eitaa logo
روایت ها و حکایت ها
1.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
242 ویدیو
24 فایل
فیش های منبر و یادداشت های روایی و تفسیری و نکات تربیتی و اخلاقی،آمیخته با مطالب روز و اشعار ناب و تاریخ ... ارتباط با ما https://eitaa.com/MA1371 طلبه حقیر محمد جواد جنگی لینک کانال @revayathavahekayatha1
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ بدی با خوبی✍👇 «شَیْ‏ءٌ خَرَجَ مِنْ یَدِی لَا یَعُودُ إِلَیَّ» ✍یکى از حاجیان در مدینه خوابیده بود کیسه پولش را ربوده بودند. از جاى خود برخاست حضرت صادق علیه السلام مشغول نماز بود او را نشناخته دامنش را گرفت و گفت: تو کیسه پول ‏مرا برده‏ اى. امام فرمود: کیسه پول ‏تو چه داشت؟ گفت: هزار دینار. امام علیه السلام، آن مرد را به منزل خود برد و هزار دینار به او داد. وقتى پول را گرفت و به منزل خود برگشت دید کیسه پولش ‏در خانه است. با عذر خواهى خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیده پول را تقدیم کرد. امام علیه السّلام از گرفتن خوددارى نمود و فرمود: چیزى که دادیم پس نمى‏ گیریم. آن مرد بعد جستجو نمود که این شخص کیست. گفتند جعفر بن محمّد صادق علیه السلام است؛ گفت: باید چنین کارى چون او بکند. کشف الغمه روایت ها و حکایت ها را همراهی کنید https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
صَلَاحُ حَالِ التَّعَايُشِ وَ التَّعَاشُرِ مِلْ‏ءُ مِكْيَالٍ ثُلُثَاهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ. (تحف‌العقول، ص۳۵۹) مصلحت زندگى و معاشرت اجتماعى، به پیمان‌ه‏اى پر می‌ماند که دو سوم آن هوش و زیرکى، و یک‌سومش نادیده گرفتن و تغافل است‏.  
به مناسبت فرار رسیدن ایام شهادت امام صادق عليه السلام از سیره عملی حضرت و روایات ناب آن حضرت بفرستین استفاده کنیم! https://eitaa.com/MA1371 در کانال روایت ها و حکایت ها هشتک را جستجو بفرمایید بنده قبلا مطالبی تقدیم کرده بودم.
امام صادق عليه السلام: مَنْ طَلَبَ ثَلاثَةً بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ ثَلاثَةً بِحَقٍّ: مَنْ طَلَبَ الدُّنيا بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ الاخِرَةَ بِحَقٍّ؛ وَمَنْ طَلَبَ الرِّآسَةَ بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ الطّاعَهَ لَهُ بِحَقٍّ؛ وَ مَنْ طَلَبَ المال بِغَيْرِحَقٍّ حَرُمَ بَقاؤُهُ لَهُ بِحَقٍّ. هر كه سه چيز را بناحقّ بخواهد، از سه چيز ديگر بحقّ محروم مى گردد: 1⃣هر كه دنيا را به بناحق بخواهد از آخرت حقيقتاً محروم مى گردد؛ 2⃣و هر كه بناحقّ رياست طلبى كند از اطاعت زيردستان بحقّ محروم مى شود؛ 3⃣ و هر كه بناحقّ مالى را بخواهد، از ماندگار بودن آن مال بحقّ محروم مى شود. تحف العقول
اِيّاكُمْ اَنْ يَحْـسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضا فَاِنَّ الْكُفْرَ اَصْلُهُ الْحَـسَدُ. مبـادا با يكديـگر حسـد ورزيـد، زيرا كفر و بى دينى از حسد بر مى خيزد.
پیام امام صادق علیه السلام اِيّاكَ أَن تُخبِرَ النّاسَ بِكُلِّ حالِكَ فَتَهُونَ عَلَيْهِمْ. مبادا مشكلات و گرفتارى هاى خود را به مردم بگويى كه نزد آنها بى مقدار مى شوى. پ.ن: [البته در روایت دارد که درد دل خود و مشکلات خود را پیش چه کسی ببرید! با چه ویژگی هایی...] کافی شریف ج ۴ ص ۲۱ امام صادق عليه السلام: لا عِبادَةَ اَسْرَعُ بُلُوغا بِصاحِبِها اِلى رِضَى اللّهِ مِنْ حُرْمَةِ الوالدین. هيچ عبادتى زودتر از رعايت حرمت پدر و مادر انسان را به رضايت خدا نمى رساند. بحار الأنوار ج ۷۴ ص ۷۷.
حضرت امام صادق (ع) میفرمایند: «اِنَّهُ لَيَعْرِضُ لِى صاحِبُ الْحاجَةِ فَاُبادِرُ اِلى قَضائِها مَخافَةَ اَنْ يَسْتَغْنِىَ عَنْها صاحِبُها» نيازمندى كه به من مراجعه مى‌كند ، زود نياز او را بر طرف مى‌كنم ، از ترس اينكه او از طریق دیگری بى‌نياز شود و پاداش انجام اين كار نيك از دستم برود. أمالی شیخ طوسی ص 644 روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
میخوای تو دل امامت بیشتر جا باز کنی برا خودت؟! عمار بن حيان گويد: بامام صادق عليه السّلام خبر دادم کا پسرم اسماعيل نسبت بمن خوشرفتاراست،[بیشتر احترام مرا که پدرش هستم حفظ می کند] فرمود: من هم او را دوست داشتم و اكنون دوستيم باو افزون گشت،[بخاطر حرمتی که به پدرش قائل است] همانا خواهر رضاعى رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله نزد آن حضرت آمد، چون او را ديد شادمان گشت و عبای خود را براى او گسترد و او را روى آن نشانيد، سپس باو رو كرد و با او بسخن پرداخت و تبسم ميفرمود، تا او برخاست و برفت و برادرش آمد حضرت رفتارى كه نسبت بخواهرش كرد، در باره او عمل نفرمود، بحضرت عرض شد: با خواهرش رفتارى كردى كه نسبت باو نكردى با آنكه او مرد است‌؟ فرمود: زيرا آن خواهر نسبت بپدر و مادرش خوش رفتارتر بود. خَبَّرْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِبِرِّ إِسْمَاعِيلَ اِبْنِي بِي فَقَالَ لَقَدْ كُنْتُ أُحِبُّهُ وَ قَدِ اِزْدَدْتُ لَهُ حُبّاً إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَتَتْهُ أُخْتٌ لَهُ مِنَ اَلرَّضَاعَةِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا سُرَّ بِهَا وَ بَسَطَ مِلْحَفَتَهُ لَهَا فَأَجْلَسَهَا عَلَيْهَا ثُمَّ أَقْبَلَ يُحَدِّثُهَا وَ يَضْحَكُ فِي وَجْهِهَا ثُمَّ قَامَتْ وَ ذَهَبَتْ وَ جَاءَ أَخُوهَا فَلَمْ يَصْنَعْ بِهِ مَا صَنَعَ بِهَا فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَنَعْتَ بِأُخْتِهِ مَا لَمْ تَصْنَعْ بِهِ وَ هُوَ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ أَبَرَّ بِوَالِدَيْهَا مِنْهُ. کافی ج ۲ ص ۱۶۱ روایت داستانی روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
تعارف الکی ممنوع!! يكى از دوستداران امام صادق عليه السلام نزد ايشان آمد و سلام كرد و نشست، در حالى كه اسماعيل، فرزند امام نيز همراه ايشان بود. چون امام صادق عليه السلام رفت، آن مرد نيز همراه ايشان برگشت. امام به در خانه اش كه رسيد، از مرد جدا شد و به خانه رفت. فرزندش اسماعيل به ايشان گفت: پدر جان! چرا او را به خانه، دعوت نكرديد؟ امام فرمود: «به خانه آوردن او در شأن من نبود[یعنی الان موقعیت پذیرش مهمان نداشتم]». اسماعيل گفت: او هم كه نمى آمد [ ؛ پس بد نبود كه به ظاهر، تعارفى مى كرديد]. امام فرمود: « پسرم! خوش ندارم كه خداوند، مرا اهل تعارف [دروغين ]بنويسد ». عن رجل عن الإمام الصادق عليه السلام، قال: أتاهُ مَولىً لَهُ، فَسَلَّمَ عَلَيهِ ومَعَهُ ابنُهُ إسماعيلُ، فَسَلَّمَ عَلَيهِ وجَلَسَ. فَلَمَّا انصَرَفَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام انصَرَفَ مَعَهُ الرَّجُلُ، فَلَمَّا انتَهى أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام إلى بابِ دارِهِ دَخَلَ وتَرَكَ الرَّجُلَ، فَقالَ لَهُ ابنُهُ إسماعيلُ: يا أبَة، ألا كُنتَ عَرَضتَ عَلَيهِ الدُّخولَ؟ فَقالَ: لَم يَكُن مِن شَأني إدخالُهُ. قالَ: فَهُوَ لَم يَكُن يَدخُلُ! قالَ: يا بُنَيَّ، أكرَهُ أن يَكتُبَنِي اللّهُ عَرّاضا. ---------- المحاسن: ج ۲ ص ۱۹۰ روایت داستانی روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
محمد بن عبدالکریم شهرستانی، از علمای بزرگ اهل تسنن و صاحب کتاب معروف الملل والنحل، درباره حضرت صادق عليه السلام می‌گوید: «هُوَ ذو عِلْمٍ غَزیرٍ، وَ اَدَبٍ کامِلٍ فِی الْحِکمَةِ، وَ زُهْدٍ فِی‌الدُّنْیا، وَ وَرَعٍ عَنِ الشَّهَواتِ.» یعنی او، هم دارای علم و حکمت فراوان و هم دارای زهد و ورع و تقوای کامل بود. بعد می‌گوید مدت‌ها در مدینه بود، شاگردان و شیعیان خود را تعلیم می‌کرد، و مدتی هم در عراق اقامت کرد و در همه عمر متعرض جاه و مقام و ریاست نشد و سرگرم تعلیم و تربیت بود. در آخر کلامش در بیان علت اینکه امام صادق توجهی به جاه و مقام و ریاست نداشت این‌طور می‌گوید: «مَنْ غَرَقَ فی بَحْرِ الْمَعْرِفَةِ لَمْیقَعْ فی شَطٍّ، وَ مَنْ تَعَلّی اِلی ذِرْوَةِ الْحَقیقَةِ لَمْ یخَفْ مِنْ حَطٍّ.» یعنی آنکه در دریای معارف غوطه‌ور است به خشکی ساحل تن درنمی‌دهد، و کسی که به قله اعلای حقیقت رسیده نگران پستی و انحطاط نیست. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
روایت داستانی حفص بن بخترى گويد: خزانه‌دار و وكيل امام صادق عليه السّلام، براى آن حضرت مقدارى مواد غذايى قرض گرفت و آن شخص قرض دهنده سریع آمد و بسيار اصرار مى‌كرد كه قرضش را زود بپردازند. امام صادق عليه السّلام به وكيل خود فرمود: مگر من تو را از قرض گرفتن از كسى كه ندار بوده و دارا شده نهى نكرده بودم!؟ اِسْتَقْرَضَ قَهْرَمَانٌ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مِنْ رَجُلٍ طَعَاماً لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَأَلَحَّ فِي اَلتَّقَاضِي فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ لَمْ أَنْهَكَ أَنْ تَسْتَقْرِضَ لِي مِمَّنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ فَكَانَ . فروع کافی کتاب المعیشه. روایت ها و حکایت ها https://eitaa.com/joinchat/2786197731C88ffbcfb9c
پیام امام صادق علیه السلام امام صادق علیه السلام فرمودند: وَ لا تَکنْ فَظّاً غَلیظاً یکرَهُ النّاسُ قُرْبَک وَ لاتَکنْ واهِناً یحَقِّرُک مَنْ عَرَفَک.  در معاشرت با مردم میانه رو باش؛ نه آن جور خشن و تندخو و بد اخلاق و بد برخورد باش که مردم از نزدیک شدن به تو خوششان نیاید، و نه آنقدر واهن یعنی ضعیف باش که هرکس با تو برخورد می‌کند تو را تحقیر کند. تحف العقول
حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عزّت و بزرگی پيوسته بى‌قرارى مى‌كند، تا آن كه به خانه‌اى در آيد كه ساكنانش از آنچه در دست مردم است، چشم طمع بركنده‌اند؛ پس در آن جا استقرار مى يابد. [ لَا يَزَالُ الْعِزُّ قَلِقاً حَتَّى يَأْتِيَ دَاراً قَدِ اسْتَشْعَرَ أَهْلُهَا الْيَأْسَ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَيُوطِنَهَا] كشف الغمة ج‏2، ص 20
🔺انگار عنایتی دارند...! ▫️حجت الاسلام هاشمی نژاد: 🔹در سال ۱۳۸۲ در ایام صادقیه در عالم رویا به من گفته شد که فردا صبح، امام صادق علیه السلام در درس حاج آقا مجتبی تهرانی شرکت می کنند و به مدرسه مروی تشریف می برند. 🔸صبح بعد از پایان درس شان به ایشان تلفن کردم و ماجرا را تعریف کردم؛ ایشان منقلب شدند و خیلی گریه کردند و گفتند: «دیشب پشت منزل خاک برداری و گودبرداری می کردند. این صداهای مهیب نمی گذاشت که من بخوابم؛ لذا بلند شده بودم و مدام در اتاق قدم می زدم. 🌀 تسبیح به دست گرفته بودم و صلوات می فرستادم و هدیه می کردم به روح مطهر (ع). بعد به حضرت عرض می کردم که آقا! من صبح دو تا درس دارم، اگر هم شب نخوابم، نمی توانم فردا به مدرسه بروم و درس بدهم؛ ⚡️گفتم : آقا! کمکم کنید تا من بتوانم کمی استراحت کنم و صبح انجام وظیفه کنم! 🍁لذا من دیشب مدّت زیادی متوسل به آقا امام صادق علیه السلام بودم و از حضرت استمداد می کردم. ☄از این رویای شما معلوم می شود که این توسل من به امام صادق علیه السلام کارساز بوده و حضرت عنایت فرمودند». 💢ایشان خیلی از این خواب، مسرور شدند و خیلی هم گریه کردند. بعد ایشان از باب تواضعی که داشتند، فرمودند: «از این عنایات معلوم می شود که ما خیلی دور از درگاهشان نیستیم؛ ان شاءالله که از نظرشان نیفتیم، انشاء الله که گوشه چشمی به ما داشته باشند»! 📚حاج آقا مجتبی، ص ۱۵۳.
روزى حضرت صادق علیه السلام غلامش را كه «مصادف » نام داشت، خواست و به او هزار دينار داد و گفت: با اين پول متاعى تهيه كن و براى تجارت به مصر ببر. او نيز اجناسى را خريدارى كرد و همراه جمعى از تجار به مصر رفت؛ هنگامى كه به نزديك مصر رسيدند، قافله اى از مصر خارج مى شد؛ از آنها درباره ارزش آن متاع در بازار مصر پرسيدند، آن متاع از نيازمندى هاى عامه مردم بود و آنان در پاسخ گفتند:در مصر يافت نمى شود (و مردم سخت به آن نيازمندند). اينان با هم عهد بستند و هم قسم شدند كه متاع خود را به دو برابر قيمت بفروشند. سرانجام آنها با سود خوبى به مدينه برگشتند. وقتى كه «مصادف» به محضر امام صادق عليه السلام رسيد دو كيسه كه هر كدام حاوى هزار دينار بود، جلوى آن حضرت گذاشت و عرض كرد: اين هزار دينار اصل مال و آن يك نيز سود تجارت است! امام صادق عليه السلام فرمود: اين سود زيادى است مگر چه كرديد؟ مصادف ماجرا را براى امام عليه السلام نقل كرد. امام عليه السلام با ناراحتى و شگفتى فرمود: « شما بر ضرر مردم مسلمان چنين سوگند خورديد كه متاع خود را جز به سود دو برابر به آنها نفروشيد». آن گاه فرمود: «اين (هزار دينار) اصل مالم است كه آن را بر مى دارم و نيازى به آن سود (هزار دينار ديگر) ندارم». سپس فرمود: «يا مصادف مجادلة السيوف أهون من طلب الحلال ؛ اى مصادف پيكار با شمشير از به دست آوردن مال حلال آسان تر است» روایت داستانی فروع کافی
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ 🔰با این کار امام را سبک میکنی !!! 📌ابو هارون گويد: من شرفياب محضر امام صادق (عليه السّلام) بودم كه در حضور من به چندتن از حضار در نزدش ميفرمود: چرا شما ما را سبك ميشماريد! مردى از اهل خراسان از جا برخاست و عرضكرد: ما پناه بخدا ميبريم از اينكه شما را سبك شماريم يا چيزى از دستوراتت را سبك شماريم،فرمود: چرا تو يكى از همان هایى هستى كه مرا سبك شمردى، عرض كرد: پناه بخدا كه من شما را سبك شمرده باشم، فرمود: واى بر تو مگر نشنيدى فلان شخص را - هنگامى كه ما در نزديكى جحفة بوديم - كه به تو ميگفت: مرا بمقدار يك ميل راه (چهار كيلومتر) سوار كن كه بخدا قسم درمانده و خسته شده‌ام و تو سرت را هم براى او بلند نكردى و او را سبك شمردى و هر كه مؤمنى را سبك بشمارد ما را سبك شمرده و احترام خداى عز و جل را ضايع كرده است. َ عَنْ أَبِي هَارُونَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِنَفَرٍ عِنْدَهُ وَ أَنَا حَاضِرٌ مَا لَكُمْ تَسْتَخِفُّونَ بِنَا قَالَ فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ خُرَاسَانَ فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ نَسْتَخِفَّ بِكَ أَوْ بِشَيْءٍ مِنْ أَمْرِكَ فَقَالَ بَلَى إِنَّكَ أَحَدُ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِي فَقَالَ مَعَاذٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ أَنْ أَسْتَخِفَّ بِكَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ أَ وَ لَمْ تَسْمَعْ فُلاَناً وَ نَحْنُ بِقُرْبِ اَلْجُحْفَةِ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ اِحْمِلْنِي قَدْرَ مِيلٍ فَقَدْ وَ اَللَّهِ أَعْيَيْتُ وَ اَللَّهِ مَا رَفَعْتَ بِهِ رَأْساً وَ لَقَدِ اِسْتَخْفَفْتَ بِهِ وَ مَنِ اِسْتَخَفَّ بِمُؤْمِنٍ فِينَا اِسْتَخَفَّ وَ ضَيَّعَ حُرْمَةَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. روضه کافی ص۱۰۲. •٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ ______________ 🔳روایــــــــت ها وحکــــــایت هارا همراهی کنیدhttps://eitaa.com/revayathavahekayatha1
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ 🔰گــــــــناهـان کــــــــــلیـدی 📌همان گونه که پیری و ضعف، زمینه هجوم کسالت و بیماری‌ های گوناگون می‌گردد، گاهی یک گناه کلیدی است یعنی زمینه و کلید انواع گناهان دیگر می‌شود.۱ـ حسادت انسان را به انواع گناهان مانند کارشکنی، تهمت، دروغ و سوء قصدها و… وادار می‌کند. امام صادق علیه السّلام می‌فرمایند: اِنَّ الحَسَدَ یَأکُلُ الایمانَ کَما تَأکُلُ النّارُ الحَطَبَ. همانگونه که آتش، هیزم را می بلعد، حسادت ایمان را می بلعد. انسان حسود به هر تلاشی که رقیب خود را بشکند، دست می زند. عَقْبه‌یی زینْ صَعْب‌تَر در راه نیست ای خُنُک آن کِشْ حَسَد هَمراه نیست چون کُنی بر بی‌حسد مَکْر و حسد زان حسد دل را سیاهی‌ها رسد خاک شو مَردانِ حق را زیر پا خاک بر سَر کُن حسد را همچو ما ✓۲ـ بُخل و حرص بخل سبب ندادن زکات و خمس و ترک انفاق می‌شود، به علاوه مردم از بخیل خوششان نمی‌آید و همین موجب بدگویی ها و سوء ظن‌ها می‌گردد. امیر المؤمنین علیه السّلام می‌فرمایند: البُخلُ جامِعٌ لِمساوی العُیُوب و هو زِمامٌ یقادُ بِه الی کُلِّ سُوء. بخل، جامع و گردآورنده همه‌ی بدی هاست، و افساری است که همه‌ی بدی‌ها را به سوی خود می‌کشاند. بر لب جو بخل آب آن را بود کاو ز جوی آب نابینا بود بخل نادیدن بود اعواض را شاد دارد دید در خواض را لب ببند و کف پر زر بر گشا بخل تن بگذار و پیش آور سخا حرص نیز سبب گناهانی مانند: کم فروشی، احتکار، گران فروشی، رشوه خواری، تملق و انواع بی‌تقوایی‌ها می‌شود. حرصِ بَط یکتاست این پنجاه تاست حرصِ شهوت مار و مَنصب اژدهاست حرص بط از شهوت حَلق است و فَرْج دَر رَیاست بیست چندان است دَرْج ✓۳ـ دروغ انسان با دروغ گفتن خود را توجیه می‌کند و زیر پوشش توجیه‌های دروغین، صدها گناه دیگر بروز می‌کند. امام حسن عسکری علیه السّلام می‌فرمایند: جُعِلَت الخَبائثُ کُلّها فی بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُها الکِذبَ. تمام زشتی ها در اتاقی قرار داده شده، و کلید آن، دروغ است. دل  نیارامد به گفتارِ دروغ آب و روغن هیچ نَفْروزد فروغ در حدیثِ راست، آرامِ دل است راستیها دانهُ دامِ دل است ✓۴ـ خشم این گناهی است که سبب فحش، غیبت، دشمن تراشی و انواع زشتی‌ها می‌شود. امام حسن عسکری علیه السّلام می‌فرمایند: الغَضَبُ مِفتاحُ کُلِ شَرّ. خشم (بی کنترل) کلید هر بدی است. وقتِ خشم و وقتِ شهوت مَرد کو؟ طالبِ مردی دوانم کو به کو کو درین دو حال مردی در جهان؟ تا فدای او کنم امروز جان خشم و شهوت مرد را احول کند ز استقامت روح را مبدل کند البته عیوب و گناهان دیگری نیز وجود دارند که زمینه ساز گناهان دیگر می‌شوند، مانند: بدگمانی، حرام خواری، شراب خواری، ستیزه جویی، ترس، تکبر و... •٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠ ______________ 🔳روایــــــــت ها وحکــــــایت هارا همراهی کنیدhttps://eitaa.com/revayathavahekayatha1
🔰یک آیه و دو معنا از امام! آیه ۲۹ سوره حج می فرماید: ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ. سپس، بايد آلودگیهايشان را برطرف سازند و به نذرهاى خود وفا كنند و بر گردِ خانه‌ی گرامى كعبه، طواف كنند. ✓ذریح محاربی گوید: به امام صادق عرض کردم: منظور خداوند متعال در آیه آنجا که می فرماید: « ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ».چیست؟ امام فرمود: «منظور از لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ دیدار امام معصوم ([در مراسم حج]است. ✓عبداللهبنسنان گوید: خدمت امامصادق رسیده و عرضکردم: «جانم به‌فدایت! منظور از این سخن خداوند عزّوجلّ [که می‌فرماید:] ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ چیست»؟ حضرت فرمود: «منظور کوتاه‌کردن سبیل، چیدن ناخن‌ها و کارهایی مانند این است». عرض کردم: «جانم به‌فدایت! ذریح مُحاربیّ از قول شما برایم نقل کرده که به او فرموده‌ای: منظور از لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ دیدار امام معصوم است»! امام فرمود: «ذریح راست گفته و تو هم درست می‌گویی؛ [بِدان که] قرآن ظاهری دارد و باطنی؛ و هر کسی نمی‌تواند همچون ذریح، معنای حقیقی و باطن قرآن را درک کند». صَدَقَ ذَرِیحٌ وَ صَدَقْتَ إِنَّ لِلْقُرْآنِ ظَاهِراً وَ بَاطِناً وَ مَنْ یَحْتَمِلُ مَا یَحْتَمِلُ ذَرِیحٌ. کافی ج ۴ ص ۵۴۹ __________________ روایت ها وحکایت هارا همراهی کنید @revayathavahekayatha1
این دو تا روایت خیلی سنگین و ترسناکند👇👇 (ع): اِيّاكُمْ اَنْ يَحْـسُدَ بَعْضُكُمْ بَعْضا فَاِنَّ الْكُفْرَ اَصْلُهُ الْحَـسَدُ. مبـادا با يكديـگر حسـد ورزيـد، زيرا كفر و بى دينى از حسد بر مى خيزد. (ع): نزديك‌ترين وضع بنده به كفر اين است كه با مردى رفاقت کند و لغزشهاى او را بشمارد تا روزى او را با آن‌ها سرزنش كند. إنّ أقرَبَ ما يكونُ العَبدُ إلَى الكُفرِ أن يُؤاخيَ الرجُلَ علَى الدِّينِ فَيُحصيَ علَيهِ عَثَراتِهِ و زَلاّتِهِ لِيُعَنِّفَهُ بها يَوما مّا.
اونا چی می آموختند شما چی می آموزید!! امام صادق علیه السلام: كسانى كه پيش از شما بودند سكوت كردن را مى آموختند و شما سخن گفتن را فرا مى گيريد. هرگاه يكى از آنان مى خواست عبادت پيشه كند، ده سال پيش از آن، تمرين سكوت مى كرد ، اگر به خوبى از عهده اين كار برمى آمد و تحمّل آن را داشت ، عابد مى شد و گرنه مى گفت : من لايق اين كار نيستم. إنَّ مَن كانَ قَبلَكُم كانوا يَتَعلَّمُونَ الصَّمتَ و أنتُم تَتَعلَّمُونَ الكلامَ، كانَ أحَدُهُم إذا أرادَ التَّعَبُّدَ يَتَعَلَّمُ الصَّمتَ قَبلَ ذلكَ بعَشرِ سِنِينَ ، فإن كانَ يُحسِنُهُ و يَصبِرُ علَيهِ تَعَبَّدَ و إلاّ قالَ : ما أنا لِما أرُومُ بِأهلٍ . بحار الأنوار ج78 ص 288
خائن😳👇 امام صادق عليه السّلام فرمود: هر مؤمنى كه رفیق ديگر خود را از لوازم مورد نيازش باز دارد در حالى كه مى‌تواند آن را خود يا از جانب ديگرى فراهم آورد خداى گرامى و بزرگ او را در روز رستاخيز سياه‌روى و كبود چشم و دست بسته و بر گردن آويخته، بر پا نگاه دارد، آنگاه كسى ندا برآورد: اين خيانتكارى است كه به خدا و پيامبرش خيانت ورزيده است. أَيُّمَا مُؤْمِنٍ مَنَعَ مُؤْمِناً شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَيْهِ أَوْ مِنْ عِنْدِ غَيْرِهِ أَقَامَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَّةً عَيْنَاهُ مَغْلُولَةً يَدَاهُ إِلَى عُنُقِهِ فَيُقَالُ هَذَا اَلْخَائِنُ اَلَّذِي خَانَ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ. کافی کتاب ایمان و کفر
معاويه بن وهب: شنيدم امام صادق(عليه السّلام)مى‌فرمود: چون بنده توبۀ نصوح كند، ۱_خدا او را دوست دارد ۲_و در دنيا و آخرت بر او پرده پوشى كند، من گفتم یابن رسول الله:چگونه پرده پوشى كند از او؟ فرمود: هر چه از گناهان كه دو فرشته موكّل بر او برايش نوشته‌اند از يادشان ببرد و به اعضاى بدنش وحى كند كه گناهان او را نهان دارند و به هر تيكه‌اى از زمين وحى كند كه آنچه گناه به روى كرده است نهان ساز و در هنگام ملاقات او با خدا هيچ گواهى بر گناهانش اقامه نشود. إِذَا تَابَ اَلْعَبْدُ «تَوْبَةً نَصُوحاً» أَحَبَّهُ اَللَّهُ فَسَتَرَ عَلَيْهِ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ يَسْتُرُ عَلَيْهِ قَالَ يُنْسِي مَلَكَيْهِ مَا كَتَبَا عَلَيْهِ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ يُوحِي إِلَى جَوَارِحِهِ اُكْتُمِي عَلَيْهِ ذُنُوبَهُ وَ يُوحِي إِلَى بِقَاعِ اَلْأَرْضِ اُكْتُمِي مَا كَانَ يَعْمَلُ عَلَيْكِ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَيَلْقَى اَللَّهَ حِينَ يَلْقَاهُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ يَشْهَدُ عَلَيْهِ بِشَيْءٍ مِنَ اَلذُّنُوبِ. کافی باب توبه نکته: 1⃣اینکه توبه نصوح چیست به دو منبع مراجعه کنیم در اونجا بحث کرده اند: الف: ذیل این آیه(سوره تحریم آیه ۸): «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا» در تفاسیر مفصلا بحث شده در تفاسیر روایی هم ذیل این آیه روایات را آورده اند. ب: رجوع به مراه العقول علامه مجلسی ذیل روایت فوق.... ایشان اقوال علما در توبه را آورده و اینکه توبه نصوح چیست! چند قول را مطرح کرده اند.....
عجب روایتی! 😳 حضرت صادق آل محمد فرمود: هنگامى كه ميان دو نفر نزاعى رخ دهد دو فرشته الهى در آن جا نازل مى شوند. به سفيه مى گويند: آنچه مى خواستى گفتى و همه آن سزاوار خود توست و به زودى كيفر سخنانت را خواهى ديد😭 و به حليم و صبور مى گويند: صبر كردى و بردبارى نشان دادى خداوند به زودى تو را مى آمرزد اگر به همين حال نزاع را به پايان رسانى. اما اگر شخص حليم مقابله كرد هر دو ملك آن جا را ترك مى گويند. (نه وعده غفرانى به حليم مى دهند و نه سفيه را تهديد مى كنند)» «إِذَا وَقَعَ بَينَ رَجُلَينِ مُنَازَعَةٌ نَزَلَ مَلَكَانِ فَيقُولاَنِ لِلسَّفِيهِ مِنْهُمَا قُلْتَ وَ قُلْتَ وَ أَنْتَ أَهْلٌ لِمَا قُلْتَ سَتُجْزَى بِمَا قُلْتَ وَ يقُولاَنِ لِلْحَلِيمِ مِنْهُمَا صَبَرْتَ وَ حَلُمْتَ سَيغْفِرُ اللَّهُ لَكَ إِنْ أَتْمَمْتَ ذَلِكَ قَالَ فَإِنْ رَدَّ الْحَلِيمُ عَلَيهِ ارْتَفَعَ الْمَلَكَان» كافى، ج ۲، ص ۱۱۲. ○○●●○○●●○○●● [روایت ها وحکایت ها]
امام صادق علیه السلام: إذا ضاقَ أحدُكُم فَلْيُعلِمْ أخاهُ و لا يُعِينُ على نفسِهِ . هرگاه يكى از شما تنگ دست و گرفتار شد ، [مشكل را] به رفیق خود بگويد و خويشتن را آزار ندهد. مشکاه الانوار ص۳۲۷
اخلاق پیامبر اکرم اینگونه نبود!!!! امام صادق عليه السلام: بر عيب هاى آن كه به دوستى شما روى آورده است، طعنه مزنيد. و او را به سبب كار زشتى كه از او سر مى زند، از دوستى خود، باز مداريد، 👈 كه اين كار، از اخلاق پيامبر خدا و دوستانش نيست. لا تَطعَنوا في عُيوبِ مَن أقبَلَ إلَيكُم بِمَوَدَّتِهِ، ولا توقِفوهُ عَلى سَيِّئَةٍ يَخضَعُ لَها ؛ فَإِنَّها لَيسَت مِن أخلاقِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و مِن أخلاقِ أولِيائِهِ. مجموعه ورام ج ۲ ص ۱۴۶.