eitaa logo
رازچفیه
482 دنبال‌کننده
3هزار عکس
599 ویدیو
7 فایل
ارتباط باما @zibanoroznia @zeynab_roos313 کپی حلاله عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است كه بمیری، پیش از آنكه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند كه چنین مرده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
گمان نبود که مرگ تو بینم اندر خواب ‏مرا به خواب گران کرده بیگمان رفتی...
『🇮🇷͜͡🌹』 شهید دهہ هفتادے 🌙 روحمان از بین رفته ، سرگرم بازیچه دنیاییم ، «الَّذِینَ هُمْ فِے خَوْضٍ یَلْعَبُونَ» ما هستیم . مرده‌ام ،تو مرا دوباره حیات ببخش ، خوابم ،تو بیدارم ڪن خدایا ...! بہ حرمت پاے خسته ے رقیه (س)، بہ حرمت نگاه خسته ے زینب (س)، بہ حرمت چشمان نگران حضرت ولے عصر (عج)؛ بہ ما حـرڪت بده .
آنقدر زرنگ و با شهامت بود که حاج محمد بروجردی و ناصر کاظمی، وقتی دیدنش به عنوان نفوذی فرستادنش تو حزب کومله. رفت خودش رو در حزب جا کرد و شد مسئول پرسنلی حزب. تمام اطلاعات و اخبار ضد انقلاب رو کامل استخراج کرد. وقتی کارش تمام شد و برگشت سپاه، ضد انقلاب پشت هم شکست می‌خورد. تمام آمار و اخبار حزب رو تخلیه کرده بود. بعدها فهمیده بودند که او همان محمود کاوه فرمانده نامدار سپاه در کردستان بوده.
🌺☔ فرمانده بودم پادگان زیاد برق میرفت یک روز عارف اومد گفت:حاج آقا تا برق میره بچه ها از ترس پتو میچسبند به دیوار و فریاد میزنندیا ابوالفضل میشه دستور بدید جشن پتو غدقن بشه.😐 حسابی خنده ام گرفت.😅گفتم اسمت چیه گفت عارف.گفتم بیرون وایسا. تماس گرفتم گفتم بیایید عارف رو بندازید تو پتو تا بیشترین حد ممکن بندازیدش بالا!😊 یادش بخیر اولین آشنایی من بود.انقدر این بچه نجیب و مودب بود که حدو حساب نداشت . به نقل از همرزم بزرگوار شهيد 🌱 ⁦♥️⁩☔
ما تا این روزی که احمد شهید شد، نمی‌دانستیم که احمد این قدر مجروح شده، والله یک بار احمد نگفت که ترکش به سرم خورده، به صورتم خورده، یک بار نیامد بگوید که مجروح شدم، من که نزدیک‌ترین فرد به احمد بودم، نمی‌دانستم احمد این قدر زخمی شده، هیچ وقت نگفت، خدا شاهد است هیچ وقت بر زبان جاری نکرد، احمد خیلی خصلت‌ها داشت، همیشه از بریدگی از دنیا می‌گفت واقعا انسان عجیبی بود یعنی هر چه آدم از او فاصله می‌گیرد، احساس می‌کند که احمد یک قله‌ای بود، واقعا یک قله‌ای بود، متفاوت بود، خیلی فضیلت داشت، برای همین می‌گویم احمد واقعا خلاصه‌ای از شخصیت امام خمینی (ره) بود در ابعاد مختلفی. 🌷شهید احمد کاظمی🌷 به روایت شهید حاج‌قاسم سلیمانی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جایی خواندم،شهیدی گفته بود: 🌱خداوند با آن چیزے که دوستشان دارید ، شما را امتحان میکند... نگران شدم که مبادا مرا با عشق تو امتحان کنند...🍂 💚
بعدشما اخلاصمان بہ اختلاس رفت! ایمانمان رنگ باخت❗ محبت هاو بردبارے هاتمام شد! صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ باخت! وقتی از رنگ جبهہ فاصلہ گرفتیم! حنایمان رنگے ندارد😔💔 🇮🇷
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 زندگینامه شهید احمد قاسمی یکی از گل‌های پرپرشده روحانیت است که در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۴۰ش در روستای سقی از توابع شهرستان گناباد چشم به جهان هستی گشود. دوران طفولیت را در کانون مهر و محبت والدینی متدین، پاک و ساده سپری نمود. در هفتمین بهار زندگی‌اش راهی مدرسه شد تا الفبای رشد و کمال را بیاموزد و برای آینده اسلام فرد مؤثری باشد. پس از گذراندن تحصیلات اولیه، جذبه محبت سالار عشق به او مهلت نداد و احمد را حجره‌نشین دلدار کرد. تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه امام رضا(ع) شهرستان گناباد آغاز نمود سپس برای ادامه تحصیل به مشهد مقدس هجرت کرد. وی در مشهد در دروس حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ا‌ی (حفظه‌الله) شرکت می‌کرد و با بعضی از روحانیون چون شهیدان معظم، حجت‌الاسلام والمسلمین کامیاب و فرزانه و عجم در ارتباط بود. در مجالس مهم و محافل مذهبی و سیاسی شرکت می‌کرد و یکی از پایه‌گذاران این مجالس ارزشمند بود. مخالفت با گروهک‌های معاند اسلام و انقلاب، بحث و جدل با منافقین و مخالفت با بنی‌صدر از جمله فعالیت‌های این روحانی انقلابی بود. با شروع جنگ تحمیلی، فرمان جهاد پیر جماران، خمینی کبیر(قدس‌سره) را لبیک گفت و عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. دو بار در میدان عشق و جان‌بازی حضور پیدا کرد تا این‌که در تاریخ شانزدهم بهمن‌ماه سال ۱۳۵۹ هجری شمسی در سن نوزده سالگی بر اثر اصابت ترکش خصم به بدن این سرباز فداکار امام زمان (عج) در منطقه عملیاتی میمک، به آرزوی دیرینه خود رسید و در جوار اولیای الهی در غرفه‌های بهشتی قرار گرفت.
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 💐 امر امامش و شور حیاتش وحدت بود. صلابت غیرتش، رفعت عبادتش نماز بود. شبش، نور اخترش، جان پیکرش شهادت بود. کتاب مکتبش، صحف محشرش، سوره مقصدش قرآن بود. تفریحگاه دنیایش، میعادگاه هر روزش قبرستان بود. و اینها نمونه ای از خصوصیات آن عزیز بود.
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 من به تو خواهرم و برادرم که در سنگرید، پیام می دهم که خواهم آمد و انتقام خون های به ناحق ریخته را خواهم گرفت. نگرانی من و تو ای خواهرم اینست که مبادا صورت گیرد و خون های شهیدان به هدر رود و نتوانیم ندای امام را به گوش جهانیان برسانیم، که ندای امام همان ندای اسلام است. (بخشي از انشاء شهيد 14 ساله طاهره هاشمي)
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌷 در جبهه ابتدا در مخابرات تیپ ۲۱ امام رضا (ع) خدمت می‌کرد. سپس به واحد اطلاعات عملیات لشگر ۵ نصر رفت. در سال ۱۳۶۲ که عملیات خیبر انجام شد، برادر شهید مفقودالاثر شد. اما شهید با کمال خونسردی و صبر، به ‏راحتی این مسئله را پذیرفت. بسیار صبور بود و خانواده را به صبر دعوت می‌کرد و می‌گفت: «پیرو امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) باشید. چه بلاهایی که بر سر آن‌ها آمد و صبر کردند، شما هم صبر کنید و نکند که بعد از شهادتم گریه کنید. همه روزی می‌میریم. هیچ‏کس در دنیا باقی نمانده و نمی‌ماند.» مادر شهید در پاسخ می‌گفت: «مادرجان! داغ جوان سخت است.» و او پاسخ می‌داد: «مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک / چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم...»
🌷🌷🌷🌷 🌺وصیت نامه شهید مدافع حرم صادق عدالت اکبری🌺 🌷🌷🌷🌷
🌷🌷 شهید باقری اگربین بسیجۍها حرف میشدمیگفت اگه ازدست هم ناراحت شدید دو رکعت نماز بخوانیدبگیدخدایااین بنده توحواسش نبودمن گذشتم توهم ازش بگذر این طوری مهرومحبت زیادمیشه 🌷🌷
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ. متن کامل زیارت عاشورا بدون ترجمه : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِه، وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعًا سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّهُ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَهُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ، وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّماواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّماواتِ، فَلَعَنَ اللّهُ اُمَّهً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّهً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ، وَ اَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللّهُ فیه، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّهً قَتَلَتْکُمْ، وَ لَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِـالَّتمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ، بَرِئْتُ اِلَى اللّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ. یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیامَهِ، وَ لَعَنَ اللّهُ آلَ زیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ، وَ لَعَنَ اللّهُ بَنى اُمَیَّهَ قاطِبَهً، وَ لَعَنَ اللّهُ ابْنَ مَرْجانَهَ، وَ لَعَنَ اللّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَ لَعَنَ اللّهُ شِمْرً، وَ لَعَنَ اللّهُ اُمَّهً اَسْرَجَتْ وَ اَلجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ. بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِکَ، فَاَسْاَلُ اللّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ، اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَکَ وَجیهًا بِـالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السّلامُ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ. یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِه وَ اِلى اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَ اِلى فاطِمَهَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْکَ بِمُوالاتِکَ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِمَّنْ قاتَلَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ، وَ اَبْرَاُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِه مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِکَ، وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ، وَ جَرى فى ظُلْمِه وَ جَوْرِه عَلَیْکُمْ وَ عَلى اَشْیاعِکُمْ. بَرِئْتُ اِلَى اللّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ، وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللّهِ ثُمَّ اِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَ مُوالاهِ وَلیِّکُمْ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِنْ اَعْدائِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَ بِـالْبَراءَهِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ.اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ، وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ، فَاَسْاَلُ اللّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَ مَعْرِفَهِ اَوْلِیائِکُمْ، وَ رَزَقَنِى الْبَراءَهَ مِنْ اَعْدائِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ اَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ اَسْاَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى (ثارِکُمْ) مَعَ اِمامٍ هُدًى (مَهْدىٍّ) ظاهِرٍ ناطِقٍ بِـالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَ اَسْاَلُ اللّهَ بِحَقِّکُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَکُمْ عِنْدَهُ، اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصابًا بِمُـصیبَتِه؛ مُصیبَهً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَهٌ وَ مَغْفِرَهٌ. اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اَللّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِه بَنُو اُمَیَّهَ، وَ ابْنُ آکِلَهِ الْاَ کْبادِ، اَللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ، عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه، فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه. اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَهَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاویَهَ، عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَهُ اَبَدَ الاْبِدینَ، وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِه آلُ‏زیادٍ وَ آلُ‏مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ. اَللّهُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ متن اصلی زيارت شهدا اَلسَّلامُ عَلي رَسوُلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي نَبِي اللّهِ اَلسَّلامُ عَلي مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ؛ اَلسَّلامُ عَلي اَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرين اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَيُّهَا الشُّهَدآءُ الْمُؤْمِنُونَ؛ اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ الاْيمانِ وَ التَّوْحيدِ اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللّهِ وَ اَنْصارَ رَسُولِهِ عَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ سَلامٌ عَلَيْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ اَشْهَدُ اَنَّ اللّهَ اخْتارَکُمْ لِدينِهِ وَ اصْطَفاکُمْ لِرَسُولِهِ؛ وَاَشْهَدُ اَنَّکُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ وَ ذَبَبْتُمْ عَنْ دينِ اللّهِ وَ عَنْ نَبِيِّهِ؛ وَ جُدْتُمْ بِاَنْفُسِکُمْ دُونَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّکُم قُتِلْتُمْ عَلي مِنْهاجِ رَسُولِ اللّهِ؛ فَجَزاکُمُ اللّهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الاِْسْلامِ وَ اَهْلِهِ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَ عَرَّفَنا وُجُوهَکُمْ في مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَ مَوْضِعِ اِکْرامِهِ مَعَ النَّبِيّينَ وَ الصِّدّيقينَ وَ الشُّهَدآءِ وَ الصّالِحينَ وَ حَسُنَ اُولَّئِکَ رَفيقاً اَشْهَدُ اَنَّکُمْ حِزْبُ اللّهِ وَاَنَّ مَنْ حارَبَکُمْ فَقَدْ حارَبَ اللّهَ وَ اَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبينَ الْفائِزينَ الَّذينَ هُمْ اَحْيآءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَعَلي مَنْ قَتَلَکُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ الْمَلاَّئِکَةِ و َالنّاسِ اَجْمَعينَ اَتَيْتُکُمْ يا اَهْلَ التَّوْحيدِ زائِراً وَبِحَقِّکُمْ عارِفاً وِبِزِيارَتِکُمْ اِلَي اللّهِ مُتَقَرِّباً وَ بِما سَبَقَ مِنْ شَريفِ الاْعْمالِ وَ مَرْضِي الاْفْعالِ عالِماً فَعَلَيْکُمْ سَلامُ اللّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ بَرَکاتُهُ وَ عَلي مَنْ قَتَلَکُمْ لَعْنَةُ اللّهِ وَ غَضَبُهُ وَ سَخَطُهُ اَللّهُمَّ انْفَعْني بِزِيارَتِهِمْ وَ ثَبِّتْني عَلي قَصْدِهِمْ وَ تَوَفَّني عَلي ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ وَ اجْمَعْ بَيْني وَ بَيْنَهُم في مُسْتَقَرِّ دارِ رَحْمَتِکَ اَشْهَدُ اَنَّکُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ بِکُمْ لاحِقُونَ
✅دو روایت خواندنی از خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها شهید مدافع حرم علی اکبر عربی 🖌🔰وقتی منزلمان را به قم منتقل کردیم علی اقا گفت میخواهم خادم حرم بی بی بشوم. اینقدر دوندگی کرد تا اخرش کارش درست شد و به ارزوش رسید. شد خادم حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها... درست وقتی هم میخواست به سوریه اعزام شود همینجور بال بال میزد تا اعزامش درست شود به هرجا که میتونست میرفت بااینکه دیسک کمر داشت و در سپاه معاف از رزمش کرده بودند اما گوشش بدهکار جواب های منفی نبود انقدر پیگیر شد تا اخرش کارش درست شد شد مدافع حرم حضرت زینب سلام الله علیها هرموقع شهرستان میرفتیم به هرکسی که می رسید میگفت ما یه زائر سرا در قم داریم تشریف بیاورید! اولش خیلی ها متوجه نمی شدند منظور علی اقا چیست!؟ اما بعد از مکثی دوزاری شان می افتاد که منظور علی اقا همان خانمان هست. 📔 برشی از کتاب خاطرات شهید فصل اول به روایت همسر شهید
در مراسمی برای شهدا سردار سلیمانی رو کرد به خانواده‌ها و گفت: از همه تقاضا دارم دو دقیقه سقف را نگاه کنند. دو دقیقه همه سقف را نگاه کردند و کم کم گردن‌ها خسته شد. همان زمان سردار سلیمانی گفت: خسته شدید؟ برخی از رزمندگان ما بیش از 30 سال است که به دلیل مجروحیت فقط می‌توانند سقف را نگاه کنند. 📚راوی: همسر شهید هادی کجباف
🔰 انتشار نخستین‌بار تصویر دست‌نوشته حاج قاسم خطاب به بسیجیان بنیاد «مکتب حاج قاسم» به مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفان متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی را خطاب به بسیجیان برای نخستین بار منتشر می‌کند. 🖋 این نامه در سال ۱۳۹۴ در جبهه نبرد با داعش در سوریه توسط شهید سلیمانی نگارش شده است.
🌧🍃 🍃 . . . . یک چیزے کہ برایم عجیب بود این بود کہ ایمان خودش بود، باور داشت کہ شهید مے شود و در راه ایمانش هم از همہ چیزهایے کہ علاقہ داشت گذشت، محمدرضا بہ موتورش علاقہ خاصے داشت، روزے کہ مے رفت بہ من گفت کہ دو روز دیگر دوستم مے آید و موتور را مے برد، موتورم را بہ او بخشیدم. بہ موهایش هم خیلے علاقہ داشت، وقتے مے خواست برود موهایش را از تہ زد و کچل کرد. وقتے بعد از شهادتش وسایلش را جمع کردیم بیشتر از یک ساک کوچک نبود حتے لباس و کفش نویی را کہ قبل از رفتنش برایش خریده بودم هم بخشیده و رفتہ بود. خیلے راحت از اموال شخصے اش گذشت ، فکر مے کنم باید بہ یک درجہ از ایمان و عرفان رسیده باشد کہ راحت از تمایلات و خواستہ هایش بتواند بگذرد... . | روایت مادر شهید | . . [ ]
ساعت یازده شب بود که اومد خونه. سفره رو انداختم تا شام بخوریم، گفتم: تا شما شروع کنی من میرم لیلا رو بخوابونم. گفت نه منتظر می مونم تا بیای با هم بخوریم. وقتی برگشتم دیدم پوتین به پا خوابش برده ، خواستم پوتین از پاهاش در بیارم که بیدار شد. گفت: داری چیکار میکنی؟ میخوای شرمنده م کنی؟ گفتم: نه، آخه خسته ای! زندگی با مهدی برای من یک خواب بود؛ خوابی کوتاه و شیرین. دو سال و چند ماهی که می‌توانم تعداد دفعه‌هایی را که با هم غذا خوردیم بشمرم. انگار از خواب پریدم وقتی او رفته بود. فقط خاطره‌هایش، آن چیزهایی که آدم‌ها بعداً یادش می‌افتند و حسرتش را می‌خورند باقی مانده بود. شاید هم همه‌ی این مدت خواب او را می‌دیده‌ام. خواب زندگی با یک فرشته.
علاقه عجیبی به حاج ابراهیم همت داشت . و همین سرنوشتش را کاملا عوض کرد؛ هر مراسمی بود در دانشگاه، اول از همه چادر ستاد عالی شهید همت (ره) را علم می کرد و باقی ماجرا. عجیب بود ماجرای عشق محمد حسین به حاج همت (ره) . شرح حال و داستان زندگی اش را هم  که از بر بود؛ یک عاشق ششدانگ. و این عشق بود که او را به این وادی کشاند و سر از سوریه درآورد. معروف شده بود به کسی که 'حاج قاسم' را یاد 'حاج همت' می انداخت. محمد حسین محمدخانی، اسم مستعارش در سوریه " عمار " بود و همه "حاج عمار" صداش میکردن. شجاع و فروتن و محبوب دلها بود. وقتی ازش میپرسیدیم تو سوریه چکار میکنی؟ میگفت: سربازی. روز تشییع پیکرش پرسیدم: مگه محمدحسین اونجا چکاره بود؟ سردار گفت: فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا(ع) !!! سالها بعد از دفاع مقدس اومد تو میدون... بعد از ما اومد و قبل از ما رفت... محمدحسین زود، بارش رو بست... سردار میگفت و میسوخت و غبطه میخورد...
پس از آن که به تنهایی یک تپه را که یک گردان از پس آزاد سازی آن برنیامده بود، تصرف کرد از جانب شهید سردار حاج‌حسین خرازی به «گردان تک نفره» معروف شد. تک‌تیرانداز افسانه‌ای دفاع‌مقدس
آیا میدانستید محمد جواد تند گویان وزیر نفت ایران دوازده سال تمام در یک سلول انفرادی بعثی های کثیف بسر برد!؟ طوری که فقط به اندازه ای جا داشت که میتونست بشینه وحتی نمیتونست دراز بکشد..و نمیدونست الانش چه ساعتی وچه موقع از روز وشب وماه وساله؟ !!😭 الان بهاره یا پاییز ؟ الان روزه یاشب؟ وهر روز بلا استثناء با شکنجه شروع میشده.... اونم چه شکنجه ای!؟ که در اثر شکنجه زیاد گردنش صدوهشتاد درجه میچرخیده... واین آخرین شکنجه اون بوده که منجر به شهادت این وزیرجوان و برومند سرزمین اسلامی امان شد! تنها مونسش کتاب قرآنی بوده که یک سرباز عراقی برایش آورده بوده وتمام سربازهای عراقی که نگهبان این بودن باشنیدن صوت قرآنش شیفته اش شدند. وبعد از شهادتش کتابها در وصفش نوشتند؟! اینها رو ما راحت مینویسیم وخیلی سر سری میخونیم وراحت از کنارشون رد میشیم. اما لحظه ای فکر نمیکنیم دوازده سال به والله خیلی زیاده... دوازده سال... ۱۴۴ ماه! یک بچه رو چقدر زحمت میکشیم تا دوازده سال بشه؟ حالا فکر کنیم دوازده سال نتونی یک لحظه دراز بکشی ونفهمی روزه یاشب؟
🌹وصیت_شهید اگر شهید شدم یک کلام، حاج آقا مجتبی به نقل از علی (ص) که میگفتند منتهی فضل الهی، تقوی است. شهادت خوب است اما تقوی بهتر است. تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند، فکر نکنم مال یک روز باشد. شاید یک روزه هم باشد ولی حاج آقا میگفت پی ساختمان، فنداسیون آهن است. چیزی که نمی دانید، عمل نکنید. ادای کسی را در نیاورید. بدون علم درست، وارد کاری نشوید؛ مخصوصا دین. اول واجبات، بعد مستجبات موکد، مثل کمک به پدر و مادر و دور و بری ها؛ نه حج و کربلا صدبار بدون این کارها. هیئت و زیارت با توجه به نیاز ، با توجه به دین و سیدالشهدا (ص). مدافع حرم 🌹شهید روح_الله_قربانی