دلــآرامـــ
✿•••﴿#عشقِعلیهالسلام﴾•••✿ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 #part_1539 ("علیرضا") «ز نامردان علاج درد خود جست
✿•••﴿#عشقِعلیهالسلام﴾•••✿
💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜
#part_1540
صدای کسی بالا نیومد که هنوز انگار اثر اون بیهوشی توی تنم بود که یهو روی زمین ولو شدم.
چون دستم بسته بود و نمیتونستم محافظ قرار بدم، سرم محکم به زمین برخورد کرد و کل اطراف دور سرم چرخید.
همونموقع دو نفر وارد شدن که یکیاش شروین بود و یکی دیگهاش یه مرد به شدت هیکلی!
کاش الان حالم خوب بود و هر چی میخواستم نثارش میکردم ولی مگه میتونستم اصلاً درست ببینم که بتونم حرف بزنم؟
به زود لب زدم:
- چی میخوای؟
جلوم زانو زد و گفت:
- چرا دیگه نیومدی پیشم؟
- گفتم چی میخوای از من؟
- با بزرگترت که اینطوری صحبت نمیکنن پسر خوشگل!
- حرفت رو بزن، بذار من برم.
تک خندهای زد و گفت:
- هستی فعلاً!
عصبی بهش خیره شدم که لب زد:
- بابات انگار فهمیده بود نه؟ تو بهش گفتی؟ خجالت داره واقعاً! قول ندادی بین خودمون بمونه؟
این رو که گفت یه مشت محکم حواله فکم کرد که صورتم به زمین که بود، پرس شد!
چشمهام رو روی هم فشار دادم و لبم رو از داخل محکم گاز گرفتم.
#ادامه_دارد•••
✿❥••به قݪم: ﴿فاطمـہ پناهندہ﴾
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)‼️
#امـانٺداࢪبـاشیـم❌
💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜
【 @romankadehdalaram 】