eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
273 ویدیو
24 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
28 جلسه در دهه اول محرم 1403منبر رفتیم بدون تکرار موضوع.... فقط باید بگیم تقبل منا....😢😢😢🤲
آیت الله بهجت: آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این‌طور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می‌بریم! برای ما امتحان پیش نیامده تا معلوم شود که با امام حسین علیه‌السلام هستیم، یا با یزید. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
دیشب نگاهِ ساقی و امشب نگاهِ‌ شمر خیلی میانِ دیشب و‌ امشب، تفاوت است 😭 آجرک الله یابقیة الله....
هدایت شده از منبر نهج البلاغه ای
سلام وعرض ادب خدمت سروران عزیزان ضمن عرض قبولی عزاداریها وخوش آمد خدمت بزرگوارانی که تازگی به کانال پیوستند. فایل سخنرانی های دهه اوّل محرم بصورت کامل در کانال بارگذاری شده وفهرست هر دوموضوع هم قرار داده شده است.(به زبان آذری) 🟤مــــــرگ ونقش باور منـــــدی به مرگ وقیامت بر تربیت انسان. 🟠کتاب تکوین وتــدوین. ✍هشت جلسه دیگر از سخنرانی های دهه اول محرم بصورت تک جلسه ای بوده که متأسفانه ضبط نشده است. ✍پیشنهاد یا انتقادی اگر عزیزان دارند اینجا درخدمتم.
قال الامام حسین (علیه السلام) «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون» «مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان(لق لقه) می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
امام علی علیه السلام: في تَقلُّبِ الأحْوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرِّجالِ، و الأيّامُ تُوضِحُ لكَ السَّرائرَ الكامِنَةَ؛ در دگرگونيهاى احوال و زمانه است كه گوهر مردان شناخته مى‏‌شود، و روزگار نيّت‏هاى پنهان را براى تو آشكار مى‌سازد. بحار الأنوار: ج۷۷، ص۲۸۶، ح۱
پس از حسین کَز او خوب‌تر تراب ندیده چه‌ها گذشت به زن‌های آفتاب ندیده
🔸کدام رنج آور است؟ آیت الله حائری شیرازی: شخصی پیش من آمده بود و از حرفی که جایی درباره او به زبان رانده بودند، ناراحت بود. خواستم صحبتی برایش بکنم که تسلّایی باشد. به او گفتم حرفی درباره تو زده اند که دلت از آن حرف آتش گرفته است. اما آیا دلت برای ظلمی که به «خودت» شده بیشتر می سوزد یا برای ظلمی که به «آنها» شده؟ گفتم، فرض کن تو در بلندی نشسته ای و طرف دستش به تو نمی رسد. هرچه می کند، چیزی گیر نمی آورد زیر پا بگذارد تا دستش به تو برسد. بچۀ شیرخواره خودش را که در آن نزدیکی است، برمی دارد و زیر پایش میگذارد تا قدّش بالا بیاید! یعنی به اندازۀ شصت هفتاد کیلو بار روی بچۀ شش ماهه فشار می آورد تا سه تا مشت به تو بزند. تو در آن حالت که بچۀ او زیر پایش دارد جان می دهد، به فکر این هستی که داری مشت می خوری یا دلت برای آن بچه می سوزد؟ گفت: قطعاً بچۀ او که زیر پایش دارد جان می دهد، برای من رنج آورتر است. پرسیدم: بچه آدم پیشش عزیزتر است یا ایمانش؟ بچۀ انسان برای انسان قیمتی‌تر است یا ارتباط و انس با خدا؟ وقتی انسان به برادر دینی خودش ظلم و تعدّی کرد، لذت مناجات با خدا از دلش گرفته می‌شود، و آن از بچۀ انسان، برایش عزیزتر است. برو ببین آن که به تو نسبت ناروا داده، آیا در قلبش لذت مناجات با خدا مانده؟ دیگر از اشک شب چیزی مانده؟ سپس توصیه کردم که: اگر می خواهی از خودت دفاع کنی، مبادا پا روی ارتباط خودت با خدا بگذاری و چیزی به طرفت بگویی که شرع اجازه نداده است.
کتاب پند تاریخ برای مطالعه خودتان و منبرتان مفید است.
حضــــــــرت زینب سلام الله علیها. نام آن حضرت زینب است. چنان که میدانیم همه اسم ها ازمصدر یاریشه ای مشتق می شوند ومصادر طبعاً باید دارای معنا و مفهوم باشند بنابراین معنی لفظ زینب چیست؟ پاسخ این سوال دو نظریه وجود دارد: یکی اینکه زینب کلمه‌ای ترکیبی و مرکب از دو کلمه زین و اب به معنی ««آراستگی »و «پدر »است ودوم اینکه زینب کلمه‌ای بسیط بوده و مرکب نیست و نام درخت یا گلی است به هر حال در اینکه این اسم زیبا و پرمعنی است تردیدی وجود ندارد. ر.ک کتاب زینب کبری از ولادت تاشهادت. روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید.
لقب زین العابدین!!! یک روایت و یک حکایت! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: در روز رستاخيز آواز دهنده اى صدا مى زند: كجاست زين العابدين (زيور عبادت کنندگان) ؟ و من فرزندم على بن حسين بن على بن ابى طالب را مى بينم كه صف ها را مى شكافد [و پيش مى رود]. علامه مجلسی گوید: گفته‌اند علت ملقب شدن به زين العابدين اين بود كه شبى در محراب عبادت شيطان بصورت اژدهائى او را از نيايش باز ميداشت ولى آن جناب به او توجهى نداشت. تا اينكه خود را باو نزديك كرد و انگشت پايش را در دهان گرفت توجه نكرد گاز گرفت كه رنجيده شد ولى نمازش را قطع نكرد پس از پايان نماز خداوند پرده از كار او برداشت امام عليه السلام فهميد شيطان است او را دشنام داده با دست بر چهره‌اش نواخت و فرمود دور شو ملعون. شيطان رفت. امام عليه السلام عبادت خويش را ادامه داد، در اين هنگام صدائى را شنيد كه صاحب صدا ديده نميشد سه مرتبه گفت تو زين العابدينى. اين لقب براى آن جناب مشهور شد. إذا كانَ يومُ القيامةِ يُنادي مُنادٍ : أينَ زينُ العابدينَ ؟ فكأنّي أنظُرُ إلى وَلَدي عليِّ بنِ الحسينِ بنِ عليِّ بن أبي طالبٍ يَخْطِرُ بينَ الصُّفوفِ. ...فَسَمِعَ صَوْتاً وَ لاَ يَرَى قَائِلَهُ وَ هُوَ يَقُولُ أَنْتَ زَيْنُ اَلْعَابِدِينَ ثَلاَثاً فَظَهَرَتْ هَذِهِ اَلْكَلِمَةُ وَ اِشْتَهَرَتْ لَقَباً لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ..... بحار ج ۵۰ ص ۲۹۱/۲۹۲ ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
معارفی که از امام سجاد علیه السلام به ما رسیده👇 ۱-صحیفه سجادیه ۲-رساله حقوق ۳-مناجات خمسه عشر ۴- دعای ابوحمزه ثمالی ۵-دعاهای روز های هفته ۶-صحیفه زهد ۷-روایت مفصلی که آثار گناهان را بیان فرمودند. ۸-نامه های امام سجاد علیه السلام ۹-سیره عملی حضرت ۱۰-خطبه مسجد اموی ۱۱-زیارت امین الله ۱۲-پرسش های مردم پاسخ های امام سجاد علیه السلام تکمیل کنین👇👇👇 https://eitaa.com/MA1371
لقب سجاد!! حضرت باقر عليه السلام فرمود: پدرم على بن الحسين: ۱- هر گاه بياد يكى از نعمتهاى خدا بر خود مى‌افتاد بسجده ميرفت. ۲-به هر آيه‌اى كه داراى سجده بود ميگذشت، سجده ميكرد. ۳- از هر ناراحتى كه بيمناك بود يا حيله بازى كه حيله‌گرى برايش نموده بود آسوده ميشد سجده ميكرد. ۴- پس از نمازهاى واجب نيز بسجده مى‌افتاد. ۵- هر گاه اصلاح بين دو نفر مي نمود نيز سجده ميكرد. به همين جهت اثر سجده در تمام اعضاى سجده آن جناب ديده ميشد و او را سجاد از همين رو ميگفتند. مَا ذَكَرَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نِعْمَةً عَلَيْهِ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سُجُودٌ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ دَفَعَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سُوءاً يَخْشَاهُ أَوْ كَيْدَ كَائِدٍ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ فَرَغَ مِنْ صَلاَةٍ مَفْرُوضَةٍ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ وُفِّقَ لِإِصْلاَحٍ بَيْنَ اِثْنَيْنِ إِلاَّ سَجَدَ وَ كَانَ أَثَرُ اَلسُّجُودِ فِي جَمِيعِ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّيَ اَلسَّجَّادَ لِذَلِكَ. بحار ج ۵٠ ص ۲۹۳. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
وقتی بهت میگن خدا خیرت بده یه مصداق خیر اینه👇👇 حالا ببین خدا خیرت داده یا نه!!! امام سجاد علیه السلام فرمود: تمام خير و بركت را در بُريدن طمع از آنچه در دست مردم است ، يافتم. رَأَيتُ الخَيرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ في قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا في أيدِي النّاس. تحف العقول ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
او همان زین العابدین است! کرامتی بسیار جالب از امام سجاد علیه السلام... روايت شده كه مردى از بزرگان بلخ بيشتر سالها به حج ميرفت و در مدينه پيغمبر را نيز زيارت ميكرد. حضرت على بن الحسين را هم زيارت مينمود و براى آن جناب تحفه و هداياى زيادى مى‌آورد و مسائل دينى خود را مى‌پرسيد به شهر خويش برميگشت. زنش به او گفت تحفه و هداياى زيادى مى‌برى ولى آن آقا بهتو چيزى نميدهد،گفت آن شخصى كه من برايش هديه ميبرم مالك دنيا و آخرت و تمام چيزهائى است كه در دست مردم است زيرا او خليفه خداست در زمين و حجت اوست او پسر پيغمبر و امام ما است.زن پس از شنيدن اين حرف ديگر چيزى نگفت. در سال بعد نيز عازم حج شد و خدمت زين العابدين عليه السلام رسيده سلام نمود و دستش را بوسيد،آن جناب مشغول غذا خوردن بود به او نيز تعارف كرد شروع بخوردن نمود،پس از صرف غذا آفتابه و طشت خواست. آن مرد از جاى حركت كرد و آب بر روى دست امام ريخت،فرمود تو مهمان ما هستى چطور آب بر دست ما ميريزى‌؟عرض كرد من علاقه دارم فرمود حالا كه دوست دارى چيزى به تو نشان ميدهم كه خيلى مورد علاقه تو است و خوشحال ميشوى،آن مرد آب ريخت تا يك سوم طشت پر آب شد،امام عليه السلام فرمود چه مى‌بينى‌؟آن مرد عرض كرد آب،فرمود اين ياقوت قرمز است دو مرتبه نگاه كرد ديد به قدرت خدا ياقوت قرمز شده.فرمود بريز آب را،ريخت تا دو سوم طشت پر آب شد فرمود اين چيست عرض كرد آب است،فرمود نه زمرد سبز است،باز نگاه كرد ديد زمرد سبز است.باز فرمود آب را بريز ريخت تا طشت پر شد پرسيد اين چيست‌؟عرض كرد آب است،فرمود نه در سفيد است نگاه كرد ديد در سفيد است طشت پر شد از سه نوع جواهر در،ياقوت،زمرد،آن مرد در شگفت شده خود را انداخت روى دستهاى مولا شروع ببوسيدن كرد. فرمود ما چيزى نداريم كه پاداش تحفه و هديه ترا بدهيم همين جواهر را عوض هديه خود بردار از طرف ما،پوزش بخواه از زنت كه ما را سرزنش كرده بود،آن مرد سر بزير افكنده پرسيد آقا چه كسى سخن زنم را براى شما نقل كرد واقعا شما از خاندان نبوت هستيد،آنگاه از امام وداع نموده بجانب بلخ رهسپار شد. وقتى به منزل رسيد جواهر را پيش همسر خود نهاده جريان را شرح داد آن زن سجده شكر بجاى آورد و شوهرش را قسم داد كه او را خدمت امام ببرد در سال بعد كه عازم حج شد همسرش را نيز با خود برد،در بين راه مريض شد و نزديك مدينه از دنيا رفت،آن مرد خدمت امام رسيد و با گريه جريان فوت همسر خود را نقل كرد. امام عليه السلام دو ركعت نماز خواند و دعاهائى كرد سپس توجه بآن مرد نموده فرمود برو پيش همسرت خداوند او را بلطف و كرمش زنده كرد. مرد بسرعت بمنزل برگشت همين كه داخل خيمه شد ديد زنش نشسته منتظر اوست صحيح و سالم. پرسيد چطور خداوند ترا زنده كرد،سوگند خورد كه عزرائيل آمد و روح مرا قبض نمود و بطرف بالا برد ناگاه شخصى بدين شكل و شمايل آمد اوصاف آن آقا را كه نقل ميكرد شوهرش گفت همان زين العابدين است گفت همين كه ملك الموت چشمش باو افتاد گفت السلام عليك يا حجة اله السلام عليك يا زين العابدين جواب داده باو گفت روح اين زن را برگردان او بزيارت ما آمده بود من از خدا خواسته‌ام كه سى سال ديگر زنده بماند و زندگى خوشى داشته باشد چون بزيارت ما آمده بود. ملك الموت گفت به ديده منت روح مرا بجسد برگرداند،من با چشم ديدم ملك الموت دست آن آقا را بوسيد و رفت،آن مرد دست زن خود را گرفت و خدمت زين العابدين آورد موقعى كه آقا با اصحاب خود نشسته بود ناگاه زن خود را بر زانوان امام انداخته ميبوسيد و ميگفت بخدا قسم اين آقا و مولاى من است،همين آقا مرا با دعاى خودش زنده كرد آن زن و مرد بقيه عمر خود را در خدمت زين العابدين بسر بردند. هَذَا وَ اَللَّهِ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ هَذَا هُوَ اَلَّذِي أَحْيَانِيَ اَللَّهُ بِبَرَكَةِ دُعَائِهِ قَالَ فَلَمْ تَزَلِ اَلْمَرْأَةُ مَعَ بَعْلِهَا مُجَاوِرَيْنِ عِنْدَ اَلْإِمَامِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بَقِيَّةَ أَعْمَارِهِمَا إِلَى أَنْ مَاتَا رَحْمَةُ اَللَّهِ عَلَيْهِمَا... بحار ج ۴۶ ص ۳۱۹-۳۲۰ ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
امام سجاد علیه السلام: لو ماتَ مَن بَينَ المَشرِقِ و المَغرِبِ لَما استَوحَشتُ بعدَ أن يكونَ القرآنُ مَعي. اگر همه مردم از شرق تا غرب عالم بميرند، با وجود قرآن در كنار من، هرگز احساس وحشت و تنهايى نكنم. اصول کافی سوال: منظور از مردن مردم مردن دلشان هست یا مردن جسم؟! سؤال دوم: متعلق وحشت چیست؟! وحشت از چه چیزی؟! سؤال سوم: منظور از بودن قرآن،یعنی یک جلد قرآن همراه حضرت باشه؟ منظور از قرآن معی چه نوع معیتی است؟! پاسخ از شما!👇👇👇 https://eitaa.com/MA1371
برخورد او با حیوان این است! يونس بن يعقوب از حضرت صادق نقل كرد كه فرمود: على بن الحسين زین العابدین هنگام وفات به فرزندش امام باقر فرمود: با اين شتر بيست مرتبه به مكه رفته‌ام و يك شلاق به او نزده‌ام هر وقت مرد او را دفن كن كه گوشتش را درندگان نخورند. 👈وقتى شتر مرد حضرت باقر گودالى حفر نمود و او را دفن كرد. قَدْ حَجَجْتُ عَلَى نَاقَتِي هَذِهِ عِشْرِينَ حَجَّةً فَلَمْ أَقْرَعْهَا بِسَوْطٍ قَرْعَةً فَإِذَا نَفَقَتْ فَادْفِنْهَا لاَ تَأْكُلْ لَحْمَهَا اَلسِّبَاعُ.... بحار ح ۴۶ ص ۳۳۳ ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
روایتی از مسافرت امام سجاد علیه السلام امام صادق عليه السلام فرمودند: امام على بن الحسين عليهما السلام مسافرت نمى‌رفتند مگر با همسفرانى كه او را نمى‌شناختند و با آن ها شرط مى‌كردند كه از خدمتكارانى باشد كه به همسفرانشان خدمت كند و كارهاى آن‌ها را انجام دهد. يك بار با گروهى به مسافرت رفتند كه مردى ايشان را شناخت، به آن گروه گفت: آيا مى‌دانيد اين آقا كيست‌؟ گفتند: نه. آن مرد گفت: ايشان جناب على بن الحسين عليهما السلام هستند. آنان فورى پريدند و دست و پاى ايشان را بوسيدند و گفتند: اى پسر رسول خدا! مى‌خواهيد آتش جهنم را به ما بچشانيد؟! اگر در دست و زبان بر ما پيشى بگيريد (و كارهايتان را خودتان انجام دهيد) آيا ما تا آخر روزگار نابود نخواهيم شد؟ چه كسى شما را به انجام اين كارها وادار نموده است! حضرت فرمودند: يك بار من با گروهى كه مرا مى‌شناختند به سفر رفتم. آنان به خاطر رسول خدا صلى الله عليه و آله به من لطف‌هايى مى‌كردند كه شايسته آن نبودم، مى‌ترسم شما نيز مثل آن ها لطف‌هايى بنماييد. از اين رو پنهان نمودن كارم براى من، دوست داشتنى‌تر است. لايُسَافِرُ إِلا مَعَ رِفْقَةٍ لا يَعْرِفُونَهُ وَ يَشْتَرِطُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَكُونَ مِنْ خَدَمِ الرِّفْقَةِ فِيمَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ. عیون اخبار الرضا علیه السلام ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
روز جمــعه از ذکر بابرکت صلوات غافل نشویم. هدیه کنیم ثواب ذکر صلوات امروز را به اقا جانمان امام زمان "عجل الله تعالی فرجه" سهــــــــم شــــــــــما حداقل ۱۴ صلـــوات.... . اَللّهمَّ صلِّ علی محـــــمدٍ وآلِ محمــــدٍ وعجِّل فرجَهم.🤲 | روایت ها وحکایت ها |
💠دستورالعملی از آیت‌الله‌ بهجت «رضوان الله علیه» آیت الله شب زنده دار"دام ظله": 🔷 بنده این توصیه‌ای را که بارها گفتم، بار دیگر هم برای تذکر و هم برای دوستانی که نشنیده‌اند، عرض می‌کنم. ‌در ماه رمضانی که مرحوم آیت‌الله بهجت در منزل‌شان ‌اقامه ‌جماعت می‌کردند، بعد از نماز خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: آقا برای تحصیل یقین چه باید کرد؟ ایشان با شدت و حِدت فرمودند: خواندن قرآن در جاهای خلوت که این نه تنها برای کسی که دارای مراتبی از یقین است و می‌خواهد به مراتب بالاتر یقین برسد، مفید است؛ حتی اگر کسی شاکّ باشد و این کار را بکند، یقین پیدا خواهد کرد. ایشان همچنین برای دفع وسوسه، به‌طور قاطع به یکی از دوستان ما که به ایشان مراجعه کرده بود، فرموده بودند که همیشه با وضو باش. گفته بود: آقا! من ‌گرفتاری‌ام ‌در مورد وضو است. ایشان فرموده بودند: نسبت به وضویی که برای نمازهایت می‌گیری، دقت کن، ولی برای این که همیشه با وضو باشی، وضوی عادی بگیر. بعد فرموده بودند: این کار را انجام بده؛ اگر نتیجه نگرفتی، بیا به من بگو تا من گوشه‌ی تاریخ بنویسم که این عمل اثر نکرد. یعنی این‌قدر واضح و مسلّم بوده پیش ایشان که تخلف‌ناپذیر است.
🔰انس حضرت امام (ره)با صحیفه امام خمینی با صحیفه سجادیه انس عجیبی داشت. وقتی او را به ترکیه تبعید کردند، نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد و بعد از سفارش به صبر، درخواست فرستادن صحیفه سجادیه را به آنکارا می‌کند. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
روزگار و چرخ و انجم سر به سر بازیستی گرنه این روز دراز دهر را فرداستی
فرمایش آیت الله عابدی در مورد صحیفه سجادیه. آن زمانی که یمن جنوبی (سابق) در دست کمونیست‌ها بود یکی از کمونیست‌ها در یمن جنوبی به من گفت: مثل قرآن می‌شود آورد، ولی مثل صحیفۀ سجّادیه نمی شود آورد. این خودش کمونیست بود که این جوری می‌گفت. نصف اول حرفش را می‌دانیم دورغ است. مثل قرآن را نمی شود آورد، اگر می‌شود خود کمونیست‌ها می‌آوردند اما این یک واقعیتی را بیان می‌کند که یک کمونیست می‌گفت: نمی شود مثل صحیفۀ سجّادیه آورد. .. یک آقا آمده یکی از دعاهای صحیفه را به زبان ایتالیایی ترجمه کرد و فرستاد به واتیکان. پاپ بخشنامه کرد به کل کلیساهای دنیا که می‌توانید، روز یکشنبه این دعا را به جای سرودهای مسیحیت بخوانید. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]