eitaa logo
🌝 مــ🌙ــاه تـابـانمــ باش 🌝
1.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
200 ویدیو
4 فایل
𝓼 💫﷽💫 {وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ باڪدامین اشڪ میشود ردپای تو راازمیان دل پاڪ ڪرد.. جمعه ها پارت نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 👑زَن وَ زِنـدگـے👑
- مگه بهت نگفتم از امروز با حجاب کامل باید بیای شرکت. این چه سر و وضعیه؟ نگاهم و به مانتوی بادمجونیش که علاوه بر کوتاه بودنش با یه کمربند کیپ تنش شده بود ویه مشت پرکلاغ که چتری ریخته بودتوصورتش دوختم. اخمام بیشتر تو هم فرو رفت. - لباس فرمت کو؟ فکرکردی خونه خالست هرجوردلت بخوادمیای سرکارررر؟؟؟ https://eitaa.com/joinchat/3838836853C03082d27dc
🌝 مــ🌙ــاه تـابـانمــ باش 🌝
- مگه بهت نگفتم از امروز با حجاب کامل باید بیای شرکت. این چه سر و وضعیه؟ نگاهم و به مانتوی بادمج
دختره شب توشرکت باپسره تنهاگیرمیوفتن😱😱 اماپسرمون خیلی جنتلمنه😂 ولی دختره چهارتالاستیک پسره روپنچرمیکنه😳😳 وای وای بدبه حال دختره دراینده بااتفاقاتی که این پسره به خاطرتلافی کردن کارش سرش میاره😥😥
‌ همچون انار خون دل از خویش می خوریم غم پروریم، حوصله ی شرح قصه نیست.... 👤 فاضل نظری ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔: ❤️ @rooman222 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین دهلوی : قطره‌ای در دل یک تُنگم و دلتنگ توام عاقبت می‌کُشدم حسرت دریا شدنم .. ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔: ❤️ @rooman222 ❤️
در مقابل همه چیزایی که باعثِ تحقیرت میشن، بایست و بگو "نه" حق نداری خودتو بازیچه دیگران کنی نه گفتن رو یاد بگیر تا زندگیت از چارچوب خارج نشه ! 🆔 🆔 🕊 🍃 @avayeezendegii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و صد درود، صبح زیباتون بخیر، امروزتون پر از اتفاقات خوب😍 . به اعتقاد من صبح‌ها به خودیِ خود صبح نیستند...باید دلیلی برایِ آغاز باشد... باید انگیزه و هدفی، این ثانیه‌هایِ مبهم را به سمتِ صبح شدن، هُل بدهد...صبح، دلیل می‌خواهد جانم...گاهی یک هدف می‌شود دلیلِ تو...گاهی یک اتفاقِ مبارک و گاهی هم یک آدمِ خوب...و من هر سه را برای ثانیه‌هایِ ارزشمندتان آرزو می‌کنم...هر لحظه‌تان، به زیباییِ صبح...صبحی که از همان ابتدایش، با هزاران امید و انرژی و انگیزه آغاز شود،... که روزتان را ضمانت کند... که واقعاً "صبح" باشد . دنیای فیلـــــــــــــــم👇👇👇 @Cinamatv
💚زندگی را زیباتر کن گاهی با ندیدن، نشیدن و نگفتن. 💚زندگی فقط مال ما نیست به همه تعلق دارد. 💚زندگی را برای همه زیبا کنیم با مهربانی با محبت با لبخند.... ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔: ❤️ @rooman222 ❤️
زندگی خانه ایست باهزاران پنجره دلت را بسوی هرکدام بگشایی زندگی سهم تو را از همانجا می‌دهد پنجره ی عشق را بگشا که وجودت را از آن سرشار کنی ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔: ❤️ @rooman222 ❤️
آروم باش ... هیچ حال بدی دائمی نیست ... 🆔 🆔 🕊 🍃 @avayeezendegii
روزای خوب به خاطرات خوب تبدیل می شوند... و روزهای بد به درس های خوب … 🆔 🆔 🕊 🍃 @avayeezendegii
🌝 مــ🌙ــاه تـابـانمــ باش 🌝
🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸 🌸 #مــاه_تــابــانــم_بــاش #پارت_174 _اووووه... بدو بدو تا نریخته. اگر بریزه ا
🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸 🌸 میدونستم تابان به شدت روی مری حساس شده. الان اگر میفهمید مری اینجاست عصبی میشد ولی کاری نمیتونستم بکنم. نفس عمیقی کشیدم و در سالن رو باز کردم. بدون اینکه وایسم تا بیاد رفتم سمت اشپزخونه. پشت میز نشستم که تابان کنجکاو گفت _کی بود؟ بدون اینکه نگاهش کنم برای خودم لقمه ای گرفتم و اروم زیر لب گفتم _مریه چیزی نگفت. نیم نگاهی بهش کردم که دیدم اخماش تو همه و بغ کرده به صندلی تکیه داده. کلافه گفتم _صبحونت رو بخور تابان کاری به اون نداشته باش. بعد از تموم شدن حرفم صدای سلام گفتن مری اومد. اروم جوابش دادم و سوالی گفتم _چیزی شده سر صبحی اومدی؟ با تعجب نشست پشت میز و گفت _مگه حتما باید چیزی بشه که بیام؟ اومدم بهت سر بزنم. ابرویی بالا انداختم و گفتم _یعنی تو نمیدونی من صبحا خونه نیستم؟ میذاشتی بعد از ظهر میومدی. با این حرفم هومی گفت و برای خودش یه لقمه گرفت. تابان با طعنه گفت _تعارف نکن راحت باش. ابرویی برای تابان بالا انداختم که با حرص روشو ازمون گرفت و شروع کرد به خوردن. هوفی کشیدم و بعد از اینکه خوردنم تموم شد از جام بلند شدم. مری سریع بلند شد و گفت _من امروز میخوام باهات بیام کارت دارم. با این حرفش بیخیال باشه ای گفتم و رفتم سمت اتاقم... با حرص مشغول جمع کردن وسایل روی میز بودم. داشتم میترکیدم و نمیتونستم کاری کنم. دوست نداشتم مری با آترین بره ولی مگه چاره ای بود؟ مگه من میتونستم حرفی بزنم؟ پوفی کشیدم که عطر آترین رو پشت سرم حس کردم. چرخیدم سمتش. لبخند زد و در حالی که دست میکشید روی کمرم گفت _میشه انقدر خودتو اذیت نکنی؟ خودم رو زدم به نفهمیدن و اروم در حالی که ازش دور میشدم گفتم _چی نفهمیدم؟ . . . 🌸 🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸 🌸🌝🌸🌝🌸🌝🌸
همیشه کسانی هستند که در نهایت دلتنگی نمیتوانیم آنها را در آغوش بگیریم بدترین اتفاق شاید همین باشد...🌺🍃 ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔: ❤️ @rooman222 ❤️