🔴لیست اشعار حضرت رقیه
روضه
دنیا چرا جلال تو را در نظر نداشت
من دسته گل پرپر گلزار حسینم
دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
هم بازیانم نیستند امشب کنار بسترم
رواق خاک آلود شبستانی که من دارم
روح بزرگش دمیده است جان در تن کوچک من
یه گوشه خواب بودم خیلی آروم
مثل یک کبوتر پر میزنم پر میزنم پر میزنم امشب
عمه جان این سر منور را کمکم می کنی تا که بردارم
زمزمه می کنم اسمتو رو لبم
همه دنیا برای بقیه سر گرد و خاکیتم برای من
مجنون شبیه طفل تو لیلا نمی شد
شکسته مثل دلم روی نیزه ها سر تو
حالا اومدی حالا که رقیه افتاده از پا اومدی
بابایی خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی
سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد
سینه زنی حضرت رقیه
بیت الاحزانم شده این ویرونه
خدا مرگم بده چه موهای پریشونی
چقدر منو میده عذاب آخه ماها کجا و مجلس شراب
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
🔰مجلس ششم روضه شب سوم محرم
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا مابقیت و بقی اللیل و النهار
ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
برپا کنید خیمه ی ماتم شروع شد
ماه عزای شاه دو عالم شروع شد
شبهای ماتم است سلامٌ علی الحسین
عالم محرم است سلام علی الحسین
احیای خشکسالی چشم است با حسین
خودش فرمود انا قتیل العَبَرَة
ما یذکُرُنی مومن الا استَعبَرَ
هر مومنی منو یاد کنه اشکش جاری میشه به یاد همه شهدا به یاد اون شهیدانی که تا اسم ابی عبدالله رو پیششون می بردند اشکشون جاری میشد
احیای خشکسالی چشم است با حسین
صد مرده زنده میشود از ذکر یا حسین
به به حسین حسین
اما اگه تو این مجلس و این مجالس میایم یه مادری نظر میکنه
امروز اگر که در دل هیئت نشستهایم
مدیون لطف مادر پهلو شکستهایم
زهرا به روی گریه کنانت حساب کرد
الحمدلله
ما را برای نوکریت انتخاب کرد
اما شب سومه خیلیها امشب حاجتشونو میارن در این خونه سه ساله
آخه خیلیها میرن برای زیارت ابی عبدالله، ابی عبدالله از زائراش پذیرایی میکنه
اما اون کسی که ابی عبدالله به زیارتش رفت به عیادتش رفت اونم با سر بریده، این سه ساله است
در اوج درد نام تو اعجاز میکند
دست سه ساله ی تو گره باز میکند
این اربعین حواله ی پای مرا بده
جان رقیه یک سفر کربلا بده
حسین جان حسین جان
آی
حسین جان
بریم خرابه شام
دلامونو ببریم گوشه این خرابه همون جایی که این بچهها نه از سرما حفاظی دارند نه از گرما
تَقَشَّرَت جلودُهم
پوست بدنشون دیگه داره پوست میاندازه
روایت نقل میکنم میگه امام سجاد علیه السلام (امامه به همه لغات عالِمه) دید برای اهل بیت نگهبانان رومی گذاشتند گویا نمیخواستن حتی مسلمان باشند امام دید این نگهبانها دارند به زبان رومی با هم حرف میزنند
میگن اینا رو تو خرابهای گذاشتند که این خرابه رو سرشون بریزه همین جا بمیرند
دختر خیلی درد دلا برای بابا داره
دیدید تا بابا میخواد بره خونه بچهها همه درد دلا دعواهایی که شده برای بابا میبرند
اصلاً یه چیزی بگم
دختر اگر سه ساله باشه که بماند دختر اگر ۱۸ سالشم باشه درد دلاشو برا بابا میبره
اونجا بود که زهرای مرضیه بین در و دیوار فریاد زد یا ابتا یا رسول الله بابا ببین با حبیبه ات با دخترت چه میکنند
عشق بابا خسته شدن نداره
دست کوچیک بسته شدن نداره
بابا سه ساله دختر که کتک نداره
اون که قباله ی فدک نداره
سه ساله که تازیونه نمیخواد
کشیدن وحشیانه نمیخواد
خیلی درد دلا داره به بابا بگه بابا کجا بودی ما رو تو بیابونا روی خارا میدووندند بابا کجا بودی با اون دستای بزرگشون به من سیلی میزدن تا اسم تو رو میبردیم به ما تازیانه میزدند
اما بمیرم
روضه داره میرسه ها
تا پارچه رو از روی طبق برداشت، ببینه اون سری که خانه خولی رو دیده، اون سری که شهر به شهر رو نیزهها رفته اون سری که سنگهای مردم شام رو دیده، اون سری که چوب خیزران بهش زدن
یه وقت یه نگاه خیره خیره به این سر بابا کرد
ناله بزن کمک کن حسین
سلام بابا
میخوام از زبون این سه ساله با بابا حرف بزنیم
سلام بابا سلام ای سر زیبا
سر بابا سر بابا
چه کسی کرده به ویرانه مقیمت
چه کسی کرده یتیمم
سلام بابا
همین روضه من همین چند بیت زبان حال دختر سه ساله باشه
سلام بابا
بیا بنشین به دامانم
سلام بابا
ببین در کنج ویرانم
سلام بابا
بزار منم مثل رقیه آروم بگم
سلام بابا، ببین گیسو سپیدم من
بابا
به آغوشم تو را آخر کشیدم من
نوشتن تا این سر و دید برداشت بغل کرد
بابا
یه ماه میشه، که چشمامو نبوسیدی
چِشِت روشن، لباس پارمو دیدی
بابا
خبر داری، شبا تو خاکا میخوابم
ببین کرده، موهای سوخته بیتابم
سلام بابا
بابا از اون شب که کتک خوردم چشام تاره
منو بد زد لباسهامم پر از خاکه
بابا
از اون مجلس،دیگه من با همه قهرم
دیگه بقیهشو نگم بابا
این جمله رو بگم و تمام کنم
بابا
یه پیغامم، واسه عمو دارم
بیار چادر
آی خانما آی خانومای محجبه
بیار چادر، آخه من آبرو دارم
بابا بابا
بمیرم گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
اما تا سر بابا رو دید دیدن لحن رقیه عوض شد
عرضم رو تمام کنم یه وقت صدا زد
بابا بگو ببینم ابه
من ذا الذی خضبک بدمائک
بابا بگو ببینم چه کسی محاسن تو با خون گلوت خضاب کرد
حسین
صلی الله علیکم یا اهل بیت النبوه
🔸صوت این روضه در اینجا ببینید.
🔸توسط یکی از همراهان عزیز کانال تایپ شد خداوند این زحمت را از ایشان قبول کند ...
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
4. روضه حضرت حر.pdf
211K
✍️۱. متن روضه حضرت حر (علیه السلام)
[بازنشر روضه سال گذشته]
روضه حضرت حر علیه السلام قسمت اول
روضه حضرت حر علیه السلام قسمت دوم
روضه حضرت حر علیه السلام قسمت سوم
۳. روضه حضرت حر و پیوند به روضه حضرت علی اصغر (علیه السلام)
پیوند با روضه حضرت عباس علیه السلام و قتلگاه
۴. صوت روضه حضرت حر علیه السلام
۵. علت نجات حضرت حر در بیان آیت الله سعادت پرور
کرامت حضرت حر در ببان شهید دستغیب
چند نکته درباره روضه شب چهارم محرم
مقتل حضرت جون
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
چند نکته درباره روضه شب چهارم:
۱. شب چهارم از جهتی روضه حضرت حر (علیه السلام) و اصحاب خوانده می شود و گاهی روضه طفلان زینب (سلام الله علیهم)
۲. درباره حضرت حر چند روضه در همین کانال گذاشته شده
درباره سایر اصحاب می توان روضه حضرت حبیب یا غلام حبشی را استفاده کرد.
البته در بین روضه اصحاب گمان بنده این است که مردم با روضه حضرت حر بیشتر ارتباط برقرار می کنند.
۳. در حقیقت شب چهارم شب توجه دادن مردم به توبه و اعتراف به گناهان در محضر خدا است که مداح می تواند از این فرصت استفاده کند و با اشاراتی زمینه توبه و به تعبیری آشتی مردم با خدا را فراهم کند
۴. در روضه حضرت حر می توان به مسأله ادب تاکید کرد که این ادب حر در برابر امام و به ویژه درباره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود که مایه نجات حر شد.
۵. روضه اصحاب در شب چهارم زمینه مناسبی برای توجه دادن به روضه امام و اهل بیت ایشان است.
لذا می توان بعد از اشاره به روضه اصحاب به روضه امام و بنی هاشم پیوند زد.
به عنوان مثال می توان روضه حر را به مصائب امام در قتلگاه یا به روضه حضرت عباس یا به روضه حضرت علی اکبر یا روضه حضرت علی اصغر پیوند داد.
۶. روضه کامل حضرت حر در فهرست روضه شب ها قابل مشاهده است
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت حر قسمت اول:
السلام علیک یا ابا عبدالله
شب چهارم محرمه چشم به هم بذاری دهه تموم شه خودمونو به حسین وصل نکنیم بیچاره ایم
امشب شب توبه است شب برگشته
خیلیا با همین محرما عوض شدن حسابشونو با حسین پاک کردن خودشونو به حسین وصل کردن
قرآن فرمود بعضی آدما هم تو دنیا بی آبرو ان هم تو آخرت بیچاره ن یه جا میگه لهم فی الدنیا خزی یه جا میگه لهم فی الاخره عذاب مهین
لذا تو مناجات شعبانیه عرض می کنیم خدایا لا تفضحنی یوم القیامة منو بی آبرو نکن منو رسوا نکن
اما بعضیا آبرو دارن تو دنیا وجیهن در قرآن فرمود عیسی وجیه نزد ماست آبرو منده عجیب اینه تو زیارت عاشورا عرض می کنیم اللهم اجعلنی عندک وجیها بالحسین خدایا منو به حق حسین آبرو دارم کن یعنی اگه خودتو به این قافله وصل می کنی آبرودار میشی
فرمود یه قطره اشکش همه گناها رو می بخشن
امام رضا فرمود فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ بر مثل حسینی گریه کنا باید گریه کنن دستور امام رضاست فَإِنَّ الْبُكَاءَ عَلَيْهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَام گناهای بزرگو می بخشه
امشب شب توبه است شب اونایی که میخوان درخونه حسین آبرو بگیرن
آبرو وقتی قشنگه که پیش خوبا باشه حر اینو فهمید خودش چهار هزار حرف گوش کن داشت
اون شخص وقتی دید حر دستش داره میلرزه گفت حر چطور شدی؟ اگه می پرسیدن شجاع ترین فرد کوفه کیه من از نام تو نمی گذشتم
دیدن سرشو انداخته پایین به زبان حال میگه حسین غلط کردم
آبروی لشگر یزیدو برد
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج1 ؛ ص169
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص102 فَمَضَى الْحُرُّ وَ وَقَفَ مَوْقِفاً مِنْ أَصْحَابِهِ وَ أَخَذَهُ مِثْلُ الْأَفْكَلِ فَقَالَ لَهُ الْمُهَاجِرُ بْنُ أَوْسٍ وَ اللَّهِ إِنَّ أَمْرَكَ لَمُرِيبٌ وَ لَوْ قِيلَ لِي مَنْ أَشْجَعُ أَهْلِ الْكُوفَةِ لَمَا عَدَوْتُكَ فَمَا هَذَا الَّذِي أَرَى مِنْكَ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنِّي أُخَيِّرُ نَفْسِي بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَوَ اللَّهِ لَا أَخْتَارُ عَلَى الْجَنَّةِ شَيْئاً وَ لَوْ قُطِّعْتُ وَ أُحْرِقْت
روضه حضرت حر قسمت دوم:
اشاره ای به علت نجات حضرت حر و فضیلت ادب:
خدا نکنه بی ادب باشیم ادب نجات میده
جلو حسین ادب کرد اون وقتی که جلو لشگر حسینو گرفت وقت نماز که شد دیدن اومد پشت سر حسین ایستاد
از اون بالاتر اون وقت که نمیگذاشت حسین رد بشه فرمود ثکلتک امک مادرت به عزات بشینه
تعصب عربیش به جوش اومد حسین نام مادرش رو برده بود
اما با خودش یه فکری کرد دید مادر حسین فاطمه است
گفت حسین هرکی اسم مادرم رو برده بود بی جواب نمی ذاشتم اما مادرتو فاطمه است جوابتو نمیدم
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص79
فَقَالَ لِلْمُؤَذِّنِ أَقِمْ فَأَقَامَ الصَّلَاةَ فَقَالَ لِلْحُرِّ أَ تُرِيدُ أَنْ تُصَلِّيَ بِأَصْحَابِكَ قَالَ لَا بَلْ تُصَلِّي أَنْتَ وَ نُصَلِّي بِصَلَاتِكَ فَصَلَّى بِهِمُ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج2 ؛ ص80 فَلَمَّا ذَهَبُوا لِيَنْصَرِفُوا حَالَ الْقَوْمُ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الِانْصِرَافِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع لِلْحُرِّ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ مَا تُرِيدُ فَقَالَ لَهُ الْحُرُّ أَمَا لَوْ غَيْرُكَ مِنَ الْعَرَبِ يَقُولُهَا لِي وَ هُوَ عَلَى مِثْلِ الْحَالِ الَّتِي أَنْتَ عَلَيْهَا مَا تَرَكْتُ ذِكْرَ أُمِّهِ بِالثُّكْلِ كَائِناً مَنْ كَانَ وَ لَكِنْ وَ اللَّهِ مَا لِي إِلَى ذِكْرِ أُمِّكَ مِنْ سَبِيلٍ إِلَّا بِأَحْسَنِ مَا يُقْدَرُ عَلَي
روضه حضرت حر قسمت سوم:
توبه حضرت حر علیه السلام :
من که گرفتار تو ام یا حسین حر گنهکار توام یا حسین
آمده ام باز که حرم کنی سنگ شدم گوهر و درم کنی
حر اسیر آمده اعجاز کن
با زبان حال گفت
مرا به صدیقه کبری ببخش به محسن شهید زهرا ببخش
سرشو انداخته بود پایین فکر نمی کرد جنگ بشه
به رفیقش خطاب کرد نمی خوای اسبتو آب بدی به این بهانه از لشگر کناره گرفت
بعضی نقل کردن به پسرعموش گفت ببین حسین داره استغاثه میکنه
حسین ایستاده بود مقابل لشگر
اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم الله
این صحنه رو که دید دیگه نتونست تحمل کنه
خودش رو رسوند به لشگر حسین
نوشتن یه وقت دیدن دو تا دستشو رو سرش گرفته میگه خدیا منو ببخش من دل اولیائت رو لرزوندم من دل دخترای حسینو لرزوندم
این بچه ها تا حالا همچین صحنه ای رو ندیده بودن
اومد جلوی حسین عرض کرد آقا فدات شم جعلت فداک من همونم که جلوی راهتو گرفتم آیا هنوز جایی برای توبه مونده ؟
به تعبیر ما آیا راهم میدی یا نه؟
فرمود خدا توبه پذیره پیاده شو
عرض کرد می خوام خونم در راه شما بریزه
رفت به میدان صدا میزد
انی انا الحر ونجل الحر
به نقلی چهل نفر رو از بین برد تا زمین افتاد
بدن رو آوردن برا حسین حسین خودشو رسوند سرش رو به دامن گرفت خاک ها رو از چهره حر پاک کرد
فرمود انت الحر کما سمتک امک انت الحر فی الدنیا و انت الحر فی الاخره
بالاتر از این نقل کردن همونجا حسین برای حر مرثیه ساخت چه مقامیه حسین براش شعر گفته
لنعم الحر حر بین ریاح صبور عند مختلف الرماح
استاد سازگار
وقعة الطف ؛ ؛ ص213 فأقبل [الحرّ] حتى وقف من الناس موقفا، و معه رجل من قومه يقال له: قرّة بن قيس «3» فقال: يا قرة! هل سقيت فرسك اليوم؟ قال: لا، قال: انما تريد ان تسقيه؟
اشکهای خونین در سوگ امام حسین، ترجمه ذریعة النجاة ص 205 به نقل از مقتل ابی مخنف ص120
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص102 قَالَ الرَّاوِي ثُمَّ صَاحَ ع أَ مَا مِنْ مُغِيثٍ يُغِيثُنَا لِوَجْهِ اللَّهِ أَ مَا مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَإِذَا الْحُرُّ بْنُ يَزِيدَ قَدْ أَقْبَلَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْد ... .
