eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تضعیف کفایه تضعیف حکومت اسلامی و تضعیف ولی فقیه است!!! حاشیه نگاری بر اظهارات عجیب یک مدرس سطوح عالی/صفحه ۱از۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یکی از اساتید سطوح عالی در گفتگو با رسانه اقماری دفتر تبلیغات، در مقام دفاع از کتاب شریف کفایه، در ادبیاتی متفاوت و عجیب چنین گفته اند: 🔸تمام هم‌وغم بنده این است و عاجزانه از اساتید حوزه و مسئولین امر و شورای مدیریت و طلاب درخواست می‌کنم قدر این کتاب‌ها را بدانند و این کتاب‌ها را در کلاس‌ها تضعیف نکنند. 🔸تا برای این کتاب‌ها عدل و جایگزینی پیدا نشده و آن عدل هم امتحان خودش را پس نداده است، این کتاب‌ها بهترین کتاب‌های موجود است. شما به مثل غربی‌ها و … توجه کنید که برای کتب خود چقدر ارزش و اعتبار می‌دهند. ما اقیانوسی از کتب فقهی و اصولی داریم. آن‌وقت خود ما این کتب را مورد خدشه قرار دهیم. کار اشتباهی است. 🔸کسی که اصلاً معلوم نیست درست کفایه را خوانده است یا نه و اصلاً درس خارج شرکت کرده یا نه و اصلاً آیا به‌واقع و حقیقت علم اصول رسیده است یا نه این کتاب‌ها را مورد وهن و توهین قرار بدهد؟ خیلی اشتباه است. 🔹کفایه در علم اصول، کتاب مادر است. حتی اگر برای کفایه عدلی هم پیدا شود باز از روی همین کتاب مادر نوشته می‌شود. 🔸پس باید قدر این کتب را بدانیم و اهمیت این کتب را برای طلاب شرح دهیم. وقتی طلاب اهمیت این کتاب‌ها را ندانند، نسبت به خواندن آن کتاب‌ها دلسرد می‌شوند. استادی هم که خواندن این کتاب‌ها را لازم نمی‌داند، معلوم است که به حقیقت و عمق اصول پی نبرده است. کسی که اصول و رسائل و کفایه نمی‌داند، نمی‌تواند تفسیر بنویسد. کسی که مثلاً مسئله ترتب یا شبهه مفهومیه در عام و خاص، اقل و اکثر و متباینین که آیا اجمال آن به عام سرایت می‌کند یا نمی‌کند یا فرق اطلاق شمولی با اطلاق بدلی را نمی‌داند، چگونه می‌خواهد قرآن را تفسیر کند؟ 🔹از ابتدای قرآن تا انتهای آن با مطالب اصولی کار داریم. یک مفسر اگر اصول بلد نباشد، چگونه تفسیر می‌نویسد و چگونه به خود چنین جرئتی می‌دهد. علم اصول در فهم فلسفه و تفسیر و در تمام علوم دخالت دارد. در فقه هم که مشخص است و اصلاً اصول ابزار فقه است و اگر نباشد استنباط فقیه، لنگ می‌ماند. لذا این کتب احترام دارد.  🔸آن نیت خالصی که علما داشتند و شبانه‌روز برای حوزه زحمت‌کشیده‌اند با آن سختی‌هایی که در آن روزگار بوده است، باعث شده ما در کنار این اقیانوس قرار بگیریم. علمای سابق خیلی زحمت‌کشیده‌اند تا این میراث به ما رسیده است. علمای سابق برای نوشتن یک کتاب و تهیه کاغذ، یک ماه روزه استیجاری می‌گرفتند تا با پول آن کتابی را تهیه کنند. زحمات زیادی کشیده شده است و این زحمات موردعنایت خدای متعال و امام زمان سلام‌الله‌علیه بوده است. این بزرگان سال‌ها زحمت می‌کشیدند و این کتب، چکیده و خروجی این فقها از حوزه نجف است و لذا باید این کتب را تقویت کرد. 🔹تائید و تقویت این کتاب‌ها، تقویت حوزه‌هاست و تقویت حوزه‌ها تقویت حکومت اسلامی است و تضعیف این کتب، تضعیف حوزه‌ها و تضعیف حوزه‌ها، تضعیف روحانیت و حکومت اسلامی است که در صدر آن ولی‌فقیه قرار دارد. 🔶حاشیه‌های روزنه با حفظ احترامات عالیه استاد ارجمند و اذعان به ابهام در انگیزه‌های رسانه منتشر کننده این قبیل سخنان به صورت یکطرفه و با عدم درج نظرات مخالف آن، نکاتی به شرح ذیل قابل ذکر است: ۱)مسأله تغییر کتب درسی حوزه علمیه یکی از ملزومات اولیه است که از مطالبات قدیمی است که ظاهرا استاد محترم به طرز هنرمندانه‌ای تقویت کتب موجود را به تقویت ولی فقیه گره زده اند! اگر مقدمه عقلیه تغییر متون موجود، نقد و طرح گفتمان جایگزینی آن باشد، و در صورتی که ایشان نقد کتب موجود را مساوی با تضعیف آن بدانند، بر اساس لوازم کلام ایشان، ولی فقیه، چیزی را مطالبه کرده اند که موجب تضعیف حکومت اسلامی و ولایت فقیه است! طبعا ایشان بهتر می دانند که لازمه تغییر کتب و تولید متون جدید، آغاز فرایند نقد علمی کتب فعلی است و نقد هرگز مساوی با تضعیف نیست. ۲) در کلاس درسی، تضعیف کتب معنا ندارد چه اینکه اگر استادی صلاحیت اولیه تدریس ندارد که از ابتدا کرسی تدریس نباید در اختیار قرار داد اما چنانچه صلاحیت تدریس یک متن را دارد، نمی توان او را از نقد آن منع کرد. چنین برخوردهایی مناسب فضای آزاد و حریت علمی نیست و اینکه از مرکز مدیریت خواسته شود اساتید در کلاس درس هم حق نداشته باشند کلمه ای در نقد متن درسی شان حرف بزنند، نتیجه‌ای جز خمود و رکود و رخوت نخواهد داشت. ادامه حواشی در پیوندهای ذیل: https://eitaa.com/rozaneebefarda/1846 https://eitaa.com/rozaneebefarda/1847 @rozaneebefarda
حاشیه نگاری بر اظهارات عجیب یک مدرس سطوح عالی/ صفحه۲از۳ ۳) اینکه تا هنگام کتب جایگزین نباید متون موجود را حذف کرد حرف درستی است اما به شرطی که اراده ای برای تولید متن جدید وجود داشته باشد. وانگهی! این توصیه نیز از محکات نظریه تحول مقام معظم رهبری است و حرف جدیدی نیست لکن نمی توان و نباید آن را دستمایه تقابل با تحول قرار داد. ۴) اشاره اجمالی به سیره عقلای عالم هم از محورهای عجیب این مصاحبه است؛ عقلای عالم سیره شان بر تغییر مستمر متون درسی است و بر این باورند که متعلم آخرین نظریات و تولیدات علمی را باید در مراحل اولیه متون تخصصی فرابگیرد نه آنکه ابتدا نظریات مردود و یا قابل خدشه جدی به متعلم تفهیم شود و سالها بعد دیدگاه‌های مشتمل بر نقد و رد آن را بخواند. معلوم نیست استاد ارجمند نظام تعلیمی کدام نقطه از کره زمین را مطالعه کرده و مبنای القای دیدگاه شخصی شان قرار داده اند اما جهت اطلاع ایشان، سیره عقلا خلاف استظهار ایشان است. ۵) اینکه چون اقیانوسی از کتب داریم پس نباید آن را مورد خدشه قرار دهیم هم از همان نحو اظهارنظر های غیرعلمی و بلاوجه است. قابل تردید نیست که سیره قطعیه علما بر خدشه علمی در کتب گذشتگان بوده است و اصلا این اقیانوس علمی بر اثر جوشش چشمه جاری و زلال خدشه و مداقه و نقادی عالمانه به وجود آمده و این سنخ اظهارنظرهای کلامی و جدلی در منع نقد متون برخلاف سیره علمای سلف است. ۶) وهن و اهانت به کتب درسی و هرکتاب علمی غیر کتب ضلال، وجهی ندارد و بسیار هم قابل خدشه و نقد است اما ناگفته پیداست که به هر نقدی هم نباید برچسب اهانت زده شود تا عالمان روشن ضمیر و مبتکر از عرصه نقد منابع موجود فرار کنند و آن را ملازم با هجمه و برچسب مدافعان افراطی حفظ کتب موجود تلقی کنند. کفایه نخوانده، درس خارج ندیده و این قبیل برچسب ها هم شایسته آن نیست که از زبان یک استاد سطح عالی خارج شود و اساسا دوره این نحو تخطئه که یادآور نزاع اخباری/اصولی در طبقه عوام است که هر دسته ای دیگری را متهم به بی سوادی می کرد. خب طرف مقابل هم ممکن است بگوید بسم الله اگر شما جز خودتان کسی را باسواد نمی دانید، خب خودتان در تولید متن جدید چه گامی برداشته اید؟! آیا تولید متن جدید را لازم نمی دانید یا تدوین و تالیف آن را غیرممکن می شمارید یا چنین اقدامی را در توان خود نمی دانید؟! پس بهتر است از ابتدا باب این سنخ تحقیرها و سرکوبهای غیرعالمانه و خلاف اخلاق کریمانه، بسته بماند. ۷)اینکه کفایه کتاب مادر است و در تولید متن جدید هم مورد استفاده است، چیزی را اثبات نمی کند. خب کتاب شریف کفایه هم مادری داشته است و اینطور نبوده که علم اصول بر دریا ریخته شده باشد و مرحوم آخوند اعلی الله مقامه، یکباره همه این مسایل را بازتولید کرده باشند. تأکید بر این قبیل بدیهیات چه وجهی دارد و چه چیزی را اثبات می کند؟! ۸) شرح اهمیت کتب برای طلاب حرف خیلی خوبی است و اینکه نباید موجبات دلسردی طلاب را فراهم آورد اما عاقلانه آن است که در مورد میزان کارآمدی این متون در تفهیم مهمات علوم اسلامی نیز پژوهش های میدانی و علمی مستمر صورت پذیرد و عده قلیلی تلاش نکنند استظهارات شخصی خود را بر واقعیات عینی تحمیل کنند. طبعا اگر متون موجود در تنزل کیفیت تعلیم و کاهش انگیزه طلاب اثر گذاشته باشد، بدون تعارف باید این گزاره در مدیریت حوزه علمیه ملحوظ واقع شود و اگر نه چنین است طبق نظرسنجی و کیفیت سنجی علمی، نتیجه اش اعلان و طبق آن مشی شود. ۹) اینکه اگر کسی اصول نخواند مفسر نمی شود حرف بدی نیست اما مفسر شدن فرایند خاص خود را دارد که در آن هرگز خواندن فلان کتاب و بهمان کتاب خاص اصولی، از ملزومات ضروریه تلقی نمی شود. مثلا اگر کسی اصول فقه و حلقات و شرح انتقادی علامه طباطبایی بر کفایه را خوانده باشد نمی تواند مفسر شود؟! خب اگر چنین است، بهتر آنکه مفسران طراز تشیع این مدعا را مطرح کنند! این قبیل سخنان واقعا قابل دفاع نیست و معلوم نیست با کدام انگیزه بیان می شود. ۱۰) اینکه علمای اعلام در تالیف کتب موجود زحمت کشیده و بلکه مجاهده کرده‌اند اصلا قابل تردید نیست، اینکه با کمبود امکانات به نشر علم دست زده اند هم مطلب اختلافی نیست، اما اینکه کسانی با ذکر این گزاره‌ها بخواهند توقف تولید علمی و جمود بر متون موجود را نتیجه بگیرند، اجحاف و ظلم آشکار به همه علمای مجاهد و مخلص تاریخ تشیع است. اگر آن مردان خدا با امکانات محدود توانسته اند اینهمه تولید علمی داشته باشند، آیا در روز قیامت از عالمان عصر مدرن شکوه و گلایه نخواهند کرد که چرا بر دو قرن قبل متوقف مانده و تحول علمی پدید نیاورده اند؟! طبعا خدمت به علمای سلف تصلب بر میراث خواری گذشته نیست بلکه تبدیل به احسن میراث گذشتگان است. که در سایه کنکاش و نقادی و تولید پدید می آید. @rozaneebefarda
حاشیه نگاری بر اظهارات عجیب یک مدرس سطوح عالی/ص صفحه ۳از۳ ۱۱) تأیید و تقویت کتب موجود لازمه اش تعلیم و تعلم غیرنقادانه نیست بلکه یک متن علمی در صورت نقض و ابرام علمی رخ نمایی بهتری خواهد داشت و خلل و فرج آن معلوم می شود. بی گمان تقویت حوزه مقدسه و تقویت نظام اسلامی و ولایت فقیه، وابسته به سکوت سهمگین و ایجاد جو خفقان علمی و تصلب بر چند کتاب خاص نبوده و نیست. ۱۲) اگر واقعا تضعیف/تقویت نظام و ولی فقیه برای استاد ارجمند و همفکران شان مسأله مهمی است بهتر است در تعیین مصادیق تضعیف و تقویت نظام و ولایت فقیه، به تصریحات مکرر مقام معظم رهبری و برخی از بزرگان معاصر مانند آیت‌الله بهجت، در ضرورت تغییر کتب و تحول در حوزه علمیه گوشه چشمی داشته باشند. @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه پیرامون تغییر کتب درسی حوزه/۱ 🔸الله اکبر: سلام علیکم... حقیر معتقد هستم که هر کتابی برای تدریس دوره ای دارد و باید از آن گذشت؛ کفایه و رسائل و... هم از این کبری مستثنی نیستند. ولی باید چند نکته را مد نظر داشت: 1. اولا باید دید که استاد در چه مقامی این مطلب را گفته اند؛ گاهی این حرف را می زنند که طلبه ها از این فضایی که برخی آقایان در قم درست کرده اند که اصول متورم است و... (و می دانید که چقدر انگیزه از طلبه ها گرفته است) خارج کنند و نسبت به درس خواندن اشتیاق و انگیزه پیدا کنند. در این صورت عجیب توصیف کردن کلام ایشان منصفانه نیست نوعی جو دادن است؛ چون همیشه این حرف ها زده می شود، حتی از جانب کسانی که منتقد درسی بودن این کتابهایند. 2. نقد این کتب هیچ اشکالی ندارد؛ منتهی باید حتما قیدی را که مقام معظم رهبری در این رابطه آورده اند، بیاورند و آن هم اینکه تا زمانی که کتب تغییر نکرده، خوب خوانده شود. ما در بدنه حوزه هستیم و می بینیم که عده ی زیادی به همین بهانه که کتب باید تغییر کند و یا اینکه اصول متورم است و از این حرف ها... خوب درس نمی خوانند و نتیجه اش چیزی نمی شود جز سردرگمی و بیسوادی... یعنی نقد بدون این قید می شود نقد آسیب زا... 3. باید توجه داشت که با فرض وجوب خارج کردن برخی کتب از چرخه تدریس، این اخراج چیزی از ارزش علمی این کتب کم نمی کند. 🔶پاسخ ضمن تشکر از نقد دقیق شما: تحول خواهی فطیر و غیرمعقول هرگز مورد نظر تحریریه روزنه نبوده است ولی از آن سو، ستیز با تحول که یک نمودش تغییر کتب است نباید به صورت شعار برخی حضرات دربیاید و ادبیات بعضا غیرقابل دفاع بعضی عزیزان طرفدار تحول، نمی تواند مستمسک این ستیزه جویی قرار گیرد. کاهش انگیزه طلاب معلول منحصره نقد کتب نیست بلکه بی اهمیت انگاشتن مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی توسط متولیان و اصرار بر حفظ وضع موجود و قداست دادن به آن، خود انگیزه کش است. وجه اعجاب آور کلام این استاد ارجمند، گره زدن تضعیف کتب علمی (که ملاک تضعیف هم مبهم است) به تضعیف نظام است که دقیقا ممکن است کسی برخلاف آن استدلال ذوقی دیگری مطرح کند که اتفاقا حفظ وضع تعلیمی موجود مصداق تضعیف نظام است و چون لازمه اش بر زمین گذاردن مطالبه صریح ولی فقیه زمان است، مصداق تضعیف ایشان است. پس این نحو تقدس سازی و برچسب تراشی ها مایه تعجب و بدور از فضای بحث علمی است. @rozaneebefarda
بدون شرح! @rozaneebefarda
عدم تطابق رفتار جناب آقای علوی تهرانی (بروجردی) با سیره آیت‌الله العظمی بروجردی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 «از زبان آیت الله بروجردی نقل شده است که :« دعوت آقایان به من رسید؛ اما به دو دلیل به قم نیامدم و دعوتشان را اجابت نکردم؛ اول این‌که عده‌ای می خواستند مرا در قم در مقابل آقاسید ابوالحسن اصفهانی علم کنند. من حاضر نبودم مقام و موقعیت و جایگاه سید، مرجع اعلای شیعه، به سبب حضور من کاهش پیدا کند؛ دلیل دوم اینکه به هر حال مراجع ثلاث در قم از موقعیت و جایگاهی برخوردار بودند و آمدن من به قم باعث ایجاد اخلال می شد و من به این دو دلیل راضی نبودم به قم بیایم. از این لحاظ در بروجرد ماندم و مشغول به کار خودم شدم». این نقل آیت الله بروجردی را به واسطه شاگردان طراز اول ایشان شنیدم. (مصاحبه آقای علوی بروجردی با حریم امام، شماره ۳۵۰) این نقل آقای علوی؛ در دایره تاریخ شفاهی می‌گنجد که صحت‌سنجی آن نیاز به بررسی و تدقیق بیش‌تری دارد. اما فارغ از صحت یا عدم صحت؛ طبق این نقل مرحوم آیت‌الله بروجردی برای این‌که موقعیت مرجعیت تشیع با تکثر مراجع تضعیف نشود حتی از ورود به قم نیز ابا داشتند. جدا از این‌که آیا ایشان صلاحیت علمی و عملی احراز مرجعیت را دارد یا نه؛ آیا ایشان -که خود را منسوب به این بیت شریف می‌داند- برای عمل به این سیره اولی نیست؟ به علاوه؛ دوری‌گزینی آیت‌الله بروجردی از مطرح کردن خود برای جلوگیری از تضعیف ولایت آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی بود. آیا که با فعالیت‌های خود در راستای و مقدسه گام برمی‌دارد؛ تشکلی برای تضعیف نظام و ولایت اسلامی حاکم بر آن نیست؟ @rozaneebefarda
تحلیل مقام معظم رهبری از فتنه‌گریهای دشمن علیه بعد از ارتحال /بخش ۴ :۲۳-۹-۷۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸بعد از رحلت مرحوم ، همین امام بزرگواری که دیدید دنیایی را متوجّه خود کرد و مشت او آن چنان گنجایش داشت که میتوانست بشریّت را در مشت بگیرد، رساله نداد و رفت در خانه نشست. هر چه اصرار کردند، رساله نداد. بنده خودم جزو کسانی بودم که به ایشان عرض کردم. ایشان آن وقت جواب نمیداد و فقط میفرمود: آقایان هستند. تا این‌که بالاخره یک عدّه رفتند و ایشان را وادار کردند. فتاوی ایشان معلوم بود؛ رساله‌ی ایشان را تنظیم کردند و بیرون دادند. از این قبیل فراوان است. 🔹امروز در گوشه و کنارِ حوزه‌ها کسانی از بزرگان هستند که سی یا بیست سال پیش، شایسته بودند که اسمشان آورده شود. اما نه خودشان اسم خودشان را آوردند و نه به آنهایی که میشناختند اجازه‌ی این کار را دادند. دیگران هم که نمیشناختند. چه جنگ قدرتی!؟ کسانی که اطراف شبهه‌ی مرجعیّتند، بیشترین کاری که ممکن است انجام دهند این است که تعدادی رساله‌ی خودشان را چاپ کنند و در خانه‌شان بگذارند، تا اگر کسی مراجعه کرد، بگویند: آقا، این هم رساله‌ی ما؛ بگیر و برو. بیشترین کاری که میکنند این است. بیشتر از این کاری نمیکنند. رادیوها را پرکردند که: آقا، جنگ قدرت است! چه جنگ قدرتی!؟ از جمله حرفهای بیاساس و مفتضحی که خواستند در این تبلیغات عنوان کنند، یکی هم این بود که بیشترِ علما و بزرگان حوزه‌های علمیّه با دخالتِ دین در سیاست مخالفند؛ پس با حکومت اسلامی و ولایت فقیه مخالفند. اکثریّت اینهایند؟ بفرمایید؛ این اکثریّت. 🔹 همینهایی که اعلامیه میدهند، اینها اکثریّتند؛ همینهایی که امروز اسمشان مطرح است، اینها اکثریّتند. البتّه در روحانیّت هم آدمهای ناباب هستند؛ ما نمیگوییم نیستند. در روحانیّت هست، در کسبه هست، در دانشگاهی هست، در ارتش هست، در دستگاههای مختلف هست؛ آدم ناباب همه جا هست. در روحانیّت هستند آدمهایی که نان امام زمان را خورده‌اند، نمک امام زمان را خورده‌اند؛ امّا نمکدان امام زمان را شکسته‌اند و با راه امام زمان مخالفت کرده‌اند. هستند؛ ما نمیگوییم نیستند. رادیوهای بیگانه بروند هرچه میخواهند با آنها مصاحبه کنند. حاضرند به اندازه‌ی ده جلد کتاب هم به همه‌ی مقدّسات جمهوری اسلامی فحش بدهند! نه این‌که نیستند؛ هستند. اما، اوّلاً بسیار کم و ثانیاً منفور ملّت ایران و مسلمانان انقلابیاند. شما خیال میکنید کسانی که رادیوهای بیگانه و دستگاههای استکباری، برای مرجعیّت دل به آنها بسته‌اند، در داخل ایران کسانیاند که اگر خودشان را در معرض اطّلاع ملّت قرار دهند، ملّت، آنها را آرام میگذارد؟ ملّت ایران از خائنین نمیگذرد. تا امروز نگذشته است، در آینده هم از خیانتکاران نخواهد گذشت.   🔻یک نکته را لازم است عرض کنم. از برادران و خواهران عزیز خواهش میکنم این مطلب را بدون احساسات گوش کنند. آن روزی که در مجلس خبرگان، بعد از رحلت امام رضوان‌اللَّه‌علیه - آن روزِ اوّل که بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم - بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و بالاخره اسم این بنده‌ی حقیر به میان آمد و اتّفاق کردند بر این‌که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب کنند، من مخالفت کردم؛ مخالفت جدّی کردم. 🔹نه این‌که میخواستم تعارف کنم؛ نه. او خودش میداند که در آن لحظات در دل من چه میگذشت. رفتم آن‌جا ایستادم و گفتم آقایان! صبر کنید، اجازه بدهید. اینها هم ضبط شده، موجود است. هم تصویرش هست، هم صدایش هست. 🔹 شروع کردم به استدلال کردن که مرا برای این مقام انتخاب نکنید. گفتم نکنید؛ هر چه اصرار کردم، قبول نکردند. هر چه من استدلال کردم، آقایان، مجتهدین و فضلایی که آن‌جا بودند، جواب دادند. من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چاره‌ای نیست. چرا چاره‌ای نیست؟ زیرا به گفته‌ی افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این «واجب» در من «متعیّن» شده است. یعنی اگر من این بار را برندارم، این بار بر زمین خواهد ماند. این‌جا بود که گفتم قبول میکنم. چرا؟ چون دیدم بار بر زمین میماند. برای این‌که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آن‌جا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم. بعد هم گفتم پروردگارا! توکّل بر تو. خدا هم تا امروز کمک کرد. قبل از آن هم همین‌طور بود. @rozaneebefarda ادامه در پست بعد
تحلیل مقام معظم رهبری از فتنه‌گریهای دشمن علیه بعد از ارتحال /بخش پنجم /۲۳-۹-۷۳ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸من دو دوره به ریاست جمهوری انتخاب شدم و در هر دو دوره هم قبول نمیکردم. دوره‌ی اوّل - که تازه از بیمارستان آمده بودم - دوستان گفتند اگر تو قبول نکنی، این بار بر زمین میماند؛ کسی نیست. ناچار شدم. 🔸دوره‌ی دوم، خودِ امام به من فرمودند که بر تو متعیّن است. خدمت ایشان رفتم و گفتم: آقا؛ من قبول نمیکنم. من دیگر این دفعه به میدان نمیآیم. گفتند: بر شما متعیّن است. یعنی واجب، واجب کفایی نیست؛ متعیّناً بر شما واجب است؛ واجب عینی است.   🔸 عزیزانم! اگر واجب عینی باشد، من از زیر هیچ باری دوش خودم را خالی نمیکنم. در قضیه‌ی مرجعیّت، موضوع این‌گونه نیست. بار بر زمین نمی‌ماند. این قضیه متوقّف به فرد نیست. آری؛ آقایان فهرست دادند و اسم این حقیر را هم در آن فهرست آوردند. امّا اگر از من سؤال میکردند، میگفتم این کار را نکنید. بدون اطّلاعِ من این کار را کردند. بعد از آن‌که اعلامیه‌شان صادر شده بود، من خبردار شدم؛ والّا نمیگذاشتم. حتّی من به تلویزیون اطّلاع دادم و گفتم اگر آقایان ناراضی نمیشوند، اعلامیه‌ی آنها را که میخوانید، اسم مرا نخوانید. بعد گفتند که نمیشود؛ تحریفِ اعلامیه است. آقایان نشسته‌اند، چند ساعت جلسه کرده‌اند؛ نمیشود. 🔸من اکنون به شما عرض میکنم: ملّت عزیز! عزیزان من! آقایان محترم و بزرگانی که از گوشه و کنار گاهی به بنده پیغام میدهید که رساله بدهم! بار فعلی من بسیار سنگین است. بار رهبری نظام جمهوری اسلامی و مسؤولیتهای عظیم دنیایی، است. این را شما بدانید. اگر چند مرجعیّت را روی همدیگر بگذارند، ممکن است بارش به این سنگینی شود؛ ممکن است. 🔹 فعلاً . آری؛ اگر العیاذ باللَّه وضع به جایی میرسید که میدیدم چاره‌ای نیست، میگفتم عیبی ندارد. من با همه‌ی ضعف و فقری که دارم، به فضل پروردگار، آن‌جا که ناچار باشم - یعنی ضروری باشد - برای برداشتن ده بار به این سنگینی هم حرفی ندارم که بردارم و روی دوش خودم بگذارم. اما فعلاً آن‌گونه نیست. فعلاً نیازی نیست. 🔹بحمداللَّه این همه مجتهدین هستند. من قم را اسم آوردم؛ غیر قم هم هستند. مجتهدینی هستند، افراد شایسته‌ای هستند. چه لزومی دارد حال که این بارِ سنگین را خدای متعال بر دوش نحیف این حقیرِ ضعیف گذاشته است، بار مرجعیّت را هم رویش بگذارند؟ احتیاجی به این معنا نیست. پس کسانی که اصرار میکنند و میگویند: آقا رساله بدهید، توجّه کنند که من برای خاطر این از قبولِ بار مسؤولیتِ مرجعیّت استنکاف میکنم. 🔸 بحمداللَّه آقایان هستند و نیازی به این معنا نیست. البتّه، خارج از ایران حکم دیگری دارد. بارِ آنها را من قبول میکنم. چرا؟ برای خاطر این‌که آن بار را اگر من بر ندارم، ضایع خواهد شد. آن روزی که احساس کنم آقایانی که امروز بحمداللَّه در این‌جا هستند و به عقیده‌ی من کافی هستند - و میبینیم کفایت لازم و بلکه فوق اندازه‌ی ضروری برای تحمّل بار مسؤولیت هم امروز در قم وجود دارد - میتوانند بارِ خارج را هم تحمّل کنند، آن‌جا باز من کنار میکشم. امروز من درخواست شیعیان خارج از ایران را قبول میکنم؛ برای خاطر این‌که چاره‌ای نیست. مثل همان جاهای دیگر است که ناگزیر هستیم. اما در داخل ایران هیچ احتیاجی نیست.   🔸وجود مقدّس ولیعصر ارواحنافداه و عجّل‌اللَّه‌تعالی فرجه‌الشّریف، خود ناظر و حافظ و نگهبان حوزه‌های علمیّه است؛ حافظ و پشتیبان علمای بزرگ است؛ هدایت کننده‌ی دلهای مراجع و دلهای مردم است. امیدواریم خدای متعال، این مرحله را هم برای ملّت ایران مرحله‌ی مبارکی قرار دهد.   والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته @rozaneebefarda
نشریه در شماره ۳۸۳ چهره واقعی خود را رو کرده است! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آنگونه که در بدایت بروز هجمه سازماندهی شده علیه آیت‌الله یزدی، در این یادداشت روزنه (https://eitaa.com/rozaneebefarda/1629) پیش بینی کرده بودیم، نشریه هم وارد دعوا شد و با درج گزارشی تفصیلی(حدود ده صفحه رنگی آ سه) به بازتاب دیدگاه‌های هجمه کنندگان به آیت‌الله یزدی پرداخت. این نشریه که با بودجه دولتی و از بیت‌المال مسلمین اداره می شود، بنا به وظیفه ذاتی خود باید ترویج دهنده آثار و افکار امام خمینی باشد اما همانگونه که از روند تولید محتوای آن قابل قضاوت است، نشریه ای کاملا جناخی، سیاسی و زرد است که از نام امام عزیز نانخانه ای برای یک عده خاص ساخته و عملا پیگیری پروژه های سیاسی اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان را مأموریت خود می داند. اگر حساب و کتابی در تخصیص بودجه به مؤسسه تنظیم و نشر و مجموعه‌های اقماری آن وجود می داشت و اگر آنان نسبت به هزینه کرد دریافتی هنگفت و میلیاردی خود به فکار عمومی پاسخگو بودند، حتمن دست سوءاستفاده کنندگان از بیت‌المال خیلی زودتر از اینها قطع می شد. نمایندگان انقلابی مجلس، خاصه آقای ذوالنور اگر واقعا به آرمان امام و شهدا ثبات قدم دارند، بهتر است در این امور گامی بردارند تا در آتیه نزدیک متهم به کوتاهی در مقابل انحرافات عمیق از سنخ آنچه شرح شد، نشوند. @rozaneebefarda
💥وقتی حناچی صادر می کند! 🔻از نظر مقام معظم رهبری دوچرخه‌سواری زنان خالی از اشکال شرعی نیست لذا هم دولتی ها، هم شهرداری‌چی ها و هم مسئولین قوه قضائیه باید به این مهم توجه داشته باشند. 🔸فتوای مقام معظم رهبری در مورد دوچرخه‌سواری زنان را اینجا بخوانید: 👇 https://www.leader.ir/fa/content/16227/www.leader.ir @rozaneebefarda
🔸فتوای مقام معظم رهبری در مورد دوچرخه‌سواری زنان @rozaneebefarda
وقتی و معرفی می کنند... 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹با بررسی تحولات چندساله اخیر حوزه علمیه و حجم بالای تولیدات رسانه‌ای در باب ، این تز کاملا قابل اثبات است که عده‌ای از در داخل و حتی خارج از ایران به خود جرأت داده‌اند که علاوه بر ارائه تحلیل وضعیت حال و آینده مرجعیت شیعه، به مقوله معرفی کاندیدای مرجعیت نیز وارد شوند! 🔸افزون بر ژورنالیست‌ها، برخی سلیبریتی های سیاسی نیز بحث مصداقی بر سر مرجعیت شیعه را به شبکه‌های اجتماعی کشانده اند و حالا وضعیتی پیش آمده که انگار در مورد این مسأله راهبردی تشیع، باید در بستر رسانه‌های مکتوب و مجازی تصمیم‌گیری شود. 🔹اظهارنظرهای عوام فریبانه و ظاهرا جذاب برخی از کاندیداهای مرجعیت جریان‌های سکولار عرفی و مذهبی نیز مزید بر علت شده است! هر از گاهی کسانی در قاب رسانه ظاهر می شوند و به سان یک کاندیدای انتخاباتی به اتخاذ مواضع عامه پسند و آکنده از تساهل و تسامح مذهبی اقدام می کنند. انگار که در مقام اولویت قراردادن جذب سبد رأی اقشار و طیف‌های مختلف فکری و سیاسی باشند، به تبیین دیدگاه‌های خاص و بعضا شاذ و انگار از پیش نوشته شده شان می پردازند! دیدگاه‌هایی که بعضا با سلوک سیاسی و حوزوی شان فرسنگ‌ها فاصله دارد! 🔹به نظر می رسد در عصر فراگیری رسانه‌ها، همگام با ژورنالیست‌ها و سلیبریتی ها، عده‌ای از مجتهدان محترم جایزالتقلید نیز در محاسبات شان دچار خطای راهبردی شده و گمان برده‌اند می‌توانند با اتکا بر عنصر رسانه به کرسی مرجعیت تکیه زنند! فارغ از آنکه این مقوله معنوی را نمی‌توان گره به فضای پوشالی و بستر سست فضای ژورنالیسم گره زد. چه اینکه هرآنکه بر این نردبام بالاتر نشسته باشد، در روز واقعه استخوانش سخت تر خواهد شکست! 🔸در تاریخ تشیع مرجعیت و زعامت از فرآیندی خاص و کاملا بومی و حوزوی برخوردار بوده که ماحصل ماهیت خودپالایش نهاد روحانیت بوده است. شیعیان همواره مراجع خود را از نه با هیاهوی تبلیغات چی ها و یا سروصدای اطرافیان و یا دعوت به خود افراد در مظان، که با معرفی شناخته اند! برهم زدن این نظم تاریخی با وجود پشتوانه‌های عقلایی و شرعی، فارغ از پشت پا زدن به اصالت‌های حوزوی، مرجعیت را به ورطه خطرناکی خواهد انداخت که ممکن است به سادگی قابل حفظ و اصلاح نباشد. 🔸طبعا آنان که عمیقا با ماهیت رسانه و خاصه ژورنالیسم آشنا هستند بهتر می دانند که عوامل موثر بر این عرصه بسیار محدود و برای قدرتهای سیاسی/استعماری سهل الوصول است. فرض کنید افرادی امروز برای تصدی چند روز بر کرسی رئاست مذهبی، بازی خطرناک ژورنالیسم را بپذیرند و وارد آن شوند! و فرض کنید حتی اگر ندانند یا نخواهند، عده قلیلی از قدرت‌طلبان و بدخواهان بخواهند با استفاده از ابزار رسانه، نقش نرده بام تعالی و تصدی این کرسی را بازی کنند! حتی اگر بعدا هیچ نخواهند، آنان بزرگترین دستاورد را کسب کرده‌اند و آن رسیدن به جایگاه سیاستگذاری برای تعیین مرجعیت شیعه است که لازمه‌اش خلع ید از نخبگان حوزوی و تشکلهای معتبری چون است. @rozaneebefarda
حوزه در آتش نمام‌ها و حمالة الحطب‌ها 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻هیاهوی نبرد رسانه‌ای اخیر خوابیده است. هرچند هر از چند روز تلاش می‌کنند آتش اختلاف را با ترفندهای رسانه‌ای روشن نگه دارند. 🔹دو روز پیش آقای با گفت و گو کرد و علی رغم میل و بزرگان دینی؛ سخنانی گفت که به بازگشت التهاب‌ها و اختلاف‌ها کمک می‌کرد. او در این سخنان طرفین ماجرا را به متهم کرد و برای پشتوانه‌سازی از حرف‌های خود به کلمات آیت‌الله جوادی مدظله استناد کرد و چنین گفت که: « آیت‌الله جوادی آملی درباره اختلاف علما فرمودند که این اختلاف‌ها بلای آسمانی است و باید ببینیم این بلا کفاره کدام گناه است.» البته این سخن ؛ سخنی عام است و چه بسا نظارتی به فضای موجود نداشته باشد اما در هر صورت سخنی دقیق و عالمانه است. 🔹اکنون که خوابیده است باید به این سخن بیش‌تر فکر کنیم و «ببینیم این بلا کفاره کدام گناه است.»؟ 🔸یکی از رذائل رفتاری که در روایات ما بسیار مذموم شمرده شده است : « » یا همان سخن‌چینی به منظور افساد(تاج‌العروس ج17 ص707/ المیزان ج19 ص371) است که در قرآن کریم نیز دارنده این صفت پست مذموم شمرده شده است. (قلم/11) 🔹در روایت وارده آمده است :«کسی که در راستای سخن‌چینی و افساد بین دو نفر گام بردارد خداوند متعال بر قبرش آتشی را مسلط می‌گرداند که او را تا روز قیامت می‌سوزاند و وقتی از قبرش خارج شد مار بزرگ و سیاهی را بر او مسلط می‌کند که تا آتش [جهنم] او را می‌گزد.»(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ص284) 🔸هم‌چنین این کردار زشت در روایات ما یکی از نشانه‌های دانسته شده است. در مصباح الشریعه به نقل از حضرت امام صادق علیه‌السلام آمده است: « منافق به دوری از پروردگار راضی شد چراکه اعمال ظاهری‌اش شبیه شریعت است در حالی که اهل لهو و لغو و بغی قلبی از حقیقت شریعت است، و علامت نفاق... برانگیختن به نمیمه است »(ص145) ⁉️پس از شناخت جایگاه این رذیله به صحنه اجتماعی که گذشت نگاهی بیندازیم: آغاز این درگیری رسانه‌ای و شناختی چگونه بود؟ یک خبر با تیتر آلوده‌ای که بوی متعفن دو به هم‌زنی و سخن‌چنین و نمیمه داشت از سوی یک منتشر شد و چندی نگذشت که سایر رسانه‌های هم‌سو با او جهت خبری را دنبال کرده؛ آن را در بوقهای فتنه کردند و آتش اختلاف شعله‌ور شد. این رسانه‌ها در مسیر خود برخی را هم با خود همراه کردند و در نهایت آتشی که پدید آمده بود؛ ی خود را نیز یافت. ❓آیا این اولین باری بود که این اتفاق می‌افتاد؟ خیر. دو به هم‌زنی‌های و اختلاف‌افکنی نفوذی‌ها مسبوق به سابقه است اما آیا نهادهای نظارتی و قضایی برخورد مؤثری با آن کرده‌اند؟ 🔸پس آن شخصیت دینی به درستی فرمودند که: « این اختلاف‌ها بلای آسمانی است و باید ببینیم این بلا کفاره کدام گناه است.» با دقت نظر مشخص می‌شود که این بلا کفاره نمامی و سخن‌چینی و دو به هم‌زنی و هرکس که در این امور نقشی داشته باشد در عقوبت دنیا و آتش آخرت خواهد سوخت و اگر نهادهای نظارتی و قضایی به وظایف ذاتی خود عمل نکنند و عموم طلاب نیز به روشنگری و نهی از منکر نپردازند قطعا در این عقوبت شریک خواهند شد. @rozaneebefarda
🔴 تاملی در : "نشست علمی جستاری در روایات طبی در پرتو ملاحظات فقهی ـ اصولی" ⏺استاد محقق داماد: بیشتر احادیث طبی را عطارها روایت کرده‌اند و اگر مسئله تضاد منافع را در نظر بگیریم، هیچ کدام سندیت ندارد. ⏺استاد علیدوست: 🔹در باب روایات طبی، روایات ضعیف بسیاری وجود دارد. بیش از ۸۵ نفر از کسانی که در جریان روایات طبی حضور دارند، غالی هستند که از این افراد می‌توان ابوالخطاب را نام برد که ادعای پیامبری کرد و مورد لعن امام صادق(ع) قرار گرفت. 🔴 پ ن شارح: طبق اطلاعات واصله برخی از کسانی که با رواج طب سنتی و اسلامی بساط داروفروشی و نسخه‌های گزافشان کم رونق شده است ، با هماهنگی با دوستان حوزوی‌شان در صدد ارائه پژوهش‌ها و تحقیق‌های سفارشی هستند. ♦️همیشه مثلث: را رصد کنید!! ♦️از بوق‌های فرید و فوری و از نامه های آنلاین نیز غافل نباشید!! (کانال شارح) @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه 🔸فلاحتی: سلام علیکم بزرگواران تحریریه روزنه در بایستگی پرداختن به طبی با پسوند اسلامی و تولید آن در گستره تمدنی با ادعاهای انقلاب اسلامی سخنی نیست و ضروری می نماید. لکن این تولید می تواند منظرها و رویکردهای گوناگونی را در حوزه علم شناسی داشته باشد که در این زمینه هنوز راه بسیار است. اجزای گوناگونی چون نظریه ها و مبانی و تعاریف و مکتب مقبول تا توصیه ها و دستورالعمل ها کشف و پردازش نشده است این بخش ها که به گفتمان و نظریه پردازی رسید آن وقت علم خواهیم داشت. این رویکرد فعلی که از بزرگان اخباری هم عبور کرده و مدعی 40 هزار روایت طبی است و توسط جناب تبریزیان و خیراندیش و غیره عسل و آویشنش ترویج می شود رویکرد خطرناکی است ضمن اینکه نگارنده معتقد به وجود پس زمینه های ایدئولوژیکی خلاف باورهای انقلاب اسلامی در تبیین مواجهه با تجدد در میان این قشر است. به هرروی به همین علت بزرگانی چون آیت‌الله مصباح یزدی و جوادی آملی این وضعیت را وهن مذهب می دانند نمی خواهم بگویم سخنشان تام است لکن قابل تامل است نگارنده این مطالب را به استاد علیدوست گفته و ایشان موضعش تقریبا این مساله است نه اینکه در باند خاصی گام بردارد. هرچند جناب محقق داماد کمی در این زمینه غرب اندیشی دارند. @rozaneebefarda
🔸تذبذب و تزویر به سبک روزنامه‌های اصلاح‌طلب! @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه/۲ 🔸Ali: با این خبری که در مورد نشست دانشگاه امام صادق گفتین؛ از حالا به بعد هر نشست علمی برگزار بشه و اساتیدش چهارتا حرف مخالف بزنن شما به دسیسه کاری و رشوه گیری و فلان متهمش می کنید! این کار شما جلوی تولید علم را هم می گیرد و نمی گذارد پیش رود. اون هم نشست دانشگاه امام صادق ع که دانشگاهی انقلابی بوده و اکثر نیروهای دانشگاهی انقلاب از این دانشگاه برخاسته اند. کمی تامل لطفا 🔶روزنه اولا که پیام مربوطه، بازنشری است ثانیا اگر منتقدان طب اسلامی/سنتی واقعا آدمهای آزادمنش و برخوردار از حریت علمی بودند، در این نشست های به ظاهر علمی، از مدافعان طب سنتی هم دعوت می کردند تا واقعا بحث آزاد شکل بگیرد. ثالثا پیشنهاد مرجع معظم قم آیت‌الله نوری همدانی در مورد روش برخورد با مدعیات طب سنتی چرا مورد توجه مدعیان نقد این رشته قرار نگرفت. ایشان فی‌الجمله نظر بر این داشتند که تعداد مشخصی بیمار صعب العلاج را با شرایط مساوی بین متخصصان طب جدید و طب سنتی تقسیم کنند تا معلوم شود مدعاهای آنان تا چه پایه منطبق بر واقعیت است. رابعا برگزاری متراکم سلسله جلسات در نقد این مقوله در مدت زمانی کوتاه، احتمال سیاستگذاری و صحنه‌گردانی را متبادر می سازد. خامسا بحث های یکطرفه از یکسو، نتیجه گرفتن برخی مراجعین از تداوی طب سنتی و خطاهای طب جدید، نه تنها در برچیدن مضرات و سواستفاده های احتمالی شیادان از این عرصه مقدس، را نه تنها نمی کاهد بلکه روزافزون بر دامنه نفوذ مردمی اش خواهد افزود. @rozaneebefarda
💥فوری 🔻مکرون رسما از زمینه سازی برای مذاکره دوطرفه روحانی/ترامپ خبر داد! @rozaneebefarda
مرحوم آخوند کفایه نخوانده بود! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸بحث تحوُّل «کتب درسی»، چند سالی است که مورد بحث و نظر قرار گرفته است. کتاب های درسی در هر نظام آموزشی ، از ارکان آموزش به حساب می آیند و گزینش کتاب های مناسب و متناسب ، می تواند ساختمان ذهنی دانش آموختگان را به درستی سمت و سو بدهد. 🔹در هر «کتاب آموزشی» دو هدف مهم را دنبال می شود. 1- بالا بردن چیدمان ذهنی و ساختن دستگاه فکری 2-اطلاعاتی که نویسنده در اختیار دانش آموختگان قرار می دهد. 🔸اهداف فوق ، متناسب با زمانه و حتی سطح علمی دانش آموختگان ، و کل دستگاه آموزشی قابل تغییر است. یعنی هر دستگاه علمی موفق سعی می کند اولا) اطلاعات درست و متناسبی در اختیار دانش آموختگان قرار بدهد. و دوما) در یک نظام و دستگاه ، محتوا را در اختیار دانش آموختگان قرار بدهد و سوما) دستگاه ذهنی و استنباطی را ارتقاء بدهد. 🔹با توجه به فروض مطرح شده ، ضمن احترام به بزرگان و اساطین حوزه های علمیه که این کتب گران سنگ را نگاشته اند ، چند سوال مطرح می شود؟ 1-آیا اطلاعات غیر صحیح در این کتب وجود ندارد؟ مثل آنجا که «قلم بدین جای که رسید سر بشکست»! 2-آیا بزرگان مختلف به نحوه چیدمان و دستگاه استنباطی این کتب اشکال نداشته اند؟ 3-آیا نمی توان متناسب به شرایط زمانه و مخاطبین ، کتاب های جدید تر با حفظ ویژگی های مفید گذشته و با کمک نخبگان حوزه نگاشت؟ 4- چرا علمای سلف با دانستن برتری و قدرت کتب گذشتگان ، کتاب های جدیدتر نگاشتند و بر همان کتب قدیم اکتفاء نکردند؟ مثلا چرا وقتی «قوانین» میرزای قمی بود ، صاحب کفایه ، بر آن اکتفاء نکرد؟ 5-راستی ، مرحوم آخوند ، «کفایه» خوانده بود که آخوند شد؟ مرحوم شیخ اعظم با خواندن «رسائل» به این مقامات رسیده بود؟! التفات به این نکته بیش از آنکه متوجه طلاب کفایه و رسائل خوان متوجه باشد، مورد استفاده اساتید ارجمند خواهد بود که بجای توقف در کتب شریفه موجود، به فکر نگارش کفایه و رسائل ی دیگر باشند. جعفر بحرینی @rozaneebefarda
💥تذکار تاریخی آیت‌الله بهجت به طرفداران سازش با غرب استعمارگر. 🔻حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: هرچه بزرگان دین فرمودند که با کفار معاشرت نکنید، اختلاط نکنید، آنها نَجِسند، گوش نکردیم. 🔸خیال کردیم می‌خواهند دنیای ما را از دست ما بگیرند. چه کنیم که اطفالیم، حرف پدران و مادران خود را گوش نمی‌کنیم بعد گرفتار گرگ‌ها می‌شویم! 📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٨۶ @rozaneebefarda
شاخصه‌های در نگاه آیت‌الله خوشوقت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 س1: امروز پذیرفتن در چطور است؟ 🔹🔹ج: خیلی‌‌ها دارند دنبالش می‌‌دوند؛ اما مسأله‌ای ندارد. باید به گونه‌ای پذیرفت که انسان بتواند . دل انسان می‌‌خواهد برود و در آن نوک بنشیند؛ اما نشستن در آن نوک، و لوازمی می‌‌خواهد. نوعاً انسان می‌‌بیند کسانی دلشان می‌‌خواهد که به نوکِ نوک بروند، که اسباب و لوازم در نوک نشستن را ندارند؛ لذا وقتی در آن می‌‌نشینند، اوضاع به هم می‌‌خورد. این نباید برود. 🔹🔹مرحوم (ره) فرمودند: «کسی که نمی‌تواند در یک پستی کار کند و درست خدمت کند، است که قبول کند». باید آن‌مقداری را که می‌‌تواند کند، حیازت کند. دل انسان، بالاتر می‌‌خواهد اما نمی‌تواند خدمت کند. چشمش که به می‌‌افتد، می‌‌آید و اذیتش می‌‌کند و ناگهان می‌‌گویند: « کرده است». 🔸س2: پس در مسئولیت‌های پایین مشغول به کار باشد؟ 🔹🔹ج: پایین این‌طور نیست. در مسئولیت پایین، زیر دست شما نیست. مسئولیت پایین راحت است. جایی که اگر امضا کند، همه می‌‌گویند: «بله، چشم!» آنجا خطرناک است؛ لذا انسان نباید مدام بالا برود. اگر مدام بالا برود، باید اسبابش را هم فراهم کند. به قول حافظ: تکیه بر نتوان زد به گزاف مگر همه آماده کنی 🔹🔹یکی از اسباب بزرگی، و است. امام رفت و در آن نوک نشست و هیچ‌طوری هم نشد. اگر پنجاه سال هم آن بالا می‌‌نشست، مشکلی پیش نمی‌آمد؛ چون ایمان و تقوایش را داشت. هدفش این نبود که پول جمع کند. هدفش این نبود که به رفاه و شکم و لباس و این‌‌ها بزند. هدف را دنبال می‌‌کرد؛ 🔹🔹اما بعضی هدف خاص دارند و می‌‌خواهند و داشته باشند؛ می‌‌خواهند سرمایه‌ی تا آخر عمرشان را جمع کنند. این‌‌ها نمی‌گذارد. تا به رسید، نفس او می‌‌گوید: «حالا که به پست رسیدی، چه می‌‌گویی؟ بسم الله درو کن!» از جیبش رفعِ استحقاق می‌‌کند! 🔸س3: پس تا وقتی که تقوا نداریم، هر پُستی را نپذیریم؟ 🔹🔹ج: به هر حال خطرناک است؛ بلکه همیشه کمی از آن‌هم پایین‌تر بنشیند که کم‌کم عادت کند و یاد بگیرد؛ و الّا اگر از اول بخواهد به آن بالا بِپَرد، طور دیگر می‌‌شود. اول به ‌طرفِی می‌‌رود و می‌‌افتد به و حقه‌بازی و خطش عوض می‌‌شود و از پروردگار متعال برمی‌گردد و خدمت به و یادش می‌‌رود. آن‌وقت مشکلات پیش می‌‌آید؛ 🔹🔹و الّا شرط اساسی اجرای حکومت اسلامی، به اسلام و به دستور اسلام است؛ چون هر و فاجری که نمی‌تواند بیاید را پیاده کند. شرط اولش این است که مسلمان باشد و اهل و باشد تا بتواند دستور اسلام را با آن قدرتی که خدا در اختیارش قرار داده، پیاده کند. اما اگر من را قبول ندارم، یا قبول دارم ولی عمل نمی‌کنم، دنیاپرست هستم، پول‌پرست هستم، مقام‌پرست هستم، وقتی پول به دست من بیاید، چه می‌‌کنم؟ این‌جوری می‌‌شود... (منبع: ، ج۲، صص352-353) 🔰کانال رسمی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (ره) @rozaneebefarda
اعدام مجدد ، اینبار توسط سیاست‌بازان عضو حلقه بهار بهار! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ❌اما اصل ماجرا جریده "نبرد ملت" به صاحب امتیازی امیرعبدالله کرباسچیان، در سالیان اوج گیری نهضت ملی تا یک سال و اندی پس از دوران نخست وزیری مصدق تنها ارگان رسمی فداییان محسوب می شد، بعدها با دستگیری نواب و قائم مقامی واحدی، تصفیه درون جریانی برای این گروه صورت گرفت که سبب اختلاف نظر و در نتیجه جدایی کرباسچیان گردید. 🔻در کتاب اسنادی از مطبوعات ایران(۱۳۴۰_۱۳۲۰) آمده است، که از آن پس هفته نامه نبرد ملت(کرباسچی)و اصناف(کریم آبادی) به عنوان نشریات غیر رسمی انعکاس افکار فداییان را بر عهده داشتند،حتی خود کرباسچی در مصاحبه ای که سایت فارس در (۸۸/۱۰/۲۸) با کد خبر (۰۸۸۳)از وی منتشر کرده صریحا اعلام می کند در سال۱۳۳۱ از فداییان جدا شده است. 🔻چندی است که برخی با هدف انتقام گیری به تخریب چهره و شهید نواب صفوی روی آورده‌اند تا بلکه با منحرف کردن اذهان ننگ همنوایی با انگلیس و آمریکا را به آنان بزنند. مع الاسف که تاریخ نگاران همسو با جریانات خاص سیاسی، با روایت‌های جهتدار تلویحا تهمت همراهی در کودتا را به آنان می چسبانند. 🔻این برچسب‌ها بیش از آن‌که صبغه تاریخی داشته باشد رنگ و بوی جناحی و سیاسی دارد و نشان می‌دهد فدائیان اسلام که تا دیروز آماج گلوله‌های بودند، امروز روبروی جوخه ترور تاریخ‌نگاران سیاست‌زده‌ تیرباران می‌شوند. @rozaneebefarda