eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
39 عکس
38 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *قرآنها رو‌ جلو دیده اتون باز کنید..* "اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ..." * قرآنها رو بر سر بگذارید:* "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ " "ده مرتبه: بِکَ یا الله.." *امیرالمومنین فرمود: اگر رحمت خدا به صد قسمت تقسیم بشه یک قسمتش بین همه ی بشر و همه ی موجودات تقسیم شده..بقیه اش همه رحمانیت و رحیمیت خودِ خداست...* "ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ.." *مالک ابن انس میگه: شخصی بیابان نشین وارد مسجد پیغمبر شد سلام کرد گفت: یا رسول الله! قیامت چه زمانی است؟ موقع نماز بود پیغمبر نمازش رو‌ خوند بعدنماز این عرب بادیه نشین رو صدا زد ..فرمود: بیا جلو ..تو‌که از قیامت سوال کردی چی برا قیامت آماده کردی؟گفت از اعمال چیز زیادی ندارم.نه نمازی نه روزه درست درمونی..من فقط خدا و پیغمبرش رو‌ دوس دارم..پیغمبر یه نگاه کرد فرمود: غصه نخور هرکسی با اون‌ چیزی محشور میشه که بهش علاقه داره.... کنایه از این داره که تو به ما علاقه داری قیامت هم با مایی... * "ده مرتبه: بِعلیٍّ.." *ام سلمه میگه: دیدم پیغمبر امیرالمومنین رو به یه سفری فرستاد.. بعد مدتی دیدم پیغمبر زیر لب میگه:خدایا! من از دنیا نرم یه وقت. میگه تعجب کردم‌، رسول خدا میگه من نمیرم‌.. یعنی چی؟ بعد دیدم با جمله بعدی پیغمبر کاملش کرد. خدا یا من نمیرم‌ تا یه بار دیگه علی رو ببینم.. محمد حنفیه میگه: شب آخر فرزندان امیرالمومنین دورش بودن همه رو‌ جمع کرد وصیت کرد سفارش کرد از همه بیشتر با امام‌حسن صحبت کرد سفارش کرد. با حسنین صحبت کرد. امورات رو به امام‌ مجتبی سپرد..بعضیا رو‌ جداگانه وصیت کرد..میگه ساعتی مولا به هوش می اومدچشماش رو باز می کرد می دید بچه هاش دارن گریه می کنن..«انقدر یتیما برا امیرالمومنین شیر آوردن .مولا دوست نداشت دل یه یتیمم بشکنه. فرمود: یه ظرف بزرگی بیاریدهمهٔ این شیر را رو بریزید تو‌ این ظرف ..یه تیکه خورد دل هیچ‌ یتیمی نشکنه..» تا به هوش اومد دید بچه ها دارن‌ گریه می کنن محمد حنفیه میگه دیدم‌ لحظه ی آخره امیرالمونینِ... فرمود: این پیامبرِ، این حمزه است، این‌جعفرِ اومدن به استقبال من.. من یه علی‌دیگه هم سراغ دارم تو‌کربلا ابی عبدالله سرش رو به دامن‌ گرفت صدا زد .."هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه"یه وقت صدا زد.."هذهی جدتی فاطمه" اینم‌ مادرت زهراست اومده..چنان علی اکبر رو بغل کرد..* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم‌ که دست و پا بزند "ده مرتبه: بِفاطِمَةَ.." گر به زهرا برسد نامهٔ ما نیست غمی هرکسی بچه ی بد را زده مادر نزده چارقدت موند و گلهای پرپرش وای مادرم..ای وای مادرم.. بهشت من و سوزوندن آخرش وای مادرم...ای وای مادرم.. حیرونه بابا از داغ کوثرش وای مادرم.. ای وای مادرم.. آه روزگار من.. داره میره مادرم از کنار من آه روزگار من .. گریه به زخم تنش شده کار من *عدی بن‌ حاتم میگه هیچ‌ وقت انقدر دلم برا کسی نسوخت..اون لحظه ای که دیدم طناب دور گردن علی انداختن دارن‌ مولا رو‌ به زور می کشن سمت مسجد..* حسین من بی کس میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. پیرهنش دست به دست میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. نیزه میخوره از دشمن بی هوا وای مادرم ..وای مادرم.. پیش چشم من مینه دست و پا وای مادرم ..وای مادرم... "ده مرتبه: بِالحَسَنِ.." "ده مرتبه: بِالحُسَین ِ..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @rozehdaftari
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یاعلی! وقتی ضربه به فرق شما خورد ابی عبدالله وقتی فرق شکافته رو‌ دید چقدر گریه کرد... میگم: حسین‌جان! فرق شکافتهٔ بابا رو‌ دیدی سرش رو به دامن گرفتی.. برا شما این صحنه بیشتر سخت بود. یا وقتی تو علقمه سر اباالفضل العباس رو به دامن گرفتی؟... یه لحظه دیدن عباس سرش رو از رو زانوی حسین پایین میاره. ابی عبدالله دوباره سر عباس رو به دامن میگیره..دوباره عباس سرش رو‌ به زمین میکشه. تو‌مقتل نوشتن یه بار این کار تکرار شد..ابی عبدالله صدا زد..عباس! داداش چه میکنی؟صدازد..داداش من الان سرم رو زانوی شماست اما ساعتی بعد تو‌ گودال قتلگاه کی میخواد سر تو رو به دامن بگیره؟...* "ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین.." *تو مدینه یکی میگفت: "أنا الغریب" دیدن امام سجاد اومد جلو فرمود: چرا میگی "أنا الغریب"؟ میگفت به من رحم کنید، گفت آقا من غریبم، گرفتارم، بدبختم ..حضرت فرمود: یه سؤال ازت کنم ..اگه تو این شهر جان بدی دفنت میکنن یا نه؟ گفت مگه میشه دفنم نکنن من مسلمانم، حضرت نشست رو زمین شروع کرد گریه کردن، فرمود: بابام ابی عبدالله رو مسلمون حساب نکردن..* "ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ.." "ده مرتبه‏: بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ.." این روزها حال جهان در وضع هشدار است برخیز فریادی بزن! کمترین کار است در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است شمشیر بردار ای برادر کار دشوار است تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر   مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست َوالتّین وَالزّیتون که پیروزی از آن ماست نور طلوع فجر صادق از افق پیداست بیت‌ المقدس تا همیشه پرچمش بالاست هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداریست تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاریست   کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس دارد می‌آید «حاج قاسم» با «سپاه قدس» راهی که او رفته‌ست از اول جهت دارد از جانب فرماندهش مأموریت دارد "ده مرتبه: ‏بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ.." "ده مرتبه: ‏بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى‏.." *ابن صیاد میگه همراه امام رضا به توس رسیدیم دیدیم صدای شیون و ناله ای میاد دنباله ی صدا رو گرفتیم دیدیم یکی رو میخوان تشییع کنند. دیدم امام رضا از مرکب پیاده شد تو تشییع شرکت کرد. میگه تعجب کردم! گفتم آقا شما در این تشییع چرا شرکت میکنید؟ فرمود: هرکس در تشییع یکی از دوستداران ما شرکت کنه گناهی در پرونده ی اعمالش نمیمونه. مثل روزی که از مادر متولد شده میشه... پرونده اش پاک‌میشه.. میکه تعجب کردم رفتیم تا به مزار رسیدیم پیکرش رو پایین گذاشتن دیدم امام رضا جمعیت و شکافت. اومد کنار جنازه دستش و رو سینه ی این میت گذاشت محکم به سینه چسبوند. بعد دستشو رو سینه گذاشت. فرمود: از این به بعد دیگه خیالت جمع باشه.. میگه تعجب کردیم.. به حضرت گفتم آقا مگه شما ایشون رو‌ میشناختی؟ فرمود:مگه نمیدونی پروندهٔ دوستداران ما هر روز به ما عرضه میشه... میشناسیم مگه میشه نشناسیم... آقاجان امشب یه نگاهی به ما کن..* "ده مرتبه‏: بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ‏.." "ده مرتبه‏: بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ.." "ده مرتبه‏: بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍ‏.." *به سیدالشهدا عرض شد اون امری که همه ی عالم منتظرشن صاحب اون امر شمایین؟ حضرت فرمود: صاحب اون امر من نیستم..فرمود :صاحب اون امر یه آقایی که رانده شده، آواره شده، تنهاست..* "ده مرتبه‏‏: بِالْحُجَّةِ.." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅@rozehdaftari
. |⇦•غصه نخور عیبی نداره.... وتوسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ویژهٔ روز اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *اونایی که که عرفات روضه می خونن، هر جا اباالفضلی شد روضه شون، آقا امام زمان سر زده بهشون، آقاجان! امروز به ما سر نمی زنی؟ چند جمله روضه عموتون رو بخونیم...* سقای دشت کربلا دلواپسم کردی؟ یك خیمگاه چشم انتظارن بر نمی گردی؟ غصه نخور عیبی نداره، زده رقیه قیدِ آبُ خودم جوابشون رو میدم، نخور تو غصه ی ربابُ *دیگه بچه ها تو خیمه از بس گریه کرده بودن صداشون در نمی اومد، بی حال دورِ حسین رو گرفتن، می گفتن: بابا! اومدی چرا عمو رو نیآوُردی...* مردونگی کن پاشو می دونم که بی دستی بی دست هم باشی میگن پشت حسین هستی پاشو نذار هر بی حیایی به اشکِ ناموسم بخنده پاشو نذار هر کی بیاد و دست رقیه رو ببنده ای وای علمدارم اباالفضل!... *کنار هر شهید ابی عبدالله می رسید، آقا رو خاک می نشست" فَجَلَسَ عَلَي التُّراب" علی اکبر رو روی خاک نشست بغلش کرد، اما کنار اباالفضل نوشتن: "فَوَقَفَ عَلَیهِ مُنحَنیا" نه نشسته بود، نه ایستاده بود، یعنی عباس بیا بریم خیمه ها در خطرِ، عباس! من نمی شینم، تو پاشو، میخوان دستِ ناموسم رو ببندن، خیمه ها در خطرِ، ای حسین!...* ــــــــــــــــــ گریز ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇@rozehdaftari