💢مقام معظم رهبری(دامه ظله)
🔰عرصه، عرصهی «نبردِ ارادهها» و جنگ، «جنگ روایت»هاست: «در جنگ نامتقارن ارادهها هستند که با هم میجنگند؛ هر ارادهای غلبه پیدا کرد، پیروز خواهد شد. در میدان، اراده را ضعیف نکنید؛ در میدان نبرد، اراده را دچار تزلزل نکنید؛ اگر یک طرفِ جنگ در میدان نبرد ارادهاش سست شد، قطعاً شکست خواهد خورد. نگذارید ارادهتان سست بشود، نگذارید تبلیغات دشمن و وسوسههای دشمن، در اراده و عزم راسخ شما تزلزل ایجاد کند؛ این ارادهی مستحکم را نگه دارید؛ این ضامن پیروزی است.» ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
🔴امام خامنهای:
♦️ما خُيِّرَ عَمَّارٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا...
عمار همیشه کار سخت تر را انجام میداد.
بین دوکار خیر، کار سخت تر را انجام میداد.
♦️این حدیث در صدد این است که یک ضابطه کلی به ما بدهد. ضابطه کلی این است که انسان در امور خیر، سراغ کار سخت تر برود.
♦️در مواجهه با جبهه عظیمی از دشمن که با ابزارهای سخت و نرم در مواجهه با پرچم برافراشته اسلام قرار گرفته بعضی کارها آسان است و بعضی کارها سخت.
♦️در بعضی کارها پیدا کردن یار لازم است، فحص لازم است، مطالعه و بررسی لازم دارد و ... ولی ما معمولا سراغ کارهای سهل میرویم.
♦️امروز حوزه های علمیه خصوصا حوزه علمیه قم وظایف سنگینی برعهده دارند که کارهای سختی هم هست. اینکه شاگردانی بپرورانیم کارخوبی است ولی کار آسانی است. من نمیگویم درس ندهند ولی از کارهای سخت نباید غفلت کرد.
♦️امروز ابزار دشمن برای تغییر باورها چیست؟
ما برای جلوگیری از تغییر باورهای مردم چه باید بکنیم؟
انجام دادن آن هم نوشتن کتاب نیست؛ بنشینیم و کتابی درباره ولایت فقیه بنویسیم؛ اینها کار سهل است.
کار سخت این است که:
راه دشمن را بشناسیم.
راه نفوذ به او را بفهمیم.
♦️میلیونها دانشجو مشتاقند یک تعریف درست از اسلام بشنوند ببینیم چگونه میشود این را انجام داد.
♦️ما خُيِّرَ عَمَّارٌ بَيْنَ أَمْرَيْنِ إِلَّا اخْتَارَ أَرْشَدَهُمَا ... این درس است برای ما...
📆۲۲ فروروین۹۵ درس خارج فقه
📒اراده چیست؟
🔰...نهایت اثرگزاری و میزان حقیقی در سنجش اثرمندی روایتگری من «باید» منتهی به «ایجاد و رشد اراده ایمانی» در مخاطب باشد فقط در این صورت است که فرایند اثرگزرای حقیقی کامل میشود دراین صورت است که روایتگری ارزشمند است ...
🔸اراده حقیقت وجودی من است که میتواند جهت گیری زندگی (سرنوشت) من را بر محور عبادت الله یا عبادت شیطان انتخاب و مشخص کند . اراده من است که جهت گیری قوای درونی من و نوع کاربرد آنها را مشخص میکند یعنی می تواند به قوای احساسی جهت بدهد اینکه چه کسی را دوست داشته باشد و از چه کسی متنفر باشد به بیان ساده تر جهت گیری حب و بغض ها بر محور حب لله یا حب شیطان و در مرتبه دوم می تواند جهت بخش قوای عقلی من باشد اینکه علم و فهم من نورانی باشد یا ظلمانی ، علم من راهگشا باشد یا راهبند (العلم نور... العلم هو حجاب الاکبر..)و در نهایت عمل من را نیز جهت میدهد اینکه عمل من صالح باشد یا فاسد(عملوا الصالحات..) به طور کلی حقیقت من کیفیت اراده ورزی من ،کیفت انتخاب گری من، کیفت تصمیم گیری من است (اما شاکرا واماکفورا ...) اینکه من میتوانم مسیر رشد یا غی را انتخاب کنم (قد تبین رشد من الغی ...) اینهاست که هویت حقیقی یا به اصطلاح «من حقیقی» را می سازد. همه آنچیزی که راوی ما در تمام فرایند روایتگری و منتجه باید به آن توجه داشته باشد یعنی هدف او از تحریک احساسات تا اغنای اندیشه باید ناظر به شکل گیری و رشد هویت(اراده) مخاطب باشد
🔹 با این اراده ورزی است که قوای درونی من جهت می گیرد قوای احساسی ، عقلی و عملی من شکل و شمائلی متفاوت به خود می گیرد. لذا منتجه هر کار روایتگری باید به شکل گیری کیف خاصی از اراده ورزی برسد... ما از تحریک قوای احساسی ، عقلی و عملی چه میخواهیم؟ به یک عزم راسخ یک اراده قوی در مسیر دین و انقلاب به یک عزم راسخ در همراهی ولی جامعه .
🔹نهایت اثرگزاری و میزان حقیقی در سنجش اثرمندی روایتگری من «باید» منتهی به «ایجاد و رشد اراده ایمانی» در مخاطب باشد فقط در این صورت است که فرایند اثرگزرای حقیقی کامل میشود دراین صورت است که روایتگری ارزشمند است لذا تکیه صرف بر یک بعد وجودی در مخاطب یا عدم تکمیل فرایند اثرگزاری همواره باعث رشد کاریکاتوری مخاطب و تک بعدی نگری در آن میشود و در بدترین حالت باعث انحراف و اضمحلال او از آرمان ها و اهداف اصلی میشود
🔸لذا راویتگری مطلوب زمانی شکل میگرد که تمام ابعاد وجودی مخاطب به شکل هماهنگ ،درجهت رشد و قدرتمند تر شدن اراده به دست آید . تاکید به معنای اطلاق نگری بر یک بعد مخاطب بدون ملاحضه دیگر ابعاد مخاطب و در نهایت عدم توجه به خروجی آن یعنی رشد اراده همواره محکوم به شکست در زمان است .
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔰 علوم انسانی غربی ذاتاً مسموم هستند.
🔻 رهبر معظم انقلاب اسلامی:
▫️«اینکه بنده دربارهی علوم انسانی در دانشگاهها و خطر این دانشهای #ذاتاً_مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانیای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. #حوزههای_علمیه و علمای دین پشتوانههائی هستند که موظفند #نظریات_اسلامی را در این زمینه از #متون_الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانهاش علمای دین و علمای صاحبنظر و #نظریات_اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزههای علمیه است، چون تکیهگاه اوست.»
(بیانات در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۱۳۸۹/۰۷/۲۹)
🔰علوم انسانی رایج، ماهیتاً مخالف با نظام اسلامی هستند.
🔻رهبر معظم انقلاب اسلامی
▫️«آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعهی عظیم دانشجویی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور و بقیهی دانشگاههای کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانیاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینهی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههای علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به #جهانبینی_اسلامی باشد و بخواهد جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشتهها میگیریم؟ این #نگرانکننده است. بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفههائی هستند که مبنایش #مادیگری است، مبنایش #حیوان_انگاشتن_انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع #شکاکیت و تردید و #بیاعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست.»
(بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها، ۱۳۸۸/۶/۸)
⭕️اندیشه مهاجم اسلامی؛ رویکرد فعال در برابر اندیشههای دشمن.
🔰حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله
📖صفحهٔ ۱
♦️" در میان سالهای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ یک پدیدهٔ شگفتآور و بیسابقهای در بستر حوادث ایران بهوجود آمد. اینکه میگوییم بیسابقه، یعنی به آن صورت بیسابقه بود و آن، پدیدهٔ «اندیشهٔ نوین و مترقی و مهاجمِ اسلامی» بود که موضع دفاع نداشت. اندیشهٔ مترقی البته قبل از او در ایران و غیر ایران سابقه داشت؛ [اما] غالباً در موضع تدافع بود، در موضع تهاجم نبود اندیشهٔ اسلامی. فقط تنها کسی در نامآوران و معروفان اندیشهٔ نوین اسلامی که در موضع تهاجم قرار داشت در گذشته، سیدجمال را میشناسیم. شاگردان سیدجمال رفتند توی سنگر دفاع. سیدجمالالدین اسدآبادی درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند؛ بلکه او سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامیِ خود، بمباردمان¹ میکرد تا آنها از خودشان دفاع کنند. او به آنها هجوم میبرد. او هرگز درصدد این برنمیآمد، بنشیند اینجا افکار اسلامی و احکام اسلامی را توجیه کند، تا با فکر و فرهنگ و تمدن امروز و متداول جور دربیاید، این کار را سیدجمال نمیکرد. این اشتباه بزرگی بود که این مردِ بزرگ مرتکبش نمیشد، برخلاف بسیاری از شاگردانش، مثل محمد عبده و رشید رضا و خیلی های دیگر. اینها نشسته بودند، فکر میکردند که فلان آیهٔ قرآن را چگونه با فرمولهای علمی تطبیق کنند که منافاتی نداشته باشد، که بد نشود و این موضع دفاعی وجود داشت.
♦️(و امروز هم شما جوانها بدانید و بههوش باشید، توجه داشته باشید امروز هم دشمن سعی میکند در همهٔ موارد، شما را در موضع دفاعی قرار بدهد و از موضع تهاجمیِ شما، شما را به عقب بنشاند. جوان مسلمان باید متوجه این نکته باشد. امروز شما صدایتان و طنین رعدآمیزِ رعدگونهٔ فریادتان بر سر غرب دارد فرود میآید، زبانتان سر همه، دراز است؛ که این اسلامِ انقلابی و مترقی و انسانْنجاتده، چرا باید در صحنهٔ عالَم نباشد. امروز شما به مسیحیتِ کلیساییِ وابستهٔ به قدرتها حمله میکنید، به مادیگری و کفر و الحادِ غرب و شرق حمله میکنید. ادعا میکنیم که اسلام است که میتواند انقلابها را برپا کند و اسلام است که میتواند این تضادهای عجیبِ جوامع جهانی را حل کند و اسلام است که میتواند این جسد بیروحی را که نامش تکنولوژیِ عظیم غرب است، جان و روح و جهت بدهد. امروز شما این را میگویید و این درست است؛ این همان روحیهٔ سیدجمال است. اما دشمن چه کار میکند؟ دشمن برای اینکه از این شور و حماسهٔ شما بکاهد، میرود یک حدیث پیدا میکند که یا مشکل باشد، یا دروغ باشد. یک حدیثی که [یا] به آسانی معنایش را نمیشود فهمید، یا از بیخ، دروغ است. یا یک آیهٔ قرآنی پیدا میکند که اندکی بحثطلب باشد. شما را مینشاند پای بحث؛ چرا این آیه اینطوری گفته، آنطوری نگفته؛ تا بنشینی تو به دفاعکردن. همین که رفتی توی موضع دفاع، شکست خوردی و باختی و دشمن همین را میخواهد، دشمن میخواهد شما هجوم نبرید.
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
📖صفحهٔ ۲
♦️امروز اندیشهٔ مارکسیستی در دنیا شکست خورده است... او برای اینکه شما حمله نکنی، شما را در موضع دفاع قرار میدهد؛ یعنی او حمله میکند به شما. تا حالا او میگفت دین خوابآور است، داروی مسکّن و مخدر است، بروبَرگرد هم ندارد. میگفت دین دیگر در دنیا جا برای رشد ندارد؛ لذا ما از دین اصلاً نمیترسیم. در روسیه، بعد از انقلاب اکتبر که دین به کلی ممنوع شد، چند تا کشیش مسیحی را، آخوند مسیحی را نگه داشتند. اعتراض کردند که این آخوندها را چرا خب تصفیه نمیکنید، نمیکُشید، از بین نمیبرید؟ گفت: نه، اتفاقاً اینها باید باشند، اینها باشند تا با بیحرکتی و بیخاصیتیِ خودشان، نشان بدهند که دیگر دین در دنیا جایی ندارد و محکوم به فنا و زوال است. عقیدهشان این بود دیگر، مگر غیر از این است؟ و در جامعهٔ ما، دین عمیقترین و متلاطمترین انقلابها را بهوجود آورد. همین دینی که باید مردم را خواب کند، بیدار کرد و چگونه بیدارکردنی! خب، پس این حرف دروغ درآمد دیگر. باید بنشیند دفاع کند. یاالله دفاع کن ببینم. چرا دین که شما میگفتی افیون ملتهاست² و خوابآور است، بیدارکننده شد؟ یاالله بگو! هان؟ پس شما در موضع تهاجمید. او باید از خودش دفاع کند. که تا حالا این غلط را هزاربار تکرار کرده، هنوز هم میگوید. باید دفاع کند، باید ثابت کند. خلافش ثابت شده. او برای اینکه در موضع دفاع قرار نگیرد، شما را در موضع دفاع قرار میدهد و اندیشههای مترقیِ مذهبی ما بعد از سیدجمال تا مدتها در یکچنین موضعی قرار داشت.)
♦️شیخ محمد عبده نگاه میکرد میدید در دنیا صحبت از صلح است، همه میگویند صلح خوب است، صلح خوب است، برویم دنبال صلح. بله؟ آن وقت در قرآن این همه آیهٔ جهاد است، برویم جنگ کنیم. درصدد برمیآمد ثابت کند که جهادی که در اسلام هست، جهاد تدافعی است. مجبور است. حمله میکنند، باید از خودش دفاع کند. یعنی یک اندیشه غلطِ انحرافی که شاید سالیان درازی مسیر مبارزات ما را منحرف کرد و عقب انداخت ما را. نه خیر، جهاد اسلام به هیچوجه تدافعی بهاینمعنا نیست. پیغمبر دفاع نمیکرد، پیغمبر حمله میکرد. مسلمانها به ایران حمله کردند یا ایران به مسلمانها حمله کرد؟ مسلمانها به رم لشکر کشیدند یا رم لشکر کشید اول؟ همهجا مسلمانها پیش میرفتند. مسلمانها اسلام را عرضه کردند. جهاد اسلام، جهاد تهاجمی است؛ اما جنگافروزی نیست. جهاد اسلام برای آزادکردن انسانهاست، برای آزادکردن ملتهاست. دلیل ندارد ما بنشینیم صیغهای درست کنیم که در آن بالاخره در بیاید اسلام جنگ ندارد، بلکه دفاع دارد؛ این [از] در موضع تدافعی قرارگرفتن روشنفکران."
📕جریان روشنفکریِ اسلامی در ایران: مقارنه دو سخنرانی از آیتالله خامنهای در سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی سال ۱۳۵۹ ، صفحات ۴۴ الی ۴۹.
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
📜روایتگری به درد بخور
🔸روایتگری باید ناظر به مسائل روز جامعه شکل گیرد اما باید بدانیم هر مساله معلول مسایل ما در گذشته و آینده است روایت صرف از گذشته یعنی درجازدن، روایتگری از دفاع مقدس منهای قدرت تطبیق آن با مسائل روز یعنی در گذشته ماندن روایت از مسائل امروز و امروزه یعنی تکرار شدن بدون عبرت از گذشته و روایت تنها از آینده و آرمان ها یعنی از دست دادن فرصت ها
🔹روایتگری کارامد یعنی بیان و حل مسائل امروز با توجه به سرمایه گذشته ملت برای حرکت به سمت آرمان ها و اهداف متعالی
🔸این فرایند حرکت کارآمدی از الان به گذشته برای تحقق اینده (ارمانها) یک ملت است
🔹روایتگری از دفاع مقدس بدون قدرت تطبیق آن با مسائل روز جامعه باعث ناکارامدی تدریجی راوی و از بین رفتن اعتماد مردمی میشود
اینکه ما نتوانیم از سرمایه غنی یک ملت در حل مسائل روز جامعه استفاده کنیم باعث درجازدن ما و اثرگذاری منفی در جامعه میشود راوی باید بتواند با سرمایه دفاع مقدس از مسائل روز برای حرکت به سمت آرمانها استفاده کند این یعنی حرکت روایتگری برای تبدیل تهدیدات(مسائل و مشکلات) به فرصت ها برای حرکت به سمت اهداف
🔍به این معنا کارآمدی راوی در تسلط و آگاهی حداکثری از مسائل روز ، سرمایه گذشته و آرمانها یک ملت است تا با تجربه گذشته و توجه به آرمانها بتواند مسائل مردم را حل کند
▫️https://eitaa.com/tahavol_revaytgari
🔰افراط و تفریط در روایتگری
🔺نقطه مقابل کارآمدی راوی عدم توجه راوی به مسائل روز است چرا که زیست او تنها در گذشته(دفاع مقدس) است ، بیان روایت ها و خاطراتی که ربط آن به نیازها و مسائل جامعه مشخص نیست یا به عبارت دقیق تر روایتگری ما هیچ تناسبی با مسائل و نیازهای امروز جامعه ندارد این باعث درجازدن روایتگری میشود یعنی روایت صرف سنتی مانع ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. این نوع روایتگری ناکارآمدست چون نیاز امروز من در آن دیده نمیشود روایت راوی در گذشته مانده و توان حل مسائل امروز جامعه را ندارد
🔺نمونه دیگر از افراط و تفریط در روایتگری آنجاست که راوی تنها به بیان اهداف و آرمانهای شهدا میپردازد یعنی روایت او فقط در آینده سیر میکند در این روایتگری گذشته و مسائل امروز جامعه نادیده گرفته می شود بزرگترین خسران این نوع روایتگری فرصت سوزی هاست چون روایتگری واقع بینانه نیست به تبع نمی تواند مسائل جامعه را حل کند
🔺گونه افراطی دیگر در روایتگری پرداختن به مسائل روز بدون توجه به گذشته و آرمانهای یک ملت است مهمترین اشکال این نوع روایتگری سرگردانی است چرا که مسائل هیچ هدفی را دنبال نمیکند، نسبت ان با ارمانها و اینده ملت مشخص نیست و در عین حال بخاطر انقطاع با گذشته باعث میشود یک ملت اشتباهات خود را تکرار کند یعنی حال نگری به مسائل و مشکلات بدون توجه به گذشته مانع عبرت گیری و چشم پوشی از آرمان ها باعث سرگردانی است، این روایتگری نیز نمی توان از مشکلات امروز برای تحقق اهداف استفاده کند ناکارآمدی آن در لحظه نگری و انفعال در هدایت مسائل به سمت آرمانهاست
🔺لذا روایتگری کارآمد زمانی محقق میشود که راوی بتواند از مسائل و مشکلات روز جامعه با توجه به سرمایه گدشته(دفاع مقدس) نردبانی بسازد برای نزدیکتر شدن به آرمانهای یک ملت
🔺راوی باید بتواند در زمان حرکت کند و با درک نظام مسائل من در گذشته،حال و آینده حرکت تحولی را در جامعه ایجاد کند
▪️مقام معظم رهبری (دامه ظله)
▫️هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برههی زمانی نیست؛ گنجینهی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایهگذاری کند. ۱۳۸۸/۰۶/۲۴
▫️ما در جنگ، بسیار جانهای عزیز را از دست دادیم و خسارتهای مادّی و معنوی زیادی هم تحمل کردیم؛ اما چیزی در دل این ملت جوشید که برکات و ارزشش برای امروز و فردای این ملت، از همه چیز بالاتر است و آن، احساس اتّکاء به نفس، احساس عزّت، احساس استقلال، احساس خودباوریِ ملیِ عظیم و احساس اعتقاد به این بود که اگر یک ملت حول محور ایمان به خدا و عمل صالح جمع شوند، معجزاتِ نشدنی یکی پس از دیگری قابل شدن خواهد شد. ۱۳۷۹/۰۷/۰۶
▫️در جنگ تحمیلی ملت بزرگ ما با ایستادگی و مقاومت خود در راه خدا، این توطئه را به وسیله و نردبانی به سمت قلهی آرزوها و ارزشهای اسلامی و وسیلهیی برای پیشرفت تبدیل کرد. ۱۳۶۹/۰۶/۰۱
https://eitaa.com/tahavol_revayatgari
▪️مقام معظم رهبری (دامه ظله)
من مشتاقم که جوانهای ما قصهی جنگ تحمیلی هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفتهایم؛ افراد هم گفتهاند و تشریح کردهاند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتی که وجود داشته است، خیلی برای برنامهریزی آیندهی جوان در روزگار ما مهم است. ۱۳۸۷/۰۸/۰۸
🔘روایتگری خود خواهانه
(آفتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچی)
🔺راوی باید به دنبال اثرگذاری طولانی ، عمیق و پایدار در مخاطب باشد اثرگذاری های "مقطعی" و "آنی" بزرگترین "فریب" برای سنجش درستکاری راوی از خود است زمانی که راوی عجول ما میخواهد اثر روایتگری خود را سریعا در مخاطب مشاهده کند دست به کارهای سطحی و بدون عمق میزند از این رو بازی با کلمات و تحریک احساسات مسیر روایتگری او در کسب موفقیتهای انی است بیان محتوای سطحی به مدد ابزار کمکی با استفاده نادرست مانند موسیقی و ... نیز مزید علت برای بازخوردهای "آنی"و گاهی "تحمیلی" از مخاطب است اما به قول معروف آفتابه لگن هفت دست شام و نهار هیچی
🔻راوی کوته بین و زود بازده نگر با روایت های سطحی و بازخوردهای سطحی آن را عامل موفقیت خود می بیند حال آنکه این چیزی جز خیانت به مخاطب نیست چرا که در نهایت جز احساست و فهم زود گذر چیزی نصیب او نکرده مخاطب همانند خود او رشدی نکرده باوری ،ایمانی پایدار در او شکل نگرفته
🔻ممکن است در اثر روایت های سطحی ،مخاطب به شکل مقطعی در اثر تحریک شدید احساسات با ما همراهی کند ولی واقعیت اینست که عمر این همراهی بخاطر نداشتن عمق روایتگری کوتاه است و این بزرگترین فریب در خودسنجی راوی از عملکرد خود و خیانت به مخاطب است
🔺نظام معیار در درستکاری روایتگری فقط میل یا عکس العمل های آنی مخاطب نیست بلکه طرح مساله درست،عمق محتوایی و روش های متناسب تا ایجاد عمل پایدار در مخاطب دیگر ملاکهای ارزیابی برتر از روایتگری درست است
🔺از این رو راوی سطحی بین ما در اثر خود خواهی وقت ارزشمند مخاطبان را فدای خود شیفتگی های خود میکند آثار زود گذر برای ِلذت های زود گذر بزرگترین دستاورد او در روایتگری خود خواهانه است
https://eitaa.com/tahavol_revayatgari