eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
645 دنبال‌کننده
665 عکس
84 ویدیو
5 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
ا❁﷽❁ا ✨نورالجنان دعای روز هشتم 🌙 اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلاَمِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ الهی از تو می‌خواهم روزیم کنی؛ ترحم بر یتیمان، اطعام کردن، افشای سلام و مصاحبت با کریمان را نه تنها در این روز و در این ماه، که از تو می‌خواهم برای همه عمرم روزیم کنی. وقتی خودت بیشترین محبت را به یتیمان داری پس دوست می‌داری کسی را که هوای یتیمان را داشته‌باشد. روزی ‌دهنده همه مخلوقاتی، دوست می‌داری کسی را که همچون خودت یاری‌گر بندگانت باشد و اطعامشان کند. نام تو سلام است و دوست داری بندگانت هم همچون خودت، پیام آور سلم و سلامتی باشند. با همنشینی با اهل کرامت، که با نزدیک شدن به تو، رنگ و بویت را گرفته‌اند، من هم یاد بگیرم راه رسیدن به تو را. برای رسیدن به همه آرزو ها و خواسته‌هایم به تو امید دارم که ملجأ و پناه همه آرزومندانی. ✍ ~ هشتم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
سلام ✋ معمولا شروع سال جدید هممون یه سری تصمیم می‌گیریم که آخرش هیچ کدومشو عمل نمی‌کنیم 🤦‍♂️ اما امسال دیگه فرق میکنه دیگه این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست 💪 برای شروع مثلا قطعا هممون دوست داریم تو سال جدید بیشتر کتاب بخونیم 📖 ✅ چه بهتر که یک جمع همراه داشته باشیم و با اون ها گفتگو کنیم و بریم جلو ✅ چه بهتر که تو اون جمع نویسنده های مختلف هم حضور داشته باشند و نظرات فنیشون رو در مورد کتاب ها بشنویم همه چیز برای اجرا کردن اولین تصمیم درست سال جدید مهیاست😄 🔥 فقط کافیه به گروه حلقه داستان‌خوانی مانا اضافه بشید😎 جمعی از نویسندگان روایتخانه این گروه رو تشکیل دادند و با هم در مورد ادبیات ایران و جهان بحث و تبادل نظر می کنند . پس اگر علاقه مند به داستان خوندن هستید بسم الله کار خیر رو به تاخیر نیاندازید..⏳ لینک ورود به حلقه داستان‌خوانی مانا👇 https://eitaa.com/joinchat/2966422154C1e2728532f سال نو مبارک 🎉 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعای روز نهم 🌙 اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيباً مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ الهی! سفره رحمت تو گسترده است، اما من ناتوان از بهره‌بردن از این سفره‌ام. از تو می‌خواهم تا به من عطا کنی از رحمت گسترده‌ات را . الهی! ای مهربانی که راه هدایت را با دلایل روشن به بندگانت نشان می‌دهی. از تو می‌خواهم مرا جزء بینندگان و روندگان این راه هدایت قرار دهی. الهی! غایت آرزوی مشتاقان تو، رسیدن به خشنودی توست. خشنودی تو جامع همه نعمت‌هاست. خود را به دست محبتت می‌سپارم و از تو می‌خواهم به محبتی که به مشتاقان درگاهت داری، مرا به سوی خشنودیت بکشانی.. ✍ ~ نهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
سبزه امسال 🪴 🎍ظرف سبزه را بر می‌دارم تا سر سفره هفت سین بنشانمش. نگاهش می‌کنم. از ناهمانگی قد و بالای کوتاه و بلند سبزه خنده‌ام می‌گیرد. ولی دوستش دارم. دوستش دارم چون یاد مهربانی خدا را در دلم زنده می‌کند. امسال می‌خواستم خودم سبزه بیندازم. ناشی‌گریم کار دستم داد. دانه‌ها یک‌دست جوانه نزنند. مردد بودم با این وضع جوانه زدن دانه‌ها، اصلا می‌شود سبزه انداخت یا نه. دانه‌های جوانه زده کم بودند.🤷‍♀ جدایشان کردم و کنار هم توی یک ظرف کوچک چیدم. بقیه دانه‌ها را نگاه کردم: «خوب! حالا اینا رو چی‌کارشون کنم؟»🤔 خواستم بریزم‌شان که من مهربانم جلو آمد: «دلت میاد بریزیشون دور؟! شاید اگه صبر کنی ایناهم جوانه زدند.»🌾 از خدایی که من جوانه نزده را هم توی میهمانی‌اش راه داده‌بود، خجالت کشیدم.😓 می‌خواستم یک بار هم که شده کمی مثل خدا بشوم. کمی مثل او مهربان. دانه‌های جوانه نزده را دوباره توی پارچه نم‌دار پیچیدم. به این امید که اگر خدا به من فرصت رشد دوباره می‌دهد، من هم، فرصت رشد دوباره به این دانه‌ها بدهم.🌱 هر روز به دانه‌ها سر می‌زدم. وسط دانه‌ها چند دانه جوانه‌زده پیدا می‌کردم. برشان می‌داشتم و می‌چیدم کنار بقیه دانه‌های جوانه‌زده‌ای که کم‌کم قد می‌کشیدند. جوانه‌های قدیمی‌تر قدشان بلندتر شد و تازه جوانه‌های‌ نورسته کنارشان قد کشیدن یاد می‌گرفتند.🌿 خوشحالم امسال سبزه‌ای سر سفره مان می‌نشیند که کوتاه و بلندیش نشانی از مهربانی خداست. ✍️ سال نو مبارک 🌺 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🎂 🗓 🧕🏼 مهری السادات میرلوحی به دنیا آمدن در یک تاریخ لاکچری، آن هم وقتی لاکچری‌بازی مد نبود، خودش یک لاکچریِ خاص است. به قول استاد «حاج خانم»، متولد ۱ فرودین هستند. الان پیام را که می‌خوانند زیر لب می گویند من حاج خانم نیستم، به من نگویید حاج خانم... حاج‌خانم نیستند، اما مادر کلاس هستند، از آن مادرهایی که نصحیت‌هایی می‌کنند عجیب کاربردی! شغلشان، شغل انبیاست؛ معلم هستند و همین معلمی راهشان را کج کرده است به نویسندگی... می‌نویسند از تجارب معلمی و از شاگردهایشان اما نوشتن برای شهدا در اولویت کارهایشان است و دغدغه‌شان نوشتن برای کودک و نوجوان است. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
📜 گفت: دوش ، در سجده چشم من خواب شد ، خداوند را دیدم ، گفت: یا اباالفیض ، خلق را بیافریدم ، بر ده جُزو شدند. دنیا بر ایشان عرضه کردم ، و نُه جزو از آن ده جزو روی به دنیا نهادند. یک جزو ماند ؛ آن یک جزو نیز بر ده جزو شدند. بهشت را برا ایشان عرضه کردم و نُه جزو روی به بهشت نهادند ، یک جزو بماند؛ آن یک جزو نیز ده جزو شدند ، دوزخ پیش ایشان آوردم همه برمیدند و پراکنده شدند از بیم دوزخ ؛ پس یک جزو ماند که نه به دنیا فریفته شد و نه به بهشت میل کردند و نه از دوزخ بترسیدند. گفتم: بندگان من! به دنیا نگاه نکردیت ، و به بهشت میل نکردیت ، و از دوزخ نترسیدیت ، چه می طلبید؟ همه سر بر آوردند و گفتند :《انتَ تَعلَمُ ما نُرید》یعنی تو می دانی که ما چه می خواهیم. هر که به نهایت معرفت رسید نشانِ او آن بُوَد که چون بُوَد چنانکه بود آنجا که بود ، همچنان بُوَد که پیش از آن که بود. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز دهم 🌙 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ إِلَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ الهی! مسیری طولانی را باید طی کنم تا برسم به آن‌چه منتهای آرزوی طالبان تواست. مسیری که جز با احسانت امکان پیمودن و رسیدن به مقصدش را ندارم. مسیری که مقصدش، قرب تواست‌. رسیدن به این مقصد را از خودت می طلبم. الهی! از تو می‌خواهم تا مرا جزء توکل‌ کنندگان برخودت قرا دهی، تا با توکل بر تو قدم دراین راه بگذارم. الهی! از تو می‌خواهم تا مرا جزء روندگان این مسیر قراردهی که هرکس در این مسیر قدم بردارد، به سعادت نزد خودت رسیده‌است. الهی! از تو می‌خواهم مرا به مقصد این راه که قرب تو و منتهای آرزوی طالبان تواست، برسانی. ✍ ~ دهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
✨🕯 نخست مؤمنه‌ای که نبی خطابت کرد زنی که با تو به هر شیوه‌ای موافق بود 🗓 ، ۱۰ رمضان، وفات حضرت خدیجه(س) ○● @revayat_khane ●○
نهنگ با اژدها جنگ ندارد! ❌❌❌ «ایرانی‌های محترم مراقب هویت و فرهنگ ایرانی باشیم! لطفاً در پیج‌های شخصی خود به این موضوع تاکید کنید سال ۱۴۰۳ سال اژدها نیست. متاسفانه این یک خودباختگی فرهنگی است که ما اژدها نماد کشور چین را تبلیغ کنیم. از قدیم حتماً این شعر رو شنیدید که: موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زان چار چو بگذری نهنگ آید و مار آنگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار . سال ۱۴۰۳ سال نهنگ است که نوید سالی پرآب و سبز را به ما می‌دهد نه اژدهایی که جز سوزاندن کاری ندارد.» 🔸این روزها در فضای مجازی از این دست پیام‌ها زیاد منتشر می‌شود غافل از این که آن نهنگی که در این متن آمده است نهنگ نیست و چون این سروده از ابونصر فراهی مربوط به هشت‌صد سال پیش است بنابراین او هم در سپهر زبانی پس از فردوسی بوده است و طبیعی است که نهنگ او چیزی از تمساحیان تا اژدها است. 🐊 ❓چرا نهنگ اژدها و اژدها نهنگ است؟ 🐉🐳 🔸از نگاه و نظر ایرانی‌ها بنابر سنت ادب فارسی نهنگی که در گاه‌شمارهای ایرانی به کار می‌رود بیش‌تر از این که نهنگ امروزی دریاها باشد همان اژدها است که خود برساختی افسانه‌ای از خانواده تمساح‌ها است. 🔹اگر برای کشف این موضوع به دنیای ادب فارسی سری بزنیم و سرچشمه را بگیریم رودکی از نخستین‌ها است. او در سروده‌ای چنین آورده است: آن صحن چمن، که از دم دی گفتی: دم گرگ یا پلنگ است اکنون ز بهار مانوی طبع پرنقش و نگار همچو ژنگ است بر کشتی عمر تکیه کم کن کاین نیل نشیمن نهنگ است 🔺رودکی در شعر خود به رود بزرگ نیل اشاره دارد که جایگاه نهنگ است. و خوب می دانیم که منظور او از نهنگ همان تمساح‌های غول پیکری است که از ساکنان همیشگی نیل بوده و از هزاران سال پیش بنیاد هراس آدمی را می‌ساخته‌اند. 🔸از این نمونه شعرها بسیار است و اما در پاره شعری از شاهنامه که بنیاد فرهنگ ایران را می‌سازد، فراتر از این نکته می‌رویم و طرحواره اژدها را به روشنی می‌توانیم در پوست نهنگ ببینیم. بیامد بسان نهنگ دژم که گفتی زمین را بسوزد به دم همی تاخت اندر فراز و نشیب همی زد به گرز و به تیغ و رکیب ز گرزش هوا شد پر از چاک چاک نیرزید جانم به یک مشت خاک 🔺در طرحواره ای که فردوسی از نهنگ می‌دهد دیگر با تمساح روبه رو نیستیم و خیلی روشن او دارد به اژدها اشاره می‌کند. 🔹پس بیایید با هم مهربان باشیم و باور کنیم که نهنگ و اژدها جنگ ندارند. آن جنگی که ما ساخته‌ایم بیش از همه ساخته فضای مجازی است که این فرصت گران را به همگان داده است که درباره هر نکته‌ای بدون بررسی و پژوهش بگویند و ذهن گروهی از مردم را آشفته کنند. منبع 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز یازدهم 🌙 اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ فِيهِ الْإِحْسَانَ وَ كَرِّهْ إِلَيَّ فِيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيَانَ وَ حَرِّمْ عَلَيَّ فِيهِ السَّخَطَ وَ النِّيرَانَ بِعَوْنِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ الهی! از تو می‌خواهم تا احسان و نیکی را محبوب من قرار دهی. الهی! از تو می‌خواهم بیزار شدن از هر چیزی که تو دوستش نداری. انجامش نافرمانی تواست. الهی!از تو می‌خواهم تا خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردانی. در هر زمان‌ که نفس سرکشم، مرا سوق می‌دهد به سمت فسق و عصیان، من از خشم و آتش قهرت به خودت پناهنده می‌شوم. از خودت یاری می‌طلبم که تو یاری‌گر یاری‌طلبانی.. ✍ ~ یازدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا 🌱 «قرآن هنر است» خود قرآن هنر است؛ خود قرآن یک اثر هنریِ خدایی و الهی است؛ یک اثر هنری‌ است. حالا افرادی که صاحب‌نظرند و صاحب‌دقّتند و صاحب‌تدبّرند، به تدریج یک چیزهایی از گوشه کنارهای این اثر هنری را در طول تاریخ فهمیده‌اند؛ از جمله اینکه مثلاً قرآن هنر تصویر دارد، یعنی حوادث را تصویر می‌کند؛ [مثل] این کتابی که نوشته‌اند: التّصویر الفنّی فی القرآن؛تصویر هنری در قرآن. قرآن وقتی خیلی چیزها را می‌خواهد بیان کند، یک منظره‌ای را، مثلاً منظره‌ی قیامت را، شما ببینید در قرآن با چه بیان‌های متنوّع و متعدّدی قیامت و صحنه‌های قیامت و عرصه‌ی قیامت جلوی چشم انسان تصویر شده؛ یا عرصه‌ی جهاد تصویر شده: «وَ العادیاتِ ضَبحاً * فَالموریاتِ قَدحاً»؛ این تصویر است، دارد نشان می‌دهد. می‌شود گفت که خب سوار اسب شدند، اسب‌سوار رفت طرف میدان، امّا اینکه در این آیه می‌آید قسم می‌خورد به آن اسبی که دارد نفَس‌نفَس می‌زند، قسم می‌خورد به آن اسبی که سُمش به سنگ می‌گیرد و مثلاً جرقّه می‌زند، این [دارد] تصویر می‌کند منظره را. 🔴 ادامه دارد.. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🔺در سوره‌ی مبارکه‌ی بقره در وصف منافقین این آیه‌ی شریفه «مَثَلُهُم کَمَثَلِ الَّذِی استَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات» (بقره، آیه )، این تصویر، یک بُعدی از ابعاد منافق است؛ این منافقی است که اوّل از روی هیجان یک ایمانی آورده، اِستَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم، [امّا] مرضی که در دل او بوده موجب شده که خدا این نور را از او بگیرد: وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات؛ تصویر می‌کند؛ این تصویرِ یک بُعد از ابعاد شخص منافق است. بعدش بلافاصله یک بُعد دیگر: «اَو کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعدٌ وَ بَرقٌ یَجعَلونَ اَصابِعَهُم فی آذانِهِم مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ المَوت»، این هم یک بُعد دیگر از ابعاد منافقین بوده. «صیّب» باران تند است. خب باران که رحمت است امّا در کنار این باران، رعد هست، برق هست، این [فرد] می‌ترسد؛ ظلمات هست، از آن می‌ترسد؛ از بارانش بهره نمی‌برد امّا از رعد و برقش می‌ترسد؛ همان که در سوره‌ی منافقون «یَحسَبُونَ کُلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِم» [آمده]؛ این ابعاد منافق را بیان می‌کند؛ ببینید قرآن تصویر [می‌کند]. خب این را شما می‌خواهید بیان کنید، شما می‌خواهید این تصویر را که در کلام هست و معجزه است، به ذهن و دل مخاطبِ خودتان منتقل کنید؛ این خیلی هنر بزرگی است، هنر عظیمی است. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با قاریان قرآن 🗓 ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز دوازدهم 🌙 اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ الهی! به میهمانیت دعوتم کردی. من دراین میهمانی نیازمند زینت و لباسی مناسب از طرف خودت هستم؛ زینتی از طهارت نفس و باطنی پاک می‌خواهم تا به واسطه آن به حقیقت روزه‌داری برسم. چشم و گوشم روزه‌دار شوند تا بسته‌ باشند بر عیوب دیگران و لباسی می‌خواهم، از قناعت و کفاف. الهی! کسی که میهمانت شده باید رنگ و بوی تو را بگیرد. رنگ و بویت را در عدل و انصاف می‌خواهم. الهی با همه ترسهایم، به سوی تو پناهنده‌ شده‌ام که تو ایمنی‌بخش همه ترسیدگانی. ✍ ~ دوازدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
🌙✨ در ماه مبارک رمضان فرصت مناسبیه که 📚 مجموعه کتاب چهارده خورشید و یک آفتاب رو مطالعه کنید و با زندگی پربرکت ائمه‌ی اطهار به زبان ساده آشنا بشید... این مجموعه‌ی چهارده جلدی به قلم روایتخانه، زندگی دلنشین هر چهارده خورشید اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را در قالب ۱۰۰ روایت کوتاهِ داستانی، با زبانی روان و دوست‌داشتنی به شما ارائه می‌دهد... بخرید، بخوانید و شعاعی از نور ایشان را دریافت کنید🌻 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
✨الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جان‌ها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا که راست؟ و چون تو دوست کجاست؟ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز سیزدهم 🌙 اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ الهی! ای نور چشم درماندگان! درمانده از خودم به سویت آمده‌ام تا به من عطاکنی آن‌چه را جز تو کسی نمی‌تواند به من عطا کند؛ پاک شدن از همه پلیدی‌ها و آلودگی‌های درونم. صبر و شکیبایی بر مقدراتی که عبور از آن‌ها، برایم طاقت‌فرسا می‌شوند. موفق شدن بر انجام اموری که تو دوست می‌داری و دور شدن از هر آن‌چه تو دوستش نمی‌داری. یاریم رسان برای همنشین شدن با نیکانت. هم آنان که دیدارشان روشن‌کننده راه قرب تواست.. ✍ ~ سیزدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
این سرزمین کارش از روایت کردن گذشته است. کارش از استوری گذاشتن و نچ نچ کردن گذشته است. قرار است چه اتفاق مهلک تری بیفتد تا پایمان را از صفحه‌ی گوشی‌‌هایمان بیرون بگذاریم؟ چه اتفاقی بدتر قرار است بیفتد تا بالاخره قدمی برداریم؟ ما مردمان بی رگ، انگار خونی در بدن‌هامان نیست که اصلا بخواهد به جوش بیاید؛ بخواهد حداقل فشار بیاورد به قلب و از کار بیندازدش. قرار نیست بمیریم. تماشاچی شده‌ایم برای کشتن، جسارت و تعرض بیشتر. 🩸در پی حمله صهیونیست‌ها به بیمارستان الشفاء در تعداد زیادی از زنان پناه‌برده به این بیمارستان هتک حرمت و شهید شدند.. ○● @revayat_khane ●○
🌱 🪴سال نو، کتاب نو تولد در سرزمین مارادونا 🇦🇷 ⚽️ اسم این کتاب شاید ما را به یاد فوتبال و فوتبالیست‌ها بیندازد، اما در واقع این کتاب خاطرات یک هنرپیشه تئاتر است که در آرژانتین متولد شده. چیز چندانی از اسلام نمی‌دانسته و طبیعتا چندان در قید و بند دین و احکام دینی نبوده. حالا اما او یک مبلغ مشهور دینی است که ما به اسم سهیل اسعد می‌شناسیمش. 📘 این کتاب خاطرات اوست که از آرژانتین شروع شده تا لبنان و بعدها ایران ادامه پیدا کرده است. سهیل اسعد را ما پیش از این بارها و بارها در برنامه‌های نلویزیونی دیده بودیمش که فارسی را با لهجه‌ای شیرین حرف می‌زند. ✍او حالا و در این کتاب شده است راوی و قهرمان در آخرین کتاب از مجموعه «تولد دوباره» که با قلم مهری‌السادات معرک‌نژاد نوشته شده است. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز چهاردهم 🌙 اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِي فِيهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ أَقِلْنِي فِيهِ مِنَ الْخَطَايَا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لاَ تَجْعَلْنِي فِيهِ غَرَضاً لِلْبَلاَيَا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِكَ يَا عِزَّ الْمُسْلِمِينَ الهی! به‌ خودت پناهنده شده‌ام از همه لغزش‌ها و خطاهایم. مواخذه‌ام مکن! عذر خطاها و لغزش‌هایم را بپذیر! ای صاحب عزت که بخشش‌ات موجب عزت هر مسلمانی است. الهی! از ناتوانیم در رویارویی با بلایا و آفات روزگار می‌ترسم. از این‌که نکند در مقابلشان به زانو درآیم و عزتم ازبین‌ برود می‌ترسم. به تو پناه می‌آورم تا مصونم بداری به حق عزتت، ای عزت بخش هر مسلمان... ✍ ~ چهاردهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهل روز تو آمازون قرآن می‌خوندم❗️ 🔸🔸🔸 📼 حضور‌ آقای محمد عرب راوی کتاب تولد در لس آنجلس در برنامه تلویزیونی 🍰تولد در لس آنجلس اولین کتاب منتشر شده از مجموعه تولد دوباره به قلم است. 📚در مجموعه سرگذشت انسان‌هایی را می‌خوانید که در سرتاسر این کره خاکی تحول عمیقی در زندگی خود تجربه کرده‌اند و تولدی دوباره داشته اند. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
✨ سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو باید که از جگر، بتراشم برای تو طوف سرت به شیوه‌ی حجاج جایز است پس واجب است سر بتراشم برای تو باشد که من به سوی تو آزاد رو کنم از چوب سرو در بتراشم برای تو از اصفهان ضریح برایت بیاورم یک گنبد از گوهر بتراشم برای تو ✨ میلاد امام حسن مجتبی (علیه السلام) مبارک 🌱 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز پانزدهم 🌙 اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِينَ وَ اشْرَحْ فِيهِ صَدْرِي بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِينَ بِأَمَانِكَ يَا أَمَانَ الْخَائِفِينَ الهی! من می‌ترسم.از خودم، از قلبی که در برابرت خاضع نمی‌‌شود، می‌ترسم. به تو پناه آورده ام، که پناه و ایمنی بخش همه ترسیدگانی. از تو می‌خواهم تا در این روز، روزیم کنی طاعت و بندگی خاشعین درگاهت را. کسانی که طاعتشان آن‌ها را به‌تو نزدیک می‌کند. الهی! از تو می‌خواهم تا شرح صدرم دهی. به حق توبه مخبتینت. همان کسانی‌که توبه‌‌شان بی‌بازگشت است. هم آنانی که وقتی نام تو برده‌ می‌شود، قلب‌هایشان می‌لرزد، درسختی ها صبورند و ... شرح صدر می‌خواهم تا شاید قدری به آنان نزدیک شوم. ✍ ~ پانزدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
بسم الله الرحمن الرحیم ⚜ ایرانی‌‌ام و مدافع زن فلسطینی‌ام ⚜ تجمع زنان فعال اصفهانی در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی علیه زنان فلسطینی همراه با قرائت بیانیه اعتراضی خطاب به مجامع بین‌المللی در محکومیت رژیم صهیونیستی و توسل به حضرت ولی عصر برای آزادی ملت مسلمان فلسطین در جوار مزار شهدا زمان: سه‌شنبه ۷ فروردین، ساعت ۱۵:۳۰ مکان: گلستان شهدا، مزار آیت‌الله ناصری 🇵🇸مجموعه‌های حامی تا کنون _ کافه کتاب بانو امین _ مجموعه فرهنگی المهدی مرداویج _ مجموعه فرهنگی پرسا _ حسینیه هنر اصفهان _ روایت‌سرای تاریخ شفاهی اصفهان (رستا) _ مجموعه شهیده زینب کمایی محله کوله‌پارچه _ مجموعه دخترانه هیما، تخت فولاد _ اندیشکده فاطر _ موسسه فرهنگی قرآن و عترت حضرت زینب _ واحد خواهران مسجد جامع حجت‌ابن‌الحسن خیابان شهید کیانی _ مجموعه مادرانه اصفهان _ قرارگاه جهادی شهید خرازی _ مجموعه جهادی مدافعین جهانی حیات جنین (ناجیان جنین) _ مجموعه فرهنگی بانوی عشق _ موسسه فرهنگی هنری راه سوم _ مجموعه نوین حجاب _ خانه دختران طلوع _ جامعه زنان بسیج ناحیه امام رضا (عليه السلام) _ پویش فرشتگان سرزمین من اصفهان _ مجموعه فرهنگی پژوهشی پژوهاد _ فصلنامه اقلیما (مجله تخصصی زن، جنسیت و جامعه) _ موسسه فرهنگی رشاد _ بسیج جامعه زنان استان اصفهان _ اندیشکده بانوان تمدن‌آفرین _ انجمن خواهران پیشکسوتان سپاه صاحب الزمان _ موسسه آفتاب ولایت دارالعباده (یزد) _ موسسه فرهنگی هنری طریق محبت (یزد) _ موسسه قاصدان نجابت (یزد) _ خانه انقلاب اسلامی و ولایت _ مجموعه بانوان تنها مسیر آرامش _ روایت‌خانه (خانه داستان‌نویسان انقلاب اسلامی)
✨ به ما گفته بودند کرامت کنید، آخر ما کرامت میفهمیم که اصلا یعنی چه؟! قد و اندازه ی این حرفاییم اصلا ما؟! نمیفهمیدیم والا. بلد نبودیم اصلا. حالا به فرض که بلد باشیم و بخواهیم، کرامتمان کجا بود اصلا؟ اگر حتی بلد باشیم و یاد بگیریم، از چی و از کجا باید بگذریم مثلا؟ آدم مینشیند یک گوشه با خودش هزار فکر و خیال و فلسفه میبافد. فکرهای خنده دار حتی. بعد میگویند اشتباه میکنی میگوییم "نه! معلومه که نه! این هم یه فکره دیگه!" آدمیزاد از خیالهای چرت و پرت خودش هم نمیتواند بگذرد، انگار آدم حتی به خزعبلاتش هم نمیتواند بگوید "خب حالا بیخیال!" مدام میگوید: "منم میخوام، حق با منه! شاید اصلا اینجوری که میخوام، درست تره!" آنوقت چه برسد به جان و مال و محبتش! ما کجا بلدیم ببخشیم؟ اما مَنش شما و ۱۴ تا سوگلی های شما کرامت است. عادَتکم الاحسان! عادت شماست. رسم شماست. شما که بلدی همه ی خرابکاری هایی که توی خلوتمان حتی کردیم، ندید بگیری! شما را به همان ۱۴ تا سوگلی نورانی ات، شما که میدانی یک لحظه ول شویم خودمان را و نسلمان را هلاک میکنیم با این خطاهای حتی ریز ریز. شما را به حضرت کریم! شتر دیدی ندیدی! شما که اسم رمضانت را هم گذاشتی رمضان کریم! لابد از همیشه کریم تری الان؟ میدانم. بعضی خطاهایم هست که فقط خودت میدانی. اما هیچ وقت سفره اش را جلوی احدی باز نکردی. آبرویم را نبردی، عزیزترم کردی حتی! چیز شاقی البته برای شما نبوده و نیست. سخت است آدم هی کثافت از یکی ببیند اما هی ماچش کند، بغلش کند، ببویدش حتی! طرف بوی گند بدهد، اما بخواهی ببوسیش سخت است خب. آن هم چه بوسیدنی! اما با کریمان کارها دشوار نیست!... آیه چهلم از سوره عزیز نمل: "فانی ربی غنی کریم" 💚 ✍️ ~ پانزدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
🖼 «اولین قاب هزار و چهارصد و سه» 🔰 به رسم هرساله خانواده‌ی روایتخانه در کنار هم جمع شدند، دیداری تازه کردند و با هم اتفاقات سال گذشته را مرور کردند. 🌱 سالی که همراه بود با رویش های جدیدی در گلستان کتاب‌‌های روایتخانه: تولد در سائوپائولو 🇧🇷 آنتی ویروس 🦠 تولد در کالیفرنیا 🇺🇸 چله هفتم 📖 تاکسی دایموند ۵۳ 🚕 همسایهٔ ماهی‌ها 🐠 به توان هایتک 🔬 ☝️دست خدا با جماعت است. سال گذشته تلاش کردیم بیشتر کنار هم جمع شویم. حالا یا در محفل آهسته خوانی یا در پاتوق کتاب و مراسم های رونمایی و یا در نشست‌ها و کارگاه‌های ادبی. افتخار میزبانی از اساتید و نویسندگان زیادی را داشتیم؛ آقایان: سعید محسنی، ابراهیم اکبری دیزگاه، حجةالاسلام براتی، سلمان باهنر، پدرام جواد زاده، حمید بابایی، محمد نصراوی و ابراهیم نصری و خانم‌ها: سعیده زادهوش و سوگل اباذری 🎖اهالی روایتخانه در جشنواره‌های مختلف کشوری نیز خوش درخشیدند: 🔸 داستان حماسی~ آقای حسینی، خانم‌ها طالبی و کرباسی 🔹 باغ رمان ایرانی~ خانم‌ها شیرانی، رفیع منزلت و مکاریان 🔸جشنواره ابوذر~ خانم‌ها تاج‌الدین و اسدی 🔹روایت نویسی اربعین~ خانم بهادری 🔸کتاب سال دفاع مقدس~ کتاب زیرزمین 🔹جشنواره ملی کتاب رشد~ کتاب‌ها‌ی پناهم باش، فکرشم نکن از همه مهم تر توفیق دو شب نوکری اباعبدالله را داشتیم.🏴 خدا را بابت این همه نعمت شاکریم و از او می‌خواهیم که باز به ما اجازه دهد در این سال هم با دست و زبان و قلم خود نوکری اهل‌بیت را به جا آوریم و قدمی در راه نشر معارف جبهه حق برداریم.🤲 تک تک کلماتم نذر روضه‌های تو... 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○