#امام_رضا_شور
ابالحسن مسموم آقای من
رو به قبله است علی موسی الرضا
غریبونه پیکرش رو خاکا
مثل جدش میزنه دست و پا
آقای من
آهِش دلِ عالم رو شکسته
قتلگاهش حجره ی در بسته
شد نگاهش رو به در پیوسته
آقای من
مسافرش اومد از مدینه
چشم گریون اشکاشو میبینه
سرِ بابا گرفته بر سینه
آقای من
روضه میخوند با چشای گریون
جد ما رو غُسلش دادن با خون
کفنش شد خاکای بیابون
ای وای من
یابن الشبیب تنها شد جد ما
دست و پا زد در زیر دست و پا
دفنش کردن آخر دهاتی ها
ای وای من
تا سرنگون از روی مرکب شد
توی گودال چه نامرتب شد
هر چه که شد در پیش زینب شد
ای وای من
یابن الشبیب جد ما رو کشتن
عمه هامو به اسارت بردن
نامحرم ها دورشون صف بستن
ای وای من
مظلوم آقا یا ابا عبدالله
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein1
#امام_رضا_شور
یا غریب الغربا...
چیشده عبا بروی سرتون کشیدین آقا؟..
یا غریب الغربا...
بمیرم من که تو این سفر خوشی ندیدین آقا..
قاتلت شبیـــه دومی چـه نامـــرده
مثه مادرت آقا دلت پر از درده...
چرا از خدا طلب میکنی مرگت رو؟
مگه مأمون با دل شما چیکار کرده؟
دلت زاره
خدا میدونه که قلبت از این حرامی بیزاره...
دلت زاره
شب و روز تو سر کنی با طعنههاش چه دشواره...
یا غریب الغربا..
نبینم زهر جفا قلبِتونُ سوزونده آقا
یا غریب الغربا..
به تن نحیفتون دیگه رمق نمونده آقا
شبیه مــارگزیده بروی خاکا...
به خودت میپیچی از زهر جفا آقا
تا که خاکی شد عبای روی دوش تو ؛
زیر لب صدا زدی با گریه وا أُمّا...
زمین خوردی
یه لحظه روضهی مادرتو به خاطر آوردی...
زمین خوردی
با یاد کوچه و چادر خاکی شده پژمردی...
یا غریب الغربا...
روضههای آخرت مصیبت شیب الخضیبه...
یاغریب الغربا...
زیر لب روضه میخوندی با خودت حسین غریبه
مونده عریان توی گودال بدنت ای وای
لشگر کوفه و شام میزننت ای وای
جلو چشم خواهرت تو اون شلوغی ها
زیر سم مرکبا مونده تنت ای وای
تنت پامال
با نیزه مصحفت ورق ورق شد وسط گودال
تنت پامال
به پا شد سر غارت تنت تو قتلگه جنجال...
#محمدعلی_انصاری
@raziolhossein1
#امام_رضا_نوحه
اگر چه روسیاه و بینوایم
فقیر سفره امام رضایم
گفته به من بابایم ، وصل به این دریا باش
خیر دو دنیا خواهی ، نوکر این آقا باش
السلطان اباالحسن...
چه شاهی اینقدر بنده نواز است
در خانه اش روی همه باز است
خاک سیه از لطفش ، بدل به زر میگردد
گدا بیاید اینجا ، کریم بر میگردد
السلطان اباالحسن...
زهر کینه ای کاش دهد امانش
دوباره ببیند روی جوانش
اگر که مرهم روی ، جگر نباشد سخت است
پدر که خواست جان دهد ، پسر نباشد سخت است
السلطان اباالحسن...
چقدر او روضه گودال میخواند
از تنی که شده پامال میخواند
به گریه میگفت زدند ، جد مرا یابن شبیب
نفس به سینه داشت شد ، سرش جدا یابن شبیب
السلطان اباالحسن...
#علی_سلطانی
@raziolhossein1
#حضرت_ام_کلثوم_زمینه
#برگشت_به_مدینه_زمینه
#زمینه
با دل بشکسته و / اشک دو عین آمدم
مدینه راهم مده / که بی حسین آمدم
ببین که شرمنده و / خسته و سر گشته ام
که بی علی اصغر و / رقیه برگشته ام
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
.......
مدینه یک نصف روز / بی کس و یاور شدم
نمی شود باورم / که بی برادر شدم
گشته دم واحسین / ذکر و مناجات من
پیرهن کهنه ی/ او شده سوغات من
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
......
مدینه دیدم حسین / بی کس و تنها شده
بر سر انگشتر و / عمامه دعوا شده
دیدم در قتلگاه / بر سر او ریختند
چقدر سنگ و نی بر / پیکر او ریختند
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
........
چه عزتی داشتم / مدینه یادش به خیر
چه حرمتی داشتم / مدینه یادش به خیر
مدینه خون گریه کن / کار حرم زار شد
میان بازار شام / دخت علی خار شد
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
#عبدالحسین
@raziolhossein1