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص103 قَاصِداً إِلَى الْحُسَيْنِ ع وَ يَدُهُ عَلَى رَأْسِهِ وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ أَنَبْتُ فَتُبْ عَلَيَّ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِيَائِكَ وَ أَوْلَادِ بِنْتِ نَبِيِّك
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص103 َ وَ قَالَ لِلْحُسَيْنِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَا صَاحِبُكَ الَّذِي حَبَسَكَ عَنِ الرُّجُوعِ وَ جَعْجَعَ بِكَ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ يَبْلُغُونَ مِنْكَ مَا أَرَى وَ أَنَا تَائِبٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَهَلْ تَرَى لِي مِنْ تَوْبَةٍ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع نَعَمْ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْكَ فَانْزِل
بحار ج45 ص14
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص104 فَحُمِلَ إِلَى الْحُسَيْنِ ع فَجَعَلَ يَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ وَ يَقُولُ أَنْتَ الْحُرُّ كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ حُرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
بحار الانوار ج45
روضه حضرت حر (علیه السلام):
پیوند روضه حضرت حر علیه السلام با حضرت علی اصغر علیه السلام
سرشو انداخته بود پایین فکر نمی کرد جنگ بشه
به رفیقش خطاب کرد نمی خوای اسبتو آب بدی به این بهانه از لشگر کناره گرفت (1)
بعضی نقل کردن به پسرعموش گفت ببین حسین داره استغاثه میکنه
حسین ایستاده بود مقابل لشگر(2)
اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم الله(3)
تا این صدا رو شنید لرزه به بدنش افتاد رفت خودشو فدای حسین کرد
اما عرض کنیم یا امام زمان اینجا حر جواب استغاثه جد غریب شما رو داد
دو نفر دیگه ام جواب حسینو دادن
یکی امام سجاد علیه السلامه اون لحظه ای که راوی میگه حسین دور وبر خودشو نگاه کرد دید یه نفر نمونده
یه وقت امام سجاد به شمشیر تکیه داد هر چی ام کلثوم خواست جلوی آقا رو بگیره به تعبیر من فرمود مگه نمیبینی بابام تنها شده آرام خودشو رسوند به بابا اما اینجا حسین زین العابدین رو برگرداند (4)
اما نفر دوم اونجایی بود که ابی عبدالله عصر عاشورا بین لشگر ایستاد دوباره شروع کرد ندای غربت بلند کردن هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا
یه وقت صدای ناله بانوان حرم از خیمه بلند شد وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ حسین برگشت طبق این نقل فرمود بیارید علی رو یه بار دیگه وداع کنم (5)
از بین خیمه اومد سرباز شش ماهه ای بابا قنداقه برتن کفن پوشه ثاراللهه ای بابا
من مرد مردم حیدری ام بابا مرد نبردم اکبری ام بابا
اما چه کردن با این سرباز شش ماهه حسین
یه وقت دیدن با تیر سه شعبه ...
...................................................................
(1) وقعة الطف ؛ ؛ ص213 فأقبل [الحرّ] حتى وقف من الناس موقفا، و معه رجل من قومه يقال له: قرّة بن قيس فقال: يا قرة! هل سقيت فرسك اليوم؟ قال: لا، قال: انما تريد ان تسقيه؟
(2) اشکهای خونین در سوگ امام حسین، ترجمه ذریعة النجاة ص 205 به نقل از مقتل ابی مخنف ص120
(3) اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص102 قَالَ الرَّاوِي ثُمَّ صَاحَ ع أَ مَا مِنْ مُغِيثٍ يُغِيثُنَا لِوَجْهِ اللَّهِ أَ مَا مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ فَإِذَا الْحُرُّ بْنُ يَزِيدَ قَدْ أَقْبَلَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْد ... .
(4) بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج45 ؛ ص46 ثم التفت الحسين عن يمينه فلم ير أحدا من الرجال و التفت عن يساره فلم ير أحدا فخرج علي بن الحسين زين العابدين ع و كان مريضا لا يقدر أن يقل سيفه و أم كلثوم تنادي خلفه يا بني ارجع فقال يَا عَمَّتَاهْ ذَرِينِي أُقَاتِلْ بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع يَا أُمَّ كُلْثُومٍ خُذِيهِ لِئَلَّا تَبْقَى الْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ ص.
(5) و لما فجع الحسين بأهل بيته و ولده و لم يبق غيره و غير النساء و الذراري نادى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ فِي إِغَاثَتِنَا وَ ارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ ع إِلَى بَابِ الْخَيْمَةِ فَقَالَ نَاوِلُونِي عَلِيّاً ابْنِيَ الطِّفْلَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ فَنَاوَلُوهُ الصَّبِيَّ.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub