eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از الله اکبر
🔴 ‏امروز را می‌توان مبدا شروع تمدن اسلامی ‎ و نوین دانست. امام ما، پای ایران و تولید ملی تا پای جان ایستاده‌ است ما کجا ایستاده‌ایم؟ ♥️رهـبــــرم   تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردهٔ گزند مباد سلامتِ همه‌آفاق در سلامت توست به هیچ عارضه شخصِ تو دردمند مباد در این چمن چو درآید خزان به یغمایی رهش به سرو سهی قامت بلند مباد در آن بساط که حسنِ تو جلوه آغازد مجالِ طعنهٔ بدبین و بدپسند مباد هرآنکه رویِ چوماهت به چشمِ بدبیند بر آتشِ تو به جز جانِ او سپند مباد شفا ز گفتهٔ شکرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاجِ گلاب و قند مباد ♥️به حضرت آقا نشر بدین جهت رفع و دفع بلا از آقاجانمان، عزیزتر از جانمان سیل صلوات راه بندازیم سهم هر شخص 500 صلوات 💚
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟ 🔹در هاى حقيقى و مقدّس، روحِ انسان صفا و نورانيّت فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز معشوق حقيقى - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام شدائد را براى رسيدن به وصال او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد. همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱]؛ (هنگامى كه بنده من توجّه به من پيدا كند، آرزو و لذّتش را در ذكر خودم قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من عشق ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به مقام شهود نائل گردد). 🔹 به خدا و اولياء الله و همچنين عشق به ارزش هاى والا، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه اولياء الله و شهيدان پاكباخته و عارفان دلسوخته و عالمانى كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است، و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب عشق نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان امام علی (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز امام حسين (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه امام سجّاد (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه منتظران حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين عشق مقدّس. 🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده عشق هاى نامقدّس و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه ، نيرومندترين عامل حركت به سوى خداوند و ارزش هاى والاى انسانى است، و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در كلمات معصومين (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛ زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲]؛ (برترين مردم كسى است كه عبادت باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد). 🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳]؛ (بيش از آنچه سلمان به بهشت مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: «عشق به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود؛ ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر توقیفی بودن اسماءالله». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندى، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱، ص ۶۵۳، ح ۱۸۷۲ [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۲، ص ۸۳ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، انتشارات رضى‏، چ ۱، ج ۲، ص ۲۸۲ [۴] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۶۷، ص ۲۵۳ [۵] توقیفی بودن اسماء الهی اصطلاحی کلامی در بحث اسما و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در  قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه می‌تواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونه‌ای که‌ شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار و بركات فردی «امام حسین» (علیه السلام) 💠محبت مكنون 🔹از جمله احاديث نبوی كه در واقع بيانگر تأثير پذيری معنوی مردم از وجود مبارك حضرت (عليه السلام) می‌باشد، حديثى است كه فرمود: «ان للحسين محبة مكنونة فى قلوب المؤمنين» [۱] (در كانون دل های مؤمنين، نهفته و ويژه، نسبت به (عليه السلام) وجود دارد). كيست كه نام (عليه السلام) را بشنود و فردی از افراد بشر يا تنی از اولاد انسان باشد و حالت و انكسار و دلباختگی برای او فراهم نشود؟ 🔹محبت (عليه السلام) دل ها را به التهاب در آورده و را گداخته و مذاب می‌سازد، و شورش دل و را به ريزش قطرات از ديدگان، آشكارا و عيان می‌كند. در كجای دنيا ديده می شود كه و دوستدار (عليه السلام) در آنجا باشد و اقامه نكند. كيست كه پس از دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود به اندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زمانی، آن مصيبت را فراموش نكند؛ جز مصيبت (عليه السلام) كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرنها، روز به روز اين تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر می گردد. 🔹آيا نه اين، جذبه و علاقه و تأثير و فرط و دلباختگی علاقه مندان نسبت به آن  است؟ و ای بسا، نامحرمان در برابر عظمت و جلالت حسينی تسليم شده و به تواضع و تكريم در مقابل نام مبارك (عليه السلام) و جلال و او قد خويش به تعظيم و تسليم خم نموده و به دين و آيين حسينی گراييده، و از اكسير محبت او مس خود را طلای ناب و زر خالص می‌گردانند. به راستی، چنين بوده كه محبت امامی كه مسير تاريخ را عوض كرده و دين الهی را نجات می‌بخشد، به گونه ای خاص در دل و جان مسلمين و مؤمنين قرار گيرد، 🔹حتی كسانى كه مقابل (عليه السلام) قرار گرفتند و به قول فرزدق: «دل هايشان با او بود، اگر چه بر اثر شمشيرهای شان بر روی او كشيده شد»، چه رسد به كه عشق و او با گِل آنان سرشته شده است. روایتی از (صلی الله علیه و آله) است که فرمود: «هر گاه به فرزندم (عليه السلام) می‌نگرم، گرسنگی و اندوه از وجودم رخت بر می‌بندد». [۲]  🔹و نيز می فرمود: «بار خدايا، من (عليه السلام) را دوست دارم و آنان كه او هستند نيز دوست دارم». [۳] راه (عليه السلام) راه دل است، و هرگاه به دل توجه كند او را پيدا می‌كند؛ لذا در برخی روايات وارد است كه: «قبر او در اوست». آری، جايگاه تابش نور پر فروغ و احياگر (عليه السلام) است، و هرگاه عشق و محبت فراتر از آفاق ظاهری و مادی باشد، رنگ ابديت به خود می گيرد، زيرا پيوند اين در حريم بوده است و بقای آن به بقای فيض ذات سرمدی، جاودانه است. پی نوشت‌ها؛ [۱] حماسه حسينی، شهيد مطهری، ج ۳، ص ۲۴۷ [۲] بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ [۳] همان، ج ۴۳، ص ۲۸۱ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟ 🔹در و مقدّس، روحِ انسان صفا و فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام را براى رسيدن به او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد. 🔹همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱] (هنگامى كه من توجّه به من پيدا كند، و را در قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به نائل گردد). 🔹 به و و همچنين عشق به ، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه و پاكباخته و دلسوخته و كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است؛ و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين . 🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه ، نيرومندترين عامل حركت به سوى و ارزش هاى والاى انسانى است؛ و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛ 🔹زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲] (برترين مردم كسى است كه باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد). 🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳] (بيش از آنچه سلمان به بهشت مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: « به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود، ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر ». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، چ۵، ج۱، ص۶۵۳، ح۱۸۷۲ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۸۳ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضى‏، چ۱، ج۲، ص۲۸۲ [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۷، ص۲۵۳ [۵] اصطلاحی  کلامی در بحث اسماء و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در  قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه می‌تواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونه‌ای که‌ شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel