eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
تکرار نقض یا تکرار عهد؟ جنگ تأویل قرآن برای توجیه برجام نقدی بر ادعای اخیر روحانی پیرامون معاهدات پیامبر(ص) /۱ ابوالفضل امامی میبدی/حوزوی_دکتری فقه سیاسی - گرایش روابط بین الملل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ♦️ رئیس جمهور که قبلا برای توجیه ، را کرده و از آن درس مذاکره گرفته و سپس برای انتخابات ملک ری، مبنای تشیع و مشروعیت امیرالمؤمنین(ع) را زیر سوال برده بود و رأی خوبی هم از اهل سنت گرفت، این بار برای توجیه اشتباهات به سراغ «قرآن» رفته است. تأسفم از برخی و (ع) است که در همه این موارد، خفقان برگزیدند. ▫️رئیس جمهور، با استناد به «فی کل مره» در آیه «الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مره …» (انفال، ۵۶) گفته اند که پس پیامبر(ص) دائما با کفار عهد می بستند و طرف مقابل دائما آن عهد را می شکستند و باز برای بار دوم و سوم و … پیامبر با آنان عهد می بست و آنان هم عهد می شکستند. ⭕️ این ادعا اشکالاتی دارد: ۱. نادیده گرفتن سیاق آیات نادیده گرفتن آیه های ادامه این آیه که می فرماید اگر آنان در صدد خیانت برآمدند عهدشان را به سوی شان بیفکن و عهد را پیش شکن کن! «وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَهً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَی سَوَاءٍ». انفال ۵۸. ۲. نادیده گرفتن عقل و فهم عقل و فهم انسان عادی چه رسد به مؤمن، و چه رسد به پیامبر(ص) به انسان می گوید که مبادا از یک سوراخ دو بار گزیده شود. ۳. نادیده گرفتن تصریحات درون آیه تفسیر و توجه به عناصر درون همان آیه هم ناقض ادعای روحانی است و به هیچ وجه اشاره به تعدد عهد پیامبر با آن افراد ندارد: آ. فعل ماضی ساده نه استمراری: خداوند فرموده است «عاهدت» یعنی عهد بستی. روشن است که عاهدت زمان گذشته ساده است نه گذشته استمراری. اگر گفته بود کسانی که با آنان عهد می بستیم (کنت تعاهدهم) دلالت بر تکرار عهد بستن داشت؛ اما چنین نفرموده است. ب: خداوند کلمه «عهد» را مفرد آورده است نه جمع (عهود) لذا نمی توان گفت همان یکبار عهدی که بسته است، شامل چند عهد بوده است؛ بلکه فقطه یک عهد درمیان بوده است. ج: درحالی که خداوند فعل عهد بستن را ماضی ساده آورده است، فعل شکستن پیمان را مضارع آورده است که صراحت بر استمرار «نقض» دارد ولی می توان گفت که ظهور در تعدد نقض هم دارد. اما نمی توان گفت که ظهور در تعدد «عهد» دارد! زیرا چنین ظهور گیری ای، بر خلاف ظهور فعل ماضی و کلمه عهد به صورت مفرد است. د: نکته دیگر این است که «الذین» ممکن است شامل چند گروه بشود ولی پیامبر(ص) یک بار با هر گروه عهد بسته است، اما آنان در مجموع، چند عهد را شکسته اند و خداوند همه آنان را یک جا کرده است و یک گزارش از کار همه آنان به پیامبر یادآورد شده است: «فی کلّ مره». اما در عین حال، هرگز معنای این نمی دهد که پیامبر با یک گروه چند عهد بسته است. ✅ پس باید «فی کل مره» را دال بر دفعات نقض عهد دانست؛ نه تعدد عهد. ۴. نادیده گرفتن محیط خارج از سیاق آیات و خارج از محیط داخلی آیه علاوه بر محیط داخلی آیه، آیات دیگری نیز دال بر نهی پیامبر از حفظ عهد با پیمان شکنان است و نیز نهی از بستن عهد با آنان است که به صورت مشخص به آیات ابتدایی سوره برائت اشاره می‌شود: از مشرکینی که با آنان عهد بستید، اعلام برائت کن، مگر مشرکینی که بر سر عهد هستند و ذره ای پیمان نشکستند (لم ینقضوکم شیئا) چه طور ممکن است که آنان بر سر عهد باشند؟ به هر حال تا زمانی که آنان بر پیمان هستند، شما نیز باشید (فماستقاموا لکم فاستقیموا لهم)؛ بدانید اگر زورشان به شما برسد نه پیمان تکوینی خویشاوندی را پاس می دارند و نه پیمان تشریعی معاهدات را. 🔹نبی اکرم(ص): «من قال فی القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار»! آن کس که در قرآن با رأی خود سخن گوید جایگاه خود را در آتش دوزخ انتخاب کند.(کنزالعمال - ج ۱۰ - ص ۲۲۲) @rozaneebefarda
ماجرای اتهام احمدی‌نژاد علیه حداد و یک کلمه حرف حساب! @rozaneebefarda
جوابیه ای بر اظهارات اخیر آقایان حسن روحانی و سروش محلاتی پیرامون (ص) ▫️کاظم محدثی/ حوزوی_دانشجوی دکتری علوم سیاسی [ص ۱ از ۳] /۲ 💥اختصاصی/ پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️پیمان‌های رسول خدا(ص) با کفار در یک تقسیم‌بندی جغرافیایی به سه دسته تقسیم می‌شوند؛ پیمان با کفار مکه، پیمان با کفار مدینه و پیمان‌هایی با سایر قبایل مستقر در بیرون مکه و مدینه. به گواهی تاریخ رسول خدا(ص) تنها در صلح حدیبیه با کفار مکه یعنی قریش پیمان صلح بست، که طی آن قریش متعهد شده بود در صورت مسلمان شدن افراد هر قبیله‌ای متعرض آنها نشود و سایه تهدید را از افرادی که مسلمان می‌شوند بردارند، ولی قریش در سال هشتم هجری این بند را نقض کرد و به قبیله تازه مسلمان حمله کرد. بدنبال این نقض عهد، با اینکه ابوسفیان جهت عذرخواهی به خاطر این نقض عهد به مدینه آمده بود، رسول خدا(ص) عذر او را نپذیرفت و آن عهد را کان لم یکن فرض کرد و نادیده گرفت و به مکه حمله و آنجا را در سال هشتم هجری فتح کرد. ▫️در سال 13 بعثت به محض هجرت به مدینه یکبار با عموم مردم مدینه و بار دوم با سه قبیله یهودیان مدینه یعنی بنی قین قاع، بنی نضیر و بین قریظه در سال دوم هجری پیمان عدم تجاوز بست، بر اساس این پیمان آنها متعهد شده بودند اولا با دشمنان اسلام و مسلمانان همکاری نکنند. ثانیا هیچ گامی بر ضرر پیامبر (ص) و مسلمانان برندارند. ثالثا: اگر بر خلاف این قرار داد عمل کردند، پیامبر(ص) حق هرگونه مجازات آنها را اعم از قتل یا اسیر کردن زنان و کودکان و یا ضبط اموالشان را دارد. ▫️بدنبال این پیمان‌نامه بنی قینقاع بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر، بنای بر دشمنی و مخاصمه با آن حضرت گذاشت، و یکی از یهودیان به همسر یکی از انصار در بازار اهانت کرد، و یک مسلمان با غیرت آن یهودی را کشت و بدنبال آن یهودیان بنی قینقاع جمع شده آن مسلمان را کشتند. با نقض پیمان بنی قینقاع رسول خدا(ص) بلافاصله بیعت خود با آنان را نقض کرد و قلعه‌شان را محاصره و آنان را همراه با زن و فرزند و اموالشان از مدینه اخراج کرد. ▫️در چهارم هجری یهود بنی نضیر طرح ترور نافرجام رسول خدا(ص) را چید و بنا بود که هنگام نشستن رسول خدا(ص) کنار دیوار قلعه بنی نضیر سنگی از بالا بر روی سر پیامبر(ص) پرتاب کرده و آن حضرت را به شهادت برسانند که با اطلاع پیامبر(ص) از طریق غیب به این توطئه، دست بنی نضیر رو شد و نقض عهدشان آشکار گردید لذا رسول خدا(ص) قلعه شان را محاصره و آنان را بلافاصله از مدینه اخراج کرد. در سال پنجم هجری قبیله یهودی بنی قریظه در جنگ احزاب با قریش بر ضد پیامبر(ص) و بلافاصله رسول خدا(ص) با اجرای حد مردان آنها را به قتل رساند. 🔹براساس تحقیقات به عمل آمده در هیچ یک از موارد فوق رسول خدا(ص) بعد از نقض عهد دشمنان مجددا پشت میز مذاکره و تجدید عهد با آنان ننشست، بلکه بلافاصله نقض عهد آنها را با نقض عهد پاسخ داد و بعد از خروج دشمنان از پیمان، آن حضرت نیز از پیمان خارج شد و تجدید پیمان با آنان نکرد. 🔹پرسش این است که اگر مستند سخن جناب آقای رئیس‌جمهور و یا آقای سروش محلاتی سیره رسول خدا(ص) است لطفا بفرمایند در آن حضرت بعد از خروج دشمن از پیمان فیمابین، دوباره با آنان پیمان بست؟ و اگر مستند ایشان آیات قرآن مجید مانند آیه «الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّهًٍْ وَ هُمْ لا يَتَّقُونَ» «همان کسانی که با آنها پیمان بستی سپس هر بار عهد و پیمان خود را می‌شکنند و (از پیمان شکنی و خیانت،) پرهیز ندارند.» (56 / انفال) است: باید گفت کلمه (مِن) در آیه بعضیه است(علامه طباطبایی، المیزان) یعنی بعضی از کفار که با آنان پیمان بسته‌ای، بنابراین مقصود از «الَّذِينَ عاهَدْتَ» طبق نظر مفسران شیعه، یهودیانی است که با رسول خدا(ص) پیمان بسته‌اند و آنها یهودیان سه قبیله بین قینقاع، بنی نضیر و بنی‌قریظه بودند که رسول خدا(ص) با هر یک از آنها در بدو هجرت به مدینه به‌طور جداگانه پیمان عدم تجاوز امضا کرد. بنابراین منظور از اينكه فرمود: «كُلِّ مَرَّهًٍْ» این است که آن سه دسته یهودیانی که با هر دسته رسول خدا(ص) یکبار پیمان بست، هر سه دسته در سه مرحله مجزا عهد خود را شکستند. 🔻دفعه اول بنی‌قینقاع عهدش را شکست، دفعه دوم بنی نضیر و دفعه سوم بنی‌قریظه؛ ولی چون همه جزء کفار یهود بودند می‌توان گفت یهود در مجموع سه بار عهدش را شکست ولی هر بار یک دسته یک پیمان‌نامه را نقض کرد، و دفعه بعد قبیله‌ای دیگر نقض عهد کرد؛ مقصود این نیست که رسول خدا(ص) با یک قبیله از کفار مثل قبیله یهود بنی‌نضیر یک‌بار پیمان بست و بعد از نقض عهدشان دوباره با آنان پیمان بست و بعد از نقض عهد دومشان، پیامبر(ص) برای دفعه سوم با آنها تجدید عهد کرد و باز عهدشان را شکستند. @rozaneebefarda ادامه👇
جوابیه‌ای بر اظهارات اخیر حسن روحانی و سروش محلاتی پیرامون (ص) [ص۲از۳] 🔹بنابراین اگر مستند جناب رئیس‌جمهور آیه فوق باشد باید گفت اولا برداشت شما خلاف دیدگاه مفسران بزرگ شیعه است و ثانیا چطور دو آیه بعد را ندیده‌اند آنجا که در آیه58 سوره انفال می‌فرماید: «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَهًًْ فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى‏ سَواءٍ إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ» «و هر گاه (با ظهور نشانه‏هايى،) از خيانت گروهى بيم داشته باشى (كه عهد خود را شكسته، حمله غافلگيرانه كنند)، به‌طور عادلانه به آنها اعلام كن كه پيمانشان لغو شده است؛ زيرا خداوند، خائنان را دوست نمى‏دارد!)» 🔻«خیانت» به معنای عام عبارت است از نقض هر حقی اعم از عهد یا امانت و در آیه فوق به جهت سیاق آیات قبل از این آیه که در مورد عهد و پیمان با کفار است به معنای شکستن عهد است. کلمه «نبذ» هم به معنای لغو کردن است. و کلمه «سواء» به معنی عدالت و برابر است و ترکیب «إِمَّا تَخافَنَّ» به معنای این است که «اگر بیم داشته باشی که امری خطرناک در شرف وقوع باشد.» «معناى آيه اين است كه: اگر از قومى كه ميان تو و ايشان عهدى استوار گشته ترسيدى كه در عهدت خيانت كرده و آن را بشكنند، و ترست از اين جهت بود كه ديدى آثار آن در حال ظهور است تو نيز عهد ايشان را نزد ايشان بينداز و آن را لغو كن، و لغويت آن را به ايشان اعلام هم‏ بكن تا شما و ايشان در شكستن عهد برابر هم شويد، و يا تا اينكه تو در عدالت مستوى و استوار شوى، چون اين خود از عدالت است كه تو با ايشان معامله به مثل كنى، چون اگر بدون اعلام قبلى با ايشان به جنگ درآيى خواهند گفت كه خيانت كرده، و خدا خيانت‏كاران را دوست نمى‏دارد.» نکته جالب این آیه اینجا است که خداوند حتی پیمان شکنی دشمن را مطرح نمی‌کند بلکه می‌فرماید: حتی اگر بیم این را داشتید که دشمن قصد پیمان‌شکنی دارد می‌توانید عهد خود را به همان میزان لغو کنید و منتظر پیمان‌شکنی کامل دشمن نباشید، البته به شرطی که پیش از لغو عهد به دشمن اطلاع دهید. 🔻خداوند می‌فرماید: اگر علاماتی مبنی بر اینکه امری خطرناک و واجب‌الاحتراز درحال وقوع است ظاهر شد و بیم خیانت از جانب قومی داشتی در این صورت عهد را نزد آنان بیانداز و آن را لغو کن و لغو بودن عهد را به آنان اعلام کن تا شما و ایشان در شکستن پیمان با هم برابر شوید، یا اینکه تو در عدالت مستوی و استوار شوی، چون معامله به مثل خود عین عدالت است. بانگاهی به این دو آیه و موضوعاتی که در آن مطرح شده است در می‌یابیم که: 1- پیمان به گونه‌ای باشد که دشمن نتواند آن را نقض کند. 2-به قدری هوشیار باشیم که دشمن قصد خیانت داشت فوراً مطلع شویم و پیمان را با او لغو کنیم و این یعنی در مسائل مهم نظامى و اجتماعى، منتظر وقوع خیانت نباشید، بلکه باید با احتمال خیانت اقدام کنید. فهم استراتژی رفتاری پیامبر(ص) که مبتنی بر آیات قرآن است، بسیار مهم است؛ چرا که معتقدیم رفتارهای معصومان علیهم السلام عین نصّ آیات قرآن است؛ در برآیند این دست از آیات قرآن درمی‌یابیم اصل مذاکره با دشمن محل اشکال نیست، اما این مسئله با شروطی همراه است که شامل عدم خوف از خیانت و خدعه دشمنان و مراقبت از توطئه نهفته آنان است. اتفاقاً رهبر معظم انقلاب در طول مذاکره با دشمن، بر این نوع استراتژی تأکید داشتند؛ ایشان در بیاناتی فرمودند:«جمهوری اسلامی ایران تاکنون به تعهدات خود در برجام پایبند بوده است، اما اروپایی‌ها به وظایف خود عمل نکرده‌اند و این قابل قبول نیست که ما به ‌طور کامل به تعهدات خود در برجام عمل کنیم اما آن‌ها تعهدات خود را انجام ندهند».«دیدار رئیس جمهوری روسیه با رهبر انقلاب 16/6/1397» 3-با این دو اقدام ابتکار عمل به دست دشمن نمی‌افتد و نمی‌توانند حتی گمان کنند که از مسلمانان سبقت گرفته‌اند. ترجمه و تفسیر این دو آیه را بهتر است از قلم جناب آقای در تفسیر راهنما بخوانیم، شاید بیان ایشان تا حدودی آقایان روحانی و محلاتی را قانع کند. مرحوم هاشمی رفسنجانی در تفسیر خود از آیات57 و58 سوره انفال می نویسد: 1-مسلمانان موظفند در صورت ظهور نشانه‌ای حاکی از تصمیم کافران بر پیمان‌شکنی، معاهدات فیمابین را الغا و آن را بی اعتبار بشمارند. 2-لغو و بی‌اعتبار دانستن معاهده را به اطلاع دشمن برسانند. 3-رهبران جامعه اسلامی باید به احتمال وقوع خیانت از سوی کفار ترتیب اثر داده و نباید برای تصمیمات لازم در انتظار وقوع خیانت باشند. 4-با دشمن پیمان ‌شکن همانند خود او برخورد کنند.خداوند، خائنین را دوست ندارد . تو ای پیامبر(ص) موظف هستی معاهده را لغو کنی تا راه برای نبرد با آنان باز شود. 5- پیامبر(ص) از جانب خدا فرمان یافت تا در صورت تسلط بر یهودیان پیمان شکن و جنگ آفرین، آنان را به گونه‌ای مجازات کند که زمینه پراکنده شدن دیگر دشمنان فراهم آید. @rozaneebefarda ادامه👇
جوابیه ای بر اظهارات اخیر آقایان حسن روحانی و سروش محلاتی پیرامون (ص) [ص ۳ از ۳] 🔹اگر آقای روحانی در بستن پیمان با آمریکایی ‌ها به قرآن استناد می کند، در مورد نقض پیمان و نحوه برخورد با پیمان شکنان هم به قرآن استناد کند و اگر هیچ تفسیری از قرآن را در این باره بر نمی‌تابد حداقل به ترجمه و تفسیر مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی عمل کند. 🔻از زمان بدعهدی و نقض پیمان آمریکا در برجام هیچ قول، فعل و تقریری که حکایت از عمل به رهنمودهای چندگانه گانه آقای هاشمی رفسنجانی در تفسیر آیه های 57 و 58 سوره انفال باشد، از رئیس دولت و دستگاه دیپلماسی دیده نمی شود. 🔹نکته دیگر، مطلب بسیار زیبایی است که علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان بیان می کنند و می فرمایند: « و خلاصه، اين دو آيه دو دستور الهى است در قتال با كسانى كه عهد ندارند، و عهد را مى شكنند، و يا ترس اين هست كه بشكنند. پس اگر دارندگان عهد از كفار بر عهد خود پايدار نباشند و آنرا در هر بار بشكنند بر ولى امر است كه با ايشان مقاتله نموده و بر آنان سخت گيرى كند». یعنی این مورد از اختیارات ولی امر مسلمین است که تصمیم گیری کند نه حجت الاسلام روحانی و یا حجت الاسلام سروش محلاتی. ⭕️آنچه پیامبر (ص) با کفار پیمان بسته است پس از گذشت بیش از 1400 سال کم وکیف "داده" و "ستانده" در معاهدات معلوم است. اما ملت ایران هنوز نمی دانند ما چه دادیم و چه گرفتیم؟ متن برجام چیست؟ روح برجام کدام است؟ 🔻قول تعهدات شفاهی رئیس جمهور به ملت قبل از برجام که فرمود؛ "به ملت اعلام می کنم طبق این توافق در روز اجرای توافق همه تحریم های موشکی و تسلیحاتی به صورتی که در قطعنامه‌ها بود، لغو خواهد شد. تمام تحریم های اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حمل و نقل و... به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق» (23 تیر 94 - خبرگزاری‌ها) چه می شود؟ اوصاف رئیس جمهور از برجام که آن را فتح الفتوح، آفتاب تابان و ... نامید چه می شود؟ 🔹آخرین سؤالی که از رئیس‌جمهور داریم این است که آیا در شرایط فعلی که دشمن هر بار و به‌تعبیر قرآن، فِی کُلِّ مَرَّةٍ، نقض عهد می‌کند، باید از در مذاکره و مصالحه وارد شد؟ آیا اکنون از مرحله خوف از نقض عهد به مرحله یقین دست نیافتیم تا بخواهیم مجدداً پای میز مذاکره بازگردیم؟ و این‌که؛ آیا دشمن به ‌دنبال صلح است یا خدعه و نیرنگ؟ ▫️روزنه؛ دریچه‌ای به تاريخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ماجرای علیه در حرم حضرت معصومه(س) به روایت آیت‌الله نوری همدانی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۴] 🔹 روز جمعه ۲۷ رمضان ۱۳۴۶ قمری ساعاتی پیش از تحویل سال ۱۳۰۷ شمسی، زوار بسیاری از نقاط مختلف طبق معمول هر ساله به سوی شهر قم روی آورده بودند تا هنگام تحویل سال در کنار مرقد مطهر کریمه اهل بیت عصمت حضرت معصومه(س) باشند و به قدری جمعیت و ازدحام در صحن حرم و رواق ها بود که جای سوزن انداختن نبود. 🔻 اعضای خانواده رضاخان از جمله همسر (مادر محمدرضا) به قم آمده و در غرفه بالای ایوان آیینه، ، با سر و صورت باز نشسته بودند و این موضوع به طوری جلب نظر می‌کرد که صدای از هر سو بلند شد و بسیاری می‌گفتند اگر از مردم شرم نمی‌کنند دست کم از حضرت معصومه(س) شرم کنند و بالأخره صدای اعتراض مردم کم کم اوج گرفت. ⭕️ در این بین عده‌ای خود را به سیدناظم واعظ که از شاگردان حاج و برای ادای مراسم تحویل سال در بالای منبر نشسته و دقایقی قبل از تحویل سال مشغول دعا بود، رساندند و از پای منبر، جریان بی حرمتی به حرم و حجاب اسلامی را برای او بیان کردند. سیدناظم بی‌درنگ مسئله را بر سر منبر برای مردم مطرح و لزوم مقابله با آن را گوشزد کرد و گفت: 🔻 به من از وقاحت و بی شرمی خبر دادند که هیچ مسلمانی نمی تواند آن را تحمل کند. 🔻 در خانه دختر پیامبر(ص)، در خانه خواهر امام رضا(ع)، در خانه پاره جگر موسی بن جعفر(ع)، در خانه فاطمه معصومه(س) یک مشت عیاش بی دین و از خدا بیخبر، با سر و صورت بزک کرده و روی باز نشسته‌اند، در این آستانه که محل رفت و آمد فرشتگان الهی است، شاه و گدا در یک ردیف اند، بلکه گدای با تقوا هزار بار بر شاه بی تقوا شرف دارد! 🔻 می‌گويند این زنان که اینقدر بی‌توجه و بی‌ادب و بی آبرویند، از تهران آمده اند و اهل و عیال رئیس حکومت اند! 🔻ای وای بر مردمی که رئیس حکومت یونان چنین کسانی باشند اما بدانند که مردم اگر در برابر خوشگذرانی ها بی دینی ها چپاول ها زورگویی ها و حیف میل های آنان از سر ناچاری دم بر نیاوردند، این توهین را در خانه دختر پیغمبر(ص) بر نخواهند تافت! 🔻من از سوی مردم اخطار می‌کنم، من به نام قرآن، به نام اسلام، به نام سیدالشهدا(ع) که خون خود را پای آیین محمد(ص) نهاد، اخطار می کنم و می گویم: آهای خانم ها! رفع حجاب حرام است؛ خصوصاً کنار مرقد مطهر دختر پیامبر! یا خود را بپوشانید، یا فوراً از اینجا بروید! ⭕️بعد از فریاد و اخطار سیدناظم واعظ، صدای صلوات های پیاپی مردم به عنوان تصدیق بلند شد؛ عده‌ای نزد حاج شیخ محمدتقی بافقی شتافتند. او در مسجد بالاسر در حالی که جمعیت در اطراف او موج می زد، مشغول خواندن دعای ندبه بود؛ کاری که هر جمعه در همان مکان انجام می داد. آن روز نیز حاج شیخ با خضوع و تضرع کامل در حالی که قطرات اشک از انتهای محاسن بلندش جاری بود، این جمله ها را می خواند: أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دَابِرِ الظَّلَمَةِ أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقَامَةِ الْأَمْتِ وَ الْعِوَجِ أَيْنَ الْمُرْتَجَى لِإِزَالَةِ الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعَادَةِ الْمِلَّةِ وَ الشَّرِيعَةِ أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْيَاءِ الْكِتَابِ وَ حُدُودِهِ أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ وَ أَهْلِهِ؛ کجاست آنکه آماده است تا ریشه ستم را بر کند کجاست آنکه او را برای درست کردن نادرستی ها و راست کردن کجی ها انتظار می برند کجاست آن کس که در زدودن ستم بارگی و تجاوز به او امید بستند کجاست آن ذخیره الهی تا آداب و فریضه های دین راه دگرباره برپا دارد آن برگزیده که تا کیش و آیین را برگرداند کجاست آن کسی که در زنده کردن قرآن و حدود آن بر او آرزو می برند کجاست آنکه به آثار دین و اهل دین جان می بخشد‌ مردم با دیدن حال حاج شیخ چند لحظه ایستادند، بالأخره یک نفر جلوتر رفت و گفت: جناب آقای حاج شیخ! زن شاه آمده و با یک عده زن های همراهش توی رواق بالای ایوان آیینه حرم نشسته و حجاب ندارند، ما از حضرت معصومه(س) خجالت می‌کشیم چه امر می‌فرمایید؟ تکلیف ما چیست؟ ▫️باشنیدن این کلام، شیخ دعای ندبه را قطع کرد و گفت: الله اکبر! الله اکبر! بگویید سیدناظم فوراً بیاید اینجا. چند نفر به طرف مسجد مجاور حرم دویدند و دیگران در کنار حاج شیخ ایستادند. سید ناظم واعظ شاگرد برجسته حاج شیخ نفس زنان سر رسید و سلامی شتاب زده کرد و گفت چه امر می فرمایید؟ [حاج شیخ گفت:] بروید توی ایوان و از آنجا با صدای بلند از طرف من بگویید: رفع حجاب حرام است خاصّه در حرم دختر پیغمبر(ع)! @rozaneebefarda ادامه 👇
ماجرای علیه در حرم حضرت معصومه(س) [ص ۲ از ۴] 🔹همسر شاه به همراهانش گفت: اصلاً اعتنائی نکنید و زیر لب ناسزا می‌گفت و بدون حجاب با بادبزن چتری زیبای کوچکی خودش را باد می‌زد! ‌ سید چند بار دیگر پیام را تکرار کرد و چون هیچ اثری ندید نزد حاج شیخ بازگشت و سردر بیخ گوش حاج شیخ نهاد و گفت:من پیغام شما را رساندم اما آنها اعتنایی نکردند شیخ با شگفتی فریاد زد: لا اله الا الله! چقدر وقاحت!چقدر بی‌شرمی‌! و خود به سوی ایوان آیینه راه افتاد. شیخ محمدتقی بافقی در حالی که جمعیت خشمگین با مشت های گره کرده در کنار او بود و همهمه اعتراض سخت بلند بود، خود را به ایوان آیینه رساند. وقتی شیخ شروع به صحبت کرد مردم هم به احترام او و هم برای این که صدای حاج شیخ به زن‌هایی که در غرفه بالای ایوان آیینه نشسته بودند برسد، کاملاً سکوت کردند. شیخ با تمام قدرت و سطوت یک رهبر مسلمان خروش برداشت و فریاد کشید: آهای خانم‌ها! حجاب ضروری اسلام است رفع حجاب در اسلام حرام است مخصوصا در حرم دختر پیغمبر اگر مسلمانید حجاب را رعایت کنید و اگر هم مسلمان نیستید به احترام حضرت معصومه این کار را بکنید مردم با فریادهای کوبنده تایید، همهمه عظیم به راه انداختند و عده‌ای به طرف غرفه‌ها مشت ها را گره کردند و ناسزا گفتند و آماده شدند که بالا بروند و آنها را خود از آنجا بیرون کنند. زن‌ شاه وقتی خشم مردم و مشت‌های گره کرده آنان و موج حرکت جمعیت به طرف غرفه را دید و اوضاع را کاملاً خطرناک یافت، در فکر چاره افتاد.دریافت اگر بیشتر در در غرفه بمانند، مردم حتماً هجوم می‌آورند بنابراین در حالی که سخت به خود می‌پیچید، برخاست به همراه ندیمه هایش از غرفه بیرون رفت و در اتاق پشت غرفه از انظار ناپدید شد. مردم با شادمانی و پیروزی صلوات فرستادند زن شاه پس از این جریان فورا تولیت آستانه را خواست و جریان را به او گفت سپس از او خواست ترتیبی دهد که او بتواند به شاه تلفن کند تولیت دستور را انجام داد و وقتی ارتباط برقرار شد در حالی که صدایش می‌لرزید و به گریه هم افتاده بود با شاه صحبت کرد: اعلیحضرت شما زنده باشید و ملکه را چند شیخ بی نزاکت بی آبرو کنند؟ شاه پرسید چه شده به جای گریه حرف بزن ببینم چه شده؟ گفت: ما توی غرفه ایوان حرم نشسته بودیم اول یک سید بعد یک شیخ پیرمرد آمدند و هرچه از دهانشان درآمد به ما گفتند. شاه گفت:آخر برای چه؟ زن‌ گفت: من چه می‌دانم می‌گفتند ما حجاب نداریم شاه گفت پس این توله سگ پدر سوخته رئیس شهربانی قم چه... می خورد چرا به او نگفتید؟ زن گفت: چشمم روشن! به ملکه توهین کنند شاه از جایشان تکان نخورد و رئیس شهربانی بفرستد دیگر کلاه اعلاحضرت در هیچ جای مملکت پشم خواهد داشت شاه گفت: خیلی خوب الان میآیم قم به رئیس شهربانی بگویید تا من برسم آن سید و آن شیخ را دستگیر کنند. بعد از این که سال تحویل شد، همه جمعیتی که در حرم و اطراف آن اجتماع کرده بودند به خانه ها و یا مسافرخانه ها رفتند و حرم و صحن تقریباً خلوت شد ولی آنها که از تلفن زن شاه به شاه و اینکه شاه گفته بود من الان به قم می آیم خبر داشتند، می‌دانستند که حوادثی در پیش هست. تقریبا ۳ ساعت از تلفن زن‌ شاه میگذشت که افراد دولتی، رئیس شهربانی، افسران، تولیت و خدمه آستانه مقدسه، با نگرانی و بی تابی در صحن مطهر، هر یک در جای خود به انتظار ایستادند. از درِ شمالی صحن تا حدود یکصد متر افراد پلیس مسلح به احترام ایستاده بودند و زن شاه و همراهانش هنوز در یکی از غرفه های پشت ایوان به انتظار شاه نشسته بودند.یکی دو ساعت از شب نگذشته بود که اتومبیلهای شاه و همراهانش غرش کنان مقابل در صحن آستانه ایستاد اول اتومبیل شاه پشت سرش اتومبیل تیمورتاش سپهبد امیر احمدی و آجودان مخصوص و پشت سر آنها چند ریو ارتشی پر از سرباز مسلح. رئیس شهربانی جلو دوید و در اتومبیل شاه را بازکرد و خبردار ایستاد شاه مثل برج زهرمار از ماشین بیرون آمد شنل بلند روی دوش چکمه به پا با لباس نظامی و یک تعلیمی در دست صدای رئیس شهربانی با لحن مخصوص ارتشیان برخاست: اعلیحضرت همایون رضا شاه کبیر! گارد احترام که از دو سوی در با تفنگ ایستاده بود پیش فنگ کرد. شاه بی اعتنا به همه درحالی که با تعلیمی به ساقه بلند چکمه هایش می کوبید یکراست به طرف ایوان آیینه راه افتاد و با چکمه وارد ایوان و مدخل حرم شد. جایی که زنش و ندیمه ها اکنون در آنجا به خاطر استقبال از وی ایستاده بودند. در این حال عده‌ای از افسران ارتش و نظامیان که به دنبال شاه به داخل شهر آمده بودند به پاسبانها دستور دادند هر معممی را که در اطراف صحن ببینند بگیرند و بیاورند آن‌ها هم جمعی از طلاب را که در گوشه و کنار پیدا کردند کشان کشان به طرف ایوان آوردند، برای خوشامد شاه و زنش، جلوی چشم آنان آنها را زیر باتوم و شلاق گرفتند. برخی را خود شاه نیز با تعلیمی و لگد میزد. @rozaneebefarda
ماجرای علیه در حرم حضرت معصومه(س) به روایت آیت‌الله نوری همدانی [صفحه ۳ از ۴] 🔹شاه رئیس شهربانی را خواست و گفت آن سید و آن شیخ کجا هستند؟ در طول اینمدت که در حالت سلام نظامی ایستاده بود گفت جان نثار آن شیخ را گیر آورده است و اکنون همینجا در یکی از غرفه‌های صحنه حاضر است اما آن سید متأسفانه فرار کرده و هرجا گشتیم اثری از او پیدا نشد. شاه با تعلیمی محکم به دهان رئیس شهربانی کوبید به‌طوری که یکی دو دندان او شکست و خون از دهانش راه افتاد و چند ضربت دیگر به کتف رئیس شهربانی کوبید و به یکی از افسران عالی رتبه فرمان داد درجه این توله سگ بی‌عرضه را بکن بفرستش تهران. افسر جلو رفت و درجه های او را در حالی که او همانطور با سلام نظامی و در حال خبردار ایستاده بود کند و به دو تا پاسبان اشاره کرد آنها جلو دویدند و بازوهایش را گرفتند و او را از صحنه و صحن بیرون بردند. شاه بعد از اینکه از مجازات رئیس شهربانی فارغ شد با قیافه خشم آلود فریاد زد شیخ پدر... و... را بیاورید سپهبد احمدی و ضی از افسران درصدد جستجو بر آمده به مسجد بالاسر که عبادتگاه شیخ بود آمدند و شیخ را دیدند که در آنجا نشسته است جلو آمدند و دست‌های خود را روی سر او بلند کرده و فرمان دادند بی‌حرکت و را به طرف شاه می بردند 🔹شیخ با قدم هایی محکم و دلی سرشار از اطمینان و اخلاص به طرف آن می رفت و از اینکه توفیق انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را در جای خود به دست آورده است خوشحال بود و بالأخره شیخ محمدتقی بافقی آمد و بدون هیچ تشویش و هراس روبروی شاه ایستاد. ایستادن این عالم مجاهد و فریادگر شجاع در برابر این طاغوت روزگار، یادآور مواردی از تاریخ حوادث آفرین اسلام است؛ یادآور ایستادن مسلم بن عقیل در برابر ابن زیاد همچنین ایستادن میثم تمار در برابر ابن زیاد و ایستادن حجربن عدی و رشید هجری در برابر زیاد است و بالاخره ایستادن سعیدبن جبیر و کمیل بن زیاد رو در روی حجاج بن یوسف را تداعی می کند. یکی با دلی مست و مغرور مقام و جاه و جلال دنیا، یکی با دلی سرشار از اخلاص و عشق به نیکی ها و محبت خدا شیخ محمدتقی محکم و قاطع رو در روی شاه ایستاده بود و به چشم هایش نگاه می کرد شاه در منتهای درجه عصبانیت فریاد زد شیخ... (از همان فحش های آبدار و مخصوص و منحصر به فرد خویش نثار شیخ نمود) و با تعلیمی و لگد به جان او افتاد و بعد با اشاره او، شیخ محمد تقی را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم خود بر پشت او می نواخت و شیخ تنها می گفت یا امام زمان یا امام زمان شیخ چون این برای امر به معروف و نهی از منکر را از اثنای دعای ندبه آغاز کرده بود لذا این سرباز مجاهد امام عصر(ع) از آن ساعت تا این لحظه که زیر چکمه و شلاق جلاد است پیوسته به یاد آن حضرت است و برای جلب خوشنودی و احیای آرمان او همه این مصیبت ها را تحمل می‌کند و می‌گوید یا امام زمان و یا امام زمان و خوشحال است که در راه او چوب می خورد بعداز کتک زدن های بسیار شاه از حاج شیخ محمدتقی پرسید:چه کسی به تو گفت که به ملکه ایران توهین کنی؟ حاج شیخ درکمال اطمینان و قوت نفس گفت توهین نبود امر به معروف بود من گفتم بی حجابی در اسلام حرام است خاصه در حرم مطهر دختر پیغمبر هنوز هم همین را ميگويم! شاه که به خیال خودش با توهین و کتک رضایت خاطر ملکه را حاصل کرده بود و زهر خود را نیز ریخته بود، راه افتاد و گفت این شیخ را برای استنطاق با ما بیاورید تهران آن سید را هم پیدا کنید و به تهران بفرستید مأمورین شیخ محمدتقی را به تهران و از آنجا یکسره به زندان شهربانی بردند ولی سیدناظم در همان گیر و دار اول از میان جمعیت خارج شد و مأمورین نتوانستند او را پیدا کنند و بعدها معلوم شد به نجف اشرف رفته و در آنجا مشغول تحصیل گردید و تا بعد از شهریور۱۳۲۰ به ایران مراجعت نمود. طلاب علوم دینی و علما و اهالی مذهبی شهر قم از اعمال خشن و شدید رضاشاه سخت ناراحت شدند و در حال بهت و حیرت بودند؛ چون تصور نمی کردند که کار به اینجا بکشد و شامل چنین اقدامات سختی که نسبت به آستانه حضرت معصومه و مقام روحانیت در انظار عامه توهین آمیز بود جرات نماید لذا چون نمی توانستند به سکوت بگذرانند و اقدامی نکنن جمعی از علما و مردم در این بین به محضر موسس حوزه علمیه آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم شتافته و از ایشان تقاضا کردند که حکم جهاد صادر کنند ولی آیت‌الله العظمی حائری چون از خوی ددمنشانه شاه اطلاع داشتند که اگر حرکتی از ناحیه مردم صورت بگیرد مأمورینی برای سرکوب خواهد فرستاد و این جریان از قم به شهرهای دیگر هم (بر اساس این که آیت الله حائری یک مرجع عالی مقام مذهبی است حکم جهاد صادر کرده) سرایت خواهد کرد یک بلوای عمومی به وجود خواهد آمد و خونریزی وسیعی به راه خواهد افتاد و ایادی رضاخان حوزه علمیه را متلاشی و نابود خواهند ساخت. @rozaneebefarda ادامه👇
ماجرای علیه در حرم حضرت معصومه(س) به روایت آیت‌الله نوری همدانی [صفحه ۴ از ۴] 🔶قبل از آنکه از مردم حرکتی سر بزند، آیت‌الله حائری بر اساس حسن تدبیر و درایت حکیمانه خود این حکم را صادر نمود: اظهار هرگونه عکس‌العملی در مورد واقعه ضرب و شتم و دستگیری حضرت آیت الله حاج شیخ محمدتقی بافقی دامت برکاته و یا حتی صحبت کردن در مورد معظم له تا اطلاع ثانوی حرام است! اگر چه حد زیادی از مردم فلسفه چنین حکم ظاهراً شگفت‌آوری را نفهمیدند اما بنا به انضباط دینی و اعتقادی ایمانی قلبی و اطاعت از رهبر مذهبی اطاعت کرد و در قم آب از آب تکان نخورد و بدین ترتیب مؤسس کبیر حوزه علمیه، حوزه را از خطر حفظ کرد. 🔹حتی بنده از اساتید بزرگ خود شنیده‌ام که گاهی مردم متعهد و علمای بزرگ از اعمال خلاف شرع و رضاخان از قبیل کشف حجاب اجباری زنان و قدغن کردن عزاداری از سید الشهدا(ع) و خلع لباس روحانیت و برداشتن و عمامه ها از سر و اهانت به علما سخت ناراحت می‌شدند و از آیت‌الله حائری با اصرار می خواستند که ایشان که یک مرجع بزرگ مذهبی بود حکم کند که مردم مسلمان در مقابل این رژیم به نحوی قیام کنند، لااقل مالیات ندهند، ولی ایشان امر به صبر و سکوت می‌کرد تا اینکه روزی علما را جمع کردند و فرمودند می‌دانید که در جریان عاشورا چرا اصحاب سیدالشهدا(ع) آن‌قدر عظمت پیدا کردند و نسبت به شهدای دیگر اسلام برتری یافتند؟ ایشان فرمودند: رمز عظمت چشمگیر و مهم آنان این است که تا زنده بودند و می‌توانستند نگذاشتند امام حسین(ع) به میدان برود و تا آخرین نفر و آخرین نفس جنگیدند و کشته شدند ولی وجود حضرت امام حسین(ع) را حفظ کردند و چند دقیقه شهادت فرزند پیغمبر(ع) را به تأخیر انداختند، ما هم لازم است چند روز هم شده این حوزه را حفظ کنیم و کاری نکنیم بهانه دست دشمن بدهیم تا حوزه علمیه را به هم بزند و نابود بکند، صبر کنیم تا خداوند فرج عنایت بفرماید و این درحالی بود که رضاخان دیکتاتور حوزه‌های اصفهان و مشهد و شهرهای دیگر را به تعطیلی کشانده بود و بسیاری از رجال علمی و دینی در زندان ها و تبعید گاه ها به سر می بردند و یا اساساً به دستور شاه آنها را کشته بودند. ⭕️این مرد بزرگ با تدبیر حکیمانه و بردباری عظیمی که شایسته نائب لایق و مقتدر امام عصر(عج) است حوزه را حفظ کرد تا اینکه حوزه علمیه رشد کرد و جمعیت آن از هزار نفر آن روز امروز تقریباً به [چندین] هزار نفر می‌رسد و در آغوش این مرکز بزرگ علمی رجال بزرگ فقهی ادبی فلسفی و مفسرین و محدثین و متکلمین تربیت و هر یک مشعل نورانی گردیدند که چهره اسلام را متجلی ساختند و علوم اهل بیت عصمت(ع) را به سراسر دنیا رساندند و به اسلام قدرت و قوت بخشیدند و مهمتر از همه اینکه این شجره طیبه که به بار نشست، از میان آنها به موازات طلوع چهره های درخشان فقهی و علمی چهره درخشنده، ابرمردی فقیه با صلابت ایمان و شجاعت و شهامت فوق‌العاده نیز ظاهر شد که ریشه ۲۵۰۰ساله را خشکاند و به جای آن که منتهای آرزوی علمای بزرگ قرون و اعصار بود را برقرار کرد. 🔹امروز تاریخ در برابر عمق و عظمت فکر آیت‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری اعلی الله مقامه سر تعظیم فرود می‌آورد و صبر و حلم او را شایسته هزاران تکریم و تمدید می‌داند و کاملاً درک می‌کند که آن مرد بزرگ چه نظر صائبی در حفظ این شجره طیبه داشته است. آیت‌الله حائری با متانت و پیگیری دقیق از طریق علمای تهران، عظمت مقام حاج شیخ محمدتقی بافقی را به حکومت وقت ابلاغ کرد و زمینه آسایش او را در زندان فراهم نمود؛ از جمله به پدر آیت‌الله سیدمحمود طالقانی پیام فرستاد که برای حاج شیخ مرتب از منزل خود غذا بفرستد زیرا می‌دانست که حاج شیخ اهل خوردن غذای دولتی نیست. در نتیجه پیگیری آیت‌الله حائری، شیخ محمدتقی بافقی پس از حدود ۶ ماه از زندان آزاد شد. اما کینه رضاخان بیش از آن بود که بگذارد ها چه به قم باز گردد پس او را به شهر ری تبعید کرد و او در آن شهر به تبلیغ معارف اسلامی و اقامه نماز جماعت و تربیت افراد (مخصوصاً با زهد و ساده‌زیستی و اخلاصی که داشت) تا پایان عمر اشتغال داشت. 🔶حاشیه روزنه پهلوی‌ها با این سابقه سیاه، به واسطه تبلیغات دروغین و اطلاعات کم نسل جدید، تلاش می‌کنند از رضاخان خائن، یک قهرمان ملی بسازند. شوربختانه با گذشت ۴ دهه از استقرار نظام اسلامی، هنوز در گوشه و کنار حوزه مقدسه، کسانی پیدا می‌شوند که گفتمان سیاه پهلوی‌ها را تکرار می‌کنند و به تضعیف حکومت اسلامی مشغول اند و روحانیان را از خدمت به نظام باز می‌دارند. آیا می‌خواهند آن دوران سیاه دوباره بر کشور حاکم شود که چنین کفر نعمت می‌کنند؟ به (ع) سیره پهلوی‌ها بود! ▫️روزنه؛ دریچه‌ای به تاريخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورات قرآنی در مواجهه با نقدی بر سخنان و ۳ حجت‌الاسلام استوار میمندی/ خطبه‌های نمازجمعه شهرک گلستان شیراز(۹۹/۱۲/۸) @rozaneebefarda
پاسخی به یادداشت جناب سروش محلاتی درنقد رهبری! ۴ محسن قنبریان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای سروش محلاتی به اتکای خبرگزاری ها که از رهبرانقلاب نقل کرده اند: "وقتی آمریکا از برجام خارج شد، قرآن این است تو هم تعهد را رها کن"؛ بر رهبر انقلاب نوشته اند که اینجا(آیه۵۸انفال)، فعل امر "فَانبِذ" دلالت بر وجوب و دستور ندارد و صرفا بر جواز و اباحه دلالت دارد. استشهاداتی هم از فقهاء آورده و در آخر بر تعبیر صاحب جواهر فرود آمده که: اینگونه قرار دادها تابع مصلحت است و امام مسلمین به اقتضای مصلحت عمل می کند.اینجا 🔹گرچه امکان حاکم اسلامی، افتخاری برای حکومت اسلامی است؛ اما کاش ایشان اقلا برای نقد منصفانه اصل کلمات رهبر انقلاب را که در رسانه ها پخش شد می شنیدند بعد دست به قلم می شدند! چون بر قبری می گریند که مرده ای ندارد! رهبر انقلاب کلمه ای دال بر وجوب و دستور نگفتند! 🔹اگر گفته بودند نیز تطبیق معیار نقل شده از صاحب جواهر می شد: امام مسلمین مصلحت را ترک قرارداد دیده بود! 🔹از انسان محقق بیش از شنیدن اصل آن یک جمله هم انتظار است. آیت الله خامنه ای در مباحث فقهی "مهادنه" مفصل و اجتهادی به این آیه پرداخته اند و پیش از ایشان این استظهار را خود کرده اند. بلکه فقیهانه بین "نقض کردن عملی" و "اعلام نقض معاهده" فرق نهاده اند(۱) اگر این بحث فقهی ایشان را می دیدند چنین نقدی نمی نوشتند. 🔘چند نکته مهم درباره آیات مورد بحث(۵۶تا۵۸انفال): 1⃣آیات دو حالت متفاوت با احکام متفاوت را تصویر می کنند: الف)"نقض عهد آشکار" اهل معاهده: آیه۵۷ سخت گیری برآنان در جنگ، طوری که مایه عبرت دنباله‌روها شود را بیان می کند. ب)"خوف از خیانت" اهل معاهده(بدون نقض علنی و آشکار): اینجا "فَانبِذ الیهم" دارد. یعنی افکندن معاهده جلویشان و اعلام عدم پایبندی! 🔺در مورد(ب)فقهاء بزرگ بین "صرف احتمال خیانت"، "خطور قلبی خیانتِ دشمن" با "علائم و اماراتی که استشمام خیانت از آنها میشود" فرق گذاشته اند و حکم "فانبذ "را مربوط به این قسم دانسته اند. ❓برجام کدامیک است؟! توهم خیانت اروپائیان داریم یا علائم موجّه برای خوف خیانت؟! یا اصلا نقض عملی هم اتفاق افتاده(مفاد آیه قبل)؟! 2⃣"امَّا تَخَافَنَّ" مفید چند تاکید است: "اِن"، شرطیه و "مَا"، زایده و برای تاکید شرط است. "نون تاکید" در فعل نیز، برای تاکید دوباره است. "فَانبِذ"، جواب شرط است. به لحاظ اصولی و فقهی در این سیاق دلالت بر "جواز عام" می کند. یعنی: " اعلان خروج از معاهده با خوف خیانت؛ حتی اگر خیانت آشکار و عملی از سوی دشمن رخ نداده باشد". برفقیه واضح است ، شامل "وجوب" هم می شود و منحصر در اباحه نیست!(۲) نقد آقای محلاتی خالی از این دقت فقیهانه است. واضح است تطبیق مورد (که اعلام خروج از پیمان، آیا واجب است یا مستحب یا مباح؟) برعهده امام مسلمین است؛ چنانچه از جناب صاحب جواهر نقل کردند! ⬅️پس اگر آیت الله خامنه ای براساس این آیه، دستور و وجوب را هم درمورد برجام تصریح میکردند، مطابق قواعد بالا بود و اشکالی وارد نبود! 3⃣ فقهای بزرگ در استعمال این آیه بین "اهل ذمه" و "اهل معاهده از کفار حربی" فرق موثری گذاشته اند: برای اهل ذمه، به صرف خوف خیانت، "تعهدِ ذمه" نقض نمی شود؛ اما در معاهده با کفار حربی، با صرف خوف خیانت، جواز نقض هست(۳). یکی از دلایل لطیف این تفاوت چنین بیان شده که: تعهدِ ذمه، "یک حق" برای اهل کتاب در کشور اسلام است که به صرف خوف خیانتشان نباید شکسته شود. اما معاهده با کفار حربی، "بخاطر مصلحت مسلمین" است لذا در صورت خوفِ فوتِ مصلحت(با خوف خیانت آنان)، باید خروج از پیمان اعلام شود(۴). جالب تر اینکه در صورت خروج از پیمان، حق استیفای حقوق فوت شده از سوی کفار توسط امام مسلمین محفوظ است(۵) ❓آیا برجام مصداقی از این نیست؟! بخاطر خیانت عملی یا خوف خیانت اروپائیان با وقت کُشی و عدم انجام تعهدات، مصلحت ایران اقتضاء نمی کند با اعلام خروج تدریجی از تعهدات، آنها را وادار به وفاداری کنیم؟! حتی اسیفای حقوق فوت شده را مطالبه کنیم؟! 4⃣معصوم این آیه را کجا استعمال کرده است؟! امیرالمومنین پس از جمل، عبدالله بن عباس را جای خود در بصره نهاد و به استناد این آیه(۵۸انفال)، جریر بن عبدالله را نزد معاویه فرستاد(۶). به جریر نوشت:" وقتی نامه من به تو رسید معاویه را وادار تا کار را یکسره کند و تردید را کنار بگذارد. آنگاه او را میان جنگی آواره ساز و صلحی ذلت بار مخیّر گذار.اگر جنگ را برگزید به او اعلام جنگ کن(فَانبِذ اِلَیه) واگر تسلیم شدن را برگزید از او بیعت بگیر"(۷). ⬅️امیرالمومنین خوف خیانت از معاویه برده بود وقبل از شروع به لشکر کشی معاویه، به استناد این آیه، "امان" را از او برداشت که مثل مسلمین بیعت کند و از حکومت شام کنار برود یا آماده جنگ شود. @rozaneebefarda
پی نوشت ۱.ر.ک: پیوست یادداشت ۲.ر.ک:جواهرالکلام ج۲۱ص۲۹۵ / و المهادنه آیت الله خامنه ای ص۸۲ ۳و۴.ر.ک: تذکره الفقهاء ج۹ص۳۲۲و۳۲۳ وص۳۷۸ ۵.ر.ک: المبسوط ج۲ص۵۹ ۶.ر.ک: کشف المحجه ص۲۶۱و بحار ج۳۰ص۲۱ ۷.نهج البلاغه نامه۸
1_870216860.pdf
159.9K
💢پیوست یادداشت: پاسخی به یادداشت جناب سروش محلاتی در نقد رهبری!/ محسن قنبریان 🔅صفحات ۱۱۲ تا۱۲۰ از بحث فقهی المهادنه آیت الله خامنه ای و نظر فقهی شان درباره آیه ۵۸ انفال @rozaneebefarda
چهار نکته در نقد یادداشت سروش محلاتی ۵ اختصاصی||باوی پور/ طلبه حوزه علمیه قم @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹ادامه آیه 58 سوره انفال چنین است: إِنَّ اللهَ‌ لا يُحِبُّ الْخائِنينَ. این قسمت در این نوشته آقای سروش محلاتی نیامده است. بی تردید اگر مقابل به مثل نشود نشان از این است که احتمال وجود دارد چون این قسمت آیه، تعليل براى لزوم لغو معاهده است‏ و اگر طرف ایرانی این کار را نکند مشخص می شود که در این اقدام نکردن بوی خیانتی می آید. این اولا. ثانیا امیر مومنان علیه السلام در برابر معاویه که بیعتشان را نپذیرفت، جریر بن عبدالله را نزد معاویه فرستاد و حجت را بر او تمام نمود و خود حضرت می فرماید بر اساس این آیه عمل نمودم. دولت آقای روحانی در این عهد شکنی طرف مقابل، چکار کرد؟ آیا پیامی فرستاد مبنی بر اینکه اگر عهد شکندید ما هم می شکنیم؟ خیر بلکه و آداب دیپلماسی یکطرفه را رعایت کردند و نه آداب قرآنی و ولایی. ثالثا این حکم بین وجوب و مباح، شناور است به این معنا نیست که وجوب ندارد بلکه در شرایطی حتما وجوب پیدا می کند و آن جایی است که جامعه اسلامی متضرر می شود. رابعا بررسى و تشخيص شواهد و نشانه‏هاى خيانتكارى دشمن، بر اساس خطابی که در آیه وجود دارد، بر عهده پيامبر (ص) و رهبر جامعه اسلامى‏ است (این نکته در تفسیر راهنما مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی آمده است). به نظر می رسد با توجه به بیانات حکیمانه مقام معظم رهبری، ایشان حکم خود را در لوای این آیه بیان کردند و از این رو این حکم به دلیل قانون هم که شده باید اجرا شود. در واقع به دلیل مصلحتی که با توجه به فضای جامعه و مشکلات اقتصادی و شانتاژهای مطبوعاتی و رسانه ای که بود و هست، حضرت آقا چنین فرمودند و آن کس که دم از قانون می زند باید ملتزم به حکم ولی فقیه باشد. @rozaneebefarda
یادداشت محلاتی؛ برداشتی غیرعقلایی و مخالف استظهار مفسران بزرگ اسلامی جوابیه۶/ احمد درخشان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 جناب سروش محلاتی در مورد آیات مورد بحث رئیس جمهور گفته است که آیه قرآن در مقام بیان این است که در صورت نقض عهد کفار، وجوب نقض عهد برای مسلمانان وجود ندارد و فقط بیان می‌کند که برای مسلمانان هم نقض عهد جائز است. لکن ایشان چیزی را به آیات قرآن و خداوند متعال نسبت می‌دهد که نسبت دادن آن به هر عاقلی موجب کدورت آن فرد می‌شود، فضلا از قرآن کریم و خداوند متعال که مبرا از این امور اند. وقتی که طرف مقابل نقض عهد کرده است چرا باید مسلمین همچنان به عهدنامه خود ملتزم بمانند، البته کلام حضرت آقا هم ظهور در این داشت که با وجود اینکه دستور قرآن بر نقض عهد بوده، ولی ما لطف کرده و خارج نشده‌ایم. از طرفی مرحوم طبرسی و علامه طباطبایی معنای وجوب نقض عهد را اختیار فرموده‌اند. باید توجه داشت که در صورت تحقق نقض عهد از طرف مشرکین، احتمال وجوب نقض عهد وجود دارد و در چنین مواردی به ظهور اولیه امر تمسک می‌شود. @rozaneebefarda
تأملاتی در نقد یک برداشت غیرضابطه مند از قرآن کریم 💥اختصاصی|| احمد سعیدی فرد/ ۷ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⭕️در پاسخ به یادداشت اخیر سروش محلاتی، نکاتی قابل ذکر است: 🔻اولا: اباحه دو معنی دارد؛ اباحه بالمعنى الأخص: که شارع در آن اباحه را جعل کرده، اینجا منطقة الفراغ نیست. اباحه بالمعنى الاعم: که در آن حکمی جعل نشده است. این جا منطقة الفراغ است. اگر آیه در مقام دفع حظر متوهم ساعت باشد اباحه را جعل و بیان کرده، پس محدوده منطقه الفراغ نیست. 🔻ثانیا وقتی قرآن با این امر توهم حظر را از بین برد، معنایش آنست که اگر کسی دوباره توهم حظر کند، خلاف قرآن فکر کرده است! 🔻ثالثا توهم حظر نیازمند قرینه است. کجا در این آیه توهم حظر شده؟ فقط احمق ها توهم می‌کنند که در صورت نقض طرف مقابل باید به عهد پایبند باشند. آیه نسبت به کسانی که نقض عهد کردند دو پیشنهاد دارد؛ یا یا . 🔻رابعا همیشه اینطور نیست که امر در مقام توهم حظر دلالت بر اباحه کند. 🔻خامسا شدت به کار رفته در تعبیر فانبذ الیهم با اباحه صرف سازگار نیست. 🔻سادسا همانگونه که گفتند امام المسلمین مصلحت را تشخیص می دهد. خوب امام المسلمین تشخیص داده و میگویند انتظار آن بود خارج شوید ولی نشدید! @rozaneebefarda
نقدی بر انگاره‌ی عدم وجوب خروج از برجام پاسخی به یادداشت جنجالی ۸ ||محمد عشایری منفرد/استاد سطح عالی قم @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] 🔹 رهبری معظم انقلاب در بیانات اخیرشان فرمودند: «وقتی آمریکا از برجام خارج شد دستور قرآن این است که تو هم تعهد را رها کن، با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد». یادداشتی در فضای مجازی منتشر شده، که منسوب به یکی از استادان حوزه علمیه قم است. در این یادداشت که ظاهراً بی‌تعریض به سخن رهبری انقلاب نیست، ابتدا ادعا شده است که تنها دلیل قرآنی نقض عهد پیمان‌شکنان، آیه‌ی مبارک «إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیَانَهً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ» است. آنگاه در بررسی دلالت یا عدم دلالت این آیه بر نقض عهد برجام آمده است: «تعبیر «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ…» … در اینجا در مقام «دفع توهّم حظر» و برای زائل کردن این پندار است که نقض عهد حتی پس از خیانت طرف مقابل، ممنوع است؛ و در علم اصول ثابت شده که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست و صرفاً جواز و اباحه را می‌فهماند. پس معنی آیه آن است که با نقض عهد از سوی دشمنان، نقض تعهد از طرف مسلمانان «جایز» است، نه اینکه به آن‌ها دستور داده شود که باید تعهد خود را کنار بگذارید! مشابه این ترکیب در قرآن زیاد است مثل امر به صید پس از پایان احرام، که صید را واجب نمی‌کند: «وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا»(مائده/۲)…» و در ادامه با نقل قول برخی فقیهان متقدم و متأخر نوشته‌اند: «پس نه برای لزوم ماندن در برجام به قرآن می‌توان استناد کرد و نه برای خروج از آن. این یک تصمیم سیاسی است که در منطقه الفراغ قرار دارد و بر عهده حاکمان است که مطابق مصالح کشور و بر طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام کنند»(پایان نقل قول) ظاهراً این استاد بزرگوار مفروض انگاشته‌‌اند فعل امر در این آیه، دال بر جواز است، و منظور از جواز را هم همان جواز بالمعنی الاخص یعنی جواز در برابر وجوب و حرمت است سپس از این پیش‌فرضشان نتیجه گرفته‌اند که خروج از برجام یا ماندن در آن واجب نبوده بلکه جایز بوده است. البته امکان تغییر این جواز شرعی به‌وسیله مصلحت را نیز مطرح کرده‌اند. نقد: یکی از مسائل دیرین دانش اصول، استعمال صیغه امر بعد از نهی یا در مظان نهی است. در تحلیل معنای این قبیل امر‌ها چند قول وجود دارد: یکیاز اقوالی که در مساله وجود دارد جواز و اباحه است. بی‌تردید منظور از این اباحه «جواز اصطلاحی» نیست بلکه جواز به معنای عام است. چنانکه آمُدی در الإحکام، نیز قول به اباحه را با تعبیر «رفع الحِجر» توضیح داده ونشان داده که منظور قائلان، اباحه به معنای عام است. اصولیان معاصر نیز این فعل امر را به معنای جواز اصطلاحی نمی‌دانند. محقق بروجردی معتقد است از این فعل امر، حکم مساله قابل برداشت نیست و باید به ادله دیگر مراجعه کرد (تقریرات اشتهاردی ص ۵۸) محقق خویی نیز معتقد است چنین فعل امری مجمل است و بر هیچ حکمی دلالت نمی‌کند (محاضرات ج ۲ ص ۲۰۶)؛ بنابراین پیش‌فرض نویسنده محترمِ آن یادداشت که فعل امر را دال بر جواز بالمعنی الاخص انگاشته‌اند، قابل درک نیست! @rozaneebefarda ادامه👇
نقدی بر انگاره‌ی عدم وجوب خروج از برجام پاسخی به یادداشت جنجالی [صفحه ۲ از ۲] خلاصه آنکه: وقتی فعل امر ممنوعیت و حرمت قبلی را برداشت باید به دنبال دلیل دیگری برای تعیین تکلیف جدید بود. حال باید دید «نقض عهد و خروج از یک پیمان قانونی و شرعی»، وقتی حرمت خود را از دست داد، چه حکمی دارد؟ ناگفته پیدا است که عهد و پیمان‌ها در ذات خود موجب الزامات و تضیّقاتی برای طرفین قرارداد می‌شوند و از این جهت ماندن در آن‌ها مادامی که از طرف مقابل امتیازی به دست نیاید، خود به خود مطلوبیتی ندارد بلکه مصداق «اضرار یا تضییق بیهوده بر نفس» بوده و از نظرگاه نقل و عقل عملی، مذموم و حرام است. چنین است که در این آیه ابتدا به دلالت فعل امر، حرمت قبلی برداشته می‌شود سپس به دلالت عقل (به‌مثابه‌ی قرینه متصله) ماندن بیهوده در هر قراردادی که مصداق تضییق یا إضرار بیهوده بر نفس و مشتمل بر امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان باشد، محکوم به حرمت عقلی و نقلی و خروج از آن قرارداد واجب می‌شود. در اینجا جای این پرسش باقی است که پس چرا فقیهانی مانند شیخ طوسی و علامه رحمهم‌االله (چنانکه نویسنده آن یادداشت نیز از آنان نقل کرده) به‌جای وجوبِ نقض عهد، تعبیر جواز نقض را به کار گرفته‌اند. پاسخ این پرسش آن است که بحث این بزرگان در کتاب الجهاد و در مقام بررسی «مستثنیات وجوب رعایت مهادنه» بوده است. بدیهی است که در قرارداد مهادنه با صرف مشاهده آثار و نشانه‌های عهدشکنیِ دشمن، نمی‌توان به‌صورت مطلق، حکم به وجوب خروج از مهادنه (و وجوب استدامه‌ی جنگ) کرد بلکه باید مسأله را به مصلحت‌سنجی حاکم سپرد اما در قراردادهای غیرجنگی که صرفاً مشتمل بر دادن بسته‌‌ای از امتیازات اقتصادی و سیاسی در برابر گرفتن دسته‌ی دیگری از امتیازات اقتصادی و سیاسی هستند، وقتی امتیازدهیِ طرف مقابلْ متوقف و این توقف رسماً نیز اعلام شود، دیگر قطع امتیازدهی یک طرفه به بیگانگان به دلالت عقل و نقل واجب می‌شود نه جایز. لذا توقع نمی‌رفت که نویسنده آن یادداشت، عبارت فقهی شیخ طوسی و علامه حلی را که درباره جنگ و قرارداد مهادنه است، نقل کنند و بر یک قرارداد اقتصادی حمل کنند! @rozaneebefarda
وفات بانوی صبر و حماسه، حضرت زینب(س) تسلیت باد. @rozaneebefarda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک سال و نیم بعد تو سالار تشنه لب... شهادت حضرت زینب(س) تسلیت باد... @rozaneebefarda
؛ زمینه‌ها و ناگفته‌ها 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جریان غربزده نشان داده حاضر است برای دستمالی، قیصریه را به بکشد! آن قیصریه در سال ۸۸ تهران و کل ایران بود. حالا سیستان است! 🔹فتنه سیستان گرچه پیچیده است اما ریشه‌یابی اش اصلا دشوار نیست؛ ظاهرا با یک تحرک اعتراضی نسبتا گسترده مردمی با ریشه‌های مذهبی و قومی مواجهیم اما آیا واقعا ماجرا همین است؟! 🔹سال‌هاست رسانه‌های بیگانه به موضوع متمرکز شده‌اند و آقای را در قامت یک رهبر معرفی می‌کنند. از سوی رسانه‌های غربگرای داخلی نیز همین خط دنبال شده است. امروز هم امثال زیباکلام صراحتا پرده برانداخته اند! 🔹طمع به رأی اهل سنت، را بر آن داشته که هنگام انتخابات ریاست‌جمهوری، خطوط قرمز مبتنی بر منافع ملی را رد کنند و در قامت اپوزسیون، شعارهای ساختارشکنانه مذهبی و قومی سر بدهند یا بر چنین خواست‌هایی صحه بگذارند. این است که ریشه فتنه سیستان به گره خورده است! 🔹عجیب آنکه که اغلب رویکرد و گاه نسبت به عامه دارند نیز در سیاست به همین جریان غربزده گره می‌خورند! از تا ، وضع همین بوده است که از طرفی اهل سنت و از طرفی سکولارهای حوزوی، پله پیروزی جریان غربزده محسوب می‌شده است. 🔹این پیچیدگی ها نشان می‌دهد که مسائل به ظاهر قومی و مذهبی را از دریچه سیاست باید نگریست؛ جایی که مرزهای گاه جابجا می‌شود! ⭕️الغرض! فتنه در سراوان و سیستان، ریشه در تهران و لندن و واشنگتن دارد! برای آرامش منطقه هم راهی نیست جز یقه‌گیری از ! @rozaneebefarda
تهافت مبنایی در یادداشت توجیهی آقای سروش محلاتی 💥اختصاصی|| علی مؤمنی زاده/ ۹ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در نقد نوشته اقای سروش محلاتی این نکته قابل توجه است که ایشان از نظریه منطقه الفراغ شهید صدر، استفاده میکند و آن را کنار نظر بزرگانی همچون شیخ طوسی یعنی جواز نقض عهد در برابر دشمن خائن و نقض کننده قرار میدهد. صرف نظر اینکه شیخ طوسی در مقام جواز برای ورود به جنگ است نه توقف یکطرفه تعهدات اقتصادی، و صرف نظر از اینکه اباحه بالمعنی الاخص خود یکی از احکام خمسه است، و ایشان در این عبارت که امر در چنین موقعیتی به معنای وجوب نیست و صرفا جواز و اباحه را میفهماند، اباحه به معنای اخص را اراده کرده، از نظر مبنایی نیز بزرگانی همچون شیخ طوسی نظریه منطقه الفراغ را نمیپذیرند و برای تمام افعال قائل به وجود حکم الهی هستند. لذا نظریه منطقه الفراغ، نظریه ای بر خلاف رای مشهور فقیهان است. اقای سروش محلاتی چطور بین این دو جمع کرده است؟ آیت الله مکارم شیرازی می‌نویسد: بزرگان شیعه معتقدند شریعت، ذکر هیچ حکمی را فرونگذارده و هیچ واقعه‌ای خالی از حکم الهی نیست. آن‌چه مورد نیاز بشر بوده، حتی «ارش الخدش» توسّط پیامبر(ص) و لو با ذکر عمومات و اطلاقات ذکر شده است و به تصریح ائمه(ع) ایشان خود نیز تشریع کننده نبوده‌ و آن‌چه بیان می‌کردند از پیامبر به آن‌ها رسیده بوده است. حتی با فرض تفویض امر دین به آن‌ها (که معنایش محل بحث است) نیازی به اعمال آن نبوده است. در این صورت، حال فقهای اعلام چگونه خواهد بود؟ (مکارم، بحوث فقهیه هامه، صص 516-520 و 536) برخی دیگر نيز تصریح دارند که؛ منطقه الفراغ که نظریه مرحوم‌ شهید صدر است، با همین نگاه مورد قبول نیست. (علیدوست، فقه و مصلحت، 216 و 223) از این جهت، به نظر میرسد یادداشت توجیهی آقای سروش، است که با عجله برای دفاع از و توجیه رویکرد ، نگاشته شده است. @rozaneebefarda
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 ناگهان خورشید عظمت طلوع میکند! این زن دیگر ضعیفه نیست؛ او زنِ تاریخ است... 💠 بیانات شورانگیز رهبر معظّم انقلاب درباره‌ی عظمتِ شخصیّت حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) 🔖 دیدار با جمعی از پرستاران؛ ۱۳۸۹/۰۲/۰۱ @qom_khamenei_ir
همایش بازکاوی نقش آیت‌الله مصباح از نهضت اسلامی تا تمدن سازی اسلامی شنبه ۹ اسفند ۹۹/ ساعت ۱۸:۴۵ @rozaneebefarda
سروش محلاتی و مقوله ! نقدی بر یادداشت تعریض گونه محمد سروش بر بیانات مقام معظم رهبری اختصاصی|| محمدعلی شیرازی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۳] آقای محمد محلاتی، که از جانب برخی ژورنالیست‌های زاویه‌دار تلاش می‌شود به عنوان معرفی گردد، سه روز پس از سخنان مقام معظم رهبری متنی را در حساب شخصی خود در تلگرام منتشر کرد و تلاش کرد با استفاده از اصلی اختلافی بخشی از کلام مقام معظم رهبری را زیر سؤال ببرد. 🔹این یادداشت را برانگیخت و هریک از زاویه‌ای به نقد آن پرداختند. آقای محلاتی در یادداشت خود ادعا کرده بود: «...امر(فَانْبِذْ) در اینجا در مقام "دفع توهّم حظر" و برای زائل کردن این پندار است که نقض عهد حتی پس از خیانت طرف مقابل، ممنوع است. و در علم اصول ثابت شده که امر در چنین موقعیتی به معنی وجوب نیست و صرفا جواز و اباحه را می‌فهماند. پس معنی آیه آن است که با نقض عهد از سوی دشمنان، نقض تعهد از طرف مسلمانان "جایز" است، نه اینکه به آنها دستور داده شود که باید تعهد خود را کنار بگذارید!» 🔻او در ادامه برای تقویت دیدگاه خود به کلام شیخ طوسی و علامه نیز استناد کرد که از این آیه شریفه «جواز» فهمیده‌اند و در نهایت حکم را دائر مدار مصلحتی دانست که امام المسلمین تشخیص می‌دهد و عمل می‌کند. اما باید دید که: 1. آیا «افاده اباحه‌ی امر عقیب حظر» اصلی مسلم است؟ 2. آیا آیه شریفه محل بحث از مصادیق امر عقیب حظر است؟ 3. متعلق جواز در کلام شیخ طوسی و علامه حلی چیست؟ آیا این دو بزرگوار در صورت نقض آشکار پیمان توسط مشرکین قائل به جواز نقض عهد توسط امام المسلمین هستند یا وجوب؟ پاسخ به سؤال اول در پاسخ به سؤال اول باید گفت که افاده اباحه در امر عقیب حظر از مسلمات اصولی نیست و از قضا شیخ طوسی و علامه حلی رحمهماالله که آقای محلاتی تلاش کرده از کلام آنان به نفع خود استفاده کند چنین افاده‌ای را نمی‌پذیرند.(العدّة فی اصول الفقه ج1 ص183، تهذیب الوصول الی علم الاصول ص97، نهایة الوصول ج1 ص435-433 مبادی الوصول الی علم الاصول ص98) همچنین مرحوم آخوند نیز در صورت عدم قرینه قائل به اجمال می‌شوند(کفایة الاصول، ص76) و برخی فقهای عظام معاصر نیز قول به اجمال را می‌پذیرند همچون آیت‌الله سبحانی(ارشاد العقول الی مباحث الاصول ج1 ص346)، آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی(بیان الاصول ج1 ص164) و آیت‌الله مکارم شیرازی (انوار الاصول ج1 ص301) بدیهی است پیش از استقرار اجمال؛ فقیه به قرائن داخلی و خارجی عبارت توجه می‌کند و چه بسیار اوامر عقیب حظر که به دلیل وجود قرائن به اجمال نمی‌رسند کما این‌که مرحوم آخوند نیز ادعا نموده‌اند بسیاری از این اوامر محفوف به قرائن هستند و نوبت به اجمال نمی‌رسد.(کفایة الاصول، ص77) 🔻 بر این اساس فقیه می‌تواند در هنگام استنباط بر اساس قرائن حکم به وجوبی بودن امر عقیب حظر کند ولو این‌که از حیث کبروی مبنای دیگری را در این‌گونه اوامر اتخاذ کرده باشد. پاسخ به سؤال دوم از حیث صغروی نیز آیه شریف از مصادیق امر عقیب حظر یا توهم حظر نیست چراکه منع خداوند متعال از نقض عهد از ابتدا منوط و مشروط به پایبندی طرف مقابل به تعهدات خود بوده است. آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای در بحث فقهی «هدنة» یا «قرارداد ترک مخاصمه و آتش‌بس» می‌فرمایند: « پس از پذيرش اصل حرمت شكستن پيمان صلح، مى‌گوييم كه بى هيچ شبهه و اختلافى، در صورتى كه دشمن در شكستن صلح پيش‌قدم شود، شكستن آن از سوى مسلمانان جايز خواهد بود. 🔹دلايل جواز اين كار عبارتند از: يك: همان ادله‌اى كه معاهدات منعقد شده با دشمن را معتبر مى‌داند، اعتبارش را مشروط و موكول به پايبندى دشمن به آن‌ها شمرده است مانند اين آيه شريفه «فَمَا اسْتَقٰامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ» يعنى پس تا هنگامى كه در برابر شما پايبند پيمان خود باشند، شما نيز پايبند پيمان خود باشيد»(قرارداد ترک مخاصمه و آتش‌بس، ص113 / همچنین: منتهی المطلب ج15 ص151) توضیح آن‌که « ما » در « ما استقاموا » مصدریة ظرفیة و متضمن معنای شرطیت یا اسم شرط جازم در محلّ نصب بنابر ظرفیت زمانی است.(الجدول، محمود صافی ج10، ص287/اعراب القرآن الکریم، محمود درویش،ج4 ص61) و در هر صورت پایبندی به پیمان را مشروط به بقای طرف مقابل بر عهد طرفینی می‌کند. 🔹در نتیجه وقتی طرف مقابل قرارداد فیما بین را نقض کند حظر یا توهم حظری برای نقض متقابل وجود نخواهد داشت که خداوند متعال بخواهند با آیه‌ای دیگر آن را برطرف کنند. نکته مهم اینجاست که مشروط بودن بقای عهد و پیمان به پایبندی طرف مقابل آن‌قدر قوی و مسلم بوده است که برخی فقها در صورت نقض عهد از جانب طرف مقابل عهد و عقد را به خودی خود باطل می‌دانند و به اصطلاح قائل به «انتقاض عقد» هستند که در ادامه به برخی قائلین آن اشاره خواهیم کرد. @rozaneebefarda ادامه👇