eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.3هزار دنبال‌کننده
49 عکس
44 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه حضرت معصومه (حجت الاسلام میرزا محمدی)  السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُ *شما دیگه منتظر مقدمه نیستید * روزی که به قم قدم نهادی قم را شرف مدینه دادی تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوی زهرا *خود امیر المومنین پدر آیت الله مرعشی نجفی فرمود ،چی میخوای تو حرم من چهل شبه بیتوته کردی ،عرضه داشت نشانی قبر مادرم زهرا رو می خوام" امیرالمومنین فرمود این از اسرار الهیه باید مخفی بمونه ،اما آگه جلالت و عظمت فاطمه ی منو می خوای علیک به کریمة اهل البیت برو قم زیارت دختر موسی ابن جعفر ،این زیارت ،زیارته حضرت زهراست .....* تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوی زهرا *مردم چه جوری اومدن به استقبالت* بردند به ناقه ات توسل با خنده ی شوق و شاخه ی گل قم کوفه نبود تا که درآن دشنام دهد کسی به مهمان قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نی سر برادر *با چه استقبالی آمدن ،فرش های قیمتی نه زیر پای بی بی زیر سم مرکب حضرت پهن کردن ،کوچه هاشون رو آب و جارو کردن بیرون دروازه به استقبال آمدن ....آخ .....لا یوم کیومک یا ابا عبدالله .....یه جا دیگه ام مردم برا استقبال اومدن بیرون دروازه ، یه جا دیگه ام مردم برا استقبال شهرشون رو آب و جارو کردن ،لباس های قیمتی و زینتی به تن کردن شهرشون رو چراغون کردن ،اما این کجا و آن کجا ......اینجا همه دارن با سلام و صلوات دختر امام و خواهر امام رو همراهی میکنن ،اما شهر شام دیدن رقاصه ها دارن میزنن و می رقصن با طعنه و ناسزا وکنایه دختر علی رو دارن می برن ناله بزن یا حسین @rozehdaftari
❣﷽❣ 🌾 🖤 ع ( 2) 🌾 🖤 🌾 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ✨بر موسی جعفر شه والا صلوات ✨بر زاده ی آزاده ی زهرا صلوات ✨او باب حوائج است از سوی خدا ✨از او بطلب حاجت خود با صلوات _یا_حجة_الله.. همه با هم.. 🔘مهدی بیادر گوشه زندان نظرکن 🔘با دیدۀ گریان عیادت از پدر کُن 🔘اسیر زنجیر ستم، گردیده بااندوه و غم 🔘از ظلـم زندانبان او، بر لب رسیده جان او 🔘 یابن الحسن کجایی 🔘 کی می شود بیایی ⬅️چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن.. دلها رو ببریم کاظمین..کنار حرم با صفای آقا موسی ابن جعفر خوش بحال اونایی که الان حرم آقا رو زیارت میکنند.. 🦋 آی مریض دارا..گرفتارا..حاجت دارا...دست به دامن موسی ابن جعفر بزن..زندانی غریب بغداده ⬆️  (اوج) امروز کیا با آقا کار دارن.. آقا موسی بن جعفر باب الحوائجه..گه درد نگفتنی داری بسم الله اگه گرفتاری بسم الله اگه جوون داری بسم الله (صداش بزن) 🦋 🌱دلم میل هوای یارو داره 🌱 که او موسی بن جعفر نامو داره 🌱همون شاهی که جون دادتوی زندان 🌱 بدون باب الحوائج نام داره 🌱ز درد بی کسی با حالت زار 🌱به دست ظلم هارون ستمکار 🌱دمادم باخدا می کرد مناجات 🌱 دهان روزه و باچشم بیدار (چی میگفت آقا) 🌱 الهی از دل زارم گواهی 🌱 ندارم جز تو من دیگرپناهی 🌱 دگرمعصومه جان بابت نبینی 🌱 به مرگم درمدینه می نشینی    ⏪امروز برا اون آقایی گریه کن که سالیان سال کنج زندان بود، به روایتی 7 سال..به روایتی14 سال، کنج زندان بود.. غریبانه ناله میزد.. ای کاش فقط زندان بود.. دیگه کسی تازیانه به بدن آقا نمیزد.. کاش فقط زندان بود..دیگه کسی آقا رو آزار نمیداد.. همه شنیده اید..نگهبان زندان امام، سندی بن شاهک یهودی بود هارون سفارش کرده بود هر چه می توانی این آقا را آزار و اذیت کن... مولا روزها روزه می گرفت.. شبها وقت افطار با تازیانه از آقا  پذیرایی می کرد.. ای(غریب آقا)3 آخ کاری کردند با آقا موسی ابن جعفر کُنج زندان بغداد..صدا میزد.. (دشتی) ✨آی به یارب یارب شب زنده داران ✨به امید دل امیدواران ✨ به آه سینه طفلان گریان ✨ خلاصم کن خدا ازکنج زندان ⏪خدا دیگه نجاتم بده دیگه خلاصم کن ‌(ان شاالله امروز امیدت نا امید برنگرده. ⬅️نقل می کنند: هر کاروانی وارد مدینه می شد.. خانم فاطمه معصومه می فرمود برید بپرسید بابام اومده یا نه؟ منتظرم بابام از زندان آزاد بشه.. آخ دلم برا بابام تنگ شده.. ♻️اما عاشقان و محبین آقا موسی بن جعفر یه روز خبر دادن خانم جان بابات از زندان آزاد شده اما چه آزاد شدنی شیعیان پشت در زندان بغداد، منتظر ایستاده بودند یکی می گفت اگه آقام آزاد بشه دستشو می بوسم...یکی می گفت پاشو می بوسم اما یابن الحسن آقا آقا جان سرت سلامت آقا یه وقت دیدن چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه از زندان..رو یه تخته پاره بیرون میارن صدا میزدند ⚫️ امروز می خوام بگم بی‌بی جان...یا فاطمهٔ معصومه س خانم جان شما بابا رو ندیدی تو زندان.. (ندیدی لحظه ای که از زندان بیرون آوردنش) (تشیع جنازه بابا خوب شد نبودی) خانم جان خوب شد ندیدی.. (چرا؟) ⬆️(اوج) آخه دختر طاقت نداره بدن بابا رو، روی یه تخته پاره ببینه.. (خانم جان (ندیدی2) ☑️اما دلا بسوزه برا سه سالهٔ ابی عبدالله اون لحظه ای که تو خرابه سر بریدهٔ بابا رو دید..سر بابا رو بغل گرفت.. ناله زد گریه کرد.. صدا زد(بابا)2 (ناله بزن بیاد سه ساله ابی عبدالله.. باب الحوائجه) ◾️مَن ذَالَّذی خَضَبَ بِدِمائک؟؟ بابا ..کی محاسنت رو بخون رنگین کرده بابا. ◾️یا أبَتاه..مَن ذَالَّذی قطعَ وَریدیک؟ بابا جان..کی رگهای گردنتو بریده بابا.. ◾️من ذَالَّذی أَیتَمَنی عَلی صَغَرِ سِنّی؟ بابا..کی تو کوچیکی منو یتیمم کرد بابا 🍁گوشهٔ خرابه مون خوش اومدی 🍁به یتیمان چه عجب تو سر زدی 🍁عمه میگفت که بابات رفته سفر 🍁حالا که تو اومدی منم ببر 🍁گوشهٔ خرابه مهمونی شده 🍁باباجون لبات چراخونی شده 🍁قربون محاسن خونیت بابا 🍁سنگ کی خورده به پیشونیت بابا 🍁بابای خوبم، نمیتونم بی تو زنده بمونم 📚هر چقدر ناله داری به سوز جگر خانم فاطمه معصومه در فراق پدر...به سوز جگر سه ساله حسین در خرابه شام...به حق اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله زد گریه کرد...حاجتت رو مدنظر بگیر..رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان از سویدای دلت ناله بزن. سه مرتبه ناله بزن. 🦋 🕊بِاَبی انتَ و اُمی یا حسین 🕊جان عالم به فدای لب عطشانت 🦋 @rozehdaftari
🕊﷽🕊امام زمان غریب هست توسل آقای امام زمان بشیم آقای جان بیا بخاطره امام حسین فرج بفرماید 🥀 (عج)🥀 😭😭 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی چه فراقی چه فراقی 😭😭 حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم 😭😭 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی جه فراقی چه فراقی حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم یا مولا یا مولا یا مولا (6) 😭😭 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی چه فراقی چه فراقی 😭😭 حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم یا مولا یا مولا یا مولا (6) 😭😭 امون از روزای جدایی تو کجایی تو کجایی تو درد منی تو دوایی تو کجایی تو کجایی ای امید هرکی ناامید شده کی میای آقا موهام سفید شده خوش به حال هرکسی شهید شده برا ظهورت 😭😭 باید از نفسم کجا فرار کنم فکر این روزای انتظار کنم تو بگو آقا باید چیکار کنم برا ظهورت العجل یا مولا یا مولا یا مولا(6) 😭😭 از روزای جدایی ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون مراسم وداع با پیکر مطهر فخرالذاکرین، خادم‌الرضا اســتاد حاج ســـید جعفر ماهرخسار عــــزیز امشب ساعت ۲۱ مهدیه مشهد، خیابان امام رضا علیه‌السلام ◾️ اطلاع رسانی فرمایید◾️ جامعه ستایشگران مذهبی خراسان رضوی
بِسمِ اللهِ الرِّحمنِ الرَّحیم انّالِله وَ اِنا الیه راجِعون درگذشت ذاکر و پیرغلام با اخلاص اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)، خادم بااخلاص حضرت امام رضا علیه السلام مرحوم حاج سید جعفرماهرخسار موجب تاسف و تاثر گردید. بررسی سلوک و شیوه خدمتگزاری ایشان در آستان ملک پاسبان حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) نمایانگر نمونه ای بارز از ذاکران مخلص و متقی است که الگوی ویژه ای برای جوانان ستایشگر خواهد بود. ضمن عرض تسلیت فقدان فخرالذاکرین مرحوم حاج سید جعفر ماهرخسار به جامعه مداحان وذاکران و پیرغلامان حسینی، و خانواده محترم ایشان، برای آن مرحوم مغفرت الهی و حشر با ائمه اطهار(علیهم السلام) را تحت عنایات حضرت امام رضا(علیه السلام) مسئلت می داریم . _السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خبر فوت مرحوم (حاج سید جعفر ماهرخسار )توسط مجری حرم رضوی و دقایقی از مداحی این پیرغلام در حرم مطهر امام رضا علیه السلام را . ✨شادی روحشان صلوات و قرائت کنید ‌╔═💎💫═══╗ @rozehdaftari ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
با عرض تسلیت رحلت استاد الذاکرین حاج سید جعفر آقا ماهرخسار تا دست اجل دوباره در کار افتاد یک شاخهٔ گل از سر دیوار افتاد فردا تا قرعهٔ که آید به میان امروز به نام ماهرخسار افتاد یک قطره واصل شده تا دریا رفت یک نوکر غم دیده سوی مولا رفت از دار جهان گسست و پیوست به حق «یک پیر غلام دیگر از دنیا رفت» در خدمت دوست منصبی والا داشت در هیئت دلسوخته گان مأوا داشت دانی که پناه ماهرخسار چه است؟ سوزی که برای مادرش زهرا داشت سیدحسین مؤید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.خدایا اگر صدای ما لایق شنیدن نمیدانی، پاسخ یا ربّ یا ربّ این کودک فلسطینی را با ظهور مهدی فاطمه بده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹وقتی خبر رسید به قمی ها ،خواهر امام داره می آد به سمت قم،دختر امام داره می آد به سمت قم،مردم کیلومترها از شهر بیرون اُمدند، به استقبال حضرت معصومه سلام الله علیها،یه عده با تنگ دستی قربونی زیر بغل زده بودند، بابا تو تنگ دستی قربونی برا چی می بری،می گفت:مگه خبر نداری دختر امام داره می یاد،خواهر امام داره می یاد،یه عده با خودشون دسته گل می بردند،چه احترامی گذاشتند،عرضم اینه،ای کاش به همه ی خواهرای امامان احترام می گذاشتند، 🔸وقتی بی بی رو وارد قم کردند،از بزرگان و محترمین قم اومدند،از بهترین جاهای قم رو در اختیار بی بی قرار دادند،یه باغی بود،اصرار کردند،التماس کردند،بی بی رو با احترام وارد این باغ کردند،سادات مثل پروانه دور دختر امام می گشتند،دور خواهر امام می گشتند، اصلاً بی بی احساس ترس نمی کرد،احساس عدم آرامش و امنیت نمی کرد،اما بمیرم برای اون خواهر امامی که،نگاه می کرد،برا دل آماده،معطلت نذارم،اگه خریدار این ناله ات حضرت زهراست،بفروش این ناله رو، ▪️هر چی دور خودش نگاه می کرد،عوض سادت عوض بنی هاشم ،عوض عباس،عوض علی اکبر،می دید یه عده حرام زاده،دورش رو گرفتند،میخوام بگم مگه رقیه دختر امام نبود،عوض باغ تو خرابه بردنش، عمه جان این سر منوّر را کمکم می کنی که بردارم شامیان ای حرامیان،دیدید راست گفتم که من پدر دارم ای پدر جان عجب سری داری،ای پدر جان عجب دلی دارم گیسویم را به پات می ریزم،تا ببینی چه دختری داری هر بلایی که بود یا می شد،بر سر زینب تو آوردند قاری من چرا نی خوانی چه بر سر لب تو آوردند چرا رنگ لبت،چون ارغوانه گمانم جای چوب خیزرانه گفت:بابا وقتی چشم تو رو دور دیدند،چشم عموم اباالفضلُ دور دیدند،چشم علی اکبر و دور دیدند،وقتی منو غریب گیر آوردند،دستی از پشت خیمه ها آمد،لاجرم راه چاره ام گم شد،درهیاهوی غارت خیمه ،ناگهان گوشواره ام گم شد @rozehdaftari
📱 پروفایل‌ساز ❗️با انتشار این پست در فضای مجازی به همه‌گیری این پویش کمک کنید. وب‌گاه ساخت پروفایل؛ 🔗 Rezvanoreza.ir/palestine | | | @rozehdaftari
باسلام خدمت دوستان و ذاکرین اهلبیت (ع) بدیل اینکه مادحین عزیز بتوانند به سهولت به اشعار روضه ها و مطالب دسترسی پیدا کنند ما مطالب رو در شش کانال تقسیم بندی کردیم و این کانالها وابسته به گروه مجمع الذاکرین اهلبیت (ع) است 👇👇👇👇👇👇👇 1)کانال متن روضه و اشعار مصیبت خوانی مجمع الذاکرین👇 @rozehdaftari 2)کانال اشعار و مطالب عتبات عالیات مجمع الذاکرین👇 این کانال جهت ارائه مطالب و اشعار مربوط به زائران عتبات عالیات با مدیریت ذاکر اهلبیت کربلایی محمد مسلمی راه اندازی شد https://eitaa.com/atabataliyat 3) کانال ختم و ترحیم خوانی مجمع الذاکرین👇 https://eitaa.com/khatme14 4)کانال مولودی خوانی و جشن عقد و عروسی عروسی مجمع الذاکرین👇 شامل اشعار طنزحلال جهت مراسم عروسی مذهبی با مدیریت ذاکر اهلبیت کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر 5)کانال نوحه ها و زمزمه های مجمع الذاکرین👇 شامل زمزمه ها و نوحه های سینه زنی و زنجیرزنی محرم و صفر (ترکی و فارسی)با مدیریت ذاکر اهلبیت (ع) کربلایی محمد مسلمی https://eitaa.com/nooheemajmaozakerin 6)کانال مولودی خوانی مجمع الذاکرین اهلبیت شامل مولودی های ائمه همراه با سبک با مدیریت کربلایی محمد مسلمی https://eitaa.com/molodikhany ارتباط با مدیران👇 @Moslemi_124 🌸🌸✨✨✨🌸🌸 لینک گروه مجمع الذاکرین اهلبیت(ع) گلچین اشعار،مراثی،مولودی واحادیث اهلبیت( ع) پاسخ به هر گونه درخواست در زمینه مداحی توسط مادحین ومدیران باتجربه در ابر گروه مجمع الذاکرین اهلبیت علیهم السلام با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی 👇👇👇👇👇 این گروه جهت پاسخگویی به درخواست های شما با مدیریت ذاکر اهلبیت ع کربلایی محمد مسلمی ایجاد شدایجاد https://eitaa.com/joinchat/77201857C160ebf881a .کانالهایی که لینکشون درج نشده به زودی درج خواهد شد
◀در ارادت به امام زمان حضرت مهدی عج دنيا چه زیبا می شود، وقتی بیایی آقا خوشحال، زهرا می شود، وقتی بیایی آقا نور تو می تابد به عالم با ظهورت خورشید رسوا می شود، وقتی بیایی آقا فصل خزانِ زندگی پایان بگیرد هر غنچه ای وا می شود، وقتی بیایی با ذوالفقاری که به دست خود بگیری حیدر تماشا می شود، وقتی بیایی زخمی که روی سینه ی مادر نشسته حتماً مداوا می شود، وقتی بیایی 👌دنیا چه زیبا میشود وقتی بیایی گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان یثرب مصفّا می شود، وقتی بیایی در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی هر دیده دریا می شود، وقتی بیایی شبهای جمعه روضه در صحنِ اباالفضل هر هفته برپا می شود، وقتی بیایی 💫تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد 🌼سبب وصل به دلدار مهیا گردد ◀شاعر ::رضا رسول زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺با نوای ذاکر آل الله :;واثقی نژاد 🌺شاعر ;مصطفی قربانعلی 🌹التماس دعا 🍃شب جمعه حرمت بوی محرم دارد بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد 🍃شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم دل آشفته ى من، صحن تو را كم داردن 🍃مادرت روضه گرفته است برایت آقا زیر لب زمزمه ی "وای حسینم" دارد 🍃بیرق روضه عيان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد 🍃گریه ى مادرتان عرش خدا را لرزاند روضه ی " آه بُنَیَّ "چقدر غم دارد 🍃حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین(ع) هر که آید به حرم نام تو را دم دارد 🍃در هوای لب خشکت به لب آب فرات چشم هر زائرتان چشمه ى زمزم دارد 🍃عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد 🍃فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالم دارد
🌟 💥 🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات 🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات 🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت 🔺معصومه نشان اولیا را صلوات () (( .. ... .. ... )) ▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم ▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم ▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا ▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا ▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم ▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم ▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم ▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم ▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است ▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است ⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته..... اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته.... هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته.... آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته... خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است..... امروز بیا دست به دامن این خانم شو..... (شعر...) حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی... نامش فاطمه است اما قبرش معلومه..... آی حاجت دارا اون روزی که بی‌بی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند.... نقل می‌کنند راه بی‌بی رو فرش قیمتی انداختن... کوچه‌ها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه قم استقبال بی‌بی... اما بگم ناله شو بزنی... ⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال... استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام... آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن... لباسای قیمتی به تن کردن... اما غم کجا شام کجا... تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام... اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن.... با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن.... 🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی) امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه...... نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی.... ⬅️می خوام بگم بی‌بی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی.... اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه.... دلا بسوزه بر اونخواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه.... خدا ...دستاشو رو سر گذاشت... صدا زد وا محمدا ...واعلیا....واحسینا.... آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده..... 🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم 🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم 🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم 🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم 🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم 🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم 🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد 🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم 🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن🔲 .... https://eitaa.com/rozehdaftari
روضه حضرت معصومه(ع) ای سایه یِ بالا سر ِ خواهر، برادر ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر *هر كلامی رو ، هر حرفی رو بزنیم،هیچی مثل ِ زبان حال خواهر با برادر نمیشه، بعد از اون خواهر و برادری كه كربلا همه ی عالم رو بیچاره كردن، با اون عشقشون، مثال دومش این خواهر و برادرن*  رضا برای تو ، حبیبه ی رب مثل حسین است برای ِ زینب *این خواهر و برادر آدم رو وصل می كنند، حالا می خوای وصل بشی* ای سایه یِ بالا سر ِ خواهر، برادر ای جانِ از جانِ خودم بهتر، برادر خواهر همان احساس مادر بر برادر *بعضی وقت ها اتفاق می افته مادر ِ خونه از دنیا میره، خواهر همه ی عاطفه ی مادر و خرج برادرش میكنه، هم خواهری میكنه هم مادری* خواهر همان احساس مادر بر برادر دارم برایت می شوم مادر، برادر *آواره شو امشب بین قم و مشهد،روضه از زبون خواهر ِ خطاب به خواهر، تو هم آواره شو* ای سوره ، چشمی بر من ِ آیه بیانداز یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز یك بار دیگر بر سرم سایه بیانداز بر خواهرانش سایه دارد هر برادر *خصوصا ً امام رضایی كه از وقتی باباش افتاد زندان همه ی خواهرها سایه ی بالا سرشون امام رضا بوده،خصوصاً این خواهری كه از مادر مشترك ِ، تنها خواهری كه مادرش با مادر امام رضا یكی ِ، خانم حضرت معصومه است،این خواهر و برادر از مادر یكی اند، بی خود نیست اینقدر رابطه، رابطه ی عمیقیه.* ای سایه یِ بالا سرِ خواهر، برادر *ان شاء الله هیچ خواهری سایه ی بالا سرش رو از دست نده، پدر  از دنیا بره، مادر از دنیا بره، خواهری كه برادر داره باز غصه نمیخوره. جسم حضرت معصومه به برادر نرسید اما صدای ناله اش داره میرسه.* چیزی به غیر از چشم تر دارم؟ ندارم از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم اصلاً نمی دانم پدر دارم ؟ ندارم؟ دیدم كمالاتِ پدر را در برادر خدا را شكر برادر دارم برادر *ببین یه خواهر به كجای ِ عشق می رسه با برادرش این جوری حرف می زنه* دارالشِفای من دوایی می فرستی؟ با التماس من دعایی می فرستی؟ از جانب زلفت صبایی می فرستی؟ افتاده ام در گوشه ی بستر برادر *همچین كه نامه ی برادر رو خوند دیگه قرار نگرفت، رسید به شهر قم، همه شنیدید، اما تا امام رضا خبر دار شد خواهرش به قم رسیده خیالش راحت شد، آخه خواهر داره میگه:اهل كنایه ای؟ این جا مسیرِ كوچه ها خوب است خوب است اینجا نگاهِ مردها خوب است خوب است حالا كه احوالِ رضا خوب است خوب است از بس فنا گردیده ام من در برادر *داداش رضا می خوام برات بگم قم چه خبره:* در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند این معجری را كه سرم دارم نبردند این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر *به جای اینكه معجرم رو ببرند، همه ی زنها تبرّكی دست سرم كشیدن، همه زن ها من و بغل كردن، من و بوسیدن، الله اكبر، تاریخ قم رو ببین، می گفت خانم وضو می گرفت، آب وضوش رو تبركی محله به محله می بردند، میگفتند:دست دختر موسی بن جعفر به این آب خورده....* https://eitaa.com/rozehdaftari
سبک کریمی : گریه نکن ایشالا بارون میباره توبنت الولایی فاطمه اخت الرضا تو نورالهدایی فاطمه اخت الرضا ‌ معصومه جان٬آئینه دارسرمدی معصومه جان ٬ سلاله محمدی اخت الرضاای بانوی عالی مقام معصومه جان٬تویادگار احمدی معصومه جان٬یافاطمه اخت الرضا(۳) خواهرولایت معصومه جان فدایت شفاعت کن ز ما ای بانوی کرامت یافاطمه٬ بحق زهرامادرت یافاطمه٬ جان رضابرادرت یافاطمه٬ بنگربه حال دل ما یافاطمه٬ مارا مرانی از درت معصومه جان٬ یافاطمه اخت الرضا(۳) توی عرش خدا نوای ماتم بپاست ثامن الائمه ببین که صاحب عزاست واویلتا ٬ شد شهر قم دارالعزا واویلتا٬محزون شده امامرضا دلخونشده قلب همه فرشتگان واویلتا٬ از رحلت اخت الرضا معصومه جان یافاطمه اخت الرضا(۳) غربت وغم ودرد توراه حق کشیدی لحظه ی آخره برادر و ندیدی شکرخدا ٬ تازیونه ندیده ای شکرخدا٬توکعب نی ندیده ای توشهرقم ٬ تو مثل زینبِ علی شکرخدا٬ شراب و مِی ندیده ای معصومه جان ٬یافاطمه اخت الرضا(۳) https://eitaa.com/rozehdaftari
🌟 💥 🔺بانوی کرامت و صفا را صلوات 🔺آن خواهر و زائر رضا راصلوات 🔺تقدیم به آن شفیعه در باغ بهشت 🔺معصومه نشان اولیا را صلوات () (( .. ... .. ... )) ▪️به شوق دیدن یار از دیار آمدم ▪️به اشک چشم و دل بیقرار آمدم ▪️هوای روی برادر مرا کشید اینجا ▪️چه می شود به من او را نشان دهید اینجا ▪️رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم ▪️رضا کجاست سرم را به پاش بگذارم ▪️بیا برادرِ از جان عزیزتر به سَرَم ▪️که زَهر هجر تو سوزانده جگرم ▪️تمام قوت من جمع در این صدا شده است ▪️به دست و پا زدنم اَشهَدّم رضا رضا شده است ⬅️امروز کیا با خانم کار دارند... حواست باشه کریمهٔ اهل بیته..... اگه امام حسن مجتبی تو مدینه کریم اهل بیته.... هر کسی در خونش اومده دست خالی بر نگشته.... آی حاجت دارا...خانم فاطمه معصومه هم کریمهٔ اهل بیته... خرج در خوانش یه چشم بارونیُّ یه دل شکسته است..... امروز بیا دست به دامن این خانم شو..... (شعر...) حالا دل بده با هم بریم در خونه خانم ناله بزنی... نامش فاطمه است اما قبرش معلومه..... آی حاجت دارا اون روزی که بی‌بی اومد شهر قم مردم چه استقبالی کردند.... نقل می‌کنند راه بی‌بی رو فرش قیمتی انداختن... کوچه‌ها را آب و جارو کردند... خیلیا اومدن بیرون دروازه قم استقبال بی‌بی... اما بگم ناله شو بزنی... ⬅️ من یه جای دیگه هم سراغ دارم، مردم اومدن استقبال... استقبال دخترِ امام ....خواهرِ امام... آخ اومدن کوچه ها رو جارو زدن.. همه جا رو زینت کردن... لباسای قیمتی به تن کردن... اما غم کجا شام کجا... تو شهر قم مردم با درود و صلوات اومدن استقبال دختر امامُ خواهر امام... اما تو شهر شام دیدن رقاصه ها می زنند می رقصن.... با طعنه و ناسزا دختر علی رو دارن میارن.... 🍁( امروز دلت آماده است ناله شو بزنی) امروز داری برا اون خواهری گریه می کنی که شهر به شهر دیار به دیار اومد که برادرُ ببینه...... نمیدونم برادر داری یا نه... اگه برادر داری خدا برات نگه داره داغشو نبینی.... ⬅️می خوام بگم بی‌بی جان هر چقدر دنبال برادر اومدی نشد برادرتو ببینی.... اما دیگه مثل اون خواهر نیومدی تو گودی قتلگاه.... دلا بسوزه بر اونخواهری که اومد تو گودی قتلگاه دید حسینش داره دست و پا میزنه.... خدا ...دستاشو رو سر گذاشت... صدا زد وا محمدا ...واعلیا....واحسینا.... آیا یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه، حسین منو یاری بده..... 🏴ديدم غمت اي دلبر اي کاش نمي ديدم 🏴تنهاييُ بي ياور اي کاش نمي ديدم 🏴دنبال تو تا گودال من آمدمو ديدم 🏴بالاي سرت مادر اي کاش نمي ديدم 🏴وقتي که برون شد خصم از مقتل تو ديدم 🏴خون مي چکد از خنجر اي کاش نمي ديدم 🏴از نيزه به روي خاک ديدم سر تو افتاد 🏴در زير سم لشکر اي کاش نمي ديدم 🔲هر چقدر ناله داری به غربت ابی عبدالله ع به دل سوخته خانم زینب کبری س به نیت فرج سه مرتبه ناله بزن🔲 .... @rozehdaftari
*بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * این حدیث شریف ازجابربن عبدالله انصاری رسیده * عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ* حضرت زهرا داره برا ما حرف میزنه، چقدر خوبه امشب بریم پای صحبت حضرت زهرا بشینیم *عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاَْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ* حضرت زهرا سلام الله علیها میگه: یه روز بابام بر من وارد شد"بعد پیغمبر که داره سلام میده ما داریم سلام پیغمبر رو به حضرت زهرا میدیم، یه نکته بگم:"رسول مکرم اسلام صل الله علیه وآله وسلم روحی فداه فرمودند: اگر کسی سه روز به من و فاطمه ام سلام کنه اهل بهشته" حالا پیغمبر: * فَقالَ:*بابام فرمود: * السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ، فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً* "فرمود: دخترم من توی بدنم احساس ضعف می کنم" الله اکبر، پیغمبروقتی احساس ضعف میکنه میره در خونه ی فاطمه،پیغمبر مسجد میخواست بره اول می رفت دیدن زهرا،از مسجد میومد اول می رفت دیدن زهرا * قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً ، فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ* فرمود دخترم تُو بدنم احساس ضعف می کنم،فاطمه عرض کرد بابا،از این ضعفی که دارید،پناهت میدم به خدا *فَقَالَ یافاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ* آقا رسول الله فرمود:اون عبای یمانی رو برام بیار * فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ* عباروآوردم ، انداختم رو بابام * وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ* اون وقت شروع کردم به نگاه کردن به بابام"حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: از همه ی این دنیا سه چیز رو دوست دارم،انفاق کردن،قرآن خواندن، نگاه کردن به صورت بابام" چی میشد امشب ما نگاه می کردیم به صورت امام زمان(عج)؟ *وَ اِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ* نگاه کردم دیدم صورت بابام مثل ماه شب چهارده داره میدرخشه * فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى* دیری نگذشت حسنم اومد،سلام کرد،گفتم:سلام نور چشمم،میوه ی دلم * فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ* مادر یه بوی خوشی میاد تو خونه،مثل بوی جدم ِ انگار؟ * فَقُلْتُ نَعَمْ*آره پسرم* اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ* اومدمقابل پیغمبرمؤدب ایستاد،سلام کرد *اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ* امام حسن میگه:اجازه میدید منم بیام کنار شما زیر عبا؟ * فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیاصاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ * اجازه داد حسنم رفت زیر عبا *فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى* سلام پسرم،نور چشمم،میوه ی دلم *فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ* حسین اومد، سلام و جواب سلام، همون حرفایی که امام حسن زد، فرمود:آره جدت و برادرت زیر کساء هستند، اومد سلام داد به پیغمبر،اجازه میدید منم بیام؟ * فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى* یه کارایی می کرد پیغمبر با حسین همه تعجب می کردند،در روایت اومده: از همسران پیغمبر نگاه می کرد دید که پیغمبر دوتا انگشت بزرگ هر دست حسین  رو گرفته،امام حسین کم سن و ساله،کوچیک بود،این دوتا انگشت رو گرفته،نگه داشته،خودش رو دو کنده زانو نشسته هی داره دست و بدن و پای حسین رو می بوسه،گلوش رو می بوسه.سئوال کردند:یا رسول الله؟ فرمود: این جای زخم های نیزه و شمشیر و ... بعد فرمود: حسینم شهید میشه،هر کسی حسین مرا زیارت کند،ثواب یک حج من برا اونه،سئوال کردند:یک حج؟ حضرت فرمود: دو حج. باز سئوال کردند:دو حج؟ حضرت فرموند:چهار حج. هی تعجب کردند،تا حضرت فرمودن:تا هفتاد حج "امشب می نویسی ما بریم کربلا؟ 
گرد حرم دویده ام،صفا ومروه دیده ام هیچ کجا برای من،کرب و بلا نمی شود سلام کرد،پیغمبر جوابش رو داد *وَعَلَیْکَ السَّلامُ یاوَلَدى وَیاشافِعَ اُمَّتى* کم سن وساله امام حسین،اولین روزیه که روزه ی مُستَحَبی گرفته ابی عبدالله، حالا میخواد افطار کنه،حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:پسرم افطار کن، عرض کردمادرجان بمن چی میدید روزه گرفتم؟ فرمود:ثواب نصف عبادت های من مال دوستان تو ، افطار نکرد، باباش اومد،فرمود:بابا اولین روزِ که من روزه ی مستحبی گرفتم،چی به من میدید؟فرمود:پسرم! نصف عبادت های من ثوابش مال محبین تو علی که:" ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلینِ"بازم نخورد، حسن آمد،فرمود:برادر جان افطار کن، فرمود:حسن جان! چی به من میدی من روزه گرفتم؟ هدیه؟ فرمود: نصف عبادت های من ِ حسن. " مرحوم سراج یک از وعاظ برجسته ی تهران  می فرمود: آی مردم ثواب یه تازیانه ای که حضرت زهرا سلام الله علیها در راه علی خوردن رو بدهند،همه عالم رو بَسِه" امام حسن فرمود: ثواب نصف عبادتهام مال محبینت، پیغمبر اومد،همین سئوال، همین جواب،بازم نخورد،جبرئیل نازل شد یا رسول الله!،خدا میگه بخور، پرچم شفاعت اُمت رو به تو دادم."گریه کن هات رو می بخشم" "آقا! هیچکی دلش نیومد لب های امام حسین رو خشک ببینه، اما هلال میگه: دیدم این لب ها به هم میخوره به سختی باز میشه،رفتم آب بیارم،سپرم پر بود،دویدم،تارسیدم بالای گودال دیدم قاتل اومد، دستش رو نگاه کردم، دیدم سر رو گرفته، آب رو دید به من خندید، گفت:سیرابش کردم، گلوش رو ببین... * وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى، قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ* سلام دختر پیغمبر * فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ* تا امیرالمؤمنین سلام کرد،تا وارد شد فاطمه زود جواب داد،آخه یه روز امیرالمؤمنین از دراومد،هی گفت:دختر پیغمبرسلام، مادر بچه هام سلام،پاره ی تن پیغمبر، اومد بالا سرش،دید دیگه هیچی از زهرا نمونده،شروع کرد گریه کردن،این اشکا که ریخت،کم کم چشم های فاطمه باز شد،چشمش به اشک علی افتاد، این دست ها درد می کرد، یواش یواش این دست هارو آورد بالا،شروع کرد اشک امیرالمؤمنین رو پاک کردن،مولا بغضش شکوفا شد، فاطمه جان این چه کاریه؟عرضه داشت:از بابام شنیدم اشک مظلوم عرش رو می لرزونه ای عروس آسمانی ای خدای مهربانی یک نگاه ِ کاملم کن می توانی،می توانی من چه می بینم خدایا حال بیمارم خراب است قلبم از غصه کباب است من چه می بینم خدایا جان سپرده یا که خواب است سِیل اشکم تا نیامد حال یارم جا نیامد پیش چشمم هر چه می کرد دست او بالا نیامد    *فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَاالْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ، فَقالَ یا فاطِمَهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ* امیرالمؤمنین به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:بوی خوشی می آید انگار که بوی برادر و پسرعموی منِ، بی بی فرمود:بله،او و دو فرزندت زیر عبا هستند.... * فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَخى و یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْکِساَّءِ* (بی بی فاطمه وقتی دید همه جمع شدن، او هم اذن گرفت وارد عبا شد) * ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ وَعَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ بِطَرَفَىِ الْکِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ* همه که جمع شدن، دو طرف عبارو پیغمبر با دست راست گرفت،حالا داره دعا میکنه * اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِاَهْلُ بَیْتى وَخاَّصَّتى وَحاَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى* گوشتشون از گوشت منه،یعنی نباید سیلی بخورند،یعنی نباید فرقشون شکافته بشه، یعنی نباید بدنشون تیر بارون بشه * وَدَمُهُمْ دَمى * خونشون خون منه،تمام،یعنی اون خونیکه ازگیسوان ومحاسن ابی عبدالله بالا نیزه میریخت خون پیغمبر بود....  دلم خواهد که پیغمبر ببینم دمی با ساقی کوثر بشینم بگیرم در بغل قبر حسن را حسین را در صف محشر ببینم
*یُؤْلِمُنى مایُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ* هرکی اینهارواذیت کنه،منواذیت کرده، هرکی اینهارومحزون کنه منو محزون کرده *اَنَاحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ* هرکی با اینها بجنگه با من جنگیده،هر کی با اینها در صلح ِ با من در صلح ِ، دشمن اینها دشمن منه و من هر کی اینهارو دوست داره من دوسش دارم * اِنَّهُمْ مِنّى وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَغُفْرانَکَ، وَرِضْوانَکَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً،فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ* حالا برو عرش رو ببین،حالا برو عالم ملکوت رو ببین،با چشم دلت،حالا ببین دور و بر خدا چه خبره * فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ، یا مَلاَّئِکَتى وَیا سُکّانَ سَماواتى* آی ملائکهءمن!،آی اوناییکه در آسمانهایید! * اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلاقَمَراً مُنیراًوَلاشَمْساًمُضِیَّئَهً وَلافَلَکاًیَدُورُوَلابَحْراًیَجْرى وَلافُلْکاً یَسْرى* همهءعالم بدونند،همهءملائکه بدونند، من آسمون،زمین،دریا،ماه،خورشید،فلک، سِیر کشتی ها، هیچ چیز رو خلق نکردم * اِلاّ فى مَحَبَّهِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَهِ* مگه به عشق این پنج نفر * الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ* همین هاکه الان زیرعباهستند، این پنج نفر رو میگم... * فَقالَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ* جبرائیل می پرسه،می دونه،اما میخواد بهتر بدونه،خدایا اینها که زیر عبا هستند کی اند این پنج نفر؟ * فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَهِ هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها* همه جا تو عرب اگه صد تا زن باشه یه مرد، به مرد معرفی می کنند، ضمیر رو مذکر میارن،چهارتا مردند،وزنه ی همه ی عالم وجود،یه زن ِ بین اینهاست،این دستور زبانیش بود،دستور زندگی و اجتماع اینه که ادب ایجاب میکنه بگی پیغمبر و اهل بیتش،خدا یه کار دیگه داره با ما،وقتی عشق میاد وسط اول فاطمه است،نگفت:"هُمْ رَسولی"گفت: *هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها* اینها فاطمه و پدر و شوهر و بچه هاشن * فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاَْرْضِ لاَِکُونَ مَعَهُمْ سادِساً* جبرئیل میگه:خدایا اجازه میدی منم برم،شیشمی اینها بشم؟ * فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ* اینجا اجازه داد گفت:برو * فَهَبَطَ الاَْمینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یارَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ الاَْعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّهِ وَالاِْکْرامِ* ازجانب خدابرات،تحیّت،اکرام وسلام الهی آوردم * وَیَقُولُ لَکَ وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلاقَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ لاَِجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ * همه چیزروخدابه عشق شما خلق کرده *وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ* به منم اجازه داده بیام بین شما"همین جوری نرفت داخل،خدا اجازه داده بازم نرفت داخل،آی مردم خدا به جبرائیل گفته بروبازم نرفته داخل،چرا؟ * فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ* با اینکه خدا اجازه داده میگه: یا رسول الله اجازه میدی؟ * فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ لاَِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْکُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً * خدامیخواد شما اهلبیت پاک باشید،آیه نازل شد، حالا امیرالمؤمنین میخواد از پیغمبر بپرسه چه سرّیه زیر این عبا جمع شدیم *فَقالَ عَلِىُّ لاَِبى یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى مالِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاللَّهِ* امیرالمؤمنین سئوال کرد برای نشستن ما زیر عبا چه فضلی خدا قرار داده؟ *فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً* پیغمبر داره قسم میخوره" آی گرفتارا، آی مریض دارا،آی حاجت دارا " *ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِناوَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَهُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَهُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا*
علی جان هرجا قصهءامروزما نقل بشه یه عده ای از شیعیان و محبین تو باشند"اگه شیعه ی خالی می گفت مشکل بود"اما هر جا دوستان علی باشن،این قصه گفته بشه ملائکه رو می فرستند،دورشونند،استغفار می کنند،برای اینا تا وقتی بخوان از هم سوا شن،رحمتم رو بر اینها نازل میکنم "امشب همه ملکوتی شدن،امشب ملائکه هستند،شک هم نکن"یه روایت بگم؟ دارد در آسمانها،ملائکه ای که از جلسات اهلبیت می روند و می رسند،ملائکه ی دیگه میگن عجب بوی عطری با خودتون آوردید؟کجا بودید؟ جواب میدن:مجلس حسین. هنوز جلسه هست ما هم بریم؟ اگه تموم نشده بود که ما نمی اومدیم *فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکَعْبَهِ* امیرالمؤمنین فرمودند:شیعیان ما رستگارشدندبه خدای کعبه،به خاطر داشتن این حدیث * فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً* دوباره پیغمبر فرمود * یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّوَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ* اگه هر کسی که هم و غمی داشته باشه،پای این این حدیث بشینه، خدا همش رو از بین می بره *وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ* خدا غم روازدل اوناکه غم دارن میبره *وَلاطالِبُ حاجَهٍ اِلاّوَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ* هرحاجتمندی خدا حاجتش رو برآورده میکنه... خدایا دیگه آقامون رو برسون * فَقالَ عَلِىُّ اِذاًوَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَرَبِّ الْکَعْبَه.   اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَبیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنیهَا وَ سِرِّالمُستَودَعِ فِیهَا: فرج آقامون برسون. آقامون ازماراضی وخشنودبفرما مارو اهل تقوا قرار بده ماواهلمون رواهل تقوا قرار بده مارو اهل صبر،اهل انفاق،اهل سحر،اهل استغفار قرار بده ماروحسینی زنده بداروحسینی بمیران ماروجزوشهدای در رکاب امام زمان قراربده اسباب اشتغال،ازدواج،تحصیل،برا همشون مهیا بفرما ای خدا مرگ ما روشهادت رقم بزن