eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.9هزار دنبال‌کننده
622 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صد شکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد اظهار غم شوق امامم به سر افتاد آمد به زبان قصه پر غصه مهدی وان راز که بر دل بنهفتم به در افتاد از دشمن ایشان طمع خیر مدارید کش روز ازل قرعه طینت به شر افتاد بس تجربه کردم در این دیر مکافات با آل نبی هر که در افتاد بر افتاد اصحاب پیمبر همه را نیک مدان فیض زان قوم بسی بود که از بد بتر افتاد @raziolhossein
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُکَ فوقَ الثَّنا نور تو بینش‌گداز، حسن تو دانش‌گسل فکر تو اندیشه‌کاه، کُنه تو حیرت‌فزا بر درت اندیشه را شحنۀ غیرت زند لطمۀ حیرت به روی، سیلی جهل از قفا شاهد عرفان توست از همه کس بی‌نیاز گو همه دل‌ها بسوز، گو همه جان‌ها برآ نکتۀ توحید تو آن‌چه پسند آیدت عقل نگیرد فرو، کشف نیابد فرا علم تو آن‌جا که شد پرده‌نشین بُطون نیست مطالب درست، نیست دلایل رسا دانش و بینش به هم، یک به یک آمیخته ابجد عشق تو را هست نخستین هجا سطر بقا را تویی اول و آخر ولی اولِ بی‌ابتدا، آخرِ بی‌انتها خواسته عدلت به نور نظم جهان وجود داده به خورشید و مه ملک صباح و مسا هر گلی از گلشنت یافته رنگی دگر خندۀ گل زعفران، گریۀ خونین حنا پیش بزرگی تو خُرد، بزرگان همه چرخ به راه تو خاک، شاه به کویت گدا ما همه امّیدوار، جود تو امّیدبخش ما همه حاجت‌طلب، لطف تو حاجت‌روا از همه آزاده‌ام تا به توام پای‌بند وز همه بیگانه‌ام تا به توام آشنا دور فکن از دلم وز دل من دور به هرچه نه‌شوق و شعف،هرچه نه‌عشق و ولا صید محبت منم، آرزویم بس همین کز خَم فتراک شوق باز نگردم رها گر ز تو آید غمی بر دل غم‌پرورم موی به مویم کشد زمزمۀ مرحبا در شب تاریک غم کرده به درماندگی خاک‌نشینان جُرم بر کرمت اتّکا آن‌که تو افراختی بر سر اقبال او چتر سعادت کشد سایۀ بال هما داشت سلیمان به خود نام تو نقش نگین ورنه چه بندد پری آصِفِ بِن برخیا ای که به هر جا ظهور کرده به نام دگر هم عربی را اله، هم عجمی را خدا سجده به هر سو برم، قبله تویی غیر نه کعبۀ بطحا یکی‌ست با حرم ایلیا گم‌ره کوی تو را حرف جبین: قَدْ هَلَک سالک راه تو را نقش نگین: قَدْ نَجَی نام مسلمانی‌ام از وَرَقت دور باد تن به حرم معتکف، دل به صنم مبتلا عاجز و درمانده‌ام، بر دل من می‌کند نفس ستم بر ستم، حرص جفا بر جفا بر دل افسرده‌ام حیف که کردم چنین مشعل قدّوسیان کشتۀ باد هوا برمن و برحال من وای کزاین نفس‌شوم می‌رودم ناروا، می‌سزدم ناسزا داعیۀ این و آن از دل من دور کن نیست جز این ملتمس،نیست جز این‌مدَّعا مفتقرم مفتقر، برده به تو افتقار ملتجی‌ام ملتجی، کرده به تو التجا تا مگر از نور تو بدر شوم بر سپهر می‌طلبم از جهان همچو هلال انزوا تشنۀ فیض توام ابر عنایت ببار دجلۀ بغداد کن بادیۀ کربلا از تو کتابی به ماست علم نبوت در او فاتحۀ آن صفی، خاتمه‌اش مصطفی جنبش پرگار صنع شد ز ازل تا ابد زین دو فراهم رسید دایرۀ انبیا نور تو پست و بلند کرده احاطت همه خواه به کوه اُحد، خواه به غار حرا خرمن اصحاب شید چون نشود سوخته برق‌زنان ذوالفقار در کمر مرتضی از نظر ما گذشت وز بصر ما نهفت بس‌که بلندی گرفت کوکبۀ اصطفا خاتمۀ کار من هم به هدایت رسان چون تو خود آموختی فاتحۀ إهدنا بر سر آنم دگر کز سر بیچارگی ناله‌کنان درد دل ختم کنم بر دعا من که و حرف دعا کز ادبم دور باد علمُک فی کلِّ حال مُشتَملٌ حسبُنا @raziolhossein
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در پرده ای هنوز و صدت عندلیب هست مُردیم از فراق تو ای عیسیِ زمان آیا زخوانِ وصل تو ما را نصیب هست؟ هر جا روم از تو که دور از تو کس مباد لیکن امیدِ وصل توأم عنقریب هست دوری زخدمت تو زنقصانِ شوق ماست دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست اظهار شوق این همه از «فیض» هرزه نیست هم قصه غریب و حدیث عجیب هست @raziolhossein
صد شکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد اظهار غم شوق امامم به سر افتاد آمد به زبان قصه پر غصه مهدی وان راز که بر دل بنهفتم به در افتاد از دشمن ایشان طمع خیر مدارید کش روز ازل قرعه طینت به شر افتاد بس تجربه کردم در این دیر مکافات با آل نبی هر که در افتاد بر افتاد اصحاب پیمبر همه را نیک مدان فیض زان قوم بسی بود که از بد بتر افتاد @raziolhossein
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست در پرده ای هنوز و صدت عندلیب هست مُردیم از فراق تو ای عیسیِ زمان آیا زخوانِ وصل تو ما را نصیب هست؟ هر جا روم از تو که دور از تو کس مباد لیکن امیدِ وصل توأم عنقریب هست دوری زخدمت تو زنقصانِ شوق ماست دردا که درد نیست وگرنه طبیب هست اظهار شوق این همه از «فیض» هرزه نیست هم قصه غریب و حدیث عجیب هست @raziolhossein
صد شکر که نخل سخنم خوش ثمر افتاد اظهار غم شوق امامم به سر افتاد آمد به زبان قصه پر غصه مهدی وان راز که بر دل بنهفتم به در افتاد از دشمن ایشان طمع خیر مدارید کش روز ازل قرعه طینت به شر افتاد بس تجربه کردم در این دیر مکافات با آل نبی هر که در افتاد بر افتاد اصحاب پیمبر همه را نیک مدان فیض زان قوم بسی بود که از بد بتر افتاد @raziolhossein
حکایتی کنمت بشنو و شناسا شو که این حدیث ز پیر شریعتم یاد است: مجو طهارت مولد ز دشمنان علی که حمل مادر این قوم از دو داماد است! @raziolhossein
رُوی تُو کَس نَدِید و هِزارت رَقِیب هَست دَر پَردِه اِی هَنُوز و صَدت عَندَلِیب هَست مُردِیم از فَراقِ تُو اِی عِیسیِ زَمان آیا زِخوانِ وَصلِ تُو ما را نَصِیب هَست؟ هَر جا رَوِیم از تُو کِه دُور از تُو کَس مَباد لِیکَن اُمیدِ وَصلِ تُواَم عَنقَرِیب هَست دُورِی زِ خِدمَتِ تُو زِ نُقصانِ شُوقِ ماست دَردا کِه دَرد نِیست و گر نَه طَبِیب هَست اِظهارِ شُوق اِین هَمِه از هَرزِه نِیست هَم قُصّهء غَرِیب و حَدِیثِ عَجِیب هَست @raziolhossein