روضه حضرت علی اصغر علیه السلام در چهار قسمت
السلام علیک یا ابا عبدالله
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام در چهار قسمت
قسمت اول:
خوشبوترین گلاب در این کربلا منم
شیواترین نوا در این نینوا منم
با خون نوشته زیر گلویم کلیم عشق
باب الحوائج حرم مصطفی منم
با دست کوچکم گره ها باز می شود
مردم علی اصغر مشکل گشا منم
خیلی این آقازاده پیش خدا مقام داره اگه یه نظر عنایت بیاندازه به دل ناپاک مثل منی دلامونو شفا میده
آخه خیلی این مصیبت، مصیبت علی اصغر برا امام حسین سنگین بود تو سلام عرض می کنیم صلی الله علیک ... و علی ولدک علی الاصغر الذی فجعت به
خیلی این مصیبت بزرگه
خیلی با دل اهل بیت بازی کرده
بابا وقتی قرآن یه چیزو بزرگ بدونه معلومه چه خبره
در احوال بنی اسراییل بین همه بلاها دوتا مصیبت رو اسم ببره میگه اینا بلاء عظیم اند
یکی مصیبت سربریدن بچه ها یکی هم مصیبت به اسارت بردن زنان
پس باید گفت بین مصیبتای ابی عبدالله که اعظم مصایب عالمه دوتا مصیبت از همه بالاتره
یکی مصیبت اسیری خواهرش زینبه دومی هم مصیبت علی اصغر
نامم علی اصغر و در کشتی حسین
هم بادبان و لنگر هم نا خدا منم
این دستهای کوچک من دست حیدری است
شش ماهه ای که کشته شده بی صدا منم
اونم نه هر سر بریدن
آی مردم علی رو تو بغل بابا سر بریدن اینم روضه ایه که دل امام زمانو برده بود در ناحیه فرمود المذبوح بالسهم فی حجر ابیه
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة) ؛ ج3 ؛ ص71 صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلى وَلَدِكَ عَلِيِّ الاصْغَرِ الَّذِي فُجِعْتَ «2» بِه
وسوره بقره، 49 و إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ في ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظيمٌ
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة) ؛ ج3 ؛ ص74 السَّلامُ عَلى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ، الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ «5» دَماً، الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ، الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حِجْرِ أَبِيهِ، لَعَنَ اللَّهُ رامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كاهِلِ الْأَسَدِي وَ ذَوِيهِ. مرحوم دربندی با استشهاد به همین زیارت فرموده اند که یک طفل شیرخوار در روز عاشورا به شهادت رسیده است. نه چنانچه بعضی گفته اند که دو طفل شیرخوار از امام حسین روز عاشورا شهید شده اند. ر، ک:اسرار الشهاده.
روضه حضرت علی اصغر علیه اللسام قسمت دوم:
نفرین امام سجادعلیه السلام بر حرمله:
منهال میگه رفتم مدینه خدمت امام سجاد رسیدم
فرمود چه خبر از حرمله؟
عجیبه بین این همه ملعون از حرمله سوال کرد
عرضه داشتم آقا من که اومدم زنده بود
میگه دیدم دو دستاشو برد سمت آسمان دو بار صدا زد اللهم اذقه حر الحدید خدایا داغی آهنو به حرمله بچشان
یعنی الهی حرمله از غم بسوزی گلوی طفل من بر هم ندوزی
آخه تو اون هوای داغ تیر آهنی خیلی داغ میشه امشب که این روضه رو شنیدی اگه اطرافت یه بچه شیرخواره هست برو لطافت گلوشو نگاه کن
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بابات از علقمه اومد، بالام ای بالام اما با قد خمیده، بالام ای بالام
بابات اومد رمق تو زانوهاش نیست جوهر تو صداش نیست
با مشک پاره پاره ولی عمو باهاش نیست
لالایی بچم خوابیده، بالام ای بالام لالایی باباش تو میدون، بالام ای بالام
عباش و دورش پیچیده، بالام ای بالام
نرو مادر اونجا یه قطره آب نیست چیزی به جز سرای نیست
یه بار دیگه بیدار شو میدون که جای خواب نیست
مادر بمیره که از صبح بیداری و بی قراری حالا چرا ساکتی تو آخه تو که خواب نداری
شرمنده تم نازنینم باید تو خیمه بشینم شرمنده از حسین و عباس و ام البنینم
از عطش رنگت پریده، بالام ای بالام از گرما لبهات خشکیده، بالام ای بالام
بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج45 ؛ ص332 الأمالي للشيخ الطوسي الْمُفِيدُ عَنِ الْمُظَفَّرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَلْخِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنِ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ عُمَرَ النَّهْدِيِّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يُونُسَ عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ مُنْصَرَفِي مِنْ مَكَّةَ فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ مَا صَنَعَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الْأَسَدِيُّ فَقُلْتُ تَرَكْتُهُ حَيّاً بِالْكُوفَةِ قَالَ فَرَفَعَ يَدَيْهِ جَمِيعاً ثُمَّ قَالَ ع اللَّهُمَ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَ أَذِقْهُ حَرَّ النَّارِ قَالَ الْمِنْهَالُ فَقَدِمْتُ الْكُوفَةَ وَ قَدْ ظَهَرَ الْمُخْتَارُ بْنُ أَبِي عُبَيْدَةَ الثَّقَفِيُّ وَ كَانَ لِي صَدِيقاً فَكُنْتُ فِي مَنْزِلِي أَيَّاماً حَتَّى انْقَطَعَ النَّاسُ عَنِّي وَ رَكِبْتُ إِلَيْهِ فَلَقِيتُهُ خَارِجاً مِنْ دَارِهِ فَقَالَ يَا مِنْهَالُ لَمْ تَأْتِنَا فِي وَلَايَتِنَا هَذِهِ وَ لَمْ تُهَنِّئْنَا بِهَا وَ لَمْ تُشْرِكْنَا فِيهَا فَأَعْلَمْتُهُ أَنِّي كُنْتُ بِمَكَّةَ وَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكَ الْآنَ وَ سَايَرْتُهُ وَ نَحْنُ نَتَحَدَّثُ حَتَّى أَتَى الْكِنَاسَ فَوَقَفَ وُقُوفاً كَأَنَّهُ يَنْظُرُ شَيْئاً وَ قَدْ كَانَ أُخْبِرَ بِمَكَانِ حَرْمَلَةَ بْنِ كَاهِلٍ فَوَجَّهَ فِي طَلَبِهِ فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَ قَوْمٌ يَرْكُضُونَ وَ قَوْمٌ يَشْتَدُّونَ حَتَّى قَالُوا أَيُّهَا الْأَمِيرُ الْبِشَارَةَ قَدْ أُخِذَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ فَمَا لَبِثْنَا أَنْ جِيءَ بِهِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ الْمُخْتَارُ قَالَ لِحَرْمَلَةَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَكَّنَنِي مِنْكَ ثُمَّ قَالَ الْجَزَّارَ الْجَزَّارَ فَأُتِيَ بِجَزَّارٍ فَقَالَ لَهُ اقْطَعْ يَدَيْهِ فَقُطِعَتَا ثُمَّ قَالَ لَهُ اقْطَعْ رِجْلَيْهِ فَقُطِعَتَا ثُمَّ قَالَ النَّارَ النَّارَ فَأُتِيَ بِنَارٍ وَ قَصَبٍ فَأُلْقِيَ عَلَيْهِ فَاشْتَعَلَ فِيهِ النَّارُ فَقُلْتُ سُبْحَانَ اللَّهِ فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ إِنَّ التَّسْبِيحَ لَحَسَنٌ فَفِيمَ سَبَّحْتَ فَقُلْتُ أَيُّهَا الْأَمِيرُ دَخَلْتُ فِي سَفْرَتِي هَذِهِ مُنْصَرَفِي مِنْ مَكَّةَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ مَا فَعَلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الْأَسَدِيُّ فَقُلْتُ تَرَكْتُهُ حَيّاً بِالْكُوفَةِ فَرَفَعَ يَدَيْهِ جَمِيعاً فَقَالَ اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ النَّارِ فَقَالَ لِيَ الْمُخْتَارُ أَ سَمِعْتَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ هَذَا فَقُلْتُ [وَ] اللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ هَذَا قَالَ فَنَزَلَ عَنْ دَابَّتِهِ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فَأَطَالَ السُّجُودَ ثُمَّ قَامَ فَرَكِبَ وَ قَدِ احْتَرَقَ حَرْمَلَةُ
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام قسمت سوم:
درخواست آب:
برخی نوشتن ام کلثوم آمد گفت برادر جان این بچه تشنه است یه قدری از این مردم آب طلب کن
آقای عالم اومد مقابل لشگر ایستاد مردم برادرم رو کشتید فرزندانمو کشتید همین یه بچه شیرخواره مونده
مردم اگره به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل اما ترونه کیف یتلظی عطشا
یعنی ببینید، ببینید - گلم رنگ ندارد
اگر آمده میدان، سر جنگ ندارد
گلم سرخ و سفید است
از او قطع امید است
واویلا، واویلا
جز این کودک معصوم،دگر یار ندارم
جز این هدیه ی کوچک، به دادار ندارم
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص294 به نقل از ابی مخنف ثمّ أقبل إلى أمّ كلثوم، و قال لها: يا أختاه، أوصيك بولدي الأصغر خيرا، فإنّه طفل صغير، و له من العمر ستّة أشهر. فقالت له: يا أخي، إنّ هذا الطّفل له ثلاثة أيّام ما شرب الماء، فاطلب له شربة من الماء. فأخذ الطّفل، و توجّه نحو القوم، و قال: يا قوم! قد قتلتم أخي، و أولادي، و أنصاري، و ما بقى غير هذا الطّفل، و هو يتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء. فبينما هو يخاطبهم، إذا أتاه سهم مشوم من ظالم غشوم، فذبح الطّفل من الأذن إلى الأذن. و قيل: إنّ السّهم رماه قديمة العامريّ (لعنه اللّه) ، فجعل الحسين عليه السّلام يتلقّى الدّم بكفّيه، و يرميبه إلى السّماء، و يقول: اللّهمّ إنّي أشهدك على هؤلاء القوم، فإنّهم نذروا أن لا يتركوا أحدا من ذرّية نبيّك. ثمّ رجع بالطّفل مذبوحا، و دمه يجري على صدره، فألقاهإلى أمّ كلثوم، فوضعه في الخيمة، و بكى عليه،
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص291 به نقل از نفس المهموم،/ 350 فأخذه على يده و قال: يا قوم! إن لم ترحموني، فارحموا هذا الطّفل.
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص294 به نقل از ابو مخنف و ما بقى غير هذا الطّفل، و هو يتلظّى عطشا،
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام: قسمت چهارم:
شهادت :
مرحوم دربندی می فرماد این لطف خدا به گریه کنا بود هر کسی طاقتی داره اما خدا این مصیبتم بین مصیبتای کربلا قرار داد دیگه کسی نمونه گریه نکرده باشه
در جنگ احد دهان پیغمبر مجروح شد فاطمه خودشو رساند فرمود اشتد غضب الله علی من ادمی وجه رسول الله حالا زهراجان کجایی ببینی
آمد مقابل لشگر
مردم ببینید به تن علی لباس نظامی نکردم ببینید قد علی از قد شمشیرهای شما کوتاه تره
طبق نقلی صدا زد یا قوم لقد جف اللبن فی ثدی امه ببینید دیگه مادرش شیری نداره
اما گفتن هنوز داشت با مردم حرف میزد یه وقت ببینه دستش گرم شد علی آرام داره تو دستش دست و پا میزنه
یه وقت شاید دید این شهید کوچک لحظه آخر یه لبخند زد آخه مرحوم اصفهانی استاد آیت الله بهجت فرمود
غنچه بسته دهن باز شد از خار خدنگ خنده زد با دلتنگ
نمی دونم جای دیگه هم داریم یا نه که از آسمان بر حسین همونجا تسلیت فرستادن دعه یا حسین
بعضی گفتن علی رو داد به دست زینب بعد دوتا دستشو زیرگلوی علی گرفت دستاش پر خون شد خون ها رو به آسمان پاشید
خدایا همین که میبینم تو تماشا می کنی برام آسانه هون علی ما نزل بی انه بعین الله
اما حالا حسین بچه رو چه کار کنه بعضیا میگن راهشو کج کرد رفت پشت خیمه ها اول تیرو از گلوش بیرون کشید بعد با شمشیر یه قبر کوچک حفر کرد علی رو با خون خودش آغشته کرد
ننوشتن اما شاید یه وقت ببینه رباب داره دوان دوان میاد حسین جان میشه یه بار دیگه علی رو ببینم
ناله بزن بگو یا حسین
إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القديمة) ؛ النص ؛ ص82 . وَ فِي كِتَابِ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ أَنَّهُ لَمَّا انْتَهَتْ فَاطِمَةُ وَ صَفِيَّةُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ نَظَرَتَا إِلَيْهِ قَالَ ص لِعَلِيٍّ أَمَّا عَمَّتِي فَاحْبِسْهَا عَنِّي وَ أَمَّا فَاطِمَةُ فَدَعْهَا فَلَمَّا دَنَتْ فَاطِمَةُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ رَأَتْهُ قَدْ شُجَّ فِي وَجْهِهِ وَ أُدْمِيَ فُوهُ إِدْمَاءً صَاحَتْ وَ جَعَلَتْ تَمْسَحُ الدَّمَ وَ تَقُولُ اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى مَنْ أَدْمَى وَجْهَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَانَ يَتَنَاوَلُ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا يَسِيلُ مِنَ الدَّمِ وَ يَرْمِي بِهِ فِي الْهَوَاءِ فَلَا يَتَرَاجَعُ مِنْهُ شَيْءٌ. قَالَ الصَّادِقُ ع وَ اللَّهِ لَوْ نَزَلَ مِنْهُ شَيْءٌ عَلَى الْأَرْضِ لَنَزَلَ الْعَذَابُ.
اسرار الشهاده
دیوان حضرت آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص291 به نقل از نفس المهموم فنودي من الهوى: دعه يا حسين! فإنّ له مرضعا في الجنّة
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص291 فوقع في نحره، فذبحه، فقال لزينب: خذيه. ثمّ تلقّى الدّم بكفّيه، فلمّا امتلأتا، رمى بالدّم نحو السّماء
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص117 فَذَبَحَهُ فَقَالَ لِزَيْنَبَ خُذِيهِ ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيْهِ فَلَمَّا امْتَلَأَتَا رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ هَوَّنَ عَلَيَ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ.قَالَ الْبَاقِرُ ع فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ.
فنزع الحسین السهم من حلقه و جعل یلطخه بدمه و یقول والله لانت اکرم علی الله من الناقة و لمحمد اکرم علی الله من صالح موسوعة شهادات المعصومین ج2 ص268 به نقل از تاریخ یعقوبی ج2 ص245 و عبرات المصطفین ج2 ص 87.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پیوند روضه حضرت عبدالله با روضه حضرت علی اصغر (علیهما السلام)
همه شهدای کربلا رو سر از تنشون جدا کردن و به نیزه زدن
اما جانسوز تر اینه
سه نفر بودن روز عاشورا هنوز جونی در بدن داشتن و سرشونو جدا کردن
اول همین یادگار امام مجتبی عبدالله بن حسنه
با دست بریده افتاده تو بغل عمو
یه وقت دیدن حرمله طوری گلوی عبدالله رو هدف گرفت
نوشتن فذبحه یعنی گلوی عبدالله رو برید
دومین جا که خیلی دل امام زمان رو به درد آورده شیرخواره حسینه ...
دیدی بچه تا ببینه می خواهی بهش آب بدی لبهاشو به هم میزنه
بمیرم هنوز علی داشت لب هاشو مثل ماهی به هم می زد
الهی دستت قلم شه حرمله
نگم چه کرد
فقط نوشتن یه وقت حسین نگاه کنه فذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید
سومین جام اونجاییه که امام رضا فرمود یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین
پسر شبیب برا هر غریبی خواستی گریه کنی برا حسین گریه کنه
اگه امام رضا نفرموده بود جا نداشت بگیم
فرمود پسر شبیب آخه جد ما رو مثل قربانی سرش رو از تنش جدا کردن ...
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
ارتباط بین روضه نفرین حضرت زهرا سلام الله علیها در مدینه و روضه نفرین امام حسین علیه السلام بعد از شهادت علی اصغر علیه السلام:
با اینکه بچه شو بین در و دیوار ازش گرفتن...
با همون سینه زخمی ...
با همون پهلوی شکسته...
کشان کشان خودشو رسوند وسط کوچه چنگ زد به پیراهن علی...
صدا زد "والله لا ادعکم تجرون ابن عمی ظلما"
به خدا نمیگذارم پسر عمومو ببرید!
هر چی تهدید کردن...
هر چی تازیانه زدن ...
دیدن زهرا علی رو رها نمیکنه...
دستور داد قنفذ با غلاف شمشیر...!
علی رو به مسجد بردن...
جان علی در خطر بود...
حالا دست شکسته زهرا زخمی شده بود روی زخمای دیگه
زهرا تا به حال زبان به نفرین باز نکرده بود...!
اما اینجا صدا زد "مردم به خدا ناقه صالح نزد خدا گرامی تر از من نیست"
#فما_ناقة_صالح_باکرم_علی_الله_منی
اگه علی رو رها نکنید نفرینتون می کنم...
سلمان به دستور علی خودشو رسوند و زهرا رو آروم کرد ...!
یا امام هادی روز شهادت شماس نمیدونم اینجا بر شما اهل بیت سخت تر گذشت یا عصر عاشورا...!
یکی از جاهایی که ابی عبدالله روز عاشورا نفرین کرد روضه شیرخواره است
اشاره ای کنیم همه حوائج و گرفتاری ها و بیماران مد نظر باشن
حسین آمد به میدانو علی اصغر در آغوشش
چو ابری بر رخ ماهی عبای شاه رو پوشش
میگن عباشو به دوش انداخته بود
گفتن شاید اومده ما رو به قرآن قسم بده...!
دیدن از زیر عبا بچه شیر خوارش رو بلند کرد روی دست گرفت
صدا زد: #یا_قوم_ان_لم_ترحمونی_فارحموا_هذا_الطفل
مردم اگه به من رحم نمی کنید به این بچه شیرخواره رحم کنید
"اما ترونه کیف یتلظی عطشا"
مگه نمیبینید علی چه طور بیتابی میکنه
ببینید ...
ببینید...
گلم رنگ ندارد...
سر جنگ ندارد...
مردم ببینید به تن علی لباس نظامی نکردم
مردم ببینید قد علی از شمشیرای شما کوتاه تره
یا صاحب الزمان دیگه نمیگم چی شد فقط یه وقت ابی عبدالله دید دستاش از خون علی گرم شد
علی داره آروم آروم رو دست بابا دست و پا میزنه
اینجا بود دست برد زیر گلوی علی خون ها رو با آسمان ریخت
صدا زد: #اللهم_لا_یکون_علیک_اهون_من_فصیل
خدایا علی من کمتر از بچه ناقه صالح نباشه
ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را
با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را...!
الا لعنة الله علی القوم الظالمین
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
آدرس فایل پی دی اف:
پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین به صورت پی دی اف
🔴🔴🔴پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین:🔴🔴🔴👇👇👇👇👇
پانزده نکته روضه حضرت علی اصغر با گرایش به جهاد تبیین
نکته اول: اعظم مصائب
#عظمت مصیبت
#روضه حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن
مصیبت سید الشهدا اعظم مصائب است که در زیارت عاشورا عرضه می داریم: «یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیة و جلت و عظمت المصیبة بک علینا» یعنی: «حسین جان مصیبت شما برای ما خیلی مصیبت بزرگی است» بلکه عرضه می داریم نه فقط بر ما بلکه بر اهل آسمان این مصیبت سنگین است:«مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السماوات و الارض»
به قول محتشم کاشانی: «در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است»
چطور ملائکه آرام بنشینند؟! در حالیکه امام صادق فرمود: «یا ابا بصیر! مادر ما طوری در ماتم حسین ناله می زند که زمین و آسمان نزدیک است به هم بریزد.» لذا فرمود: «يَا أَبَا بَصِيرٍ أَ مَا تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ فِيمَنْ يُسْعِدُ فَاطِمَة؟» یعنی «ابا بصیر! آیا نمی خواهی با ناله فاطمه همراه شوی؟» این شبها ما نیز می خواهیم با زهرای مرضیه و فرشتگان آسمان هم ناله شویم.
اما در بین همه مصائب سید الشهدا دو مصیبت از همه بالاتر است برای این مطلب شاهدی از قرآن می آوریم.
مسلم است که خدای متعال وقتی واقعه ای را بزرگ بداند نشان دهنده اوج عظمت آن است، در ماجرای مصائب بنی اسرائیل می خوانیم که خدای متعال از بین همه مصیبت ها دو مصیبت را جدا می فرماید:«یذبحون ابنائکم و یستحیون نسائکم» «یعنی مصیبت سر بریدن کودکان و اسارت زنان» و در پی آن می فرماید:«و فی ذلکم بلاء من ربکم عظیم» «این بلاء، مصیبت بزرگی بود!»
پس باید گفت بین مصیبت های ابا عبدالله که خود، اعظم مصائب عالم است، دو مصیبت از همه بالاتر است:
یکی مصیبت اسیری زینب کبری! دومی هم مصیبت این طفل شیرخوار مظلوم، آقا علی اصغر!
مرحوم دربندی در تحلیل این مصیبت می نویسد:« شهادت این کودک طوری دل امام را به درد آورد و به آتش کشید که این مصیبت به تنهایی نزدیک است با تمام مصائب سیدالشهدا برابری کند.
بلکه این مصیبت به قدری است که برای سیدالشهدا نثار این فرزند به اندازه هفتاد بار بلکه هفتاد هزار بار جان دادن و دوباره احیا شدن و قربانی شدن بود.»
عجیب نیست اگر خانم حضرت سکینه نقل می فرماید عصر عاشورا که خود را به کنار پیکر بی سر و قطعه قطعه پدر رساندم از هوش رفتم و در رویا دیدم از گلوی بریده این ناله بلند است که:
شِيعَتِي مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَيَّ عَذْبٍ فَاذْكُرُونِي أَوْ سَمِعْتُمْ بِغَرِيبٍ أَوْ شَهِيدٍ فَانْدُبُونِي
اما طبق برخی نقل ها در بین همه مصائب، ابا عبدالله یک مصیبت را جدا کرد و از گلوی بریده این مصیبت را خواند که ای شیعیان! و گریه کنان حسین! ای کاش همه بودید روز عاشورا و تماشا می کردید که چگونه برای طفل شیرخوارم آب طلب کردم اما کسی به حسین رحم نکرد!
لیتکم فی یوم عاشورا جمیعا تنظرونی کیف أستسقی لطفل فأبوا ان یرحمونی.
كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص83
سوره بقره، 49 و إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ في ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظيمٌ
موسوعة الامام الحسین ج4 ص314 به نقل از اسرار الشهادة.
المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص: 741.
موسوعة شهادة المعصومین به نقل از الدمعة الساکبة ج4 ص374.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پانزده نکته از روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین:
نکته دوم: جهاد مادرانه رباب
#نقش زنان در عاشورا
#حضرت رباب
#جهاد و جلوه های مختلف آن
#قربانی در راه خدا
#روضه حضرت علی اصغر با استفاده از آیات قرآن
#ارتباط بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا
در زیارت امین الله خطاب به اهل بیت عرضه می داریم: «أشهد أنّك جاهَدتَ في اللَّه حقَّ جِهاده» بالاترین جلوه «جهاد» آنجاست که انسان از ارزشمندترین دارایی خود بگذرد که فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» در بین همه دلبستگی های انسان، محبت به فرزند جلوه دیگری دارد و باز در اینجا محبت مادر باردار به جنین و محبت مادر به شیرخوار خود قصه دیگری است شاهد این معنا آیات قرآن است که در وصف سختی های قیامت می فرماید:«مصیبت قیامت چنان سنگین است که مادر شیرخوار نیز طفل خود را رها می کند.»
این یعنی دلبستگی مادر به شیرخوار خود از همه محبت ها بالاتر است. همچنانکه خدای متعال فرزند را در چند جای قرآن نور چشم مادر دانسته است، چشم که از حیاتی ترین اعضای بدن انسان است را تمثیل اوج محبت گرفته اند. خدای متعال می فرماید:«شیرخوار مادر موسی را به او بازگرداندیم تا چشم او روشن شود»
اما دو مادر بودند که در عرصه جهاد برای دفاع از امام فرزند خود را فدا کردند:
اول از همه مادر سادات بود که بین در و دیوار محسن ششماهه را فدا کرد اما عجیب اینجاست که نقل نشده است زهرای مرضیه اینجا نفرین کرده باشد، بلکه نوشته اند حضرت هر طور بود خود را به مسجد مدینه رساند. تا بی بی دو عالم دید جان امیرالمومنین در خطر است ناله برداشت: مردم! به خدا من نزد خدا از ناقه صالح کمتر نیستم و این فرزندان من نیز از فصیل و شیرخوار ناقه کمتر نیستند اگر علی را رها نکنید لباس خود را چاک می زنم و به درگاه خدا نفرینتان می کنم!
دومین مادر نیز در عصر عاشورا خانم حضرت رباب بود اما رباب نیز در مدرسه فاطمه درس وفا گرفته بود. نوشته اند در مجلس ابن زیاد تا نگاهش به سر مقدس ابا عبدالله افتاد با اینکه شاید سر علی اصغر نیز در مجلس بود اما دیدند رباب به نزد رأس مقدس سیدالشهدا رفت و سر را در آغوش گرفت و فریاد بر آورد حسین جان هرگز تو را فراموش نمی کنم :«واحسینا فلا نسیت حسیناً» همچنین نوشته اند رباب تا آخر عمر زیر سایه نمی رفت و چنین نوحه ای سرود:
إنّ الّذي كان نوراً يُستضاء به بكربلاء قتيلٌ غير مدفونِ
اگرچه ننوشته اند رباب روز عاشورا نفرین کرده باشد اما گاهی محبت پدر نیز کمتر از محبت مادر نیست خصوصا اگر قلب رحمة الله الواسعة باشد، نوشته اند: تا تیر به گلوی علی اصابت کرد، «اندکی دست و پا زد و جان داد» «فاضطرب و مات» چرا می گویم اندکی دست و پا زد؟ زیرا در این بدن نحیف دیگر جانی نمانده بود که دست و پایی بزند، اینجا بود که حسین علیه السلام که گویا بزرگترین معجزه و سند حقانیت انقلاب او را به شهادت رسانده باشند شاید به یاد نفرین مادر در مسجد مدینه افتاد و فرمود:«خدایا فرزند من از شیرخوار ناقه صالح کمتر نباشد!»
الغارات (ط - الحديثة) ؛ ج2 ؛ ص847.
سوره آل عمران، 92.
سوره حج، 2، يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ
سوره طه، 40، فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ
عیاشی ج2 ص67، البرهان ج2 ص710.
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج6 ؛ ص60 به نقل از تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی،« إنّ الرّباب زوجة الحسين أخذت الرّأس، و وضعته في حجرها، و قبّلته»
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج7 ؛ ص311 به نقل از تاریخ ابن عساکر و کامل ابن اثیر، «وعاشت بعده سنة لم يظلّها سقفُ بيتٍ حتّى بليت وماتت كمداً.»
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج7 ؛ ص310 به نقل از اغانی ابوالفرج اصفهانی.
المجدی ص 91.
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج4 ؛ ص109 لَا يَكُونُ أَهْوَنَ عَلَيْكَ مِنْ فَصِيل.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پانزده نکته از روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین:
نکته سوم: شرمندگی سیدالشهدا
#حیا و غیرت
#همسرداری حضرت زهرا
#ارتباط بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا
#شرمندگی امام حسین علیه السلام
خدای متعال به زن حیا و به مرد غیرت ارزانی داشت و به همین جهت بود که رسول خدا در شب عروسی کارهای بیرون خانه را به علی سپرد تا پرده حیای عصمت الله الکبری در برخورد با بیگانه به زحمت نیافتد. امیرالمومنین پیوسته تلاش می کرد در کنار جهاد همیشگی با دشمن، از امور خانه نیز غافل نماند. زهرای مرضیه نیز همیشه مراقب بود علی در انجام این وظیفه شرمنده نشود. چنین بود که نوشته اند روزی امیرالمومنین متوجه شد زهرای مرضیه و فرزندان حضرت چند روز است گرسنه اند. پرسید:« چرا از من نخواستی تا برای شما غذا فراهم کنم؟» فاطمه عرضه داشت:« یا ابالحسن من از خدا حیا می کنم تو را به کاری وا بدارم که نتوانی انجام دهی!»
اما دو نفر از اهل بیت نزد همسر خویش شرمنده شدند:
یکی اینجا که دست تقدیر بر این بود که امیر المومنین نزد زهرای مرضیه خجالت زده شود. نوشته اند تا علی خود را کنار در خانه رساند دید زهرای مرضیه بدون چادر پشت در افتاده است بدون عمامه با چشمی کاسه خون «حاسراً مُحمَرَّ العَینَین» خود را به زهرا رساند اولین کاری که کرد عبای خود را روی بی بی دو عالم انداخت.
دومین جا نیز عصر عاشورا بود شاید رباب که شاگرد مکتب فاطمه زهرا است حیا می کرد که از پدر بخواهد تا از این مردم آبی طلب کند اما زینب کبری علی را به ابا عبدالله رساند به امیدی که کمی آب برای او طلب کند، اینجا نیز نوبت شرمندگی سید الشهدا بود خدا می داند که به دل حسین چه گذشت وقتی خون از قنداقه علی روی سینه حسین جاری بود.
لذا در زیارت داغ علی اصغر را ممتاز از همه مصائب حضرت ذکر می کند و می فرماید:« صلی الله علیک ... و علی وَلَدِکَ عَلیٍّ الاصغر الذی فُجِعتَ بِه»
شاید به همین دلیل بود که ابی عبدالله دیگر مادر را صدا نزد بلکه زینب کبری را صدا زد، علی را به دست زینب داد و تیر از گلوی علی بیرون کشید و پس از آن به خیمه بانوان برنگشت، راه خود را عوض کرد و با شمشیر خود قبر کوچکی برای علی کند علی را با خون خود غسل داد، بر پیکر علی نماز خواند و درون خاک گذاشت .
یاس خشک و تشنه کامم بی تو اقیانوس دردم من فدای لحظه ای از عمر کوتاه تو گردم
ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را
بحار الانوار ج43 ص81.
بحار ج43 ص59.
الهدایة الکبری، ص407.
موسوعة تاریخ الامام الحسین ج4 ص317 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، و ابصار العین سماوی با این تفاوت که ینابیع نام ام کلثوم را ذکر کرده است و ابصار العین نام زینب کبری.
الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة) ؛ ج3 ؛ ص71 صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَيْهِمْ وَ عَلى وَلَدِكَ عَلِيِّ الاصْغَرِ الَّذِي فُجِعْتَ بِه
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص117 فَذَبَحَهُ فَقَالَ لِزَيْنَبَ خُذِيهِ
موسوعة شهادات المعصومین ج2 ص268 به نقل از تاریخ یعقوبی ج2 ص245 و عبرات المصطفین ج2 ص 87.فنزع الحسین السهم من حلقه و جعل یلطخه بدمه و یقول والله لانت اکرم علی الله من الناقة و لمحمد اکرم علی الله من صالح.
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص321 به نقل از فتوح ابن اعثم، «و حفر له بطرف السّيف»
كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص26 به نقل ا فتوح ابن اعثم، « فَزَمَلَهُ الْحُسَيْنُ ع وَ حَفَرَ لَهُ بِسَيْفِهِ وَ صَلَّى عَلَيْهِ وَ دَفَنَهُ »
الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) ؛ ج2 ؛ ص301 فنزل الحسين ع عن فرسه و حفر للصبي بجفن سيفه و رمله بدمه و دفنه.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
پانزده نکته از روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین:
نکته چهارم: جهاد با سلاح گریه
#اعتراض علیه ظالم
#مظلومیت علی اصغر علیه السلام
#ارتباط بین روضه علی اصغر با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
#عطش
یکی ار نعمت های بزرگ خدای متعال به انسان «بیان» است، که: «علمه البیان» انسان با بیان، حال درونی خود را بیان می کند یکی از فوائد بیان ابراز غم و اندوه است یعقوب پیامبر می فرماید:« أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني إِلَى اللَّهِ » همچنین نعمت دیگر بیان دفاع از خود است و همین است که می گویند به زبان آمدن و سخن گفتن باعث تسکین درون است و مردم طفل نوزاد را «طفل بی زبان» می گویند از این جهت که بچه اگر دردی داشته باشد نمی تواند بیان کند لذا یکی از لحظات سخت برای مادر اینجاست که بچه گریه می کند اما مادر نمی فهمد درد بچه چیست؟
دو شهید از اهل بیت بودند که هرگز فرصتی برای اعتراض پیدا نکردند یکی محسن شهید زهرای مرضیه بود که وقتی بین در و دیوار به شهادت رسید این غم در دل زهرا ماند که فرزند او حتی ناله ای هم برای اعتراض نزد. روز عاشورا نیز هر شهیدی که بر زمین افتاد ناله ای برآورد علی اکبر فریاد برآورد «یا ابتاه علیک منی السلام» قاسم عمو را صدا زد: «یا عماه ادرکنی»، وقتی دستان عبدالله بن حسن جدا شد فریاد بر آورد «یا أماه» و این ناله ها همانگونه که ناله استغاثه بود فریاد اعتراض مظلوم بر ظالم نیز بود اما جان عالمی فدای طفل شیرخوار ابا عبدالله ...
تکلّم کن تکلّم کن بگو من آب می خواهم تلظّی کن تلظّی کن فدای کام عطشانت
نه ناله می زنی نه دست و پا نه اشک می ریزی مزن آتش مرا این قدر با لب های خندانت
تنها کاری که از دست علی برمی آمد تلظی و گریه بود. گفته اند: تلظی به التهاب آتش می گویند و وقتی کسی از شدت گرما خیلی بی قراری کند به این کار «تلظی»می گویند گویا مانند آتشی شده است که زبانه می کشد. اسفراینی در کتاب نور العین تعبیر دیگری آورده است: «و هو یتقلب فی یدیه من شدة العطش» گویا طفل از شدت تشنگی در دست پدر دست و پا می زد.
اینجا بود که اباعبدالله خود دست به کار شد علی را روی دست گرفت «فأخذه على يده» و فریاد زد: «يا قوم! إن لم ترحموني، فارحموا هذا الطّفل.» یعنی مردم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل شیرخوار رحم کنید.
مگر نه شیر مادر هم غذا هم آب می باشد تو کودک هم گرسنه بودی و هم تشنه جان دادی
سوره الرحمان ، 4.
تذکرة الخواص سبط ابن الجوزی ج2 ص164. فاذا بطفل یتلظی عطشا در نور العین فی مشهد الحسین و معالی السبطین و کبریت احمر این تعبیر به نقل از سید الشهدا آمده است. نقل نور العین چنین است: «قتلتم من معی و لم یبق غیر هذا و لکن لیس علیه ثار و هو یتلظی عطشا فاسمحوا لی بشربة من ماء» همچنین ر،ک: موسوعة الامام الحسین ج11ص 886 به نقل از معالی السبطین و ج4، ص: 297 به نقل از بیرجندی در کبریت احمر.
لسان العرب، ج15 ص249. «و أَما قولهم في الحرّ: يَتَلَظَّى فكأَنه يَلْتَهِب كالنار من اللَّظى.»
اسفراینی، نور العین فی مشهد الحسین ج1 ص46.
همان.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub