیدن."واقعاً آقا مهدی تو زندگی مشترک اینقده بهت کمک میکنه...؟!این همه احترام و ارزش دور از ذهنه...ولی من...با همون ادبیات روان ‌ودلنشینش...واسشون توضیح میدادم...که الگوی آقا مهدی...زندگی ائمه علیهم السلامه... پ_ن: 💞عرض شود که... زن و شوهر هر چقد که به خدا نزدیک بشن همون قد به هم نزدیکـتر میشن و این مهم بدست نمیاد جز با معجزه ی عشق... خدمتتون عارضم که میگن...بچه شیعه باس خودشو تو راه خدمت به همسرش"شهید"کنه... خداییش کار هر کسی هم نیستا، مرد میخواد،مرررد... روایت داریم كه حضرت رسول(ص) فرمودند ..."به زنش خدمت نميكنه مگه صدیق یا شهید یا کسی كه خدا خیر دنیا و آخرتشو بخواد... 📚بحار الانوار_ج١۰٤_ص۱۳۲ آقا مهدی هم یه نمونه بارز کلام حضرت است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•🌱 خاطره حاج‌صادق‌آهنگران از دفاع مقدس و شوخی جالب رهبرمعظم انقلاب با او😊 بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
🇮🇷°•| |•°🇮🇷 🌾در مدتی که در حلب بود،زبان عربی را دست و پا شکسته یاد گرفته بود. اگر نمی‌توانست کلمه‌ای را بیان کند با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل می‌فهماند که چه می‌خواهد بگوید. 🌻یک‌روز به تعدادی از رزمنده‌های نبل و الزهراء درس می‌داد.وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند! به عربی پرسید:«چتون شده؟» گفتند:«شما گفتید دراز بکشید!»😁 به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمه‌ای به کار برده بود که معنی‌اش می‌شد دراز بکشید! 🌾به روی خودش نیاورد. گفت:«می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه!» بعد از کلاس که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد، آن‌قدر خندید و خندیدند که اشک از چشمانشان جاری شد.😄 راوی-همرزم شهید بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
نوبت به همرزم بسیجی ما رسید، خبرنگار میکروفن را گرفت جلو دهانش و گفت: خودتان را معرفی کنید و اگر خاطره ای، پیامی، حرفی دارید بفرمایید. او بدون مقدمه صدایش را بلند کرد و گفت: شما را به خدا بگویید این کاغذ دور کمپوتها را از قوطی جدا نکنند، اخر ما نباید بدانیم چه می خوریم؟ آلبالو می خواهیم رب گوجه فرنگی در می آید. رب گوجه فرنگی می خواهیم کمپوت گلابی است. آخر ما چه خاکی به سرمان بریزیم. به این امت شهید پرور بگویید شما که می فرستید درست بفرستید. اینقدر ما را حرص و جوش ندهید. بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
🍂 🔻خوردن حلال، بردن حرام مثل همۀ بسيجيان دو تكه تركش خمپاره برداشته بودم كه به يادگار با خودم ببرم منزل برگ مرخصي ام را گرفتم و آمدم دژباني. دل و جگر وسايلم را ريخت بيرون، تركش ها را طوری جاسازی كرده بودم كه به عقل جن هم نمی رسيد ولی پيدايش كرد. 😥 پرسيد : « چند ماه سابقه منطقه داری؟» گفتم :« خيلی وقت نيست » گفت : «شما هنوز نمی دانی تركش، خوردنش حلال است بردنش حرام؟ 😳» گفتم: « نمی شود جيرۀ خشك حساب كنی و سهم ما را كه حالا نخورده ايم بدهی ببريم 😁 بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
رازچفیه
#خاطرات_زندگی_شهید_مهدی_خراسانی شهید مدافع حرم راوی: همسرشهید #قسمت_هشتم . 💞هیچ وقت جنسیت بچه واسم
شهید مدافع حرم راوی: همسرشهید 💞حالم خوش نبود، رفتیم واسه آزمایش...وقتی برگشتیم خونه حس خوبی داشتم، حس یه اتفاق و تغییر... اونقد غرق افکارم بودم که نفهمیدم کی غذا رو آماده کرده...! دستپختش مثه همیشه حرف نداشت با اینکه اشتها نداشتم ولی طعم غذای اون روز هنوز زیر زبونمه. صبح با صدای مهربونش از خواب بیدار شدم. 💞با یه لبخند زیبا نشسته بود بالا سرم و گفت:"حالت بهتر شده خانومی...؟ داشتم میرفتم سر کار دلشوره داشتم، میخوای اصلا امروز نرم و بمونم پیشت؟" گفتم:"نه بابا خوبم..." به چشاش حالت معصومانه ای داد و گفت :"تو که مریض میشی از دنیا سیر میشم " 💞سرمو کج کردم و با لبخند گفتم: "درسته که تو همیشه خیییلی مهربونی، ولی خداییش دیگه داری لوسم میکنیاااا...بابا چیزیم نیست که... فردا که جواب آزمایش بیاد میبینی که خبری نیست..." گفت:"پس خیالم راحت...؟حالت خوبه خوبهه.....برررم...؟" گفتم:"آره...برو تا خودم بیرونت نکردم فرداش رفت و جواب آزمایشو گرفت تو خیال خودم بودم که دیدم با یه سلام بلند و لبخند اومد تو خونه... 💞یه جعبه شیرینی و یه شاخه گل رز هم دستش بود که گرفت سمتم... مونده بودم هاج و واج نگاش میکردم... گفتم: "آقا مهدی ی ی...! چـه خبر شده...؟! واااای...…نههههه...! خدایی ی ی...آره ه ه...؟" گفت:"بعععلهههه...تبریک میگم مامان کوچولووو... داریم مامان و بابا میشیم. احساسی که اون لحظه داشتم رو هیچوقت فراموش نمیکنم، بهترین خبری بود اونم از زبون عزیزترین فرد زندگیم، اشک شوق میریختم و خدا رو شکر میکردیم... بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
🕊 🕊 ✅ ‌‌❈ خود را «ڪامران آوینے» معرفے مےڪرد . ڪراوات مےزد و بہ فلسفہ غرب علاقمند بود . ریش پرفسوری و سیبیل نیچہ ای مےگذاشت و ڪتاب «انسان موجود تڪ ساحتی» هربوت مارڪوزه را [بـے آنڪہ خوانده باشد] طوری دست مےگرفت ڪہ دیگران جلد آن را ببینند ... ‌✜✦ اما وقتے ڪامران با (رحمةالله علیہ) و اندیشہ های امام آشنا شد ، از این رو بہ آن رو شد . روزها را روزه مےگرفت و بدون وضو بر سر ڪارهایش حضور پیدا نمےڪرد . نامش را گذاشت "سید مرتضے آوینے". او را در حقیقت خیلےها بعد از شهادتش شناختند . ‌✜•• وقتے ڪہ رهبر انقلاب بہ او عنوان دادند . ❢◈۰نظر درباره ی شهید آوینے: «یڪے‌ از مدیران دستگاه‌های‌ فرهنگے‌ درباره‌ی‌ یڪ نفر از همین چهره‌های‌ معروف فرهنگی‌ِ خوب - ڪہ امروز جزو شهدای‌ عالے‌ مقام ماست و من خیلے‌ بہ او علاقہ داشتم و همیشہ بہ دستگاههای‌ مختلف فرهنگے‌ توصیہ مےڪردم ڪہ از وجودش استفاده ڪنید- چند عڪس بہ من نشان داد ڪہ مربوط بہ قبل از انقلابِ او بود و او را در مناظری‌ - ڪہ آن زمان برای‌ جوانان خیلے پیش مےآمد - نشان مےداد . آن آقا به من گفت : بفرما ! این همان ڪسے است ڪہ شما این طور از او تعریف مےڪنید ! من عڪسها را ڪہ نگاه ڪردم گفتم ارادتم بہ این شخص بیشتر شد ، چون او در این محیط بوده و حالا این گونہ شده است ؛ حتماً باید از ایشان استفاده ڪنید !» ( بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما- ۸۱/۱۱/۱۵)
خوشا دردی!که درمانش تو باشی خوشا راهی! که پایانش تو باشی خوشا چشمی!که رخسار تو بیند خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی خوشا جانی! که جانانش تو باشی خوشی و خرمی و کامرانی کسی دارد که خواهانش تو باشی چه خوش باشد دل امیدواری که امید دل و جانش تو باشی! . بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی داشت ازش خون می‌رفت، یهو به رفیقش گفت: بلندم کن بشينم.. رفیقش گفت: واسه چی؟ تو حالت خوب نیست سجاد! گفت: اربابم اومده می‌خوام بهش سلام بدم❤️ و بعد از چند دقیقه، شهید شد :) شهید سجاد عفتی🕊 بامادرخاکریزخاطرات شهداهمراه باشید👇 https://eitaa.com/razechafieh