eitaa logo
یادداشت های تربیتی| امیر اخوت
103 دنبال‌کننده
198 عکس
144 ویدیو
18 فایل
تربیت با موضوع رشد و خانواده با محوریت تدبر در قرآن و روایات و ادعیه اهل بیت علیهم السلام و مشاوره ارتباط با نویسنده @okhovvat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 ۲ نیازمندی های دیگران را فراموش نمی کنی به فکر آنها هستی به فکر جسم و جانشان به فکر تامین نیازهای اولیه شان و انواع روش ها را به کار می گیری از اردوهای جهادی گرفته تا صدقاتی که هر روز یا هر هفته کنار می گذاری تا وقتی که بی مزد و برایشان اختصاص می دهی و می خواهی تو و منی در بین نباشد و می خواهی فاصله ها کم شود و ببخشی از اموالی که خدا بخشیده و ببخشی تا دعای عملی ات به آسمان رود و خداوند می بیند و می تواند دستت را بازتر کند تا بیشتر خدمت رسانی کنی پس تو کارت را بکن و او کارش را خوب بلد است..‌. @rezayatazendegi
۳ بنا نیست همه مالت را ببخشی بنا نیست موضوع ، ای به دغدغه هایت بیفزاید. بنا نیست که یک گزاره، همه گزاره های دیگر را کنار بگذارد بنا نیست صدقه دادن بخواهد کردن را کنار بگذارد بنا نیست صدقه دادن آیات قرآن مبنی بر لزوم رعایت در انفاق را کنار بگذارد. پس دینی که داری زیباست و همه جانبه: از یک طرف می گوید برای زندگی ات برنامه داشته باش از طرف دیگر می گوید به فکر دیگران باش از طرف سوم می گوید نه آنگونه انفاق کن که دستت خالی شود و نه آنگونه که از دستت هیچ نچکد... و از طرف چهارم می گوید نگران نباش و نترس از کم شدن؛ و با صدقه دادن خداوند به اموالت می دهد... . پس در اموالت حقی معلوم و سهمی مشخص قرار بده برای نیازمندان و در ساعتت نیز وفتی برای رفع مشکلاتشان @rezayatazendegi
امام محمد باقر علیه السلام: هر مسلمانی که پشیمانی مسلمانی را در کالایی که خریده، بپذیرد و کالای فروخته شده را پس بگیرد، خداوند او را از عذاب قیامت مصون دارد. الکافی، ج۵ مخاط
⭕ مسجدی که اتاق عقد و سالن عروسی رایگان به جوانان می‌دهد. 🔸مسجدالزهرا(س) در خیابان شهید عراقی با فراهم کردن اتاق عقد و یک سالن عروسی زمینه برگزاری مراسم عقد و عروسی را به صورت رایگان و ساده برای زوجین جوان فراهم کرده است. 🔸مسجد الزهرا(س) در منطقه پاسداران تهران واقع است و سالن اجتماعات مسجد نیز امکان برگزاری جشن ولیمه ازدواج را دارد. @pleasant_events
🔻متروی تهران ایستگاهی دارد به نام این جوانمرد، همیشه با و‌ضو بود. می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!! هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود. اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.» وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت، را دو برابر پول مشتری، گوشت می داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر میگرداند به مشتری. گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست.....!! این جوانمرد با مرام، چهل و سه بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله به شهادت رسید. ✖️''شهید عبدالحسین کیانی'' همان ''جوانمرد قصاب'' است! @pleasant_events
🔰 این موارد بالا برخی نمونه های است.
نهج البلاغه ۱۳۸- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِيَّةِ . و درود خدا بر او فرمود: آنكه پاداش الهي را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است. تدبر اینکه خداوند انفاق در راه خودش را هفتصد برابر می کند حقیقتی است که او بیان می کند کما اینکه کسانی که از صدقه دادن خودداری کردند را توبیخ می کند و می فرماید : أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﺁﻳﺎ ﺗﺮﺳﻴﺪﻳﺪ ﻓﻘﻴﺮ ﺷﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﺻﺪﻗﺎﺕ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﺠﻮﺍ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻱ ﻛﺮﺩﻳﺪ؟! ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻜﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ، ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺯﻛﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺩﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ﻭ (ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ) ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﺩﻫﻴﺪ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ ﺍﺳﺖ! (١٣) مجادله و این میدان عرصه نشان دادن است و اگر دست برداریم از دو دو تا چهارتاهای مادی، قطعا معنوی زندگی مان را تغییر خواهد داد: همان محاسباتی که فرهنگ را در دفاع مقدس و در انواع جهادهای قرآنی و خدمت رسانی خود را نشان داد و می دهد... همان وعده هایی که نقد است و نسیه نیست؛ منتها چشم دل می خواهد تا آنقدر ببخشد که جانش را نیز تقدیم کند، و توجه کن به فضائل امیرالمومنین که حتی اشاره به آن در این مقال نگنجد . پس زیارت در روز را حتما مطالعه کن و بگو: السلام بک یا امیر المومنین... ان الله اشتری من المومنین اموالهم و انفسهم ... و فیک انزل الله تعالی و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه... @rezayatazendegi
نهج البلاغه ۱۰۹- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : نَحْنُ النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَي بِهَا يَلْحَقُ التَّالِي وَ إِلَيْهَا يَرْجِعُ الْغَالِي . و درود خدا بر او فرمود: ما تكيه گاه ميانه ايم، عقب ماندگان به ما مي رسند، و پيش تاختگان به ما باز مي گردند. تدبر به ما ارائه می دهند تا سرگردان نباشیم و خیمه هستند تا فرو نریزد و محکم خدا هستند تا بدعتها به جای سنتها ننشیند پس ما نیازمندیم باورها و اعمالمان را تراز کنیم با آنها پس ها و ما در پرتو نور آنها روشن می شود و به برکت آنها درمان می گردد پس ما آنان هستیم و اعمالمان را به آن بزرگواران تقدیم می کنیم تا یادمان نرود و توسلی باشد و برکات شامل حالمان گردد و مطالعه کن قضیه سید رشتی را که در نوشته ای جداگانه ارسال می کنیم و بخوان زیارتهای اول مفاتیح در نامگذاری روزها مثلا بخوان زیارت روز چهارشنبه را که متعلق به چهار امام بزرگوار است... @rezayatazendegi
ودر هنگامی طى مسافت دایره وار راه را پیمود، یک مرتبه برگشت و فرمود: اینانند دوستان شما، که در کنار نهر آبى فرود آمده، مشغول وضو براى نماز صبح هستند! من از الاغ پیاده شدم، که سوار مرکب خود شوم ولى نتوانستم، پس آن جناب پیاده شد و بیل را در برف فرو برد، و مرا بر مرکب نشاند، و سر اسب را به جانب دوستان بازگرداند، من در آن حال به این خیال افتادم که این شخص کیست که با من به زبان فارسى حرف زد؟ و حال آنکه در آن حدود زبانی جز ترکى و غالبا مذهبى جز مذهب عیسوى نبود، و او چگونه به این سرعت مرا به دوستانم رساند؟ ! پس به پشت سر خود نظر کردم، کسى را ندیدم، و از او اثرى نیافتم، آنگاه به دوستان خود ملحق شدم. @rezayatazendegi
ماجرای تشرف سید رشتی به محضر مبارک ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف شیخ ما در کتاب «نجم الثاقب» حکایتى نقل کرده که از آن استفاده میشود، باید به خواندن این زیارت مواظبت کرد، و از آن غافل نشد، و آن حکایت چنین است: جناب مستطاب تقىّ صالح، سید احمد بن سیّد هاشم بن سیّد حسن موسوى رشتى، تاجر ساکن رشت (ایدّه اللّه) تقریبا در هفده سال پیش، به نجف اشرف مشرّف شد، و با عالم ربّانى و فاضل صمدانى، شیخ على رشتى (طاب ثراه) که در حکایت آینده ان شاء اللّه ذکر خواهند شد به منزل حقیر آمدند، چون برخاستند، شیخ به صلاح و سداد سیّد احمد بن هاشم اشاره کرد، و فرمود داستان شگفتى دارد، ولى در آن وقت مجال بیان نبود. پس از چند روزى شیخ على را ملاقات کردم، فرمود سیّد رفت، اما داستان را با قسمتى از حالات سیّد برایم نقل کرد، از نشنیدن آنها از خود او، بسیار تأسف خوردم، گرچه مقام شیخ (رحمه اللّه علیه) بزرگتر از آن بود، که اندکى احتمال خلاف در نقل ایشان برود، و از آن سال تا چند ماه قبل این مطلب در خاطرم بود، تا در ماه جمادى الآخر این سال، از نجف اشرف برگشته بودم، در کاظمین سیّد صالح سیّد احمد بن سید هاشم را ملاقات کردم، که از سامره بازگشته، عازم ایران بود، پس شرح حال او را چنان که شنیده بودم پرسیدم، از آن جمله داستان معهود را مطابق شنیده من بیان کرد، و آن داستان این است که گفت: در سال هزار و دویست و هشتاد به قصد حجّ بیت اللّه الحرام از دار المرز رشت، به تبریز آمدم، و در خانه حاج صفر على تاجر معروف تبریزى منزل کردم چون قافله نبود سرگردان ماندم، تا حاجى جبّار جلودار سدهى اصفهانى قافله اى را جهت رفتن به «طرابوزن» حرکت داد، به تنهایى از او مرکبى را کرایه نمودم و حرکت کردم. وقتى به منزل اول رسیدیم، سه نفر دیگر به تشویق حاج صفر على به من ملحق شدند، حاج ملاّ باقر تبریزى، که به نیابت از جانب دیگران حج انجام میداد، و نزد علما معروف بود، و حاج سید حسین تاجر تبریزى، و مردى به نام حاج على، که کارش خدمت به افراد بود، به اتفاق روانه شدیم تا به «ارزنة الروم» رسیدیم، و از آنجا عازم «طرابوزن» شدیم، در یکى از منازل بین این دو شهر، حاجى جبّار جلودار نزد ما آمد و گفت: این منزل که در پیش داریم بس ترسناک است، زودتر بار کنید که همراه قافله باشید، چون در سایر منازل غالبا با رعایت مقدارى فاصله، به دنبال قافله حرکت میکردیم، ما هم حدود دو ساعت و نیم، یا سه ساعت به صبح مانده به اتّفاق قافله حرکت کردیم، به اندازه نیم یا سه ربع فرسخ از محل حرکت دور شده بودیم، که هوا تاریک شد، و به طورى برف گرفت، که دوستان هر کدام سر خود را پوشانده به سرعت راندند، من هرچه تلاش کردم با آنها بروم ممکن نشد تا آنکه آنها رفتند و من تنها شدم، از اسب فرو آمده، در کنار راه نشستم، درحالیکه به شدت مضطرب بودم، زیرا نزدیک به ششصد تومان براى مخارج راه همراه داشتم، و نمیدانستم عاقبت کار چه خواهد شد؟ ! پس از تأمّل و تفکّر، بنا را بر این گذاشتم که در همین موضع بمانم، تا سپیده طلوع کند، سپس به همان محلى که از آنجا حرکت کردیم بازگردم، و از آنجا چند نفر نگهبان همراه خود برداشته، به قافله ملحق شوم، در آن حال در برابر خود باغى دیدم، و در آن باغ باغبانى بیل به دست به درختان بیل میزد که برفش بریزد، به طرف من آمد، به اندازه فاصله کمى ایستاد و فرمود: کیستى؟ عرض کردم: دوستان رفتند، و من جا مانده ام، اطلاعى از جاده ندارم، مسیر را گم کرده ام، به زبان فارسى فرمود: نافله بخوان تا راه پیدا کنی من مشغول نافله شدم، پس از فراغت از تهجّد، دوباره آمد و فرمود: نرفتى، گفتم: و اللّه راه را نمیدانم، فرمود: جامعه بخوان، من جامعه را حفظ نداشتم، و تاکنون هم حفظ ندارم، با آنکه مکرّر به زیارت عتبات مشرّف شده ام، از جاى برخاستم و تمام زیارت جامعه را از حفظ خواندم، باز نمایان شد و فرمود: نرفتى، هنوز هستى؟ بى اختیار گریستم و گفتم: هستم راه را نمیدانم، فرمود: عاشورا بخوان، و عاشورا را نیز از حفظ نداشتم، و تاکنون نیز ندارم، پس برخاستم و از حفظ مشغول زیارت عاشورا شدم، تا آنکه تمام لعن و سلام و دعاى را خواندم، دیدم باز آمد و فرمود: نرفتى، هستى؟ گفتم: نه تا صبح هستم، فرمود: من اکنون تو را به قافله می رسانم، رفت بر الاغى سوار شد، و بیل خود را به دوش گرفت، و فرمود: ردیف من بر الاغ سوار شو. سوار شدم، آنگاه عنان اسب خود را کشیدم، مقاومت کرد، و حرکت نکرد، فرمود عنان اسب را به من بده، دادم، پس بیل را به دوش چپ گذاشت، و عنان اسب را به دست راست گرفت، و به راه افتاد، اسب در نهایت تمکین متابعت کرد، آنگاه دست خود را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانید؟ سه مرتبه فرمود: ، نافله، نافله و باز فرمود: شما چرا عاشورا نمیخوانید؟ سه مرتبه فرمود: ، عاشورا، عاشورا و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمیخوانید؟ ، جامعه، جامعه
نهج البلاغه ۱۳۹- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَي قَدْرِ الْمَئُونَةِ . و درود خدا بر او فرمود: الهي به اندازه فرود مي آيد. تدبر هر که برداری راهی برایت باز می شود و انتظار نداشته باش از حالا تمامی درها را برایت باز کنند و تمامی راهها را آسان؛ بلکه کن و کن و و کن و ها فرو ببر و از دوری کن و به خدا باش و کن به سمت رضای او تا با لطف او و به اذن او درها یکی یکی باز شود... مگر ندیدی علیه السلام را که از فرار کرد و درها برایش باز شد؛ و مگر ندیدی علیه السلام را که پس از نبوت و پس از اتمام کلمات الهی به مقام بار یافت و مگر ندیدی علیه السلام را که اصحاب گرامی اش را بشارت داد به بهشت و اینکه پلی است که مومن را از خانه ویران به سرای آباد منتقل می کند... پس نترس و هزینه کن در راه خدا او اش را می رساند پس به این آیات شریفه توجه کن: البقره أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ﺁﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪ، ﺑﻲ ﺁﻧﻜﻪ ﺣﻮﺍﺩﺛﻲ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺳﺪ؟! ﻫﻤﺎﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻳﻬﺎ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻴﻬﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺳﻴﺪ، ﻭ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﻱ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﭘﺲ ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪﺍ ﻛﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ؟!» (ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم، ﺗﻘﺎﺿﺎﻱ ﻳﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ:) ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﻳﺎﺭﻱ ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ! (٢١٤) آل عمران بَلَىٰ إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَٰذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ ﺁﺭﻱ، (ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ) ﺍﮔﺮ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ ﭘﻴﺸﻪ ﻛﻨﻴﺪ، ﻭ ﺩﺷﻤﻦ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺯﻭﺩﻱ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺎﻳﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﻫﺮﺍﺯ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ، ﻛﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻣﺪﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ! (١٢٥) آل عمران لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ (ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ) ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻧﻬﺎﻱ ﺧﻮﺩ، ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﺷﻮﻳﺪ! ﻭ ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﺘﺎﺏ (ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ) ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ( ﻳﻬﻮﺩ)، ﻭ (ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ) ﺍﺯ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ، ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺁﺯﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﻨﻴﺪ! ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺗﻘﻮﺍ ﭘﻴﺸﻪ ﺳﺎﺯﻳﺪ، (ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ; ﺯﻳﺮﺍ) ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (١٨٦) اکنون این جملات رهبر معظم را به یاد بیاور که از برکات ها ما به پیشرفتها رسیدیم... @rezayatazendegi
🔰نهج البلاغه ۱۴۰- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ . و درود خدا بر او فرمود: آنكه ميانه روي كند تهيدست نخواهد شد. 🔰تدبر روی در برابر است. پس شخص میانه رو و مرز زندگی اش را می شناسد و پا فراتر از گلیمش نمی گذارد و ها او را به نمی کشاند و او را به سوق نمی دهد بدین ترتیب هزینه های زندگی اش کم می شود و حتی خرج نکردنهای غیرضروری اش بهتر است از بخششهای نزدیکان و دوستانش و چنین شخصی در حال ثروت و فقر اهل میانه روی است؛ و بخشش می کند ولی در حد وسع خود... @rezayatazendegi
نهج البلاغه ۱۴۱-وَ قَالَ ( عليه السلام ) : قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْنِ . و درود خدا بر او فرمود: كمي و يكي از دو است. تدبر شرح ایت الله مکارم نکات زیبایی در این باره نوشته اند : "انسان در دو حالت از نظر زندگى مادى در آسايش است: نخست اين كه مال و درآمد فراوانى داشته باشد كه جوابگوى عائله او باشد، هرچند عائله اش سنگين به نظر رسد و راه ديگر اين كه اگر درآمد او اندك است افراد خانواده او نيز كم باشند تا به زحمت نيفتد. اين در واقع خاطر براى كسانى است كه فرزندان كمى دارند و از كمى فرزندان رنج مى برند مثل اين كه در ميان مردم معمول است كه اگر كسى خانه كوچكى داشته باشد به او مى گويند غمگين نباش مشكلات تو كمتر است; هر كه بامش بيش برفش بيشتر." اکنون که این نکات را دانستی دست از طلب برندار و دعای و برای طلب همسر پاک و فرزندانی و زیاد داشته باش، تا چنانچه مقدر شود در این دنیا نصیبت گردد و اگر برایت تقدیر نشود از فیوضات و محروم نشوی... ضمن این که طلب و و نیز در سیره امامان علیهم السلام است، پس چه اشکالی دارد از خداوند بخواهی زندگی ات همراه با شیرینی و آسانی و عافیت در پناه ولایت امیرالمومنین علیه السلام رقم بخورد ... @rezayatazendegi
♦️نهج البلاغه ۱۴۲-وَ قَالَ ( عليه السلام ) : التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ . و درود خدا بر او فرمود: كردن نيمي از است. تدبر بعضی ها می ترسند دوستی کنند یا می ترسند دوستی ها را بپذیرند و دوری می کنند از دیگران و این دوری و این ترس و این دوستی نکردن زمینه و را در آنان فراهم می کند..‌. ، ها، ها و ... و برعکس؛ انسان هایی هستند که دوست دارند دیگران را و دوستی ها را گسترش می دهند مخصوصا این که بر محور خدا و قرآن و اهل بیت علیهم السلام باشد اینها بستر هر خیری را فراهم کرده اند و بستر شر را از بین برده اند و اینها همان عاقلان هستند... پ.ن ۱. مريم إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا ﻣﺴﻠﻤﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺣﻤﺎﻥ ﻣﺤﺒﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ! (٩٦) ۲. الحشر وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﺍ ( ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺪﻳﻨﻪ) ﻭ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﻱ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ ﻣﺴﻜﻦ ﮔﺰﻳﺪﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺸﺎﻥ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﻨﻨﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺎﺯﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﻣﻬﺎﺟﺮﺍﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻣﻘﺪم ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ; ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺨﻞ ﻭ ﺣﺮﺹ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﺍﻧﻨﺪ! (٩) @rezayatazendegi
نهج البلاغه ۱۴۳-وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ . و درود خدا بر او فرمود: اندوه خوردن، نيمي از پيري است. تدبر: مومن افکارش نیست. و شبانه روزش شفاف و برای خدا و در راه خداست. و به بالاترین قدرتها تکیه کرده و نمی هراسد از نشدن ها و نرسیدن ها چراکه خدایش اولا شاهر و ناظر توان و تلاش اوست و ثانیا مهربان و دلسوز و آمرزنده و جبران کننده و پوشاننده است و ثالثا بار زیادی روی دوش بنده نمی گذارد به اضافه اینکه همه چیز ملک خداست... بهشت خوبی ها زیبایی ها انواع ثوابها و بالاتر از همه رضای او پس افکارش نه تنها پریشان بلکه متمرکز است بر یاد خدا و متمرکز است بر انجام وظایفش و می داند اگر مثلا فقط مادر خوبی باشد و خدا راضی باشد بهتر است از اینکه هزاران کار به ظاهر خوب را انجام دهد در حالی که خدا راضی نیست. پ.ن اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَي مُصَابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَي عَظِيمِ رَزِيَّتِي خدايا سپاس تو را سپاس شكرگزاران بر مصيبت زدگي آنان، خداي را سپاس بر بزرگي عزايم... @rezayatazendegi
▪️یورونیوز فارسی عکسی از دو خانم محجبه ایرانی که درحال خوندن قرآن هستن رو کنار آخرین آمار کرونا در جهان گذاشته تا بگه اولاً جایگاه ایران در کنترل کرونا جایگاه خوبی نیست! ثانیاً علت این وضعیت خراب، برگزاری آیین‌های دینی و فرهنگ اسلامی است! اینجاست که کینه غربی ها از اسلام مشخص میشه! 💬مُحَمّد نُصوحی @Fars_plus
نهج البلاغه ۱۴۴- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَي قَدْرِ الْمُصِيبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَي فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ . و درود خدا بر او فرمود: صبر به اندازه مصيبت فرود آيد، و آنكه در مصيبت بي تاب بر رانش زند اجرش نابود مي گردد. تدبر ...تشنه بود و لیوان آبی کنار دستش؛ ولی نمی نوشید و فریاد می زد تشنه ام... این صحنه، یادآور فرد مصیبت زده ای است که خداوند را فرود آورده، ولی او بی تابی می کند. پس اجرش از بین می رود، چراکه بنا بود هر مصیبتی باعث هدایتی جدیدتر و مقامی والاتر شود...اگر استقامت می کرد. و امان از دست انسان جاهل که تربیت مولایش را نمی پذیرد و خوشا به حال انسان مومن که همه چیز را از خدا می داند و خود را به او می سپارد. و به این نکته توجه کن که این همه و خوبی ها همگی از آسمان نازل می شود و اگر کمبودی در خود احساس کردی باید کنی و ؛ تا موانع بهره مندی ات برطرف شود. پ.ن البقره وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﻗﻄﻌﺎ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ، ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ، ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﺭ ﻣﺎﻟﻬﺎ ﻭ ﺟﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﻣﻴﻮﻩ ﻫﺎ، ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﻛﻨﻴﻢ; ﻭ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ! (١٥٥) الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ، ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ: «ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﺪﺍﺋﻴﻢ; ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ!» (١٥٦) @rezayatazendegi
نهج البلاغه ۱۴۵- وَ قَالَ ( عليه السلام ) : كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ . و درود خدا بر او فرمود: بسا روزه داري كه بهره اي جز گرسنگي و تشنگي از روزه داري نبرد، و با شب زنده داري چيزي جز رنج و بي خوابي به دست نياورد، خوشا خواب زيركان، و روزه گشودن آنان. تدبر بودن صفتی است که مومن بایستی داشته باشد تا نخورد و کسی را فریب ندهد و باشد و نباشد و باشد و نباشد پس این کلمه جامع این همه خوبی هاست. و وقتی بدانی که خداوند نمی خواهد بر بندگانش سختگیری کند و دین و مسیر و دستوراتش و مستحبات و واجبات و ... همگی برای رشد انسان است؛ پس اگر زیرک باشی شب زنده داری ات باعث نمی شود از آن طرف بام بیفتی و گمان کنی حالا که برای نماز شب قیام می کنی؛ دیگر انسان خوبی شده ای و حداقل از فلانی بهتر هستی و ... پس خوشا به حال انسانی که اگر مستحبی از او فوت می شود غصه می خورد و اگر مستحبی را انجام می دهد باز هم خودش را بهتر از دیگران نمی داند. @rezayatazendegi