eitaa logo
دلــ‌آرامـ‌ــ‌
19.6هزار دنبال‌کننده
437 عکس
49 ویدیو
61 فایل
﷽ متولـد :¹⁴⁰¹.⁹.³ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } دلِ نازک به نگاهِ کجی آزرده شود.. اثری خاص از فاطمه پناهنده✍ کپی‌ کردن رمان حرام و پیگرد قانونی دارد❌ 🌖ارتباط با نویسنده: @fadayymahdyy 🌗تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
دلــ‌آرامـ‌ــ‌
✿•••﴿#عشقِ‌علیه‌السلام﴾•••✿ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 #part_1553 - دیدی؟ سرم رو تکون دادم و گفتم: - انگا
✿•••﴿﴾•••✿ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 به اون‌جایی که حافظ می‌گفت رسیدیم که همون‌موقع پلیس هم رسید و باهم کار رو شروع کردیم. کل اون ساختمون رو محاصره کردن و با بلندگو اعلام کردن هر چه زودتر همشون تسلیم بشن تا تیراندازی نشه! چند ساعت مونده بودیم بدون هیچ چیزی. تنها شرط شروین این بود که من برم جلو و پلیس هم اجازه نمی‌داد. بالاخره کارهای فنی رو انجام دادن و اجازه دادن داخل برم ولی تحت یه پوشش خاص! با این‌که می‌دونستم اون‌جا صد در صد درخطرم ولی آروم‌تر حرکت نکردم بلکه دویدم. خودم رو که با داخل رسوندم، شروین بلند شد وایساد همون‌طور که چاقو رو زیر گلوی علی‌رضا گذاشته بود؛ البته طرفی که نمی‌برید! - آره گولت زدم! ولی من رو می‌شناسی، اگه نگی پلیس‌ها این‌جا رو تخلیه کنن و حل شده، چاقو رو چرخوند و طرف تیزش رو روی گلوش گذاشت که با شنیدن صدای "آخ‌ش" به‌زور بغضم رو قورت دادم. ••• ✿❥••به قݪم: ﴿فاطمـہ‌ پناهندہ﴾ (‌حࢪام‌)‼️ ❌ 💜࿇ ══━━━━✥◈✥━━━━══ ࿇💜 【 @romankadehdalaram