eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
288 ویدیو
26 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
لقب سجاد!! حضرت باقر عليه السلام فرمود: پدرم على بن الحسين: ۱- هر گاه بياد يكى از نعمتهاى خدا بر خود مى‌افتاد بسجده ميرفت. ۲-به هر آيه‌اى كه داراى سجده بود ميگذشت، سجده ميكرد. ۳- از هر ناراحتى كه بيمناك بود يا حيله بازى كه حيله‌گرى برايش نموده بود آسوده ميشد سجده ميكرد. ۴- پس از نمازهاى واجب نيز بسجده مى‌افتاد. ۵- هر گاه اصلاح بين دو نفر مي نمود نيز سجده ميكرد. به همين جهت اثر سجده در تمام اعضاى سجده آن جناب ديده ميشد و او را سجاد از همين رو ميگفتند. مَا ذَكَرَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ نِعْمَةً عَلَيْهِ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سُجُودٌ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ دَفَعَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سُوءاً يَخْشَاهُ أَوْ كَيْدَ كَائِدٍ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ فَرَغَ مِنْ صَلاَةٍ مَفْرُوضَةٍ إِلاَّ سَجَدَ وَ لاَ وُفِّقَ لِإِصْلاَحٍ بَيْنَ اِثْنَيْنِ إِلاَّ سَجَدَ وَ كَانَ أَثَرُ اَلسُّجُودِ فِي جَمِيعِ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّيَ اَلسَّجَّادَ لِذَلِكَ. بحار ج ۵٠ ص ۲۹۳. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
وقتی بهت میگن خدا خیرت بده یه مصداق خیر اینه👇👇 حالا ببین خدا خیرت داده یا نه!!! امام سجاد علیه السلام فرمود: تمام خير و بركت را در بُريدن طمع از آنچه در دست مردم است ، يافتم. رَأَيتُ الخَيرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ في قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا في أيدِي النّاس. تحف العقول ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
او همان زین العابدین است! کرامتی بسیار جالب از امام سجاد علیه السلام... روايت شده كه مردى از بزرگان بلخ بيشتر سالها به حج ميرفت و در مدينه پيغمبر را نيز زيارت ميكرد. حضرت على بن الحسين را هم زيارت مينمود و براى آن جناب تحفه و هداياى زيادى مى‌آورد و مسائل دينى خود را مى‌پرسيد به شهر خويش برميگشت. زنش به او گفت تحفه و هداياى زيادى مى‌برى ولى آن آقا بهتو چيزى نميدهد،گفت آن شخصى كه من برايش هديه ميبرم مالك دنيا و آخرت و تمام چيزهائى است كه در دست مردم است زيرا او خليفه خداست در زمين و حجت اوست او پسر پيغمبر و امام ما است.زن پس از شنيدن اين حرف ديگر چيزى نگفت. در سال بعد نيز عازم حج شد و خدمت زين العابدين عليه السلام رسيده سلام نمود و دستش را بوسيد،آن جناب مشغول غذا خوردن بود به او نيز تعارف كرد شروع بخوردن نمود،پس از صرف غذا آفتابه و طشت خواست. آن مرد از جاى حركت كرد و آب بر روى دست امام ريخت،فرمود تو مهمان ما هستى چطور آب بر دست ما ميريزى‌؟عرض كرد من علاقه دارم فرمود حالا كه دوست دارى چيزى به تو نشان ميدهم كه خيلى مورد علاقه تو است و خوشحال ميشوى،آن مرد آب ريخت تا يك سوم طشت پر آب شد،امام عليه السلام فرمود چه مى‌بينى‌؟آن مرد عرض كرد آب،فرمود اين ياقوت قرمز است دو مرتبه نگاه كرد ديد به قدرت خدا ياقوت قرمز شده.فرمود بريز آب را،ريخت تا دو سوم طشت پر آب شد فرمود اين چيست عرض كرد آب است،فرمود نه زمرد سبز است،باز نگاه كرد ديد زمرد سبز است.باز فرمود آب را بريز ريخت تا طشت پر شد پرسيد اين چيست‌؟عرض كرد آب است،فرمود نه در سفيد است نگاه كرد ديد در سفيد است طشت پر شد از سه نوع جواهر در،ياقوت،زمرد،آن مرد در شگفت شده خود را انداخت روى دستهاى مولا شروع ببوسيدن كرد. فرمود ما چيزى نداريم كه پاداش تحفه و هديه ترا بدهيم همين جواهر را عوض هديه خود بردار از طرف ما،پوزش بخواه از زنت كه ما را سرزنش كرده بود،آن مرد سر بزير افكنده پرسيد آقا چه كسى سخن زنم را براى شما نقل كرد واقعا شما از خاندان نبوت هستيد،آنگاه از امام وداع نموده بجانب بلخ رهسپار شد. وقتى به منزل رسيد جواهر را پيش همسر خود نهاده جريان را شرح داد آن زن سجده شكر بجاى آورد و شوهرش را قسم داد كه او را خدمت امام ببرد در سال بعد كه عازم حج شد همسرش را نيز با خود برد،در بين راه مريض شد و نزديك مدينه از دنيا رفت،آن مرد خدمت امام رسيد و با گريه جريان فوت همسر خود را نقل كرد. امام عليه السلام دو ركعت نماز خواند و دعاهائى كرد سپس توجه بآن مرد نموده فرمود برو پيش همسرت خداوند او را بلطف و كرمش زنده كرد. مرد بسرعت بمنزل برگشت همين كه داخل خيمه شد ديد زنش نشسته منتظر اوست صحيح و سالم. پرسيد چطور خداوند ترا زنده كرد،سوگند خورد كه عزرائيل آمد و روح مرا قبض نمود و بطرف بالا برد ناگاه شخصى بدين شكل و شمايل آمد اوصاف آن آقا را كه نقل ميكرد شوهرش گفت همان زين العابدين است گفت همين كه ملك الموت چشمش باو افتاد گفت السلام عليك يا حجة اله السلام عليك يا زين العابدين جواب داده باو گفت روح اين زن را برگردان او بزيارت ما آمده بود من از خدا خواسته‌ام كه سى سال ديگر زنده بماند و زندگى خوشى داشته باشد چون بزيارت ما آمده بود. ملك الموت گفت به ديده منت روح مرا بجسد برگرداند،من با چشم ديدم ملك الموت دست آن آقا را بوسيد و رفت،آن مرد دست زن خود را گرفت و خدمت زين العابدين آورد موقعى كه آقا با اصحاب خود نشسته بود ناگاه زن خود را بر زانوان امام انداخته ميبوسيد و ميگفت بخدا قسم اين آقا و مولاى من است،همين آقا مرا با دعاى خودش زنده كرد آن زن و مرد بقيه عمر خود را در خدمت زين العابدين بسر بردند. هَذَا وَ اَللَّهِ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ هَذَا هُوَ اَلَّذِي أَحْيَانِيَ اَللَّهُ بِبَرَكَةِ دُعَائِهِ قَالَ فَلَمْ تَزَلِ اَلْمَرْأَةُ مَعَ بَعْلِهَا مُجَاوِرَيْنِ عِنْدَ اَلْإِمَامِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بَقِيَّةَ أَعْمَارِهِمَا إِلَى أَنْ مَاتَا رَحْمَةُ اَللَّهِ عَلَيْهِمَا... بحار ج ۴۶ ص ۳۱۹-۳۲۰ ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
امام سجاد علیه السلام: لو ماتَ مَن بَينَ المَشرِقِ و المَغرِبِ لَما استَوحَشتُ بعدَ أن يكونَ القرآنُ مَعي. اگر همه مردم از شرق تا غرب عالم بميرند، با وجود قرآن در كنار من، هرگز احساس وحشت و تنهايى نكنم. اصول کافی سوال: منظور از مردن مردم مردن دلشان هست یا مردن جسم؟! سؤال دوم: متعلق وحشت چیست؟! وحشت از چه چیزی؟! سؤال سوم: منظور از بودن قرآن،یعنی یک جلد قرآن همراه حضرت باشه؟ منظور از قرآن معی چه نوع معیتی است؟! پاسخ از شما!👇👇👇 https://eitaa.com/MA1371
برخورد او با حیوان این است! يونس بن يعقوب از حضرت صادق نقل كرد كه فرمود: على بن الحسين زین العابدین هنگام وفات به فرزندش امام باقر فرمود: با اين شتر بيست مرتبه به مكه رفته‌ام و يك شلاق به او نزده‌ام هر وقت مرد او را دفن كن كه گوشتش را درندگان نخورند. 👈وقتى شتر مرد حضرت باقر گودالى حفر نمود و او را دفن كرد. قَدْ حَجَجْتُ عَلَى نَاقَتِي هَذِهِ عِشْرِينَ حَجَّةً فَلَمْ أَقْرَعْهَا بِسَوْطٍ قَرْعَةً فَإِذَا نَفَقَتْ فَادْفِنْهَا لاَ تَأْكُلْ لَحْمَهَا اَلسِّبَاعُ.... بحار ح ۴۶ ص ۳۳۳ ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
روایتی از مسافرت امام سجاد علیه السلام امام صادق عليه السلام فرمودند: امام على بن الحسين عليهما السلام مسافرت نمى‌رفتند مگر با همسفرانى كه او را نمى‌شناختند و با آن ها شرط مى‌كردند كه از خدمتكارانى باشد كه به همسفرانشان خدمت كند و كارهاى آن‌ها را انجام دهد. يك بار با گروهى به مسافرت رفتند كه مردى ايشان را شناخت، به آن گروه گفت: آيا مى‌دانيد اين آقا كيست‌؟ گفتند: نه. آن مرد گفت: ايشان جناب على بن الحسين عليهما السلام هستند. آنان فورى پريدند و دست و پاى ايشان را بوسيدند و گفتند: اى پسر رسول خدا! مى‌خواهيد آتش جهنم را به ما بچشانيد؟! اگر در دست و زبان بر ما پيشى بگيريد (و كارهايتان را خودتان انجام دهيد) آيا ما تا آخر روزگار نابود نخواهيم شد؟ چه كسى شما را به انجام اين كارها وادار نموده است! حضرت فرمودند: يك بار من با گروهى كه مرا مى‌شناختند به سفر رفتم. آنان به خاطر رسول خدا صلى الله عليه و آله به من لطف‌هايى مى‌كردند كه شايسته آن نبودم، مى‌ترسم شما نيز مثل آن ها لطف‌هايى بنماييد. از اين رو پنهان نمودن كارم براى من، دوست داشتنى‌تر است. لايُسَافِرُ إِلا مَعَ رِفْقَةٍ لا يَعْرِفُونَهُ وَ يَشْتَرِطُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَكُونَ مِنْ خَدَمِ الرِّفْقَةِ فِيمَا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ. عیون اخبار الرضا علیه السلام ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
روز جمــعه از ذکر بابرکت صلوات غافل نشویم. هدیه کنیم ثواب ذکر صلوات امروز را به اقا جانمان امام زمان "عجل الله تعالی فرجه" سهــــــــم شــــــــــما حداقل ۱۴ صلـــوات.... . اَللّهمَّ صلِّ علی محـــــمدٍ وآلِ محمــــدٍ وعجِّل فرجَهم.🤲 | روایت ها وحکایت ها |
💠دستورالعملی از آیت‌الله‌ بهجت «رضوان الله علیه» آیت الله شب زنده دار"دام ظله": 🔷 بنده این توصیه‌ای را که بارها گفتم، بار دیگر هم برای تذکر و هم برای دوستانی که نشنیده‌اند، عرض می‌کنم. ‌در ماه رمضانی که مرحوم آیت‌الله بهجت در منزل‌شان ‌اقامه ‌جماعت می‌کردند، بعد از نماز خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: آقا برای تحصیل یقین چه باید کرد؟ ایشان با شدت و حِدت فرمودند: خواندن قرآن در جاهای خلوت که این نه تنها برای کسی که دارای مراتبی از یقین است و می‌خواهد به مراتب بالاتر یقین برسد، مفید است؛ حتی اگر کسی شاکّ باشد و این کار را بکند، یقین پیدا خواهد کرد. ایشان همچنین برای دفع وسوسه، به‌طور قاطع به یکی از دوستان ما که به ایشان مراجعه کرده بود، فرموده بودند که همیشه با وضو باش. گفته بود: آقا! من ‌گرفتاری‌ام ‌در مورد وضو است. ایشان فرموده بودند: نسبت به وضویی که برای نمازهایت می‌گیری، دقت کن، ولی برای این که همیشه با وضو باشی، وضوی عادی بگیر. بعد فرموده بودند: این کار را انجام بده؛ اگر نتیجه نگرفتی، بیا به من بگو تا من گوشه‌ی تاریخ بنویسم که این عمل اثر نکرد. یعنی این‌قدر واضح و مسلّم بوده پیش ایشان که تخلف‌ناپذیر است.
🔰انس حضرت امام (ره)با صحیفه امام خمینی با صحیفه سجادیه انس عجیبی داشت. وقتی او را به ترکیه تبعید کردند، نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد و بعد از سفارش به صبر، درخواست فرستادن صحیفه سجادیه را به آنکارا می‌کند. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
روزگار و چرخ و انجم سر به سر بازیستی گرنه این روز دراز دهر را فرداستی
فرمایش آیت الله عابدی در مورد صحیفه سجادیه. آن زمانی که یمن جنوبی (سابق) در دست کمونیست‌ها بود یکی از کمونیست‌ها در یمن جنوبی به من گفت: مثل قرآن می‌شود آورد، ولی مثل صحیفۀ سجّادیه نمی شود آورد. این خودش کمونیست بود که این جوری می‌گفت. نصف اول حرفش را می‌دانیم دورغ است. مثل قرآن را نمی شود آورد، اگر می‌شود خود کمونیست‌ها می‌آوردند اما این یک واقعیتی را بیان می‌کند که یک کمونیست می‌گفت: نمی شود مثل صحیفۀ سجّادیه آورد. .. یک آقا آمده یکی از دعاهای صحیفه را به زبان ایتالیایی ترجمه کرد و فرستاد به واتیکان. پاپ بخشنامه کرد به کل کلیساهای دنیا که می‌توانید، روز یکشنبه این دعا را به جای سرودهای مسیحیت بخوانید. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
بر خوان غم چو عالميان را صلا زدند اول صلا به سلسله ي انبيا زدند نوبت به اوليا چو رسيد آسمان طپيد زان ضربتي که بر سر شيرخدا زدند آن در که جبرئيل امين بود خادمش اهل ستم به پهلوي خيرالنسا زدند بس آتشي ز اخگر الماس ريزه ها افروختند و در حسن مجتبي زدند وآنگه سرادقي که ملک مجرمش نبود کندند از مدينه و در کربلا زدند
صحیفه سجادیه و محبت دنیا! مرحوم شيخ مرتضي حائري(ره) که از بزرگان و فرزند مؤسس حوزه علميه قم بودند. استاد بسياري از مراجع بودند. ايشان فرمود: شنيدم که کسي دعايي از دعاهاي صحيفه سجاديه را خوانده و مهر و حبّ دنيا از دلش بيرون رفته است. یعنی اینقدر این کتاب عظیم اثر دارد. ايشان فرمود: من يک دور صحيفه سجاديه را خواندم به عشق اينکه مهر و محبت دنيا از دل من بيرون برود. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
این از بدبختی ماست😔 در سال ۱۳۵۳ ه . ق مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمه الله نسخه ای از صحیفه سجادیه را برای طنطاوی، دانشمند اهل سنت و مؤلف تفسیر طنطاوی (مفتی اسکندریه) به «قاهره » فرستاد . وی پس از دریافت و تشکر از چنان هدیه ای گرانبها و ستایش فراوان در پاسخ نوشت: «این از بدبختی ماست که تاکنون بر این اثر گرانبهای جاوید که از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم، من هر چه در آن می نگرم آن را از گفتار مخلوق برتر و از خالق پایین تر می یابم. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
سلام علیکم عزیزانی که از کانال قرض گرفته اند خواهشا پس بدهند.
صحیفه سجادیه را دریابیم❗️❗️ استاد فاطمی نیا رحمه الله علیه: بعضی وقت‌ها من به دوستان می‌گویم: اگر ما بدانیم حضرت سجاد علیه‌السلام یک پیراهنی داشته و یقین کنیم آن را به تن مبارکشان نموده‌اند و بدانیم در کدام کشور و در کدام گوشه‌ی دنیاست؛ ما به هر طریقی شده دوست داریم برویم آن را ببینیم و ببوسیم! امّا کتاب و سخنی که از میان دو لب گهربار آن حضرت بیرون آمده و در دسترس ماست چقدر ارزش آن را دانسته و قدردان آن هستیم؟!. ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
به مهمانخانهٔ آز و هوی جز لاشه چیزی نیست برای لاشخواران واگذار این میهمانی را
لقب سید العابدین! كشف الغمه نقل ميكند: شيعه على بن الحسين را سيد العابدين مينامند از اين جهت بود كه زهرى در خواب ديد دستش آغشته برنگ حنا است،چنين تعبير كردند كه تو گرفتار يك خون خطا خواهى شد. زهرى در آن موقع فرماندار از طرف بنى اميه بود. مردى را كيفر نمود در آن حال از دنيا رفت از اين پيش آمد چنان ناراحت گرديد كه فرار كرد و بيابان‌نشينى را اختيار نمود داخل غارى شد و همان جا زندگى ميكرد تا موهايش بلند شد. على بن الحسين عليه السلام عازم حج گرديد در بين راه بايشان عرض كردند مايل نيستى از زهرى ديدن كنى فرمود بى‌ميل نيستم وارد غار شد همين كه او را بآن حالت مشاهده نمود فرمود بر اين كناره‌گيرى تو بيشتر بيمناكم تا از ارتكاب خونى كه مبتلاشده‌اى خونبهاى آن شخص را براى خانواده‌اش بفرست از اين غارنشينى دست بردار برو پيش خانواده‌ات و دستورات دينى خود را بكار بر. زهرى گفت واقعا مرا از فلاكت نجات بخشيدى خداوند بزرگ خوب ميداند چه كسى را راهنماى مردم قرار دهد. زهرى از آن پس ميگفت يك منادى در قيامت فرياد ميزند از جاى حركت كند سرور عبادت‌كنندگان[سید العابدین] در اين موقع حضرت على بن الحسين از جاى بر ميخيزد. وَ كَانَ اَلزُّهْرِيُّ بَعْدَ ذَلِكَ يَقُولُ يُنَادِي مُنَادٍ فِي اَلْقِيَامَةِ لِيَقُمْ سَيِّدُ اَلْعَابِدِينَ فِي زَمَانِهِ فَيَقُومُ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ ... بحار ج ۴۵ ص ۲۹۴ ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
به ظاهر حرف زیبایی است!
امام سجاد حق معلمی دارد! از میرزا هادی مشهدی ذاکر نقل شده که ابن جوزی در «خصائص الائمه » چنین گفته است: «علی بن الحسین زین العابدین در املاء و انشاء و کیفیت سخن گفتن و خطاب و عرض حاجت به پیشگاه الهی بر مسلمین حق تعلیم و حق معلمی دارد; زیرا اگر آن حضرت نبود، مسلمانان روش سخن گفتن و عرض حوائج خود را به خدای متعال نمی دانستند لذا آن امام با دعاهای خود به مردم آموخت که هنگام استغفار چگونه با خدا سخن بگویند و در موقع درخواست باران رحمت با چه زبانی از خداوند نزول باران بخواهند، و زمان ترس از دشمن چگونه به خدا پناه برده، دفع شر دشمنان را بخواهند ...  ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]
نیـــــــم نانی گر خـــــورد مرد خدا بذل درویشـــــان کنـــــد نیمی دگر ملـــــــک اقلــــیمی بگـــــیرد پادشاه همچـــنان در بــــند اقلیــــمی دگر
💠 از بین بردن مخالفت نه مخالف! آیت الله جوادی آملی: 🔹 فرمود در فضای درون ملت و درون گروهی، با بَدی بجنگید نه با بَد! در برخورد با بیگانه‌‌ها اگر بخواهند حمله‌ای بكنند، آن‌ها را سر جای خودش بنشانید؛ مثل همین دفاع مقدس؛ ولی در فضای خودی، ﴿یدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیئَةَ﴾ باشد نه «یدْرَؤُنَ بالحسنة السیء». 🔹 بد را اصلاح كنید نه اینکه بد را از بین ببرید؛ بكوشید بدی را از بین ببرید. حالا اگر این کار نتیجه نداد، آخرالأمر بیان نورانی حضرت امیر است که در بعضی از خطبه‌ها فرمود اگر آن اثر نكرد، «كَی» یعنی داغ كردن در انتظار شما خواهد بود. اینكه در سوره «توبه» فرمود: ﴿فَتُكْوی‏ بِها﴾، «تکوی» یعنی داغ می‌شود. 🔹 اینكه حافظ گفت: «علاجِ كِی كنمت آخر الدواء الكی» _ نه «علاج، كِی كنمت»، بلکه «علاج كِی كنمت آخر الدواء الكی» _ این را از بیانات نورانی حضرت امیر گرفته است كه حضرت در بعضی از خطبه‌ها فرمود وقتی موعظه اثر نمی‌كند، من «كَی» می‌كنم، داغ می‌كنم؛ چون سابقاً برخی از بیماری‌ها را با داغ كردن معالجه می‌كردند. 📚 سوره مبارکه فصلت جلسه ۱۷ تاریخ: ۱۳۹۴/۰۲/۰١ بیت کامل جناب حافظ: به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می علاج کِی کنمت آخر الدوا الکی. https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
این بود جایگاه مادر نزد او! صاحب وفیات الاعیان نقل میکند: زين العابدين امام سجاد علیه السلام به مادرش زياد نيكي مي‌كرد و به او فوق العاده احترام مي‌كرد روزي به او گفته شد: تو با اين كه بيش از همه به مادرت احسان و نيكي مي‌كني ولي نمي بينيم با او از يك ظرف غذا ميل كني؟ فرمود: از اين مي‌ترسم كه دستم به سوي غذائي دراز شود كه قبل از من چشم مادرم به آن افتاده است... 👈ظاهرا خاله یا دایه حضرت بودند چون نقل مشهور آن است که مادر امام بلافاصله‌ بعد تولد ایشان رحلت کردند. كان زين العابدين كثير البر بأمه حتي قيل له انك أبر الناس بأمك و لسانا نراك تأكل معها في صحفة فقال: أخاف أن تسبق يدي الي ما تسبق اليه عينها فأكون قد عققتها... و فضائل زين العابدين و مناقبه أكثر من أن تحصر» ----------••---------••-----------••----------- [روایت ها وحکایت ها]