eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.9هزار دنبال‌کننده
620 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تو در رفتار ، خَتم‌المُرسلینی یااباصالح تو در گُفتار، اميرالمؤمنـيني یااباصالح نه‌تنها کنیه‌و نام‌تو با‌احمد یکی باشد كـه ذاتاً رَحمـةٌ لِلعالَميني يااباصالح قوام‌عالم‌هستي‌‌به‌ جان‌ توست وابسته که تو هستی‌ِ هستی‌آفرینی‌ یااباصالح زِبَر دستانِ‌ عالم زیر دستانِ توأند آقـا كه تو دست خدا در آسـتيني یااباصالح سر دوش پدر يا در مقام‌ قُرب اُوْ اَدنا تو در هر منزلي بالانشـيني يااباصالح تو تنها كارفرماي ملائك در سماواتي تو تنها كارپــرداز زمیـنی يااباصالح جناب‌ِ"كوكب‌ِدُرّي‌"شدي،تا بر مُنجّم‌ها بفهماني كه نورانـي‌تـريني يااباصالح ازآن‌چشم‌و ازآن اَبرو كه آياتِ‌خداوندند عيان باشد كه قرآن مُبینی یااباصالح سر بازار حُسنت ایستاده ماه‌ِکنعانی که قدریک نظر اورا ببینی یااباصالح به‌شوقت‌خِضر شدآواره‌عمری‌در بيابانها كه‌مي‌دانست‌تو"ماء مَعيني"یااباصالح نه‌تنهادر زمين‌درآسمانها هم‌دراين‌دوران خدا جُز تو‌ ندارد جانشـيني یااباصالح تو عينِ‌نور و نورِعيني ‌و عين‌الحياة آري تو عين اللّهي و عين اليقيني يااباصالح چه‌میفهمنددنيادوستان دین‌ِحقيقي را؟ تو تنها اصل اصل اصل دینی‌ يااباصالح گزندِ دشمنان بر تو نخواهد داشت تاثیری که تحت‌الحفظ‌خَیر‌ُالحافظینی يااباصالح یهوداز ترس‌تو یک‌لحظه‌آسایش‌نداردچون -كه مي‌داند مُذلّ المُشركيني يااباصالح به‌غیر از بند‌نعلینت ‌دراین‌اوضاع‌وانفسا کسی دارد مگر حبل‌ُالمَتـيني يااباصالح؟ بُریدم‌ رشته ‌امید از مَردُم كه مي‌دانم تو تنـها مَلجأ مُسـتضعفـینی يااباصالح تو تسبيحي و تهليلي و تكبير نماز من تو بر انگشترم نقش نگيني يااباصالح علي اكبر و عبّاس،سلمان،مالکِ اَشتر تو را باشد سپاهي اينچنيني يااباصالح چنان دور تو مي‌گردند مثل روز عاشورا نيفتد بر جبينت تا كه چيني يااباصالح بنازم آن زماني را كه سرگرم تماشايِ هياهـويِ يل اُمّ البنــيني يااباصالح تو تكرار حسيني پس بدون شك لواي توست به دست ماه مقطوع اليميني یااباصالح @raziolhossein
بر عسکری و بر قمر او صلوات بر نرگس و نور بصر او صلوات تا شاد شود حضرت زهرا بفرست بهر فرج گل پسر او صلوات ...... نرجس،خورشید عالمین آوردی بر آل رسول نورعین آوردی زهرا به تو و کودک تو مینازد ابن‌الحسنی مثل حسین آوردی ....... شد مات فرشته از کمال نرگس مبهوت ز شوکت و جلال نرگس تا دید به دامنش گل زهرا را میگفت حکیمه خوش به حال نرگس @raziolhossein
آفرینش از گل نرگس گلستان است امشب آسمان دریا ولی دریای غفران است امشب سامره سرسبزتر از باغ رضوان است امشب گام گامش بوسه گاه حور و غلمان است امشب گوش جانم این شنفته جبرئیل وحی گفته قوموا ای دلهای خفته لاله نرگس شکفته قبله کن بیت الحسن را تا ببینی ذوالمنن را گوش شو تا بشنوی مدّاحی روح الامین را چشم شو تا بنگری آئینه حق الیقین را سرو بستان تمام لاله های باغ دین را طفل دلبند عروس رحمة للعالمین را پای تا سر داور است این یا مگر پیغمبرست این حیدر است این، حیدر است این، یا حسین دیگر است این یا که نرگس در بغل بگرفته چون زهرا حسن را هستی از نور خدا شد نائره با یاد مهدی لحظه‌ها دارند صدها خاطره با یاد مهدی لاله افشانده بتول طاهره با یاد مهدی کعبه می‌گردد بدور سامره با یاد مهدی شاهد مقصود آمد، جودبخش جود آمد حجت معبود آمد، مهدی موعود آمد انجمن انجم شده جوئید ماه انجمن را بوی گل در بوستان می‌آید از پیغام نرگس زنده گردیدند خونین لاله‌ها از نام نرگس حُلّه‌های نور پوشاندند بر اندام نرگس نور مهدی می‌رود بر آسمان از بام نرگس آسمان‌ها چون ستاره، گرد آن دارالزّیاره زائر آن ماه پاره، تا مگر با یک اشاره غرق در موج نگاه خود کند چرخ کهن را تا گل روی حسن را داد با حُسنش طراوت لب گشود و کرد چون جدّش علی قرآن تلاوت محو او شد مست او شد هم ملاحت هم حلاوت لاله را گفتم قضاوت کن قضاوت کن قضاوت سرو دیدی گل فشاند؟ گل سخن بر لب براند؟ نسترن هستی ستاند؟ یاسمن قرآن بخواند من به چشم خویش دیدم گرم قرآن یاسمن را آمد آن شیری که عالم را به بر بگرفته شورش عیسی از گردون سلام آورده و موسی ز طورش یافته داوود عکس خال او را در زبورش انبیا آماده ایثار جان روز ظهورش داغداران بیقرارش بی قراران داغدارش رهسپاران خاکسارش، خاکساران رهسپارش می‌کند دارالسرور خلق این بیت الحزن را ای هزاران آفرین بر حُسن از حُسن آفرینت ای زده گلبوسه وجه الله اعظم بر جبینت ای به گرد شمع رخ پروانه جبرئیل امینت کعبه عمری چشم در راه صدای دل نشینت پر گشا و دلبری کن، رخ نما روشنگری کن سر بر آر و سروری کن، داوری کن داوری کن داوری کن تا بر آری ریشه نخل فتن را رخ نما ای یوسف گم گشتة کنعان کعبه جلوه کن ای آفتاب حُسن از دامان کعبه بازآ تا بازگردانی به پیکر جان کعبه سر برآور تا به سرآید غم هجران کعبه ای خدا پیدا ز ذاتت ای ملک محو صفاتت ای همه حجّاج ماتت کعبه مشتاق صلاتت بر سرم پانه که تقدیم تو سازم جان و تن را آفتاب عالم آرایی نمی‌دانم کجایی دور از مائی و با مائی نمی‌دانم کجایی در دل جمعی و تنهایی نمی‌دانم کجایی پیش من با من هم آوایی نمی‌دانم کجایی تو امام عالمینی، جان جانی عین عینی سامره یا کاظمین، زائر قبر حسینی کعبه را گردم به شوقت یا مزار بوالحسن را ای خزان دین بهار از فیض چشم اشکبارت ای بسان لاله‌ها دل‌های خونین داغدارت ای معطّر آفرینش یاد گلهای بهارت مصلح عالم بیا ای عالمی چشم انتظارت وارث ملک نبوّت سرو بستان مروّت مشعل بزم اخّوت گوهر بحر فتوّت کی شود عدل تو گیرد هم زمین را هم زمن را تا به کی از لاله‌های باغ خون عطر تو بویم؟ تا به کی با اشک هجران گرد غم از رخ بشویم؟ تا به کی در اشک خود گم گردم و روی تو جویم؟ تا به کی نادیده وصف روی زیبای تو گویم؟ ای به خاکت جان فدایی، از تو زیبد مقتدایی تا به کی اشک جدایی؟ بت زند لاف خدایی کن برون از آستین یکباره دست بت شکن را چشم شیعه پر بود از اشک گوهر بار تا کی؟ آه زهرا آید از بین در و دیوار تا کی؟ صوت جدت بر سر نی از لب خونبار تا کی؟ شیعه بر مظلومی اسلام گرید زار تا کی؟ سینه ها را آه تا کی؟ پشت پرده ماه تا کی؟ هجر وجه الله تا کی؟ یوسف اندر چاه تا کی؟ پاک کن از دیدگان «میثمت» اشک مَحَن را @raziolhossein1
امشب حسنات می فرستد… حسنات صدها برکات می فرستد… برکات نذر پسرش، حضرت نرجس خاتون… دارد صلوات می فرستد…صلوات ...... امشب به نگاه خسته جان می آید شوری به تن خسته دلان می آید آورد صبا مژده که ای منتظران الوعده که صاحب الزمان می آید @raziolhossein
گفتم به دل، که وقت نیایش شب دعاست پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست آنجا که هست، آینهٔ شادی و سرور اشراق عشق و عاطفه و جلوه‌گاه نور... آنجا که انبیا همه هستند در طواف آنجا که عشق و عاطفه دارند اعتکاف... آنجا که دیده‌ها، پلی از آب بسته‌اند یعنی دخیل اشک به «سرداب» بسته‌اند... چشم هزار ماه جبین، مشتری اوست نقش نگین وحی، در انگشتری اوست محبوب نازنین سراپردهٔ خداست در کائنات، رحمت گستردهٔ خداست چون روح، در تمامی اعصار جاری است جان جهان، ذخیرهٔ پروردگاری است سنگ بنای کعبه، سیاهی خال اوست وجه خدای جَلَّ جَلالُه جمال اوست جان بی‌فروغ طلعت او جان نمی‌شود او حجت خداست که پنهان نمی‌شود روزی که ظلم پر کند آفاق دهر را احلی من العسل کند این جام زهر را آن روز، روز سلطنت داد و دین رسد یعنی زمین، به ارث به مستضعفین رسد... پر می‌کند ز عدل خود این خاک تیره را آیینهٔ بهشت کند، این جزیره را یوسف به بوی پیرهنش زنده می‌شود دل‌های مرده با سخنش زنده می‌شود... او را بخوان در آینهٔ ندبه و سمات فرزندی از سلالهٔ طاها و محکمات روی لبش تلاوت لبیک دیدنی‌ست آری دعای او به اجابت رسیدنی‌ست احیاگر معالِم دین خداست او شمس‌الضحای روشن و نورالهداست او الهام، کم گرفتی از آن فاطمی‌نَفَس با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس یک‌بار خوانده‌ای، که جوابت نداده‌اند؟ آتش گرفته‌ای تو و آبت نداده‌اند؟ تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع ای دیدگان شب‌زده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»... ای حُسن مطلع همهٔ انتخاب‌ها تو آفتاب حُسنی و ما در حجاب‌ها مضمون بکر و ناب «مناجات جوشنی» فرزند اختران درخشان و روشنی... دیشب به خوابم آمدی ای صبح تابناک خواندم «متی ترانا» گفتم «متی نراک» «یا ایها العزیز» ببین خسته حالی‌ام چشمان پر ستاره و دستان خالی‌ام ماییم آن خسی که به میقات آمدیم شرمنده با «بضاعت مزجات» آمدیم شام فراق سورهٔ والیل خوانده‌ایم یوسف ندیده «اَوفِ لَنا الکَیل» خوانده‌ایم یا ایها العزیز به زیبایی‌ات قسم بر حسن بی‌بدیل و دل‌آرایی‌ات قسم دل‌ها ز نکهت سخنت، زنده می‌شود عالم به بوی پیرهنت، زنده می‌شود صبح وصال تو، شب غم را سحر کند آفاق را نگاه تو زیر و زِبَر کند موسی تویی، مسیح تویی، مکه طور توست شهر مدینه چشم به راه ظهور توست تنها نه از غمت دل یاران گرفته است چشم بقیع تر شده، باران گرفته است شعر «شفق» حدیث زبان دل من است تکرار نام تو ضربان دل من است @raziolhossein
جان و دل حق پرست دارد نرگس با حجت حق نشست دارد نرگس خورشید زمین و آسمان میگردد ماهی که به روی دست دارد نرگس ....... آن شب که گل باغ ولا چیدن داشت گلهای امید و عشق بوییدن داشت وقتی که نظر بر روی مهدی می کرد لبخند امام عسکری دیدن داشت ....... برخیز که حجت خدا می آید رحمت زحریم کبریا می آید در گلشن عسکری گذر کن امشب بوی گل نرگس از فضا می آید @raziolhossein
از سامره جلوه بر رُسُل کرد خدا شب را به سوی بهشت پُل کرد خدا می‌رفت که کفر، باغ را خشک کند از بیت حَسَن دوباره گُل کرد خدا ....... نه نوحی و نه خلیل و نه موسایی نه شیثی و نه شعیب و نه عیسایی من ماه ندیده‌ام شبیهت کامل خورشید ندیده‌ام به این زیبایی ....... یک روز شبیه ابرها گریانم یک روز چنان شکوفه‌ها خندانم دیروز کتیبه‌ی محرم بودم امروز چراغ نیمه‌ی شعبانم ...... از بدر، هنوز هم خبر می‌آید با سیصد و سیزده نفر می‌آید تا پر شود از قسط و عدالت دنیا تیغ دو سر از غلاف در می‌آید @raziolhossein
صبحدم پیک مسيحا دم جانان آمد گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد سحر از پرده نشينان حريم خلوت نغمه برخواست كه شاهنشه خوبان آمد عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد مى ‏كند مرغ سحر زمزمه بر شاخه گل كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق بهر افراشتن پرچم قرآن آمد شهسواريست كه با صولت و بازوى على از پى كشتن كفار به ميدان آمد مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن پى آرامش دلهاى پريشان آمد آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست پى خونخواهى سالار شهيدان آمد در ره زهد و پرستش چو على بن حسين سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم رهبر جامعه بى سر و سامان آمد تا ز ناپاک كند مذهب صادق را پاك مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد همچو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد دردمندان جهان را پى درمان آمد چون رضا تا كه كند از رنگ علوم وارث افسر سلطان خراسان آمد اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد يادگار حسن عسکرى پاك سرشت كه جهان را كند از عدل گلستان آمد قائم آل محمد شه اقليم وجود كه بفرمانده ى عالم امكان آمد طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن پى تبريک چنين شاد و غزلخوان آمد @raziolhossein
در چرخ امامت است اَنجُم مهدی ماه  فلکِ  یُذهِبَ  عنکُم   مهدی تنها  دو نفر شبیه احمد  هستند اول علی اکبراست و دوم مهدی مرحوم ..... شادے و شَعف بہ جاےِ غم مےآید رحمٺ عوضِ ظُلم و ستم مےآید اےڪاش بگویند شب میلادت دارد پسر فاطمہ هم مےآید ...... باران شده و هوای نم نم داریم درد وغم وغصه های مبهم داریم در جشن تولدی که برپا کردیم آقا بخدا فقط تورا کم داریم   @raziolhossein
بهار آمد و عطری به هر دیار زدند به جای‌جایِ زمین نقشی از بهار زدند فرا رسیدن نوروز و موکب گل را به نغمه، جارچیانِ بهار، جار زدند... به هر کجای در آید نسیم، عطرافشان مگر که بر نَفَسش بوی زُلف یار زدند؟ به روی جامۀ سبزی که بر تنش کردند هزار برگ به پیراهن چنار زدند هزارها عَلَم سرخ و زرد و آبیِ گل به این نوید به گلزار و کوهسار زدند... شکوه موکب میلاد حضرت مهدی‌ست که بر زمین و زمان این همه نگار زدند رسید مهدی موعود کز ولادت او به فرق عشق و وفا تاج افتخار زدند... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست :: طلایه‌دار سحرگاه نور می‌آید امير قافلۀ شوق و شور می‌آید... گشوده پنجرۀ نور بر زمین و زمان امام نور که در سال نور می‌آید امام يازدهم را به شادی و تبريک مَلَک ز هر طرفی در حضور می‌آید به منزل دل ویران ما بُوَد نزدیک طنین قافله کز راه دور می‌آید ز شوق تابش این آفتاب آزادی ز ذرّه ذرّه سرود سرور می‌آید پس از سه روز سفر در عوالم ملکوت ز ميهمانی ربِّ غفور می‌آید ز غیب یافته اَلواح مهدویّت را کَلیم عالَم رَجَعت ز طور می‌آید... بُوَد کريم و همين بس کرامتش که مدام از او عنايت و از ما قصور می‌آید عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست :: نظام‌بخش جهان و جهانِ جان، مهدی‌ست امام منتقم و صاحب‌الزمان، مهدی‌ست کسی که عدل علی را به معنی اعلی برای نوع بشر آرَد ارمغان، مهدی‌ست کسی که با کلماتش به ظاهر و باطن کتاب حُسن خدا راست ترجمان، مهدی‌ست کسی که رجعت والای صالحان زمین برای یاری او می‌شود عیان، مهدی‌ست کسی که فیض نگاه ولایتش امروز نگاهدار زمین است و آسمان، مهدی‌ست وجود او همه لطف است و غیبتش همه لطف کمال لطف خدا بر جهانیان مهدی‌ست... کسی که زمزمۀ عاشقانه‌اش آرد نزول بارش رحمت به انس و جان، مهدی‌ست... عصارۀ همه گل‌های احمدی مهدی‌ست گُلِ همیشه بهار محمدی مهدی‌ست... @raziolhossein
سامرا امشب ز شب‌های دگر زیباتری در جلال و در شرف اُمّ القرای دیگری سر به سر لبریز از عطر گل پیغمبری مهدی از تو، تو دل از خلق دو عالم می‌بری هست و بود کبریا را در بغل بگرفته‌ای جان ختم الانبیا را در بغل بگرفته‌ای کعبه را در بر گرفتی، قبلۀ دل‌ها شدی با صفاتر از حرم، خُرّم‌تر از سینا شدی روح‌بخش روح عیسی، طور صد موسی شدی نوربخش چشم خورشید جهان‌آرا شدی مهدی آمد تا جهان را جنّت اعلی کند مهدی آمد تا گره از کار عالم وا کند چشم وا کن نقش جاء الحق به بازویش ببین ذوالفقار حیدری در تیغ ابرویش ببین یک جهان توحید در چشم خداجویش ببین صوت قرآن بشنو و لعل سخن‌گویش ببین اوست آقایی که بر عالم امامت می‌کند قائم است و با قیام خود قیامت می‌کند عاشقان با بذل جان گلبانگ جانان بشنوید بانگ تبریک از خدای حیّ منّان بشنوید ذکر جاء الحق ز نخل و باغ و بستان بشنوید اهل قرآن از زبانش صوت قرآن بشنوید سورۀ قدر از دهان او طنین انداخته شورها در آسمان و در زمین انداخته او چراغ آرزوی دودمان آدم است او نه یک آیت که در معنی کتاب محکم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است او مسیحای عزیز یازده عیسی‌دم است او همه بود و همه هست امام عسکری‌ست همچو قرآن بر سر دست امام عسکری‌ست... ای کویر دل بهار از ابر رحمت‌بار تو ای چراغ آفرینش روشن از رخسار تو آفتاب آورده سر بر سایۀ دیوار تو عید ما یک لحظه، آن هم لحظۀ دیدار تو «یوسف گمگشته» تو، «کنعان» همه عالم، بیا ای یگانه منجی ذرّیۀ آدم بیا آفتاب کعبه! کعبه بی‌قرارت تا به کی؟ باغبانا! تشنه گل‌های بهارت تا به کی؟ چشم مظلومان عالم اشک‌بارت تا به کی؟ پرچم ثاراللَّهی چشم انتظارت تا به کی؟ کی شود عدل تو در کلّ زمین کامل شود؟ با ظهورت آیۀ اکمال دین کامل شود ای خدا را دست و بازو! دست بر شمشیر کن آیۀ فتحاً مبین را بر همه تفسیر کن آفرینش را پر از گل‌واژۀ تکبیر کن کلّ عالم را به تیغ عدل خود تسخیر کن ای خدا را دست قدرت! ای علی را نور عین! تا به کی فریاد ما اَین الحسن اَین الحسین؟... @raziolhossein
الا که روی تو ما را بهار زیبایی است بهشت چهره ات آئینۀ تماشایی است شکفتن تو خبر داد ای گل نرگس جهان ز یمن قدومت بهشت  زیبایی است ز شوق دیدن تو ای ستاره ی سحری فضای سامره غرق سرور و شیدایی است شعاع حُسن تو از کهکشان گذشته وباز جمال مهر منیرت در عالم آرایی است به قامتت که نظر کرد آسمان می دید که سرو قامت تو در کمال رعنایی است فرشتگان به نثارت گلاب و گل پاشند سپهر غرق تماشای این پذیرایی است صدا زدند که طاووس جنت آمده است طنین نام تو در این سپهر مینایی است به آیه آیه ی نام مقدست سوگند نگاه مرحمت تو دم مسیحایی است محیط جود تو بحری است بی کران ما  را هر آن که قطره ی لطف تو گشت دریایی است خدا کند که به چشمم رسد غبار رهت که خاک مقدم تو توتیای بینایی است هزار شکر خدا را به گلشن دل ما نهال مهر و ولای تو در شکوفایی است چه می شود که بیایی سپیده سربزند که شام تار فراقت همیشه یلدایی است مگر به خواب بچینم گلی ز  گلزارت خیال وصل تو ای گل بهشت رؤیایی است مرا به نیم نگاهی تو بنده ی خود کن که بندگیت مرا رتبه ای  ز مولایی است شعور شعر «وفایی» به شور آمد وگفت نگاه ذرّه به این آفتاب دانایی است @raziolhossein