💢 نگاهی بر «#ابلاغیه_الف» #علیمحمد_باب
♨️ #بهائیان معتقدند #علیمحمد_شیرازی ملقب به #باب، همان #قائم و منجی دادگستر آخرالزمان است که در سال 1266 قمری کشته شده است.
♨️ پیروان مسلک #بهائیت که علیمحمد باب را #ناسخ دین مبین #اسلام و مبشر آیین خود میپندارند، استقامتِ در راه را به عنوان یکی از مهمترین دلایل حقانیت او میدانند و به صورت جدّی، ادعای توبهی او را منکر میشوند.
✍ اما لازم است بدانیم که مبشر خیالی فرقهی بهائیت، بارها از ادعای خود برگشته و در #مسجد_وکیل_شیراز، پیروان خود را اینگونه مورد خطاب قرار داد:
⏪ «لعنت خدا بر کسی که مرا وکيل امام غايب بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا باب امام بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا #منکر_نبوت حضرت رسول بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر انبيای الهی بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا منکر امامت اميرالمؤمنين و ساير ائمهی اطهار(ع) بداند».[1]
✍ اما جالبتر آنکه علیمحمد شیرازی در ابلاغیهی معروف به «#دعای_الف» که پس از ماجرای توبهی خود در شیراز منتشر ساخت، مُهر بطلانی بر تمامی ادعاهای خود و #پیشوایان_بهائی کوبید و بطلان #بابیت و بهائیت را بر همگان آشکار ساخت.
☑️ مبلّغ بهائی به نقل از وی مینویسد:
«إنّ بعض النّاس قد إفتروا علیَّ كلمة البابيّة المَنصوصَة و ادّعوا الرؤيةَ لِنَفسی لَعَنهُمُ الله بِما إفتَروا ما كان لِبقيَّة الله صاحب الزمان بعد الأبواب الأربعة بابٌ منصوص و لا نائبٌ مخصوص و مَن إدّعی الرّؤيَةَ بدون بَيّنة فرضٌ عَلی الكُلّ بأن يكذّبوه و يقتلوه الّلهمّ إنّی اشهدک بأنّی ما إدعيت رؤية حجّتک الحقّ و لا بابيّة نفسه بنصّ مِن قبل... و أشهد أنَّ حلاله حلالٌ إلی یَوم القیامه و لَم ینسخ شریعتُهُ و لَم یبدل مِنهاجه عن زاد حَرفاً أو نقص... و أشهد انَّ الیوم کان حجَّتک محمّد بن الحَسن صلواتُکَ علیه و عَلی مَن اتَّبعه... و أشهَد انّ بعد الأبواب الأربعة ليس لَهُ بابٌ قَد ورد فی الحديث... و إنَّ لَه فی ايّام غيبة علماء مستحفظين [2]؛
به درستی كه بعضی از مردم به من #تهمت بابیت زدند و ادعای رؤیت ایشان را توسط من نمودند. خداوند به واسطهی این تهمتشان لعنتشان کند. برای #امام_زمان(عج) بابی بعد از #نواب_اربعه و نائبی خاص موجود نیست و هرکس بدون دلیل ادعای رؤیت ایشان را کند، بر همگی واجب است که او را تکذیب کنند و بکُشند. خدایا تو را شاهد میگیرم به درستی که من ادعای رؤیت حجت حقت را نداشته و ادعای بابیت برای خود ننمودم... و شهادت میدهم که حلال حضرت محمّد(ص) حلال است تا روز قیامت و شریعتش نسخ نمیگردد و راه روشنش به واسطهی زیادی یا نقصانی، مبدل نمیگردد... و شهادت میدهم امروز حجّت تو محمد بن الحسن(عج) است که درود تو بر او و پیروانش باد... و شهادت میدهم همانطور که در حدیث وارد شده، بعد از نواب اربعهی ایشان بابی نیست... و قطعاً در زمان غیبتش علما حافظان دین به شمار میآیند».
♻️ آری؛ بهائیان در حالی با کمال وقاحت مدعی عدم توبهی پیشوای بابی و مبشّر خیالی خود میشوند که نویسندگان سرشناس آنان، حکایات توبهنامههای مکرر او را در کتُب خویش ذکر کردهاند؛ توبهنامههایی که صراحتاً زیربنای اعتقادی بهائیان را با پوچ برابر میسازد.⭕️
#توبه_نامه_باب
📚پینوشت:
📙[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، ص 132.
📕[2]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، ص 182-179.
@feraghvaadyan
@n_bahaiat
روشنگر مدیا
#آیتالله_شیخ_محمدتقی_برغانی (معروف به شهید ثالث)، از جمله عالمانی است که نقش بسیاری در #هدایت مردم
⭕️ #شهید_ثالث، قربانی خشونتطلبی بابیان!
💠 روشنگر به نقل از کانال نقد و بررسی بهائیت/ حکایت از آنجا شروع میشود که #شیخ_احمد_احسایی (پیشوای مسلک شیخیه)، به انتشار افکاری در تضاد با باورهای #مذهب_شیعه میپرداخت. اما به سبب روابط صمیمانهای كه با دربار ایران و همچنین #پادشاه_عثمانی داشت، علماء در برخورد با افکار انحرافی او، روش احتیاط را در پیش میگرفتند.[1]
🖌شیخ احمد در اواخر عمرش به #قزوین آمد و به ترویج آرای خود پرداخت.[2] در این میان، علّامه برغانی بهترین راه را در تشكیل جلسهی #مناظره با او دانست.
🖌در این مناظرهی طولانی، مرحومِ شهید، اشكالات فراوانی بر عقاید #احسائی وارد ساخته و بر پاسخهای سُست او، خط بطلان كشید؛ اما شیخ احسایی به نظرات غیرمستند و انحرافی خود پافشاری میكند. لذا این #مجتهد شجاع، به #کفر و #ارتداد شیخیه فتوا میدهد و به دنبال آن، مجتهدان مشهور دیگری نظیر #ملاجعفر_استرآبادی، #شریف_العلماء_سید_ابراهیم، #شیخ_محمدحسین_صاحب_فصول، #شیخ_محمدحسن_نجفی_صاحب_جواهر، #ملاآقا_دربندی و...، نیز حكم به #تکفیر او دادند.[3]
🖌اما چندی بعد یکی از شاگردان مکتب شیخیه به نام #علیمحمد_شیرازی، #ادعای_مهدویت خود را مطرح کرد و پیروانش به #شورش و #ریختن_خون #ایرانیان اقدام ورزیدند. در این میان، علّامه برغانی، با عزمی راسختر وارد میدان شده و فتوای تاریخی خود را مبنی بر كفر و #ارتداد_بابیان، صادر مینماید.
🖌وی در منابر و مجالس، به #افشاگری در خصوص عناصر فاسد بابیه پرداخت و عقاید انحرافی آنان را با دلیل و برهان، باطل میكرد.[4]
🖌پیروان مسلک باب نیز که مقابلهی فکری شهید ثالث با جریان انحرافی #بابیت را تاب نیاوردند، نقشهی #ترور او را کشیدند. اما هرچند مورخین #بهائی درصدد انکار نقش بابیان در شهادت این عالم جلیلالقدر هستند، ولی با توجه به قرائن موجود و اعترافات گاه و بیگاه آنان، بیتردید شهادت علّامه برغانی توسط بابیان و به رهبری #قرة_العین (جزء حروف حی باب) صورت گرفته است.
🖌از اینرو حدود دو هفته پیش از شهادت این عالم وارسته، قرة العین دستور به خروج بابیها از قزوین (به جز قاتلین شهید بزرگوار) داد؛ همچنان که محمدمصطفی بغدادی بهائی در نقل خاطرهی خود از این ماجرا گفته است:
⏪«مرا امر کرد که به آنان بگویم جمیعاً از قزوین خارج شوند، چه که لابد از وقوع زلزلهی عظیمه است که قزوین از آن به حرکت آید و خون شما کلاً ریخته گردد... پس من برگشتم و آن امر سوم را عرضه داشتم و ایشان به من گفتند نزد آنجناب (قرة العین) برو و بگو که #شیخ_صالح-کریمی و #ملا_ابراهیم_محلاتی چگونه است که با ما خارج نمیشوند❗️ همین که به محضرش (قرة العین) رفتم و عرضه داشتم، به من فرمود نزدشان برگرد و بگو که شیخ صالح و فاضل ملا ابراهیم محلّاتی وقتشان به انتها رسید و زمانشان به سر آمد و شهادت در راه حق سبب حیاتشان است ولکن وقت شهادت شما نشد و اگر خود را به شهادت بیندازید، آن #موت و #هلاک محسوب میگردد».[5]
🖌اما به راستی بابیان چه نقشهای غیر از #شهادت_علامه_برغانی در سر داشتند که قرة العین دستور به خروج آنان پیش از وقوع جنایت را صادر نمود⁉️
🖌از طرفی، چرا باقی ماندن قاتلین این شهید بزرگوار در قزوین را لازم و به شهادت تعبیر شده و بقای سایر بابیان را ممنوع و مهلک برشمرده است⁉️
📌شاهد دیگر بر نقش #قرةالعین در شهادت این عالم بزرگوار، انکار سرسختانهی #محمدمصطفی_بغدادی در خصوص نقش بابیان در این واقعه است. اما به راستی چرا محمدمصطفی بغدادی که در آن روزگار کودکی دَه ساله بوده و حتی در قزوین هم حضور نداشت، با قاطعیت مدعی عدم مداخلهی ملاصالح و ملا ابراهیم در واقعهی قتل گشته و میگوید: «دشمنان ظالم این #تهمت را به شیخ صالح کریمی و ملا ابراهیم محلاتی نسبت دادند و ملا ابراهیم را شهید و ملاصالح را به طهران فرستادند، در صورتی که آن دو مظلوم در قتل آن مرد لعین (: شهید ثالث) دست نداشتند».[6]
🖌از طرفی اگر قرة العین در جنایت بیتقصیر بود، چرا پیامبرخواندهی بهائی بلافاصله برای رهایی او از زندان تلاش نموده است⁉️[7]
@n_bahaiat
@feraghvaadyan
📚پینوشت:
📖[1]. مجلهی حوزه، شماره 56 و 57، ص 391 و 392.
📓[2]. میرزا محمد تنکابنی، قصص العلماء، ص 42.
📓[3]. همان، ص 40.
📓[4]. همان، ص 58ـ66.
📕[5]. اسدالله فاضل مازندرانی، تاریخ ظهورالحق، ج 3، ص 324.
📙[6]. ابوالقاسم افنان، چهار رساله تاریخی درباره قره العین، ص 37.
📘[7]. هوشنگ گهریز، حروف حی، ص 109.