🔺ظرفیت به اندازه مسئولیت!
▫️شیخ محمدرضا نعمانی:
🔹یکی از طلاب از شهید سیدمحمدباقر صدر، وقت خصوصی گرفت و از نیاز شدید خود برای عمل جراحی همسرش سخن به میان آورد. شهید صدر با عذرخواهی صد دینار (که آن زمان پول زیادی محسوب می شد)، به آن طلبه داد.
🔸آن طلبه بعدها در جلسه ای برای اثبات بخشش و کرم شهید صدر، داستان خود را گفته بود، یکی از اشخاص حاضر در مجلس، به طمع افتاده بود، با همین بهانه از ایشان پولی بگیرد.
🌀وی وقتی با پاسخ منفی و عذرخواهی ایشان مواجه شد، زبان به ناسزا و تهمت باز کرد و گفت: «شما وجوه شرعی را خرج طلای زنان و دخترانتان میکنید و برای خودتان قصر میسازید و ماشین میخرید. دو روز قبل فلانی آمد و شما به او صد دینار دادید، اما امروز که من آمدم چیزی به من نمی دهید».
⚡️من از صبر شهید به جوش آمدم و می خواستم موقع خروج از منزل از خجالت آن طلبه برآیم.
🍁اما شهید صدر که متوجه قصد من شده بود، متوقفم کرد. وقتی رفت به من گفت: «ما باید به اندازه مسئولیت مان، صبر و تحمل خودمان را بالا ببریم. من از حرف های این شخص ناراحت نمی شوم، زیرا اگر شرایط مرا می فهمید طور دیگری عمل می کرد و روزی فرا می رسد که با فهمیدن حقیقت پشیمان خواهد شد».
💢راست می گفت. روزی رسید که این طلبه با فهمیدن حقیقت برای عذرخواهی آمد و دست و پای ایشان را بوسید.
🌱آن روز شهید صدر با یاداوری داستان گذشته به من گفت:«ما باید با مردم اینطور رفتار کنیم».
📚شهید الأمة وشاهدها، ج ۱،
ص ۱۷۷.
#حکایت_داستان
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
#شعر
ز حادثات جهانم همین پسند آمد
که خوب و زشت و بد و نیک در گذر دیدم
یک بیت هم حفظم که باز کلمه
« حادثات»
درش بکار رفته👇👇
در شط حادثات برون آی از لباس
کاول برهنگی است، که شرط شناور است
#شعر
مردی زمینش را به مبلغی فروخت و در برابر آن اسبی خرید . حکیمی به او رسید و گفت: "دانستی که چه معاملهایی کردی؟ چیزی را که به آن سرگین" پهن" میدادی و در برابرش جو میگرفتی، با چیزی عوض کردی که باید به آن جو بدهی و در برابرش سرگین" پهن" بگیری! "
#حکایت_داستان
روایت ها و حکایت ها
حتما مطالعه بفرمایید👇
فیض الاسلام دانش آموخته ی نجف بود ولی اواخر عمر به تهران آمده بود
پسرش می گفت: پدرم به هیچ وجه از وجوهات شرعی استفاده نمی کرد
تهران که آمد در بازار اول یک دکّان حبوبات فروشی زدند و بعد از مدتی تبدیل به پتو فروشی کردند
صبح با هم به مغازه می رفتیم و یکی دو ساعت که می گذشت و چند نفر پتو می خریدند، می گفت ببندیم بریم خونه! می گفتم هنوز که تا ظهر مانده است. می گفت: نه دیگه خرج امروزمان درآمد. و می رفتیم منزل و ایشان مشغول نوشتن کتاب هایش می شد
همسرشان هم در مصاحبه گفت: ایشان که می خواست ترجمه نهج البلاغه را چاپ کند، پولی نداشت. من چون پدرم متمول بود، دو منزل به ارث برده بودم، یکی چهارصدمتر و دیگری ششصد متر. به من گفت حاضری منزل چهارصد متری را بفروشی تا سه جلد از ترجمه ام را چاپ کنم؟ من هم حاضر شدم و را فروختیم. برای چاپ سه جلد بعدی هم دوباره به من گفت: حاضری منزل ششصد متری ات را بفروشی؟ در عوض قول می دم خود حضرت امیر برایت منزلی برسانند. من هم حاضر شدم و تمام ۶ جلد چاپ و منتشر شد
بعد از مدتی، همسایه ای یهودی داشتیم که با همسرش اختلاف داشت و مرتب بگو مگو و دعوا می کردند.
روزی درب منزل ما آمد و به شوهرم گفت: حاج آقا من زنم را طلاق دادم و دارم می رم آمریکا. این منزل من برای شما
منزل آن یهودی هزار متر بود !!!
نقل از استاد وافی
#حکایت_داستان
روایت ها و حکایت ها
@revayathavahekayatha1
مواعظ لقمان به فرزندش (۵)
«وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ ۚ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ»
و در راه رفتنت میانه رو باش، و از صدایت بکاه که بی تردید ناپسندترین صداها صدای خران است.
۱۹لقمان
در روایت است که حضرت فرمود:
سرْعَهًُْ الْمَشْیِ تَذْهَبُ بِبَهَاءِ الْمُؤْمِن.
«تندروی و با سرعت راه رفتن انسان مومن را سبک می کند. ».
#لقمــــــــــــان_حکـــــــــــیم
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
در صفات عبادالرحمن هم در اولین ویژگی فرمود:
یمشون علی الارض هونا
در صفات متقین حضرت امیر فرمود:
مشیهم التواضع.
در آیه فوق هم اینطوری اومده.....
در مورد دختر حضرت شعیب داره یمشی علی الاستحیا.... با حیا راه می رفت.... معلوم میشه راه رفتن بی حیا هم داریم.....
برخیا مشی را تاویل به سبک و روش می کنند که البته بنظر میشه این حرف ظاهر کلام را از دستش میگیره و البته قابل جمع هست اونم میشه ازش استفاده کردـ
👇👇👇👇
https://eitaa.com/MA1371
حجت الإسلام دکتر ناصر رفیعی:
مدتی پیش دفتر آیت الله العظمی نوری همدانی با بنده تماس گرفتن فرمودن آقا شمارا میخوان ببینن؛ بنده هم فورا اجابت کردم امر ایشان را...
حدود پنجاه دقیقه خدمت ایشان بودم حرف های خوبی رد وبدل شد.
یکی از نکاتی که ایشان مطرح نمودن: فرمودن: آقای رفیعی وقتی کرونا شد دیدم درس که تعطیل شد سخنرانی و روضه ای هم که نیست ملاقات ها هم تعطیل شده، گفتم چه کنم؟! تصمیم گرفتم: یک دور تفاسیر اهل سنت را مطالعه کنم (تفسیر المنار ، آلوسی،فخر رازی و...) دیدم اینها به هر آیه که مربوط به فضائل اهل بیت علیهم السلام است توجیه کردند مثلا ایه تطهیر مربوط به زنان پیامبر است، اولو الامر مربوط به قاضی ها وفرماندهان جنگی است، الیوم اکملت لکم... مربوط به زکات است. آیه مباهله مربوط به فلانی وفلانی است ودیگر آیات هم همینطور. ایشان فرمودن: وای چه غفلتی کردیم.
ایت الله نوری ادامه دادن : وقتی اوضاع را چنین دیدم تصمیم گرفتم این هارا نقد کنم که تاکنون ۱۵جلد نوشتم در نقد این ها.
حجت الإسلام رفیعی: بنده این ۱۵جلد را در قفسه کتاب های ایشان دیدم دست نویس بود که ان شاء الله چـــــاپ میشود.
#حکایت
_________________
[ روایت ها وحکایت ها ]
بیچاره آدمیزاده شکمی دارد که همواره می گوید :
مرا پر کن و گرنه رسوایت می کنم .
چون پر شد می گوید :
خالی کن و گر نه آبرویت را می برم .
بینوا همیشه در میان دو خطر رسوایی بسر می برد .
امام صادق علیه السلام:
إذا ضاقَ أحدُكُم فَلْيُعلِمْ أخاهُ و لا يُعِينُ على نفسِهِ .
هرگاه يكى از شما تنگ دست و گرفتار شد ، [مشكل را] به رفیق خود بگويد و خويشتن را آزار ندهد.
#امام_صادق
#روایت
مشکاه الانوار ص۳۲۷
تفاوت نگاه شاعر با روایت👇
کافی شریف از امام صادق عليه السلام نقل می کند:
إذا أحبَبتَ رَجُلاً فَأَخبِرهُ بِذلِكَ ؛ فَإِنَّهُ أثبَتُ لِلمَوَدَّةِ بَينَكُما.
هرگاه كسى را دوست داشتى ، از آن [محبّت] باخبرش ساز ، كه اين كار ، دوستى ميان شما را پايدارتر مى كند.
یک شاعری هم انگار زخم خورده است
میگه!!!
با هر كه دوستي ي خود اظهار ميكنم
خوابيده دشمنيست كه بيدار ميكنم
تلخ است بر مزاج تو اما حقيقت است
بر صحت كلام خود اقرار ميكنم
#روایت
#شعر
[ روایت ها وحکایت ها]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیاد شعر بخونین
بویژه در منبرها شعر بسیار عالیه☝️
#شعر
امشب در یک مراسمی که اکثریت جوانان بودند راجع به آسیب های شبکه های مجازی صحبت کردم💪
#موضوع_منبر
توجه!!!!
در مورد دوره منبر 👇👇👇
قرار شد یکی از سروران که مجهز به دوربین فیلم برداری و اینا هستن
تشریف بیارند جلسات رو هم صوتی هم تصویری ضبط کنیم که هم فیلم هم صوت جلسات و هم کلیپ های کوتاه تقدیم عزیزان شود.....
موضوعات:
نحوه مطالعه برای منبر
جمع آوری محتوا
انتخاب موضوع
ورود به روضه
چینش مطالب
نحوه بیان
نحوه ورود به بحث
و معرفی کتاب های مهم
ووووو
در این دوره بیان خواهد شد....
فقط برای ضبط و اینا حدود ۲میلیون و نیم هزینه لازم داریم که کلا صرف ضبط و فیلم برداری و اینا میشه....
عزیزی خواست کمک کنه درخدمتیم
https://eitaa.com/MA1371
قرعه آخرين راه حل اختلاف!
از آيه ۴۴ آل عمران و آياتى كه در سوره صافات در باره حضرت يونس آمده استفاده مىشود كه براى حل مشكل و يا در هنگام مشاجره و نزاع و هنگامى كه كار به بنبست كامل مىرسد و هيچ راهى براى پايان دادن به نزاع ديده نمىشود مىتوان از قرعه استمداد جست همين آيات به ضميمه روايات پيشوايان اسلام سبب شده كه قاعده قرعه به عنوان يكى از قواعد فقهى در كتب اسلامى شناخته شود و از آن بحث گردد اما همان طور كه در بالا اشاره شد، قرعه مشروط به وجود بنبست كامل است بنا بر اين هر گاه طريق ديگرى براى حل شكل پيدا شود از قرعه نمىتوان استفاده كرد. طرز قرعهكشى در اسلام صورت خاصى ندارد بلكه مىتوان از چوبههاى تير يا سنگ ريزه يا كاغذ و مانند آن طورى استفاده كرد كه تبانى و زدوبند در آن راه نداشته باشد روشن است كه در اسلام از طريق قرعهكشى نمىتوان برد و باخت كرد. زيرا اين موضوع مشكلى نبوده كه براى حل آن متوسل به قرعه شويم و چنان درآمدى مشروع نيست.
#نکات_قرآنی
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
گمانم اين بود، كه خود، با خود سخن مى گويد!
نزديك شدم، و نزديكتر،
چيزى به دست داشت،
آرى، كاه بود، و چسبيده، به چندين دانه از گندم،
و همان كاه را مى گفت: جان من! اين دانه ها، كه به آنها، دل بسته اى، براى تو هيچ سودى و فايدتى ندارند،
اين دانه ها، تو را اسير خويش داشته، و در بند،
اگر اسير ايشان نبودى، با نسيمى كم، و با كمترين نفحهاى، به بالا مى شدى، و به آسمان مى رفتى!
باز هم دير نيست،
سبك ساز خويش را!
و سبكبار باش!
جذبه توفيق مى خواهى، سبك كن خویش را
كهربا كى كاه را از دانه مى سازد جدا؟
#حکایت_داستان
#شعر
○○●●○○●●○○●●
[روایت ها وحکایت ها]
مقدمه منبر حاج آقا رضا صدر
در مورد پیامبر :
بهترین راه برای شناخت انسانهای بزرگ، دانستن سخنانِ دوستان و دشمنان آنهاست.
نظریات این دو گروه، نزدیک ترین راه برای پی بردن به اخلاق و افکار و مقاصد درونی آنهاست که چگونه کسی هستند، خیر خواه و خدمت گزار، یا
عوام فریب و ریاکار؟
دوستان به طور کلی ستایشگرند و دشمنان بدگو و نکوهشگر، سخنان این دو دسته
که روی هم جمع شود حقیقت حال آن فرد روشن می گردد.
اعمال و رفتار افراد را نمیتوان صد در صد وسیله شناخت آنها قرار داد که به چه
منظوری انجام داده اند. گل فروش خود را در خدمت گل قرار می دهد تا از فروش آن سودی برد، او را نمی توان خدمت گزار گل خواند چون خدمت گل وسیله است نه هدف
ایشان بعد این مقدمه به بررسی کلمات دشمنان و دوستان پیامبر اکرم در مورد ایشان پرداخته اند..
#منبر
#موضوع_منبر
#پیامبر_اکرم
باران که شدى مپرس ، اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست
باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست.
#شعر
او اینگونه بود!
کانَ النَّبِیُّ إِذا أَصابَتْ أَهْلَهُ خَصاصَ نادی أَهْلَهُ یا أَهْلاهْ صَلُّوا صَلُّوا.
هرگاه سختی و مشکلی برای خانواده پیامبر رخ داد، آن حضرت خانواده خود را ندا میداد: «نماز بخوانید، نماز بخوانید».
----------
مکارم الاخلاق، ص ۳۳
#سیره
#پیامبر_اکرم
پیام امیر مومنان
«کسى که درباره تو گمان نيکى ببرد با عمل گمانش را تصديق کن»
(وَمَنْ ظَنَّ بِکَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ).
نامه ۳۱ نهج البلاغه
مشکن دلی که چشم امیدش به دست توست
خواهد گذشت بر او ولیکن شکست توست.
امام حسن عسکری(ع)👇
اگر حضرت ختمى مرتبت محمّد مصطفى صلّى اللّٰه عليه و آله و اوصياء آن حضرت كه جملگى فرزندانش مىباشند نبودند شما همچون بهائم متحيّر مىبوديد.
لَوْلاَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلْأَوْصِيَاءُ مِنْ وُلْدِهِ كُنْتُمْ حَيَارَى كَالْبَهَائِمِ..
بحارالانوار ج ۲۳ ص ۹۳
#روایت
#پیامبر_اکرم