eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
259 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنه
ماجرای قائم‌مقامی و تناقض‌هایی که همیشه پابرجا ماند! صفحه 1 از 2 @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹قائم مقامی آقای منتظری، یکی از مهمترین تصمیمات سال 64 در روند سیاسی جمهوری اسلامی بود. انتخابی که به فرجام مورد نظر نرسید و به استعفای عزل گونه آقای منتظری ختم شد. پس از تیتر یک روزنامه کیهان(با مدیریت ابراهیم یزدی) مبنی بر قائم مقامی آقای منتظری در آذر ماه 64 که توسط یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بیان شده بود، بیت آقای منتظری و شخص وی مورد توجه و طمع بسیاری قرار گرفت. 🔹کسانی که آقای منتظری را پل پیروزی ها و کسب موقعیت های بعدی خود می دیدند. ارتباط نهضت آزادی ها با ایشان که از قبل از انقلاب وجود داشت، شدیدتر شد و جولان باند و منافقین زخم خورده بیشتر. حاصل این همگرایی ها، انتقادات غیرمنصفانه و تند آقای منتظری در نامه هایش به امام(ره) در مورد اعدام سید مهدی هاشمی قاتل، جنگ و نهادهای انقلابی مانند سپاه شد. می توان اوج این بی انصافی ها را در عوض شدن جای شهید و جلاد در تابستان 67 دید که در بیان آقای منتظری، «منافقینِ» بی منطق و تروریست اول انقلاب به «مجاهدینِ» با منطق و تفکر تبدیل شدند و اجرای حکم الهی در مورد آن ها، مورد طعن و نیش آقای منتظری قرار گرفت! 🔸آقای منتظری که خود روزی در کسوت نماز جمعه تهران و قم، راه نقلاب و امام(ره) را می ستایید، در ده فجر 67، تندترین انتقادات را به راه امام(ره) و سیاست های انقلاب و جنگ داشت؛ در حالی خود بعد از انقلاب اسلامی یکی از مسئولینی بود که بیشترین انتصابات و اختیارات را داشت! توجه به چرایی و چگونگی این انتخاب و استعفا، یکی از عبرت های تاریخی انقلاب اسلامی می باشد. به راستی چرا آقای منتظری به عنوان قائم مقام رهبری مشخص گشت؟ موضع امام خمینی(ره) در این زمینه چه بود؟ چرا حضرت امام(ره) تعریف و تمجیدی در این مورد این اقدام مجلس خبرگان نداشتند؟ آیا امام(ره) از ابتدا مخالف این انتخاب بودند؟ امام در شب نامه قبول استعفا(6/1/68) چه گفتند؟ چطور بیت آقای منتظری، مأمن لیبرال ها و منافقین گشت؟ چرا نامه های آقای منتظری به امام(ره)، سر از رادیو بیگانه درمی آورد؟ رابطه نهضتی آزادی و منافقین با بیت آقای منتظری چگونه بود؟ و پرسش های مهم دیگر که باید به دنبال پاسخ علمی برای آن بود. 🔸حقیقت آن است که دقت در عبارات نامه 6/1/68 امام(ره) نیز نشان از عدم صلاحیت و مشروعیت آقای منتظری برای رهبری نظام اسلامی دارد. اما مهمتر آنکه جریانی در سال 95 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، با انتشار فایل صوتی حمایت آقای منتظری از سازمان تروریستی منافقین، این مظلومیت تاریخی ملت ایران را نشانه رفت و به تعبیر رهبر انقلاب، به دنبال عوض کردن جای شهید و جلاد بود! «توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمل اند و راجع به دهه 60 قضاوت می کنند، جای شهید و جلاد عوض نشود! در دهه ی شصت، ملت ایران مظلوم واقع شد.»(رهبر معظم انقلاب، 14/3/96) 🔹تابستان داغ سال 60، تابستانی فراموش نشدنی است! تابستانی که غم شهادت یاران امام(ره) هنوز بر آن سنگینی می کند. ترور ناموفق آیت الله خامنه ای در ششم تیر، انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر که به شهادت آیت الله بهشتی و جمع کثیری از مسئولان نظام اسلامی منجر شد، شهادت محمد علی رجایی و باهنر در هشتم شهریور، شهادت آیت الله قدوسی در چهاردهم شهریور، بخشی از کارنامه سازمان تروریستی منافقین در آن تابستان می باشد! جوانان سازمان که روزی خود در قالب سازمان چریکی به دنبال گسترش عدالت و مبارزه با ظلم بودند، در ابتدای دهه شصت، خود به نماد ظلم و مظلوم کشی تبدیل شدند و با انحصار طلبی متحجرانه در گرداب قدرت طلبی خود غرق شدند! 🔹کسانی که روزی در زندان های ساواک به مبارزات خود افتخار می کردند، روزی دیگر در لباس داعش وطنی درآمدند و در مقابل آرمان خود یعنی حکومت حق ایستادند! نظام اسلامی امّا در مقابله با آن ها، محکم ایستاد و سازمان مجبور به پناهدگی به غرب و سپس عراق شد. برخی از آنان نیز در زندان، مورد لطف و بخشش قرار گرفتند. اما چه سود! که وقتی بوی قدرت را استشمام کردند، در زندان نیز به خیانت و همکاری تشکیلاتی با سازمان منافقین پرداختند! 🔸در این میان موضع آقای منتظری که دیگر عنوان قائم مقام رهبری را دارد، تعجب آفرین است. منافقین که در ابتدای انقلاب با تهدید آقای منتظری مواجه شده اند، دیگر مورد عنایت وی قرار گرفته و آقای منتظری در دفاع از آنان در مقابل حکم امام خمینی(ره) اعتراض می کند و اجرای حکم الهی را موجب لکه دار شدن نظامی اسلامی می داند! لینک صفحه دوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/3835 @rozaneebefarda ادامه👇🏽
هدایت شده از روزنه
ماجرای قائم‌مقامی و تناقض‌هایی که همیشه پابرجا ماند! صفحه 2 از 2 🔹به راستی چرا آقای منتظری، به حمایت از منافقین در سال 67 پرداخت؟ مگر نه این بود که آقای منتظری سال های قبل، منافقین را به اعدام تهدید نموده بود؟ چه اتقاقی در بیت و اطرافیان آقای منتظری افتاده بود که امام خمینی در نامه 6/1/68 خود از آن گلایه نمود؟ در این میان نقش لیبرال ها چه بود؟ چرا عبارات و محتوای اعتراض آقای منتظری، همان عبارات و مفاد نامه نهضت آزادی ها به امام(ره) بود؟ 🔸مرور تاریخ دهه شصت اثبات می‌کند که مسأله «تناقض نمایی» و «برخوردهای دوگانه»، یکی از مهمترین وجوه قابل بررسی در سیره سیاسی و عملی آقای منتظری است و از این رو، پاسخ بسیاری از پرسش‌های پیشین را در همین رفتارهای متناقض‌نما باید جست. 🔹منتظری فقیهی است که روزی از ضرورت انتصاب رئیس جمهور توسط رهبری (نه انتخاب توسط مردم) و لزوم همسان بودن سلیقه سیاسی اوبا رهبری می نویسد و در مجلس خبرگان قانون اساسی، راه حل پرهیز از خطر استبداد و دیکتاتوری رئیس جمهوری را، شورای جمهوری می داند، روزی دیگر اختیارات مصوّب و قانونی ولی فقیه در قانون اساسی را زیاد و غیرعاقلانه توصیف می کند! و از لزوم واگذاری اختیارات رهبری به رئیس جمهور صحبت می کند. 🔹روزگاری در نجف آباد در کنار هواداران رژیم شاهنشاهی به دیدار نخست وزیر وقت(منوچهر اقبال) می رود و از او ستایش می کند! و روز دیگر در قم دنباله رو مبارزان نستوه در خط مبارزه با رژیم قرار می گیرد. ⚪️زمانی از ارسال سلاح به نقاط مختلف جهان که موجب برانگیختن حساسیت بین المللی علیه انقلاب اسلامی شده بود، حمایت می کرد، و زمانی دیگر خود را موافق صلح و مخالف کارهای خشونتآمیز نشان میداد. 🔸یک روز از عملکرد مهدی هاشمی قاتل تمام قد دفاع میکرد و روز دیگر، نظام اسلامی را متهم به تندروی در مجازات منافقین مینمود! روزی در نامه به امام، خواهانِ مجازاتِ سیدمهدی هاشمی بدون ملاحظه شخصِ او می شود، و روزِ دیگر همه توانِ خود را برای تبرئه او به کار می گیرد تا از اعدام او ممانعت کند. 🔹تا هنگامی که خود به عنوان قائم مقام رهبری شناخته می شد، ولایت مطلقه فقیه را ترویج می کرد؛ اما بعد از عزل و در سال های بعدی، نظارت فقیه و اقتدار حداقلی را مطرح می ساخت. از یک سو در زمان آیت اللّه العظمی بروجردی خود پرچمدار مبارزه با بهائیان بود، از دیگر سو برای فشار به نظام اسلامی و هم صدا با نهادهای بین المللی، به بهانه دفاع از حقوق شهروندیِ بهائیان فتوا صادر می‌کرد. 🔷از یک سو در نامه 7/1/68 ، خود را همچون سربازی فداکار، ملزم به اطاعت و اجرای دستورات امام می داند و از سوی دیگر در بیانی توهین آمیز به واقعیت های مطرح شده توسط امام عکس العمل نشان می دهد. 🔘خلاصه آن که حسینعلی منتظری ملغمه‌ای بود از تناقضات فکری و رفتاری! این اعوجاع و تناقضنمایی ها در زندگانی پرماجرای آقای منتظری سریان داشت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
رنجنامه آقایان روحانی.pdf
725.3K
💥رنجنامه آقایان سیدحمید روحانی، امام جمارانی و کروبی خطاب به آقای منتظری، یک هفته بعد از سخنرانی جنجالی و سیاه او در ۲۲بهمن ۶۷. بازنشر به مناسبت سالگرد فوت آقای منتظری @rozaneebefarda
رنجنامه حجت الاسلام جعفری گیلانی.pdf
681K
💥رنجنامه حجت الاسلام خطاب به آقای منتظری 🔻بازنشر به مناسبت سالگرد فوت آقای منتظری ⭕️اشاره در تاریخ 21/11/71 مصادف با چهاردهمین سالگرد انقلاب اسلامی، آقای منتظری سخنانی را در درس خارج خود مطرح نمود که حاکی از تقابل جدی و صریح وی با امام خمینی بود و مورد اعتراض گسترده عموم مردم و طلاب انقلابی قرار گرفت. این اعتراضات منجر به امضای طومارهایی شد که در آن مردم و روحانیون خواستار برخورد مقام های قضایی و امنیتی با آقای منتظری شده بودند. این وقایع در نهايت منجر به دخالت دادگاه ويژه روحانيت و بازرسی از بيت آقای منتظری و ضبط برخی اسناد و مدارک گردید. آقای منتظری در واکنش به اين اقدام، در تايخ 10/2/72 بيانه شديداللحنی را عليه نظام اسلامی و برخی نهادهای انقلابی منتشر ساخت که گرچه ابتدا در محافل خصوصی دست به دست می‌شد و در اختيار افراد معدودی قرار داشت اما چند ماه بعد، از طریق رسانه‌های معاند مانند bbc انتشار عمومي یافت و آثار مخرّبی را برجای گذاشت. حجت الإسلام والمسلمین محمد جعفری گیلانی عضو هیئت امنای دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در نامه ای خطاب به آقای منتظری، ضمن اعتراض به سخنان وی، حقایقی تاریخی مهمی را تبیین نمود. متن کامل این نامه تاریخی در فایل پیوستی آمده است. @rozaneebefarda
رنجنامه سیداحمد خمینی.pdf
1.56M
💥متن کامل خطاب به آقای منتظری. 🔹در تاریخ نهم اردیبهشت 1368مرحوم حجت الاسلام حاج سید احمد خمینی در نامه ای مفصل خطاب به آقای منتظری، مطالب مهمی را بیان کرد که با عنوان «رنجنامه» منتشر گردید. ⭕️مرور بخشی از این متن تاریخی، انگیزه ای خواهد شد برای مطالعه متن کامل آن که به پیوست تقدیم شده است: ✅ از آنجا که در متن وقایع انقلاب خصوصاً در جزء جزء ماجرای حضرتعالی و برخورد گرم و صمیمانه حضرت امام با شما و تلاش معظم‌له برای نجاتتان از چنگال توطئه‌گران و نفوذی‌ها بودم، فکر کردم اگر حقایق را بازگو نکنم به اسلام و انقلاب و امام و مردم خیانت کرده‌ام. ✅ چه بسا نسل معاصر و آیندگان براساس ناآگاهی تصور کنند که جنابعالی را یک‌شبه و بدون مقدمه کنار گذاشته‌اند در حالیکه به هیچ‌وجه این‌گونه نبوده است. ✅ ذکر این نکته در بیان تلخی حادثه کافی است که حضرت امام روحی فداه پس از کنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندین بار گریستند و بارها فرمودند که لحظه‌ای از آقای منتظری غافل نیستم ولی چه کنم که مصلحت نظام ایجاب می‌کرد که ایشان کنار بروند... ✅ در خاتمه من تأکید می‌کنم که هرگز منظورم از این نامه این نیست که خدای ناکرده بگویم جنابعالی تفکر و خط منافقین و لیبرال‌ها را پذیرفته‌اید بلکه غرضم این است که ثابت شود جریان توطئه‌گر طیف مهدی هاشمی با القائات خود، شما را وادار به مواضعی کرده‌اند که بعضی از گفته‌های شما چیزی جز خواست دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام نبود. @rozaneebefarda
ماجرای اهانت به ساحت مقدس رهبری و انتظارات بایسته از علمای قم، خصوصا اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️یکی از محورهای اساسی در سیاه نمایی مخالفان انقلاب اسلامی، زیر سؤال بردن شخص مقام معظم رهبری و متوجه کردن مسئولیت همه امور خرد و کلان به شخص ایشان است. 🔹این خط رسانه ای و سیاسی مشکوک و عنادآلود، گاه از سوی عناصر اصلاح طلب نشان دار مانند در قالب نامه سرگشاده مطرح می شود، وقتی دیگر در و نمود می یابد و اخیرا در قالب انتشار یکی از روحانیان که پیش از با ارادت به نظام و رهبری اشتهار داشت و اکنون به عنوان یکی از علاقمندان دوآتشه آقای شناخته می شود، به اوج خود می رسد. 🔹خط علیه در زمان امام نیز سابقه داشت و در دوران رهبری آقا نیز امتداد یافت؛ نماد اهانت به ولایت در دهه شصت، اولا آقای بود که علیرغم صبوری مثال زدنی امام، نهایتا به انتحار او در سخنرانی 22 بهمن 67 و نهایتا نامه شش فروردین 68 امام مبنی بر عزل وی، منجر شد. نمونه مهم دیگر، بود که به منافقین و صدام پیوست و در آغوش آنها امام عزیز و شهدا و نظام را هتاکانه زیر سؤال می‌برد. در دوران رهبری آیت الله العطمی خامنه ای نیز هتاکی های منتظری ادامه یافت؛خصوصا در سال 71 و بار دیگر در سال76(13رجب) به اوج خود رسید. 🔻نمونه دیگر بود که البته در اواخر عمرش با نگارش توبه نامه خصوصی به آقا، تلاش کرد گذشته را جبران کند. مواضع خلاف ادب و هتاکانه آقای نیز در همین طراز قابل تحلیل است که اجتماع اعتراضی عظیم اصفهانیها و پاسخ مکتوب شخص رهبری به ایشان را در پی داشت. 🔻گذشته از رهبری، هتاکی به برخی شخصیت های برجسته انقلابی حوزه مانند در دوره اصلاحات و سخنرانی موهن آغاجری در همدان در زیر سؤال بردن روحانیت و مرجعیت نیز در همین طراز قابل بررسی است. و آقای به مقام معظم رهبری در کوران ۸۸ که پیش از آنکه توسط رهبر ملاحظه شود، بطور عمومی انتشار یافت و آتش فتنه را شعله ور کرد، نیز نامتعارف و از آنجا که پیکان توجهات را متوجه شخص رهبری می کرد، اجحاف آشکار به ایشان بود. مواضع هتاکانه فرزند علیه رهبری و نیز بسیار تاسف برانگیز بود اما مع الاسف برخورد متناسبی با آن صورت نگرفت و فرقه تشیع لندنی با دروغ پردازی رسانه ای در ایران و خارج از ایران(خصوصا عراق)، مانع از مواجهه قانونی با آن شدند و شوربختانه در سطح حوزه نیز مواجهه محکمی با این اقدام موهن صورت نگرفت. اخیرا همین خط در قالب انتشار یک ویدیوی موهن توسط آقای و علیه شخص رهبری پی گرفته شده است. مطالعه عملکرد حوزویان در مواجهه با اقدامات موهن در موارد پیشین، به عنوان تجربه تاریخی حوزویان در پیش چشم ماست؛ طبیعی است اگر برخورد متناسب و همه جانبه و محکم با این پدیده شوم صورت نگیرد، زودا که این ویروس خطرناک و این سونامی سیاه، همه گیر شود و آثار مخرب و جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد. مسئله ولایت فقیه به عنوان مهم ترین سرمایه معنوی حوزه های علمیه و بزرگترین سرمایه سیاسی در نظام سیاسی ایران، موضوعی نیست که و در مورد هتاکی بی وجه و ظالمانه نسبت به آن قابل پذیرش باشد. به راستی اگر چنین ادبیاتی در مورد برخی دیگر از حضرات به کار می رفت، چه غوغایی به پا می کردند؟ یادمان نمی رود ماجرای نامه ناصحانه و انتشار فایل مواضع یک جلسه خصوصی را که موجب شد طیف زیادی از آقایان علیه آن به موضع گیری بپردازند! حال ما را چه شده است؟ معنای این چیست؟ انتظار آن است که بزرگان و علمای معظم حوزه علمیه قم در چنین مواقعی پیش از هر قشر دیگری راسا وارد میدان شوند، سینه سپر کنند و از آبروی مقام عظمای ولایت که عصاره آبروی علمای شیعه است، به نحو جانانه دفاع نمایند. در فقره اخیر انتظار می رود حوزه علمیه قم به پیشگامی و پرچمداری ، وارد میدان شوند و از حریم ولایت به عنوان علمدار تشیع و جهان اسلام، دفاع نمایند. این انتظار نافی تکلیف سایر طبقات حوزویان و متدینان و نخبگان و اهالی رسانه نیست اما واقعیت آن است که کارهای فرمی و رسانه ای صرف در مقابله با این سطح از اهانت ها که متاسفانه به نحو سریالی در حال وقوع است، به هیچ وجه کافی نیست و اگر در این مسئله تسامح شود، پیام بسیار بدی به دشمنان تشیع و جهان اسلام و نظام اسلامی صادر خواهد کرد. امید است منتخبین جدید هیئت رئیسه جامعه مدرسین، به عنوان علمدار دفاع از ولایت و مرجعیت وارد میدان شوند. طبعا بدنه و بزرگان حوزه مقدسه نیز چون همیشه حامی و همراه مدافعان ولایت بوده و خواهند بود. رونوشت به: جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم @rozaneebefarda
نویسندگان ضدارزشی چرا تجلیل می‌شوند؟! نقدی بر انتشار کتاب ضد «اسلام سیاسی» توسط پژوهشکده امام خمینی/ نویسنده مخالف حکومت دینی پژوهشگر برگزیده «پژوهشگاه علوم انسانی» شد [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 این نوع نظریه‌پردازی برای «براندازی نرم»، دور از صحنه منازعات سیاسی و در قالب و بسته بندی «علمی» صورت می گیرد، به صورت خزنده و چراغ‌خاموش در حال پیشروی است. سرویس سیاست مشرق- تابستان امسال، کتابی با عنوان «تکاپو برای آزادی» به قلم «علیرضا ملایی توانی» توسط انتشارات پژوهشکده امام خمینی(ره) منتشر شد. این کتاب با نگاهی تقدیس‌گرانه به نهضت مشروطیت ایران می پردازد و کاملا منطبق با تفکرات روشنفکران سکولار و لاییکی است که به طور خاص در دوران پهلوی از دودمان قاجار یک جرثومه فاسد ترسیم می کردند و تجربه مشروطه را یک حماسه بزرگ در راستای انقلاب فرانسه و سایر انقلاب‌های اومانیستی غربی، برای رساندن انسان ایرانی به «آزادی» می دانستند. در این روایت تاریخی، که تحت اثر تاریخ‌نگاری دوران پهلوی و دیدگاه ضدقاجار آن، تبدیل به روایت غالب حتی تا به امروز(حتی در کتب درسی جمهوری اسلامی) شد، هیچ اشاره‌ای به لاییک و ضددین بودن چهره‌های کلیدی و پیشران مشروطه همچون آقاخان کرمانی، فتحعلی آخوندزاده، میرزا حسین خان سپهسالار، میرزا ملکم، سیدحسن تقی‌زاده و امثال این‌ها نمی شود و این که همین تفکر و مشی ضددین عاقبت منجر به اعدام روحانی بزرگ و فرزانه، شیخ فضل الله نوری توسط مشروطه‌خواهان شد. و فساد و هرج و مرج برآمده توسط نحله‌های ضددین و ضدقانون در مشروطه راه را برای دیکتاتوری رضاخان میرپنج هموار ساخت. حتی مرحوم آخوند خراسانی که در مقاطع نخست، از حامیان جنبش مشروطه بود، بعدتر که نفاق سردمداران اصلی مشروطه درباره دین و مملکت آشکار شد و کشور به ورطه هرج و مرج و آشوب افتاد، چندین بار از حمایت اولیه خود از آن جنبش ابراز پشیمانی کرد. در پژوهش‌های تاریخی جدید، به ویژه تحقیق بسیار مهم و دقیق سیدمقداد نبوی در کتاب «تاریخ مکتوم»، نقش جریان‌های وابسته به فرقه بابیت و بهاییت در مشروطه روشن‌تر شده است. بر اساس مدارک و اسناد متقن در کتاب «تاریخ مکتوم»، محفلی چند ده نفره از بابی ازلی‌های نهان‌روش و پنهان‌کار، در انجمنی موسوم به انجمن باغ سلیمان‌خان میکده، طراحی و ایده‌پردازی اصلی جنبش مشروطه را بر عهده داشتند و هدف اصلی آنان براندازی حکومت قاجار (به عنوان یک پادشاهی شیعه و حامی تشیع) برای برپایی حکومت بابی بوده است. حتی میرزا رضا کرمانی، قاتل ناصرالدین شاه هم جزو حلقه بابی‌های مقیم استانبول بود و خطیبان و سخنرانان اصلی مشروطه چون ملک‌المتکلمین و سیدجمال واعظ، که از قضاء لباس روحانیت هم به تن می کردند، بابی ازلی بودند. حجت‌الاسلام دکتر داوود مهدوی‌زادگان، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی، در نقد تفصیلی که بر این کتاب در روزنامه فرهیختگان نگاشت، صراحتا مولف کتاب «تکاپو برای آزادی» را یکی از «تقی زاده»های جدید خواند. اشاره مهدوی‌زادگان به سخنان رهبر انقلاب در روز اول فرودین 98 بود که فرمودند: " در داخل متأسّفانه بعضی‌ها غرب را بَزک می‌کنند، بدی‌های غرب را توجیه می‌کنند، رتوش می‌کنند، نمی‌گذارند افکار عمومی متوجّه بشود که همین دولت‌های ظاهرالصّلاح - مثل فرانسه، مثل انگلیس، مثل دیگران - در باطنشان چقدر شیطنت و شرارت وجود دارد؛ مطبوعاتچی‌ها بینشان هست، رسانه‌ای‌ها بینشان هست؛ مثل تقی‌زاده. در دوره‌ی طاغوت، آدمی مثل تقی‌زاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرفها می‌زنند." مهدوی‌زادگان مولف این کتاب را توجیه‌گر و مدافع جریان تندرو، آنارشسیست و ضدروحانیت جنبش مشروطه به سردمداری حسن تقی زاده و سید رضا مساوات و امثال آن‌ها می داند که برای رسیدن به مفهوم انتزاعی و اومانیستی از «آزادی»، حتی برای دیکتاتوری رضاخانی هم استدلال می تراشد! @rozaneebefarda ادامه👇
نویسندگان ضدارزشی چرا تجلیل می‌شوند؟! [صفحه ۲ از ۲] حال کتاب «تکاپو برای آزادی»، با این نگاه تقدیس‌گرانه نسبت به مشروطه و نگاه تلویحی ضد اسلامی سیاسی خود(که از نظر نویسنده، از مهم‌ترین موانع تحقق پروژه مشروطه بود)، توسط پژوهشکده امام خمینی(ره) منتشر شده است! پژوهشکده امام خمینی، که در واقع توسط محفلی از اطرافیان سیدمهدی هاشمی معدوم و مرحوم منتظری(در راس آن‌ها شیخ عباسعلی روحانی) اداره می شود، مجموعه‌ای تحت مدیریت تولیت حرم حضرت امام و سیدحسن خمینی است. از لحاظ تفکر حاکم بر این مرکز آموزشی، باید گفت که تندترین  و افراطی‌ترین نگاه‌ها نسبت به انقلاب اسلامی و ولایت فقیه در این مجموعه حاکم است و در مرحله گزینش برای دوره ارشد و دکتری، ابراز کوچک‌ترین علقه به نظام و رهبری، عمدتا موجب رد تقاضای پذیرش از سوی هیات مدیره این مجموعه می گردد! گفتنی است، وبسایت «پرتال امام خمینی»، پرتال اصلی (زیر نظر حسن خمینی) در توضیحی که درباره این کتاب نوشته، آورده است: " آزادی، بزرگترین آرمان و خواسته ملی مردم ایران در ۱۵۰ سال اخیر است. این اندیشه که با انگیزة مهار خودکامگی‌ها و حرکت در افق مدرن آغاز شد، شامل دو مرحله دشوار بود: نخست، از هم گسستن رابطة خودساختة خودکامگان با آسمان به عنوان نمایندگان خدا در حکمرانی بر زمین و دوم، همراهی طبقه‌های گوناگون جامعه با نخبگان آزادیخواه ایرانی. تاکنون به استثنای چند بهار کوتاه، تغییر مناسبات خودکامانه نه با شیوة انقلابی و نه به شیوة اصلاحی، ممکن نشده است؛ لذا، می‌توان تکاپو برای آزادی و نهادینه کردن آرمان‌های آزادی‌خواهانه را پیچیده‌ترین، دشوارترین و پرهزینه‌ترین مسألة ۱۵۰ سال اخیر ایران دانست. نقش‌آفرینی طیفی از روشنفکران آگاه، پرنفوذ و مستقل از حاکمیت در طرح آرمانی برای آینده کشور و مشارکت فعال جمعی از روحانیون آزادی‌خواه، وجه ممیزة جامعه روزگار مشروطه به شمار می‌رود. از آن پس به علت سرکوب‌های ساختاری نظام‌های استبدادگر، به استثنای چند بهار کوتاه، نه خبری از انسجام گستردة روشنفکران منتقد و ایده‌پرداز و نه اپوزیسیون نیرومند دموکراسی‌خواه بود و نه حتی ائتلاف آنها با روحانیون آزاداندیش شکل گرفت. امروزه، نقش انتقادی و آزادی‌خواهانة روحانیت به علت دستیابی به قدرت سیاسی کمرنگ شده است و منتقدان آزادی‌خواه نیز نمی‌توانند برای تغییرات اصلاحی گسترده و اثربخش، ائتلافی فراگیر شکل دهند تا گره‌های کور و پیچیدة مسیر آزادی‌خواهی را بگشایند." به عقیده نویسنده تکاپو، مشروطیت تا واپسین سال‌های سلطنت پهلوی، پابرجا بود و خطای پهلوی‌ها در پایمال کردن اصول مشروطه و خطای ایدئولوگ‌های دهه 1340 و 1350 موجب تبدیل گفتمان دموکراسی‌خواهی به حاکمیت دینی شد و از این‌جهت، چنین خطایی نابخشودنی است! یعنی نویسنده ابایی از این ندارد که همصدا با تبلیغات چهل‌ساله سلطنت‌طلبان خارج‌نشین که انقلاب 57 را محصول خیانت «روشنفکران» و اتحاد آنان با روحانیت می دانند، انقلاب «اسلامی» را یک خطای نابخشودنی از سوی «ایدئولوگ‌های دهه 40 و 50» بداند. کتابی که سرتاسر آن نقد حضور دین در سیاست و تخطئه «اسلام سیاسی»(به عنوان میراث بزرگ حضرت امام) و تقدیس سکولاریزم و روشنفکران لائیک عصر مشروطه است، توسط موسسه منسوب به حضرت امام منتشر شده است. اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود. اخیرا، اسامی پژوهشگران نمونه و برگزیده سال 99-98 «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی»(یکی از مراکز آموزش عالی اختصاصی حوزه علوم انسانی زیرمجموعه وزارت علوم)، علیرضا ملایی توانی را به واسطه انتشار همین کتاب، عنوان یکی از سه پژوهشگر برتر خود برگزیده است! لازم به ذکر است که پروژه «مشروطه‌خواهی»، به عنوان بدیل «ولایت فقیه»، از سال‌ها پیش و از همان دوران اصلاحات، پروژه‌ای بود که توسط هسته رادیکال اصلاحات، که آنان را باید «محفل امنیتی» اصلاحات نامید، دنبال می شده و امروز هم با شدت و حدت بیشتری، توسط امثال حجاریان، تاجزاده، علوی‌تبار، نادر صدیقی، محمدرضا تاجیک و...در محافل درونی جریان اصلاحات (به ویژه برای تغذیه فکری کادرهای جوان این طیف) شرح و بسط می شود. مرحوم هم یکی از نظریه‌پردازان همین پروژه مشروطه‌خواهی در قالب بدیل «اسلام سیاسی» (به عنوان میراث حضرت امام و چارچوب ایدئولوژیک نظام) بود. حال به نظر می‌رسد که بازوهای همین «محفل امنیتی» در وزارت علوم و مراکز دانشگاهی، با انتشار این متون و برجسته‌نمایی و چهره‌سازی از امثال «ملایی توانی»، به دنبال گسترش بسط و نفوذ همین ایده‌های «براندازانه» در فضای دانشگاهی کشور هستند. متاسفانه چون این نوع نظریه‌پردازی برای «براندازی نرم»، دور از صحنه منازعات سیاسی جلوی چشم و در قالب و بسته بندی «علمی» صورت می گیرد، به صورت خزنده و چراغ‌خاموش در حال پیشروی است. ⭕️متن کامل اینجا👇 mshrgh.ir/1156634 @rozaneebefarda
30.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید|| فیلم کامل سخنرانی تلویزیونی رهبر معظم انقلاب اسلامی به‌مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها و روز پرستار. ۹۹/۹/۳۰ @rozaneebefarda
روزنه
ماجرای اهانت به ساحت مقدس رهبری و انتظارات بایسته از علمای قم، خصوصا #جامعه_مدرسین اختصاصی @rozane
💥فوری بیانیه صریح علیه هتک حرمت اخیر نسبت به رهبر معظم انقلاب اسلامی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم‌الله الرحمن الرحیم و یکی از خودباختگان ساده لوح که چندی است در برخی رسانه‌های مجازی منتشرشده، چیزی جز خاک‌پاشی بر آفتاب نیست. دشمنان برای ضربه زدن به‌نظام اسلامی به جایگاه حیاتی و پراهمیت ولایت پی برده‌اند و در تلاشی نامبارک می‌کوشند و خود را با تیرهایی مسموم به سمت ولایت پرتاب کنند. در این میان فردی جاهل و حیران غفلت زده، خود را هیزم آتش دشمن کرده و کشتزار اعمال سابق خود را نیز به آتش کشیده است. تا جایی که در دفاع از یک مهره اصلی دشمن متخاصم و سرویس جاسوسی در جنگ اطلاعاتی و تروریستی رسانه‌ای تمام قد وارد میدان شده و چون خوارج برای ولی و امام جامعه خط و نشان می‌کشد. فساد روح و قلب مریض دشمنان ولایت در هرزگی زبان آنان آشکار است و شیطان بر عمق وجود آنان چنان تیری زده است که چشمانشان قادر بر دیدن راه و صلاح نیست. آنان که در فضای غبارآلود در کشتزار خود بذر انحراف از حقیقت پاشيدند و بر آن هرز آبهای متعفن را جاری ساختند امروز سقوط و بدبختی خود را درو می‌کنند. این اباطیل از کسانی که در فتنه، سرگردان و حيران شده بودند و حيله شيطان، آنان را ربوده بود عجیب و بعید نیست و مهر تأییدی بر این حقیقت است که دوری از ولایت، غوطه خوردن در جهالت را به همراه خواهد آورد. فقیهی آگاه با روحی بلند و نفسی مزکی سالهاست با ترویج معارف اسلام ناب، جبهه استکبار را ذلیل و منزوی کرده است و عمق نفوذ را تا پشت مرزهای جبهه کفر هدایت کرده است. این و راهبر امین هم در نگاه مؤمنین و مستضعفان جهان و هم در نگاه دشمنان به‌عنوان مقتدرترین مدیر و سیاستمدارترین فقیه شناخته شده است و تدبیرها و هدایت‌هایش تحلیلگران جهانی را مدهوش و متعجب کرده است. تدبیرهایی که سنگین‌ترین توطئه‌ها را خنثی و عمیق‌ترین فتنه‌ها را ناکام گذاشته است. چه نادان و شب زده‌اند کسانی که چشم خود را بر این حقایق تابناک می‌بندند و زبان خود را به جسارت می‌آلایند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام می‌دارد؛ پیوند عمیق مردم و امت امام شناس محکم‌تر از آن است که این سبک‌مغزی‌ها ضربه به آن وارد کند و ولایت، نقطه وفاق و کانون وحدت ملت مسلمان ایران است. خویشتن‌داری‌ها در مقابل كلام درشت و لغزش‌های فراوان برخی از نفس‌های ناپاک، نشان از سعه‌صدر مؤمنین دارد و مجالی برای بازگشت و حق‌شناسی است. امید داریم خداوند عبرت‌های روزگار و كيفرهاى پيش رويش را بر ولی نشناسان آشكار كند و تقوا، آنان را از درافتادن در اشتباهات و لغزش در پرتگاه‌ها مانع گردد. ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته سید هاشم حسینی بوشهری/ رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 🔶پی نوشت یادداشت مرتبط روزنه در تبارشناسی تاریخی هتک حرمت معدود حوزویان بدزبان، نسبت به امام و رهبری را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/6463 @rozaneebefarda
💥بشارت مهم آیت‌الله العظمی بهجت به مقام معظم رهبری در ابتدای رهبری ⭕️حجت الاسلام علی بهجت می‌گوید: 🔻مرحوم پدرم با رهبر انقلاب مدظله‌العالی بسیار صمیمی بودند و مراقب ایشان بودند. در ابتدای رهبریِ ایشان فرموده بودند: «من متعهدم که اگر به موازینی که نسبت به آن مستحضرید، عمل کنید، شما را تنها نگذارند.» 🔴تعهد معنوی کرده بودند و دائماً هم مراقبت می‌کردند. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره @bahjat_ir @rozaneebefarda