eitaa logo
روشنای ویگل
120 دنبال‌کننده
25هزار عکس
31هزار ویدیو
777 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️ از نظر داشتن يا نداشتن و آگاهی به چند گروه تقسيم ميشوند و كداميك برای جامعه خطرناکتر است؟ 🔶 از نظر داشتن يا نداشتن و آگاهی به تقسيم ميشوند: ، ، ، و . 🔷 كسى است كه مطلبى را به طور اجمال يا به طور تفصيل مى داند؛ يعنى نسبت به چيزى گاه دارد و گاه . مثلا اجمالا مى داند شراب، حرام است و زيان هايى براى جسم و روح انسان دارد. يا به طور تفصيل دلايل حرمت شراب و مدارك آن را ديده و آثار زيانبار آن را در هر يك از اعضاء بدن مورد بررسى دقيق قرار داده است. كسى است كه نمى داند؛ ولى هم ندارد، يا به خاطر دور بودن از مراكز علم و يا فرو رفتن در غفلت و سهو و خطا. كسى است كه به دارد، اما بر اثر و و سهل انگارى به سراغ علم نرفته و در جهل و بى خبرى مانده است؛ ولى با اين حال از است! يعنى مى داند كه نمى داند. 🔷اما كسى است كه واقعاً در و از حقّ و واقعيت به دور افتاده؛ امّا از جهل خود خبرى ندارد؛ بلكه به عكس خيال مى كند آگاه و با خبر است و آنچه را فهميده، عين واقعيّت مى باشد و به تعبير ديگر: نمى داند كه نمى داند. در ميان اين گروهها خطر و مسئوليّت از همه كمتر است و بعد از آن، قرار دارد و سپس ؛ كه ممكن است به خاطر جهل مُركّبش خطراتى براى خود و ديگران ايجاد كند. امّا ، است. آن كس كه مى رود و همچون دزدى است كه با چراغ آمده، به كاهدان نمى زند؛ بلكه كالاى گزيده تر را مى برد. تمام بدبختى هايى كه بشر در طول تاريخ داشته، به خاطر همين بوده. 🔷 تمام جنگ ها و در جامعه بشرى چه در گذشته و چه امروز از همين گروه است. آنها هستند كه خطرناكترين سلاح هاى كشتار جمعى را براى محو و نابودى انسان هاى بى گناه مى سازند. آنها هستند كه را براى و ملّت ها مى كشند. آنها هستند كه براى حفظ و نامشروعشان آتش جنگ را به پا مى كنند و بالأخره آنها هستند كه براى دست يافتن به منافع بيشتر، مراكز حسّاس تبليغاتى را به دست مى گيرند. را مى پوشانند و با و تزوير، انسان ها را در بى خبرى فرو مى برند. آنها را به تشبيه كرده كه عطش نامحدود و پايان ناپذيرى بر او غلبه نموده، در هيچ حال سيراب نمى شود. اگر به او حمله كنى دهانش باز و زبانش بيرون است و اگر او را به حال خود واگذارى باز چنين است: «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتَرُكْهُ يَلْهَثْ». [اعراف، ۱۷۶] 🔷راستى اگر سؤال شود كه چه میشود كه با و در گام مى گذارد و اين علم و عمل از كجا سرچشمه مى گيرد؟ جواب اين سؤال روشن است. گاه اين عالِم واقعاً و ضعيف است گرچه در ظاهر مسلمان است، و گاه در عين ايمان به خدا، آنچنان بر او شديد است كه سدّ ايمانش را كه معمولا چندان محكم نيست مى شكند و سيلاب و تمام وجودش را فرا مى گيرد و به قعر درّه هولناك و پرتاب مى كند. 🔷اين سخن را با حديث زيبايى از (ع) پايان مى دهيم، مى فرمايد: «تورات با پنج جمله پايان يافته كه من دوست دارم در آغازِ هر روز آنها را از نظر بگذرانم. [سپس آنها را به اين صورت بيان مى فرمايد:] «اوّل: كه به عمل نكند، با مساوى است»؛ «دوم: كه را درباره مردم رعايت نكند، با مساوى است»؛ «سوم: كه در برابر غنى به خاطر در اموالِ او ذليلانه خضوع مى كند، با مساوى است»؛ «چهارم: كه از مالش [براى خود و كمك به ديگران] بهره نمى گيرد، با مساوى است»؛ «پنجم: كه براى و بدون نياز از منزل خارج مى شود، او با يكسان است، [چرا كه او هم برده هوس هاست])». پی نوشت: [۱] الاثنی عشريه فی الرّدّ علي الصوفيه، حرّ عاملی، محمد بن محمد، علميه، قم، ۱۴۰۰ق، بی تا، ص ۲۰۶ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ ش، چ اول‏، ج ۴، ۶۳۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول) 🔷از منظر و دانش است؛ و در پاره اى قسمت ها محسوب مى شود؛ يعنى بخشى از علوم را همگان بايد فرا گيرند و آن بخش كه جنبه تخصّصى دارد و فراگيرى آن براى همه ميسّر نيست، واجب كفايى مى باشد. نيز همين گونه است، بخشى از آن توسّط كسانى كه از آن آگاهند بايد به همگان تعليم داده شود، در حالى كه تعليمِ بخشى ديگر هم واجب كفايى است. بر این اساس و كه قوام جامعه بشرى از نظر معنوى و مادّى بدان بستگى دارد، گاه به صورت واجب عينى، و گاه به صورت واجب كفايى لازم و ضرورى است، و به همين دليل هيچ مسلمانى نمى تواند خود را از پيشرفت هاى علمى روز جدا سازد، بلكه براى تقويت ، بايد بيشترين سعى و تلاش براى تعليم و تعلّم آن صورت گيرد، و به يقين اگر در اين زمينه كوتاهى كنند و مايه عقب افتادگى كشورهاى اسلامى گردند در پيشگاه خدا مسئولند! 🔷 ، را ، و را (ع)، و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد علم الاسماء مى شمرد‌. (به احتمال قوى منظور از آن، آگاهى بر اسرار افرينش و موجودات جهان است). تنها آدم (ع) نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به (ع) تعليم تعبير خواب داد: «وَ عَلَّمْتَنِى مِنْ تَأوِيلِ الاَحَادِيثِ» [یوسف، ۱۰۱]، و به (ع)، زبان پرندگان آموخت: «وَ قَالَ يَا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» [نمل، ۱۶]، و به (ع) زره ساختن را: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ» [انبیاء، ۸۰]، و به (ع)، علم و آگاهى فراوانى داد: «وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [کهف، ۶۵]، و به ، علوم فراونى بخشيد: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلاّ ما عَلَّمْتَنا» [بقره، ۳۲]، و به ، نطق و بيان آموخت: «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» و از همه بالاتر اينكه به (ص)، علوم و دانش هايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد: «وَ عَلَّمَكَ مَالَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» [نساء، ۱۱۳]؛ 🔷فرشته بزرگ الهى يعنى (جبرئيل) نيز به (ص) داد: «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى». [۱]  نيز به نوبه خود در زمره جهان اند كه علوم و را در زمينه دين و دنيا به نسل بشر آموختند؛ قرآن درباره پيامبر اسلام (ص) - كه بزرگترين پيامبر الهی است - مى فرمايد: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ؛ و به مردم، كتاب [قرآن] و حكمت مى آموزد». [جمعه، ۲] همين برنامه را هر پيامبرى در مورد امت خويش اجرا كرد و علمِ دين و دنيا را به آنها آموخت. و - كه وارثان پيامبران اند - بعد از آنها به كرسى تعليم نشستند و علم و دانش را به انسانها آموختند، و مقامشان از نظر قرآن آنقدر والا و بالا است كه درباره آنها مى گويد: «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ؛ خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه به آنها داده شده است، مى بخشد». [مجادله، ۱۱] ... پی نوشت: [۱] غالب مفسّران «شديد القوى» را به جبرئيل (ع) تفسير كرده اند؛ ولى بعضى آن را ذات پاك خداوند مى دانند، قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۵ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج ۱۰، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش https://eitaa.com/asatid_enghelabi http://sapp.ir/asatid_enghelabi
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️فرزند آوری در آئینه قرآن (بخش نهم) 🔸در ، آیاتی نقل شده اند که بر تمنّی و دعای برخی از برای دلالت می کنند. این دعا و طلب ها از محضر الهی و متعاقب آن اجابت آنها و تعابیری که خداوند متعال از این اجابت می فرماید، همگی دالّ بر و برکت این موضوع در قاموس فرهنگ قرآنی است. 🔹دیگر سوره ای که به موضوع این تمنی الهی (ع) اشاره کرده است، سوره انبیاء است. در آیه ۸۹ این سوره می خوانیم: «وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى‏ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني‏ فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ؛ و زكريا را [به ياد آور] در آن هنگام كه پروردگارش را خواند [و عرض كرد]: پروردگار من! مرا تنها مگذار و تو بهترين وارثانى)!». با توجّه به آیاتی که از سوره های قبل راجع به آن حضرت بیان شد، هم اینک می دانیم که ظرف زمانی بیان این خواسته از سوی زکریا (ع) مربوط به دوره ای است که سالها بر عمر آن حضرت گذشته و برف پيرى بر سرش نشسته بود اما هنوز فرزندى نداشت، زیرا همسرش عقيم و نازا بود. او در آرزوى بود كه بتواند برنامه هاى الهى او را تعقيب كند و كارهاى تبليغی نيمه تمامش را تمام نماید، تا فرصت طلبان بعد از او بر معبد بنى اسرائيل و اموال و هداياى آن كه بايد صرف راه خدا مى شد پنجه نيفكنند. 🔹در اين هنگام با تمام قلب به درگاه خدا روى آورد، و برومندى كرد، و با دعائى كه توأم با نهايت ادب بود خدا را با این بیان خواند که «لا تَذَرْنِي». این فعل در زبان عربی از ماده «وذر» به معناى ترك كردن چيزى به خاطر كمى و بى اعتنايى آمده است. [۱] بنابراین زکریا (علیه السلام) اين حقيقت را بازگو كرد كه اگر تنها بمانم فراموش خواهم شد. نه تنها من فراموش خواهم شد که برنامه هاى من نيز به دست فراموشى سپرده مى شود. [۲] لذا این آیه شریفه می تواند دالّ بر این نکته باشد که تا چه اندازه می تواند و بی اعتبار شدن آدمی گردد و برعکس، برخورداری از این چه جایگاه سازنده ای در زندگی هر شخص می تواند داشته باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] فرهنگ معاصر عربی فارسی، ص ۷۴۱ [۲] تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۴۹۱ نويسندگان: حجّة الاسلام احمد حیدری - علی غبیشاوی منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️فرزند آوری در آئینه آیات قرآن (بخش چهاردهم و پایانی) 🔸پاسخ قرآن به دغدغه های اقتصادی فرزندآوری 🔹در آیاتی وجود دارند که می توان از آنها به این نتیجه رسید که بهانه کردن دغدغه های مالی برای فرار از ، امری کاملا ناموجّه است. برای مثال در آیه ۳۲ سوره نور می خوانیم: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛ مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهيد همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بى نياز مى سازد. خداوند گشايش دهنده و آگاه است!». در آیات پیشین این سوره راه های حساب شده مختلفى براى پيشگيرى از آلودگی هاى جنسى مطرح شده است كه هر يك از آنها تاثير بسزايى در پيشگيرى يا مبارزه با اين آلودگی ها دارد و در این آیه به يكى ديگر از مهمترين طرق مبارزه با فحشاء، كه ازدواج ساده و آسان و بى ريا و بى تكلف است اشاره شده. از آنجا كه يك عذر تقريبا عمومى و بهانه همگانى براى فرار از زير بار ازدواج و تشكيل خانواده، مساله فقر و نداشتن امكانات مالى است؛ در این آیه، به پاسخ آن پرداخته و مى فرمايد که از فقر و تنگدستى آنها نگران نباشيد و در ازدواج شان بكوشيد، چرا كه اگر فقير و تنگدست باشند خداوند آنها را از فضل خود بى نياز مى سازد. [۱]  🔹این مژده به بی نیاز سازی که به صورت مطلق بیان شده، می تواند شامل دوران بعد از بچه دار شدن زوج ها نیز گردد و بنابراین چنین بشارتی، پاسخی روشن به دغدغه های اقتصادی کسانی است که از بیم فقر و تنگدستی، اقدام به بچه دار شدن نمی کنند. علاوه بر آن در آیه ۱۵۱ سوره انعام می خوانیم: «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتي‏ حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛ بگو: بياييد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم: اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! و فرزندان تان را از [ترس] فقر، نكشيد! ما شما و آنها را روزى مى دهيم؛ و نزديك كارهاى زشت نرويد، چه آشكار باشد چه پنهان! و انسانى را كه خداوند محترم شمرده، به قتل نرسانيد! مگر به حق [و از روى استحقاق] اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش كرده، شايد درك كنيد!». و نیز در تعبیری مشابه در آیه ۳۱ سوره اسراء می خوانیم: (ترجمه آیه) «و تان را از ترس فقر نكشيد! ما آنها و شما را روزى مى دهيم. مسلماً كشتن آنها گناه بزرگى است!». 🔹از این آیات برمى آيد كه عرب هاى دوران جاهلى نه تنها دختران خويش را به خاطر تعصب هاى غلط زنده به گور مى كردند، بلكه پسران را كه سرمايه بزرگى در جامعه آن روز محسوب مى شد نيز از ترس فقر و تنگدستى به قتل مى رسانيدند. خداوند در اين آيه آنها را به خوان گسترده نعمت پروردگار كه ضعيف‌ترين موجودات نيز از آن روزى مى برند توجه داده و از اين كار باز مى دارد. با نهايت تاسف باید گفت اين عمل جاهلى در عصر و زمان ما در شكل ديگرى تكرار مى شود، و به عنوان كمبود احتمالى مواد غذايى روى زمين، كودكان بى گناه در عالم جنينى از طريق «كورتاژ» و سقط جنین به قتل مى رسند. [۱] وقتی خداوند با توجه دادن به وجود نعمت ها و روزی های فراوان در زمین، سقط جنین را عملی حرام معرفی می کند، روشن می شود که در گفتمان آموزه های وحیانی نباید از ترس فقر و احتمال مهیا نبودن شرایط زیستی مرفه، را ترک نمود. 🔹نتیجه اینکه در آیینه ، ، ، و است و در قالب توصیه بر فرزندآوری سخنی در آن وجود ندارد؛ بلکه از میل و حسرت بشر - خصوصا انبیای الهی - به داشتن فرزند سخن می گوید و در بخشی از آیات نیز سقط جنین و فرزند کشی را - از ترس فقر - مذمت و آن را گناه کبیره می شمارد. همیشه یکی از بهانه های اصلی اجتناب از فرزندآوری ترس از فقر و مشقّت های اقتصادی است. مخالف این توجیه است و را از جانب خداوند شده می داند و می توان گفت اجتناب از فرزندآوری مشمول مذمّتی است که در آن از قتل اولاد نهی شده است. پی نوشت ها؛ [۱] تفسیر نمونه، همان، ج ۱۴، ص ۴۵۸ [۲] همان، ج ۶، ص ۳۴ نویسندگان: حجّة الاسلام احمد حیدری -  علی غبیشاوی منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel