هدایت شده از المرسلات
♨️کوتاهترین راه رسیدن به باطن دین، عمل مناسب به ظواهر شرع است.
🌐و الذي يقضي به في ذلك الكتاب و السنة- و هما يهديان إلى حكم العقل- هو أن القول بأن تحت ظواهر الشريعة حقائق هي باطنها حق، و القول بأن للإنسان طريقا إلى نيلها حق، و لكن الطريق إنما هو استعمال الظواهر الدينية على ما ينبغي من الاستعمال لا غير، و حاشا أن يكون هناك باطن لا يهدي إليه ظاهر، و الظاهر عنوان الباطن و طريقه، و حاشا أن يكون هناك شيء آخر أقرب مما دل عليه شارع الدين غفل عنه أو تساهل في أمره أو أضرب عنه لوجه من الوجوه بالمرة و هو القائل عز من قائل: «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ»: (النحل: 89).
📚علامه طباطبایی، المیزان ج5 ص283
#تفسیر #معارف #عرفان
@almorsalaat
🔊ترجمه و توضیح مختصر عبارت را در صوت زیر بشنوید👇👇👇
هدایت شده از المرسلات
آنچه در قیامت دیده می شود، امروز هم در دنیا موجود است.mp3
8.2M
♨️بر اساس آیه 22 سوره ق، آنچه در قیامت دیده می شود، امروز هم در دنیا موجود است، اما از آنها غافلیم.
🔹#توضیح_عبارت پست قبل
🎙محسن ابراهیمی
#در_محضر_علامه #تفسیر #معارف #وجود_ربطی #مراقبه #غفلت
@almorsalaat
♨️مقدمه مهم کتاب الانسان بعد الدنیا در مورد تفسیر آیه به آیه
🔰علامه طباطبایی (ره)
🌀هذه رسالة في المعاد نشرح فيها بعون اللّه سبحانه، حال الإنسان بعد حياته الدنيا على ما يقوم عليه البرهان، و يستخرج من الكتاب، و يكشف عنه السنة. غير أنّا آثرنا فيها الاختصار و الاقتصار على كلّيات المعاني، فإنّ المسلك الذي نستعمله من تفسير الآية بالآية، و الرواية بالرواية، بعيد الغور، منيع الحريم، وسيع المنطقة، لا يتيسّر استيفاء الحظّ منه في رسالة واحدة، يقاس فيها النظير بالنظير، و الشبيه بالشبيه، و الأطراف بالنسب، و يؤخذ بها الجار بالجار، و ستقف إن شاء اللّه العزيز على صحّة قولنا هذا.
🌀و من الإنصاف أن نعترف أنّ سلفنا من المفسّرين و شرّاح الأخبار أهملوا هذا المسلك في استنباط المعاني و استخراج المقاصد، فلم يورثونا فيه و لا يسيرا من خطير، فالهاجم إلى هذه الأهداف و الغايات على صعوبة منالها و دقّة مسلكها، كساع إلى الهيجاء بغير سلاح، و اللّه المستعان.
#در_محضر_علامه
#معارف #تفسیر
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد
https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
🔹ما قال الصادق «ع»؟؟؟
در مورد امام خمینی (ره) مطلبی که از منظر نگاه علوم حوزوی و اسلام شناسی قابل توجه است، تفاوت «اسلامشناسی» ایشان با برخی دیگر از نگاههاست.
اگر مطالب اسلامی را بخواهیم به چند بخش تقسیم کنیم، بخش عمده ای از دین اسلام، #معارف است. مقصود از معارف، امور مربوط به هستیشناسی، مبدأ و معاد، رابطه انسان و خدا، توحید، ولایت و ... است.
بخش عمده ای از تفاوت اسلامشناسی امام خمینی (ره) تفاوت در فهم و تبیین معارف است.
اما منشأ این تفاوت چیست؟
گاهی گمان می شود که منشأ این تفاوت، تفاوت در #منابع است. لذا گاهی برخی که مخالفند میگویند که ما در فهم معارف باید به سراغ قرآن و قال الصادق و قال الباقر برویم و از استفاده از سایر منابع پرهیز کنیم.
اما گمان می شود که این مطلب صحیح نیست. در بین علمای اسلامی، چه عارف، چه فیلسوف، چه فقیه، چه متکلم و .... منبع اصلیِ همه این علوم، آیات قرآن و روایات اهل بیت است و همه قبول دارند که در فهم معارف و سایر بخش های دین باید به سراغ قال الصادق و قال الباقر رفت.
پس منشأ تفاوت کجاست؟
باید تفاوت داشت که تفاوت در «من قال» نیست، بلکه تفاوت در «ما قال» است. همه می دانند که «من قال» الله و اهل بیت هستند اما اختلاف در این است که «مراد آیه» چیست؟ مقصود حضرت از این روایت چیست؟
پس منشأ اختلاف در پاسخ به این سوال است که «ما قال الصادق ع؟؟»
این مطلب را همه در مورد آیات و روایات فقهی و احکامی قبول دارند و لذا تفاوت نظرات فقها را حمل بر «تفاوت برداشت» می کنند و فقها همدیگر را متهم نمی کنند که شما از روایت استفاده نمیکنید؟
باید این مطلب را در مورد مطالب معارفی نیز پذیرفت. باید این را دانست که همانطور که یک روایت احکامی، با توجه به مبانی اصولی مختلف و روش های استنباطی متفاوت، به نحو متفاوت معنا می شود، یک آیه توحیدی و یا یک روایت معارفی نیز میتواند با مبانی مختلف به صورت متفاوت معنا شود.
شاهد این حرف را میتوان در اختلاف نظرات علامه مجلسی و علامه طباطبایی در حواشی بحارالانوار مشاهده کرد
اما چه چیزی سبب تفاوت برداشت از متون معارفی می شود؟
در پاسخ به این سوال دوباره میتوان تنظیر کرد به متون فقهی. همانطور که بدون دانستن علم اصول و رجال و قواعد فقهی و بدون اطلاع از کتب فقهی و ... نمیتوان استنباط فقهی کرد، این را نیز باید دانست که مراجعه به آیات و روایات معارفی نیز، بدون دانستن مقدمات امکان پذیر نیست.
و این را هم باید در نظر داشت که آنچه ما امروز در مورد اجتهاد داریم و قوانین و روشهایی را به کار میگیریم، بخش عمده ای از آنها مربوط به روایات فقهی و احکامی است و نمیتوان آنها را در ادله معارفی بکاربست.
برای فهم متون معارفی چه مقدماتی لازم است؟
برای فهم این متون نیز نیازمند #اصول_معارف هستیم که برخی از آنها با #اصول_فقه مشترک است. برخی از این اصول را مرحوم علامه در المیزان بیان کرده اند
علاوه بر اصول، قطعا نیازمند دانستن فلسفه و عرفان هستیم. بخش زیادی از متون فلسفه و عرفان در نسبت با متون معارفی، همانند کتب فقهی است برای روایات احکامی. عمده فلاسفه و عرفا در واقع روایات و آیات را محور کار خود قرار دادند و در مورد آنها تامل کردند و اندیشیدند و برای فهم آنها روش ها و قواعدی را بدست آوردند (و این است راز اینکه پسوند اسلامی را برای فلسفه و عرفان به کار می بریم) لذا همانطور که بدون آگاهی از کتب فقها نمیتوان مجتهد در فقه شد، بدون دانستن کتب فلاسفه و عرفان نمیتوان مجتهد در معارف شد.
حضرت امام در جای جای آثار خود این مطلب را اشاره دارند. ایشان در تفسیر سوره حمد بیان می دارند که فهم بخش زیادی از معارف، مبتنی بر فهم رابطه خالق و مخلوق است و این مسئله اصلی ترین مسئله علم فلسفه و عرفان است. همچنین در نامه ای به خانم طباطبایی بیان میکنند که کتب عرفا را برای فهم آیات قرآن مطالعه کن.
خیلی طولانی شد...
خلاصه اینکه فهم آیات و روایات معارفی هم تخصص خود را میخواهد و نه میتوان به صرف دانستن زبان عربی به آن متون مراجعه و در آن تدبر کرد و نه به صرف دارا بودن اجتهاد فقهی میتوان در مورد آن متون اظهار نظر کرد بلکه فهم از این متون نیز تخصص و روش مخصوص به خود را دارد که دانستن فلسفه و عرفان، بخشی از مقدمات آن تخصص است.
بخش مهمی از منشأ تفاوت اسلام شناسی امام، مسئله روش شناسی فهم این متون است که این روش را میتوان با جستجو و تامل در آثار ایشان و علامه طباطبایی به دست آورد ان شاءالله
۰۳.۰۳.۱۴
#فقه_روز👇
https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2