هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 ناشنیدههایی از زندگی شخصی شهیدبهشتی (۱)
✍🏻 تحقیق و تدوین: روحالله شمسی کوشکی
🔶 همزمان با سالهای اول طلبگی، دبیرستانش را هم تمام کرد. برای اینکه زبان یاد بگیرد از اصفهان به حوزه زرینشهر نقل مکان کرد تا (به خاطر جو سنتی آن زمان حوزه) بهصورت ناشناس زبان یاد بگیرد. در قم هم از راه تدریس انگلیسی امرار معاش میکرد.
🔹 «بهشتی جوان» از طرف پدری از خاندان صدر (عموزاده شهید صدر و امام موسی صدر) بود و از طرف مادر از نوادگان علامه مجلسی. روحانیون سنتی کاری با او میکنند که بهشتی با این اعتبار خانوادگی از اصفهان به قم فرار میکند.
🔸 وقتی هم به آلمان رفت زبان آلمانی نمیدانست. اما آلمانی را همانجا ظرف دو سه ماه یادگرفت. گرامافونی خریده بود و حتی در سفر همراه خود میبرد و دائما آلمانی گوش میداد. در آلمان هم گاهی، بخشی از خطبه یا سخنرانیاش را به انگلیسی، بخشی را به آلمانی و بخشی را به عربی ایراد میکرد.
🔹 در مدرسه علمیه حقانی از روی متن آلمانی فلسفه هگل درس میداد. در دورانی از جوانی حتی قصد کرده بود که برای ادامه تحصیل به «ژاپن» برود که جور نشده بود.
🔸 هر روز باید حمام میکرد!! عطرش عطر گل یاس بود، همیشه لباده (روپوشی به مراتب شکیل تر و با هیبت تر از قبا) میپوشید و برخلاف همه روحانیون ساعت مچی آنهم به رنگ طلایی میبست!!
زمستانها عبای تیره رنگ و تابستانها عبای روشن میپوشید. در جوانیاش حتی عینک دودی هم میزد و با خانواده و دوستان خود در کنار زاینده رود قدم میزد و مردم به خاطر تیپش او را به هم نشان میدادند. این تیپش را در قم هم حفظ کرده بود و چون در همان دوران انگلیسی هم درس میداد پشت سرش حرف درآورده بودند که این آخوند فرنگی مآب است. هنگام راه رفتن هم سینهاش را ستبر میکرد و سرش را بالا میگرفت. برخی این سبک راه رفتنش را حمل بر تکبر او میکردند.
🔹 در عرف روحانیت آن زمان، راه رفتن یک روحانی دوشادوش همسرش خیلی مذموم بود، با این حال او و همسرش اینچنین به حرم یا بازار میرفتند!! و حتی به رسم غربیها اگر همراه با همسر به جایی وارد میشد اول صبر میکرد تا بانو وارد شود و میگفت: این رسم خوبی است که آنها دارند.
🔸 کلا هوای همسرش را داشت اگر با خود، مهمانی سرزده میآورد و یا اینکه اگر تعداد مهمانهایش زیاد بود، خانمش را به زحمت نمیانداخت و از بیرون غذا سفارش میداد.
🔹 ده درصد از حقوقش را به همسرش میداد تا جدا از خرج خانه برای خودش هزینه کند. به تربیت فرزندانش اهمیت میداد. پنجشنبهها برنامهاش این بود که لباس رسمی (عبا و لباده) بپوشد و به اتاق تک تک بچهها به مهمانی برود و با آنها معاشرت کند. هر کدام از آنها هم وظیفه داشت او را پذیرایی کنند!! دفتری داشت که در آن مراحل رشد تک تک فرزندانش از خردسالی تا جوانی را ثبت کرده بود!! (فکرش را بکنید، با این همه مشغله!!)
🔸 در اعیاد در خانه و صرفا با حضور اعضای خانواده جشن برپا میکردند. همگی لباس رسمی میپوشیدند و فضای خانه را معطر میکردند و مراسم را برگزار میکردند. خودش تریبونی ساخته بود و پشت تریبون رسما سخنرانی میکرد. تلاوت قرآن با پسر کوچکش بود و دختر دکلمه میخواند و سپس با هم سرود دستهجمعی میخواندند. در آخر مراسم هم مسابقهای ترتیب داده و خودشان در آن شرکت میکردند.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 ناشنیدههایی از زندگی شخصی شهیدبهشتی (۲)
🔷 (برخلاف عرف مذهبیهای آن زمان) برای فرزندانش تولد میگرفت و بر ایشان کیک و هدیه میخرید و برای خرید هم خودش با آنها میرفت!
🔸 آلمان هم که بود خانوادهاش را با همان لباس روحانی برای تفریح به ساحل میبرد و یا اگر برنامه در سایر کشورهای اروپایی داشت، حتما آنها را هم با خود به همراه میبرد و باهم از موزهها و آثار هنری اروپا بازدید میکردند! خود مسلمانان آلمان هم چنین رفتارهایی از روحانیون قبل از بهشتی ندیده بودند!
🔹 زمانیکه داشتنِ رادیو در خانوادههای مذهبی به معنای راه دادن شیطان به داخل خانه بود (تا چه رسد به روحانیون)، او برای خانهاش علاوه بر رادیو، تلویزیون خرید و آن را در خانهاش در جلوی چشم همه قرار داده بود و از کنایهها ابایی نداشت. حتی برای استفاده از برنامههای تلویزیونی، محدودیتی برای فرزندانش ایجاد نکرده بود اما فرزندان خود به خود برنامههای آنچنانی را نمیدیدند.
🔸 منزل مسکونیاش در قلهک تهران 600 متر بود و بهطور قرضی و با کمک دوستانش خریده بود و در آن استخری برای شنا ساخته بود.
ماشین پژو سوار میشد و همسرش را وادار کرده بود رانندگی یاد بگیرد و حتی با لباس روحانی کنار دست خانم مینشست!!
🔹 برخلاف عمده مردمِ آن زمان، در خانه ماشین لباسشویی و جارو برقی داشت و بهطور کلی زندگی بالاتر از سطح معمول مردم برای خانوادهاش فراهم کرده بود، هم خودش کارمند آموزش و پرورش بود و هم به همسرش ارث زیادی رسیده بود، با این حال وقتی که به شهادت رسید چند ده هزار تومان مقروض بود!!
🔸 بعد از انقلاب پسر بزرگش میخواست برای افزایش درآمد خود، سرچهار راه روزنامهفروشی کند. با شهید بهشتی مشورت کرد و او نه تنها مخالفت نکرد بلکه بسیار تشویقش کرد. برخی ارادتمندان شهید وقتی پسرش را سرچهار راه دیده بودند به ایشان گفته بودند: جالب نیست که پسر نفر اول قضائی کشور سر چهارراه روزنامه فروشی کند!
جواب شنیدند: فرزندان من در اینجور مسائل آزادی عمل دارند.
🔹 روز جمعه را برای خانوادهاش خالی کرده بود و در این روز حتیالامکان به هیچ تلفن و هیچ درخواست ملاقاتی پاسخ نمیداد. بعضی هفتهها هم بچههایش را سوار بر ماشین میکرد و به دربند و توچال و... میبرد و آنجا با هم بستنی و شیرینی میخوردند (با لباس روحانی)!!
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔰 ناشنیدههایی از زندگی شخصی شهیدبهشتی (۳)
🔶 طرح و نقشه بازسازی خانهاش را خودش داده بود و ماشینش را حتی الامکان خودش تعمیر میکرد در مجلسی خانوادگی، بحث به لنت ترمز کشیده شده بود؛ ایشان هم مفصل در مورد لنت ترمز صحبتهایی انجام داد و حتی میدانست مثلا در کدام خیابان لنتهای اصل میفروشند و کجا تقلبی!
🔹 اهل ورزش بود، شنا بلد بود، روی مچهای دست شنا میرفت، در تفریحات والیبال بازی میکرد و در خانهشان هم استخر شنا داشتند و هم میز پینگ پونگ! در حیاط حزب جمهوری اسلامی هم گهگاهی پینگ پونگ و والیبال بازی میکرد.
🔸 مطلقا به استخاره اعتقادی نداشت و میگفت: «مبنای شرعی ندارد» (در مقابل این نظر، نظرات جدیای وجود دارد) در اذان و اقامهاش بخش مستحبی «أشهد ان علیاً ولیُّ الله» را نمیگفت!!
در آلمان هم همه مهرهای مسجد را جمع کرده بود (و گفته بود هر کس با خودش مهر بیاورد) تا اهل سنت احساس قرابت بیشتری کنند.
🔹در زیارتها از دور زیارت میکرد و داخل در ازدحام نمیشد! همه این رفتارهایش باعث شده بود تا برخی روحانیون سنتی او را «سنی» مسلک بخوانند!
🔸 با تمام این احوالات؛ همه نزدیکانش میگویند: ذکر روی لبش در تمام عمر «یا اماه! یا فاطمه الزهرا أغیثینی» بود و خصوصا در مواقع ناراحتی این ذکر را خیلی بر زبان میآورد.
🔹از همان اوایل طلبگی منظم بود. در حجرهاش کاغذی روی دیوار زده بود و برنامه دقیق روزانه خود را در آنجا ثبت کرده بود؛ ساعت ورود، خروج، مباحثه و...
در جلسات برای کسانی که دیر در جلسه حاضر میشدند، جریمه نقدی قرار داده بود. اگر کسی حتی 5 دقیقه زودتر به ملاقات ایشان میآمد و خودش هم کاری نداشت، میگفت: «صبر کن تا وقتت برسد» نوشتههایش را (برخلاف همه آخوندها) بهطور منظم در کارتابلهای مخصوصی نگهداری میکرد. مثلا شماره تلفنها را حفظ نمیکرد و میگفت: «ظرفیت ذهنم را برای مسائل مهمتر نیاز دارم!»
🔸در دهه 50 شمسی، شرکت فیلمسازی «فیلم در خدمت دین» را تاسیس کرد که چند فیلم و مستند هم در آن تولید شد! این درست در زمانی بود که تنها فعالیت قشر مذهبی در برابر ابتذال و فحشاء جریان «فیلمفارسی»، تحریم و نفرت از سینما بود!!
🔸شرکت «سبزه» را نیز با کمک والدین دانش آموزان مدارس «رفاه» و «ارشاد» تاسیس کرد. هدفشان از تأسیس آن این بود که در فضای ناسالم پارکها و مکانهای تفریحی، مکانی مناسب برای تفریح دانشآموزان و خانوادههای آنها فراهم کنند. آنها با مشارکت هم باغ هزار متری را در اطراف کرج خریدند و برخی جمعهها والدین و بچهها را با اتوبوسهای مدرسه به آنجا میبردند. در این روز تمام کارها(اعم از نظافت، پخت و توزیع غذا) را آقایان انجام میدادند و بچهها و مادرها دست به سیاه و سفید نباید میزدند!
خود شهید هم در انجام همه کار ها پیش قدم بود.
🔹میگفت: در جریان مبارزان و بعد از انقلاب دافعه ما بیشتر از جاذبه ما بوده است و افراد را صرفا به خاطر دو سه تا حرف غلط کنار میزنیم در حالی که اگر فردی 50+1 خوبی داشته باشد و 49 بدی؛ این فرد را باید انسان خوبی تلقی کنیم!
میگفت: شریعتی خیلی بر گردن این انقلاب حق دارد و من بالاخره روزی این حق او را اداء خواهم کرد.
🔸به شدت به نماز اول وقت ملتزم بود! مثلا در آلمان در ایستگاه راه آهن وقت اذان ظهر شده بود و او همانجا روی سکوی مسافران نمازش را خوانده بود. در دوران طلبگی هم ملتزم بود که در صحن مدرسه حجتیه بلند اذان بگوید. برای نماز حالش به کلی دگرگون میشد، همان روحانی دانشگاهی نوگرا در جلسات و مباحثات، به یک باره به عابدی به تمام معنا خاضع و خاشع تبدیل میشد.
🆔 @Qasas_school
هدایت شده از پژوهشگاه فضای مجازی (پردیس قم)
✍ #یادداشت
✅ «سندروم گروه زدگی» در شبکههای اجتماعی نمایشی و خلوتخانه چریکهای جنگ نامتمرکز ترکیبی
🔹نویسنده: روح الله شمسی کوشکی
🔻جهت مطالعه متن کامل این یادداشت به سایت دفتر مطالعات اسلامی مرکز ملی فضای مجازی مراجعه نمایید:
🔸yun.ir/qjviba
🌐 دفتر مطالعات اسلامی و ارتباطات حوزوی مرکز ملی فضای مجازی
🆔 @OISC_Majazi
💠 «ابراهیم یک امت بود!» (۱)
✍️روح الله شمسی کوشکی
🔻 اگرچه که عید قربان گذشت اما حیف است که به این مناسبت ذکری از صاحب عید قربان حضرت ابراهیم علیه السلام نکنیم.
یکی از آیات با عظمت قرآن که در مورد حضرت ابراهیم نازل شده است و نشان دهنده عظمت این پیامبر بزرگ خدا بوده است آیه ۱۲۰ سوره نحل میباشد.
آیه تصریح دارد که:
« ابراهیم یک امت بود! امتی که تنها خدا را عبادت میکرد و در یک راستا درجهت خدا بود و هیچ گاه از مشرکان نبود!»
🔻اکنون بنگریم که منظور از «أمّت» در این آیه یعنی چه؟
فارغ از معنای کلی و عمومی «أمّت»، منظور از «امّت» بودن حضرت ابراهیم در این آیه را چند وجه ذکر کرده اند:
۱. معلم خیر
۲. امام هدایت
۳. مایه قوام امت (یعنی چون ابراهیم، امام بود و امام هم مایه قوام امت است، اینجا مَجازاً به عنوان «امت» نام برده شده!)
🔻 اما به نظر این حقیر، معنای «امت» در این آیه را باید به کمک دیگر کلمات این آیه فهمید!
توضیح بیشتر اینکه:
«امت» از ریشه «أمّ» است! «أمّ» را عموماً به معنای «اصل الشیئ» گرفتهاند اما وقتی که به مشتقات این کلمه رجوع میکنیم، می بینیم که
دو معنای «تمرکز» و «تجمیع»(در مقابل کثرت) در ریشه این لفظ لحاظ شده است.
لذا «أمّ» را باید «مرکزیت شیئ» معنای کرد، «امامت» را «مرکزیت» و امام را «مرکز» معنا کرد!
حالا «امّت» یعنی چه؟
«امت» اسمی است برای یک شکل،هیئت وصورت جمع شده از اجزای مختلف!
«امّت» یعنی «یک صورت متمرکز»، «یک شکل متشکل»!
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 «ابراهیم یک امّت بود!» (۲)
🔻حال نکته این است که:
اگر لفظ (أمّت) بر یک جمع اطلاق شود، معنایش می شود همان چیزی که علمای لغت گفته اند: «افرادی که بر یک امر و هدف واحد تجمع نموده اند».
اما اگر این لفظ بر یک شخص (مثل حضرت ابراهیم) اطلاق شد معنایش می شود: «شخص متمرکز شده در یک جهت»!
لذا امت بودنِ یک شخص(مثل حضرت ابراهیم) را می توان چنین معنا کرد:
« بنده برگزیده ای که تمام گزینهها، انتخابها و جهت ها را متمرکز در یک جهت و هدف واحد کرده است»!
🔻 یعنی انگار این «تمرکز» بر عبادت یک خدای واحد و نفی خدایان متکثر و راه های متکثر! یک ویژگی بسیار مهم برای حضرت ابراهیم بوده که خداوند متعال عمداً بر آن تاکید دارد!
سایر عبارات آیه هم این معنا را تأیید میکند!
آیه می گوید: «و لَم یکُ مِن المشرکین»!
مشرک بودن به معنای پذیرش تکثر است! تکثر آلهه! تکثر خدایان! کسی که مشرک نیست یعنی «تکثر» را نپذیرفته و برعکس «تمرکز» را پذیرفته! تمرکز برعبودیت یک خدا!
همچنین بعد از آن، تعبیر: «قانتاً للّه» است.
این جا «لام» در «للّه» لام اختصاص است! یعنی: عبادت ابراهیم تنها مخصوص خدای یگانه بود! و عبادتش متکثر نشده بود در خدایان متعدد!
و همچنین کلمه «حنیفاً»! این کلمه لغتاً به معنای کسی است که یک راستا و هدف واحد را قصد کرده است! یعنی اهداف متعدد را رها کرده و بر یک هدف متمرکز شده است! دقیقا مثل ابراهیم که «شخص متمرکز شده بر یک جهت و هدف واحد است»!
🔻 ابراهیم امت بود؛ چون عبادت و اطاعت خود را نه متکثر در خدایان متعدد بلکه متمرکز و منحصر در خدای واحد کرده بود!
@rouhollah_shamsi_koushki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سالروز تولد استاد بزرگ تلاوت قرآن؛ مرحوم استاد «شحات محمد انور»
🔻قدرت تنغیم و نغمه پردازی به همراه حلاوت ذاتی صدا و متانت در اجرا، مهمترین ویژگی های تلاوت این قاری صاحب سبک بود!
.
🔻 سطح اثرگذاری و فراگیری سبک تلاوت شحات در بین قاریان هم عصر و پس از او به قدری است که امروزه هیچ قاری حرفهای در جهان پیدا نمیکنید که از سبک تلاوت او تقلید نکرده باشد یا رنگی از سبک او در تلاوتش نباشد!
امری که بعضاً مورد انتقاد برخی اساتید دیگر نیز واقع شده است که این سطح از فراگیری و گستردگی باعث انقطاع نسل جدید قاریان با سبک تلاوت قاریان متقدم مصری شده است!
.
.
.
تصویر: بخشی از تلاوت تاریخی و معروف سوره شمس از استاد شحات محمد انور.
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 «ابوالقاسم صاحب بن عباد» ( شاعر، ادیب، فقیه و وزیر ایرانی و شیعه عصر دیلمی) فخر شیعه در کل تاریخ است!.
او «قصیده لامیه»ای دارد،به زبان عربی و بسیار زیبا بلیغ و علمی که به شیوه مناظره، عقاید شیعه و فضایل امیرالمومنین را به زیباترین وجه ممکن بیان کرده است!
بخشی از این قصیده بسیار والا وعمیق، به مسأله غدیر اشاره دارد.
در ادامه این بخش از قصیده تقدیم می شود:
🔹«قالت: فمَن سادَ فی یَوم الغدیرِ؟ أَبِن!
قلت: من صارَ للاسلامِ خیرُ الولیّ»
پرسید: چه کسی در روز عید غدیر به سروری و آقایی رسید؟
گفتم: هم او که بدل به بهترین رهبر و سرپرست برای اسلام گشت!»
🔸«قالَت: فَمَن بَعدَهُ يُصفى الوَلاءُ لَهُ
قُلتُ: الوَصِيُّ الّذي أَربى عَلى زُحَلِ»
پرسید:از این بعد سرسپردگی خالصانه خود را نثار چه کسی کنیم؟
گفتم: نثار آن کس که جبروتش برستاره زحل خیمه افکنده!
🔹 «قالَت: فَمَن زُوِّجَ الزَهراءَ فاطِمَةً
فَقُلتُ: أَفضَلُ من حافٍ وَمُنتَعِلِ»
پرسید: تاج همسری با زهرای بتول بر سرِ چه کسی نشست؟
گفتم: بر سر با فضیلت ترینِ انسانها! چه پابرهنگان(فقیران) چه چکمه پوشان (ثروتمندان)!
🔹 «قالَت: فَمن ذا قَسيمُ النارِ يُسهِمُها
فَقُلتُ: مَن رَأيُهُ أَذكى من الشُعَلِ»
پرسید: چه کسی است که قسیم نار و جنت است؟
گفتم: هم او که شعلهی تیزِ افکارش، پر شراره تر از شعله آتش است!
🔸 «قالت: و مَن هوَ هذا المَرءِ سمِّ لنا
قلتُ: ذاکَ أمیرُ المومنین علیّ»
پرسید: حال بگو تا بدانیم این شخص با این همه فضیلت چه کسی است؟!
گفتم: او کسی نیست جز امیرالمومنین علی علیه السلام!
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 چند نکته جالب در مورد
«صاحب بن عباد»:
1️⃣ صاحب بن عباد، با اینکه فارس بوده ولی در شعر عربی چنان متبحر بوده است که مجموعه شعری در اعتقادات و فضایل اهلبیت سروده بود که در هر کدام از آنها یکی از حروف الفبا را حذف کرده بود! (مثلاً شعر بدون الف، یا شعر بدون باء و...).
ظاهراً هدفش از این کار این بوده که مخالفان شیعه ولو از روی کنجکاوی هم که شده این اشعار را بخوانند و با حقانیت شیعه آشنا شوند!
2️⃣ ما شیعیان امروز، حفظ عقاید و شیعه بودنمان را مدیون برخی از بزرگانمان هستیم! مدیون کلینی، مدیون مجلسی، سید بن طاووس، امام خمینی و یکی از آنها قطعاً «صاحب بن عباد» است!
اهتمامی که او بر حفظ کتب و آثار شیعه داشت، بسیار قابل توجه است. او از فرصت وزارت خود هم برای این هدف استفاده میکرد!
و گروه های مختلف را به اقصا نقاط جهان برای جمع آوری کتاب می فرستاد.
داستان کتابخانه او معروف است. برخی تعداد کتابهای این کتابخانه را تا ۲۰۰هزار جلد تخمین زده اند و گفته اند برای حمل این کتابخانه ۴۰۰ شتر نیاز بوده است.
«صاحب» این کتابخانه که در «ری» قرار داشت را به کتابخانه عمومی تبدیل کرده بود و اینگونه اولین کتابخانه عمومی جهان را ایجاد کرد!
3️⃣ صاحب بن عباد، یا در اصفهان بدنیا آمده و یا در آنجا بزرگ شده است.
نکته جالب تعداد بالای اصفهانی هایی است که در آن زمان در ادب عربی جزو سرآمد جهان اسلام شده بودند؛(با اینکه همه فارس بودند ولی از خود اعراب در ادب عربی حرفه ای تر بودند!!).
صاحب بن عباد، ابوالفرج اصفهانی (صاحب کتاب «الأغانی»)، راغب اصفهانی (صاحب
کتاب «مفردات») و خطیب اصفهانی که همگی همعصر یکدیگر بودند و همگی در ادبیات عرب جزو سرآمدان تاریخ محسوب می شوند!
4️⃣ کتاب «الاغاني»؛ از مشهورترین کتب شعر عربی که بسیار مورد اعتناء ادبپژوهان ادبیات عرب است و البته بسیاری از علمای اعتقاد به «نحس» بودن این کتاب دارند، اثر «ابوالفرج اصفهانی» است.
صاحب بن عباد، از علاقمندان به این کتاب بوده! او چند ده شتر را برای جمع آوری کتب ادبی به نیشابور می فرستد اما وقتی «الأغاني» بدستش می رسد، همه آن کتاب ها را رها می کند!
از او نقل شده است که: من ۱۷هزار کتاب شعر و ادب عربی دارم اما با وجود «الاغانی» از همه آنها بی نیاز هستم!
5️⃣ شیخ صدوق (محدث بزرگ شیعه) کتاب معروف «عیون أخبار الرضا» (از قدیمیترین و جامع ترین کتب احادیث امام رضا) را به «صاحب بن عباد» تقدیم کرده است!.
علتش هم اینست که «صاحب» قصیده عربی بسیار زیبایی می سراید (قصیده معروف سینیه) در مورد فضایل امام رضا و شیخ صدوق هم به پاس این شعر او کتاب مهمش را به او تقدیم میکند .
بسیاری صاحب بن عباد را شیعه زیدی میدانند لکن خیلی ها همین شعر را دلیلی بر شیعه دوازده امامی بودن او میدانند. چون در این شعر مضامینی را آورده است که یک شیعه دوازده امامی چنین اعتقادی را نسبت به امام دارد!
✍️ روح الله شمسی کوشکی
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيد...» (سوره حدید، آیه ۲۵)
«به صِرف حرف زدن، به صرف موعظه کردن؛ مردم بیایید نظام عادلانه درست بکنید، به همین کافیست؟ به فرض نظام عادلانه درست کردند، شیطانها و گرگها و دزدها و درنّدهها مگر میگذارند این نظامِ عادلانه باقی بماند؟ آهن را هم لذا فرستادیم، برای چه فرستادیم؟ برای اینکه از ارزشهای اصیل به وسیلهی آهن دفاع بشود... [امیرالمومنین علیهالسلام در ذیل معنای این آیه میگویند:] «سلاح»؛ شمشیر، نیزه، اسلحه، که از آهن است. خدای متعال در کنار دعوت نبوت از سلاح یاد میکند. در کنار موعظهگری که برای پیغمبرها فرض میشود، در کار ایدهی تشکیل نظام توحیدی و الهی، از اسلحه و قوهی قهریه یاد میکند».
.
.
.
👆بدون شرح و البته گویا، از آیت الله خامنه ای در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»
@rouhollah_shamsi_koushki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بدون رودربایستی می گویم که: معتقدم که هرکس علیه آیت الله خامنه ای «کینه توزی های شخصی» کرد (ولو به اسم انتقاد)، بلاخره جایی دم خروس ش بیرون زد!
بفرما! اینهم دم خروس آقای نصیری!
(تازه نصیری کسی بود که خیلی مراقبت و تخفظ در سوتی ندادن و بهانه ندادن، داشت!!)
🔻 نصیری گفته که بخاطر مقام انسان، رفته سر قبر «حضرت ژینا»!!
آیا او حاضر است بخاطر مقام انسان سر مزار شهیدآرمان هم برود؟!
خیر! هرگز!
اسم «انسان» برای اینها بهانه و عنوانی است برای تحمیق جماعت ظاهربین فجازی!
اگر«انسان»برایش مهم بود، کسانی را که«حیوانی»ترین رفتار را با آرمان علیوردی داشتند، تقبیح میکرد! یا حداقل در جبهه آنها نقشآفرینی نمی کرد!.
🔻میگوید:روح ژینا، مردم را«بیدار» کرد!.
چه شد؟ مگر (به قول شما) درعصر «حیرت» نبودیم و قرار نبودتا زمان ظهور بیدار نشویم؟!
🔻هر قدر این تعابیر او را (حضرت مهسا!! حضرت ژینا!! استمداد از روح مهسا!!) افراط گرایانه میدانید، سایر سخنانش را هم افراطی محسوب کنید!
✍️روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 شما فکرکردید اگر به «مذهبی های سکولارمآب» بگویید که:
«داستان، در حدِ «باحجاب و بیحجاب درکنار هم»، «مسجد و میخانه درکنارهم» باقی نمیماند و کار برخی شان به توهین به شعائر و تلاش برای حذف دین، میرسد!»(نمونه اش همین تصویر موهن👆)
آن دوستان مذهبی قبول می کنند و میگویند: «عه! راست میگید»؟!
خیر!
تازه میگویند: «بذارید توهین کنند، پیامبر میگذاشت بهش توهین بشه، شما نمیذارید؟!»👆
خیر!
پیامبر نمی گذاشت به او توهین جاحدانه و عامدانه شود!
حتی در فتح مکه که عفو عمومی اعلام کرد، ده نفر را نبخشید. دو نفر از آنها کنیزان «عبدالله بن خطل» بودند که در ترانه هایشان به پیامبر توهین کرده بودند!
🔻 یعنی در سکولارترین قرائت از «همزیستی مسالمت آمیز» هم که می خواهند حد و حدود این همزیستی را مشخص کنند، حداقل ترین و مسلّم ترین حد را «توهین به عقاید یکدیگر» میگذارند! حالا این طیف مذهبی ها چه می گویند؟
میگویند: همان توهین به مقدسات دینی رو هم بگذارید آزاد باشد، پیامبر آزاد میگذاشت(دروغ)!!
🔻 نکته اینست که برخی شان نسخه های رواداری شان را هم فقط برای یک طرف ماجرا می پیچند؛ از یک طرف می گویند: دینداران روادار باشند و به عقاید طرف مقابل احترام بگذارند و از طرف دیگر می گویند: معاندان دین مجاز باشند که به عقاید طرف مقابل (دینداران) توهین کنند!!
نتیجه: زوال دین و محو حرمت و هویت دین در متن جامعه!
بله! اساسا خاصیت «سکولاریسم اجتماعی» این است که به «لائیسیته» ختم می شود!
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آقا بیرون بیایید!
«بیرون» مهم است! «خیابان» مهم است!
🔻باهم عزاداری کردن، حول محور امام حسین اجتماع کردن، باهم و جمعاً عزاداری کردن و محبت ها را نثار امام کردن، مهم است!
دینی که خود را در «خیابان» و در قالب «اجتماعات» نشان ندهد، دینی اخته است!
🔻 امام خمینی:
«تکلیف مردم است دستههای شکوهمند بیرون بیاورند. دستههای سینه زن شکوهمند.... سینه بزنند. هر کاری که میکردند بکنند. اجتماعاتشان را حفظ بکنند. این اجتماعات است که ما را نگه داشته. این هماهنگیها هست که ما را نگه داشته است!»
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 اتفاقاً هیئت
جای آدم عرقخواره! جای آدم قماربازه!
جای آدم...
فدای قدوم تکتک عزاداران حسین!
اما
عرقخوار، وسط هیئت عرق نمیخوره!
قمارباز،وسط هیئت قمار نمیکنه!
و...!
حرمت نگه داشتن و تظاهر نکردن به گناه در مجلس امام حسین، مقوله دیگر است!
.
.
.
پی نوشت:
گنهکارِ محبّ اهلبیت که علیرغم ابتلاء به گناه، به نقص دینی خودش واقف هست؛
با گنهکارِ جاحدی که به خودش حق گناه کردن میده! میخواهد گناه رو «اقامه» و عادیسازی کنه و با دینداری هم مقابله میکنه،
به کلی متفاوته!
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 بله! هیئت و امام حسین اختراع انقلاب اسلامی و مال این چهل سال نیست!
اما
اگر این انقلاب نبود:
1️⃣ اولاً: از لحاظ ظاهری و کمّی، عزاداری ها حتماً به این گستردگی و عظمت نبود (کشور در این ایام یکپارچه حسینیه می شود!)
2️⃣ ثانیاً: اگر این انقلاب نبود حتماً ما هیچ شانسی نداشتیم که «اشبه الناس به شهدای کربلا» را در زمان خودمان و با چشمان خودمان ببینیم!
امام بود که ایده «تربیت در ذیل مبارزه» را تولید و عملی کرد و توانست قشر عظیمی از جوانان مخلص و متّقیِ (شهید و غیر شهید) را تربیت کند!
(چه آنکه این عزیزان خودشان، خودشان را متعلق و پرورش یافته این جبهه می دانستند و می دانند!)
3️⃣ ثالثا: اگر این انقلاب نبود حتماً این اعتلاء و ارتقاء «معرفتی» و گسترش معرفت «فراتاریخی» فعلی از عاشورا که در پیروان مکتب ایجاد شده است، هم وجود نداشت!
این انقلاب، توانست عاشورا را به زمان حاضر بکشاند و توانست با عاشورا علیه بزرگْ دشمنانِ جهانیِ دین، جبهه سازی کند و صفبندی درست کند.
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 نقل شده است که«سید حمیری» (شاعر شیعه عرب که اتفاقا از والدین ناصبی هم زاده شده بود و مصداق یخرج الطیب من الخبیث بود!) در جوانی، پیرمرد کهنسالی را ملاقات کرده بود که در کربلا جزو وسط بازها بوده و به عنوان اینکه «در کربلا هر دو طرف قرآن بلند کرده بودند و من در هر صورت نمی خواستم با قرآن بجنگم»، بی طرف مانده بود!
🔻 گویند سید حمیری به طعنه در جوابش گفت: «إنّما القرآن هو ما انکسر برمی الأحجار و رکب الخیول!»
به این معنا که:
«نادان! قرآن آن سینه ای بود که در باران سنگ و زیر سم ستوران، لگدمال شد!»
(نه که درآن سینه، قرآن است بلکه خود آن سینه قرآن است.! امام، صورت انسانی قرآن است و قرآن صورت متنی امام!)
🔻 بله...! در کربلا، آیات قرآن لگدمال شد و در سوئد، سینه اباعبدالله!!
✍️ روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 «سلام بر شهیدِ ظلم تحریف» | بخش اول
✍️ روح الله شمسی کوشکی
🏴 سلام بر او که مفسّران برای قتلش به آیات قرآن، استناد کردند!
و صد البته؛
سلام بر او که با آیات قرآن بر یزیدیان احتجاج کرد و بر سر نیزه هم قرآن میخواند!
🏴 سلام بر او که فقیهان، به قتلش فتوا دادند!
و صد البته؛
سلام بر او که فقیهان در رکابش به شهادت رسیدند!
(حبیب بن مظاهر، مسلم بن عقیل، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه و...)
🏴 سلام بر او که با پیشانی های پینه بسته، بر پیشانی اش سنگ زدند!
و صد البته؛
سلام بر او که پینه پیشانی، نشانه بسیاری از اصحاب باوفایش بود!
(معالی السبطین، ص۹۷ / انصارالحسین ص۴۵)
🏴 سلام بر او که قتلش ضامن بقاء اسلام خوانده شد!
و صد البته؛
سلام بر او که گفت: برای بقاء اسلام و احیاء سنّت پیامبر قیام کردم!
(تاریخ طبری ج۴ ص۲۶۶ / بحارالانوار ج۴۴ ص۳۴۰)
🔻 وقتی در ابراز ارادت ها و سلام دادن ها
فقط به یک طرف درستِ ماجرا تأکید می شود
و به طرف درست دیگر، اشاره نمیشود،
نتیجه اش میشود همین فضایی که در فجازی درست شده:
امام حسین را فقهاء و متدین ها و مسجدی ها کشتند.
یک فقیه و متدین و متشرع هم در سپاه حضرت نبوده.
گنهکاران و بیمبالاتها و بیدین ها هم که کلاً کاره ای نبودند!.
نتیجه اش می شود:
در معرض اتهام قرار دادن قشر متدین جامعه!
طوریکه یک سکولار بی مبادلات به احکام دین پیش خودش بگوید:
پس «حسین» هم مثل ما با اینها طرف بوده است!
🔻 این درحالیست که در کنار قشری مقدس مآب، اتفاقا بسیاری از کسانی که مقابل حضرت ایستادند همین افراد اباحه گر و بی مبالات به احکام و شریعت بودند که یکشبه داعیه دار اسلام شده بودند!
(دقیقاً مثل برخی از همین فجازیها که الان داعیهدار امام حسین شدند!!).
برای نمونه:
در زیارت ناحیه مقدسه تصریح شدهاست که خیلی از اشقیاء دشت کربلا، افرادی بودند
«اهل معصیت، فسق و فجور، بی مبالات نسبت به نماز و روزه و نقض کنندگان احکام دین!».
(فَالْوَیْلُ لِلْعُصَاةِ الْفُسَّاقِ، لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الْإِسْلَامَ، وَ عَطَّلُوا الصَّلَاةَ وَ الصِّیَامَ، وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الْأَحْکَامَ...)!
👈 ادامه دارد...
@rouhollah_shamsi_koushki
💠«سلام بر شهید ظلم تحریف» | بخش دوم
✍️ روح الله شمسی کوشکی
🔻 میدانیم که در کربلا، هر دو صف داعیه اسلام و قرآن و پیغمبر داشتند!
در صفّین و جمل و نهروان هم همینگونه بود!
«لقد تصافّوا بالقرآن علی القرآن»
🔻 روش تشخیص، در چنین شرایطی چیست؟ روش عمّار یاسر «پیشینه شناسی» بود!.
«محمد بن عمرو» آمد نزد عمار و گفت:
من تا دیشب بر یقین بودم! اما امروز صبح به شک افتادم! دیدم اینور اذان می گویند و آنور (سپاه معاویه) هم اذان می گویند! اینور به نماز ایستادند و آنور هم...!.
عمار گفت: ببین!. آن پرچم سیاه را در سپاه معاویه می بینی؟ من دو بار قبل از این، در بدر و احد و در سپاه پیامبر با آن پرچم جنگیدم! آن پرچم همان پرچم است و آن آدم ها هم همان آدمها! چیزی عوض نشده!
🔻 الان هم اینچنین می توان گفت:
این افرادی که در فجازی یک شبه پرچمدار امام حسین شده اند، برخی شان همان ها هستند؛ سالهای قبل زبانشان دراز بود که: «شما ملت گریه اید!»، «پول نذری را به فقرا بدهید!»، «من نمی خواهم عزاداری شما را ببینم!» و...
یا در طول سال بارها اگر به اسلام و اهلبیت توهین نکردند، در برابر توهین کنندگان سکوت کردند یا با آنها هم جبهه و همسخن شدند!!
آیا اینها صلاحیت تشخیص حسینیان و یزیدیان زمان را دارند؟!!
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 «امام حسینِ(به قول خودتان) صورتی»
✍️روح الله شمسی کوشکی|
1️⃣ اولا: درکربلا مسیحی نداشتیم و«وهب بن وهب» یا «وهب بن عبدالله» نصرانی قبلش توسط امام حسین اسلام آورده بود! (مقتل خوارزمی ج2 ص17)
2️⃣ ثانیاً: آغوش اباعبدالله برای حرّ تائب و پشیمان باز بود و همان امام حسین به حرّ جاحدِ غیرپشیمان (قبل از توبه) فرمود: ثکلتک امّک! (مادرت داغت را ببیند!)
الان هم آغوشش برای معصیت کارانی که دلشان با این جبهه است و حرمتش را هم نگه می دارند، باز است!
3️⃣ ثالثاً: آقایشان تا لحظه آخر هم دلش برای دشمنانش می تپید که حداقل سه بار در روز عاشورا همه اشقیاء کربلا را با لعنات و الفاظ شدیده لعن کرد؟!! (اللهوف ص113) (امام تا قبل از شروع جنگ، با خطبه خوانی سعی بر «تبیین» داشت و بعد از شروع جنگ قاطعانه جنگید و زبان به نفرین باز کرد!)
(جمله ای هم که درمورد گودال گفتند در هیچ یک از منابع عتیق و اصیل نیست)
4️⃣ رابعاً:
آقایان از وجود طیف های گسترده در رکاب امام حسین میگویند!
درحالیکه اگر امام از اصول خودش کوتاه آمده بود و قراربود به هرقیمتی هرکسی را جذب کند که نباید فقط ۷۲ تا یار میداشت و باید همه ی (به قول خودشان صورتیهای) کوفه و شام یارش می شدند!
🔻 اگر منظورشان از «صورتی»؛
«تکثرپذیری دینی بی ضابطه» و «عیسی به دین خود و موسی به دین خود» است که باید بگویم: اباعبدالله دقیقا علیه همین وضعیت صورتی جامعه قیام کرد!
قیام علیه بی توجهی به عادی شدن گناه و اظهار معصیت و فساد در جامعه! :
«و أظهروا الفساد و عطّلوا الحدود و أحلّوا حرام الله وحرّموا حلال الله...» (تاریخ طبری ج۴ ص ۳۰۴)
@rouhollah_shamsi_koushki
🏴 چند بیتِ ناقابل با تضمین از آيات قرآن کریم، تقدیم به ساحت والای قمرِ ایلِ طهور «اباالفضل العباس» (علیه السلام):
✍️ روح الله شمسی کوشکی|
▪️یَسئَلُکَ «عَنِ الساعَةِ أَیّانَ مُرساهَا»(1)
ساعةٍ هیَ «فیمَ أنتَ منْ ذِکراهَا»(2)
▪️قُلْ لهُ مُستَجیبَ لسُؤْلهِ هَذا:
إذْ تَحَدّوا الکفّارُ الثَری وَ سِواهَا
▪️وَ بُعثِرتِ القبورُ وَ مَن بهَا مُقَلَقّا
وَ «زُلزِلتِ الأرضُ» تحتَها وَ ثَراهَا
▪️وَ سُعِّرَتِ السَّحابُ بعدَ جَفِّ نِداهَا
وَ جُرِّحَتِ الجُفونُ بعدَ سُقیِ حَشاهَا
▪️وَ ضَیَّقتِ السَّماءُ «الشَّمسَ و ضُحاهَا»(3)
ففَرَّجَ عَنها «القَمَرُ إذا تَلاهَا»(4)
.
.
.
.
▪️ از تو در باره ی قیامت می پرسد که: «چه زمان واقع می شود؟»
(و این، تو را چه سود به ذکر و بیانش؟!!)
▪️حال، بگو در جواب این سوال او:
قیامت آن روز بود که کفّار، زمین و آسمان را به مبارزه می طلبیدند!! (روز عاشورا)
▪️آن زمانکه
قبرها شکافته و ساکنان آن با نگرانی سر برآورده بودند
و زمین زیر و زبَر شده بود!
▪️آن زمانکه
ابرها از هُرم آتش برافروخته شده بودند، بعد از آنکه بارانشان به خشکی بگرایید
و پلکها جراحت برداشته بودند، بعد از آنکه صحرای درونشان آبیاری شده بود!
▪️آن زمانکه
آسمان عرصه را بر خورشید (سید الشهدا) و پرتو نورش تنگ کرده بود و
درهمین زمان بود که ماه(قمر بنی هاشم) در پی خورشید آمد و از او گره گشایی کرد!.
..............
1.سوره مبارکه«نازعات»: آیه 42
2. سوره مبارکه «نازعات» :آیه 43
3. سوره مبارکه «شمس» : آیه 1
4. سوره مبارکه «شمس» : آیه 3
@rouhollah_shamsi_koushki
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ما هم #علمدار را دیدیم و هم #علمدار_نیامد!
ما هم خوششانس بودیم و هم بیچاره!
#علمدار_حسین
#حاج_قاسم
.
.
.
.
.
پینوشت:
بعضیا چه سعادتی دارن که اسمشون به اسم علمدار کربلا گره میخوره!
✍️ روح الله شمسی کوشکی|
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 ما هر قدر خودمان را بکشیم، #إحیاء_شعائر_حسینی کرده ایم! ( پیادهروی اربعین، عزاداری، نذری دادن و....) که خدا میداند ارزشش فوق تصور است
اما
«خمینی» #إحیاء_انسان_حسینی کرد!
او بود که با ایده «تربیت در ذیل مبارزه»، اشبه الناس به شهدای کربلا را تربیت کرد و جلوی چشم انسان ها گذاشت!
انسان های تشنه انسانیت!
✍️روح الله شمسی کوشکی |
@rouhollah_shamsi_koushki
💠 عمل سیدالشهداء را میگیرند (داده)
و میبرند در دستگاه فکری لیبرال اندیشِ خود(پردازنده)
سپس پیامی که از عمل امام می گیرند؛ دقیقا میشود منطبق با ارزش ها و دستاوردهای لیبرالیسم! (فرآورده)
▪️ از حضرت زینب به عنوان «زنِ حافظِ ودیعه امامت»، تفسیر «فمینیسم لیبرالی» ارائه می دهند و تمام فضیلتش را در هرچه شبیه تر شدن حضرت زینب به مردان می دانند!
(زینب مثل مردان خطبه خواند، مثل مردان اعتراض کرد و...)
▪️امام حسین، به عنوان «قائم بالسیف در یک قیام تاریخ ساز» را تبدیل میکنند به صرفاً یک معترض سیاسی فراری که فقط به دنبال انجام میتینگ سیاسی و «پلوتیک پابلیسیتی» بوده است! (امام حسین را در حد مارتین لوتر کینگ پایین می آورند!)
▪️«بیعت ولائی» با امام را چیزی شبیه «قرارداد اجتماعی» و «معامله عرفی»، معرفی می کنند که اگر شکسته شود هم اشکالی ندارد ولو اینکه به قیمت جان امام تمام شود!!
🔻 اینگونه بزرگترین تحریف عاشورا رقم می خورد!
حماسه ای که خودش تاریخ ساز و ارزش ساز است را تبدیل می کنند به کاتالیست ارزش های مدرن در جوامع سنتی!!
✍️ روح الله شمسی کوشکی|
@rouhollah_shamsi_koushki
هدایت شده از آیین چراغ | روحالله شمسیکوشکی
💠 خاطرات مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، ۱۰ مرداد ۱۳۷۷ 👆
«شاخه هرچه پر بار تر، افتاده تر!»
#امام_خمینی
#حاج_عیسی_جعفری
@rouhollah_shamsi_koushki