eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
423 دنبال‌کننده
292 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
👌نوکرای (امام)حسین... یکی دو روز روزه میگیرین 👌روزم بلند, طولانی،،، تشنگی بهت غلبه میکنه 🔰وقتی عطش بهت غلبه میکنه، از بچگی یاد گرفتیم فقط میگیم 😭😭 دم افطار که میشه، اول کاری که میکنی، رفع عطش میکنی 🔰اول کاریم که نوکر حسین، اول ذکری که از لبش جاری میشه میگه ✔️دم افطار که آب مینوشی میگی ✔️اما در طول روز، تشنه ای نمیتونی آب بنوشی فقط بگو 😭😭 🔻اما تو این عالم حرف از عطش میاد فقط میگیم یا 😭😭 🔺تنها شهیدی بود تو کربلا که تشنه بود ولی نمیتونست بگه 😭😭 💥مث ماهی که از آب افتاده بیرون، تلذّی میکرد ⬅️از یه طرف، رباب شرمندش شد 🤲خدا هیچ مادریو شرمنده ی طفلش نکنه ⬅️از یه طرف،شرمندگیه ابالفضل ⬅️سقای حرم بوده، پشت و پناه اهل خیام بوده 🔸باران خون گرفته و دل آسمان گرفت 🔸داغ غم تو از همه، تاب و توان گرفت 🔸وقتی شنید حرمله،نام تو هم علیست 🔸از جا پرید و قبضه ی تیر و کمان گرفت 🔸عرش خدا به لرزه در آمد که بیگناه 🔸تیری، سپیدیه گلویت را نشان گرفت 🔹تیری که استخوان گلوی تورا شکست 🔹از آن گذشت و جا به دل باغبان گرفت 🔹آنجا که آب،قیمت جان داشت،،، حرمله 🔹در خون به جای شیر، تو را از زبان گرفت 👌هر مادری برا بچش آرزو داره 👌هرمادری آرزو داره بچشو بزرگ کنه 👌هر مادری دوست داره دامادیه بچشو ببینه 😢آرزوی رباب،چیه؟؟ ⚪️بودم امید، مثل ابالفضل ببینمت ⚪️صد حیف باغ آرزویم را خزان گرفت ⚪️از چشم نیمه باز تو صد باره سوختم ⚪️خندیدنت ز مادر دلخسته جان گرفت 😔دیدی فاتحه میخونن، دست رو قبر میزارن اگه گرفتی، بیکار نباش ⬇️⬇️ ☑️سر نیزه ها، به فاتحه خوانیت آمدند ❇️یه اشاره ای بکنم ها؟؟ دقیق نمیدونستن، همه ی قبیله ها سر گرفتن برن جایزه بگیرن ❇️قبیله ی بیل دارا، دقیق نمیدونست کجای پشت خیمه علی اصغرو دفن کردن، با نیزه اومدن زمینو زیر و رو کردن، تا یکی از نیزه ها به بدن بخوره ❇️یکی از نیزه ها به بدن علی اصغر خورد 🔘سر نیزه ها، به فاتحه خوانیت آمدند 🔘وقتی که قبر پیکر تو، در میان گرفت 🔘گهواره ات کجاست؟ رقیه تکان دهد 🔘باید سراغ این یکی از ساربان گرفت 🟥یکی قبل تیرخوردنش،لالایی میخوند 🟥یکی موقعی که دفنش کرد،لالایی میخوند رباب 🟥یکیم اون موقعی که سر بالا نیزه بوده سر کوچولوی علی اصغر کجا ➖سر ابالفضل کجا ➖نیزه همون نیزه هست ✳️نیزه دارا، عرق میخوردن و مست میکردن نیزه هارو بهم میزدن ❇️گاهی وقتا سر از رو نیزه میفتاد، زیر قدم های این نانجیبا 😭 😔پیر همه بود اگرچه یک کودک بود 😔صبرش به غریبیه پدر اندک بود 😔میکرد به نی اشاره و میگفت رباب 😔ایکاش سر نیزه کمی کوچک بود 😭😭😭 علی لای لای علی لای لای علی لای لای علی لای لای ♨️بابا بیخود نبود تا به امام سجاد گفتن آقاجان مختار قیام کرد، اولین چیزی که 🔅پرسید، فرمود از حرمله چه خبر؟؟ ♻️گفت خیلیا تو کربلا جنایت کردن، چرا فقط میگید حرمله؟؟ 💯فرمود داغی که حرمله به دل ما گذاشت، احدی نذاشت 💠یکی از جاهایی که به حرمله گفتن، بگو چه کارایی کردی گفت اگه بگم در امانم؟ 🔆مختار گفت بگی نگی خونتو ریختم 💢گفت حالا که قراره بمیرم، خون به دل شما بکنم ✴️یکی از جاهایی که دلم سوخت برا حسین، اینجا بوده ✴️مادرا، وقتی میخوان نوزادشونو دست شوهرشون بدن، مخصوصاً پیش رفیقاش میخواد بره یجوری خوشکل قنداقش میکنن که شوهره خجالت نکشه بچه که قنداق میشه، دست و پاش بسته هست،،، تکون نمیخوره ◀️تیرُ رها کرد، به حلقوم علی اصغر خورده ◀️ابی عبدالله یه وقتی دستاش گرم شده، قنداقه رو گرفت اول کاری که کرد، خنجر در آورد ◀️میگه من فکر کردم این سر یه مقدار به پوست بند بوده، خواست این پوستو جدا کنه سر جدا بشه [تو فکر خودش این بوده] ⬅️گفت خوب که نگاه کردم اول کاری که کرد، بند قنداقو پاره کرد تا بند قنداق پاره شده، مث مرغی که سر میبرن این طفل شیرخواره بال بال میزد 😭 🟣شعله بر دل ماسوا مزن علی 🟣روی دست من،دست و پا مزن علی 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔺من،بار معاصی بر دوش 🔺گیری تو مرا در آغوش 🔻در پای درت،گریم من 🔻تا بحر کرم،آید جوش 😔نظر نما،به حال زارم 😔کسی به غیر تو،ندارم 💢 ⚪️بگو که کاسه گدایی ⚪️به جز درت،کجا بیارم 💢 آه... 🔰خسته ام از بس که من،توبه شکستم 🔰تو کریمی ای خدا،من پست پستم 🔰بر سر این سفره ات،بنگر نشستم ✨✨✨✨✨✨ ✳️ای شمع شب تار من ✳️مولای وفادار من ✳️ذکر لب من،امیدم ✳️بگشا گره از کار من 🔘تویی تویی دوای دردم 🔘نظر نما به روی زردم 💢 🔸به غیر معصیت الهی 🔸به درگهت بگو چه کردم 💢 آه... ✔️من گدای بی وفایم یا الهی ✔️بی وفای بی نوایم یا الهی ✔️بار دیگر کن صدایم یا الهی 😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ. 😭 شب قدرم داره میاد دستام خالیه 👌اما همیشه ایمان داشتمو دارم به مهربونیت 🔸خدا تو مهربونی 🔸منو نمیسوزونی 😭اصلا مادرمون بین در و دیوار سوخت که من و تو نسوزیم مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي شرمنده ام وَأَتُوبُ إِلَيْهِ 🤲 ⬅️خدا گنهکاره برگشت ⬅️همون آدم بده برگشت ✔️فرمودی اگه مردم میدونستن چقد من مشتاقشونم، برا توبه کردن و برگشتن از شدت دوست داشتن من به خودشون، دق میکردن 🔰 تو_همیشه_طلبکاریم 💢دیدی یه بچه گم میشه،دستش از دست پدر و نادرش رها میشه وقتی برمیگرده طلبکارم هست، میگه چرا دستمو رها کردی؟! 💢پدر و مادر برا دلخوشیه بچه، کوتاه میان،،، دست نوازش به سرش میکشن به توان1000کن محبت خدارو طلبکارم هستیم بازم خدا میگه خوش اومدی 👌اصلا من منتظرت بودم ربِّ ربِّی اَسْأتُ بِجَهْلی ظَلَمْتُ نَفْسی ⚪️هرچند،دادم ازدست حال عبادتم را ⚪️ازمن نگیر، هرگز عرض ارادتم را 😭 🔘هرجوره خوب بودی با این بد گنهکار 🔘اما ادا نکردم حق رفاقتم را ➖تورفیق خوبی بودی 💠رفیق روزای بی کسی فرقی نداره وقتی با امام حسین حرف میزنی انگار باخودت داری حرف میزنی ✅همه که رهام کردن تازه میفهمم همه کسم تویی. ⚪️چیزی زنعمت تو از سفره ام نشد کم ⚪️بالطف خود ندیدی کفران نعمتم را 🔘مشغول هیچ بودم ،دنبال هیچ رفتم 🔘 صرف شمانکردم،افسوس همّتم را 🔸هرچه فرار کردم ، دنبال من دویدی 🔸آغوش باز کردی ،دیدی خجالتم را 😭😭😭 این درگه همه درگه نوامیدی نیست براچی خجالت میکشی؟؟ 😭 ❇️اسد به داوود گفت،به مردم بگید اونایی که به نمازشون مینازند به عبادتشون مینازند اونارو بترسونند از ماه رمضون اما به گنهکارا بشارت بده. ✅ماه رمضون مال ما گنهکاراست ➖تودعوتمون کردی مااینجاییم وگرنه من بی سروپاکجا؟! سر سفره ی مناجات کجا؟! 😭😭 💠خدا خودت شاهدی از هرکی کم گذاشتم براآقام حسین کم نزاشتم 😭😭 💠اصلا دنبال بهونه ام برم بگم حسین و گریه کنم 😭😭 ➖اینقده دلم برا این شب تنگ شده بود. ➖اینقده دام برای حال و هوای شما تنگ شده بود. ➖اصلا دلتنگ گریه های شما شدم خدامیدونه. ➖چقدم مردم بخاطر آقام احترام گذاشتند. ➖چقده بخاطر اینکه منوتو نوکرامام حسینیم قیام کردند. گفتن فلانی، اصلا گریه اش فرق داره اون تو جلسه گریه میکنه اصلا یه چیز دیگس. ➖ این یاحسینش فرق داره ➖این سینه زنیش فرق داره آقا، یجا ببرمت میدونم دلت پر میزنه. دست سه ساله دادم . من آبروی خودرا آبروی دوعالم آبروی دوعالم 😭😭 آبرو بخر، آبروی دوعالم 😭😭 🔻دست سه ساله دادم. من آبروی خودرا 🔻کی میدهد رقیه برگ زیارتم را 😭😭 ⬅️اینقده دلتنگ 🔺زینب بلند میگفت ای آفتاب نیزه 🔺گودال تو رقم زد ،روز اسارتم را 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔴مضرات بلافاصله خوابیدن بعد از سحری: ⬅️۱.چاق شدن ☑️۲.ترش کردن ⬅️۳.مبتلا شدن به یبوست ☑️۴.خطر سکته مغزی افزایش پیدا می کند. ✍️بهترین زمان خوابیدن بعد از سحری ۱ ساعت بعد از خوردن سحری میباشد
🔸سیدی، ای کعبه آمال من 🔸ای همیشه شاهد اعمال من 🔹آقا،قلب مجروحت به درد آورده ام 🔹با گناهم،چشم تو تر کرده ام 🔻خوب میدانم که با روی سیاه 🔻لکه ننگ تو هستم از گناه 🔺خوب میدانم برایم در دعا 🔺آبرو بگذاشتی پیش خدا 🟠تا که برگردم به ره، قابل شوم 🟠تا به فیض دیدنت،نائل شوم ⚪️لیک در اوج غرورم، ای شَها ⚪️من به تو ترجیح دادم،نفس را 🟣حال که درمانده ام، در کار خویش 🟣خسته ام از ذلت و رفتار خویش ✔️کن دعا، دیگر بمیرم نازنین ✔️تا نسوزانم دلت را بیش از این 💠کوله بارم از گناه روم سیاه روم سیاه 💠از تو ای غریب زهرا،خواهشم یه نیم نگاه 🔰آرزوم یه نیم نگاه، نگو خواستنت گناه 🔰جز گناه چیزی ندارم،گل زهرا روم سیاه ♻️منه بی آبرو آقا، جز یه آرزو ندارم ♻️اونم اینه که یه روزی،سر کف پاهات بزارم 🔆غرق سوز و آه و دردم، از فراقت گله کردم 🔆بگو ای غریب خسته،کجا دنبالت بگردم؟!... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بر گرد بستر تو،نشسته دختر تو 🔸چه سازم با دل خون،چه سازم با سر تو 🔹طبیب آمد سرش را هی تکان داد 🔹مرا دست بلایی بی امان داد 🔶طبیب امشب چه در گوش حسین گفت 🔶زمین خورد و کفن هارا نشان داد 😭😭😭😭 🔷چرا بابا به بستر جان نداری 🔷ندارم هیچ باور،جان نداری 🔻سرت بر شانه ات میافتد ای وای 🔻بمیرم مثل مادر جان نداری 😭😭 ✔️روزای آخر عمر مادرم، یادم اومد ✔️امشب فاطمه اومده استقبال علی، بی بی ما حضرت زهرا، 2بار پاش به کوفه باز شد ✔️یکی برا استقبال مولا اومد... ⬅️تو اهل روضه ای،میدونی چی میخوام بگم ♨️زن خولی میگه نیمه های دل شب، دیدم از تو تنور یه نوری بالا میره اومدم نزدیک تنور، دیدم یه مادر قامت خمیده ای یه سر بریده رو بغل گرفته هی میگه بنی بنی بنی 😭😭 💢بخوان روضه که خون شد حاصل تو 💢که خون میجوشد از درد و دل تو 💢شبیه قاتلان مادرم باز، 💢بمن خندید بابا قاتل تو 🔅تازه از خنده های قنفذ راحت شدیم 🔆گفت مادری را سینه بشکستن که خندیدن نداشت 🔆دومی خندید و زینب طاقت دیدن نداشت ♻️قاتل از شیر تو نوشین،بمن میخندد ♻️طعنه اش کشت مرا پیش برادر بابا ☑️گفت زحمت نکش ☑️گفت شیر ببرید براش ☑️درسته قاتل ماست، اما تو خونه ی ماست 🔘شیر آوردن براش 🔘همچین که ظرف شیر رو گرفت، شروع کرد به خندیدن گفت دلتونو خوش نکنید ✔️هزار درهم دادم،خریدمش ✔️هزار درهم دادم زهرآگینش کردن ✔️هزار درهم دادم تیزش کردم ♦️با خنجر تیز، وارد گودال میشد ♦️هرچی خنجر میزد،نمیگرفت 😭😭 ♦️هربار که خنجر رو حنجر میومد یه ♦️صدای مادرونه میگفت بُنیَّ بُنیَّ ✅اصلا زینب عادت کرد که بهش بخندن ❇️هم تو کوفه بهش خندیدن هم تو شام هم کربلا یه نگاهی کرد گفت: آه... 😭کن تماشا بین نامحرم اسیرم 😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم 👌حسین دردم از اینه اوناییکه دارن به من میخندن یه روز شاگردای کلاس قرآنم بودن 😭😭 🔸دو دستش روی سینه، با ادب رفت 🔸تو گفتی فاطمه با تاب و تب رفت 🔹همینکه نام زهرا را شنید او 🔹سرش پایین به سمت در، عقب رفت 😔امشب فرمود همه برن فقط بچه های فاطمه بمونن مختصر کنم روضه رو 😔غیرت الله سرشو پایین گرفت،داره از در بیرون میره عباسم،تو کجا میری؟؟ ✔️بابا، فرمودی بچه های فاطمه ✔️من، غلام بچه های فاطمه ام ☑️مادرم یادم داده نوکرای بچه های فاطمه باشم ☑️اصلا نمیتونم تصور کنم به من بگن پسر فاطمه عین روایته 👌آقا امیرالمومنین دستای اما حسن و امام حسینو حضرت زینبو، تو دستای حضرت ابالفضل گذاشت 👌یه نگاه کرد گفت ابالفضل، زینب امانته دستت 😞حرف آخرو بزنم سینه بزنیم 💢ابالفضل حواست باشه نگاه کن زینبمو امانتو دستت سپردم 💢فلذا وقتی که خواستن سوار ناقه بشن، یه نگاه کرد به علقمه 😔حاشا به غیرتت ابالفضل 😭ببین امانتی که بابام علی،دستت سپرده آه... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
با محبت زهرا، تا نجف کشیده ام پر ذکر هر شب ، یا علی مدد حیدر 🔸🔸 زیر لب، علی امشب،نام فاطمه دارد یاد مهربان یارش،آه و زمزمه دارد با حسین حسین امشب،حاجتم روا باشد چونکه افضل الاعمال طوف کربلا باشد با تنی به خون غلطان،عاقبت بخیرم کن شد حسین مدد،، کارم، شاه باوفا دارم روی نی نسیم آمد،گیسویش تکانی خورد بس که دلبری میکرد،صبر خواهرش را بُرد 😭😭 🤲 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
صاف رفتی تو گودیه قتلگاه،بزار روضه رو اینجوری ادامه بدم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹بزا برم به بالای تل خاک غم 🔹دوباره ای برادر،برات بگیرم دم 🔹از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... 🔸مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل 🔸مگه یادم میره دیدم شدی،غریب مقتل 🔸مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 ♻️مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد ♻️مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد ♻️مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 😭😭 🔺مگه یادم میره مُردَم سَره کوچه و بازار 🔺مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار 🔺مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار 🔰مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم 🔰مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم 🔰مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم ✳️مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی ✳️مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی ✳️مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی ✔️زیر بغلای بابارو گرفتن. نزدیک خونه که رسیدن فرمود حسنم حسینم زیر بغلامو رها کنید ✔️بابا، جون نداری، از بس ازت خون رفت توان راه رفتن نداری ✔️چیجوری میخوای قدم از قدم برداری؟ ☑️فرمود: حسنم حسینم خودمم میدونم حالم چیجوریه اما میدونم اگه زینب منو اینجوری ببینه، میمیره ⬅️اگه زینب منو اینجوری ببینه،دل نداره دختره... 🔘چقد مراعات زینبو کردن 🔘همه جا مراعات زینبو کردن 🔘هرچی ندید، کربلا دید 🔺زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 🔺اومد بالا تل،،، یه بیحیایی... 🔻 از بالای بلندی خودشو انداخت رو سینه ی حسینش 🔻زینب دل نداره فرق شکافته ببینه 😭چیجوری سر بریده ی حسینو... 🔆یه چش بهم زد دید 17سر بریده بالا نیزه 😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸ای تیغ مرا لبالب از یارب کن 🔸ای تیغ بیا و راحتم امشب کن 🔸بشتاب و سر مرا شکاف،اما باز 🔸رحمی به دل سوخته ی زینب کن ☑️زینبم دختره... ✔️دختر باباییه ☑️نمیتونه فرق شکافته ی بابارو ببینه 🔸ای تیغ، زمان زمانه ی نیرنگ است 🔸بشکاف سرم که سینه ام خونرنگ است 🔸یکبار نشد که سیر، رویش ببینم 🔸بشتاب دلم،برای محسن تنگ است 🔸ای تیغ پر پر زدنش را بزنن 🔸آن مرغ که قید ماندنش را بزنن 🔸ای تیغ ندیدی که چه حالی دارد 🔸مردی که به پیش او، زنش را بزنن 😭😭😭😭😭 🔸غیرت مردی نشان مردی است 🔸زن زدن در کوچه ها نامردی است 😭😭😭😭 ☑️ 😭😭😭😭 ☑️نه یه نفر نه دو نفر ☑️یه جمعیتی شروع کردن با تازیانه... 😭😭😭😭 🔹امروز نه آن دم ، علی از پا افتاد ☑️ 🔸امروز نه آن دم ، علی از پا افتاد 🔸تا خانوم من، زیر قدم ها افتاد 🔸یک شهر برای بردنم رد میشد 🔸از روی دری که روی زهرا افتاد 😭😭😭😭😭 🔸ای وای ندیدی که چه دیدم آن روز 🔸او خورد زمین و من، بُریدم آن روز 🔸از پهلوی میخکوب زهرا،آن روز 🔸با دست خودم میخ کشیدم آن روز 😭😭 🔹امون از آه و افسوس جلو چشمات جسارت شد به ناموست 🔹امون از آتیش و مسمار 🔹لگد میزد یکی بین در و دیوار 😭😭😭😭😭 🔆منم آن باغبان که ریزد خون دل، ز چشمان ترم 🔆میان شعله ها ز سیلی چیده شد گل نیلوفرم 🔆خزانم دیده اند،گلم را چیده اند به من خندیده اند ☑️هم محسنمو کشتن هم خانوممو زدن هم بهم میخندیدن ☑️آقاجان،زینبتم ارث برده ازت ☑️بین گودیه قتلگاه، یه عده شروع کردن به هو کردن به خندیدن 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas