#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
به خاطر حسن مادر
برای دل من مادر
چقدر گریه چقدر ناله
یه لبخندی بزن مادر
خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده
خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده
وااماه وااماه
.....
کسی نمیدونه اما
حسن میدونه ای مادر
رو صورتت جای دستِ
کدوم ملعونه ای مادر
دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد
دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلیم به من میزد
وااماه وااماه
.....
یادم نمیره با چشمی
که هم پرخونه هم تاره
تو دنبال حسن بودی
منم دنبال گوشواره
ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده
ای وای مادرم ... چرا اون صورتتم سیا شده
وااماه وااماه
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
به خاطر حسن مادر
برای دل من مادر
چقدر گریه چقدر ناله
یه لبخندی بزن مادر
خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده
خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده
وااماه وااماه
.....
کسی نمیدونه اما
حسن میدونه ای مادر
رو صورتت جای دستِ
کدوم ملعونه ای مادر
دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد
دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلیم به من میزد
وااماه وااماه
.....
یادم نمیره با چشمی
که هم پرخونه هم تاره
تو دنبال حسن بودی
منم دنبال گوشواره
ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده
ای وای مادرم ... چرا اون صورتتم سیا شده
وااماه وااماه
#عبدالحسین
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه
اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه
کوچهی تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا
چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا
دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی
تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی
دیگه گذشت، آب از سرم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده
انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده
ضربهی دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا
زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا
جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم
گوشوارهها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم
چشمات دیگه، داره ورم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
#سیدمیلاد_حسنی
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمزمه
#کوچه
از ما گذشت
وقتی شکسته گوشواره
از ما گذشت
خدا برا کسی نیاره
وقتی می رفت ، قدش رشیده بود
وقتی اومد ، ولی خمیده بود
چادرشو رو خاک کشیده بود... آه
تو سینه یه بغض بی حد داریم ...
از کوچه خاطره ی بد داریم ...
یکی زدی
ولی اومد صدای چندتا
من جون دادم
دستای تو نرفته بالا
با زدنت سیاهی رفت چشاش
برگ گلم ، ضرر داره براش
بسه نزن ، آخه می مونه جاش آه
راه میره با چشمایی که تاره
این سیلی تقاص سختی داره
#ناصر_دودانگه
@raziolhossein1
#حضرت_زهرا_زمینه
#کوچه
زبان حال امام حسن علیه السلام
سخته غربت سخته بی کسی
سخته با غم باشی همنشین
سخته شاهد باشی مادرت
می خوره زمین ۲
نگید چرا خرابه حال و روزم
نگید چرا محاسنم سفیده
حکایت کوچه و ماجراشو
جز من و مادر احدی ندیده
پیرم کرده
سایه ی دستای بی جوون مادرم
صدای خسته و لرزون مادرم
چشای زخمی و گریون مادرم
ای وااای
ای وای مادر جوونم
تلخه فکرش تلخه این فشار
تلخه محنت تلخه این عذاب
تلخه هر شب بازم اون روزو
میبینی توو خواب ۲
نگید چرا همیشه غصه داره
شب غم حسن سحر نداره
از اتفاقی که تو کوچه افتاد
حتی بابام علی خبر نداره
دق کردم با
روضه ی غصه ی بی حد کوچه ها
صدای سیلی دشمن بی حیا
چادری که باشه روش جای رد پا
ای واای
ای وای مادر جوونم
#وحید_محمدی
@raziolhossein1