بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/10
شریعتمداری در آینه خاطرات/9
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 1 از 3]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔳مرحوم حجتالاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنتهای اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین میگوید:
«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره #حزب_خلق_مسلمان بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص #آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه #دموکراسی را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 2 از 3]
وقتی به ایشان پیام را گفتم موضوع را بسیار عجیب تلقی کرد گفت آقا این حزب متعلق به مسلمانها است، من به این حزب بستگی دارم، این را علنا گفته¬ام و همه هم میدانند اگر بگویم بستگی ندارم مساوی با از بین رفتن اعتبار و حیثیت من است. آیا من خودم را تحقیر کنم و بگویم وابستگی به این حزب ندارم و آن را نمی¬شناسم؟ من این کار را نمی¬کنم ایشان این عبارت منفی را خیلی محکم گفت.
من برگشتم خدمت امام رفتم و گفتم ایشان می گوید حیثیت من در خطر است و اگر انصراف خود را اعلام کنم باید از حیثیت خودم چشم بپوشم و بسیاری از دوستانم را که پایه گذار این حزب بودند از دست بدهم من این کار را نمی کنم.
امام اظهار تاسف کردند و گفتند این آقا متوجه قضایا نیست، شما بروید و بگویید حیثیت شما با وابستگی به این حزب از بین خواهد رفت. جدا نشدن از این حزب مقدمه بر باد رفتن حیثیت شماست اما اگر جدا شدید حیثیت شما کاملاً محفوظ میماند و در قم آقایی هستید. من به این وسیله با ایشان اتمام حجت میکنم.
من مجدداً رفتم پیش آقای شریعتمداری و گفتم آقا اینکه شما میگویید درست مقابل نظر امام است. شما میگویید کناره گرفتن من از این حزب به معنی از دست دادن حیثیت خود است و من هرگز این کار را نمیکنم ولی امام میفرماید از بین رفتن حیثیت شما بر اثر وابستگی به این حزب است. این حزب خارجی است آن را برای این درست کرده اند که با انقلاب اسلامی مقابله کند انقلاب را بکوبند و اوضاع را برگردانند و آنچه در گذشته بود از جمله سلطه آمریکا تجدید شود.
امام ضمنا فرمود بگویید اگر حیثیت شما با اعلام عدم وابستگی به این حزب ضربه بخورد ما شما را حفظ میکنیم و جبران خواهیم کرد که کوچکترین ضرری به حیثیت شما وارد نشود.
من پیام امام را به ایشان گفتم و بعد هم خودم صحبت کردم گفتم من الآن به شما میگویم اینطور که امام میفرمایند مقاومت شما خیلی به شما ضربه خواهد زد. اما اگر کنارهگیری کنید و بگویید این حزب مربوط به من نیست و من کاری به این حزب ندارم من الآن از طرف خودم میگویم و بعد میروم به امام هم میگویم اگر موافقت ایشان را جلب کردم میآیم نتیجه را به شما میگویم پیشنهاد من این است که شما استعفا را بنویسید و امضا بکنید. با این کار مقدمهای درست میشود و مجلسی در مسجد اعظم میگیریم به رادیو و تلویزیون هم میگوییم بیایند، آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم بیایند، شما هستید، امام هم شرکت میکند، در آن مجلس من منبر میروم و آنطور که شما میخواهید صحبت میکنم. میگویم آیتالله شریعتمداری که در انقلاب اسلامی با قلم و قدم خدمات بسیار کردهاند اخیراً متوجه شدهاند که حزب خلق مسلمان مضر است و بر خلاف مصلحت انقلاب اسلامی است. اصلاً انقلاب اسلامی یک حقیقت است و آن حقیقت اسلام است. لذا آیتالله شریعتمداری با مشورت امام و مصلحتبینی ایشان از حزب خلق مسلمان استعفا کرده و نوشتهاند که این حزب مربوط به من نیست. در این مجلس هم که امروز با حضور امام تشکیل شده و همه آقایان مراجع برای تقدیر از آیتالله شریعتمداری در آن حضور یافتهاند من اعلان ایشان را میخوانم، سپس نوشته شما را روی منبر با حضور همه آقایان قرائت میکنم و بعد هم از شما بسیار تشکر و تقدیر خواهد شد. جراید و رادیو تلویزیون این مطلب را منتشر میکنند و با این کیفیت حیثیت شما ضربه نمیخورد. الآن حاضر هستید این کار عملی شود؟
چون در بیان مطلب احترام زیادی برای ایشان بود قدری فکر کرد و گفت گمان نمیکنم امام این کار را بکند. گفتم من میروم و میگویم اگر فرمود این کار را میکنم آیا شما نیز بدون تردید این کار را میکنید؟ گذشته از امام آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم هستند. آنها هم قطعا میآیند. باز متحیر ماند ولی بعد گفت خیلی خوب بروید به امام بگویید ببینید امام حاضر است یا نه؟ اگر حاضر است این کار را بکنید.
برای سومین بار خدمت امام آمدم و گفتم آقای شریعتمداری با این وعدهای که من به او دادم و گفتم منبر میروم و آنطور که بخواهید صحبت میکنم موافقند اما نگران هستند که شما با این امر موافقت نکنید آیا شما موافق هستید؟ امام فرمود بله انقلاب اسلامی و حفظ عز اسلام و کوتاه کردن دست اجانب آنقدر برای من مهم است که با این طرح حتما موافقت دارم و در مجلس هم شرکت میکنم می آیم و مینشینم آنچه را هم خود ایشان بخواهد و شما مصلحت میدانید در منبر بگویید.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 3 از 3]
گفتم بسیار خوب من گمان میکنم با این مذاکراتی که شد در صورتی که پیش ایشان برگردم قبول میکند. بعد فردا صبح سر فرصت برویم اگر کمبودی داشت بنویسم و بیاوریم تا حضرتعالی ببینید پس از آنکه قبول شد امضا شود و آخرالامر هم برای تشکیل مجلس برویم و به وعده خود وفا کنیم. امام گفت بله من میآیم. بروید و بگویید. برای بار سوم به منزل اقای شریعتمداری رفتم و موافقت امام را به ایشان اعلام کردم.
گفتم خوب بنا شد که شما متنی را امشب خودتان بنویسید فردا بیاییم ببینیم اگر نواقصی داشت تکمیل کنیم و بعد ببریم به امام بدهیم اگر ایشان موافقت کرد امضا کنیم و سپس مجلس را تشکیل دهیم. گفت بله بد نیست موافقت میکنم اما یک شرط دارد من باید امشب با بعضی از رفقا مشورت کنم بدون مشورت قول قطعی نمیدهم. امشب برای من شب مشورت باشد من متن را مینویسم. اگر مشورت درست درآمد و خصوصیاتی علاوه شد آن وقت فردا صبح این جا بیایید که تکمیل کنیم.
مطلب را تقریبا تمام شده تلقی کردم از منزل آقای شریعتمداری بیرون آمدم و به منزل امام رفتم. دفعه اول که من پیش امام رفتم یکی دو نفر هم بودند و بیرون رفتند اما دفعههای بعد گاهی چهارنفر و گاهی پنج نفر بودند و گاهی هم اتاق پر بود ولی امام تا مرا میدید حرفش را قطع میکرد در را باز می کرد به اتاق مجاور میرفت و من هم آن جا میرفتم و آن گاه میفرمود چطور شد؟ و من میگفتم چنین و چنان شد.
دفعه آخر هم که آمدم و امام فرمود چطور شد گفتم تقریبا قبول کرده ولی گفته است باید امشب روی این مطلب مشورت کنم هم درباره اصل قضیه و هم درباره بعضی از کمبودهای احتمالی من مشورت میکنم. شما هم فردا صبح بیایید و نتیجه را به امام بگویید. امام فرمود خیلی خوب امشب قم بمانید و فردا صبح بروید.
فردا صبح که نزد آقای شریعتمداری رفتم ایشان گفت رفقای من موافقت نکردند و گفتند هم در قم و هم در آذربایجان حیثیت افراد بسیاری از بین میرود. ضربه بزرگی هم به شما میخورد. نباید اصلاً درباره مطلب فکر کنید بنابراین من آن نوشته را نمینویسم!
به منزل امام برگشتم و مطالب را به ایشان عرض کردم، #امام_متأثر_شد.
(خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تدوین: علی دوانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران،1382، ص395-399)
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#پرونده_ویژه کانال حوزوی روزنه در بازخوانی کارنامه سیاسی آقای #سیدکاظم_شریعتمداری
1)اعلامیه #جامعه_مدرسین مبنی بر عدم صلاحیت مرجعیت شریعتمداری :
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3891
2) روابط وثیق شاه و شریعتمداری در خاطرات محمدعلی گرامی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3897
3) مناسبات شریعتمداری و دربار در خاطرات #اسدالله_علم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3898
4)شریعتمداری و تمایل به عناوین، به روایت #شهید_محلاتی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3899
5) بی اعتمادی امام به #دارالتبلیع:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3900
6) #دارالتبلیغ در نگاه حوزویان به روایت #آیت_الله_یزدی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3901
7) شریعتمداری و درخواست حذف نام امام در منابر:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3903
8) تلاش شریعتمداری برای بقای شاه؛ خاطرات #آیت_الله_میانجی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3904
9) امتناع رسمی شریعتمداری از صدور اعلامیه علیه شاه؛
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3905
10)وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و شریعتمداری:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3906
11) شریعتمداری و #کودتا:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3909
12) فیلم #اعترافات_قطب_زاده و تصریح به اطلاع #شریعتمداری از #کودتا:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3912
13)#شریعتمداری و تکذیب #تأیید_آثار و #تسلیت_فوت #شریعتی
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3913
14)شریعتمداری و موضوع #تزاحم_فقها با #ولی_فقیه:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/3914
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
@rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/10
شریعتمداری در آینه خاطرات/9
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 1 از 3]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔳مرحوم حجتالاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنتهای اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین میگوید:
«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره #حزب_خلق_مسلمان بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص #آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه #دموکراسی را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
هدایت شده از روزنه
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 2 از 3]
وقتی به ایشان پیام را گفتم موضوع را بسیار عجیب تلقی کرد گفت آقا این حزب متعلق به مسلمانها است، من به این حزب بستگی دارم، این را علنا گفته¬ام و همه هم میدانند اگر بگویم بستگی ندارم مساوی با از بین رفتن اعتبار و حیثیت من است. آیا من خودم را تحقیر کنم و بگویم وابستگی به این حزب ندارم و آن را نمی¬شناسم؟ من این کار را نمی¬کنم ایشان این عبارت منفی را خیلی محکم گفت.
من برگشتم خدمت امام رفتم و گفتم ایشان می گوید حیثیت من در خطر است و اگر انصراف خود را اعلام کنم باید از حیثیت خودم چشم بپوشم و بسیاری از دوستانم را که پایه گذار این حزب بودند از دست بدهم من این کار را نمی کنم.
امام اظهار تاسف کردند و گفتند این آقا متوجه قضایا نیست، شما بروید و بگویید حیثیت شما با وابستگی به این حزب از بین خواهد رفت. جدا نشدن از این حزب مقدمه بر باد رفتن حیثیت شماست اما اگر جدا شدید حیثیت شما کاملاً محفوظ میماند و در قم آقایی هستید. من به این وسیله با ایشان اتمام حجت میکنم.
من مجدداً رفتم پیش آقای شریعتمداری و گفتم آقا اینکه شما میگویید درست مقابل نظر امام است. شما میگویید کناره گرفتن من از این حزب به معنی از دست دادن حیثیت خود است و من هرگز این کار را نمیکنم ولی امام میفرماید از بین رفتن حیثیت شما بر اثر وابستگی به این حزب است. این حزب خارجی است آن را برای این درست کرده اند که با انقلاب اسلامی مقابله کند انقلاب را بکوبند و اوضاع را برگردانند و آنچه در گذشته بود از جمله سلطه آمریکا تجدید شود.
امام ضمنا فرمود بگویید اگر حیثیت شما با اعلام عدم وابستگی به این حزب ضربه بخورد ما شما را حفظ میکنیم و جبران خواهیم کرد که کوچکترین ضرری به حیثیت شما وارد نشود.
من پیام امام را به ایشان گفتم و بعد هم خودم صحبت کردم گفتم من الآن به شما میگویم اینطور که امام میفرمایند مقاومت شما خیلی به شما ضربه خواهد زد. اما اگر کنارهگیری کنید و بگویید این حزب مربوط به من نیست و من کاری به این حزب ندارم من الآن از طرف خودم میگویم و بعد میروم به امام هم میگویم اگر موافقت ایشان را جلب کردم میآیم نتیجه را به شما میگویم پیشنهاد من این است که شما استعفا را بنویسید و امضا بکنید. با این کار مقدمهای درست میشود و مجلسی در مسجد اعظم میگیریم به رادیو و تلویزیون هم میگوییم بیایند، آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم بیایند، شما هستید، امام هم شرکت میکند، در آن مجلس من منبر میروم و آنطور که شما میخواهید صحبت میکنم. میگویم آیتالله شریعتمداری که در انقلاب اسلامی با قلم و قدم خدمات بسیار کردهاند اخیراً متوجه شدهاند که حزب خلق مسلمان مضر است و بر خلاف مصلحت انقلاب اسلامی است. اصلاً انقلاب اسلامی یک حقیقت است و آن حقیقت اسلام است. لذا آیتالله شریعتمداری با مشورت امام و مصلحتبینی ایشان از حزب خلق مسلمان استعفا کرده و نوشتهاند که این حزب مربوط به من نیست. در این مجلس هم که امروز با حضور امام تشکیل شده و همه آقایان مراجع برای تقدیر از آیتالله شریعتمداری در آن حضور یافتهاند من اعلان ایشان را میخوانم، سپس نوشته شما را روی منبر با حضور همه آقایان قرائت میکنم و بعد هم از شما بسیار تشکر و تقدیر خواهد شد. جراید و رادیو تلویزیون این مطلب را منتشر میکنند و با این کیفیت حیثیت شما ضربه نمیخورد. الآن حاضر هستید این کار عملی شود؟
چون در بیان مطلب احترام زیادی برای ایشان بود قدری فکر کرد و گفت گمان نمیکنم امام این کار را بکند. گفتم من میروم و میگویم اگر فرمود این کار را میکنم آیا شما نیز بدون تردید این کار را میکنید؟ گذشته از امام آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم هستند. آنها هم قطعا میآیند. باز متحیر ماند ولی بعد گفت خیلی خوب بروید به امام بگویید ببینید امام حاضر است یا نه؟ اگر حاضر است این کار را بکنید.
برای سومین بار خدمت امام آمدم و گفتم آقای شریعتمداری با این وعدهای که من به او دادم و گفتم منبر میروم و آنطور که بخواهید صحبت میکنم موافقند اما نگران هستند که شما با این امر موافقت نکنید آیا شما موافق هستید؟ امام فرمود بله انقلاب اسلامی و حفظ عز اسلام و کوتاه کردن دست اجانب آنقدر برای من مهم است که با این طرح حتما موافقت دارم و در مجلس هم شرکت میکنم می آیم و مینشینم آنچه را هم خود ایشان بخواهد و شما مصلحت میدانید در منبر بگویید.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
هدایت شده از روزنه
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 3 از 3]
گفتم بسیار خوب من گمان میکنم با این مذاکراتی که شد در صورتی که پیش ایشان برگردم قبول میکند. بعد فردا صبح سر فرصت برویم اگر کمبودی داشت بنویسم و بیاوریم تا حضرتعالی ببینید پس از آنکه قبول شد امضا شود و آخرالامر هم برای تشکیل مجلس برویم و به وعده خود وفا کنیم. امام گفت بله من میآیم. بروید و بگویید. برای بار سوم به منزل اقای شریعتمداری رفتم و موافقت امام را به ایشان اعلام کردم.
گفتم خوب بنا شد که شما متنی را امشب خودتان بنویسید فردا بیاییم ببینیم اگر نواقصی داشت تکمیل کنیم و بعد ببریم به امام بدهیم اگر ایشان موافقت کرد امضا کنیم و سپس مجلس را تشکیل دهیم. گفت بله بد نیست موافقت میکنم اما یک شرط دارد من باید امشب با بعضی از رفقا مشورت کنم بدون مشورت قول قطعی نمیدهم. امشب برای من شب مشورت باشد من متن را مینویسم. اگر مشورت درست درآمد و خصوصیاتی علاوه شد آن وقت فردا صبح این جا بیایید که تکمیل کنیم.
مطلب را تقریبا تمام شده تلقی کردم از منزل آقای شریعتمداری بیرون آمدم و به منزل امام رفتم. دفعه اول که من پیش امام رفتم یکی دو نفر هم بودند و بیرون رفتند اما دفعههای بعد گاهی چهارنفر و گاهی پنج نفر بودند و گاهی هم اتاق پر بود ولی امام تا مرا میدید حرفش را قطع میکرد در را باز می کرد به اتاق مجاور میرفت و من هم آن جا میرفتم و آن گاه میفرمود چطور شد؟ و من میگفتم چنین و چنان شد.
دفعه آخر هم که آمدم و امام فرمود چطور شد گفتم تقریبا قبول کرده ولی گفته است باید امشب روی این مطلب مشورت کنم هم درباره اصل قضیه و هم درباره بعضی از کمبودهای احتمالی من مشورت میکنم. شما هم فردا صبح بیایید و نتیجه را به امام بگویید. امام فرمود خیلی خوب امشب قم بمانید و فردا صبح بروید.
فردا صبح که نزد آقای شریعتمداری رفتم ایشان گفت رفقای من موافقت نکردند و گفتند هم در قم و هم در آذربایجان حیثیت افراد بسیاری از بین میرود. ضربه بزرگی هم به شما میخورد. نباید اصلاً درباره مطلب فکر کنید بنابراین من آن نوشته را نمینویسم!
به منزل امام برگشتم و مطالب را به ایشان عرض کردم، #امام_متأثر_شد.
(خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تدوین: علی دوانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران،1382، ص395-399)
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۱۰
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 1 از 3]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔳مرحوم حجتالاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنتهای اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین میگوید:
«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره #حزب_خلق_مسلمان بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص #آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه #دموکراسی را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 2 از 3]
وقتی به ایشان پیام را گفتم موضوع را بسیار عجیب تلقی کرد گفت آقا این حزب متعلق به مسلمانها است، من به این حزب بستگی دارم، این را علنا گفته¬ام و همه هم میدانند اگر بگویم بستگی ندارم مساوی با از بین رفتن اعتبار و حیثیت من است. آیا من خودم را تحقیر کنم و بگویم وابستگی به این حزب ندارم و آن را نمی¬شناسم؟ من این کار را نمی¬کنم ایشان این عبارت منفی را خیلی محکم گفت.
من برگشتم خدمت امام رفتم و گفتم ایشان می گوید حیثیت من در خطر است و اگر انصراف خود را اعلام کنم باید از حیثیت خودم چشم بپوشم و بسیاری از دوستانم را که پایه گذار این حزب بودند از دست بدهم من این کار را نمی کنم.
امام اظهار تاسف کردند و گفتند این آقا متوجه قضایا نیست، شما بروید و بگویید حیثیت شما با وابستگی به این حزب از بین خواهد رفت. جدا نشدن از این حزب مقدمه بر باد رفتن حیثیت شماست اما اگر جدا شدید حیثیت شما کاملاً محفوظ میماند و در قم آقایی هستید. من به این وسیله با ایشان اتمام حجت میکنم.
من مجدداً رفتم پیش آقای شریعتمداری و گفتم آقا اینکه شما میگویید درست مقابل نظر امام است. شما میگویید کناره گرفتن من از این حزب به معنی از دست دادن حیثیت خود است و من هرگز این کار را نمیکنم ولی امام میفرماید از بین رفتن حیثیت شما بر اثر وابستگی به این حزب است. این حزب خارجی است آن را برای این درست کرده اند که با انقلاب اسلامی مقابله کند انقلاب را بکوبند و اوضاع را برگردانند و آنچه در گذشته بود از جمله سلطه آمریکا تجدید شود.
امام ضمنا فرمود بگویید اگر حیثیت شما با اعلام عدم وابستگی به این حزب ضربه بخورد ما شما را حفظ میکنیم و جبران خواهیم کرد که کوچکترین ضرری به حیثیت شما وارد نشود.
من پیام امام را به ایشان گفتم و بعد هم خودم صحبت کردم گفتم من الآن به شما میگویم اینطور که امام میفرمایند مقاومت شما خیلی به شما ضربه خواهد زد. اما اگر کنارهگیری کنید و بگویید این حزب مربوط به من نیست و من کاری به این حزب ندارم من الآن از طرف خودم میگویم و بعد میروم به امام هم میگویم اگر موافقت ایشان را جلب کردم میآیم نتیجه را به شما میگویم پیشنهاد من این است که شما استعفا را بنویسید و امضا بکنید. با این کار مقدمهای درست میشود و مجلسی در مسجد اعظم میگیریم به رادیو و تلویزیون هم میگوییم بیایند، آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم بیایند، شما هستید، امام هم شرکت میکند، در آن مجلس من منبر میروم و آنطور که شما میخواهید صحبت میکنم. میگویم آیتالله شریعتمداری که در انقلاب اسلامی با قلم و قدم خدمات بسیار کردهاند اخیراً متوجه شدهاند که حزب خلق مسلمان مضر است و بر خلاف مصلحت انقلاب اسلامی است. اصلاً انقلاب اسلامی یک حقیقت است و آن حقیقت اسلام است. لذا آیتالله شریعتمداری با مشورت امام و مصلحتبینی ایشان از حزب خلق مسلمان استعفا کرده و نوشتهاند که این حزب مربوط به من نیست. در این مجلس هم که امروز با حضور امام تشکیل شده و همه آقایان مراجع برای تقدیر از آیتالله شریعتمداری در آن حضور یافتهاند من اعلان ایشان را میخوانم، سپس نوشته شما را روی منبر با حضور همه آقایان قرائت میکنم و بعد هم از شما بسیار تشکر و تقدیر خواهد شد. جراید و رادیو تلویزیون این مطلب را منتشر میکنند و با این کیفیت حیثیت شما ضربه نمیخورد. الآن حاضر هستید این کار عملی شود؟
چون در بیان مطلب احترام زیادی برای ایشان بود قدری فکر کرد و گفت گمان نمیکنم امام این کار را بکند. گفتم من میروم و میگویم اگر فرمود این کار را میکنم آیا شما نیز بدون تردید این کار را میکنید؟ گذشته از امام آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم هستند. آنها هم قطعا میآیند. باز متحیر ماند ولی بعد گفت خیلی خوب بروید به امام بگویید ببینید امام حاضر است یا نه؟ اگر حاضر است این کار را بکنید.
برای سومین بار خدمت امام آمدم و گفتم آقای شریعتمداری با این وعدهای که من به او دادم و گفتم منبر میروم و آنطور که بخواهید صحبت میکنم موافقند اما نگران هستند که شما با این امر موافقت نکنید آیا شما موافق هستید؟ امام فرمود بله انقلاب اسلامی و حفظ عز اسلام و کوتاه کردن دست اجانب آنقدر برای من مهم است که با این طرح حتما موافقت دارم و در مجلس هم شرکت میکنم می آیم و مینشینم آنچه را هم خود ایشان بخواهد و شما مصلحت میدانید در منبر بگویید.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 3 از 3]
گفتم بسیار خوب من گمان میکنم با این مذاکراتی که شد در صورتی که پیش ایشان برگردم قبول میکند. بعد فردا صبح سر فرصت برویم اگر کمبودی داشت بنویسم و بیاوریم تا حضرتعالی ببینید پس از آنکه قبول شد امضا شود و آخرالامر هم برای تشکیل مجلس برویم و به وعده خود وفا کنیم. امام گفت بله من میآیم. بروید و بگویید. برای بار سوم به منزل اقای شریعتمداری رفتم و موافقت امام را به ایشان اعلام کردم.
گفتم خوب بنا شد که شما متنی را امشب خودتان بنویسید فردا بیاییم ببینیم اگر نواقصی داشت تکمیل کنیم و بعد ببریم به امام بدهیم اگر ایشان موافقت کرد امضا کنیم و سپس مجلس را تشکیل دهیم. گفت بله بد نیست موافقت میکنم اما یک شرط دارد من باید امشب با بعضی از رفقا مشورت کنم بدون مشورت قول قطعی نمیدهم. امشب برای من شب مشورت باشد من متن را مینویسم. اگر مشورت درست درآمد و خصوصیاتی علاوه شد آن وقت فردا صبح این جا بیایید که تکمیل کنیم.
مطلب را تقریبا تمام شده تلقی کردم از منزل آقای شریعتمداری بیرون آمدم و به منزل امام رفتم. دفعه اول که من پیش امام رفتم یکی دو نفر هم بودند و بیرون رفتند اما دفعههای بعد گاهی چهارنفر و گاهی پنج نفر بودند و گاهی هم اتاق پر بود ولی امام تا مرا میدید حرفش را قطع میکرد در را باز می کرد به اتاق مجاور میرفت و من هم آن جا میرفتم و آن گاه میفرمود چطور شد؟ و من میگفتم چنین و چنان شد.
دفعه آخر هم که آمدم و امام فرمود چطور شد گفتم تقریبا قبول کرده ولی گفته است باید امشب روی این مطلب مشورت کنم هم درباره اصل قضیه و هم درباره بعضی از کمبودهای احتمالی من مشورت میکنم. شما هم فردا صبح بیایید و نتیجه را به امام بگویید. امام فرمود خیلی خوب امشب قم بمانید و فردا صبح بروید.
فردا صبح که نزد آقای شریعتمداری رفتم ایشان گفت رفقای من موافقت نکردند و گفتند هم در قم و هم در آذربایجان حیثیت افراد بسیاری از بین میرود. ضربه بزرگی هم به شما میخورد. نباید اصلاً درباره مطلب فکر کنید بنابراین من آن نوشته را نمینویسم!
به منزل امام برگشتم و مطالب را به ایشان عرض کردم، #امام_متأثر_شد.
(خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تدوین: علی دوانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران،1382، ص395-399)
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#پرونده_ویژه کانال روزنه در بازخوانی کارنامه سیاسی آقای #سیدکاظم_شریعتمداری
رمزگشایی از پیوند فکری/سیاسی اعتدالیون با جریان شریعتمداری
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7706
شریعتمداری و #تزاحم_فقها با #ولی_فقیه:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7708
اشاره امام به کارشکنیهای آقای شریعتمداری:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7705
اعلامیه #جامعه_مدرسین پیرامون عدم صلاحیت شریعتمداری برای مرجعیت:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7704
توبه نامه آقای شریعتمداری:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7703
روابط شاه و شریعتمداری در خاطرات آقای گرامی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7686
مناسبات شریعتمداری و دربار در خاطرات #اسدالله_علم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7687
روایت شهید محلاتی از تمایل شریعتمداری به عناوین:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7688
بیاعتمادی امام به #دارالتبلیع:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7689
روایت #آیت_الله_یزدی از نگاه منفی حوزویان به #دارالتبلیغ:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7690
شریعتمداری و درخواست عدم ذکر نام امام در منابر، به روایت عبدالحمید بنابی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7691
تلاش شریعتمداری برای بقای شاه بروایت #آیت_الله_میانجی:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7692
امتناع از صدور اعلامیه علیه شاه:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7693
وساطت بینتیجه مرحوم #فلسفی بین امام و شریعتمداری:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7697
شریعتمداری و #کودتا:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/7700
▫مطالب بیشتر در روزنه👇
@rozaneebefarda
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۱۰
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 1 از 3]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔳مرحوم حجتالاسلام و المسلمین فلسفی از وعاظ شهیر ایران و مورد وثوق مراجع و علمای اعلام بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بالاگرفتن ماجرای اختلافات جریان شریعتمداری با امام و انقلاب اسلامی، به رسم سنتهای اخلاقی حوزه علمیه، تلاش فراوانی برای اصلاح ذاتالبین انجام داد که این تلاشها با کارشکنی و عدم همکاری آقای شریعتمداری، به شکست انجامید.
🔘مرحوم فلسلفی در خاطرات خود به تشریح ماجرا پرداخته و چنین میگوید:
«بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آنکه امام به قم تشریف بردند و در منزل کوچکی نزدیک رودخانه ساکن شدند امام در اتاق کوچکی می نشستند و ملاقات های ایشان هم آنجا بود. نماینده پاپ را نیز در همین اتاق پذیرفتند و آن بیانات مشهور را خطاب به او در همین اتاق ایراد نمودند.
در آن هنگام من قم بودم یک روز صبح امام به وسیله یکی از دوستان پیغام داد که به فلانی بگویید اینجا بیاید. خدمت ایشان رسیدم امام تنها بود. شروع سخن ایشان گفتگو درباره #حزب_خلق_مسلمان بود. امام فرمودند ما می¬دانیم که اجانب به خصوص #آمریکا با این انقلاب خیلی دشمن هستند و با وسائل گوناگون به آن ضربه می¬زنند. حالا اول کار است که آمده¬اند و حزب درست کرده¬اند. این حزب خلق مسلمان علی التحقیق ریه خارجی دارد. این کلمه خلق را داخل عنوان حزب گذارده¬اند _ مثل اینکه کلمه #دموکراسی را می¬خواستند داخل نام جمهوری اسلامی ایران کرده و بگویند جمهوری دموکراتیک اسلامی ایران _ خلق مسلمان هم یعنی همین. خلق در فارسی همین توده است.
امام افزود اینها می¬خواهند از همین حالا میان مسلمانان زمینه جنگ درست کنند و بگویند حزب جمهوری اسلامی و حزب خلق مسلمان. این قضیه ضربه زدن به انقلاب و پایمال کردن خون¬های مسلمانان است. می¬خواهند این انقلاب را بکوبند و این موفقیت را از بین ببرند و یک چیز دیگر جایش بگذارند که منافع خودشان را تامین کند.
بعد امام فرمود مشکل این است که آقای #شریعتمداری به نام یک آیتالله وابستگی خودش را به این حزب اعلام کرده و آن را وابسته به خود معرفی کرده است. یعنی بین این حزب و بین آقای شریعتمداری ارتباط هماهنگی و همرنگی برقرار است. این کار خیلی خطرناک است. ممکن است تمام زحمت ها به هدر برود. اینکه گفتم شما بیایید برای این است که بگویم پیش آقای شریعتمداری بروید و به طور خصوصی از قول من به ایشان بگویید این کار را اجانب کردهاند شما که این مطلب را پذیرا شدهاید یا اگاهید یا نا اگاه مصلحت شما این است که فورا در جراید و رادیو و تلویزیون اعلام کنید که از این حزب برکنار هستید و مسائل آن به هیچ وجه به شما ارتباط ندارد تا حیثیت شما محفوظ باشد.
من همان موقع حرکت کردم و به منزل آقای شریعتمداری رفتم و به ایشان که در اتاق دیگری بود پیام دادم که آقا من حرف خصوصی با شما دارم وقتی که آمد پیام امام را به ایشان رساندم؛ اصل پیام این بود که آقای شریعتمداری بنویسد و امضا کند که من به هیچ وجه به این حزب ارتباط ندارم و این حزب نیز به من وابستگی ندارد.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 2 از 3]
وقتی به ایشان پیام را گفتم موضوع را بسیار عجیب تلقی کرد گفت آقا این حزب متعلق به مسلمانها است، من به این حزب بستگی دارم، این را علنا گفته¬ام و همه هم میدانند اگر بگویم بستگی ندارم مساوی با از بین رفتن اعتبار و حیثیت من است. آیا من خودم را تحقیر کنم و بگویم وابستگی به این حزب ندارم و آن را نمی¬شناسم؟ من این کار را نمی¬کنم ایشان این عبارت منفی را خیلی محکم گفت.
من برگشتم خدمت امام رفتم و گفتم ایشان می گوید حیثیت من در خطر است و اگر انصراف خود را اعلام کنم باید از حیثیت خودم چشم بپوشم و بسیاری از دوستانم را که پایه گذار این حزب بودند از دست بدهم من این کار را نمی کنم.
امام اظهار تاسف کردند و گفتند این آقا متوجه قضایا نیست، شما بروید و بگویید حیثیت شما با وابستگی به این حزب از بین خواهد رفت. جدا نشدن از این حزب مقدمه بر باد رفتن حیثیت شماست اما اگر جدا شدید حیثیت شما کاملاً محفوظ میماند و در قم آقایی هستید. من به این وسیله با ایشان اتمام حجت میکنم.
من مجدداً رفتم پیش آقای شریعتمداری و گفتم آقا اینکه شما میگویید درست مقابل نظر امام است. شما میگویید کناره گرفتن من از این حزب به معنی از دست دادن حیثیت خود است و من هرگز این کار را نمیکنم ولی امام میفرماید از بین رفتن حیثیت شما بر اثر وابستگی به این حزب است. این حزب خارجی است آن را برای این درست کرده اند که با انقلاب اسلامی مقابله کند انقلاب را بکوبند و اوضاع را برگردانند و آنچه در گذشته بود از جمله سلطه آمریکا تجدید شود.
امام ضمنا فرمود بگویید اگر حیثیت شما با اعلام عدم وابستگی به این حزب ضربه بخورد ما شما را حفظ میکنیم و جبران خواهیم کرد که کوچکترین ضرری به حیثیت شما وارد نشود.
من پیام امام را به ایشان گفتم و بعد هم خودم صحبت کردم گفتم من الآن به شما میگویم اینطور که امام میفرمایند مقاومت شما خیلی به شما ضربه خواهد زد. اما اگر کنارهگیری کنید و بگویید این حزب مربوط به من نیست و من کاری به این حزب ندارم من الآن از طرف خودم میگویم و بعد میروم به امام هم میگویم اگر موافقت ایشان را جلب کردم میآیم نتیجه را به شما میگویم پیشنهاد من این است که شما استعفا را بنویسید و امضا بکنید. با این کار مقدمهای درست میشود و مجلسی در مسجد اعظم میگیریم به رادیو و تلویزیون هم میگوییم بیایند، آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم بیایند، شما هستید، امام هم شرکت میکند، در آن مجلس من منبر میروم و آنطور که شما میخواهید صحبت میکنم. میگویم آیتالله شریعتمداری که در انقلاب اسلامی با قلم و قدم خدمات بسیار کردهاند اخیراً متوجه شدهاند که حزب خلق مسلمان مضر است و بر خلاف مصلحت انقلاب اسلامی است. اصلاً انقلاب اسلامی یک حقیقت است و آن حقیقت اسلام است. لذا آیتالله شریعتمداری با مشورت امام و مصلحتبینی ایشان از حزب خلق مسلمان استعفا کرده و نوشتهاند که این حزب مربوط به من نیست. در این مجلس هم که امروز با حضور امام تشکیل شده و همه آقایان مراجع برای تقدیر از آیتالله شریعتمداری در آن حضور یافتهاند من اعلان ایشان را میخوانم، سپس نوشته شما را روی منبر با حضور همه آقایان قرائت میکنم و بعد هم از شما بسیار تشکر و تقدیر خواهد شد. جراید و رادیو تلویزیون این مطلب را منتشر میکنند و با این کیفیت حیثیت شما ضربه نمیخورد. الآن حاضر هستید این کار عملی شود؟
چون در بیان مطلب احترام زیادی برای ایشان بود قدری فکر کرد و گفت گمان نمیکنم امام این کار را بکند. گفتم من میروم و میگویم اگر فرمود این کار را میکنم آیا شما نیز بدون تردید این کار را میکنید؟ گذشته از امام آقای گلپایگانی و آقای نجفی هم هستند. آنها هم قطعا میآیند. باز متحیر ماند ولی بعد گفت خیلی خوب بروید به امام بگویید ببینید امام حاضر است یا نه؟ اگر حاضر است این کار را بکنید.
برای سومین بار خدمت امام آمدم و گفتم آقای شریعتمداری با این وعدهای که من به او دادم و گفتم منبر میروم و آنطور که بخواهید صحبت میکنم موافقند اما نگران هستند که شما با این امر موافقت نکنید آیا شما موافق هستید؟ امام فرمود بله انقلاب اسلامی و حفظ عز اسلام و کوتاه کردن دست اجانب آنقدر برای من مهم است که با این طرح حتما موافقت دارم و در مجلس هم شرکت میکنم می آیم و مینشینم آنچه را هم خود ایشان بخواهد و شما مصلحت میدانید در منبر بگویید.
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ادامه در صفحه بعد👇🏽
مروری بر ماجرای وساطت مرحوم #فلسفی بین امام و آقای شریعتمداری
[صفحه 3 از 3]
گفتم بسیار خوب من گمان میکنم با این مذاکراتی که شد در صورتی که پیش ایشان برگردم قبول میکند. بعد فردا صبح سر فرصت برویم اگر کمبودی داشت بنویسم و بیاوریم تا حضرتعالی ببینید پس از آنکه قبول شد امضا شود و آخرالامر هم برای تشکیل مجلس برویم و به وعده خود وفا کنیم. امام گفت بله من میآیم. بروید و بگویید. برای بار سوم به منزل اقای شریعتمداری رفتم و موافقت امام را به ایشان اعلام کردم.
گفتم خوب بنا شد که شما متنی را امشب خودتان بنویسید فردا بیاییم ببینیم اگر نواقصی داشت تکمیل کنیم و بعد ببریم به امام بدهیم اگر ایشان موافقت کرد امضا کنیم و سپس مجلس را تشکیل دهیم. گفت بله بد نیست موافقت میکنم اما یک شرط دارد من باید امشب با بعضی از رفقا مشورت کنم بدون مشورت قول قطعی نمیدهم. امشب برای من شب مشورت باشد من متن را مینویسم. اگر مشورت درست درآمد و خصوصیاتی علاوه شد آن وقت فردا صبح این جا بیایید که تکمیل کنیم.
مطلب را تقریبا تمام شده تلقی کردم از منزل آقای شریعتمداری بیرون آمدم و به منزل امام رفتم. دفعه اول که من پیش امام رفتم یکی دو نفر هم بودند و بیرون رفتند اما دفعههای بعد گاهی چهارنفر و گاهی پنج نفر بودند و گاهی هم اتاق پر بود ولی امام تا مرا میدید حرفش را قطع میکرد در را باز می کرد به اتاق مجاور میرفت و من هم آن جا میرفتم و آن گاه میفرمود چطور شد؟ و من میگفتم چنین و چنان شد.
دفعه آخر هم که آمدم و امام فرمود چطور شد گفتم تقریبا قبول کرده ولی گفته است باید امشب روی این مطلب مشورت کنم هم درباره اصل قضیه و هم درباره بعضی از کمبودهای احتمالی من مشورت میکنم. شما هم فردا صبح بیایید و نتیجه را به امام بگویید. امام فرمود خیلی خوب امشب قم بمانید و فردا صبح بروید.
فردا صبح که نزد آقای شریعتمداری رفتم ایشان گفت رفقای من موافقت نکردند و گفتند هم در قم و هم در آذربایجان حیثیت افراد بسیاری از بین میرود. ضربه بزرگی هم به شما میخورد. نباید اصلاً درباره مطلب فکر کنید بنابراین من آن نوشته را نمینویسم!
به منزل امام برگشتم و مطالب را به ایشان عرض کردم، #امام_متأثر_شد.
(خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، تدوین: علی دوانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران،1382، ص395-399)
🔻کانال نخبگانی #روزنه:
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
انا لله و انا الیه راجعون
عالم انقلابی حجةالاسلام والمسلمین شیخ هادی قدس از ارادتمندان وفادار #امام_خمینی و از شاگردان قدیمی #آیتالله_العظمی_بهجت به رحمت حق پیوست.
شیخ هادی قدس اشکوری گیلانی متولد ۱۳۱۱، بعد از طی تحصیلات مقدماتی، در سال ۱۳۳۵ وارد قم شد.
از سال ۱۳۳۸ در درس #آیتالله_العظمی_بروجردی شرکت کرد.
قبل از حضور در قم به واسطهی مرحوم #فلسفی، با #شهید_نواب_صفوی آشنا شد و پس از آن به منزل و محافل مرحوم نواب رفت و آمد داشت. او پس از ارتحال آیتالله العظمی بروجردی وارد #درس_امام شد.
این عالم مهذب و سادهزیست پنج سال با #شهید_سید_یونس_رودباری(شهید فیضیه) بود و سیدیونس در وصیتنامهاش مرحوم قدس را وصی خودش دانسته بود.
دیدار پدر قدخمیده سیدیونس با امام (که در سخنرانی معروف امام به آن اشاره شده) به واسطه مرحوم قدس صورت گرفت.
(صحیفه، ج۱، ص ۱۹۷)
در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی در منصب قضا و بعد هم مدتی در منصب امامت جمعه، مخلصانه خدمت کرد و مورد علاقه #مردم بود.
در قم علاوه بر تدریس، به تبلیغ و پاسخگویی به سؤالات شرعی اهتمام داشت.
این اواخر در خانه سادهاش در حوالی گلزار شهدا سکونت داشت و در حال وصل و معنویت روزگار میگذراند.
افسوس که این شخصیتهای فرهیخته، مهذب، مردمی و سادهزیست را کمتر میشناسیم و معرفی میکنیم.
اینان #الگوی_روحانی_طراز_انقلاب_اسلامی هستند.
امید است لااقل اکنون که از میان ما رفته، حوزه قدرش را بشناسد!
▫️پیکر ایشان امروز پنجشنبه(۳۰فروردین ۱۴۰۳) تشییع میگردد.
▫️برای شادی روح این عالم خدوم و انقلابی صلوات و حمدی قرائت کنیم.
🔘 روزنه:
@rozaneebefarda