🔻نمونه روایت های تمدنی رهبری از تاریخ دفاع مقدس(6)
🔺هماهنگی شوروی و آمریکا در حمایت از عراق و کمک نکردن به ایران
در دفاع مقدس، حادثهای که اتفاق افتاد، چه بود؟ یکوقت بین دو کشور- حالا همسایه یا غیر همسایه- جنگی اتفاق میافتد، این یک طور است؛ یکوقت هم یک اتحاد نانوشته و اعلامنشده و بعضاً اعلامشده از سوی همهی قدرتهای بینالمللی- قدرتهای حاضر در جهان- علیه یک نقطه و یک کانون و یک مرکز است؛ این دو باهم فرق دارند. این جنگ، با آن جنگ تفاوت دارد. جنگ ما، از نوع دوم بود؛ یعنی همهی کانونهای قدرت بینالمللی- قدرت نظامی و سیاسی و پولی و امنیتی و غیره- متفقالقول و متحد العمل بر سر ایران ریختند؛ جنگ احزاب به معنای واقعی کلمه؛ یعنی همهی احزاب قدرت دنیا و باندها و مجموعههای قدرت، بر سر ایران ریختند. چرا؟ آن یک تحلیل سیاسی دارد؛ به هر دلیل. یعنی شوروی و امریکا با همهی اختلافاتشان، در این قضیه هماهنگی داشتند. همین سنگرها و پنجضلعیهایی که آقایان اشاره کردند، تاکتیکهای شوروی بود که به عراقیها منتقل شده بود. شماها که دستتان توی کار جنگ بوده، اینها را میدانید و مطلعید. هواپیمای غربی و شرقی، موشک غربی و شرقی، توپخانهی غربی و شرقی، تانک پیشرفتهی غربی و شرقی و انواع مهماتهای غربی و شرقی، به وسیلهی رژیم بعثی عراق، علیه ما به کار رفت؛ یعنی همه به آن کمک میکردند.
بعد از اینکه جنگ تمام شده بود - به نظرم آخر سال ۶۷ بود - در سفری که بنده - آنوقت رئیسجمهور بودم - و مسئولان به یوگسلاوی سابق - که از هم پاشید و یکی از مراکز مهم پشتیبانی عراق بود - داشتیم، پس از یک مذاکرهی طولانی و مفصل، حاضر نشد حتّی تانگش را به ما بفروشد! در حالی که هر وقت عراقیها در جبهه کم میآوردند، بلافاصله انواع و اقسام تانگهای شرقی و غربی برایشان میآمد؛ وقتی یک تانگشان ضربت میخورد، معطّلش نمیشدند، جرثقیل را میآوردند و آن را به داخل هور یا رودخانه پرتاب میکردند و از دُوْر خارجش میکردند؛ برایشان اهمیتی نداشت. حالا بچههای ما با چه زحمتی این تانگهای غنیمتی را گیر میآوردند، وصلهپینه میکردند و استفاده میکردند. یعنی از امکانات جنگی - انواع و اقسام مهمات و ابزار - از تاکتیک، از اطلاعات فضایی، از همهی انواع پشتیبانیها - پول، پشتیبانی سیاسی و غیره - در اختیار یک طرف جنگ بود - که رژیم بعثی بود - و همه در آنجا متمرکز شده بودند؛ یک طرف هم جمهوری اسلامی به تنهایی - تنهاییِ واقعی - بود.۱۳۸۵/۰۷/۲۹
▪️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔻نمونه روایت های تمدنی رهبری از تاریخ دفاع مقدس(7)
🔺کمک تمام قدرتهای دنیا به عراق در جنگ تحمیلی
[رژیم عراق به هنگام حمله به مرزهای ایران با خود فكر كرده بودند] در دنیا انقلاب طرفداری ندارد. یك طرف امریكا بود، دشمنِ پر از حقد و كینه علیه انقلاب- چون انقلاب سلطهی امریكا را بر این كشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و كینهی بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یك طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت كه در دهها مسئله باهم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یكدیگر اتّحاد كلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همهی وجود كمك و از آن دفاع میكردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق كمك كردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانك دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیكوپتر دادند، موشك دادند. اروپای شرقی نیز كه آن روز زیر سیطرهی حكومت شوروی و وابستهی به آن بود، هرچه عراق میخواست، به او داد. بنابراین یك طرف عراق بود با حمایت امریكا و شوروی و ناتو و ورشو- كه همان پیمان اروپای شرقی و كشورهای بلوككمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه كه پول و سلاح و امكانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بیدریغ در اختیار او قرار میدادند؛ یك طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود.
امریكا با این نظام بد بود و برای اینكه این نظام از بین برود، لحظهشماری میكرد. شوروی هم با این نظام بد بود؛ اروپاییها هم با آن هیچگونه رابطهای نداشتند و هیچ دلسوزیای برای آن نمیكردند؛ دولتهای مرتجع هم به گونهی دیگر. امكانات مالی كشور، بسیار ضعیف؛ نیروهای مسلّح، نامنسجم؛ وسایل نظامی، بعضی كهنه و فرسوده و بعضی منتظر قطعهای بود كه به ما نمیفروختند. هواپیما داشتیم، قطعه نداشت؛ تانك داشتیم، قطعه نداشت و دنیا به ما نمیفروخت؛ در داخل هم از این وسایل هیچچیز تولید نمیشد.۱۳۸۱/۰۳/۰۱
▪️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔻نمونه روایت های تمدنی رهبری از تاریخ دفاع مقدس(8)
🔺ایجاد ذلت و سرافکندگی برای ملت ایران در قرارداد تركمانچای
جنگ، یكی از محیطترین حوادث برای یك ملت است. ما همگی این را با وجود خودمان، با گوشت و پوست و احساس و ادراك خودمان مشاهده كردیم. این نیست كه فقط در تاریخ چیزی خوانده، یا به آمارها مراجعه كرده باشیم. لیكن نكتهی مهم این است كه ملتها میتوانند این حادثهی پُرخسارت را به یك فرصت و به یك سرمایه تبدیل كنند. میدانید؛ خسارت جنگ هم فقط این نیست كه عزیزان ملت به كام مرگ كشانده میشوند یا ویرانیهایی به بار میآید و سرمایههایی بر باد میرود. اگر در جنگی عزم ملی و خردمندی سردمداران كشور به كمك كشور نیاید، آن سرافكندگی و ذلّت و هزیمت معنویای كه بر دوش آن ملت سنگینی خواهد كرد، شاید از همهی این خسارتها بالاتر است
امروز بیش از صد و پنجاه سال و نزدیك به دویست سال از قرارداد ننگین تركمانچای میگذرد. هر ایرانی كه آن تاریخ را بخواند، بعد از گذشت نزدیك به دو قرن، در روح خود احساس شرمساری، حقارت و شكست میكند و از خود میپرسد: چطور در حادثهای به آن عظمت، سردمداران كشور قادر نشدند عزم ملی و سرمایههای مادّی و معنوی كشور را به كمك هویّت ملی این كشور به میدان بیاورند؟! لشكر مهاجم دشمن تا قلب كشور آمد؛ بعد با التماس و درخواست و پیشكش دادن و وساطت دشمنانِ دوستنما و خسارتهای فراوان ملی و آن اهانتهایی كه به ملت ایران شد، قبول كرد كه قدری عقب بنشیند، درحالیكه هفده شهر قفقاز را از ایران گرفته و كشور را از بخشی از پارهی تن خودش محروم كرده بود! امروز هم كه شما این حادثه را در ذهن خودتان یا در كتاب تاریخ مرور كنید و ببینید بر ملت ایران در آن حادثهی تلخ چه گذشت، احساس خجلت و احساس سرافكندگی و ذلّت میكنید. همینطور شبیه این، در حوادث جنگ بینالملل دوم، همین شهر تهران محل خودنمایی و پُز دادن افسران كشورهای مختلف شد كه در خیابانها راه بروند، به ایرانی با چشم تحقیر نگاه كنند، از او كار بكشند، به او اهانت و به نوامیس او تجاوز كنند. این یك نوع بود، آن نوع دیگری بود. اینها نشانهی یك خسارت بزرگ برای یك ملت در یك جنگ است.
در جنگی كه در سال ۱۳۵۹ در این كشور رخ داد، همهی این حوادث ممكن بود. آنهایی كه میخواستند قطعهای از خاك ایران را از ایران جدا كنند، هدفشان فقط این نبود كه ایران را از آنچه كه هست، قدری كوچكتر كنند. هدف این بود كه این ملت را برای قرنها - حداقل یك قرن، دو قرن - با احساس حقارت سرِ جای خود بنشانند. و در مردمی كه جرأت كرده بودند مقابل امپراتوری عظیم استكبار جهانی قیام كنند؛ برخلاف همهی عرفهای بینالمللی، یك حكومت صددرصد مردمی را كه به هیچ قدرتی در دنیا باج نمیدهد، سر كار بیاورند، روحیهی شجاعت و خودباوری را بمیرانند. آنچه كه برای آنها غایت مطلوب بود، این بود.۱۳۷۹/۰۷/۰۶
▪️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔘جزئیات حیرت آور
▫️روایتگری مردمی یعنی بیان جزئیات حیرت آور یعنی روایت اتفاقات جزئی مردمی در نسبت با ارمان های بزرگ یک ملت ، جزئیات:اتفاقات به ظاهر کوچک مردمی و حیرت آور بودن ان در نسبت با اهداف بلند تمدنی همین مردم است و چقدر این داستان شبیه پیرزنی است که با کلاف نخ میخواست بزرگی مثل یوسف را بخرد تا نام او را جزء خریدارن یوسف ثبت کنند از این رو ترکیب این اتفاق کوچک و جزئی با پیوند نیت بزرگ پیرزن آن را به سرگذشتی بزرگ تبدیل کرد .
ما نیز باید با رجوع به مردم روایت مردمی از اتفاقات کوچک و در عین حال بزرگ دفاع مقدس را اخذ و آن را به اشتراک دیگران بگذاریم تا یک گفتمان عمومی یک فرهنگ عمومی شکل گیرد.
تعبیر عظیم رهبری از جزئیات حیرت آور ناظر به تلفیق مردمی بودن در عین قدرت آرمان خواهی همین مردم است . ترکیب به ظاهر متناقض نما ولی شدنی بین جزئیات حیرت آور
سوال اصلی اینجاست که این چه جزئست که شگفت انگیز است چگونه یک جزء میتوان حیرت آور باشد و این دو چگونه ترکیب میشوند چگونه محقق می شود چگونه یک جزء میتواند بزرگ باشد و بزرگ دیده شود
این همان روایت کوچک مردمی در نسبت با ارمان ها با نیت ها بزرگ تمدنی آنهاست این همانیست که در دفاع مقدس شکل گرفت و دفاع مقدس پر از اتفاقات جزئست که در حرکت آرمانی در حرکت تمدنی بزرگ و بزرگ شد .
ما الان نیازمند اینگونه از روایتگری در نسبت مردم و آرمانها هستیم . مردمی که با کارهای به ظاهر کوچک ولی با نیت های بزرگ تمدنی توانستند حماسه مثل دفاع مقدس را رقم بزنند. توانستند نقطه عطف بزرگی در تاریخ اسلام ایجاد کنند توانستند در مقابل همه شرق و غرب ایستادگی کنند نه فقط ازیک سرزمین که از هویت اسلامی خود دفاع کنند و این وعده خداوند است به ملتی که برای خدا خالصانه استقامت کند (قالَ الَّذينَ يَظُنّونَ أَنَّهُم مُلاقُو اللَّهِ كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ) که («چه بسیار گروههای کوچکی که به فرمان خدا، بر گروههای عظیمی پیروز شدند!» و خداوند، با صابران و استقامتکنندگان) است.) این همان جزئیات حیرت آوری دفاع مقدس است که چگونه یک ملت با نیت قوی توانست جلوی همه استکبار جهانی بایستد و این همان معنای تعبیر بلند رهبری در ضرروت بهره مندی از این «تابلوی عظیم دفاع مقدس»است تابلوی پر از جزئیات حیرت آور و ما راویان این جزئیات حیرت آور هستیم
▫️مقام معظم رهبری(دامه ظله)
اگر جوانب مختلف و معنادار آن مقطع اساسی و عوامل پیروزی ملت در جنگ تحمیلی به نسلهای پی در پی جوان شناسانده شود، کارهای بزرگ کشور به پیش خواهد رفت که در این زمینه خیلی کار شده اما برای تبیین ظرافتها و جزئیات حیرتآور دفاع مقدس، کارها باید صد برابر شود.
اگر نسلهای پیدرپی ما جوانب مهم و معنادار دفاع مقدس را بشناسد و بدانند ملت ایران چطور توانست به سکوی پیروزی برسد و در آنجا با قدرت و سربلندی بایستد، در این شناخت درسهای بزرگی وجود دارد و کارهای بزرگی پیش میرود.ما نتوانستیم تاکنون جزئیات این تابلوی عظیم [دفاع مقدس] و پرنقش و نگار را بشناسیم و بشناسانیم.۱۴۰۲/۰۶/۲۹
▫️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔰قدرت جهاد
بالاترین و بزرگترین دستاورد اتفاقات طوفان الاقصی بازگشت قدرت مجاهدت و مقاومت به دنیای اسلامی بود، بازگشت قدرت مفهوم «کلیدی» و «سرنوشت ساز» جهاد به عنوان سرتیتر مفاهیم اسلامی برای رهایی از این سرافکندگی تاریخی جهان اسلام
🔸روایت شگفت انگیز مقام معظم رهبری(دامه ظله) از چگونگی دسیسه شوم دشمن برای جلوگیری از پیشرفت و گسترش روز افزون جهان اسلام با شبهه افکنی های پی در پی خود با مفهوم جهاد خواندی است اینکه با قدرت تبلیغاتی خود چگونه توانستن مفهوم بلند و کلیدی جهاد را به حاشیه برانند و این مصیبت بزرگ را در حرکت تکاملی جهان اسلام پیش آورد.
چگونه این قدرت راهبردی جهان اسلام از او گرفته شد و مسیر رو به زوال و ذلت را با اجبار پیمودن و انقلاب توانست حیات دوباره به مفهوم جهاد ببخشد و عزت را به جامعه اسلامی برگرداند
از این رو بالاترین دستاورد تمدنی شهید در چگونگی شکل گیری و مراقبت و پیشرفت انقلاب ترویج قدرت مقاومت با درک عظمت مفهوم جهاد است. «شهید احیاگر جهاد در دنیای اسلامی است» انجا که یک گروه مقاومت گوچک تمام نظام پوشالی و قدرت اطلاعاتی غرب را با جلوداری اسرائیل زیر سوال می برد انجا که شهادت و جهاد میتواند قدرت پنهان اسلام را آشکار کند و عزت را به ارمغان آورد و این نیست بجز قدرت جهاد در نظام مفاهیم بلند دینی و تجلی کارامدی آن در دفاع مقدس
🔹مقام معظم رهبری(دامه ظله)
«واللَّه اللَّه فی الجهاد باموالکم و انفسکم و السنتکم فی سبیلاللَّه.»(۱) یعنی اللَّه اللَّه در جهاد. مبادا جهاد در راه خدا را با مال و جان و زبانْ ترک کنید. این جهاد، همان جهادی است که امّت اسلامی تا آن را داشت، ملت نمونهی دنیا بود و وقتی آن را از دست داد، ذلیل شد. نویسندگان مسیحی که در انجیلشان از قول مسیح نقل کردهاند که «اگر کسی به این طرف صورتت سیلی زد، آن طرف را جلو بیار»، یعنی که «ما اصلاً اهل جنگ نیستیم و اهل صلح و سازش مطلق و مهربانی هستیم» اینها شعارهایشان است. هنوز هم میگویند. هنوز هم از رو نرفتهاند شروع کردند به مسلمانان طعنزدن که «شما اهل جهادید. شما اهل جنگید. شما اهل شمشیرید. شما اهل خونریزی هستید.» آنقدر گفتند و گفتند که مسلمانان را از رو بردند! آنوقت نویسندگان و دانشمندان مسلمان گفتند که «ما جهاد نداریم! در حقیقت جهاد ما، دفاع است!» خدای متعال میگوید: «جهاد کن!» دانشمند مسلمان میگوید: «جهاد، دفاع است!» خدا میگوید: «...اذا لقیتم الذین کفروا زحفاً فلا تولوهم الادبار.»(۲)؛ به اینها پشت نکنید. با اینها مقاتله کنید: «قاتلوا الذین یلونکم من الکفار.»(۳) نویسندهی مسلمان میگوید: «جهاد فیسبیلاللَّه، جهاد نیست. تهاجمی نیست؛ تدافعی است!» این همه، عکسالعمل تبلیغات مسیحیان است که از بس اسم «صلح و سازش» را آوردند و گفتند «جنگ و شمشیرکشی بد است و به کسی حمله نکنید»، مسلمانان اهل جهاد و عزّتمند از جهاد را خانهنشین کردند. آنوقت خودِ آن آقایانِ اهل صلح، هرجا توانستند دمار از روزگار مسلمانان درآوردند! کسانی که امروز در بوسنی هرزگوین و در حرم ابراهیمی مسجد خلیل الرّحمن در فلسطین اشغالی، به کشتار مسلمانان کمر بستهاند، همانها هستند که از امریکا و اروپا آمدند. همین اروپاییها و امریکاییها و غربیهایی هستند که یک عمر با مسلمانان سروکلّه زدند که «شما اهل جهادید. جهاد بد است.» آنوقت از جنگهای صلیبی به این طرف، مسیحیان به یک نحو، آنهای دیگر هم نحوی، هرچه توانستند با مسلمانان مبارزه کردند و جنگیدند و کشتند.
داستان این وقایع را ما نباید اینجا بگوییم. خلاصه، داستان عجیبی است! کسی که تاریخ بخواند و کسی که تاریخ را بداند، از شرح چنین وقایعی خون میگرید. هم به خاطر ظلمها، هم به خاطر دو روییها. این همه دم از صلح بزنند و این همه شمشیر و خنجر پنهان و آشکار داشته باشند؟!
جهاد با همان شکل اسلامیاش که البته حدودی دارد ظلم نیست. در جهاد، تعدّی و تجاوز به حقوق انسانها نیست. در جهاد، بهانهگیری و کشتن این و آن نیست. در جهاد، از بین بردن هرکسی که مسلمان نیست دیده نمیشود. جهاد، یک حکم الهی است که بسیار هم با عظمت است. اگر جهاد باشد، ملتها سربلند خواهند شد.۱۳۷۲/۱۲/۱۳
▫️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔘مهمترین کارایی جهاد در گام نخست حفظ دستاوردها سپس حرکت تهاجمی برای ارتقا همان دستاوردهاست با به حاشیه راندن جهاد توسط هجمه تبلیغاتی دشمن هم دستاوردها هم ارتقا آنها دچار کندی ، توقف و در نهایت عقب گرد میشود هر ان چیزی که دنیایی اسلام قرنهاست با آن روبروست تا آنجا که تبدیل شدن به گاو های شیر ده، این سرنوشت ذلت بار برای کسانی است که جهاد را فراموش کردند و انقلاب سرآغاز بازگشت جهاد و حرکت غزتمندانه اسلام در معادلات جهانیست
▫️https://eitaa.com/tahavol_revay
🔸جزئیات حیرت آور (2)
روایتگری مردمی یعنی بیان کارهای کوچک که ضرب در نیت بلند مردم شده و ماحصل آن منجر به اتفاقات غیر قابل باور شده است ، دفاع مقدس مملو ازاین کارهای کوچک بزرگ است که چگونه یک گروه کوچک توانسته در برابر همه هیمنه پوشالی استکبار جهانی از غرب تا شرق بیاستد و انها را شکست دهد که کار اندک اگر با نیت درست و خالص باشد کوچک نیست که بزرگ است
راه کشف این گنجینه بزرگ نیز در زیست همواره و همیشگی با مردم است در مراجعه به مردم است چرا که این گنج بزرگ در دست کسانی ست که انقلاب کردند برای انقلاب عزیزترین کسان خود را فدا کردند انقلاب بانان ما مردم هستند راه دسترسی به این گنجینه در همراهی با مردم انقلابی است.
🔹 تَصَدَّقْ بِالشَّيءِ و إن قَلَّ، فإنَّ كُلَّ شَيءٍ يُرادُ بِهِ اللَّهُ و إن قلَّ ـ بَعدَ أن تَصدُقُ النِّيَّةُ فيهِ ـ عَظيمٌ. [وسائل الشيعة، ج۱، ص، ۱۱۵۳.]
صدقه دهيد هر چند اندک باشد؛ زيرا هر چيزى كه براى خدا باشد، گرچه اندک ـ اگر با نيّت درست و خالص صورت گيرد ـ بزرگ است.
وَ قَالَ امیر المومنین (عليه السلام): افْعَلُوا الْخَيْرَ وَ لَا تَحْقِرُوا مِنْهُ شَيْئاً، فَإِنَّ صَغِيرَهُ كَبِيرٌ وَ قَلِيلَهُ كَثِيرٌ...(حکمت422 نهج البلاغه)
و فرمود (ع): كار نيك را به جاى بياوريد و آن خرد مشماريد، زيرا، كار نيك، هر چند، در نظر خرد آيد، بزرگ باشد و هر چند، اندك نمايد، بسيار باشد.
▫️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
تحول در روایتگری قسمت 5.mp3
9.5M
🔹مطلوب همگانی از روایتگری
🔸قدرت حجیت و سندیت روایتگری در بعد اجتماعی
🔸هماهنگی معنای قول در دین با روایتگری به معنای عام
#روایتگری
#تحول
#راوی
🔹@revayat_bartar
🔸روایـــت بـــــرتـــر
تحول در روایتگری قسمت 6.mp3
11.86M
🔸مطلوب روایتگری در دین
🔹مطلوب روایتگری در هماهنگی تام از قول امام نسبت به اتفاقات
🔹نسبت روایتگری ما با روایتگری امام از حوادث و رویدادهای عالم
#روایتگری
#تحول
#راوی
🔹@revayat_bartar
🔸روایـــت بـــــرتـــر
🔸مسیر پیشرفت و مفهوم کلیدی جهاد
🔹مسیر پیشرفت انقلاب جز با زنده کردن مفهوم جهاد درجامعه ممکن نیست اینکه مقام معظم رهبری بارها و بارها تنها راهبرد عبور از مشکلات و رسیدن به قله را جهاد میدانند بخاطر قدرت استراتژیک این مفهوم در رشد یک جامعه است
مدیریت جهادی ،جهاد تبین ، اقتصاد مقاومتی ، جهاد علمی و.. ... کلید واژه های رهبری در چگونگی عبور از مشکلات و رسیدن به اهداف بالای انقلاب است .
راوی احیاگر این مفهوم سرنوشت ساز در جامعه و جهان است جهاد «تنها» راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است
🔹مقام معظم رهبری(دامه ظله)
اینجور نیست که اگر در راه خدا مجاهدت کنید، فقط خدای متعال بهشت به شما بدهد! نه، فقط ثواب آخرت نیست، ثواب دنیا هم هست. ثواب دنیا چیست؟ ثواب دنیا عزّت است، اقتدار است، پیشرفت است.۱۳۹۶/۰۹/۰۱
▫️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔹خداوند وعده پیروزیِ بدون حرکت به هیچکس نداده است
(مقام معظم رهبری دامه ظله)
البته پیروزی، بدون مجاهدت، بدون حرکت، بدون خطرپذیری، امکان ندارد. خدای متعال وعدهی پیروزیِ بدون حرکت به هیچ کس نداده است. صِرف مؤمن بودن هم کافی نیست؛ مجاهدت لازم است، صبر لازم است؛ «و لنصبرنّ علی ما ءاذیتمونا» (۱) - این حرف پیغمبران است به مخالفانشان - ما ایستادگی میکنیم. پیغمبران ایستادگی کردند. امروز منطق پیغمبران با آن همه سرکوبی که علیه آنها انجام گرفته است، منطق همهگیر دنیاست. حرف پیغمبران پیش رفت، منطق فرعونیان پیش نرفت. این حرکت و این جهتگیری، روزبهروز هم بیشتر خواهد شد. صبر لازم است، ایستادگی لازم است. ملت ما این ایستادگی را از خود نشان داد.۱۳۹۱/۰۳/۲۹(بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی)
▫️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
🔹روایتگری ترکیبی
🔸 در بیان رهبری حوادث و فتنه های امروز ما محصول جنگ ترکیبی دشمن است مهمترین ویژگی جنگ ترکیبی قدرت پیچیدگی حوادث بخاطر حجم بالای متغیرها در عین سرعت جابجایی بالای آنهاست به گونه ای که تشخیص مسائل برای مواجه درست را سخت میکند به همین میزان روایت درست یا به عبارت دقیق تبین مساله برای عموم را بسیار دشوار میکند
🔸روایتگری ترکیبی با استفاده از گروه های تخصصی متعهد به دست میاید تجمیع هماهنگ داده ها همراه با تحلیل های عمیق از مسائل در این گروه های تخصصی شکلی از "روایتگری فرا تخصصی" را ایجاد میکند
🔸بر خلاف روایتگری تخصصی که نگاهی تک بعدی به مسایل و مشکلات را ایجاد میکند ، روایتگری فرا تخصصی محصول نگاه کل گرایانه در ترکیب هماهنگ همه عناصر مرتبط است
مهمترین نمونه جنگ ترکیبی به فتنه ای دشمن در سالهای اخیر بر میگردد که رهبری دست به تحسین ان زدند در این حادثه همه عناصر( منغییرهای) اصلی فتنه سازی یعنی عناصر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی اجتماعی ،رسانه ای، نظامی و... به شکل هماهنگ و با سرعت بالا تغییر میکرد به گونه ای که مواجه با آن را به خاطر پیچیدگی و سرعت بالای تغییرات سخت کرده بود به گونه ای که فرصت کم باسخ به شبهات بخاطر سرعت و حجم بالای شبهات در فضای مجازی یا اتفاقات امنیتی با سرعت بالای کشته سازی یا سیر صعودی ارز در فشار اقتصادی و... تقابل متوازن را سخت کرده بود
🔸لذا روایت صحیح از آن نیازمند شکل گیری گروه های تخصصی با موضوعات درگیر برای نیل به تحلیل درست برای تبین مسال جهت آگاهی بخش جامعه است تا روایت اول و درست از آن ما باشد
▪️مقام معظم رهبری(دامه ظله)
[اغتشاشات ۱۴۰۱] صرفاً یک اغتشاش خیابانی نبود؛ [پشت] این، برنامههای خیلی عمیقتری بود. دشمن یک جنگ ترکیبی را شروع کرد؛ یک جنگ ترکیبی؛ این را بنده از روی اطّلاع به شما عرض میکنم. دشمن یعنی آمریکا، اسرائیل، بعضی از قدرتهای اروپاییِ موذی و خبیث، بعضی از گروهها و گروهکها، همهی امکاناتشان را وارد میدان کردند. همهی امکانات یعنی چه؟ یعنی دستگاههای اطّلاعاتیشان را، دستگاههای رسانهایشان را، ظرفیّت فضای مجازیشان را، استفاده از تجربههای گذشتهشان را. خب اینها در ایران تجربه دارند؛ از سال ۷۸ تجربه دارند، از ۸۸ تجربه دارند، از سالهای بعدی تجربه دارند، آنجاها شکست خوردند، از آن تجربهها استفاده میکنند؛ آن تجربهها را هم به میدان آوردند. در کشورهای دیگر هم این کارها را کردهاند، یک ضربههایی خوردهاند، یک موفّقیّتهایی پیدا کردهاند، از آن تجربهها هم استفاده میکنند. دشمن همهی این ظرفیّتها را در این چند هفته وارد میدان کرد برای اینکه بتواند بر ملّت ایران فائق بیاید... که به معنای واقعی کلمه، ملّت توی دهنشان زد؛ ملّت ایران به معنای واقعی کلمه ناکامشان کرد.۱۴۰۱/۰۸/۱۱
▫️https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
◾️مقام معظم رهبری دامه ظله
در جنگ ترکیبی، دشمن از رسانه استفاده میکند، از عامل فرهنگی استفاده میکند، از عامل امنیّتی استفاده میکند، از نفوذ استفاده میکند، از عامل اقتصادی استفاده میکند؛ از همهی این عوامل استفاده میکند برای اینکه ملّت را در محاصره قرار بدهد، برای اینکه ملّت را دچار یأس کند، ملّت را از نیروی خودش غافل کند. سعی میکنند ملّت را از راههای اطّلاعرسانی جدا کنند. خب، ما وسایل اطّلاعرسانی به مردم را داریم؛ اینها را بدبین میکنند: به رادیوتلویزیون گوش ندهید، خبرهایش خلاف واقع است؛ به گزارش مسئولین توجّه نکنید، گزارششان خلاف واقع است؛ به حرفهای رهبری گوش نکنید، حرفهای رهبری تکراری است؛ تکراری است؟ سالها است که جبههی دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو در بیاوریم، رهبری در مقابل میگوید «غلط میکنید»؛ این تکرار نیست؛ این استقامت است. خدای متعال به ما دستور داده است ــ دستور به پیغمبر دستور به همه است، دستور به ما است ــ که «فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک»؛(۱) این استقامت است، این سخنِ حق را در دل نگه داشتن و حفظ کردن و پای آن ایستادن است؛ این تکرار نیست.۱۴۰۲/۰۱/۰۱
بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی
◾️مردمی سازی فرهنگ جهاد
🔹مقام معظم رهبری(دامه ظله)
در دفاع مقدّس برای حضور مردمی یک مدلسازی جدیدی انجام گرفت. نحوهی حضور مردمی یک نحوهی شگفتآوری است و بر اساس این حضور، بُروز استعدادها [است] که حالا من مختصری دربارهی هر کدام از اینها عرض میکنم.
اوّلاً همهی آحاد ملّت ایران، آنهایی که مایل بودند در این عرصه شرکت کنند، هر که بود، هر چه بود، توانست در یک شبکهی زنده، کارآمد، داوطلبانه و پُرشور جای خودش را پیدا کند. فرض بفرمایید یک رزمندهی سیزده چهارده ساله که حالا مثلاً با دستکاری در شناسنامه موفّق شده بود خودش را به جبهه برساند، جایش مشخّص بود؛ یعنی میتوانست جای خود را پیدا کند، بیکار نمانَد؛ فرض بفرمایید که آب بیاورد، خبر ببرد، پیامرسان باشد و از این قبیل کارها. یک پیرمرد هفتادساله هم که میرفت جبهه، او هم همین جور؛ او هم میتوانست کار خودش را پیدا کند. توقّعی که از یک پیرمرد در جبهه وجود داشت، کاملاً مشخّص بود، معلوم بود؛ هیچ کس بیکار نمیمانْد؛ نه آن بچّهی سیزدهساله بیکار میماند، نه آن پیرمرد هفتادساله بیکار میماند. یا فرض بفرمایید یک دختر دانشآموز هشت نُه ساله، ده ساله -دبستانی- که میخواست در این کار، او هم شرکت کند، جای خودش را پیدا میکرد؛ برمیداشت نامه مینوشت به برادر رزمندهی ناشناس و این نامه را در بستههای غذایی و هدایای مردمیای که میفرستادند میگذاشت و میفرستاد. مکرّر اتّفاق افتاده بود که رزمنده در میدان جنگ فرض کنید که این بستهی غذایی را باز میکرد میدید یک نامه در آن هست، میخواند میدید بله، یک بچّهای، یک دختر هفت هشت سالهای، دهسالهای نوشته «برادر رزمنده! خسته نباشید، من دعایتان میکنم و مانند اینها»؛ یعنی یک دختربچّه هم میتوانست در اینجا حضور داشته باشد؛ یک بانوی محترم هم میتوانست با چرخ خیّاطیِ خودش، با وسایل طبخ خودش، با مربّاسازی خودش، با ترشی انداختن خودش، با نان پختن خودش، با لباس شستنِ خودش به پشت جبهه کمک کند. بنده در اهواز رفتم یک نقطهای را دیدم که جمعیّتی از بانوان و زنهای محترم آنجا جمع شده بودند و لباسهای چرک رزمندگان را میشستند؛ یعنی همه میتوانستند جای خودشان را پیدا کنند و مشغول بودند. پزشک جرّاح مشخّصاً میتوانست آنجا حضور داشته باشد و حضور داشت و ما دیدیم. کاسب جزء، روحانی مسجد، کارگر کارخانه، شاعر و سرودخوان، راننده و صاحبکار و ریختهگر، کشاورز روستایی، کارمند اداری و انواع و اقسام گروههای مردمی میتوانستند در این شبکهی عظیم مردمی حضور پیدا کنند؛ این یک مدل جدید بود. این در دنیا هیچ سابقهای ندارد؛ هیچ جا ما [نمونهاش را] نخواندهایم و نشنیدهایم. [دربارهی] جنگهای فراوان، کتابهایشان، فیلمهایشان درآمده، ما هم خیلی از این قبیل چیزها را خواندهایم، مطالعه کردهایم [امّا] نمونهی چنین بسیج مردمی عظیمی اصلاً وجود ندارد. این مدل جدید بود؛ مدلسازی جدید که همه میتوانستند همکاری کنند، همه میتوانستند همافزایی کنند همه [کمک]میدادند.۱۳۹۹/۰۶/۳۱
تحول در روایتگری قسمت7.mp3
12.89M
🔸قدرت توسعه روایتگری در چگونگی همراهی با روایت امام
🔸بیان آداب ظاهری و باطنی روایتگری در دین
#روایتگری
#تحول
#راوی
🔹@revayat_bartar
🔸روایـــت بـــــرتـــر
🔸روایت های پیچیده
🔹روایتگری ترکیبی یعنی روایت همه جانبه از اتفاقات و این ممکن نیست مگر با شکل گیری گروه های تخصصی که هم بتواند نگاه ذو ابعاد را با تکثر زاویه دید و نگاه عمیق را با تخصص گرایی رقم بزند در نقطه مقابل آن روایت تک بعدی است که منجر به غفلت از دیگر ابعاد جنگ ترکیبی و در نهایت اشتباهات محاسباتی و موضع گیری غلط میشود
https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔹روایتگری مشارکتی
🔸روایتگری باید در میدان حق وباطل شکل گیرد چرا که هر اتفاقی و حادثه ای در عالم در نسبت جبری ـ اختیاری حق و باطل شکل می گیرد
زمانی که مخاطب خود را میدان روایت حق و باطل شما دید ناچار است که انتخاب کند ناچار است که نسبت به روایت شما موضع گیری کند و این اولین گام برای مشارکت مخاطب با روایت شماست لذا بیان های یک طرفه و حق به جانب یا مخاطب را پس میزند یا همواره او را تنیل میکند . باید میدان حوادث را در نسبت موضع گیری حق و باطل تحلیل و تعریف کرد.
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
◾️جنگ تمدنی ، رویکرد تهاجمی ، حمله به مبانی
🔹میدان درگیری حال حاضر راوی در بیان مقام معظم رهبری (دامه ظله) با توجه به مسائل اجتماعی و جهانی ، میدان جنگ تمدنی است ، رویکرد غالب نیز خروج از حالت پدافندی به حالت آفندی است هدف نیز نابودی ریشه این شجره خبیثه(مبانی تمدن غرب) است و این ممکن نیست مگر با مشارکت حداکثری مردم (روایتگری مردمی)
🔹باید با قدرت آگاهی بخشی بیشترین «یارگیری» را در میدان جنگ تمدنی برای نصرت رهبری ایجاد کرد. آنچه بدیهی است در بیان مکرر رهبری تحولات جهانی به سمت نظم جدید در حرکت است و باید نقش ایران در این تحولات پررنگ و مرتفع باشد لذا ایشان ضرورتا رویکرد تهاجمی را با توجه به فرصت تاریخی حاضر به عنوان گفتمان غالب برای نقش افرینی ایران در این تحولات پیش گرفته اند ، در تقابل سخت میتواند طوفان الاقصی را نمونه بارز خروج از حالت تدافعی به حالت تهاجمی انقلاب دانست زمانی که رویکرد دفاعی کشور باعث خلق فتنه های پشت سرهم در سالهای اخیر از طرف دشمن شد لذا خروج از حالت دفاعی به تهاجمی با جنگ غزه باعث خلق مسائل و فتنه های در زمین خود دشمن شده چنانچه حالا دشمن است که با مسائل و مشکلات غافلگیرانه دست و پنجه نرم میکند دقیقا این رویکرد در تقابل جنگ نرم نیز باید رخ دهد باید با حملات پی در پی عقلانی به مبانی سست تمدن غرب، پوشالی بودن آن را برای مخاطبان خود روشن کنیم خروج از مقام پاسخگویی به خلق مسائل و شبهات در زمین سست دشمن رویکرد تهاجمی در جنگ نرم است
🔹باید با خلق بی امان مسائل و سوالات دقیق و عمیق دشمن را وادار به پاسخگویی کنیم (روایتگری فعال) چنانچه مواجه رهبری در مساله حجاب با این رویکرد شکل گرفته و با تعمیم ان به دیگر مسائل باید تمام هیمنه پوشالی تمدن غرب را با قدرت مبانی اسلام برای مخاطبان تبین کنیم. قدرت منطقی اسلام در مقابل منطق ضعیف و پر از تناقض و نفاق دشمن اصلی ترین میدان درگیری گفتمانی راوی ماست
🔹در خلاصه کلام میتوان میدان «جنگ تمدنی» با «رویکردی تهاجمی» و با هدف گزاری «مبانی تمدن غرب» را سه موضوع اصلی «راوی فعال» ما برای «روشنگری همگانی» دانست
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔸تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست
نکتهی دوّم اینکه تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست؛ اینجور نیست که ما خیال کنیم بنشینیم ببینیم چه شبههای وجود دارد، پیشگیری کنیم از آن شبهه، یا پاسخ بدهیم به آن شبهه؛ خب بله، این کار که واجب است، لازم است امّا فقط این نیست؛ طرفِ مقابل مبانی فکری دارد، باید به آن حمله کرد؛ طرفِ مقابل حرف دارد، فکر دارد، منطق دارد؛ مبانیِ این منطق، مبانیِ غلطی است؛ ما باید اینها را بشناسیم. در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است. اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمهاش شناخت صحنه است؛ یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید، با چه کسی طرفید؛ ما با چه کسی طرفیم؟ حالا فرض کنید که یک شبههای را فلان سرمقالهنویس یا فلان ستوننویسِ فلان روزنامه یا مثلاً فلان توییتزن در فلان شبکه یک چیزی را مطرح کرده؛ ما با چه کسی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که اینجور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشتِصحنهای داشته باشد؛ آن پشتِصحنه کیست؟ باید او را شناخت.
(مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۴/۲۱)
🔹مبارزه، مبارزهی تمدّنی است
...در مقابلش هم یک نظامی است که با اتّکاء به اسلام، با الهام از اسلام، با استکبار مخالف است، با استعمار مخالف است، با دخالت در منافع ملّتهای گوناگون مخالف است؛ این مخالفت وجود دارد. حالا این دو در مقابل هم قرار دارند. شما یک وقت میبینید مثلاً یک تبلیغاتی علیه نظام اسلامی پیش میآید که مبانی این نظام را زیر سؤال قرار میدهد؛ این از طرف کیست؟ البتّه وقتی تحقیق میکنیم، دنبال میکنیم ــ که ابزار دنبال کردنش هم بحمدالله در اختیارمان هست ــ میفهمیم که منشأ کجا است امّا آن که این ابزار را هم ندارد، وقتی نگاه میکند، باید بفهمد. طرف، فلان مقالهنویسِ ضدّانقلابِ پناهبردهی به خارج یا مثلاً احیاناً در داخل ــ که خب کمند ــ نیست؛ طرف، یک دستگاه حکومتی است؛ مبارزه، مبارزهی تمدّنی است، مبارزهی جهانی است. خب تقابلها اینها است. البتّه همهی بحث این نیست؛ در این تقابل بینالمللی، کارهای دیگری هم میکنند؛ برای اینکه از آسیبهای این تقابل کم کنند، افرادی هستند، موظّفند، کارهای دیپلماسی و از این قبیل کارها میکنند؛ با حفظ اصول اشکالی هم ندارد، باید بشود، امّا بدانیم با چه کسی مواجهیم، با چه کسی طرفیم؛ تبلیغ بدون این درست انجام نمیشود.
(مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۴/۲۱)
🔘جهاد درست کاری ست یا پرکاری؟
🔹جهاد یعنی «بهره مندی حداکثری از موانع» در جهت «رشد ظرفیت حق» و این ممکن نیست مگر با درست کاری تعریف رایج و پر از اشتباه جهاد به معنای پرکاری باعث ایجادشلختگی و بی نظمی در کارها میشود آنجا که شخص احساس میکند عامل اصلی در گسترش معارف دینی به میزان «کمی» فعل او برمیگردد او خود رامسبب الاسباب میبیند لذا با «شلوغ کاری» فکر میکند که میتواند قدرت جبهه حق را افزایش دهد در صورتی که دین همواره ما را دعوت به درست کاری یا به عبارت دقیق خلوص در کار کرده است اصولا میدان جهاد میدان شکل گیری و ارتقاء اخلاص برای خداست(میدان خلوص سازی) بالاترین نقطه قدرت آفرین برای جبهه حق در تقابل با جبهه باطل نه در شلوغ کاری یا پرکاری بیهوده که در درست کاری است انچه باعث میشود عده ای کوچک در مقابل گروه ی بزرگ پیروز شوند عدد کمی آنها نیست که میزان خلوص و توکل کار برای خداست.قدرت جبهه حق به میزان اتصال خالصانه به قدرت لایزال الهی است نه تکیه به خود
🔹 آنچه بدیهی است بهره مندی از میدان درگیری حق و باطل یا به عبارت رساتر بهره مندی از تهدیدات برای خلق فرصت ها ممکن نیست مگر با قدرت اخلاص .
ما باید به دنبال «احسن عمل» باشیم نه «اکثر عمل » ، در قدرت افزایش خلوص عمل برای خداوند است که اکثر عمل رخ میدهد خداوند است که عمل خالص را گاهی دو برابر ، گاهی بیست برابر گاهی هفتاد برابر گاهی هفتصد برابر و گاهی از عدد خارج میشود ما موظف به درست کاری هستیم نه پرکاری ما موظف به خالص سازی عمل خود و لو کوچک هستیم نه شلوغ سازی آن، برنامه و ساختار در هر فرد و سازمانی باید ناظر به چگونگی خالص کردن عمل فردی یا سازمانی باشد نه صرف رشد کمی آن
🔹در نگاه دینی کسترش کمی حق فقط با رشد خلوص در جهت حق ممکن است هر مقدار عمل ما خالصانه تر باشد خداوند ان را بزرگ و بزرگتر میکند به عبارت ساده تر به هر میزان کار مخلصانه تر باشد ضریب گسترش آن نیز به لحاظ کمی بیشتر و بیشتر میشود و خالص سازی یعنی «حرکت در عمق با برنامه ریزی منظم »
🔹پس جهاد همواره درست کاری است نه پرکاری . در جهت درست کاری هر پرکاری ممدوح است. شدت پرکاری برای خالص سازی یعنی عمیق تر کردن کار برای خدا .
🔸 عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «لِيَبْلُوَكُمْ أيُّكُمْ أحسَنُ عَمَلاً» ـ : لَيسَ يَعني أكثَرَكُم عَمَلاً ، و لكِنْ أصوَبَكُم عَمَلاً، و إنَّما الإصابَةُ خَشيَةُ اللّه ِ تعالى و النِّيَّةُ الصّادِقَةُ الحَسَنةُ .[بحار الأنوار : 70/250/26.]
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «تا شما را بيازمايد كه كدامتان نيكوتر عمل مى كنيد» ـ فرمود : مقصود اين نيست كه كدام يك بيشتر عمل مى كنيد، بلكه مقصود اين است كه كدامتان درست تر عمل مى كنيد و درستى عمل همان ترس از خداست و داشتن نيّت صادق و خوب.
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔸صبر تاریخی
🔸مهمترین ویژگی های پرکاران زود بازده نگری ست کسانی که میخواهند در سریعترین زمان نتایج خود را ببیند بخاطر همین کمترین صبر را در کار دارند اهل کارهای سطحی و نمایشی هستند اینان هرگز توان حرکت در عمق را نداشته و به شدت پراکنده کار و کمی نگر هستند برخلاف انان درستکاران با حلم و صبر راهبری خود نتایج را در تاریخ میبیند در هر موضوع ابعاد پنهان و لابه های درونی پدیده را می بینند به شدت اهل بصیرت (عمق نگر)و برنامه ریزی هستند از شعار و نمایش گریزان و اهل توکل هستند آینده را فدای آرزوهای کوتاه مدت خود نمیکنند ایثارشان تاریخی و نگاهشان تمدنی ست
و جهاد میدان مبارزه بین پرکاری و درست کاری است بین نفس گرایی و خدا باوری
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔸مردمی سازی یا مردمی زدگی
🔹رشد و گسترش فرهنگ جهاد و شهادت ممکن نیست مگر با همراهی حداکثری مردم البته تکیه و اعتماد به مردم هرگز به معنای عرفی زدگی یا مردمی زدگی نیست به دیگر بیان ما پیرو و تابع مطلق مردم نیستم بلکه مساله ما مردمی«سازی» است یعنی «ایجاد» جامعه با کمک فرهنگ جهاد ما میخواهیم جامعه را «بسازیم» ما میخواهیم جامعه را با قدرت جهاد ، قدرت مبارزه با کفر قدرت درگیری با کفر بسازیم این سازندگی حتما و ضرورتا نیازمند برنامه، نقشه ، جهت و هدفی مشخص است که همان اسلام است برخلاف مردمی زدگی که به دنبال مردم رفتن است چه درست و اشتباه ، خواست مردم محور حرکت آنهاست
🔹مردمی سازی در رویکرد دینی یعنی ایجاد جامعه بر محور اسلام برخلاف مردمی زدگی که جامعه را میخواهد بر محور میل و هوای مردم بسازد .
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔘گره گشایی ذهنی
مقام معظم رهبری(دامه ظله)
🔶«الّذین یبلّغون رسالات اللَّه و یخشونه و لا یخشون احدا الّا اللَّه»؛ این یک معیار است؛ حقیقتی را که درک میکنید، آن را تبیین کنید. کسی انتظار ندارد برخلاف آنچه که میفهمید حرف بزنید. نه، آنچه را که میفهمید، بگوئید. البته برای اینکه آنچه میفهمید درست و صواب باشد، باید تلاش و مجاهدت کنید؛ چون در حوادثِ فتنهگون، شناخت عرصه دشوار است، شناخت اطراف قصه دشوار است، شناخت مهاجم و مدافع دشوار است، شناخت ظالم و مظلوم دشوار است، شناخت دشمن و دوست دشوار است. اگر بنا باشد یک شاعر هم مثل دیگران گول بخورد، فریب بخورد و بیبصیرتی به سراغش بیاید، این خیلی دون شأن یک انسان هنری و یک انسان فرهنگی است. پس باید حقیقت را فهمید؛ بعد هم باید همان حقیقت را تبلیغ کرد. نمیشود با شیوههای سیاسی - شیوههای سیاستگران و سیاستمداران - در عالم فرهنگ حرکت کرد، این خلاف شأن فرهنگ است. در عالم فرهنگ بایستی گرهگشائی کرد؛ بایستی حقیقت را باز کرد، بایستی گرههای ذهنی را باز کرد. و این تبیین لازم دارد، یعنی همان کار انبیاء؛ فصاحت و بلاغتی هم که گفتهاند در بیان لازم است، بلاغتش به این معناست.1388/06/14
🔹راوی مجاهد
🔸راوی مجاهد کسی که میتواند «رویداد ها و حوادث» را در وسیع ترین سطح «تمدنی» و عمیق ترین لایه«مبانی» و در «جامع» ترین وضعیت (روایتگری ترکیبی) مشاهد ، تحلیل و بازگو کند . قدرت روشنگری او میتواند صحنه درگیری غبار آلود حق و باطل را در آشکارترین حالت برای مخاطبان به نمایش بگذارد او میتواند حق و باطل را عمیق ترین لایه مشاهد و آن را به واضح ترین شکل به دیگران نمایش دهد . راوی مجاهد کسی است که قدرت حضور فعال در میدان درگیری روایت ها را دارد او میتواند حوادث را با بصیرت «نافذ» ، «جامع» و «وسیع» خود مشاهد و به ساده ترین و در عین حال کامل ترین حالت برای دیگران بازنمایی کند او میتواند از پیچیدگی ها جنگ روایت ها عبور و با مدلی سهل الوصول ،هدایت افکار عمومی را به دست گیرد ، راوی مجاهد «شافی» و «حجت» هدایت عمومی برای عبور با عافیت از فتنه های اخرالزمانی است .
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari