eitaa logo
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
6هزار دنبال‌کننده
40 عکس
45 ویدیو
97 فایل
فهرست های «روضه های مکتوب» به پیام های این کانال ارجاع داده می شود همچنین صوت روضه ها و ... راه ارتباط: @Yazahra1357 روضه های مکتوب: https://eitaa.com/rozehayemaktoub منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat تبادل و تبلیغ نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
من آسمان نور و عبّاس آفتابم من شهر عاشورایم و عبّاس بابم من کشتی و عبّاس باشد بادابانم من جنّت و عبّاس باشد بوستانم من بیشه ی توحیدم و عبّاس شیرم من احمد و عبّاس، حیدر در غدیرم عبّاس من مرد وفا جهاد است عبّاس من باب الکرم باب المراد است عبّاس من لب تشنه و دریاست مستش عبّاس من بی دست و عالم زیر دستش عبّاس من دریا و عالم تشنه ی او رود فرات و چاه زمزم تشنه ی او عبّاس من یک کربلا عشق و ادب بود بیرون شد از دریای آب و تشنه لب بود عبّاس من صاحب لوای اهل بیت است عبّاس من مشکل گشای اهل بیت است عبّاس من فرمانده ی کلّ قوا بود تنها سپاه من به دشت نینوا بود عبّاس من بیدست بود و دستِ من بود در روز تنهایی تمامِ هست من بود عبّاس من چون حمزه بر ختم رسل بود هر زخم تیغش بر بدن یک باغ گُل بود عبّاس من در یاری من جان فدا کرد یک لحظه دست و دیده تقدیم خدا کرد عبّاس من با اشگ چشم و سوز سینه در موج دریا دیده تصویر سکینه عبّاس من تنها نه پرچمدار من بود حتّی پس از جان دادنش هم یار من بود عبّاس من بر آب ذدریا آبرو داد از خون پاک خویش دریا را وضو داد عبّاس من عبّاس من لب تشنه جان داد لب های خشکش را به پیغمبر نشان داد عبّاس من آثار سجده بر جبین داشت ارث عبادت از امیرالمؤمنین داشت عبّاس من هم یار من، هم یار دین بود اجر جهاد او عمود آهنین بود عبّاس من هم باغ من، هم یاس من، بود عبّاس من عبّاس من عبّاس من بود چون صحن من صحن و سرایش می درخشید تا آسمان گلدسته هایش می درخشید تنها نه این دنیا مرا یار است عبّاس روز قیامت هم علمدار است عبّاس فردا قیامت می شود پا بست عبّاس زهرا شفاعت می کند با دست عبّاس کی زااده ی امّ البنین فردا گذارد «میثم» غلام او در آتش پا گذارد استاد سازگار
سزد ز مهر فلک خوبتر بخوانندش قمر، نه رشک هزاران قمر بخوانندش قسم به خون شهیدان حق روا باشد که سیّد الشّهدای دگر بخوانندش سزد به زمزم و کوثر همه دهان شویند سپس به بحر ولایت گهر بخوانندش اگر چه زادۀ امّ البنین بود عبّاس روا بود که به زهرا پسر بخوانندش به یک نگاه توان خلق را کند سلمان ز راه صدق و ارادت اگر بخوانندش چنانکه بود علی نفس مصطفی زیباست که نفس زاده خیر البشر بخوانندش عمو به اینهمه رأفت بحق عجب نبود که دختران برادر پدر بخوانندش ستارگان همه گردند دور آن ماهی که مهر و ماه سپهر ظفر بخوانندش به یک نظر دهد از لطف حاجت همه را اگر تمامی اهل نظر بخوانندش بوصف منقبت او سروده ام بیتی سزد که خلق به شام و سحر بخوانندش سلام خالق منّان سلام خیر النّاس سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس  استاد سازگار
حضرت عباس (علیه السلام) چو دید تشنۀ لب های خشک او دریاست به آب خیره شد و ناله اش ز دل بر خواست که آب از چه نگردیدی از خجالت آب تو موج میزنی و تشنه یوسف زهراست ز یکطرف به حرم بانگ العطش بر پاست قسم به فاطمه هرگز تو را نمی نوشم که در تو عکس لب خشک سیّد الشّهداست ز خون دیدۀ من روی موج خود بنویس که از تمامی اطفال تشنه تر سقّاست خدا گواست که با چشم خویشتن دیدم سکینه را که لبش خشک و دیده اش دریاست درون بحر همه ماهیان به هم گویند حسین تشنه و سیراب وحشی صحراست نوشته اند به لبهای خشک من ز ازل که تشنه کام گذشتن ز بحر شیوۀ ماست ز شیر خواره برایت پیام آوردم پیام داده که ای آب غیرت تو کجاست؟ صدای نعرۀ دریا به گوش جان بشنو که موج آب هم این طرفه بیت را گویاست سلام خالق منّان سلام خیر النّاس سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس استاد سازگار
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
حضرت عباس (علیه السلام) چو دید تشنۀ لب های خشک او دریاست به آب خیره شد و ناله اش ز دل بر خواست که
این شعر در گمان من یکی از بهترین مرثیه های قمر بنی هاشم هست و واقعا حیف که جامعه ما قدر بزرگانی چون استاد سازگار رو نمیدونه نمی‌دونم چقدر دقت فرمودید اما بنده که کم و بیش با شعر های استاد سازگار آشنا هستم بسیار شده در محافل مختلف مداحان معروف رو دیدم که هنوز با همین اشعار بعضاً قدیمی استاد سازگار محافل رو اداره می کنند به عنوان مثال بارها دیدم حاج محمود کریمی در محافل خودش در روضه و سینه زنی شعرهای ایشون رو استفاده کرده البته طبعا باید انتخاب کرد و بنده اون قدری که به ذهنم رسید خدمتتون اینجا معرفی کردم
مناجات با امام حسین (علیه السلام) حسن لطفی : شکر خدا که زندگی ام نذر روضه هاست شکر خدا که روزی ام از سفره شماست شکر خدا که پای شما سینه می زنم شکر خدا که درد مرا نامتان دواست عمری نفس زدم به هوای نگاهتان عمری سرم به سایه این بیرق عزاست قلبم به بزم هر شبتان خو گرفته است چشمم به خاک خانه تان خوب آشناست بر روی سنگ قبر من این گونه حک کنید اینخانه زاد روضه و مجنون کربلاست روزی اشک چشم مرا مرحمت کنید روزی دیده ای که نذر کرده شماست دل را به بال شال عزا بسته ام مگر یک شب ببینمش که روی گنبد طلاست
شعر گودی قتلگاه ته گودال فقط پیکر تو مانده و من همه رفتند فقط مادر تو مانده و من سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند پاره های بدن بی سر تو مانده و من بوسه باید به روی گونه نشیند اما چاره ای نیست، رگ حنجر تو مانده و من تو و عباس که رفتید… از آن روز به بعد زخم های بدن دختر تو مانده و من باورم نیست که تنها به سفر خواهم رفت همه ی دلخوشی ام! باور تو مانده و من
شعر مناجات با امام حسین (علیه السلام)
مجتبی خرسندی : نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست سپس دفترم گریست هرچند باعث همه ی گریه ها (غم)است اما همین که داغ تو را دید غم ، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین آن چشم ها که از غم تو دم به دم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم ، گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت تر کسی که میان حرم گریست گوشه به گوشه کرببلا روضه های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره اش شفاعت یوم الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می خورد هر کس که در مصیبت ارباب کم گریست
🔹آرزوی کربلا🔹 در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا می‌روم وادی به وادی رو به سوی کربلا می‌روم افتان و خیزان، از دل بن‌بست‌ها جاده‌ای پیدا کنم تا جست‎‌وجوی کربلا تشنگی می‌بارد از ابرِ سترون، می‌روم تا بنوشم جرعه آبی از سبوی کربلا ترسم این بیراهه‌ها با خویش مشغولم کنند «بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من نمی‌دانم کی‌ام یا از کجایم، هر چه هست آب‌رو می‌آورم از خاک کوی کربلا مانده در گوشم صدای پای «هل من ناصر»ی خواهم اکنون تا شوم لبیک‌گوی کربلا بغض تاریخم، نباید در خودم ویران شوم باید آوازی بخوانم با گلوی کربلا در سرم شوری دگر برپاست، شمشیرم کجاست؟ «بر مشامم می‎رسد هر لحظه بوی کربلا» 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3174@ShereHeyat
🗓 سه‌شنبه 19 مرداد ماه 1400 ... 🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️ روضه‌خوان از مصائب کربلا می‌خواند. ▫️ بندۀ خدایی هم از تهران آمده بود؛ ▫️ نشسته بود کنار آقا و زیر لب مدام به روضه اشکال می‌گرفت. ▫️ می‌گفت: «اینجا را دارد اشتباه می‌گوید... این‌طور که می‌گوید، نبوده»؛ ▫️ آقای بهجت سر بلند کرد و گفت: «چی می‌گی آقا؟! از این بدتر کردند! بدتر هم کردند...» 📚 به شیوه باران، ص47 🔻مناسبت‌ها: 🔹 آغاز سال جدید هجری قمری (1443ق.) 🔹 درگذشت محمد‌بن‌حنفیه؛ 81ق. 🔹 غزوه ذات‌الرقاع؛ 4ق. 🔹 درگذشت فقیه بزرگوار، آیت‌الله سید عبدالله شیرازی؛ 1405ق. ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir