ز غصه صدهزاران قصه دارم
ولی پیش که خوانم؟ با که گویم؟
#عراقی
@robaiiyat_takbait
ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفته بوی گل پیراهن من . . .
#قیصر_امین_پور
@robaiiyat_takbait
از هجوم اشک ما بیدل مپرس
یار می آید، چراغان کرده ایم
#بیدل_دهلوی
@robaiiyat_takbait
او آمد و رنگ روزگارم شد سبز
پاییز و زمستان و بهارم شد سبز
روزو شب بی قراریم پایان یافت
آن لحظه که بر سر قرارم شد سبز
#محسن_درویش
@robaiiyat_takbait
دوای دردِ درمان سوز این دیوانه دستِ توست
بغل نه
بوسه نه
حتی کمی از بوت هم کافی ست...
#شهریار_قنبری
@robaiiyat_takbait
ایکاش همیشه رو به رویت بودم
در آب زلال رود قویت بودم
در حسرت یک نوازشت آه کِشم
ایکاش نسیمِ لایِ مویت بودم
#نوروزرمضانی
@robaiiyat_takbait
گرچه رفتی ز دلم
حسرتِ روی تو نرفت
درِ اين خانه به اميد تو باز است هنوز...
#عماد_خراسانی
@robaiiyat_takbait
به یادت آنچنان غرقِ خودم بودم
که دریا گفت:
تو را میبینم و شک میکنم دریا منم یا تو!
#حسین_زحمتکش
@robaiiyat_takbait
من که بیچاره شدم
کاش ولی هیچ دلی،
گیرِ لحنِ بم مردانه ی محکم نشود...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
گذشت خوبیام از حد، به شک دچار شدند
به احترام، کمی خم شدم سوار شدند..!
#حسین_جنتی
@robaiiyat_takbait
از رشته ی حیات ندیدم ضعیف تر
این تار و پود با نَفَس از بین می رود
#عاصی_خراسانی
@robaiiyat_takbait
کشیده است به رسوایی و جنون کارم
میان جمع بگویم که دوستت دارم؟!
#مرتضی_امیری_اسفندقه
@robaiiyat_takbait