eitaa logo
طرح رشد علمی 🇮🇷🇵🇸
483 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1هزار فایل
تلاش، معرفی آخرین رویدادها و اخبار علمی روز کشور؛ نشستها و پژوهشهای مرتبط با اخلاق؛ تربیت و مشاوره اسلامی است به جامعه علمی مشتاق به امید رشد و پویایی بالنده‌تر و مؤثرتر.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️چرا چنین آقایی را رها کردی؟ 🔹شخصی در راه مکه گم شد و شاید در دریا افتاد. وقتی که به نجف اشرف برگشت به علیه‌ السلام شد. شب را در دید، حضرت به او فرمود: تو در نزد [۱] است. وی به آمد و سراغ میرزا رحمة‌ الله را گرفت. 🔹او را به خانه راهنمایی کردند. هنگامی که به در خانه ایشان رسید، مرحوم میرزا پیش از ملاقات و باز کردن در خانه و بدون سؤال، از سوراخِ در، را به او داد. وی آن را باز کرد و دید اوست و به محل زندگی خود بازگشت. 🔹وقتی که به محل زندگی بازگشت، به او گفتند: چرا را رها کردی؟! دوباره به قصد خدمت به به مراجعت نمود، ولی وقتی رسید، دید که آقا شده است. شد تا اینکه از دنیا رفت و نزد میرزا دفن شد و اکنون قبر او داخل مقبره میرزا قرار گرفته است. پی نوشت؛ [۱] فقیه و اصولی بزرگ، ابوالقاسم‌ بن‌ حسن شفتی جیلانی معروف به میرزای قمی (۱۱۵۰ـ ۱۲۳۱)، صاحب تألیفات متعدد، از جمله کتاب اصولی معروف قوانین 📕در محضر بهجت، ج۱، ص۴۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️بعثت برای مقابله با جاهلیّت آمد 🔹 برای مقابله‌ی با آمد. جاهلیّت در ادبیات اسلامی، دوران قبل از طلوع نبوّت است. نباید تصوّر کرد که این ، مخصوص جزیرةالعرب و عرب‌های مکّه و حجاز و بقیّه‌ی نقاط بود؛ نه، آن عمومیّت داشت؛ 🔹ایرانِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود، امپراتوری رومِ آن روز هم غرق در جاهلیّت بود؛ و برای مقابله‌ی با همه‌ی این جاهلیّت پدید آمد. فقط به معنای فقدان علم نیست؛ در تعبیرات اسلامی و در ادبیات اسلامی، معنای بسیار وسیع‌تری دارد؛ بخشی از جاهلیّت، فقدان علم و نداشتن علم است، 🔹امّا جاهلیّت به معنای وسیع عبارت است از و حاکمیّت نیروی و انسانی بر ؛ این می‌شود جاهلیّت. یعنی جوامع انسانی، تحت تأثیر تمایلات شهوی و غضبیِ عمدتاً فرمانروایان خود به شکلی دربیاید که در آن گم بشود و حاکم بشود؛ این می‌شود جاهلیّت. بیانات مقام معظم رهبری ۹۴/۰۲/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهداف رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کلام امام علی (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا، به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به مى رود و مى فرماید: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». (من گواهى مى دهم که و اوست). آرى پیش از آن که (صلی الله علیه و آله) باشد، او بود، و تا بنده خاص نباشد به نمى رسد؛ ضمناً به ، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند. 🔹سپس رسالت و (صلی الله علیه و آله) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (او را با دین و و نشانه روشن و نوشته شده و و روشنایى تابنده و امر و و بى پرده فرستاد). در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیر هاى گوناگونى وجود دارد. 🔹نخست این که «دین مشهور» اشاره به و «علم مأثور» اشاره به و «کتاب مسطور» اشاره به و «نور ساطع» اشاره به و «ضیاء لامع» اشاره به و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ) [۱] اشاره به و اظهار بدون پرده در برابر و است. این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است. 🔹سپس به هدف نهایى (صلى الله علیه و آله) و آوردن و و قوانین و مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که: «اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». ( را از میان بردارد و با دلایل و استدلال کند و به وسیله مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند). 🔹در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو روشن مى شود و هرگونه شک و را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب و ایمان است، 🔹و «تحذیر به آیات» تهدید به و «تخویف به مثلات» تهدید به است همان گونه که در به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ [۲] (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و مى کنند با این که پیش از آنها ، بر گذشتگان نازل شده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] سوره رعد، آیه ۶ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) از چه خاستگاه دینی نشأت گرفت؟ به عبارتی این انقلاب مشروعیّت خود را از چه مبانی و قواعد دینی می گیرد؟ (بخش دوم) 🔸 بر مبانی و اصول خاصی استوار است که آن را از سایر می کند، برای آشنایی بیشتر با این ، به طور اختصار به تعدادی از اصول و مبانی آن اشاره می شود: 2⃣نفی سلطه کفار بر سرزمین اسلامی و سرنوشت مسلمین 🔹با دقت در آیات و روایات، از جمله آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء « ...لَنْ يَجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»، (خداوند هرگز را بر تسلّطی نداده است) در می‌یابیم که در سیاست خارجی ، پس از موضوع جهاد، بر هیچ مسئله سیاسی دیگری، نظیر «نفی ولایت غیر مسلمانان بر مسلمان» تأکید نشده است؛ به عبارت بهتر در دیدگاه ، خصوصاً فقه امامیه، و چیرگی بر جامعه اسلامی و امری نارواست. با توجه به این عقیده، هر گونه مبادلات و که باعث افزایش و گسترش نفوذ غیر مسلمانان و در جامعه اسلامی گردد، به نحوی که آنان بتوانند در دخالت کنند، و نادرست تلقی می‌شود. 🔹 (ره) در ذیل آیه ۱۴۱ سوره مبارکه نساء «لَنْ یَجْعَلَ اللهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً» چنین می‌نویسد: «ممکن است بگویم قاعده وجه دارد، و در مقام توجه دادن به این امر مهم که لازم است از به هر وسیله ممکن خارج شوند؛ زیرا تسلط آنان امر محتوم و تقدیر الهی نیست تا تسلیم به آن لازم باشد، بلکه رضایت دادن به این ، و است و خداوند از این بری است». [۱] 🔹براساس این قاعده فقهی، نظام پادشاهی که از خودش نداشت و در قانونگذاری و از حامیان خود دستور می گرفت، تلقّی می شد؛ جریان لایحه نمونه بارز از بر سرنوشت مسلمانان می باشد. امام خمینی (ره) بعد از تصویب این قانون با آن مخالفت و چنین فرمودند: «مجلس به پیشنهاد دولت، ملت ایران را امضا کرد... بدون اطّلاع ملت با چند ساعت صحبت های سرّی، را در تحت قرار داد... اکنون من اعلام می کنم که این رأی ننگین مجلسین، و قرآن است». [۲] 🔹ایشان در جای دیگر نیز می فرماید: «ما را فروختند، ما را فروختند و باز هم چراغانی کردند و پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم... می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند... به حسب این رأی ننگین، اگر یک یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از عالی رتبه ایران هر بکند، هر جنایتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد؛ حق رسیدگی ندارند؛ ولی اگر به یک سگ آنها تعرض بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید!». [۳] 🔹بنابراین یکی از اصول و که ، بر اساس آن شکل گرفت، قاعده فقهی نفی سبیل و بر سرزمین اسلامی و سرنوشت آنان می باشد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۰ ش، ج ۲، ص ۷۲۵ [۲] همان، ج ۱، ص ۴۰۹ [۳] همان، ص ۴۱۱ و ۴۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام سجاد عليه السلام: 🔸«اِعلَموا أنَّ اللهَ لَم يُحِبَّ زَهرَةَ الدُّنيا و عاجِلَها لاِءَحَدٍ مِن أولِيائِهِ، وَ لَم يُرَغِّبهُم فيها وَ فی عاجِلِ زَهرَتِها و ظاهِرِ بَهجَتِها، وَ إنَّما خَلَقَ الدُّنيا وَ خَلَقَ أهلَها لِيَبلُوَهُم فيها أيُّهُم أحسَنُ عَمَلاً لاِآخِرَتِهِ، واَيمُ اللهِ لَقَد ضَرَبَ لَكُم فيهِ الأَمثالَ، وَ صَرَّفَ الآياتِ لِقَومٍ يَعقِلونَ، وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِالله». 🔹بدانيد كه خداوند و برق را براى هيچيك از نخواسته است، و آنان را به و به زيور گذراى آن و زيبايى ظاهرى آن، ترغيب نكرده است؛ بلكه را آفريد و اهل آن را خلق كرد تا آنان را در دنيا كه براى بهتر مى كنند؛ به خدا سوگند كه او در اين باره براى شما مثال ها آورده و براى كه ، آورده است؛ و نيرويى نيست، مگر به واسطه خداوند. 📕بحارالأنوار، ج ۷۸ ص ۱۴۵ ح ۶ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️درآمد باید ناشی از سعی و کار و تلاش باشد... 💠حضرت‌ آیت‌ الله‌ خامنه‌ای (حفظه‌ الله): 🔹 بایستی ناشی از باشد، ناشی از باشد، ناشی از باشد. باید را اینجوری [بار آورد]؛ این کارِ خیلی سختی است؛ این یعنی چه؟ یعنی [روش کسب] خیلی از این و ثروت های بادآورده غلط است. ما باید را در کشور متوقّف کنیم. عرض کردم، این کارِ بلندمدّت و مشکلی است، امّا باید بشود. 🔹خیلی از این ، خیلی از این ، خیلی از این ، این دادن و رشوه گرفتن‌ها در بعضی از جاها، این در بعضی از بخش های اقتصادی کشور، این ، که ارتباط با فلان کس موجب بشود یک درآمدِ آسانِ بی‌دردسرِ بدون کاری گیر آدم [بیاید]، همه‌ی اینها برای جامعه است. باید با ارتباط مستقیم داشته باشد. آنچه من گفتم معنایش این نیست که فردا، یا شما یا دستگاه دولتی یا خود بنده بتوانیم این کار را انجام بدهیم؛ 🔹من می خواهم این در رشد کند: فرهنگِ ارتباطِ درآمد با کار. خیلی از این تبعیض‌ها، خیلی از این کارهای ، خیلی از این ـ که را انسان در می‌بیند و کسانی مصداق «مُترَفین» [۱] در جامعه هستند که در ذکر شده‌اند [۲] ـ خیلی از اینها ناشی از همین است که ارتباط درآمد و سود و بهره با کار قطع شده؛ کار نیست، [امّا] درآمد هست؛ این نمی‌شود؛ باید ناشی از کار باشد. 🔹اگر با مبارزه کردیم، در این فرهنگ پیشروی خواهیم کرد. مسئله‌ی مبارزه‌ی با . فساد چیست؟ ، است، فساد است، فساد است؛ اینها فساد است دیگر، مفاسد است. اگر با اینها هر گامی که در راه مبارزه‌ی با انجام بگیرد، یک گام واقعی در راه پیشرفت در این فرهنگی است که عرض کردیم. البتّه بنده حدود بیست سال پیش یک نوشته‌ی مشروحی در باب مبارزه‌ی با دادم؛ مربوط به سال ۸۰، ۸۱ و آن وقتها است. 🔹در آن نوشته هم من گفتم که مبارزه‌ی با پیگیری می‌خواهد؛ به قول این داستانها و افسانه‌ها، مثل مار هفت‌سر، است که یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن طرف زنده‌اند، مشغول کارند. همه‌ جانبه باید کرد. اگر از آن روز دولت های محترم و محترم دنبال می‌کردند این قضیّه را، بلاشک ما امروز وضع بهتری داشتیم. خب حالا بحمدالله امید این هست که دولت مردمی و مجلس انقلابی این کار مبارزه‌ی با را دنبال کنند. پی نوشت‌ها؛ [۱] به کسی میگویند که فزونی نعمت، او را غافل و مغرور و مست کرده و به طغیان واداشته. [۲] از جمله، سوره‌ی واقعه‌، آیه‌ی ۴۵ بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۲/۰۹ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
⭕️امام علی عليه السلام: 🔸«ما أعطَى اللهُ سُبحانَهُ العَبدَ شَيئا مِن خَيرِ الدُّنيا وَالآخِرَةِ إلاّ بِحُسنِ خُلُقِهِ وحُسنِ نِيَّتِهِ». 🔹خداوند سبحان، چيزى از دنيا و آخرت به بنده نداد، مگر به سبب او و . 📕عيون الحكم والمواعظ، ص ۴۸۳ ح ۸۹۱۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت حوزه‌ها تبلیغ است 💠حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (حفظه الله): 🔹عرض کردیم اولویّت حوزه‌ها است. در همه‌ی دوره‌ها اینجور بوده، امّا در دوره‌ی ما بالخصوص این اهمّیّت است؛ برای اینکه در دوره‌ی ما یک اتّفاقی افتاده است که در طول بیش از هزار سال از صدر اسلام چنین اتّفاقی نیفتاده بود؛ و آن بود. تشکیل سازمانِ سیاسیِ مدیریّتِ کشور در شکل سابقه ندارد. وقتی که یک‌ چنین وضعی هست، طبعاً های با شدّت پیدا می کند؛ که حالا می دانید و می‌ بینید و مشاهده می کنید. 🔹این ‌قدر هم این ها زیاد شده که اصلاً همه‌ی ما عادت کرده‌ایم و انواع و اقسام دشمنی‌ های دشمن خیلی به چشممان نمی‌آید. خب، پس در دوره‌ی ما اهمّیّت مضاعف پیدا می کند؛ هم از جهت اینکه در پایه و قوام نظام، ، ایمان مردم است، و اگر چنانچه نباشد، نظام نخواهد بود ـ فرمودند: از اوجب واجبات است؛  گاهی انسان فکر می کند که اوجب واجبات است؛ پس حفظ ایمان مردم میشود واجب؛ از این جهت اهمّیّت مضاعف پیدا میکند ـ ثانیاً از این جهت که دوره، دوره‌ی تطوّر علمی است. 🔹امروز انواع و اقسام شیوه‌ های پراکندن پیام وجود دارد که در گذشته حتّی فکرش را هم نمی کردند؛ از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و پسااینترنت؛ این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال اینها. حالا چیزهای دیگر هم در راه است. خب، با یک‌ چنین شرایطی، با یک‌ چنین وضعیّتی که در دست شمشیرهای آخته‌ی برّانِ خونریز وجود دارد، ما چه ‌کار می خواهیم بکنیم؟ ، اینجا اهمّیّتِ مضاعف پیدا میکند. امروز، هم سخت‌ افزارهای مخالف، معارض و معاند تطوّر پیدا کرده، پیشرفت پیدا کرده که اشاره کردم، هم نرم‌افزارها؛ 🔹شیوه‌ های باورپذیر کردن پیام را ـ چیز‌هایی که در گذشته، هیچ کس بلد نبود ـ با پشتیبانی علمیِ روانشناسی و امثال اینها رایج کردند؛ اینها ابزارهای نرم‌ افزاری است، اینها خیلی مهم است. جوری میزند، جوری درست میکند، جوری میکند، جوری در روزنامه میزند که کسی که ملاحظه میکند، تردید نمیکند که این درست است؛ در حالی ‌که صد درصد است. ما امروز با اینها مواجهیم. 🔹اگر از این چیزها کردیم، اگر امروز از اهمّیّت تبلیغ و حسّاسیّت تبلیغ و مضاعف بودن وظیفه‌ی تبلیغ غفلت بکند، دچار عارضه‌ای میشویم که جبرانش به‌ آسانی ممکن نیست؛ نمی گویم محال است امّا به‌ آسانی ممکن [نیست] و دچار می شویم. اگر لاسمح‌الله (خدای نخواسته)  پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک‌ ذرّه و دو ذرّه نیست. امام در یک مواردی مکرّر می فرمودند که اگر چنین اتّفاقی بیفتد، اسلام یک سیلی‌ای خواهد خورد که تا سالهای متمادی اثرش بر روی او باقی خواهد ماند؛ قضیّه این است. 🔹اگر چنانچه ما بکنیم این پیش می‌آید. اگر غفلت بکنیم، از گناهان بزرگ قبح‌ زدایی می شود، از کبائر قبح‌ زدایی میشود، عادی میشود. می‌ بینید که در شده؛ در غرب همینطور قدم به قدم دارند پیش میروند. آدم دوست ندارد تعبیرات رایج اینها را تکرار بکند، یعنی واقعاً شأن حرف زدن انسان و زبان انسان بالاتر از این است که اینها را تکرار کند؛ امّا هست دیگر. اگر را دستِ‌کم بگیریم، اینها دامن جامعه‌ی ما را خواهد گرفت. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۴/۲۱ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره مقام امام هادى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم و رجال اهل سنت پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات ایشان اشاره مى کنیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر بن جاحظ؛ او بعد از ستایش از ده نفر از که از آن جمله (علیه السلام) است مى گوید: «کل واحد منهم عالم زاهد ناسک شجاع جواد طاهر زاک... و هذا لم یتفق لبیت من بیوت العرب و لا من بیوت العجم»؛ [۱] (هر یک از آنان، ، ، ، ، ، و اند... این سلسله جلیل القدر براى هیچ خانه اى از خانواده هاى عرب و نه از خانواده هاى عجم اتفاق نیفتاده است). 2⃣شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموى: او هنگام یادآورى از شهر عسکر در سامرا مى گوید: «و هذا العسکر منسوب إلى المعتصم، و قد نسب إلیه قوم من اجلاّء، منهم على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ ...»؛ [۲] (این عسکر منسوب به معتصم است. به این شهر قومى از بزرگان نسبت داده شده اند که از آن جمله بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ است...). 3⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى: «و فیها توفّى ابوالحسن على بن الجواد... و کان فقیهاً اماماً متعبداً»؛ [۳] (در سال ۲۵۴ ه.ق ابوالحسن ... وفات یافت... او شخصى ، و متعبّد بود). او در جایى دیگر از حضرت به شخص و تعبیر کرده است. [۴] 4⃣عبدالله بن اسعد یافعى: «توفى العسکرى ابوالحسن الهادى... عاش اربعین سنة و کان متعبداً فقیهاً اماماً»؛ [۵] (در سال ۲۵۴ ه.ق ... وفات یافت. او که ، و بود، چهل سال زندگى نمود). 5⃣ابن کثیر دمشقى: «و امّا ابوالحسن على الهادى... و قد کان عابداً زاهداً...»؛ [۶] (و امّا ...، او مردى و ... بود). 6⃣ابن صبّاغ مالکى: «... و لا تذکر کریمة الاّ و له فضیلتها و لا تورد محمدة الاّ و له تفضّلها و جملتها...»؛ [۷] (... هیچ ذکر نمى شود، جز آن که آن براى او است، و هیچ وارد نمى گردد جز آن که و و آن براى او است...). 7⃣ابن حجر هیتمى: «... و کان وارث ابیه علماً و سخاء»؛ [۸] (... او وارث علم و سخاوت پدرش بود). 8⃣احمد بن یوسف قرمانى: «و امّا مناقبه فنفیسة و اوصافه شریفة»؛ [۹] (و امّا او نفیس و او شریف است). 9⃣ابن عماد حنبلى: «کان فقیهاً اماماً متعبداً...»؛ [۱۰] (... او شخصى ، و ... بود). 🔟عبدالله شبراوى: «العاشر من الأئمة علىّ الهادى. ولد بالمدینة فی رجب سنة اربع عشر و مائتین و کراماته کثیرة»؛ [۱۱] ( از ، على است. او در مدینه، در ماه رجب، سال ۲۱۴ ه.ق متولد شد. و بسیار است). 1⃣1⃣محمّد امین سویدى بغدادى: «او در مدینه متولد شد، و کنیه اش است، و لقبش ، و است». [۱۲] 2⃣1⃣شیخ مؤمن شبلنجى: «... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۳] ( ... او بسیار است). 3⃣1⃣شریف على فکرى حسینى قاهرى: «کان ابوالحسن العسکرى وارث ابیه علماً و منحاً، و کان فقیهاً فصیحاً جمیلا مهیباً. و کان اطیب الناس بهجة واصدقهم لهجة»؛ [۱۴] ( وارث پدرش در علم و سخاوت بود. او و و با بود. و او مردم از حیث بهجت و آنان از جهت لهجه بود). 4⃣1⃣خیرالدین زرکلى: «... وأحد الأتقیاء الصلحاء...»؛ [۱۵] (... او یکى از افراد و بود...). 5⃣1⃣سید محمّد عبدالغفار هاشمى حنفى: «هنگامى که آن حضرت براى همه مشهور شد، متوکّل او را از مدینه منوّره طلب نمود؛ زیرا به جهت و و که (علیه السلام) داشت، بر پادشاهى و زوال دولتش مى ترسید...». [۱۶] 6⃣1⃣شیخانى: « صاحب و و و و و بود. او داراى نفسى پاک و همّتى عالى و طریقى زیبا و مورد رضایت بود...». [۱۷] 7⃣1⃣عبدالسلام ترمانینى: « ... کان على جانب عظیم من التقوى والصلاح»؛ [۱۸] (...او در و جایگاه بلندى داشت). 8⃣1⃣عارف احمد عبدالغنى: « ... کان فی غایة الفضل ونهایة النبل...»؛ [۱۹] (...او در غایت فضل و نهایت فضیلت بود...). ● مآخذ در منبع موجود است 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش،ص۱۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر عقل، آیا «دوستان» بر رفتار و اخلاق انسان تاثیر می گذارند؟ 🔸مى گويند: بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است؛ در موضوع مورد بحث، مشاهده نمونه هاى عينى كه با سرچشمه انواع مى شود و معاشرت با در و جان انسان اثر مى گذارد، بهترين دليل است. اين تشبيه قديمى كه و بد، همانند بيماری هاى است، كه به سرعت به نزديكان و همنشينان سرايت مى كند، تشبيه صحيح گويايى است؛ مخصوصاً در مواردى كه بر اثر كمى سنّ و سال يا كمى معلومات و يا سستى ايمان و اعتقاد مذهبى، زمينه هاى روحى براى پذيرش آماده است. معاشرت اين گونه افراد با سمّ مهلك و كشنده اى است. بسيار ديده شده است كه خوب و بد بر اثر ها بكلّى دگرگون شده و آنها تغيير يافته است؛ و اين امر دلائل مختلفى از نظر روانى دارد: 1⃣از جمله مسائلى كه روانكاوان در مطالعات خود به آن رسيده اند، وجود در انسانها است؛ يعنى افراد آگاهانه يا ناآگاه آنچه را در و خود مى بينند حكايت مى كنند؛ بطور ناآگاه شادى در اطرافيان خود مى پاشند، و « افسرده كند انجمنى را». ، دوستان خود را مأيوس و ، همنشينان خود را بدبين بار مى آورند، و همين امر سبب مى شود كه دوستان با سرعت در يكديگر تأثير بگذارند. 2⃣مشاهده و زشتى و آن، از آن مى كاهد و كم كم به صورت يك امر عادى در مى آيد؛ و مى دانيم يكى از عوامل مؤثّر در و زشتی ها، احساس قبح آن است. 3⃣تأثير در انسانها غير قابل انكار است؛ و همنشينان خود را معمولا زير بمباران مى گيرند، و همين امر سبب مى شود كه گاه در نظر آنان تزيين يابد و را بكلّى دگرگون سازد. 4⃣معاشرت با ، را در انسان تشديد مى كند و سبب مى شود كه نسبت به همه كس بدبين باشد، و اين يكى از عوامل در پرتگاه گناه و است. روشنى اين موضوع، يعنى سرايت حسن و قبح اخلاقى از دوستان به يكديگر سبب شده كه شعرا و ادبا نيز در اشعار خود هر كدام به نوعى درباره اين مطلب دادِ سخن بدهند. 🔹در يك جا مى خوانيم: «كم نشين با كه صحبت بد - گر چه پاكى، تو را كند ؛ آفتاب ار چه روشن است آن را - پاره اى ابر ناپديد كند». در جاى ديگر آمده است: «با كم نشين كه بد مانى - خو پذير است ». اشعار در اين زمينه بسيار فراوان است و اين بحث را با شعر معروفى از سعدى كه با تكرار هرگز كهنه نشده است پايان مى دهيم: «گِلى خوشبوى در حمام روزى - رسيد از دست محبوبى به دستم ؛ بدو گفتم كه مشكى يا عبيرى - كه از بوى دل آويز تو مستم ؛ بگفتا من گِلى ناچيز بودم - و ليكن مدّتى با گُل نشستم ؛ كمال همنشين در من اثر كرد - وگرنه من همان خاكم كه هستم». 