eitaa logo
روشنای ویگل
108 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
33هزار ویدیو
813 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️معامله خسارت‌بار خیلی از کسانی که به آمدند و با امام حسین علیه‌السلام جنگیدند، به امید دریافت مقدار محدودی دِرهم آمده بودند، اما در نهایت همان هم نصیبشان نشد، بلکه هزینه هم پرداخت کردند. این برای انسان است. کسانی برای یک لقمه نانِ دنیا، به جنگ با و رفتند. آیا ارزش دارد که انسان و ابدی را به چنین بهای ناچیزی بفروشد؟ •••✾•┈🍃💐🍃┈•✾••• 🔻کانال @rasmevafa
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟ 🔹برخلاف گفته هاى كسانى كه فكر مى كنند بذر اصلى انتظار ظهور يك مصلح بزرگ را، شكستها و ناكاميها و نابسامانيها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است، گاهى به گونه پر رنگ، و گاهى كمرنگ. به تعبير ديگر: انسان از دو راه ـ از راه عاطفه، و از راه خِرَد ـ سرانجام در برابر چنين مسئله اى قرار مى گيرد و سروش اين ظهور را با دو زبان «فطرت» و «عقل» مى شنود. و به عبارت روشن تر: ايمان به جزئى «عشق به آگاهى» و «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» (سه بُعد از ابعاد چهارگانه روح انسان) است، كه بدون چنان ظهورى اين عشقها به ناكامى مى گرايد و به شكست محكوم مى شود. شايد اين سخن نياز به توضيح بيشترى داشته باشد و آن اينكه: مى دانيم «عشق به تكامل» شعله جاويدانى است كه سراسر وجود انسان را در بر گرفته، او مى خواهد بيشتر بداند؛ بيشتر از زيباييها ببيند؛ بيشتر از نيكيها بهره ببرد و خلاصه آنچه مايه پيشرفت و برترى مى داند بيشتر فراهم سازد. 🔹هيچگاه پيدايش اين انگيزه ها را نمى توان با عوامل اجتماعى، و روانى، و وراثت، و تربيت، پيوند داد، گرچه اين عوامل در تضعيف يا دامن زدن به آنها سهم مهمى دارند؛ ولى اصل وجود آنها، جزء بافت روان انسانهاست و جزء ابعاد اصلى روح او، به دليل اينكه هيچ جامعه و هيچ ملّتى هرگز از اين انگيزه ها تهى نبوده است. خلاصه، علاقه انسان به پيشرفت و تكامل، به دانايى و زيبايى، به نيكى و عدالت، علاقه اى است، اصيل، هميشگى و جاودانى، و يك آخرين نقطه اوج اين علاقه است. چگونه ممكن است عشق به تكامل همه جانبه در درون جان انسان باشد و چنان انتظارى نداشته باشد! مگر پياده شدن تكامل جامعه انسانى بدون آن امكان پذير است! بنابراين، حتى كسانى كه در زندگانى گرفتار شكست و بحرانى نبوده اند، چنين احساسى را در درون جان خود دارند... از سوى ديگر، همانطور كه اعضاى پيكر انسان به تكامل و پيشرفتِ وجود او كمك مى كنند و عضوى در بدن نمى يابيم كه مطلقاً نقشى در اين حركتِ تكاملى نداشته باشد، خصايص روانى انسان نيز چنين اند؛ يعنى هر كدام نقش مؤثرى در پيشرفت هدف هاى اصيل او دارند. مثلاً، «ترس از عوامل خطرناك» كه در هر انسانى وجود دارد سپرى است براى حفظ او در برابر خطر. 🔹«خشم» به هنگامى كه انسان منافع خود را در معرض تهديد مى بيند، وسيله اى است براى افزايش قدرت دفاعى و بسيجِ تمام نيروهاى ذخيره جسمى و روحى براى نجات منافعش از خطر؛ بنابراين، عشق به تكامل، عشق به صلح و عدالت، نيز وسيله اى است براى رسيدن به اين هدف بزرگ و به منزله موتور نيرومندى است كه چرخ هاى وجود انسان را در اين راه به حركت دائمى وا مى دارد، و او را براى رسيدن به جهانى مملو از و كمك مى كند. از سوى ديگر، احساسات و دستگاه هايى كه در جسم و جان وجود دارد نمى تواند هماهنگ با مجموعه عالَم هستى نباشد؛ زيرا همه جهان هستى يك واحدِ به هم پيوسته است، و وجود ما نمى تواند از بقيه جهان جدا باشد. از اين بهم پيوستگى بخوبى مى توانيم نتيجه گيرى كنيم كه هر عشق و علاقه اصيلى در وجود ما هست، دليل بر آن است كه «معشوق» و «هدف» آن نيز در جهان وجود دارد و اين عشق وسيله اى است كه ما را به او نزديك مى سازد. 🔹يعنى اگر تشنه مى شويم و عشق به آب داريم دليل بر آن است كه «آبى» وجود دارد كه دستگاه آفرينش تشنگى آن را در وجود ما قرار داده است. اگر علاقه اى به جنس مخالف داريم دليل بر وجود جنسى مخالف در بيرون ماست؛ و اگر عشق به زيبايى و دانايى داريم دليل بر اين است كه زيباييها و دانايی هايى در جهان هستى وجود دارد. و از اينجا به آسانى نتيجه مى‌گيريم كه اگر انسانها را مى كشند كه جهان را پر از صلح و عدالت و نيكى و داد كند، دليل بر آن است كه چنان نقطه اوجى در تكامل جامعه انسانى امكان پذير و عملى است كه عشق و انتظارش در درون جان ماست. عموميت اين اعتقاد در همه مذاهب نيز نشانه ديگرى بر اصالت و واقعيت آن است؛ زيرا چيزى كه زائيده شرايط خاص و محدودى است نمى تواند اين چنين عمومى باشد، تنها هستند كه از چنين عموميتى برخوردارند، و اينها همه نشانه آن است كه از زبان عواطف و سرشت آدمى اين نغمه در جان او سر داده شده كه سرانجام ، جهان را در زير و قرار خواهد داد. 📕مسئله انتظار، مکارم شیرازی، ناصر، مطبوعاتی هدف، قم، بی تا، ص ۵ الی ۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امنیت در فرهنگ قرآنی (بخش اول) 🔹ریشه در لغت از امن، استیمان، ایمان و ایمنی است که به مفهوم ، در برابر خوف و ترس و نگرانی و ناآرامی است. به عبارت دیگر، را به اطمینان و فقدان خوف تفسیر، تعریف و ترجمه نموده اند که تا حدود زیادی به واقعیت نزدیک و شامل دو بُعد ایجابی و سلبی در تعریف امنیت است. از یک سو اطمینان، آرامش فکری و روحی، و از سوی دیگر فقدان خوف، دلهره و نگرانی، که موجب سلب آرامش و اطمینان می گردند. «راغب»، لغت شناس برجسته قرآن کریم در تعریف امنیت آورده است: «اصل ، طمأنینه و آرامش نفس و از میان رفتن ترس و خوف است. امن و امانت و امان در اصل مصدر هستند و به حالت و وضعی اطلاق می گردد که انسان در آرامش باشد. گاه نیز بر چیزهایی اطلاق می شود که انسان بر آن امانتدار و امین است». 🔹در حقیقت یک معنای نسبی دارد و بسته به وضع و شاخص های مربوط به آن است، و به نوعی مترادف با ایجاد فرصت برای استفاده از ظرفیت ها و کاهش آسیب‌ها و تهدیدها و خطرات برای فرد، خانواده، جامعه، ملت و کشور است و شامل ثبات و امنیت اقتصادی، قضایی و حقوقی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی، سیاسی و نظامی می شود. را باید در ایمان واقعی و آرامش روحی و اطمینان و طمأنینه نفس و یاد خداوند متعال جستجو کرد که «اَلا بِذکْرِ اللهِ تَطْمَئنُّ الْقُلوبُ». [رعد، ۲۸] را باید در سایه و و رعایت حرمت و حقوق انسانها و دفاع از مظلومان و محرومان و برخورد با فاسدان و مجرمان و بزهکاران، و رفع فقر و رفاه و تأمین معیشت مردم و حفظ آزادی های مشروع و حاکمیت عدل و حق و قانون و معیارهای انسانی و الهی جستجو کرد. را در سایه اقتدار و استقلال و دانایی و توانایی و ارتباطات قوی و سازنده امت اسلامی در کلیه ابعاد و زوایا و ایستادگی در برابر یورش و توطئه و تهدید دشمنان و بیگانگان و بیگانه پرستان و نفوذ ایادی شیطانی آنان باید پیگیری کرد. 🔹به یک معنا ترکیبی است از امنیت داخلی، خارجی و اجتماعی و ایمنی در برابر تهدیدات و توطئه ها و خطرات خارجی و سلامت جامعه در برابر هر گونه تهدید داخلی و خارجی. در یک مفهوم وسیع، متوازن و عمیق دارد و شامل تمامی ابعاد زندگی و حوزه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی و داخلی و خارجی می شود و بر الگویی از امنیت تأکید می شود، که با اقتدار و انسجام و وحدت و ارتباط جامعه اسلامی و استحکام درونی جامعه پیوند دارد، و شرط امنیت ملی را در بُعد امنیت خارجی و استحکام درونی امت اسلامی می داند، و هر گونه دغدغه و نگرانی و ناامنی در یک بُعد را مؤثر در ابعاد دیگر می شمرد، و هر گونه قوت و قدرت در یک حوزه را منشأ قدرت و اقتدار در حوزه های دیگر می داند. یکی از نعمتهای بزرگ الهی را امنیت غذایی، اقتصادی و امنیت در برابر تهدیدات خارجی و توطئه های گوناگون داخلی و خارجی می داند و در راستای تحقق این اصول، بر ایجاد اطمینان و آرامش عمومی و عبادت و معنویت تأکید می نماید تا از الطاف خداوند، قدرشناس و شاکر باشند و به عبادت و تحصیل کمال بپردازند. ... منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel
⭕️هدایت بشریت به دست امام زمان (عج) 🔹وقتی که ایشان [امام زمان] ظهور کنند - ان شاء الله خداوند تعجیل کند در ظهور او - تمام بشر را از انحطاط بیرون می‌آورد، تمام کجی‌ها را راست می‌کند: «یَمْلاُ الاَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً» (زمین را پر از عدل و داد می‏کند، پس از آنکه پر از ستم شده باشد)؛ همچو نیست که این همان که ماها از آن می‌فهمیم که نه یک حکومت عادلی باشد که دیگر جور نکند آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست. 🔹معنی «یَمْلَاُ الاَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً»، الآن زمین و بعد از این، از این هم بدتر شاید بشود، پر از جور است، تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست و لو خودش نداند. در اخلاق‌ها انحراف هست، در عقاید انحراف هست، در اعمال انحراف هست و در کارهایی هم که بشر می‌کند انحرافش معلوم است. 🔹و ایشان مامورند برای اینکه تمام این کجی‌ها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعاً صدق بکند «یَمْلَاُ الاَرْضَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ جَوْراً». تمام بشر را ایشان هدایت خواهند کرد ان شاء الله، و ظلم و جور را از تمام روی زمین بر می‌دارند به همان معنای مطلقش. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۹/۰۴/۰۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قوای نفسانی (بخش اول) 🔸 دارای قوای سه گانه ، و است، که هر يک تأمين بخشی از نيازهای انسان را بر عهده دارند. همه قوای بشری برای حکمت و غرض و هدفی آفريده شده اند و هر کدام سهم بسزايی برای رساندن انسان به کمال مطلوبش دارند؛ آنچه مهم است جهت دادن و تربيت کردن و شکوفا نمودن اين قواست، به گونه ای که هر کدام نقش خود را به شکل بايسته و شايسته در ترقی و تعالی انسان ايفا کنند. در زير به تعريف و نيز بيان حالت اعتدال و افراط و تفريط هر يک از اين قوا می‌پردازيم. 💠قوه شهويه 🔹در حقيقت، اين قوه، عهده دار جلب منافع برای انسان است که به آن نفس بهيمی نيز گفته ميشود، و مبدأ امور شهوانی است و اشتياق لذت بردن از خوردنی‌ها و آشاميدنی‌ها و امور جنسی را دارد. فايده اين قوه، حفظ و ادامه حيات بدن است که وسيله تحصيل کمال برای نفس می‌باشد، و در صورتی که به درستی از اين قوه استفاده شود و افراط و تفريط در آن صورت نگيرد، فضيلتی به نام از آن به وجود می آيد که به تعبير فيلسوفان و عالمان اخلاقی، يکی از چهار جنس فضيلت شمرده ميشود. [۱] 💠قوه غضبيه 🔹وظيفه و مسئوليت اين قوه، دفع ضرر از انسان است و به اعتباری، به آن نفس سَبُعی نيز می‌گويند که مبدأ غضب و دليری و اقدام بر اعمال و شوق تسلّط و تصرّف، برتری و رسيدن به جاه بيشتر است. فايده اين قوه اين است که زياده روی، تندی قوای شهوی و شيطانی را در هم ميشکند، و در صورتی که در جای خود از آن استفاده گردد و افراط و تفريطی در آن صورت نپذيرد، فضيلت از آن پديد می آيد و اگر به شکل افراط و زياده روی مورد بهره برداری قرار گيرد، رذيلت تهوّر و درنده خويی از آن به وجود می آيد و اگر هيچ کارکردی نداشته باشد و در آن تفريط شود، رذيلت «جبن» از آن پديد می آيد. [۲] 💠قوای عاقله 🔹همان قوه تفکر و ادراک است که به آن نفس ملکی و فرشته‌ای نيز ميگويند که مبدأ ادراک حقايق و جدايی بين نيکيها و بدی هاست، و نيز انسان را به نيکی فرمان ميدهد و از زشتی بر حذر می‌دارد، و در صورتی انسان به سمت ترقی و تعالی پيش ميرود که به امر و نهی عمل نمايد. فايده اين قوه اين است که حقايق را ادراک ميکند و آدمی را به کارهای نيک فرمان ميدهد و از صفات زشت باز می‌دارد. [۳] در صورتی که از اين قوه به صورت صحيح و معتدل بهره برداری شود فضيلت از آن به وجود می آيد؛ اما هنگامی که افراط و زياده روی در آن صورت گيرد، رذيلت جربزه و سفسطه را به دنبال خواهد داشت. چنين شخصی در اين حالت در تمام امور، حتی يقينيات و امور ضروری نيز شک و ترديد ميکند و در شک خود باقی ميماند؛ چنانکه در تفريط و کوتاهی نسبت به آن قوه، رذيلت ديگری به نام «غباوت» و جهل مرکب پديد خواهد آمد که اساس و پايه بسياری از زشتيها، نزاع ها و اختلافات ميگردد. [۴] 🔹در برابر آن وجود دارد که از عقل عملی به دست می آيد به هر حال از قوه عامله نيز، مانند عاقله، در صورتی که به اعتدال از آن بهره گرفته شود، فضيلت ، و افراط و تفريط در آن، دو رذيلت ظلم و انظلام (ظلم پذيری) را به وجود می آورد. [۵] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] گزيده کتاب جامع السعادات (ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی) ص ۱۷۴ ـ ۲۴۴ [۲] همان، ص ۱۰۳ ـ ۱۷۳ [۳] همان، ص ۷۱ ـ ۱۰۱ [۴] همان، ص ۷۱ ـ ۱۰۱ [۵] همان، ص ۵۲ ـ ۶۳ نویسنده: رضا رمضانی (اخلاق و عرفان)، ص ۷۴ - ۷۸ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
⭕️قسط و عدل، ماموریت بزرگ امام عصر (عج) 🔹 به وسیله‌ علمِ پیشرفته‌ امروز و فنّاوریِ پیشرفته‌ی امروز قابل حل شدن نیست؛ گره‌اش بازشدنی نیست. امروز بی‌ عدالتی در دنیا از علم تغذیه میکند؛ یعنی علمِ پیشرفته در خدمت بی‌عدالتی است، در خدمت جنگ‌افروزی است، در خدمت تصرّف سرزمین‌های دیگران است، در خدمت سلطه‌ بر ملّتها است؛ 🔹پس علم این گره‌ها را دیگر نمیتواند باز بکند؛ اینها احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، قدرت الهی، دست‌ پُرقدرتِ‌ که او بتواند این کارها را انجام بدهد؛ لذا مأموریّت بزرگ (عج) عبارت است از «یَملَأُ اللَهُ بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلا»؛ مأموریّت بزرگ آن بزرگوار و است. 🔹در بسیاری از روایات، در دعاها، در زیارت ها به این معنا اشاره شده است: ایجاد قسط‌ و عدل؛ این، آن چیزی است که جز به دست قدرت الهی که از آستین حضرت بقیّة الله بیرون می‌آید، امکان‌پذیر نیست. این عدلی هم که انتظار است حضرت به وجود بیاورند، عدل در یک بخشِ خاص نیست، عدل در همه‌ شئون زندگی است؛ 🔹عدالت در قدرت، عدالت در ثروت، عدالت در سلامت، عدالت در کرامت انسانی و در منزلت اجتماعی، عدالت در معنویّت و امکان رشد، [عدالت] در همه‌ ابعاد زندگی؛ اینها چیزهایی است که انتظار است که به وسیله‌ حضرت بقیّة‌ الله (عج) در عالَمِ وجود، در دنیا به وجود بیاید و ان‌شاءالله به لطف الهی [محقّق] خواهد شد. بیانات رهبرانقلاب ۹۹/۱/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عدالت و انصاف از منظر دین (بخش اول) 🔹 یکی از باارزش ترین و پیچیده ترین مفاهیم در اندیشه بشری است که در محدوده خواسته های فردی و اجتماعی انسان قرار دارد. این موضوع محور اصلی رویکردها و نظریه های مکاتب مختلف دینی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. به عنوان دینی که مدّعی کامل‌ترین برنامه برای زندگی انسان است، بیش از سایر ادیان این مفهوم را مورد توجه خود قرار داده است، و تأکید زیادی بر آن به عنوان یک ارزش در مناسبات فردی و اجتماعی نموده است. در اسلام، عبادت با هدف قرب و نزدیکی به خداوند صورت می گیرد و این قرب و نزدیکی، مستلزم شناخت هر چه بیشتر صفات الهی است. نیز یکی از صفات الهی است که به دلیل جایگاه ویژه و اهمیت خاصی که دارد، از آن با عنوان مجموع مُحسَّنات یاد می شود. 🔹لزوم‌ در جامعه اسلامی و این که چرا در اسلام تأکید زیادی بر برقراری شده است، به راحتی و از طریق نظریات مختلف، قابل دفاع است، که نخستین آنها نظریه فطرت است. بر طبق این نظریه، از درون، او را به و عدالتخواهی سوق می دهد و انسان، همواره از بی عدالتی در رنج است. بنا بر این، فضیلت عدالتخواهی در همه انسان ها وجود دارد و بر این اساس، پایه تعالیم اسلام نیز بر مبنای اصلی ثابت و جاودان قرار دارد. به طوری که اصل عدالت یکی از مقیاس های اساسی سنجش اعمال در اسلام است و راه رسیدن افراد به کمال لایق خودشان عبور از مجرای عدالت است. ، تنها میزان و معیاری برای ارزشیابی زندگی فرد و خانوادگی و اجتماعی انسان نیست، بلکه تمام هستی و نیز بر اساس معیار و تعادل استوار و پابرجاست. امام علی (ع) در این رابطه می فرمایند: «، ملاک هر چیز است». [۱] ... پی‌نوشت‌؛ [۱] غررالحکم، ج۱ ص۵۷ حکمت۲۱۶ منبع: حوزه نت، شماره ۱-۱۶۵۲۰ @tabyinchannel
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 سالها یک رسانه‌ی غربی پیدا نمی شد که بگوید «»! همه می گفتند «» 🌴 🔹سال 59 از یکی از اساتید یهودی_آلمان پرسیده بودند «استاد! چرا شما نمی‌گویند ؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب در آورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «» بود. گفت «آقای خمینی یک جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در بار دارد. دیگر ما ایشان را کنار و و قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "" به نفع ما و کلمه‌ی "" به نفع آقای خمینی است از طرف دیگر اگر ایشان یک دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». 🌹 🔹یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی» رسانه‌های غربی حتی نپذیرفتند که یک بدهند به نام " امام خمینی"! حتی در ازای 60،000 مارک قبول نکردند که یک آگهی چاپ کنند! 👌 🔹شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی ، شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای بود. امام خمینی گفتند شما نمی‌توانی را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید آمد پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب و امام است، کشور ریخت به هم اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد اعلام کرد که باید منحل شود. سر یک کلمه ریخت به هم! 🌷 🔹امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین ، مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود 💐 🔹امام خمینی از دنیا رفتند آقای آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین بعد از امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند ، یک : «ما_نمی خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم» ! 👌 این همه دعوا داشتیم با و ؛ قربانی شد برای احیای این کلمه؛ پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ 💥 به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دارم، شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : « تعیین نکرده است» یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام ⚡️ 🔹وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «»، «امّت» شد «ملّت» یعنی عملاً سیستم ملت رهبر ها را پذیرفتیم و سیستم امت امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم وقتی «» شد «» عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» که وظایفی مثل امر به معروف و نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «» و « » 💥 🔹اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ کلمه‌ای که آقای در دوران ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «» بود. 👌 فرق عدالت و توسعه این بود که «» را خدا و پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السّلام) تعریف می‌کنند، اما «» را صندوق بین‌المللی و جهانی و . 🔹در عرصه‌ی هم دو قرآنی «» و «» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «» و آمیز است! به جایش بگوییم «»! خب وقتی گفتی «» باید با آنها «» کنی، اما وقتی گفتی «» باید با آنها «» کنی. «»را هم کردند«»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند! 🔹 کلید واژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس بود، توسط ایشان شد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند ⚡️ تا موقعی که قرآنی امام خمینی که آن‌ها امام بودن است احیا نشود، هر کاری که بکنیم، کردن است 💥 پس هیچ مطلبی مانند این عبارت را نمی‌سوزاند که بگویید ❤ «»❤
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😁 نمایش طنز : خدای مهربون‌تر از مادر چرا ما را میسوزونه 😜 کاری از تیم پاسخگوها: مرتضی‌ کهرمی ‏‌ ▬▬▬▬▬▬▬ 🎭 ▬▬▬▬▬▬▬ مشاهده سایر نمایش‌های ما (لینک) ‏▬▬▬▬▬▬▬ 📱 ▬▬▬▬▬▬▬ 🔻 ایتا (مرتضی کهرمی): ‎@PasokhGooha_ir 🔻 کانال ما در سایر شبکه‌های اجتماعی (لینک)
اگه خدا مهربون‌تر از مادره! چرا ما را میسوزونه ❌ ⛔️کدوم مادر بچه شو می‌سوزه ⛔️ (پاسخ: مرتضی‌ کهرمی ) ▬▬▬▬▬▬▬▬ شیخ‌مرتضی‌کهرمی : @pasokhgooha_ir کانال ما در سایر شبکه‌های اجتماعی: کلیک کنید
ده سال یک رسانه‌ی غربی پیدا نمیشد که بگوید «»! همه می‌گفتند «». سال 59 از یکی از اساتید پرسیدم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب #«ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی #"رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما #"امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت. یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». رسانه‌های غربی حتی نپذیرفتند که یک آگهی بدهند به نام " امام خمینی"! حتی در ازای 60،000 مارک قبول نکردند که یک آگهی چاپ کنند ! شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی ، کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفتند شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم! امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود. امام خمینی از دنیا رفتند. ❌آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به دو جمله گفتند یک : «"امام"_بگوییم» ! این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ شهید بهشتی قربانی شد برای احیای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم ؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام. وقتی ایشان جای «» گذاشت «»، «» شد «». یعنی عملاً سیستم -رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم ... وقتی «» شد «»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «» و « ». اما کلمه‌ی سوم یعنی «»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم. در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «» و «» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم « جهانی»! خب وقتی گفتی «» باید با آن‌ها «» کنی، اما وقتی گفتی « جهانی» باید با آن‌ها «» کنی. «» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند! پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تحریف شد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند. ✅ تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است... ✅ شما هر لعنی که به هر ملعونی بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه ای».
ده سال یک رسانه‌ی غربی پیدا نمیشد که بگوید «»! همه می‌گفتند «». سال 59 از یکی از اساتید پرسیدم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب #«ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی #"رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما #"امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت. یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». رسانه‌های غربی حتی نپذیرفتند که یک آگهی بدهند به نام " امام خمینی"! حتی در ازای 60،000 مارک قبول نکردند که یک آگهی چاپ کنند ! شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی ، کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفتند شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم! امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود. امام خمینی از دنیا رفتند. ❌آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به دو جمله گفتند یک : «"امام"_بگوییم» ! این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ شهید بهشتی قربانی شد برای احیای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم ؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام. وقتی ایشان جای «» گذاشت «»، «» شد «». یعنی عملاً سیستم -رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم ... وقتی «» شد «»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «» و « ». اما کلمه‌ی سوم یعنی «»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم. در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «» و «» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم « جهانی»! خب وقتی گفتی «» باید با آن‌ها «» کنی، اما وقتی گفتی « جهانی» باید با آن‌ها «» کنی. «» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند! پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تحریف شد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند. ✅ تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است... ✅ شما هر لعنی که به هر ملعونی بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که شما بگویید «امام خامنه ای». 🇮🇷🇮🇷🇮🇷✌️