eitaa logo
چشمه معرفت
179 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
24 فایل
🔶کانال چشمه معرفت http://eitaa.com/river1399 👨🏻‍💻راه ارتباط با ادمین @Falsafe_Erfan12
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ گفتگوی دو جنین !! 🙄😳 ‌‌ ✅ مکالمه دو جنین و اثبات خدا و عالم بعد از مرگ ‌‌❤️🧡💛💚💙💜❤️🧡💛💚💙 🌿 يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ، وَيَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ ☘️ 🎭 هنرمندان کوچک: زینب خانم و آقا ابوالفضل ❤️💙 🆔@river1399
علامه : بسیاری از روایات ما مشحون به دقیق ترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنائی به مسائل عقلیه می توان در این بحر بی کران وارد شد؟ و حاقّ معانی وارده در آن ها را در ابواب مختلفۀ و و ، و ، و و ، و حقیقت ، و کیفیت مخلوق به خالق و غیرها را به دست آورد؟ راویان احادیث أئمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین، همه یکسان نبوده، بلکه هر یک در مرتبه ای خاصّ و درجه ای مخصوص بوده اند؛ و روایاتی که از هِشام بن حَکَم و مؤمن الطاق و نظائرها نقل شده است، بسیار دقیق است و به خوبی می رساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه، و جدل و خطابه و برهان واقف بوده اند؛ و حضرات معصومین با آن ها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقائق را بیان می فرموده اند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنائی با علوم عقلیّه محال است. 📕 سرالفتوح، ص ۴۰تا۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز:
💢 به بهانه‌ی "تنفر از شفاء" 🔸 یکی از اساتید محترم و محبوب فلسفه اخیرا فرمودند: "کار کم دیگر از فلسفه گذشته است. از شما چه پنهان که فلسفه برای من تمام شده است. تصمیم گرفته‌ام به طور کلی کتاب شفا را کنار بگذارم. اگر صفحات باقیمانده خطابه شفا و منظومه را تمام کنم، بعدش می‌خواهم «تفسیر مجمع‌البیان» را تدریس کنم. البته تا امروز یک جلد از آن را درس گفته‌ام؛ اگر عمری باشد، ۹ جلد دیگر را هم خواهم گفت و قصد دارم که دروس تفسیر و حدیث را جایگزین فلسفه کنم ... تمام این درس‌هایی که ما می‌خوانیم مقدمه‌ای هستند برای این ذی‌المقدمه؛ یعنی قرآن و حدیث. عمر من در مقدمه گذشته است و هنوز به ذی‌المقدمه نرسیده‌ام. همواره دعا کرده‌ام که: خدایا من را به این راه منتقل کن. الآن دیگر به شفای بوعلی فکر نمی‌کنم. فکر می‎‌کنم خدا اول تنفر شفا را به من داد، بعد به این طرف علاقه‌مندم کرد (متن کامل)" ❇️ صرفا نکاتی به بهانه گفتار فوق خدمت سروران عرض کنم: ۱. اول اینکه انسان باید آرام آرام برای خودش هدف لحاظ کند، وگرنه بعد از مدتی سرخوردگی رخ خواهد داد. ۲. فلسفه در بستر اسلام، مانند هر علمی در حال تکامل بوده است. همانطور که فیزیک مراحل گالیله و نیوتن و انیشتین را طی کرده و به کوانتوم رسیده، فلسفه نیز فارابی و ابن سینا و سهروردی را طی کرده و به صدرا رسیده است. از این رو اگر فلسفه سینوی را تاریخ فلسفه بدانیم، سخنی به دور از تحقیق نخواهد بود. ۳. جایگاه بین فلسفه صدرایی با فلسفه سینوی و نیز رابطه وثیق فلسفه ملاصدرا با قرآن را با عبارات برخی بزرگان می توان به خوبی بیان کرد: ◽️ الف: : هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف و با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و شامخ این ملت است، درست تصدیق می کند که این معارف از نور معارف شریف و احادیث نبی ختمی و او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده اند. آن وقت می فهمد که حکمت و عرفان اسلامی از و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل ؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق داماد قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او فیض کاشانی قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و احادیث معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. / آداب الصلوة، ص ۳۰۴ ◽️ ب: علامه : کافی است که ذخایر علمی اهل بیت علیهم السلام را با کتب فلسفی که با مرور تاریخ نوشته بسنجیم؛ عینا خواهیم دید که روز به روز فلسفه به ذخایر علمی نام برده نزدیک تر می شد تا در قرن ۱۱ هجری [ عصر ] تقریبا به همدیگر منطبق گشته و فاصله ای جز اختلاف تعبیر در میان نمانده است. / شیعه در اسلام، ص۱۳۷ ◽️ ج: علامه : حکیم‌ عظیم‌الشأن‌ و فیلسوف‌ متفکر و متعبد ما ملاصدرالدین‌ شیرازی‌ أعلی‌ الله درجته‌ هرجا در کتبش‌ بالاخص در «أسفار أربعه‌» مطلبی‌ را از محیی‌الدین‌ نقل‌ می‌کند، نام‌ وی‌ را در کمال‌ عظمت‌ و جلالت‌ و منزلت‌ می‌آورد؛ و اگر مطلبی‌ را از بوعلی‌ سینا نقل‌ می‌کند کأنه‌ او را فیلسوف‌ نمی‌داند. / روح مجرد، ص ۴۳۱ ۴. البته برای فهم فلسفه صدرا باید مقداری به فلسفه ابن سینا آگاهی داشت و اساسا ابن سینا یک نابغه‌ی تمام عیار بوده و در آخر در حد بضاعت خود به عرفان منتهی می شود و حتی برخی اکابر فلسفه برای نظم ذهنی به توجه به آثار ابن سینا توصیه کرده اند ولی باید به جایگاه نسبی فلاسفه نسبت به هم و نیز توانایی آنان در وحدت برهان با قرآن توجه ویژه نمود. ۵. در نهایت به مطالعه کتب تفسیر اساتید بزرگ فلسفه مانند علامه به جدّ توصیه می‌کنم. به عنوان مثال در تفسیر موضوعی ایشان، جمع بین قرآن و برهان و عرفان را عیان خواهید یافت (ببینید). ✍ امین دهقانی ✅ @feghheakbar
💢 فلسفه مشاء () از منظر امام خمینی و مقایسه آن با فلسفه و صدرائیون و عرفاء : هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف و با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و شامخ این ملت است، درست تصدیق می کند که این معارف از نور معارف شریف و احادیث نبی ختمی و او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده اند. آن وقت می فهمد که حکمت و اسلامی از و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل ؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. 📔 آداب الصلوة، ص ۳۰۴ ✅ @feghheakbar
✅ پاسخ آيت‌الله العظمی جوادی‌آملی به سؤال پروفسور کارتانگارا در مورد «اهمیت فلسفه در جهان معاصر» 🔹چون اصل فلسفه، جهان‌بینی است و ما جزئی از جهان هستیم، جزء مسائل فلسفه است که من کی ام، از کجا آمده‌ام به کجا می‌روم و ره توشه من چیست، با ابدیت خودم کار دارم؛ مبدأ را که هو الاول است، فلسفه تعیین می‌کند، معاد را که هوالآخر است فلسفه را تعیین می‌کند، بین آغاز و انجام وظیفه من چیست، فلسفه تعیین می‌کند، مسئله وحی و نبوت را فلسفه تعیین می‌کند، مسئله را فلسفه تعیین می‌کند، مهم‌تر از همه رابطه بین انسان و جهان را که خدا تعیین کرد را هم فلسفه تعیین می‌کند؛ اما فلسفه را از راه باید یاد گرفت. 🗓۱۴۰۱/۹/۶ 🆔@hekmateislami