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ۱ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱،ص ۱۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام حسین عليه السلام:  🔸«اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللهَ جَلَّ ذِكْرُهُ ما خَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ما سِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللهِ بِأَبى أَنْتَ وَ اُمّی فَما مَعْرِفَةُ اللهِ؟ قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ». 🔹اى مردم! همانا بندگان را نيافريده مگر براى آنكه او را ، وقتى او را شناختند او را خواهند كرد، هنگامى كه او را پرستش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند. مردى گفت: اى فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد، چيست؟ فرمود: عبارت است از شناخت مردم هر زمان را، آن كه او بر آنها واجب است 📕علل الشرايع، ص ۹ @tabyinchannel
⭕️امام جعفر صادق عليه السلام:  🔸«دِعامَةُ الاِْنْسانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُوَ بِالْعَقْلِ يَكْمُلُ وَ هُوَ دَليلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتاحُ اَمْرِهِ فَاِذا كانَ تَاْييدُ عَقْلِهِ مِنَ النّورِ كانَ عالِما حافِظا ذاكِرا فَطِنا فَهِما فَعَلِمَ بِذلِكَ كَيْفَ وَ لِمَ وَ حَيْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْغَشَّهُ فَاِذا عَرَفَ ذلِكَ عَرَفَ مَجْراهُ وَ مَوصولَهُ وَ مَفْصولَهُ وَ اَخْلَصَ الوَحْدانِيَّةَ لِله وَالاِْقْرارَ بِالطّاعَةِ فَاِذا فَعَلَ ذلِكَ كانَ مُسْتَدْرِكا لِما فاتَ وَ وارِدا عَلى ما هُوَ آتٍ يَعْرِفُما هُوَ فيهِ وَ لاَِىِّ شَىْ ءٍ هُوَ هاهُنا و مِنْ اَيْنَ يَاْتيهِ و اِلى ما هُوَ صائِرٌ وَ ذلِكَ كُلُّهُ مِنْ تَاْييدِ العَقْلِ». 🔹ستون انسانيت، است و از عقل، ، ، حفظ و بر می‌خيزد. با ، انسان به میرسد. ، راهنماى انسان، و كليد كارهاى اوست. هر گاه با يارى شود، ، حافظ، و میشود و بدينوسيله (پاسخ) چگونه، چرا و كجا را مى فهمد و و را میشناسد، و هرگاه اين را دانست، و و را میشناسد و در توحيد و اخلاص می‌ورزد، و چون چنين كرد آنچه از دست رفته میكند و بر آنچه در آينده مى آيد، چنان وارد میشود كه میداند در كجاى آن است، و براى چه منظورى در آنجاست، از كجا آمده و به كجا مى رود، و اين همه از پرتو تأييد است.  📕كافى، ج ۱، ص ۲۵، ح ۲۳ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سواد رسانه‌ای | «تکنیک طنز» چطور مخاطب را اقناع می‌کند؟ 🔹یکی از رایج در فضای فعلی اطلاع‌رسانی، استفاده از است. با وجود رشد و توسعه ، ابزار های متعددی توسط کارشناسان رسانه برای مورد استفاده قرار می‌گیرد. یکی از موثرترین این روش‌ها، استفاده از برای مخاطب است. این تکنیک می‌تواند در مباحث بازرگانی هم استفاده شود و خود را تحت تأثیر قرار دهد. 🔹 و طنز در کاربردهای فراوانی دارد؛ جذابیت باعث شده بسیاری از آگهی‌ دهندگان از این روش برای جلب‌ توجه خود استفاده کنند. ، روشی قدرتمند برای قانع کردن مخاطب است. اگر آگهی تبلیغاتی بتواند را بخنداند و به او احساس خوبی بدهد، می‌توان امیدوار بود که فرد این حس خوب را نسبت به محصول مورد نظر هم داشته باشد. 🔹شما به‌ عنوان مخاطب در مقابل این چه می‌کنید؟ آیا طنز می‌تواند دیدگاه شما را تغییر دهد؟ امروزه شیوه‌ای قدرتمند برای قانع کردن مخاطب می باشد. در بسیاری از پیام‌ های رسانه‌ای از این شیوه استفاده می‌شود تا توجه مخاطب بیشتر به پیام جلب شود. این روش باعث می‌شود با و مفرح در ذهن مخاطب همراه باشد. 🔹روش‌ اقناعی‌ ، بر روی این بنا شده که هنگامی‌ که می‌خندیم احساس خوبی داریم، بنابراین اگر بتواند ما را بخنداند، می‌ تواند این را به محصول مورد نظرش در ما پیوند بزند. استفاده از روش تنها محدود به تبلیغات محصولات نمی‌ شود، بلکه در رسانه‌ های و نیز از این تکنیک استفاده می‌ شود. 🔹این روش در بسترهای بیشتر برای بیان مشکلاتی از قبیل گرانی، تحریم، تورم و کمبود آب استفاده می‌شود. شاید یکی از بهترین نمونه‌ های استفاده از این تکنیک را بتوانیم در نشریه های طنز یا بخش طنز روزنامه‌ها پیدا کنیم. استفاده از در فرایند یکی از شیوه‌ های مرسوم و نتیجه‌ بخش در اقناع است. مفاهیم و به دلیل ایجاد می‌ توانند توجه مخاطب را به پیام تبلیغاتی جلب کنند. منبع: تسنیم @tabyinchannel
⭕️از کانون دل حرارت بر می‌خیزد، و از کانون عقل هدایت و روشنایی 🔹آن کسی که دلی افسرده و بی خواهش و بی امید و آروز دارد، موجودی سرد و بی حرکت و جامد است، و هیچگونه فعالیتی از او سر نخواهد زد، به مرگ نزدیکتر است تا به حیات، و آنکس که از نیروی عقل و فهم و تدبیر بی نصیب است مانند ماشینی است که در شب تاریک در حرکت است و فاقد چراغ و راهنماست. 📕بیست گفتار، ص ۱۹۲ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
⭕️پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله:  🔸«فَأَمَّا الْحِلْمُ فَمِنْهُ رُكوبُ الْجَميلِ، وَ َصُحْبَةُ الأَْبْرارِ وَ رَفْعٌ مِنَ الضَّعَةِ وَ رَفْعٌ مِنْ الْخَساسَةِ وَ تَشَهِّى الْخَيْرِ وَ تَقَرُّبُ صاحِبِهِ مِنْ مَعالِى الدَّرَجاتِ وَالْعَفْوُ وَالْمَهَلُ وَالْمَعْروفُ وَالصَّمْتُ فَهذا ما يَتَشَعَّبُ لِلْعاقِلِ بِحِلْمِهِ». 🔹حاصل ، «آراسته شدن به خوبی‌ها»، «همنشينى با نيكان»، «ارجمند شدن»، «عزيز گشتن»، «رغبت به نيكى»، «نزديك شدن بردبار به درجات عالى»، «گذشت»، «آرامش و تأنى»، «احسان» و «خاموشى»؛ اينها ثمره است. 📕تحف العقول، ص ۱۶ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تاريخ در مورد مقام و فضائل «امام حسن مجتبی» (ع) چه گزارشاتی ارائه داده است؟ 🔹درباره فضایل «امام حسن مجتبی» (ع) روایات فراوانی نقل شده است. راویان این اخبار عده زیادی از عالمان اهل سنت و علمای شیعه‌ اند. دو نمونه از این آثار عبارتند از: «ترجمة الامام الحسن» از ابن عساکر که در «تاریخ دمشق» وی آمده است، و دیگری «ترجمة الامام الحسن» از ابن سعد که در «طبقات الکبری» او آمده است. در گذر تاریخ، آثار زیادی نگاشته شده است که در آنها فضایل «امام مجتبی» (ع) گردآوری شده است؛ اما متأسفانه درباره رخدادهای زندگی آن حضرت، تا این اواخر کمتر تلاش درخوری صورت پذیرفته بود؛ بلکه بیشتر، همانند بسیاری از مقاطع دیگر، حوادث آن دوره بدون پژوهش جدی و ارزیابی دقیق و استوار، بر روی هم انباشته شده است. 🔹بسیاری از فضایل روایت شده درباره آن امام همام، حکایت از آن دارد که «رسول خدا» (ص) علاقه وافری نسبت به این دو برادر داشته و به طور علنی محبت خویش را نسبت به آنان ابراز می‌ کرده است. نحوه ابراز محبت، همانند پایین آمدن از منبر و بوسیدن آنها و باز بالا رفتن بر منبر، نشانه جهت‌ دار بودن این اظهار و ابراز علاقه است. [۱] افزون بر آن از رسول خدا (ص) نقل شده که در وقت اظهار محبت نسبت به (ع) فرمود که شاهدان، این ابراز علاقه را به غائبین برسانند؛ [۲] و یا می‌ فرمود: «من او را دوست می‌دارم و نیز کسی که او را دوست بدارد دوست دارم». [۳] حضور حضرت در «مباهله» و قرار گرفتن ایشان در میان «اصحاب کساء»، نشانه‌ی اعتبار و اهمیتی است که رسول خدا (ص) برای او قائل می‌ شده است. 🔹جالب است که «امام حسن مجتبی» (ع) در «بیعت رضوان» حضور داشته و پیامبر (ص) با او بیعت کرده است. [۴] در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: «لَوْ کَانَ الْعَقْلُ رَجُلاً لَکَانَ الْحَسَنُ؛ اگر عقل در مردی مجسم می‌ شد، همانا (ع) بود». [۵] قدرت «امام حسن» (ع) در بر انگیختن مردم کوفه در جریان شورش ناکثین [۶] نشانِ اهمیت و اعتبار او در نزد مردم آن شهر می‌ باشد. مسلمانان با توجه به همین احادیث، فرزندان فاطمه زهرا (س) را فرزندان‌ رسول‌ خدا (ص) دانسته، و علیرغم انکار بنی امیه، و بعدها بنی عباس، کوچکترین تردیدی برای مسلمانان بوجود نیامد. [۷] بر مبنای همین شخصیت والا بود که چون «امام علی» (ع) او را به عنوان «جانشین» خود به مردم معرفی نمود، مردم عراق و بسیاری نقاط دیگر با او به عنوان خلیفه رسمی بیعت کردند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] نور الأبصار فی مناقب آل بيت النبی المختار (ص)، شبلنجى، مؤمن بن حسن‏، ص ۱۱۹ تا ۱۲۰ [۲] المستدرك على الصحيحين، حاكم نيشابوری، ج ۳، ص ۱۴۷ و ۱۷۳ [۳] ترجمة الامام الحسن، ابن سعد، ص ۱۳۴ [۴] الحیاة السیاسیة للامام الحسن (ع)، الحسينى العاملی جعفر مرتضى، بی تا، ص ۲۴ و ۴۴ [۵] فرائد السمطين فی فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم(ع)، شافعى، ابراهيم بن سعد الدين، ج ۲، ص ۶۸ [۶] ترجمة الامام الحسن(ع)، همان، ص ۴۹ [۷] الحیاة السیاسیة للامام الحسن (ع)، همان، ص ۲۷؛ در كشف الغمة فى معرفة الأئمة، اربلى، ج ۱، ص ۵۵۰ روایتی آمده که نشان می‌دهد معاویه لعنت الله علیه اصرار داشت تا حسنین (ع) را فرزندان امام علی (ع) بخوانند نه فرزندان پیامبر (ص). 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، چ ۶، ص ۱۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهربانی‌ و عطوفت 🔹از دیدگاه اسلام، و محبت، مایه قوام و برپایی جامعه انسانی است. ، همواره پیروان خود را به مهربانی و مهرورزی به یکدیگر سفارش می کند. [۱] در ، ، جزو اصحاب میمنه یعنی سعادتمندان و کسانی معرفی شده اند که وجودشان سرشار از یمن و برکت است. «ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذينَ أمَنوُا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ أوُلئِك أَصْحابُ الْمَيمَنَةِ؛ [بلد، ۱۷ و ۱۸] سپس از كسانى باشد كه ايمان آورده و يكديگر را به صبر و استقامت و مهربانى و عطوفت توصيه مى‏ كنند. اينان اصحاب يمين هستند». امام صادق (ع) توصیه می کنند: «به یکدیگر متصل شوید و را محکم‌ کنید و به هم نیکی نمایید و نسبت به هم مهربان باشید!». [۲] 🔹 یکی از ویژگی های شاخص (ع) بود؛ بطوری که در سیره های مختلف حضرت، میتوان نشانی از محبت و لطافت را مشاهده کرد. دریای محبت ایشان به قدری گسترده و جوشان بود که غریبه و آشنا را در برمی گرفت و حتی کسانی که یک بار با ایشان برخورد داشتند، از لطف و محبت امام بهره مند می شدند. برای مثال، نقل شده است که ایشان در مکانی نشسته بودند، هنگامی که خواستند از آنجا برخیزند، مرد فقیری سر رسید. امام حسن مجتبی (ع) در کمال بزرگواری به آن تازه وارد خوش آمد گفتند و به او لطف کرده، فرمودند: «شما هنگامی در مجلس نشستید، که ما می خواستیم برخیزیم؛ آیا اجازه می دهید مجلس را ترک کنم؟ آن مرد هم اجازه داد». [۳] آنچه امام مجتبی (ع) در این سیره به جا آوردند، مراعات‌ حق‌ همنشین است که از آداب اجتماعی به شمار می رود و یکی از آثار مهم و قطعی آن، ایجاد محبت و الفت میان افراد است که اسلام به آن تشویق می کند. 🔹همچنین امام رضا (ع) میفرمایند: «موقعی که شهادت امام حسن (ع) نزدیک شد، ایشان گریستند. به آن بزرگوار گفته شد: «آیا گریه می‌کنید، در صورتی که چنین مقام و منزلتی نزد پیغمبر خدا (ص) دارید و آن بزرگوار درباره شما فرموده، آنچه را که باید بفرماید. شما بیست حج با پای پیاده به جای آورده اید و سه مرتبه مال خود، حتی نعلینتان را با خدا تقسیم نموده اید!؟»؛ حضرت فرمود: «من برای دو موضوع گریه می کنم: یکی وحشت هنگام حساب و دیگری فراق دوستان». [۴] 🔹آری! محبت دوستان به قدری در دل حضرت جای داشت که در هنگام مرگ، غم فراق ایشان اشک بر چهره مبارک ایشان جاری ساخت. لطف سرشار آن امام رئوف، همچون باران، همه حتی حیوانات را در بر میگرفت. روزی امام حسن (ع) نشسته بودند و طعامی تناول می نمودند؛ سگی در نزدیکی ایشان ایستاده بود و حضرت هر لقمه ای که تناول می فرمودند، لقمه ای پیش سگ می افکندند. مردی گفت: «ای پسر پیامبر (ص) آیا می خواهید این سگ را از شما دور کنم؟» حضرت فرمود: «آن را رها کن! زیرا از خدا شرم دارم در حالی غذا بخورم که جانداری به من نگاه کند و من آن را طعام ندهم و برانم». [۵] پی‌نوشت‌ها ؛ [۱] مقدس نيا، آداب معاشرت، ص ۱۶۵ [۲] وسائل الشيعه، ج ۱۲، ص ۲۱۶ [۳] الطبقات ‏الكبرى، خامسة ۱، ص ۲۸۱ [۴] مكارم الأخلاق (طبرسی)، ص ۳۱۶ [۵] مستدرك الوسائل، ج ۷، ص ۱۹۲ برگرفته از مجموعه مقالات همایش سبط النبی امام‌ حسن‌ مجتبی (ع)، ج۲، ص۷۱ منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel
⭕️امام سجاد (عليه السلام) فی دُعائِهِ:  🔸«إلهی و سَيِّدی، هَدَأَتِ العُيونُ، و غارَتِ النُّجومُ، و سَكَنَتِ الحَرَكاتُ مِنَ الطَّيرِ فِي الوُكورِ وَالحيتانِ فِی البُحورِ، وَ أنتَ العَدلُ الَّذی لا يَجورُ، وَالقِسطُ الَّذی لا تَميلُ، وَالدّائِمُ الَّذی لا يَزولُ، أغلَقَتِ المُلوكُ أبوابَها، و دارَت عَلَيها حُرّاسُها، و بابُكَ مَفتوحٌ لِمَن دَعاكَ يا سَيِّدی، وخَلا كُلُّ حَبيبٍ بِحَبيبِهِ، و أنتَ المَحبوبُ إلَيّ». 🔹در دعايش: بارالها! سرورا! چشم ها آرام گرفت، ستاره ها فرو رفت، جنبش پرندگان در آشيانه ها و ماهى ها در درياها آرام گرفت، و تو هستى كه ستم نمى كند و هستى كه [از حق] منحرف نمى شود و هستى كه زائل نمى شود. پادشاهان، درهاى خود را بسته اند و نگهبانان، برگِرد آنها در گردش اند؛ امّا درِ [رحمت] تو اى سرورم! براى آن كه بخوانَدَت، گشوده است؛ هر دوستى، با محبوبش خلوت كرده است و تو منى! 📕بحار الأنوار، ۸۶/۳۰۸/۸۷ نقلاً عن صحيفة قديمة مصحّحة عن عمير بن المتوكّل عن أبيه عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام @tabyinchannel
⭕️امام حسن مجتبی (علیه السلام) با انجام صلح، معاویه را مفتضح کرد 🔹 یک سلطان بود در آن وقت؛ حضرت بر خلافش قیام کرد در صورتی که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می‌کردند. کرد تا آن وقتی که می‌توانست. 🔹وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط کرد که مفتضح کرد را. آن قدری که حضرت معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که یزید را مفتضح کرد بیانات‌ حضرت‌ امام در مسجد شیخ انصاری نجف ۵۰/۰۴/۰۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
⭕️قبل از ظهور امام زمان (عج) هنگامه امتحان، و بعد از ظهور هنگامه آرامش 🔹شما جوانان عزیز که در آغاز زندگی و تلاش خود هستید، باید سعی کنید تا زمینه را برای آنچنان دورانی آماده کنید؛ دورانی که در آن، ظلم و ستم به هیچ شکلی وجود ندارد؛ دورانی که در آن، اندیشه و عقول بشر، از همیشه فعالتر و خلاقتر و آفریننده‌تر است؛ دورانی که ملتها با یکدیگر نمی‌جنگند؛ دستهای جنگ‌افروز عالم - همانهایی که جنگهای منطقه‌یی و جهانی را در گذشته به راه انداختند و می‌اندازند - دیگر نمی‌توانند جنگی به راه بیندازند؛ در مقیاس عالم، صلح و امنیتِ کامل هست؛ باید برای آن دوران تلاش کرد. 🔹قبل از دوران (عج)، آسایش و راحت‌طلبی و عافیت نیست. در روایات، «والله لتمحّصنّ» و «والله لتغربلنّ» است؛ بشدت امتحان می‌شوید؛ فشار داده می‌شوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود (عج)، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان می‌شوند؛ در کوره‌های آزمایش وارد می‌شوند و سربلند بیرون می‌آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفیِ مهدی موعود (ارواحنا فداه) روزبه‌روز نزدیکتر می‌شود؛ این، آن امید بزرگ است... بیانات مقام معظم رهبری ۷۰/۱۱/۳۰ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️امام حسن عسکری (عليه السلام):  🔸«لا تُـمارِ فَيـَذْهَبَ بَهاءُكَ وَ لا تُمازِحْ فَيُجْتَرَءَ عَلَيْكَ».  🔹« و جدال مكن كه مى رود، و مكن كه بر تـو شوند». 📕بحارالانوار، ۷۸، ۳۷۰، ح ۱ @tabyinchannel
⭕️خوبی و خوشی عیش، تنها به زیادی وسایل راحتی نیست 🔹 و عیش، تنها به زیادی «وسایل راحتی» نیست؛ و رفاه و خوشی و آرامش دل، به داشتن وسایل رفاه و راحتی نیست! بلکه چه بسا وسایل رفاه، اسباب نگرانی و ناراحتی و اضطراب درونی را فراهم کنند! 📕در محضر بهجت، ج١، ص۶٨ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️امام على (عليه السلام): 🔸«الكلامُ فی وَثاقِكَ ما لم تَتَكلَّمْ بهِ، فإذا تَكَلَّمتَ بهِ صِرتَ فی وَثاقِهِ، فَاخزُنْ لِسانَكَ كما تَخزُنُ ذَهَبَكَ و وَرِقَكَ، فَرُبَّ كَلِمَةٍ سَلَبَت نِعمَةً و جَلَبَت نِقمَةً». 🔹«تا را به نياورده اى، سخن در بند توست، همين كه آن را به زبان آوردى، تو در بند سخن در مى آيى؛ پس همانگونه كه زر و سيم خود را در مى نهى، را نيز در گنج‌خانه دهان نگاهدار، كه بسا سخنى را از كف برده و و كيفرى [الهى] را آورده است». 📕نهج البلاغه، حكمه ۳۸۱ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«مشورت» در اسلام از چه جايگاهی برخوردار است؟ 🔹مسأله به ويژه در امور اجتماعى و آنچه به سرنوشت جامعه مربوط است، از مهم ترين مسائلى است كه آن را با دقّت و اهميّت خاصّى مطرح كرده و در آيات و و تاريخ پيشوايان بزرگ اسلام جايگاه ويژه اى دارد. در چند آيه از «قرآن مجيد» دستور به داده شده است. در «آیه ۱۵۹ سوره آل عمران» خداوند به (صلى الله عليه و آله) دستور مى دهد كه با مسلمانان در امور مهم كند: «وَ شاوِرْهُمْ فى الاَمْرِ». 🔹و در «آیه ۳۸ سوره شورى»، هنگام بيان «اوصاف برجسته مؤمنان راستين» می‌فرمايد: «وَالَّذين اسْتَجابُوا لِرَبِّهِم وَ اَقامُوا الصَّلوةَ و اَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ» (و كسانى كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده و نماز را برپا مى‌ دارند و امورشان با در ميان آنها انجام می گیرد). همان گونه كه ملاحظه مى كنيد در اين آيه، مسأله در رديف ايمان‌ به‌ خدا و نماز قرار گرفته كه بيانگر آن است. 🔹گاه گفته مى شود مأمور شدن (صلى الله عليه و آله) براى با مردم تنها به خاطر احترام به شخصيّت مسلمانان و شركت دادن آنها در مسائل اجتماعى بوده است؛ زيرا تصميم گيرنده نهايى شخص (صلى الله عليه و آله) بوده است نه شورا؛ چنان كه در پايان آيه مشورت مى فرمايد: «فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ» [۱] (امّا هنگامى که گرفتى، [قاطع باش و] بر خدا توکّل کن). 🔹ولى مسلم است كه منظور از ذيل آيه اين نيست كه (صلى الله عليه و آله) با مردم مشورت كند و بعد نظرات آنها را ناديده گرفته، و راه ديگرى را پيش گيرد، چنين كارى نه با هدف آيه سازگار است - زيرا سبب بى احترامى به افكار عمومى و در نتيجه رنجش مسلمانان مى شود و نتيجه معكوس مى بخشد - و نه با تاريخ پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى سازد؛ چرا كه در حوادث مهم هنگامى كه مى كرد، به نظريّه مردم مسلمان احترام مى گذاشت و حتّى گاه نظر مبارك خود را ناديده مى گرفت تا اصل در ميان آنها تقويت گردد. 🔹قابل توجّه اينكه «آيه مشورت» با توجّه به آيات قبل و بعد آن، ناظر به غزوه اُحُد است و مى دانيم در داستان احد، (صلى الله عليه و آله) موافق به خارج شدن لشگر از شهر نبود، ولى چون نظر اكثريّت مسلمانان بر اين امر قرار گرفت، موافقت فرمود. [۲] و به فرض كه اين آيه براى پيامبر (صلى الله عليه و آله) چنين ويژگى را قائل شود كه مشورتش با مردم جنبه تشريفاتى داشته باشد، ولى «آیه ۳۸ سوره شورى» كه دستور برای عموم مسلمين بيان مى كند، كاملا بيانگر اين مطلب است كه بايد كارهاى مهم در ميان مسلمين با نظر انجام پذيرد و شورا نقش تعيين كننده دارد. 🔹بديهى است در مسائلى است كه حكم خاصّى از سوى خداوند نازل نشده باشد، و اگر مى گوييم شورا در امر خلافت پيامبر (صلى الله عليه و آله) بى اعتبار است، به خاطر اين است كه در اين زمينه «دستور خاصّى» از سوى رسيده بود، و با تعيين و خليفه پيامبر (صلى الله عليه و آله) از طريق به وسيله (صلى الله عليه و آله) جايى براى شورا باقى نمى ماند؛ 🔹و به تعبير ديگر هميشه در موضوعات است نه در كه دستور آن از سوى صادر شده است. به هر حال در محدوده اى كه در بالا بيان شد يك اصل اساسى در است. تعبير به ، اشاره به كارهاى مهم، مخصوصاً مسائل مورد نياز است، و اين واژه چنان مفهوم گسترده اى دارد كه تمام امور مهم سياسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى را در بر مى گيرد. 🔹در حتّى در امور مهم مربوط به نظام (اجتماع كوچك) دستور به داده شده است؛ از جمله در باز گرفتن كودك از شير قبل از فرا رسيدن دو سال كامل اشاره به اصل مى كند و مى فرمايد: «فَاِنْ اَرادا فِصالا عَنْ تَراض مِنْهُما وَ تَشاوُر فَلا جُناحَ عَلَيْهما» [۳] (و اگر آن دو [پدر و مادر] با رضايت يكديگر و بخواهند [کودک را زودتر] از شير باز گيرند، گناهى بر آنها نيست) و اين، دليل بر اهميت فوق العاده «مشورت» در كارها است. پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره آل عمران، آيه ۱۵۹ [۲] سيد المرسلين‏، الهادی، ‏جعفر، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۴۲۷ق، چ سوم، ج ‏۲، ص ۱۴۰، منطقة «احد». [۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲۳۳ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۱۰، ص ۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel