7. روضه مکتوب حضرت علی اصغر شب هفتم.pdf
273.9K
۱. ✍️متن روضه حضرت علی اصغر (علیه السلام)
[بازنشر روضه سال گذشته]
۲. صوت روضه حضرت علی اصغر
۳. چند شعر منتخب از استاد سازگار برای حضرت علی اصغر
۴. مقتل حضرت علی اصغر
۵. پیوند روضه حضرت علی اصغر با حضرت محسن (علیهما السلام)
متن روضه دو ششماهه
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام قسمت اول
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام قسمت دوم
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام قسمت سوم
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام قسمت چهارم
پیوند با روضه حضرت عبدالله
ارتباط بین روضه نفرین امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
🔴 🔴
پانزده نکته درباره روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش جهاد تبیین به صورت پیام متنی
به صورت فایل پی دی اف
🔴 🔴
سه مجلس ارتباط بین روضه حضرت زهرا و روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
پیوند روضه حضرت عبدالله بن حسن و حضرت علی اصغر و گودال قتلگاه
۷. روضه کوتاه حضرت علی اصغر
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
7. مقتل حضرت علی اصغر علیه السلام.pdf
427.2K
✍️مقتل حضرت علی اصغر (علی السلام)
در این نوشته نقل های متعدد از منابع شیعی و سنی درباره شهادت حضرت علی اصغر به طوری کنار هم قرار گرفته است که خواننده متوجه تفاوت در برخی کلمات شود و بتواند از مجموع نقل ها در کنار هم استفاده کند.
این نوشته نیز بسان نوشته های گذشته تولید شده در همین کانال است و امیدوارم حتما مطالعه کنید و در جزییات نقل ها دقت بفرمایید.
کلام مرحوم آیت الله دربندی درباره اسرار شهادت حضرت نیز کلامی بسیار بلند و حاوی نکاتی مهم است که مطالعه بفرمایید.
این نوشته فعلا به زبان عربی و البته با عناوین فارسی است.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
14. روضه دو شش ماهه.docx
26.3K
✍️فایل مکتوب روضه دو شش ماهه
🔸متن همین روضه در این آدرس:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/137
🔸صوت مجلس روضه با مضمون پیوند روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت محسن (علیهما السلام) ۱۴۰۰/۶/۸ در این آدرس:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/138
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
پیوند روضه حضرت علی اصغر با حضرت محسن (علیما السلام)
جهت دیدن مدارک روضه به فایل بالا مراجعه کنید
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
می شویم امشب دخیل محضر شش ماهه ای
چشم مان بر دست حاتم پرور شش ماهه ای
رزق مان را میدهد هرشب علی اصغر به ما
شد کفیل عاشقان نان آور شش ماهه ای
در بزرگی کم ندارد از برادر بی گمان
جان به قربان علی اکبر شش ماهه ای
نور وجه اللهی اش ما را مسلمان کرده است
اهل ایمانیم با پیغمبر شش ماهه ای
آخه سند مظلومیت حسینه
تا بخواند خطبه ای روشنگرانه میشود
دست سالار شهیدان منبر شش ماهه ای
از تو بغل بابا فریاد زد آی اهل عالم غربت بابامو ببینید ببینید کار حسین به کجا رسیده علی رو بالای دستاش گرفته آی مردم اگه به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید
گریه اش باشد رجز قنداقه اش باشد زره
فتح خیبر کرده گویا حیدر شش ماهه ای
من شب هفت محرم روضه میخوانم فقط
از لب خشکیده و چشم تر شش ماهه ای
داشت با مردم سخن می گفت اما ناگهان
حرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای
در میان قاب دستان پدر پیدا شود
آه تصویر گلوی پرپر شش ماهه ای
روضه های بی کلام کربلا تا شام هست
گریه های بی امان مادر شش ماهه ای
روز اربعین تا برگشتن کربلا هرکی یه ناله ای میزد رباب هم یه ناله ای داشت سخت ترین چیز برا مادر اینه نتونه به بچه شیر بده زبان حال رباب این بود
کجا خفتی کجا گنجینه من بیا بیرون ز خاک آیینه من
از آن روزی که آب آزاد گشته کمی شیر آمده در سینه من
مجلس مجلس شیرخواره حسینه اما جا داره مجلس ها بشینیم برا شیش ماهه زهرا گریه کنیم
روضه باب الحوائج هست اما میزنم
من گریزم را به طفل دیگر شش ماهه ای
آی گریه کنای علی اصغر!
پشت در هم مادری مضطر شد و بی تاب شد
از مدینه کودک شش ماهه کشتن باب شد
آره والله از مدینه این رسم رو گذاشتن اگه تو مدینه شش ماهه زهرا رو فدا نمی کردن کسی جرئت نمی کرد عصر عاشورا گلوی نازک علی رو با تیر سه شعبه ...
همیشه به مادرای باردار توصیه می کنن میگن خیلی باید مراقب باشی نکنه یه وقت زمین بخوری نکنه یه وقت ضربه ای به بدنت بخوره
آخه اولین ضربه ای که بخوره اول بچه ضربه میخوره
تا اومدن پشت درخانه زهرا زهرا جلوی راهشونو گرفت چنان با لگد به درخانه زدن اولین کسی که فدا شد شش ماهه زهرا بود
وای منو وای منو وای من میخ در و سینه زهرای من
یا امام زمان معذرت می خوام
در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند
خدا رحمت کنه مرحوم آشیخ محمدحسین اصفهانی رو...
و لست ادری خبر المسمار سل صدرها خزانة الاسرار
قربون چادر خاکیت برم
اما عرضم اینه همه میگن چادر زهرا خاکی شد
زبان حال زینب اینه
شیش ماهه تو کوچه قربونی شده چادر خاکی تو خونی شده
اما عرض کنیم یا صاحب الزمان اینجا چادر مادر شما خونی شد
کربلا هم چند بار چادر زینب خونی شد
اولین بار اونجا بود که دیدن حسین کنار بدن پاره پاره علی اکبر نشسته انگار حسین داره جان میده
یه وقت دیدن یه خانمی دوان دوان وارد میدان شد آمد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی ...
بار دوم هم اونجا بود که حسین علی اصغر رو روی دست گرفته یه وقت نمی دونم شاید ببینه علی آرام آرام روی دستش داره دست و پا میزنه
آخه هر شهیدی زمین می افتاد فریاد می زد حسینو صدا می زد
اما چه کنه اون بچه ای که هنوز زبون نداره بابا رو صدا بزنه
نه نه چه کنه اون بچه ای که با تیر سه شعبه گلوشو بریدن
یه وقت دیدن بچه رو داد دست زینب دو دستش رو زیر گلوی علی گذاشت خون دستای حسینو پر کرد دیدن خون ها رو به آسمان پاشید.
ز ضرب تیر چنان دست و پای خود گم کرد که خواست گریه کند ناگهان تبسم کرد.
متن روضه های اهل بیت (علیهم السلام) به همراه ارجاع به متون مقتل در کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام در چهار قسمت
السلام علیک یا ابا عبدالله
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام در چهار قسمت
قسمت اول:
خوشبوترین گلاب در این کربلا منم
شیواترین نوا در این نینوا منم
با خون نوشته زیر گلویم کلیم عشق
باب الحوائج حرم مصطفی منم
با دست کوچکم گره ها باز می شود
مردم علی اصغر مشکل گشا منم
خیلی این آقازاده پیش خدا مقام داره اگه یه نظر عنایت بیاندازه به دل ناپاک مثل منی دلامونو شفا میده
آخه خیلی این مصیبت، مصیبت علی اصغر برا امام حسین سنگین بود تو سلام عرض می کنیم صلی الله علیک ... و علی ولدک علی الاصغر الذی فجعت به
خیلی این مصیبت بزرگه
خیلی با دل اهل بیت بازی کرده
بابا وقتی قرآن یه چیزو بزرگ بدونه معلومه چه خبره
در احوال بنی اسراییل بین همه بلاها دوتا مصیبت رو اسم ببره میگه اینا بلاء عظیم اند
یکی مصیبت سربریدن بچه ها یکی هم مصیبت به اسارت بردن زنان
پس باید گفت بین مصیبتای ابی عبدالله که اعظم مصایب عالمه دوتا مصیبت از همه بالاتره
یکی مصیبت اسیری خواهرش زینبه دومی هم مصیبت علی اصغر
نامم علی اصغر و در کشتی حسین
هم بادبان و لنگر هم نا خدا منم
این دستهای کوچک من دست حیدری است
شش ماهه ای که کشته شده بی صدا منم
اونم نه هر سر بریدن
آی مردم علی رو تو بغل بابا سر بریدن اینم روضه ایه که دل امام زمانو برده بود در ناحیه فرمود المذبوح بالسهم فی حجر ابیه
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة) ؛ ج3 ؛ ص71 صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلى وَلَدِكَ عَلِيِّ الاصْغَرِ الَّذِي فُجِعْتَ «2» بِه
وسوره بقره، 49 و إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ في ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظيمٌ
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة) ؛ ج3 ؛ ص74 السَّلامُ عَلى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ، الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ «5» دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حِجْرِ أَبِيهِ، لَعَنَ اللَّهُ رامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كاهِلِ الْأَسَدِي وَ ذَوِيهِ. مرحوم دربندی با استشهاد به همین زیارت فرموده اند که یک طفل شیرخوار در روز عاشورا به شهادت رسیده است. نه چنانچه بعضی گفته اند که دو طفل شیرخوار از امام حسین روز عاشورا شهید شده اند. ر، ک:اسرار الشهاده.
روضه حضرت علی اصغر علیه اللسام قسمت دوم:
نفرین امام سجادعلیه السلام بر حرمله:
منهال میگه رفتم مدینه خدمت امام سجاد رسیدم
فرمود چه خبر از حرمله؟
عجیبه بین این همه ملعون از حرمله سوال کرد
عرضه داشتم آقا من که اومدم زنده بود
میگه دیدم دو دستاشو برد سمت آسمان دو بار صدا زد اللهم اذقه حر الحدید خدایا داغی آهنو به حرمله بچشان
یعنی الهی حرمله از غم بسوزی گلوی طفل من بر هم ندوزی
آخه تو اون هوای داغ تیر آهنی خیلی داغ میشه امشب که این روضه رو شنیدی اگه اطرافت یه بچه شیرخواره هست برو لطافت گلوشو نگاه کن
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام اما با قد خمیده، بالام ای بالام
بابات اومد رمق تو زانوهاش نیست جوهر تو صداش نیست
با مشک پاره پاره ولی عمو باهاش نیست
لالایی بچم خوابیده، بالام ای بالام لالایی باباش تو میدون، بالام ای بالام
عباش و دورش پیچیده، بالام ای بالام
نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست چیزی به جز سرای نیست
یه بار دیگه بیدار شو میدون که جای خواب نیست
مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج45 ؛ ص332 الأمالي للشيخ الطوسي الْمُفِيدُ عَنِ الْمُظَفَّرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَلْخِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنِ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ عُمَرَ النَّهْدِيِّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يُونُسَ عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ مُنْصَرَفِي مِنْ مَكَّةَ فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ مَا صَنَعَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الْأَسَدِيُّ فَقُلْتُ تَرَكْتُهُ حَيّاً بِالْكُوفَةِ قَالَ فَرَفَعَ يَدَيْهِ جَمِيعاً ثُمَّ قَالَ ع اللَّهُمَ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَ أَذِقْهُ حَرَّ النَّارِ قَالَ الْمِنْهَالُ فَقَدِمْتُ الْكُوفَةَ وَ قَدْ ظَهَرَ الْمُخْتَارُ بْنُ أَبِي عُبَيْدَةَ الثَّقَفِيُّ وَ كَانَ لِي صَدِيقاً فَكُنْتُ فِي مَنْزِلِي أَيَّاماً حَتَّى انْقَطَعَ النَّاسُ عَنِّي وَ رَكِبْتُ إِلَيْهِ فَلَقِيتُهُ خَارِجاً مِنْ دَارِهِ فَقَالَ يَا مِنْهَالُ لَمْ تَأْتِنَا فِي وَلَايَتِنَا هَذِهِ وَ لَمْ تُهَنِّئْنَا بِهَا وَ لَمْ تُشْرِكْنَا فِيهَا فَأَعْلَمْتُهُ أَنِّي كُنْتُ بِمَكَّةَ وَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكَ الْآنَ وَ سَايَرْتُهُ وَ نَحْنُ نَتَحَدَّثُ حَتَّى أَتَى الْكِنَاسَ فَوَقَفَ وُقُوفاً كَأَنَّهُ يَنْظُرُ شَيْئاً وَ قَدْ كَانَ أُخْبِرَ بِمَكَانِ حَرْمَلَةَ بْنِ كَاهِلٍ فَوَجَّهَ فِي طَلَبِهِ فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَ قَوْمٌ يَرْكُضُونَ وَ قَوْمٌ يَشْتَدُّونَ حَتَّى قَالُوا أَيُّهَا الْأَمِيرُ الْبِشَارَةَ قَدْ أُخِذَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ فَمَا لَبِثْنَا أَنْ جِيءَ بِهِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ الْمُخْتَارُ قَالَ لِحَرْمَلَةَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَكَّنَنِي مِنْكَ ثُمَّ قَالَ الْجَزَّارَ الْجَزَّارَ فَأُتِيَ بِجَزَّارٍ فَقَالَ لَهُ اقْطَعْ يَدَيْهِ فَقُطِعَتَا ثُمَّ قَالَ لَهُ اقْطَعْ رِجْلَيْهِ فَقُطِعَتَا ثُمَّ قَالَ النَّارَ النَّارَ فَأُتِيَ بِنَارٍ وَ قَصَبٍ فَأُلْقِيَ عَلَيْهِ فَاشْتَعَلَ فِيهِ النَّارُ فَقُلْتُ سُبْحَانَ اللَّهِ فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ إِنَّ التَّسْبِيحَ لَحَسَنٌ فَفِيمَ سَبَّحْتَ فَقُلْتُ أَيُّهَا الْأَمِيرُ دَخَلْتُ فِي سَفْرَتِي هَذِهِ مُنْصَرَفِي مِنْ مَكَّةَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ مَا فَعَلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الْأَسَدِيُّ فَقُلْتُ تَرَكْتُهُ حَيّاً بِالْكُوفَةِ فَرَفَعَ يَدَيْهِ جَمِيعاً فَقَالَ اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ النَّارِ فَقَالَ لِيَ الْمُخْتَارُ أَ سَمِعْتَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ هَذَا فَقُلْتُ [وَ] اللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ هَذَا قَالَ فَنَزَلَ عَنْ دَابَّتِهِ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فَأَطَالَ السُّجُودَ ثُمَّ قَامَ فَرَكِبَ وَ قَدِ احْتَرَقَ حَرْمَلَةُ
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام قسمت سوم:
درخواست آب:
برخی نوشتن ام کلثوم آمد گفت برادر جان این بچه تشنه است یه قدری از این مردم آب طلب کن
آقای عالم اومد مقابل لشگر ایستاد مردم برادرم رو کشتید فرزندانمو کشتید همین یه بچه شیرخواره مونده
مردم اگره به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظی عطشا
یعنی ببینید، ببینید - گلم رنگ ندارد
اگر آمده میدان، سر جنگ ندارد
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
جز این کودک معصوم،دگر یار ندارم
جز این هدیه ی کوچک، به دادار ندارم
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص294 به نقل از ابی مخنف ثمّ أقبل إلى أمّ كلثوم، و قال لها: يا أختاه، أوصيك بولدي الأصغر خيرا، فإنّه طفل صغير، و له من العمر ستّة أشهر. فقالت له: يا أخي، إنّ هذا الطّفل له ثلاثة أيّام ما شرب الماء، فاطلب له شربة من الماء. فأخذ الطّفل، و توجّه نحو القوم، و قال: يا قوم! قد قتلتم أخي، و أولادي، و أنصاري، و ما بقى غير هذا الطّفل، و هو يتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء. فبينما هو يخاطبهم، إذا أتاه سهم مشوم من ظالم غشوم، فذبح الطّفل من الأذن إلى الأذن. و قيل: إنّ السّهم رماه قديمة العامريّ (لعنه اللّه) ، فجعل الحسين عليه السّلام يتلقّى الدّم بكفّيه، و يرميبه إلى السّماء، و يقول: اللّهمّ إنّي أشهدك على هؤلاء القوم، فإنّهم نذروا أن لا يتركوا أحدا من ذرّية نبيّك. ثمّ رجع بالطّفل مذبوحا، و دمه يجري على صدره، فألقاهإلى أمّ كلثوم، فوضعه في الخيمة، و بكى عليه،
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص291 به نقل از نفس المهموم،/ 350 فأخذه على يده و قال: يا قوم! إن لم ترحموني، فارحموا هذا الطّفل.
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص294 به نقل از ابو مخنف و ما بقى غير هذا الطّفل، و هو يتلظّى عطشا،
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub