eitaa logo
طرح رشد علمی 🇮🇷🇵🇸
482 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1هزار فایل
تلاش، معرفی آخرین رویدادها و اخبار علمی روز کشور؛ نشستها و پژوهشهای مرتبط با اخلاق؛ تربیت و مشاوره اسلامی است به جامعه علمی مشتاق به امید رشد و پویایی بالنده‌تر و مؤثرتر.
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسۀ دوم - بخش سوم مطلب دوم: گستره و تقسیم بندی مسائل آموزش و پرورش دومین مطلبی که لازم است در این عرصه مورد توجه قرار گیرد این است که مسائل آموزش و پرورش مسائلی متکثر و متنوع دانست. بخشی از این هم به جهت گستردگی و شمول این وزارت خانه است. این وزارت خانه بزرگترین وزارت خانۀ کشور است. بیش از نیمی از حقوق بگیران دولت در این وزارت خانه مشغول هستند. از جهت مخاطبین هم در دورۀ کنونی حدود شانزده میلیون و ششصد هفتصد هزار دانش آموز مشغول تحصیل هستند. بنابراین باید توجه داشت که مسائل این وزارت خانه مسائل چند لایه، پیچیده، تقریبا مرتبط با همۀ مسائل دیگر، دارای ارتباطات چند سویه، استمرار و تداوم در سال های متمادی است و این عناصر باعث سختی کار می شود. جهتِ نگاه به مسائل این وزارت خانه نیز مهم و ضروری است. برخی مسائل را از منظر علوم تربیتی دنبال می کنند در حالی که به نظر می رسد این نگاه، کوچک انگاری این مسائل است. چرا که برخی علوم تربیتی را از جمله عوامل چالش زا در این عرصه بر می شمرند. مسائل این وزارت خانه را می توان در سه دسته طبقه بندی کرد؛ مسائل کلان و راهبردی، مسائل موضوعی حوزه های خاص و مسائل خرد. مسائل کلان و راهبردی، مسائلی است عمیق، چند بُعدی و دارای پیچیدگی که باید ناظر به موقعیت نسبت به آنها تدبیر کرد. یکی از ویژگی های این دست مسائل این است که همیشه نمی توان بر اساس قواعد ذکر شدۀ علمی با آنها مواجه شد. در برخی موارد اساسا مسأله به جهت کنارگذاشتن یا بی توجهی به همین قواعد ایجاد شده است و نمی توان صرفا با توجه به همین دست قواعد آنها را حل کرد. در جامعۀ ما به جهت درگیری بین جهتِ اسلامی – بومی با جهت مدرن این چالش ها جدی تر نیز می شود. مثلا یکی از مسائل بحث مردمی سازی آموزش و پرورش است. در این عرصه سه دیدگاه مطرح است؛ مردمی بودن، دولتی بودن، خصوصی بودن. در مواجهه با این مسأله اولا باید تلاش کرد به درستی مسأله شناخته شود. مثلا اساسا مردمی سازی یعنی چه؟ مراد از مردمی سازی چیست؟ سپس باید توجه داشت که نقش علوم مختلف در حل این مسأله چگونه است؟ در حل این مسائل قطعا فقه نقش دارد ولکن مشارکت کننده است. چرا که نمی توان به آنها تک بعدی نگاه کرد باید ایده های مختلف مطرح شود، جهت های مختلف مسأله دیده شود. دستۀ دوم از مسائل آموزش و پرورش مسائل موضوعی در حوزه های خاص است. مثلا این که برای آموزش دانش آموزانی با نیازهای ویژه و خاص چگونه باید تصمیم گیری کرد؟ در این عرصه ها تمرکزها و تخصص های موضوعی محوریت بیشتری دارد. یا مثلا برای تقویت دین داری دانش آموزان چه باید کرد؟ چگونه باید عمل کرد؟ در چه مقطعی باید اقدام نمود؟ در این عرصه نیز فقه کارآیی دارد و می توان از آن بهره جست. مسائل خرد و موردی دستۀ سوم مسائل آموزش و پرورش است. مثل این که پدر و مادر یا معلم در سخت گیری بر متربی تا چه حدی می تواند پیش برود؟ چه مقدار می تواند او را الزام کند؟ این دست مسائل را نمی توان از جمله مسائل و چالش های نظام دانست. با توجه به این که در حل مسائل با ضرورت ها و محدودیت هایی مواجه هستیم باید ناظر به ضرورت ها و چالش ها نسبت به نوع فعالیت خود تصمیم بگیریم. چرا که بسیاری امور در ادارۀ کشور و صحنۀ عمل با ضرورت ها و اضطرارها همراه است. مطلب سوم: توانایی فقه سومین مطلبی که در این عرصه باید مورد توجه قرار گیرد این است که فقهِ موثر برای حل مسائل کشور فقهِ در معنای عام و کلان آن است. فقهی که به دو نکته توجه داشته باشد. نکتۀ اول این که نگاهش نگاه فردی نباشد بلکه نگاه اجتماعی سیاسی داشته باشد. مسائل را در حد چالش های یک فردِ متدین مورد توجه قرار ندهد بلکه پیامدهای اجتماعی آنها، ابعاد مختلف مسأله و جهات دیگر را نیز مد توجه قرار دهد. نکتۀ دوم این که صرفا با داشته های فقهی برای حل مسائل اقدام نکند بلکه مجموعۀ محتواهای دین را مد نظر قرار دهد. چنین فقه و فقاهتی قطعا معنای جزئی از فقه را در خود دارد ولی به آن محدود نمی شود. @mojtaba_kafil
جلسۀ دوم - بخش سوم مطلب دوم: گستره و تقسیم بندی مسائل آموزش و پرورش دومین مطلبی که لازم است در این عرصه مورد توجه قرار گیرد این است که مسائل آموزش و پرورش مسائلی متکثر و متنوع دانست. بخشی از این هم به جهت گستردگی و شمول این وزارت خانه است. این وزارت خانه بزرگترین وزارت خانۀ کشور است. بیش از نیمی از حقوق بگیران دولت در این وزارت خانه مشغول هستند. از جهت مخاطبین هم در دورۀ کنونی حدود شانزده میلیون و ششصد هفتصد هزار دانش آموز مشغول تحصیل هستند. بنابراین باید توجه داشت که مسائل این وزارت خانه مسائل چند لایه، پیچیده، تقریبا مرتبط با همۀ مسائل دیگر، دارای ارتباطات چند سویه، استمرار و تداوم در سال های متمادی است و این عناصر باعث سختی کار می شود. جهتِ نگاه به مسائل این وزارت خانه نیز مهم و ضروری است. برخی مسائل را از منظر علوم تربیتی دنبال می کنند در حالی که به نظر می رسد این نگاه، کوچک انگاری این مسائل است. چرا که برخی علوم تربیتی را از جمله عوامل چالش زا در این عرصه بر می شمرند. مسائل این وزارت خانه را می توان در سه دسته طبقه بندی کرد؛ مسائل کلان و راهبردی، مسائل موضوعی حوزه های خاص و مسائل خرد. مسائل کلان و راهبردی، مسائلی است عمیق، چند بُعدی و دارای پیچیدگی که باید ناظر به موقعیت نسبت به آنها تدبیر کرد. یکی از ویژگی های این دست مسائل این است که همیشه نمی توان بر اساس قواعد ذکر شدۀ علمی با آنها مواجه شد. در برخی موارد اساسا مسأله به جهت کنارگذاشتن یا بی توجهی به همین قواعد ایجاد شده است و نمی توان صرفا با توجه به همین دست قواعد آنها را حل کرد. در جامعۀ ما به جهت درگیری بین جهتِ اسلامی – بومی با جهت مدرن این چالش ها جدی تر نیز می شود. مثلا یکی از مسائل بحث مردمی سازی آموزش و پرورش است. در این عرصه سه دیدگاه مطرح است؛ مردمی بودن، دولتی بودن، خصوصی بودن. در مواجهه با این مسأله اولا باید تلاش کرد به درستی مسأله شناخته شود. مثلا اساسا مردمی سازی یعنی چه؟ مراد از مردمی سازی چیست؟ سپس باید توجه داشت که نقش علوم مختلف در حل این مسأله چگونه است؟ در حل این مسائل قطعا فقه نقش دارد ولکن مشارکت کننده است. چرا که نمی توان به آنها تک بعدی نگاه کرد باید ایده های مختلف مطرح شود، جهت های مختلف مسأله دیده شود. دستۀ دوم از مسائل آموزش و پرورش مسائل موضوعی در حوزه های خاص است. مثلا این که برای آموزش دانش آموزانی با نیازهای ویژه و خاص چگونه باید تصمیم گیری کرد؟ در این عرصه ها تمرکزها و تخصص های موضوعی محوریت بیشتری دارد. یا مثلا برای تقویت دین داری دانش آموزان چه باید کرد؟ چگونه باید عمل کرد؟ در چه مقطعی باید اقدام نمود؟ در این عرصه نیز فقه کارآیی دارد و می توان از آن بهره جست. مسائل خرد و موردی دستۀ سوم مسائل آموزش و پرورش است. مثل این که پدر و مادر یا معلم در سخت گیری بر متربی تا چه حدی می تواند پیش برود؟ چه مقدار می تواند او را الزام کند؟ این دست مسائل را نمی توان از جمله مسائل و چالش های نظام دانست. با توجه به این که در حل مسائل با ضرورت ها و محدودیت هایی مواجه هستیم باید ناظر به ضرورت ها و چالش ها نسبت به نوع فعالیت خود تصمیم بگیریم. چرا که بسیاری امور در ادارۀ کشور و صحنۀ عمل با ضرورت ها و اضطرارها همراه است. مطلب سوم: توانایی فقه سومین مطلبی که در این عرصه باید مورد توجه قرار گیرد این است که فقهِ موثر برای حل مسائل کشور فقهِ در معنای عام و کلان آن است. فقهی که به دو نکته توجه داشته باشد. نکتۀ اول این که نگاهش نگاه فردی نباشد بلکه نگاه اجتماعی سیاسی داشته باشد. مسائل را در حد چالش های یک فردِ متدین مورد توجه قرار ندهد بلکه پیامدهای اجتماعی آنها، ابعاد مختلف مسأله و جهات دیگر را نیز مد توجه قرار دهد. نکتۀ دوم این که صرفا با داشته های فقهی برای حل مسائل اقدام نکند بلکه مجموعۀ محتواهای دین را مد نظر قرار دهد. چنین فقه و فقاهتی قطعا معنای جزئی از فقه را در خود دارد ولی به آن محدود نمی شود. @mojtaba_kafil
✅ بدون دست بردن در اصول فقه نمی توان فقه نظام ساز پدید آورد 🔻 آیت الله علیدوست در مراسم اختتامیه همایش ملی «فلسفه فقه نظام‌ساز»: 🔹 فقه نظام ساز گاهی به معنای تعیین کننده قواعد اجتماعی دیده می شود یعنی فقهی که ناظر به رفتارهای اجتماعی جامعه است که قواعدی را بر اساس آن کشف می کند؛ گاهی این فقه به جایی می رسد که طراحی نظام های اجتماعی و اجرایی می کند؛ چند نفر در کشور هستند که در تمام فنون و مهارت ها نظر می دهند و رسانه هم دارند و وقتی بحث رسالت فقه را ارائه می دهند سؤال می کنند چرا حوزه ها در برابر خلق چک و پول کاری نمی کنند؟ 🔹 اخیرا شاخه هایی برای فقه در حوزه های علمیه درست شده است که بگویم به فال نیک نمی گیرم. وقتی بیاییم به نام فقه نظام ساز یا فقه حکمرانی باری را بر دوش فقه بگذاریم که رسالت فقه نیست، سبب مشخص نبودن انتظارات می شود. در اینجا باید دقیقا بحثی برای رسالت فقه صورت بگیرد و انقسامات فقه معاصر باید حساب شده صورت بگیرد و دقیقا بفهمیم چه انتظاری از فقه داریم. 🔹 متولیان و متکفلان از حوزه باید بر روی واژه هایی که به کار می برند دقت کنند و حساسیت را متوجه باشند و انتظاری را برای فقه ایجاد نکنند که اگر فلان چیز هم گران شد تقصیر فقه بیافتد؛ باید فرض را بر این بگذاریم فقه نظام ساز به معنای فقهی که منسجم و دارای سیستم، آغازی روشن و سرانجامی روشن است که همه اجزا آن نیز کنار هم دیده شده است. 📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=30547 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftahandishe_com
✅ ضرورت ایجاد قوه فرهنگی در کنار قوه مجریه و مقننه و قضائیه 🔻 آیت الله رشاد در مراسم اختتامیه همایش ملی «فلسفه فقه نظام‌ساز»: 🔹 امروز قدرت‌ها با ابزار فرهنگ و با ذهن و رسانه مردم جهان را مدیریت می‌کنند و سبک زندگی خودشان را به دنبال آن به دنیا صادر می‌کنند لذا امور فرهنگی کشور باید از دست دولت جدا و یک قوه مستقل تبدیل شود. البته برخی از دستگاه‌های فرهنگی طبق این قاعده زیرنطر رهبری هستند ولی این کفایت ندارد. 🔹 به نظر بنده ضرورت ایجاد قوه فرهنگی در کنار قوه مجریه و مقننه و قضائیه از واجبات است همچنین امر به معروف و نهی از منکر هم باید زیر نظر این قوه فرهنگی باشد. امور امنیتی و اطلاعاتی هم باید قوه مستقلی داشته باشد و زیرمجموعه قوای دیگر نباشد. 🔹 فقه مالکیت جو و فضا از مباحث مهم در این زمینه است که امام خمینی(ره) وارد آن شدند و فرمودند که جو و آسمان برای همه افراد است و کسی حق ندارد آن را منحصر به خودش کند. فقه مسکن و شوارع و فناوری هم از ابواب مهم و جدید در فقه نظام‌ساز است زیرا امروز دنیا اسیر فناوری است ولی فقه ما کجاست؟ 🔹 معتقدم ساختار فقه نظام‌ساز باید متناسب با زمان امروز تولید شود که بنده تلاش کردم آن را در ۱۵۰ باب ارائه کنم ولی همانطور که عرض شد منحصر به این موارد هم نیست. 📚 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=30531 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftahandishe_com
هدایت شده از هادیانه ها
استاد هادیزاده _ اصول فقه و نظام تربیتی _ مدرسه عالی فقه _ 10آذر1401.mp3
35.97M
استاد _ اصول فقه و نظام تربیتی_ 10آذر1401 ✅بخش اول: 🔹باید از شروع کرد (در جامعه_ در بحث های علمی ما) 🌱ثمره شروع از مشکل (بجای غرق شدن در اقوال علمی): 👈🏻 علت این که چرا به نظام روی آوردیم مشخص می شود 👈🏻به تعریف نظام می رسیم 👈🏻مسیر استخراج نظام و مشکلات مسیر و راهکارها نمایان می شوند 🔸 دین نظام دارد و این نظام با ساخت فطری انسان گره خورده است و نظام دادن اقتضای ساخت من است 🟡🟡🟡 ✅ فقه و «دقیقه 43» 🔹 روش استخراج نظام غیر از اصول فقه موجود است و نباید از مسائل آن الگو گرفت 🔹 باید به وجود آمدن خود همین اصول فقه را بررسی کنی که ریشه دارد در مشکلات روشی ما در برداشت حکم از ادله 🔹مشکل ما در مسائل چیز دیگری است _ با کودک چطور برخورد کنم هدفم با او چه باشد_نگاه روشی و راه حلی داریم و اصلا بحث از احکام تربیت نیست (مثل طبابت است نه مثل قضاوت) 🔹سنخ مساله عوض شده _ ارتباط مبانی و اهداف از جمله مسائل است 🔸 برای رسیدن به روش برای مسائل جدید باید به زبان وحی نزدیک شد _ انس لازم است _ باید رابطه روایات با قرآن فهمیده شود 🟡🟡🟡 ✅ بخش سوم پرسش و پاسخ: «دقیقه 57» برخی از سوالاتی که مطرح شد: 1️⃣ لازمه حرف شما این است که نهایت کار دین مشخص کردن بینش ها و اهداف است و بقیه اش را عقلا تکمیل می کنند و دیگر لازم نیست کشف کنیم خود دین نظامی دارد؟ 2️⃣ چرا علما در طول تاریخ این مباحث را مطرح نکردند؟ 3️⃣ رفتارها و احکام چطور ما را به آن اهداف می رساند با توجه به اختلاف فتاوا؟ @hadianeha