💠حاج حسین یکتا:
🌷بچه ها !
آقا الان اعلام #جهاد کردن
اعلام حالت جنگی کردن،
پس👈 ما باید آرایش جنگی بگیریم بچه ها!!
آرایش جنگی در
رفتارمون ،
کردارمون ،
در نوع نگاهمون به زندگی.
🌷چند وقتِ دارم به این فکر میکنم بچه ها که ما مشکلمون تو این جهاد کجاست؟؟!
مشکل ما الان داشتن یک عده آدم پا به کار؛
محکم
مومن
معتقد
بصیر
فهیم
دست از #دنیا کشیده!
هم عهد و پیمان شده،صیغه برادری خونده...
صبح به صبح یک دعای #عهد!
محکم و واقعی با #امام_زمان عهد بسته
پا به رکاب،
تَرک زینِ اسب #ولایت ،
آماده #عملیات!!
شمشیر در دست ،
بیدار ،
آگاه ،
هوشیار!
فقط بگه به کجا بزنم؟!
کمتر از اینم اصلا محال!!
اشکال ما الان👈 نداشتن این جنس آدمِ...!!!
@refigh_shahid1🌹
قهرمانی دیگر از شهر #فسا ، در شهریور سال ۱۳۳۵ دیده ب جهان گشود. قهرمان قصه ی ما هر قدر بزرگتر میشد ذات پاکش بیشتر مشهود میگشت.
.
دفتر زندگیاش را که ورق میزنیم، مظهری از #انسانیت را به عین میبینیم.
#محمود_ستوده ، چون سایر #شهدا، مخلص خدای خویش بود.
شخصی پرشور، مهربان، متدین و #عاشــــق اهل ولایت
مردی #نکونام، که تا کنون هر چه را در وصفش شنیدهام جز به خوبی و نکویی نبوده.
به گفته مسئولین مافوق #شهید_ستوده؛ بینش عمیق فکری، استعداد مناسب #نظامی، سرعت عمل و #اخلاق حسنه شهید، از وی شخصیتی قوی و موثر ساخت و جوهره وجودیاش را به زیبایی شکوفا کرد.
به صفحهی #نبرد حق علیه #باطل در #زندگی شهید که میرسیم، به روشنی میشود دید که چقدر سلحشورانه در عملیات و نبردها شرکت داشتند و به دلیل همین رشادتها و استعداد درخشان و خلوص، به سِمَت جانشین #فرمانده تیپ المهدی(عج) منصوب شدند.
با این حال همچون گذشته با وجود #مشکلات زیاد و گرفتاریهای #خانوادگی، جنگ را در رأس امور خود قرار داد و با همین انگیزه هرگز #جبهه را ترک نکرد.
.
و سرانجام #قهرمان ما، در #تاریخ ۲۵اسفند۱۳۶۳ بر اثر برخورد مستقیم گلوله تانک به سنگر #هدایت #عملیات، مورد اصابت قرار گرفت و با پیکری خونین به خیل شهیدان #دفاع_مقدس پیوست و به وصال جانان دست یافت و #عاشقانه به آرزوی دیرینه خود رسید.
#آری درست است که میگویند هرکه خدا را شناخت، عاشقش میشود و #پرواز عاشقان به سوی محبوب آسمانیشان چه زیباست.
#مبارک باشد چنین پروازی
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
سالروز شهادت #شهید #محمود_ستوده
دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد.
پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار. سوار تاکسی شدم و آدرس #امامزاده_علی_بن_جعفر را به راننده دادم .
آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.
فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.
ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.
شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.
مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»
آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.
به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد .
#نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و #گریه هایش در #مناجات باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا #خدا او را خرید .
لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای برایش، چشمانم خیس از #اشکِ حسرت، و صدای #اذانی که مرا به خود آورد...
و خدایی که در این #نزدیکی است...
#شهید #مهدی_زین_الدین
✍️نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
📅تاریخ تولد: ۱۳۳۸.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت
🗺محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
@refigh_shahid1