eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
71 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش دوم) 🔸 و پاسداری از مرزهای عفت و حیا، یکی از و بلكه از ‏_اسلام است. در زمان ما همه كسانى كه با مسلمانان معاشرت دارند، فهميده اند كه يكى از برنامه هاى تمام فِرَق مسلمين است كه كم كم به يك شعار تبديل شده و به آن پايبند هستند. 💠روایات اسلامی و تبیین اهمیت حیاء و عفاف 🔹 ، پیوند تنگاتنگی با مقوله و دارد، چرا که با است که این گوهرهای اخلاقی به دست می آید. طبق فرمایش حضرت امیرالمؤمنین (ع): «أَحْسَنُ مَلَابِسِ الدِّينِ الْحَيَاء؛ نیكوترین پوشش دین، است». [غررالحكم و دررالكلم‏، ص ۱۹۳] پیامبر اسلام (ص) نیز تصریح می کند که: «إنَّ اللّهَ يُحِبُّ الحَيِىَّ الحَليمَ العَفيفَ المُتَعفِّفَ؛ خداوند انسان با حياىِ بردبارِ پاكدامنى را كه پاكدامنى مى ‏ورزد، دوست دارد». [الکافی، ج ۲، ص ۱۱۲] بعید نیست که سبب جلب این محبت الهی، همانگونه که أمام علی (ع) فرموده این باشد که «العِفَّةُ رَأسُ كُلِّ خَيرٍ؛ ، سرآمد هر خوبى است». [غررالحكم و دررالكلم، ص ۶۲] و به همین دلیل نیز امام حسن مجتبی (ع) در تأکید بر حفظ حیا، را برابر با بی دینی دانسته و فرموده باشد که: «لَا حَيَاءَ لِمَنْ لَا دِينَ لَه؛ آن كه ندارد، دین هم ندارد». [كشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ۱، ص ۵۷۱] ضرورت پافشاری بر ناشی از اهمیت آن برای نفس آدمی است. 🔹امام علی (ع) در تبیین این اهمیت می فرماید: «العَفافُ يَصونُ النَّفسَ و يُنَزِّهُها عَنِ الدَّنايا؛ ، نفس را ایمن نگه می دارد و آن را از پستی ها دور و پاک می کند». [غررالحكم و دررالكلم، ص ۱۱۰] حتی از آن بالاتر، را برترین عبادات معرفی می کند: «افضَلُ العبادَةِ العِفافُ». [الکافی، ج ۲، ص ۷۹] و در جایی دیگر، این ویژگی نفسانی را به وصف «جوانمردی» می ستاید: «العِفَّةُ أفضَلُ الفُتُوَّةِ». [غررالحكم و دررالكلم، ص ۳۷] از امام باقر (ع) نیز وارد شده است که در ترسیم فرمود: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‏ءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْج‏؛ هیچ عبادتی در پیشگاه خداوند برتر از در برابر شکم و مسائل جنسی نیست». [الکافی، ج ۲، ص ۷۹] ایشان در کلامی دیگر، اینگونه به آثار و برکات عفاف اشاره می کنند که: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ‏ بِعَبْدٍ خَيْراً عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُه‏؛ هنگامی که خداوند خیر و خوبی برای بنده اش بخواهد به او توفیق می دهد که در برابر شکم و شهوت پرستی پیدا کند». [عيون الحكم و المواعظ، ص ۱۳۱] 🔹و در بیانی دیگر با تعبیری بسیار گویا، اینگونه را توصیف می کنند که: «ايُّ جِهَادٍ أَفْضَلُ‏ مِنْ‏ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْج‏؟؛ کدام جهاد بهتر از در شکم و در امور جنسی؟» [المحاسن‏، برقى، ج ۱، ص ۲۹۲] عاقبتِ مواظبت و مداومت بر این مؤلفه تربیتی، اینگونه از سوی امام علی (ع) بیان شده است که: «مَنْ عَفَّ خَفَّ وِزْرُهُ وَ عَظُمَ عِنْدَ اللهِ قَدْرُهُ؛ كسى كه ورزد، بار گناه او سبك شود و در پيشگاه خداوند قدر و منزلت او بزرگ گردد». [غررالحکم، ص ۶۲۵] هر آنچه هست، آراستگی به فضیلت ، ویژگی ای است که می تواند سبب تمایز و برتری هر شخص گردد، آنچنان که از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده که: «إِنَّ خَيْرَ نِسَائِكُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِيف؛ بهترین زنان شما، زنان زایا و ». [الکافی، ج ۵، ص ۳۲۴] این اندازه از تأکید بر ضرورت مراعات کردن مرزهای در احادیث ائمه معصومین علیهم السلام بدون شک را نیز به عنوان مقدمه تحصیل عفاف، برجسته می سازد. ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت و جایگاه حجاب در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش سوم) 🔸 و پاسداری از مرزهای عفت و حیا، یکی از و بلكه از ‏_اسلام است. در زمان ما همه كسانى كه با مسلمانان معاشرت دارند، فهميده اند كه يكى از برنامه هاى تمام فِرَق مسلمين است كه كم كم به يك شعار تبديل شده و به آن پايبند هستند. 💠حساسیت معصومین علیهم السلام به اقامه عملی حجاب و حاکمیت فضای عفت در جامعه 🔹 علیهم السلام در کنار بیانات و توصیه های لسانی، به صورت عملی نیز اقداماتی را برای در سطح اجتماع و رفع بی عفتی انجام میدادند. از (ص) روایاتی نقل شده که دلالت بر حساسیت ایشان بر است که بعد از نزول آیات مربوط به ، خودشان را با ضوابط جدید پوشش، تطبیق نداده بودند. از عایشه نقل شده که: «دختر عبدالله بن طفیل که برادر مادرى من بود، در حالى که زینت کرده بود به خانه ام آمد. در همان هنگام پیامبر (ص) نیز وارد شد و هنگامى که او را دید، از او روى برگرداند. عایشه گفت یا رسول الله این دختر، بردار زاده من و خردسال است! پس پیامبر فرمود: هنگامى که زن به دوران عادت ماهانه رسید بر او جایز نیست که جز روى خود موضع دیگرى را نمایان کند». [الدر المنثور، ج ۶، ص ۱۸۰] 🔹همچنین نقل شده که در حجة الوداع زنی جوان و زیبا از طایفه خثعم برای پرسیدن مسئله ای به محضر مبارک پیامبر اکرم (ص) رسید، و در آن حال مردی از نزدیکان حضرت، پشت سر ایشان سوار بود. نگاه هایی میان آن زن و آن شخص رد و بدل شد. پیامبر (ص) متوجه شد که آن دو به هم خیره شده اند، و زن جوان به جای آنکه توجهش به جواب مسئله باشد، همه توجهش به آن مرد است که جوانی نورس و زیبا بود؛ و از این رو رسول اکرم (ص) با دست خود صورت مرد جوان را چرخانید. [صحيح بخاری، ج ۸، ص ۵۱] 🔹امام علی (ع) نیز هنگام به دست گرفتن زمام خلافت در کوفه، مردان عراقی را این گونه سرزنش می نمود که: «يَا أَهْلَ‏ الْعِرَاقِ‏ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ‏ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ؟!؛ [الکافی، ج ۵، ص ۵۳۷] ای مردم عراق، به من خبر رسیده که شما در راه ها به مردان تنه می زنند، [چرا عکس العملی نشان نمی دهید] آیا حیا نمی کنید». لحن کلام امام (ع) در این کلمات نشان از این دارد که حضرت، از موضع حکومت و برای محافظت از اخلاق و چنین سهل انگاری عراقی ها را نواخته است. عتاب آن حضرت با عراقیان به خاطر این موضوع، در جایی دیگر نیز این گونه نمود داشته که: «أَ مَا تَسْتَحْيُونَ وَ لَا تَغَارُونَ نِسَاءَكُمْ يَخْرُجْنَ إِلَى الْأَسْوَاقِ وَ يُزَاحِمْنَ الْعُلُوج؟!‏؛ [همان] آیا شرم نمی کنید و به غیرت نمی آیید که زنان تان راهی بازارها و مغازه ها می شوند و با افراد بی دین برخورد می کنند؟!». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
🔴آیت الله حائری شیرازی: ✅حجاب، اولین سنگر است فرهنگ غرب از راه بی‌حجابی وارد کشور شد. وقتی هم که وارد شد، اینطور نبود که فقط با حجاب مبارزه کند. با نماز مبارزه کرد، با زکات مبارزه کرد، با امر به معروف مبارزه کرد، با نهی از منکر مبارزه کرد، با عفت مبارزه کرد، با ناموس مبارزه کرد، با تمام مظاهر دینی مبارزه کرد. اما دری که از آن وارد شد، دَرِ بی‌حجابی بود. اول این سدّ را شکست. مثل اینکه اینجا را کوتاه‌ترین درها دیده است.
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش اول) 🔸نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ ی شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید.» در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­شناسید. 💠سخنان زشت (۱)   🔹پرهیز از سخنان زشت، مهم­‌ترین اثر در گفتار است. کسی که دارای صفت است، هیچ گاه حرف زشت و ناپسند به زبان نمی­آورد. سخن زشت مصادیق زیادی داشته، به صورت­های مختلف می­تواند بروز و ظهور داشته باشد؛ فحش و دشنام، دروغ، غیبت، سخن­ چینی، اهانت به مردم، زخم زبان به دیگران، سخنان لغو و بیهوده، تملق و چاپلوسی و... از مصادیق سخن زشت به حساب می‌آیند. افرادی که از عفت در گفتار برخوردار هستند از همه­‌ی مصادیق سخن زشت پرهیز نموده، هیچ یک از آن­ها را به زبان نمی­آورند. (ع) در مقام بیان حقوق اعضا و جوارح انسان در باره­‌ی می­فرماید: «حَقُّ اللِّسانِ إكرامُهُ عَنِ الخَنا، و تَعويدُهُ الخَيرَ، و تَركُ الفُضولِ التي لا فائدَةَ لَها، و البِرُّ بالنّاسِ، و حُسنُ القَولِ فيهِم؛ ، منزّه داشتن آن از است و عادت دادنش به خوبى و فرو گذاشتن زياده گويى هاى بيهوده و نيكى به مردم و خوب گفتن درباره آنان». [۱] 🔹براساس این بیان نورانی، بازداشتن زبان از سخنان زشت، و عادت دادن آن به گفتن سخنان نیک و گفتار همراه با ادب از حقوق زبان بوده و به عهده­‌ی انسان است. نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­‌ی شخصیت آنان بوده، و مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) میفرمایند: «قولوا الخیر فتعرفوا به... ؛ خوب بگوید تا به ­خوبی معروف شوید... ». [۲] همانطور که سخنان نیک به انسان شخصیت می­دهد، ، گوینده را در نظر دیگران کوچک می­سازد. ابهت و موقعیت او را متزلزل و آبرومندان باشخصیت را از او می­رنجاند. چنان که امام علی (ع) فرمود: «سوء المنطق یزری بالقدر و یفسد الاخوه؛ و گفتار زشت از مقام انسان می­کاهد و برادری را تباه می­سازد». [۳] 🔹سخنان زشت انسان را از جمع خوبان جدا ساخته، به بدان ملحق می­سازد. امام علی (ع) در بيان گهربار دیگری فرمود: «ایاک و ما یستهجن من الکلام فانه یجس علیک اللئام و ینفر عنک الکرام؛ بپرهیز از و زننده فرومایگان را گرد تو جمع میکند، و نیکان را از تو رنجانده و پراکنده می­سازد». [۴] بر اساس این روایات سخنان زشت شخصیت انسان را در جامعه کوچک ساخته، او را در نزد افراد نیک به بدی معروف می­سازد. علاوه­ بر آن، سخنان زشت باعث ایجاد کینه در دل­ها می­شود و باعث اختلاف در جامعه می­گردد. اميرالمؤمنين (ع) همچنین ميفرمايد: «ایاک و مستهجن الکلام فانه یوغرالقلوب؛ بپرهیز از که آن دل­ها را به کینه می­آورد». [۵] ... پی‌نوشت‌ها: [۱] بحار الأنوار، ۷۱/۲۸۶/۴۱ [۲] همان، ۷۱/۳۱۱/۹ [۳] تصنیف غرر الحکم، ص ۱۴۴/۴ [۴] غررالحکم، ۲۷۲۲ [۵] غررالحکم، ج ۱، ص ۲۷۲ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش دوم) 🔸نحوه­‌ی سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ ی شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ی آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید.» در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­شناسید. 💠سخنان زشت (۲) 🔹 باعث می­گردد که در نظر مردم کوچک و اعتبار او کاهش یابد. امام علی (ع) می­فرماید: «سوء المنطق یزری بالبهاء و المروه؛ ارزش و بهای انسان را در میان مردم از بین برده، مروت او را نابود می­کند». [۱] در روایات اسلام، گفتن سخن زشت و رکیک از روش انسان­های پست معرفی شده است. اميرالمؤمنين (ع) فرمود: «سنه اللئام قبح الکلام؛ روش انسان­های پست، گفتن سخنانی زشت است»‌. [۲] براساس آموزه­‌های دینی، گفتن سخنان زشت از نمودهای برجسته­ ­‌عفتی_در_گفتار است. مفهوم عامی دارد و شامل بسیاری از گفتارهای ضد اخلاقی می­شود. سخنان بیهوده و بی­‌فایده نیز از دیدگاه اسلام ناپسند بوده و از مصادیق بی­‌عفتی در گفتار شمرده می­شود. در روایات اسلامی از این گونه سخنان نیز نهی شده است؛ چنان که در روایت دیگری امام علی (ع) فرمود: «اجتنب الهذر فایسر جنایته الملامه؛ از بیهوده­‌گویی برحذر باش، چرا که آسان­ترین زیان آن سرزنش است». [۳] 🔹 نیز هر چند ممکن است در ابتدا حرام نباشد، ولی سرانجام به حرام منتهی خواهد شد. اميرالمؤمنين امام علی (ع) ميفرمايد: «ایاک و الهذر فمن کثر کلامه آثامه؛ بر تو باد به دوری از ، زیرا هر که سخن او زیاد شود گناهان او فراوان است». [۴] آن چه در منابع دینی به آن توصیه شده، گفتن است. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «ان فی الجنه غرفایری ظاهرها من باطنها من ظاهرها یسکنها من امتی من اطاب الکلام... ؛ در بهشت غرفه­‌های است که درون آن از بیرون، و بیرون آن از درون آن دیده می­شود کسانی از امت من ساکن آن می­شوند که سخنان پاکیزه می­گویند...». [۵] حضرت در بیان دیگر میفرماید: «ثلاثه من ابواب البر: سخاء النفس و طیب الکلام و العبر علی الذی؛ سه چیز از درهای نیکی است، سخاوت، و صبر در برابر اذیت مردم». [۶] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] میزان الحکمه، ج ۸، ص ۴۳۶ [۲] همان [۳] حسین شیخ الاسلام، گفتار امیرمومنان (ع)، ج ۲، ص ۱۵۷ [۴] همان منبع [۵] غرر الحکم، ج ۸، ص ۴۵۰ [۶] میزان الحکمه، ج ۸، ص ۴۵ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش اول) 🔹در قرآن کریم در مواردی به مفهوم «حیا» تصریح شده از جمله در سوره بقره میفرماید: «خداوند شرم نمیکند از آنکه به پشه (کوچک) و بزرگتر از آن (عنکبوت) مثال بزند». در اینجا منظور در مقابل دشمنان و معاندان و شرم نداشتن از تمثیلی ابتدایی برای بیان مفاهیمی عالی است. در آیه دیگری از سوره قصص به بُعد کاربردی توجه شده و راهکاری عملی برای انسانهای خدا ترس ارائه می گردد و آن مربوط به از جانب (ع) در دیدار با حضرت موسی است: «فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ؛ [قصص، ۲۵] یکی از آن دو [زن] که با کمال راه می رفت، باز آمد و خطاب به موسی گفت: پدرم تو را خوانده است». 🔹در این آیه برای نشان دادن حالت نزد دختر شعیب نبی (ع)، کلمه به صورت نکره آمده که منظور، و نجابت و دوری از هرگونه دلبری در راه رفتن و عینی شدن حیاست، که وجه از نامحرم و پرهیز از کوچکترین خطای اخلاقی مدنظر می باشد. علاوه بر قرآن، در منابع غنی روایی به تعریف و کاربرد ویژگی برای مسلمانان پرداخته شده و سنت پیشوایان دین در این زمینه بهترین الگو می باشد. رسول خدا (ص) که خود باحیاترین مردم روزگار می باشد، می‌فرماید: «ایمان، پیکری است برهنه که لباسش ». [۱] 🔹مطمئناً اگر از بین افراد جامعه رخت بربندد، ایمانشان دستخوش دگرگونی و بی ثباتی می شود و آثار زیانبارش روابط سالم انسانی و خانوادگی را متزلزل میسازد. منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمیشود و هیچ حاجتی برآورده نمی‌گردد». پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتی ها هدایت کرد؛ طوری که حالت و حیا سبب شود انسانها به دلیل کرامت خدادادی، نظارت الهی و ثبت اعمالشان، از ارتکاب هر زشتی و گناهی بپرهیزند و صفت حیا را بیش از پیش زنده و پویا نگه دارند. ... پی نوشت؛ [۱] مشکاة الانوار، طبرسی،ح ۱۳۹۱ نویسنده: زهرا نساجی زواره منبع: راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش سوم) 🔸 منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد. 💠حیا و عفت ورزی 🔹واژه و در بسیاری از متون کنار هم آمده اند و دلیلش آن است که استمرار حیا، آدمی را به عفت و سوق داده و در نهایت، انسان را از ارتکاب گناهانی چون: خوردن مال حرام (عفت شکم)، فحشا (عفت جنسی) و دشنام (عفت زبان) باز می دارد. البته باید اذعان کرد که قلمرو حیا، فراگیر و مربوط به موضوع خاص و محدودی نمی باشد. همواره با حیا و عفت قرین بوده و برای مشتاقان کمال جو و طالبان سعادت است. جلوه ای از حیا در عفت ورزی حضرت یوسف (ع) مشاهده می شود، آنگاه که همسر عزیز مصر درباره اش می گوید: «من از او تقاضای مراوده کردم و او ورزید». آری شرم و حیای یوسف نبی (ع) او را از تن دادن و تسلیم شدن در برابر درخواست شیطانی همسر عزیز مصر (‌زلیخا) مصون داشت و به زیور پاکدامنی آراست. 🔹در زندگی حضرت موسی (ع) نیز آمده است که وقتی حضرت شعیب (ع) از آن حضرت به پاس خدمت به دخترانش قدردانی نمود، دخترش گفت: او را استخدام کن که بهترین فرد، قوی و امین است. حضرت شعیب (ع) در جواب اظهار داشت: قوی بودن او را در موقع آب کشیدن از چاه دیدی، ولی امین بودنش را از کجا فهمیدی؟ دختر گفت: وقتی از وی خواستیم به حضور شما بیاید، من برای نشان دادن راه خانه از جلو حرکت می کردم و موسی (ع) از پشت سر می آمد، هنوز مسافتی راه نیامده بودیم، که او خواست جلو برود و من از پشت سرش حرکت کنم، و دلیل تقاضایش این بود که چون باد، بر لباس من می‌وزید و ممکن بود باد، لباسم را از اندامم کنار زند، و عفت موسی (ع) اجازه نمی‌داد چنین شود، لذا به من گفت: من از جلو می‌روم، بر سر دو راهیها و چند راهیها مرا راهنمایی کن. [۱] 🔹 (س) که مصداق واقعی حیا، عفت و است، هنگامی که در بستر بیماری قرار گرفت،‌ از «اسما» خواست برایش تابوتی تهیه کند که در موقع حمل، بدنش پیدا نشود. اسما پیشنهاد ساخت تابوتی را داد که مردم حبشه برای حمل جنازه از آن استفاده می کردند و به خاطر دیواره بلندش، جسم میت پنهان می ماند. حضرت فاطمه (س) از این نظر بسیار خوشحال شد و دستور داد برایش تدارک ببینند. در این ماجرا، و عفت ورزی حضرت حتی پس از رحلتش قابل توجه است. قلمرو حیا بسی گسترده است و اولیای الهی بهترین نمونه رعایت حیا، عفت و تقوا هستند. حضرت ابوطالب (ع) در وصف حالات مأخوذ به حیای پیامبر (ص) می فرماید: هیچگاه پیامبر را برهنه ندیدم، و هیچکس نیز او را در حال قضای حاجت ندید. ... پی نوشت: [۱] تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۶۴ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش چهارم) 🔸 منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد؛ 💠حیا و پوشش 🔹هرگاه صحبت از پوشش می شود، ساده ترین چیزی که به ذهن می رسد، لباس است. کارکردهای لباس گسترده اند، اما وظایف اصلی آن، محافظت بدن از سرما و گرما و آراستگی و زیبایی ای است که به تن می دهد. پوشیدگی، عامل زیبایی است و در مقابل، برهنگی با عرضه زیبایی در تعارض و تقابل می باشد. همانگونه که پوشش، نقش مهم در زیباسازی دارد، هم خلعت و است و هدفش حفظ قامت رعنای بشر از است. امام علی (ع) فرمود: «، لباسی بلند و حجابی منع کننده و پوششی نگهدارنده از بدی هاست». [۱] آن حضرت را میداند که به زیبایی، آراستگی و جذبه دین کمک می کند. همان گونه که از حیا به عنوان ارزش یاد میشود و پوشیدگی، نشان وقار و حیاست، ، و شخصیت است؛ نیز انسان بی حیا، دریده و عریان معرفی گردیده است. از رابطه تنگاتنگ مفهوم و در می یابیم که حیا، با سِتر، قرین است و بی حیایی، با برهنگی. 🔹در صدر اسلام نزول آیه حجاب باعث شد پوشش زنان مسلمانان تغییر نماید، و زنانی که تا آن هنگام فقط سر خود را می پوشاندند و گوشواره، بناگوش و گردن و سینه شان باز می ماند، ملزم به رعایت حجاب شوند و با دستور قرآن که: «روسری های خود را بر سینه افکنید»، چارچوب حیا و پوشش در آنان محکم‌تر و کامل‌تر شد، تا از تیررس نگاه مردم بیگانه دور مانند و از خودنمایی و جلوه گری نیز بپرهیزند. بنابراین هرچه و رعایت گردد و مصداق های پوشش در نوع دوخت و جنس لباس از حیث تنگی و چسبندگی و نازکی اصلاح گردد، به سوی امنیت، آرامش و سعادتمندی می رود. امام علی (ع) بر تن کنندگان لباس نازک را دیندار نمی داند و می فرماید: «بر شما باد پوشیدن لباس های ضخیم (غیرنازک)، چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش ضعیف است». [۲] پوشش های ناقص، چسبان و نازک - که جامعه اسلامی به آن مبتلا گردیده - ناشی از رقت حیا می باشد که می تواند فرد و را به سوی و گمراهی بکشاند؛ زیرا رسول خدا (ص) فرمود: «هلاکت زنان امت من، در دو چیز نهفته است: طلا و لباس نازک». [۳] ... پی نوشت‌ها: [۱] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲۰،‌ ص ۲۷۲ [۲] تحف العقول، ص ۱۱۳ [۳] پژوهشی در فرهنگ حیا، عباس پسندیده، به نقل از تنبیه الخواص، ج ۱، ص ۳ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حیا در فرهنگ دینی (بخش پنجم و پایانی) 🔸 منشأ هر چیزی است و به فرموده امام صادق (ع): «اگر حیا نباشد، هیچ مهمانی احترام نمیشود و به هیچ وعده ای وفا نمی شود و هیچ حاجتی برآورده نمی شود»؛ پس باید در نهادینه شدن این عنصر و حالت درونی کوشید و سعی کرد را به سوی فضای عاری از زشتیها هدایت کرد؛ 💠حکمت حیا در پوشش و نگاه 🔹مطمئناً برای زنان است و از آنجایی که - مربوط به نگاه و بدن - سرچشمه بسیاری از انحرافات است، غالباً هرگاه سخن از به میان می آید، ذهن ها متوجه این دو موضع می شود و توضیح درباره آنها در بحث حیا اجتناب ناپذیر است. آفریدگار مهربان با شناخت ساختار روحی و جسمی ، به آنها فرمان داده که خود را از دید بیگانگان مستور داشته و با حفظ و پوشش در بالا بردن ضریب ایمنی، ساحت خانواده و جامعه را از هر گزندی محفوظ دارند. بر فرمان ، آثاری مترتب است که فشرده بدان اشاره می گردد: ۱) ارزش و احترام زن: زن مسلمان باید در جامعه تجسم عفت و حیا باشد و این ویژگی به دلیل مقام ارزشمندی است که برایش رقم زده و گوهر وجودش را از دسترس نگاه‌های ناپاک و دل های آلوده مصون نگه داشته است. در نگاه و پوشش، به و احترام می بخشد؛ زیرا مطابق با فرمایش حضرت زهرا (س): «بهترین زن، زنی است که مردی او را نبیند و او هم مردی را نبیند». 🔹 ۲) استحکام روابط اجتماعی: بخش عظیمی از را تشکیل می دهند و با حضور در صحنه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نقش مؤثری در گردش چرخه پیشرفت و تعالی ملت ها دارند؛ و حتی اگر حضور آنان در محیط کار و فعالیت با پوشش و همراه باشد، با امنیت و توجه لازم به وظایف خویش می پردازند. مشاهده شده در فضاهایی که معاشرت مردان و زنان آزاد است و گوهر شرم و حیا فراموش گشته و ستر و پوشش کنار گذاشته شده است،‌ بی بند و باری بر فعالیت های اجتماعی سایه افکنده و نتیجه مثبتی عاید جامعه و انسان ها نگردیده است! ۳) تحکیم پیوند خانوادگی: منع لذت‌جویی های نامشروع در محیط اجتماعی، با تمسک به و حجاب واقعی، به پایداری و استحکام روابط گرم خانوادگی می انجامد. آمارها نشان داده است و التزام نداشتن به پوشش اسلامی، یکی از مؤلفه های سردی و جدایی همسران نسبت به یکدیگر است. بنابراین رعایت پوشش و حفظ ، در کاهش آسیب های خانوادگی مؤثر است. 🔹 ۴) امنیت و آرامش روانی: سست شدن حریم حیا و عفاف بین زنان و مردان در اجتماع، سبب هیجانات و تقاضاهای فزاینده جنسی می شود و به دنبال آن، امنیت از جامعه سلب می گردد. دین اسلام برای جلوگیری از به وجود آمدن جوّ ملتهب احساسات و ارتباطات نادرست، توصیه نموده با سپر و عفت، راه را بر بی شرمی ها ببندند و از فرو افتادن به باتلاق و سقوط ابدی نجات یابند. اسلام علاوه بر حفظ پوشش، به زنان و مردان سفارش کرده در ، جانب حیا را نگه دارند و در «برخورد با یکدیگر» غضّ بصر نموده و با کاهش نگاه، از بپرهیزند؛ زیرا فردی که در نگاه کردن حیا نورزد، دلش به انحراف کشیده شده و به عاقبتی سخت دچار می گردد. امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید: «نگاه های پیاپی، شهوت را در دل می کارد و برای بیننده، فتنه لغزش خواهد بود». [۱] 🔹ترویج در رفتار و برخورد زنان و مردان در جامعه، و از بین رفتن قبح ارتباطات ناصحیح نامحرمان، به اعتقادات آنان لطمه زده و موجبات ، گسیختگی و را فراهم می سازد. قرآن کریم افزون بر حیا در پوشش و نگاه، را مخاطب قرار داده و از آنان می خواهد در صحبت کردن خویش، نزد نامحرمان حیا کنند و از روی ناز و کرشمه سخن نگویند، تا دلهای بیمارگونه مردان وسوسه گر، تحریک نگردد و عفت و پاکدامنی آنان را نشانه نگیرد. امید آنکه با یادآوری و آموزش خصلت زیبای ، از پرده دری ها، عیب جویی ها و آنچه با حیا در تضاد است، برهد و به کمال و سعادت واقعی برسد. ان شاءالله تعالی. پی‌نوشت‌: [۱] وسائل الشیعه، حر عاملی، ج۱۴، ص۱۴۰ نویسنده: زهرا نساجی زواره، نشریه فرهنگ کوثر، شماره ۸۵ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش سوم) 🔸نحوه­‌ سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید». در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­‌شناسید. 💠سخن بدون آگاهی   🔹یکی از مواردی که به عفت محتوای سخن آسیب می­­رساند، سخن گفتن بدون علم و آگاهی است. در منابع دینی به­ شدت از اظهار نظر درباره­ چیزی که انسان اطلاع کافی درباره­ آن ندارد نهی شده است. سخن گفتن بدون علم و آگاهی در همه­ موارد ناپسند و مذموم است، ولی اظهار نظر بی­جا در امور دینی و قضاوت درباره­ بندگان خدا، بیش از همه ناپسند بوده و به ­شدت بیشتری نهی شده است. راز مذمت این گونه اظهار نظرها، مفاسدی است که بر آن مترتب می­گردد. 🔹اظهار نظر نمودن و دخالت کردن در رشته­ هایی که انسان در آن تخصصی لازم ندارد، ممکن است گرفتاری و مشکلاتی را به همراه داشته باشد که به سادگی قابل ترمیم و جبران نیست. مسائل دینی نیز مانند هر رشته­ دیگر نیاز به آگاهی و تخصصی لازم دارد، و اظهار نظر بدون داشتن تخصص لازم با خطا و اشتباه بیشتری همراه خواهد بود. اظهار نظر بدون آگاهی درباره­ مسائل دینی، باعث گمراه شدن افراد و انواع گرفتاری­ها و زیان­های مادی و معنوی می­گردد؛ دچار شدن آن­ها به ضررهایی که گاه جبران­ ناپذیر خواهد بود. بسیاری از مسائل، با ایمان، جان، مال، آبرو، و روابط خانوادگی و دیگر شئون زندگی مردم ارتباط دارد، و سخن گفتن بدون تفکر در این موارد، همه­ زندگی فرد را به خطر می­اندازد. [۱] 🔹در روایت آمده است «من افتی الناس بغیر علم کان ما یفسده اکثر ما یصلحه؛ کسی که برای مردم بدون علم و آگاهی فتوا دهد، خراب­کاری او در دین بیشتر از اصلاح او است». [۲] به همین دلیل اولیای دین به پیروان خود توصیه کرده­ اند که از این بپرهیزند و در مواردی که شناخت و آگاهی لازم ندارند اظهار­ نظر نکنند. قضاوت درباره­ بندگان خدا بدون داشتن و آگاهی لازم، و براساس شایعه و شنیده­ ها نیز باعث گرفتاری­ها و گناهان متعدد می­شود. چنین افرادی با یک کلمه­ ناسنجیده، آبرو و حیثیت مردم را در معرض خطر، قرار می­دهند. اسلام برای پیش­گیری از مفاسد و عواقب ناگواری که بیان گردید، مسلمانان را از هر گونه اظهار نظر جاهلانه و بدون صلاحیت بر حذر داشته است. ... پی نوشت ها؛ [۱] فقیه ایمانی، نقش زبان در سرنوشت انسان، ص ۵۹ [۲] بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۲۱ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش چهارم) 🔸نحوه­‌ سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید». در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­‌شناسید. 🔹قرآن کریم در مذمت افرادی که بدون علم و آگاهی سخن می­گویند فرموده است: «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِيمٌ؛ آنگاه كه آن [بهتان‌] را از زبان يكديگر مى‌گرفتيد و با زبانهاى خود چيزى را كه بدان علم نداشتيد، مى‌گفتيد و مى‌پنداشتيد كه كارى سهل و ساده است با اينكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود.». [نور، ۱۵] 🔹 ، تنها عضوى است كه در طول عمر انسان، از حرف زدن، نه درد مى‌گيرد و نه خسته مى‌شود. شكل و اندازه‌ى آن كوچك، امّا جرم و گناه آن بزرگ است. چه بسيارند كافرانى كه با گفتن يك جمله (شهادت به يگانگى خداوند) مسلمان و پاك مى‌شوند و مسلمانانى كه با گفتن كفر به خدا، يا انكار احكام دين، كافر و نجس مى‌شوند. ، از يك سو مى‌تواند با راستگويى، ذكر و دعا و نصيحت ديگران، صفا بيافريند، و از سوى ديگر قادر است با نيش زدن به اين و آن، كدورت ايجاد كند. ، كليد عقل و چراغ علم و ساده‌ترين و ارزان‌ترين وسيله انتقال علوم و تجربيات است. علماى اخلاق درباره‌ى زبان مطالب بسيارى نوشته‌اند. [۱] 🔹در روایات اسلامی نیز به­ شدت از نهی شده است. چنان که امام علی (ع) می­فرماید: «بر تو باد به دوری از سخن گفتن درباره­ چیزی که راه و روش آن را نمی­‌شناسی و حقیقت آن را نمی­دانی، زیرا قول تو دلیل بر عقل تو است و عبادت­هایی که انجام می­دهی، حاکی از میزان شناخت تو؛ بنابراین زبانت را از درازی آن چنان که در امان باشی نگهدار، و سخنت را تا آن جا که نیکو می­‌شماری کوتاه کن، که برای تو زیباتر و بر مقام فضل تو دلالت کننده­‌تر خواهد بود». [۲] براساس این بیان نورانی سخن گفتن بدون آگاهی و علم باعث می­گردد که گوینده به عنوان فردی کم­ عقل معرفی شود، زیرا ، انسان­ها و نشان­ دهنده­ میزان آگاهی آن­هاست. از آنجا که گفتار بدون علم و آگاهی به طور معمول از استحکام و اتقان کافی برخوردار نیست، از ضعف عقل گوینده حکایت می­کند. 🔹علاوه­ بر آن، گفتار بدون علم و آگاهی انسان را از اعتبار ساقط کرده، اعتماد مردم را به او کاهش می­دهد. در نتیجه مردم به حرف­هایی که او از روی علم و آگاهی می­گوید نیز اعتماد نخواهند کرد. امام علی (ع) می­فرماید: «آن چه را نمی­دانی مگو که در مورد دانسته­ های خود نیز متهم به ندانستن می­شوی». [۳] براساس روایات اهل بیت علیهم السلام و آگاهی انسان، و سخن گفتن در محدوده­‌ا­ی که علم و آگاهی دارد، بیان­گر کمال ایمان او است. چنان که امام صادق (ع) فرمود: «از جمله­ حقیقت ایمان آن است که گفتارت از علمت بیشتر و فزون­تر نباشد». [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسیر نور، محسن قرائتی، نکته های آیه، ذیل آیه ۱۵ سوره نور [۲] محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه­ محمدباقر مجلسی، ج ۱۵، ص ۱۳۳ [۳] عبدالواحد آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص ۲۰۲ [۴] وسایل الشیعه، ج ۱۸، ص ۱۶ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت در گفتار (بخش ششم) 🔸نحوه­‌ سخن گفتن افراد نشان­ دهنده­ شخصیت آنان بوده، مردم براساس آن درباره­‌ آن­ها قضاوت خواهند کرد. از این رو امام علی (ع) فرمود: «قولوا الخیر فتعرفوا به؛ تا به ­خوبی معروف شوید». در ادامه، زیرمجموعه و مصادیق محتوا را می­‌شناسید. 💠سخن بی­ ارتباط (۱)   🔹یکی از نشانه­ های از نظر اسلام سخن نگفتن در باره­ چیزهایی است که ارتباطی به انسان ندارد. اولیای گرامی دین به مسلمانان توصیه کرده­ اند که از این کار بپرهیزند، زیرا را در پی خواهد داشت. گاه افراد در مسایل اظهار نظر می­کنند که به آن­ها ارتباطی ندارد. از آن بالاتر گاه افرادی خارج از مسئولیت و صلاحیت­های علمی خود در باره­ مسائل دینی سخن گفته و فتوا می­دهند. مشکل دیگری که دامن­گیر بسیاری از افراد است، سخن­ گفتن درباره­ اموری است که مربوط به زندگی دیگران بوده، و پیامدهای منفی، زیان­ها و خسارت­های زیادی را متوجه جامعه می­سازد. با توجه به پیامدهای منفی اینگونه سخن­ گفتن، اولیای گرامی اسلام به شدت پیروان خود را از این کار نهی کرده­ اند. امام علی (ع) فرمود: «سخن­ گفتن در آن چه به تو ارتباطی نداشته و جای آن نیست را ترک کن، چرا که ممکن است یک کلمه باعث سلب نعمت و زمینه­ ساز درگیری و اختلاف گردد»‌. [۱] از لقمان حکیم پرسیده شد: نشانه­ حکمت تو چیست؟ او در پاسخ گفت: «از چیزی که ضرورت ندارد سوال نمی­کنم و در کار و سخنی که به من ارتباط ندارد خود را به زحمت نمی­اندازم». [۲] 🔹سخن نگفتن درباره­ چیزهایی که به انسان مربوط نیست از ویژگی­های افراد بهشتی است. روزی پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نخستین فردی که از این در وارد می­شود، مردی بهشتی است. پس از لحظه­ ای مردی به نام عبدالله وارد شد. از یاران پیامبر (ص) برخاسته به طرف او رفتند و جریان را به او خبر دادند. گفتند: ما را از مطمئن­ ترین کاری که انجام می­دهی و به آن امیدوار هستی خبر بده. آن مرد گفت: من مردی ضعیف هستم و مطمئن­ ترین عملی که از آن به خدا امیدوارم، سلامتی سینه از اندیشه­ بد و ترک سخنی که به من ارتباطی ندارد، است». [۳] پرهیز از سخنی که به انسان ارتباط ندارد، باعث سنگین شدن میزان انسان در قیامت گردیده، باعث سعادت و خوش­بختی­ اش را رقم می­زند. چنان که از ابوذر نقل شده که گفت: «قال لی رسول الله: آلا أعلمک بعمل خفیف علی البدن ثقیل فی المیزان قلت: بلی یا رسول الله. قال: هو الصمت و حسن الخلق و ترک ما لایعنیک؛ رسول خدا به من فرمود: آیا دوست داری به تو عملی را بیاموزم که برای بدن سبک و در میزان عمل سنگین است. گفتم بله ای رسول خدا؛ فرمود: سکوت، اخلاق نیک و ترک سخنی بی­ ربط». [۴] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تصنیف غرر الحکم، ص۲۱۳ [۲] همان، ص۲۰۲ [۳] محجه البیضا، ح۵، ص۳۰۱ [۴] همان، ص۲۰۱ برگرفته از ماهنامه پیام زن، ش ۲۳۵ منبع؛ وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️اتمام حجت خداوند سبحان در قیامت با انواع گناهکاران 🔹در قیامت زن زیبایی را که بد کرده است، می‌آورند و به او می‌گویند: آیا تو زیباتری یا حضرت مریم علیهاالسلام؟! من تو را برای رعایت و ، زیبا آفریدم. و جوان زیبایی که گرفتار گناه و آلودگی شده می‌گوید: خدایا، مرا زیبا آفریدی، و من به‌واسطه آن دچار فریب زنان شدم. حضرت یوسف علیه‌السلام را در برابر او قرار می‌دهند، که با آن همه زیبایی و جوانی، دامن عفت خود را لکه‌دار نکرد؛ بلکه هم‌چنان پاکدامن و سرفراز و روسفید از صحنه آزمایش الهی بیرون آمد. کس دیگری را که می‌گوید: به دلیل شدت مصیبت و بلا دچار فتنه شدم، می‌آورند و حضرت ایوب علیه‌السلام را در برابر او قرار می‌دهند که با آن‌همه ابتلائات به فتنه و گناه، آلوده نشد. خداوند، توفیق تقوا و خویشتن‌داری و طاعت و فرمانبرداری کرامت کند، تا از سستی و تکاهل به دور باشیم؛ و ما را جزو بندگان فرمانبر و شایستۀ خود قرار دهد! 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۱ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار ارزشمند غیرت 💠عفّت و پاکدامنی 🔹 و تعصبّ ناموسی یکی از عوامل اساسی  و حفظ حریم خانواده است. کسی که برای ناموس خود حرمت قائل است و نسبت به آن تعصّب دارد، به خود اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران خیانت کند. او می داند که اگر به ناموس دیگران نظر سویی داشته باشد، به یقین ناموس او نیز مورد سوء نظر دیگران قرار خواهد گرفت. بنابراین، غیرتش به او اجازه بی عفّتی نمیدهد. هر اندازه این صفت اخلاقی در او تقویت شود، بر عفّتش افزوده می گردد. امام علی علیه السلام میفرمایند: هر انسانی به اندازه اوست. [۱] 🔹استاد شهید مطهری (ره) می فرماید: انسان این حالت را دارد که هر چه بیشتر در گرداب فرو رود و و تقوا را از کف بدهد، احساس در وجودش ناتوان میگردد. شهوت پرستان از این که همسران آنها مورد توجّه دیگران قرار بگیرند رنج نمی برند و احیاناً لذّت هم می برند و از چنین کارهایی دفاع می کنند و افرادی که با شهوات نفسانی مبارزه می کنند غیورتر و نسبت به همسران خود حسّاس تر میگردند. اینگونه افراد حتّی نسبت به ناموس دیگران نیز حسّاسند؛ یعنی وجدانشان اجازه نمی دهد که به ناموس دیگران بی حرمتی شود. [۲] 🔹بانوی محترمه و با عفّتی روزی به شوهرش گفت: قدر پاکدامنی مرا نمی‌دانی؛ من که اینگونه پاکدامن هستم، بیشتر به من احترام کن. شوهرش گفت: تو بستگی به عفّت من دارد؛ این من هستم که تو را پاکدامن نگه داشته ام. آن روز بانوی مذکور، این سخن را از شوهرش نپذیرفت، مدّتی از این ماجرا گذشت، روزی آن زن از بازار عبور می کرد، مرد هوسرانی به سوی او دست دراز کرد و لباس او را گرفت، ولی بی درنگ رها ساخت. زن به خانه بازگشت و به شوهرش گفت: امروز در بازار، مردی با نظر بی عفّتی به من نگریست و مزاحم من شد، دست درازی کرد و چادرم را گرفت، ولی زود رها کرد. 🔹شوهر گفت: الله اکبر، اتفاقاً من مدّتی قبل روزی به زنی نگاه کردم و لباسش را گرفتم، ولی بی درنگ توبه کردم و دستم را کشیدم. این برخوردی که به تو شده مکافات همان عمل من است. زن گفت: اکنون دریافتم که سخن تو حق است که عفّت و پاکدامنی زن، بستگی به عفّت و پاکدامنی شوهرش دارد، اگر شوهر به هر اندازه به ناموس دیگران خیانت کند، دیگران به همان مقدار به ناموس او خیانت خواهند کرد؛ چرا که جهان، دار مکافات است و خیانت به ناموس دیگران، نوعی قرض و بدهی محسوب می شود که دیر یا زود باید ناموسش آن را پرداخت کند. 💠جلوگیری از فساد 🔹به همان اندازه که بی تفاوتی و زمینه ساز و مایه آلودگی جامعه است، و حسّاسیت در برابر منکرات نقش باز دارنده ای دارد؛ گاه یک انسان غیرتمند میتواند جوّ فاسد یک جلسه و محل را تغییر دهد و افراد آلوده از چنین فردی حساب می برند. جوانی بود که اگر به مجلسی می رفت و کوچکترین گناهی در آن مجلس انجام می شد، عکس العمل نشان می داد. او می گفت: حتی در محیط پارک شد، جلو مفاسد را به تنهایی میگیرم. جوان دیگری، آنچنان نسبت به مفاسد اجتماعی حسّاس بود که یک تنه در مقابل مفاسد می ایستاد. او می گفت: تا جان در بدن دارم هرگز در برابر صحنه های گناه خاموش نخواهم بود. 💠ثبات خانواده 🔹یکی از آثار ثبات و است. جامعه ای که مردانش نگهبان و حافظ ارزش ها هستند، افراد مزاحم و هوسران امنیت ندارند. مردان، با خیال راحت به سر و کار زندگی خود می روند و زنان با آسودگی خاطر و بدون نگرانی می توانند در عرصه اجتماع ظاهر شوند؛ و آنجا که مردم بی تفاوت باشند، دختران و زنان پاکدامن در اجتماع احساس امنیت نمیکنند. 💠عزّت و سربلندی 🔹آنان که در فکر و اندیشه و ارزش های الهی خود دارای صلابت و پایمردی هستند و اهل سازش و مداهنه نیستند، از عزت و محبوبیت خاصّی برخوردارند. بسیار دیده شده که یک محل و گاه یک شهر برای یک انسان مؤمن غیور که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هم ندارد احترام مینمایند و از او حساب می برند؛ برخلاف آنان که در خط حزب باد هستند و با هر موجی همسو میشوند؛ چنین افرادی در جامعه عددی محسوب نمیشوند و کسی از آنها حساب نمی برد. پی نوشت ها: [۱] نهج البلاغه، حکمت ۴۷ [۲] استاد مطهرى، مسئله حجاب، نشر صدرا، ص ۶۴ منبع: وبسایت راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آشکار کردن زینت 🔹حکایت جالبی است؛ انسان ها وقتی با نعمت های خدا مواجه میشوند همگی سخت در پی استفاده و بهره وری از آن هستند و آنهایی که از قدرت ظاهری بیشتری برخوردارند، خود را مالک این نعمت ها می دانند. اما وقتی پای دستورات خدا به میان می آید، پای همین انسان های مدعی، لنگ است و اینگونه می پندارند که تاریخ مصرف این اوامر و نواهی گذشته است و آن را مخصوص عده ای افراد مرتجع می دانند، ولی واقع این است که «...أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ؛ [انبیاء، ۲۴] ...بيشترشان حق را نمى ‏شناسند و در نتيجه از آن رويگردانند». یکی از دستورات خدا که بندگان به سادگی از کنار آن می گذرند این آیه شریفه است: «...لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى...؛ [احزاب، ۳۳] ...مانند زينت هاى خود را آشكار مكنيد...». 🔹«تَبَرُّج، از برج است. ما به چه برج می‌گوييم؟ ساختمان‌هايى كه خودش را نشان می‌دهد. ، يعنى خانم از خانه که بيرون می‌ آيی خودت را برج نكن، چون وقتی برج كردی، دل چه كسى راضی می‌شود؟ «...فَيَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ...؛ [احزاب، ۳۲] ...آن كسى كه در قلبش مرض است...»، يعنى بيماردل، روحش بيمار است، يك آدم عياش و هوسباز است، او دنبالت راه می‌افتد. خودت را برج كردی، خودت را حراج كردی، هرزه‌ها عقب تو راه می‌افتند. اين كمال است؟ اگر ما درب يك ظرف حاوی شيرينی را برداريم، مگس‌ها روی اين شيرينی می‌نشینند؛ اين برای اين شيرينی ارزش است؟ يا اينکه شيرينی را آلوده ميكنند؟. بعد قرآن می‌فرماید: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» خيلی قشنگ است. اين مهم است. 🔹يعنى خانم فكر نكن اين تمدن است، اين # جاهليت است. يعنى اگر كسى خودش را برج كند، اين مرتجع است، اين اُمُّل است. برگشته به . زمان جاهليت در مقابل زمان عالميت است. يعنى علم در مقابلش زمان جاهليت است. قبل از اسلام را زمان جاهليت می‌گويند. بعد از اسلام ديگر زمان جاهليت نيست؛ بنابراین اگر خانمی نيمه برهنه خودش را عرضه كرد، اين متمدن نيست، اين به جاهليت برگشته است»‌. [۱] این بیان قرآن شریف است. کتابی که به جای آنکه پیش روی خود قرار دهیم تا راهنمای ما باشد، آن را پشت سر انداخته و راه خود را می رویم. و به تعبیر قرآن کریم: «...فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ...؛ [آل عمران، ۱۸۷] ...پس آن را پشت ‏سر خود انداختند...». پی نوشت: [۱] برنامه ی درس هایی از قرآن کریم ۹۰/۲/۲۹ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️زندگی مؤمنانه به سبک حضرت زینب (بخش دوم و پایانی) 🔸به راستی (س) را می توان به عنوان منظومه ای از و معرفی کرد، کسی که در ابعاد مختلف ارتباط معنوی با خدای متعال، ارتباط با خانواده و خویشاندان و ارتباط اجتماعی و سیاسی در بردارنده زیبای های اخلاقی فراوانی بودند. 💠حیا و عفاف زینبی 🔹یکی از برجستگی های سبک زندگی مؤمنانه برخورداری از اهرم و در زندگی است. حیا و عفت موجب می‌شود انسان به هیچوجه به خود اجازه ندهد وارد در مناطق ممنوعه و یا به عبارتی ناهنجاری های دینی و اخلاقی شود، کما اینکه در منابع روایی از امام علی (ع) نیز این چنین نقل شده است: «العَفافُ یَصونُ النَّفسَ و یُنَزِّهُها عَنِ الدَّنایا؛ [۱] ، نفس را مصون، و آن را از پستی ها دور نگه می‌دارد». حیا و عفاف (س) ریشه در سیره و پرورش فاطمی داشت؛ کما اینکه منابع روایی عبارت شگفت انگیزی در خصوص حیای زیبنی نقل کرده اند: 🔹یحیی مازنی در خصوص حیا و عفاف عقیله بنی هاشم این چنین بیان می‌دارد: «مدت مدیدی نزدیک خانه ای که (س) زندگی می‌کرد، ساکن بودم، ولی به خدا سوگند، نه او را دیدم و نه صدایش را شنیدم. هنگامی که شبانه به زیارت قبر جدّش، پیامبر (ص) می‌رفت، به گونه ای حرکت میکرد که امام حسن (ع) طرف راست او بود، امام حسین (ع) در طرف چپ ایشان، و امام علی (ع) در پیشاپیش (س) حرکت می‌کرد، در حالی که شمع و چراغ را خاموش کرده بودند. یک بار علّت این امر را از امام حسن (ع) پرسیدم ایشان فرمود: بیم آن را دارم که نظر کسی به خواهرم، (س) بیفتد». [۲] 💠شجاعت و ولایت داری 🔹هرچند عقیله بنی هاشم (س) را به حیا و عفت می‌شناسند، و تا پیش از حادثه دردناک کربلا چشم نامحرمی به ایشان نیفتاده بود، ولی در فضای بحران زده و ملتهب سال ۶۱ هجری وقتی که در جامعه کوفی، مردی و مردانگی رنگ می بازد و مردان غیرت خود را از دست می‌دهند و باطل نامردی خود را رو میکنند، (س) با کمال شجاعت به دفاع از امام زمان خود می‌شتابد، و در عرصه کارزار با دژخیمان، در مقام پاسداری از حریم ولایت، شجاعانه ایستادگی کرده و نقشه شوم دشمن را برای حذف مرجعیت دینی اهل بیت (ع) نقش بر آب می‌کند، بطوری که روشنگری های ایشان در کوفه و شام به خوبی گویای این مطلب است. پی نوشت‌ها؛ [۱] تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۲۵۶، ح ۵۴۲۰ [۲] عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال (مستدرک سیدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏۱۱، قسم۲، فاطمةس، ص۹۵۵ منبع: وبسایت راسخون با تلخیص @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کارکردهای روان شناختی حجاب و عفاف از دیدگاه اسلام (بخش دوم) 🔸 به عنوان یک فرهنگ، روش و منش، آدمی را تبیین می کند، و به او چگونه بودن، و چگونگی سبک زندگی را آموزش می دهد. اساساً هر جامعه دارای فرهنگی مشخص است و در پی اهدافی از پیش تعیین شده؛ فرهنگی که فطرت‌ پاک‌ آدمی به جوامع بشری عرضه میکند است، و هدف آن توانمند شدن افراد در مدیریت غریزه جنسی می باشد، تا از این طریق بسیاری از استعدادهای علمی، هنری، معرفتی، مدیریتی و... شکوفا شود، و دستیابی به زندگی سالم، پاک، توأم با آرامش و رسیدن به کمالات انسانی و الهی و نیکبختی در دو جهان محقق گردد. از نظر قرآن کریم و روایات اسلامی تاثیر فروانی در سلامت‌ روانی‌ زنان دارد از جمله می توان به اثرات زیر اشاره کرد؛ 2⃣ارزشمند شدن 🔹یکی دیگر از ثمرات برای ، گرانبهاتر شدن او برای شوهر، و در نتیجه به وجود آمدن عشق است، که از لذّت بخش ترین عواطف انسانی است. نیاز به دوست داشتن و محبوب دیگران واقع شدن، همچنان که «مزلو» روانشناس غربی، در سلسله مراتب خود به آن اشاره کرده، یکی از نیازهای مهم هر انسان است. میزان این نیاز در زنان بیش از مردان است؛ زیرا موجودیت روانی و شخصیتی زن، به این است که مورد توجّه و محبت دیگران، به ویژه نزدیکانش مثل پدر، مادر، شوهر و فرزندان واقع شود، به طوری که اگر این جایگاه را نداشته باشد، امید خود را در زندگی از دست می دهد؛ به عبارت دیگر، شکست در عشق، شکست در همه چیز اوست. 🔹در مقابل، اگر مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرند، و یا تحقیر شوند، بیش از دیگران در معرض ناراحتی ها و مشکلات روانی قرار می گیرند و سلامت روانی خود را از دست می دهند. آنان زمانی می توانند این نیاز را در خود تأمین کنند، که ارزش واقعی خود را به عنوان یک انسان از دست ندهند. مسئله مهم این است که از چه راهی می تواند ارزش واقعی خود را حفظ کند؟ و سایر ادیان الهی بهترین عامل حفظ ارزش زن را می دانند. بی تردید حجاب و خودداری های ظریفانه زن، او را در نظر مردش محبوب می کند و همسر را آماده فداکاری و جانفشانی برای او می کند. در واقع نقش مهم برای زن حفظ جایگاه معشوقیت اوست. ...   نویسنده: پروین نظریان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کارکردهای روان شناختی حجاب و عفاف از دیدگاه اسلام (بخش پنجم) 🔸 به عنوان یک فرهنگ، روش و منش، آدمی را تبیین می کند، و به او چگونه بودن، و چگونگی سبک زندگی را آموزش می دهد. اساساً هر جامعه دارای فرهنگی مشخص است و در پی اهدافی از پیش تعیین شده؛ فرهنگی که فطرت‌ پاک‌ آدمی به جوامع بشری عرضه میکند است، و هدف آن توانمند شدن افراد در مدیریت غریزه جنسی می باشد، تا از این طریق بسیاری از استعدادهای علمی، هنری، معرفتی، مدیریتی و... شکوفا شود، و دستیابی به زندگی سالم، پاک، توأم با آرامش و رسیدن به کمالات انسانی و الهی و نیکبختی در دو جهان محقق گردد. از نظر قرآن کریم و روایات اسلامی تاثیر فروانی در سلامت‌ روانی‌ زنان دارد از جمله می توان به اثرات زیر اشاره کرد؛ 5⃣پایبندی به اصول اخلاقی انسانی 🔹یکی از ضروری ترین نیازهای بشریت در رسیدن به سلامت روانی، اخلاق و پایبندی به اصول آن است. انسان زمانی می تواند به سلامت و آرامش روانی برسد که در سایه و زندگی کند. شرط اصلی پایبندی به اخلاق، پرهیز از سقوط در پرتگاه شهوات حیوانی است. پیامبر اسلام (ص) در حدیثی، بزرگترین زمینه سقوط اخلاق را افتادن مردان و زنان در دام شهوات جنسی می دانند. همچنین امام رضا (ع) وجود روابط آزاد بین زن و مرد را علت بسیاری از جنایات و مفاسد اخلاقی معرفی می کنند. 🔹بنابراین می توان نتیجه گرفت، حفظ اخلاق و ایمان جوامع و برقراری صلح و صفا، بستگی زیادی به و حریم زن و مرد دارد. اینجاست که ما می توانیم به و پوشش پی ببریم، و آن را به عنوان عاملی مهم در حفظ اخلاق و راهی برای رسیدن به سلامت روانی زنان و بالطبع سایر افراد محسوب کنیم. ولتر (به نقل از افکار جاویدان) درباره نقش زن در حفظ اخلاق می گوید: وظیفه زنان تهذیب اخلاق مردان است، و نیز می گوید: زن آفریده شد تا شیرازه سعادت و ارتقاء موجودات پیوسته بماند. ...   نویسنده: پروین نظریان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کارکردهای روان شناختی حجاب و عفاف از دیدگاه اسلام (بخش ششم و پایانی) 🔸 به عنوان یک فرهنگ، روش و منش، آدمی را تبیین می کند، و به او چگونه بودن، و چگونگی سبک زندگی را آموزش می دهد. اساساً هر جامعه دارای فرهنگی مشخص است و در پی اهدافی از پیش تعیین شده؛ فرهنگی که فطرت‌ پاک‌ آدمی به جوامع بشری عرضه میکند است، و هدف آن توانمند شدن افراد در مدیریت غریزه جنسی می باشد، تا از این طریق بسیاری از استعدادهای علمی، هنری، معرفتی، مدیریتی و... شکوفا شود، و دستیابی به زندگی سالم، پاک، توأم با آرامش و رسیدن به کمالات انسانی و الهی و نیکبختی در دو جهان محقق گردد. از نظر قرآن کریم و روایات اسلامی تاثیر فروانی در سلامت‌ روانی‌ زنان دارد از جمله می توان به اثرات زیر اشاره کرد؛ 6⃣حفظ استواری خانواده 🔹یکی دیگر از آثار و فواید که در سلامت روانی زنان تأثیر دارد، نقشی است که در پایبندی همسران به پیمان مقدّس ازدواج دارد. زیرا حجاب و پوشش باعث می شود ، از نگاه های آلوده مردان هوسباز و گرفتار شدن به دام عشق های آزاد محفوظ بماند، و به زندگی و خانواده خود وفادار باشد. از طرف دیگر شیوع و بی بندوباری، باعث میشود مردان به جای توجّه و محبت به همسران شان، به دنبال لذّت‌جویی از زنان آرایش کرده کوچه و بازار باشند، و زنان نیز از جلوه گری و طنّازی برای به دام انداختن مردان بیگانه، ابایی نداشته باشند، و در نتیجه عشق و علاقه بین همسران از بین رفته و باعث فروپاشی شود. 🔹آزاد شدن از قید خانه و خانواده، به معنای از دست دادن آرامش و امنیت روانی است. خانه را مسکن گویند، زیرا محل سکونت و آرامش روحی برای انسان است. اگر زن این جای امن و سکون و محل شکوفایی استعدادها و نیروهای درونی اش را از دست بدهد، آرامش و سلامت روانی خود را نیز از دست می دهد. استرس ها و فشارهای روانی که امروز دامنگیر شده، به این جهت است که بی بندوباری، سبب شده از زندگی در خانه بیزار شوند، وظیفه مادری خود را فراموش کنند و به جای آن در قید و بند رقابت های زندگی مدرن امروزی بیفتند و تمام ارزش های معنوی خود را فدا کنند. 🔹شهید مطهری (ره) نیز در این باره می گوید: «فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص، از لحاظ روانی، عامل خوشبخت کردن او به شمار می رود؛ در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود». لمبروزو پزشک و جرم‌شناس بنام ایتالیایی، نیز می گوید: «بارها دیده شده است در ممالکی که زنان بیشتر طنّازی و دلبری می نمایند، مردها نسبت به آنها بدبین بوده و از قبول زناشویی سرپیچی می کنند، و بارها مشاهده شده است که حتی بعد از تشکیل خانواده در اثر آشنایی مردان با اینگونه زنان، نفاق و جدایی میان همسرها تولید گشته است.   💠نتیجه گیری 🔹در پایان همانطور که ذکر شده کارکردهای روان شناختی حجاب و عفاف از دیدگاه قرآن ۶ مورد می باشند که به ترتیب: ۱) امنیت؛ ۲) ارزشمند شدن زن؛ ۳) تعدیل غریزه خودنمایی و تبرج؛ ۴) محافظت از عواطف انسانی زن؛ ۵) پایبندی به اصول اخلاق انسانی؛ ۶) حفظ استواری خانواده هستند. امید است ما با رعایت به این فواید با ارزش دست یابند؛ ان شاء الله. منابع: قرآن کریم. درسنامه عفاف (فرید محمدی مقدم). تفسیر نور (محسن قرائتی). منتخب میزان الحکمه (محمد محمدی ری شهری) نویسنده: پروین نظریان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت نفس چگونه به دست می آید؟ (بخش اول) 🔹امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «طُوبَى لِمَنْ تَحَلَّى بِالْعَفَافِ وَ رَضِیَ بِالْکَفَاف»؛ خوشا بحال کسی که خود را به و پرهیزکارى بیاراید و با روزى به اندازه کفاف بسازد». [تصنیف غررالحکم و درر الکلم، ص۳۹۸] نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى» و صفتی است که باعث حفظ اعتدال در نیروی شهوت در انسان می‌شود. به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه ناهنجاری و زشتی است. 🔹 به گفته راغب اصفهانى در کتاب «المفردات»، به معنى پدید آمدن حالتى در نفس است که آدمى را از غلبه شهوت باز مى دارد و به کسى گفته میشود که داراى این وصف و حالت باشد. عفت از بزرگترین فضایل انسانى است و هیچ کس در سیر الى الله، بدون داشتن عفت به جایى نمى رسد. در زندگى دنیا نیز آبرو و حیثیت و شخصیت انسان در گرو عفت است. مرحوم آیت الله مجتهدی می‌فرماید: گناه نکردن است. حال برای گناه نکردن و عفیف بودن باید نفس را به نیکی ها آراست و از بدی ها و زشتی ها پیراست و در حقیقت به پرداخت. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه 🔹«تفکر و اندیشه»؛ یکی از موانع مهم تهذیب نفس و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن اندیشه نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار گناه و معصیت می‌شویم، و اگر به دستورات الهی توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از مرگ و عالم برزخ و حساب و کتاب قیامت را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و معصیت نخواهیم کرد و نفس ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (ع) می‌فرماید: هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد. [غررالحکم، ص ۶۹۰] 🔹«ترس از خداوند»؛ برترین افسار و لگامی که نفس بدان پیش رانده میشود، ترس از خداوند عز و جل است: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی؛ [نازعات، ۴۰ و ۴۱] و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد - قطعاً بهشت جایگاه اوست!». ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها بسیار به یاد مرگ بودن است. 🔹«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی»؛ اگر انسان توجه کند که موجود گرانبهایی است و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و را دون شأن خویش می‌داند و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید روح انسان، موجودیت حقیقی انسان الهی است و از عالم بالا آمده، شهوات‌ و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (ع) فرمود: «هرکس که نفس خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹] 🔹«ترک معاشرت با بدان»؛ انسان موجودی است اثرپذیر و مقلد. بسیاری از صفات و آداب و رفتارش را از انسان های دیگری که با آنها در ارتباط است، فرا می‌گیرد. مخصوصاً دوستان نزدیک تأثیر شگرفی بر نفس و رفتار انسان می‌گذارند. بنابراین تا جایی که امکان دارد با افرادی که نفسهای خود را آلوده کرده اند، کمتر معاشرت کند. امام علی (ع) می‌فرماید: «از دوستی با جداً اجتناب کنید، زیرا شرّ به شرّ ملحق خواهد شد». [غررالحکم، ص ۱۴۷] حضرت همچنین میفرماید: «از همنشینی با دوست بد جداً اجتناب کن که همنشینِ خود را به هلاکت می‌رساند، و به آبرویش لطمه می‌زند». [غررالحکم، ص ۱۴۲] منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️عفت نفس چگونه به دست می آید؟ (بخش دوم و پایانی) 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه 🔹«مشارطه»؛ در اوّل‌ روز انسان‌ با خود شرط‌ کند که‌ امروز بر خلاف‌ امر الهی‌ رفتار نکند. 🔹«مراقبه‌»؛ انسان‌ در طول‌ روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. این‌ مرحله‌ از مهم‌ترین عوامل رشد و تربیت نفس و دوری از گناه به‌ شمار می‌رود. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته‌ تأکید دارد که‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت‌ دارد: «...إِنَّ اللهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا؛ [نساء، ۱] ...که خدا مراقب اعمال شماست». کسی‌ که‌ از آیه‌ فوق‌ درس‌ گرفته‌ باشد، همواره‌ خداوند را ناظر بر کارهای‌ خود می‌داند و از و اجتناب‌ می‌وزرد و این امر سبب رشد و بالندگی نفس می‌گردد و در این مسیر صبر خواهد ورزید. 🔹«محاسبه‌»؛ برای‌ تزکیه‌ نفس‌ لازم‌ است‌ از اعمال‌ روزانه‌ به‌ عمل‌ آید. امام‌ علی‌ (ع) می‌فرماید: «هرکس‌ خود را به‌ حساب‌ بکشد، بر عیوبش‌ واقف‌ می‌گردد و به‌ گناهانش‌ پی‌ می‌برد، پس‌ از گناهانش‌ توبه‌ می‌کند و عیوبش‌ را اصلاح‌ می‌نماید». [مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴] و اگر این محاسبه و اعمالی که را که انجام داده است را در جایی ثبت کند و هر شب به آن رسیدگی کند، خواهد فهمید بعد از چند روزی که چه گناهی را بیشتر مرتکب شده است، و نقطه قوت و ضعف نفس خویش را بهتر می‌داند و برای رفع آن موفق تر می‌تواند عمل کند و این نکته در رشد نفس بسیار موثر است و یک خودآگاهی روشنی، فرد، نسبت به خود پیدا میکند. 🔹«مؤاخذه‌ و مجازات‌»؛ پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است،‌ نفس‌ به‌ خاطر عمل‌ زشتی‌ که‌ انجام‌ داده‌، تنبیه‌ و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. در آغاز، نفس خودمان را مورد خطاب و تهدید قرار دهیم که: من تصمیم گرفته‌ام که فلان گناه را ترک کنم، اگر در این کار با من همکاری نکنی و مرتکب گناه شوی، فلان مجازات را درباره‌ات اجرا می‌کنم. مثلاً اگر به نامحرم نگاه کنی، یک روز روزه می‌گیرم. اولیای‌ الهی‌ به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را برخود الزام‌ می‌کردند. از قبیل‌ شب‌ زنده‌ داری‌، گرسنگی‌، روزه‌ داری،‌ کم‌ گویی‌، اطعام‌ و غیره. امام علی (ع) می‌فرماید: «گرسنگی برای به اسارت در آوردن نفس و شکستن عادت‌های بد، کمک خوبی است». [غررالحکم، ص ۷۷۳] 🔹«دعا و توسل»؛ کمک و استعانت از خداوند، در رشد و تهذیب نفس ضروری است؛ زیرا بدون استعانت از خداوند متعال هیچ کسی نمی تواند در این مسیر موفق شود، و توسل به ائمه هدی علیهم السلام بسیار موثر، بلکه لازم است. هنگامی که پیراهن حضرت یوسف (ع) شفاء می‌دهد، یک نظر و توجه امام زمان (عج) که جانها به فدایش باد چه خواهد کرد. 🔹«پایداری»؛ هیچ صفتی یکباره در وجود آدمی پدید نمی آید و از بین نمی‌رود. برای اینکه دچار گناه نشویم، لازم است به مواردی که در بالا ذکر شد توجه و تأمل کنیم؛ و اینکه بر اثر مداومت به انجام ندادن گناه، ملکه ترک گناه در نفس ما پدید می آید و دیگر به راحتی از فاصله می‌گیریم. البته در ابتدا مشکل به نظر می‌رسد، اما بعد از گذشت مدتی به خوبی تغییراتی را در خود می توان مشاهده کرد، که لازمه این موفقیت و سعادت، پایداری انسان است. هنگامی این پایداری از ما سر می‌زند که به کار و برنامه خود ایمان و اعتقاد کامل داشته باشیم. دیگر اینکه به پیامد دوری از گناه که همان رسیدن به کمال و سعادت حقیقی خود در این دنیا و بهشت و قرب الهی در آخرت است، فکر کنیم؛ و نکته آخر اینکه بدانیم ما نهایتا صد سال در این دنیا می‌خواهیم زندگی کنیم، و برای همیشه از این دنیا می رویم، و تا بی نهایت در آخرت خواهیم بود. توجه به این امور عزم و اراده و قدرت ما را در ترک گناه تضمین خواهد کرد ان شاء الله. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️علماى اهل سنت درباره مقام امام هادى (علیه السلام) چه گفتارى دارند؟ 🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم و رجال اهل سنت پى مى بریم که (علیه السلام) از احترام ویژه اى نزد برخوردار بوده است. اینک به برخى از کلمات ایشان اشاره مى کنیم: 1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر بن جاحظ؛ او بعد از ستایش از ده نفر از که از آن جمله (علیه السلام) است مى گوید: «کل واحد منهم عالم زاهد ناسک شجاع جواد طاهر زاک... و هذا لم یتفق لبیت من بیوت العرب و لا من بیوت العجم»؛ [۱] (هر یک از آنان، ، ، ، ، ، و اند... این سلسله جلیل القدر براى هیچ خانه اى از خانواده هاى عرب و نه از خانواده هاى عجم اتفاق نیفتاده است). 2⃣شهاب الدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموى: او هنگام یادآورى از شهر عسکر در سامرا مى گوید: «و هذا العسکر منسوب إلى المعتصم، و قد نسب إلیه قوم من اجلاّء، منهم على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ ...»؛ [۲] (این عسکر منسوب به معتصم است. به این شهر قومى از بزرگان نسبت داده شده اند که از آن جمله بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب ـ رضى الله عنهم ـ است...). 3⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى: «و فیها توفّى ابوالحسن على بن الجواد... و کان فقیهاً اماماً متعبداً»؛ [۳] (در سال ۲۵۴ ه.ق ابوالحسن ... وفات یافت... او شخصى ، و متعبّد بود). او در جایى دیگر از حضرت به شخص و تعبیر کرده است. [۴] 4⃣عبدالله بن اسعد یافعى: «توفى العسکرى ابوالحسن الهادى... عاش اربعین سنة و کان متعبداً فقیهاً اماماً»؛ [۵] (در سال ۲۵۴ ه.ق ... وفات یافت. او که ، و بود، چهل سال زندگى نمود). 5⃣ابن کثیر دمشقى: «و امّا ابوالحسن على الهادى... و قد کان عابداً زاهداً...»؛ [۶] (و امّا ...، او مردى و ... بود). 6⃣ابن صبّاغ مالکى: «... و لا تذکر کریمة الاّ و له فضیلتها و لا تورد محمدة الاّ و له تفضّلها و جملتها...»؛ [۷] (... هیچ ذکر نمى شود، جز آن که آن براى او است، و هیچ وارد نمى گردد جز آن که و و آن براى او است...). 7⃣ابن حجر هیتمى: «... و کان وارث ابیه علماً و سخاء»؛ [۸] (... او وارث علم و سخاوت پدرش بود). 8⃣احمد بن یوسف قرمانى: «و امّا مناقبه فنفیسة و اوصافه شریفة»؛ [۹] (و امّا او نفیس و او شریف است). 9⃣ابن عماد حنبلى: «کان فقیهاً اماماً متعبداً...»؛ [۱۰] (... او شخصى ، و ... بود). 🔟عبدالله شبراوى: «العاشر من الأئمة علىّ الهادى. ولد بالمدینة فی رجب سنة اربع عشر و مائتین و کراماته کثیرة»؛ [۱۱] ( از ، على است. او در مدینه، در ماه رجب، سال ۲۱۴ ه.ق متولد شد. و بسیار است). 1⃣1⃣محمّد امین سویدى بغدادى: «ولد بالمدینة و کنیته ابوالحسن و لقبه الهادى... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۲] (او در مدینه متولد شد، و کنیه اش است، و لقبش ، و است). 2⃣1⃣شیخ مؤمن شبلنجى: «... و مناقبه کثیرة»؛ [۱۳] ( ... او بسیار است). 3⃣1⃣شریف على فکرى حسینى قاهرى: «کان ابوالحسن العسکرى وارث ابیه علماً و منحاً، و کان فقیهاً فصیحاً جمیلا مهیباً. و کان اطیب الناس بهجة واصدقهم لهجة»؛ [۱۴] ( وارث پدرش در علم و سخاوت بود. او و و با بود. و او مردم از حیث بهجت و آنان از جهت لهجه بود). 4⃣1⃣خیرالدین زرکلى: «... وأحد الأتقیاء الصلحاء...»؛ [۱۵] (... او یکى از افراد و بود...). 5⃣1⃣سید محمّد عبدالغفار هاشمى حنفى: «هنگامى که آن حضرت براى همه مشهور شد، متوکّل او را از مدینه منوّره طلب نمود؛ زیرا به جهت و و که (علیه السلام) داشت، بر پادشاهى و زوال دولتش مى ترسید...». [۱۶] 6⃣1⃣شیخانى: « صاحب و و و و و بود. او داراى نفسى پاک و همّتى عالى و طریقى زیبا و مورد رضایت بود...». [۱۷] 7⃣1⃣عبدالسلام ترمانینى: « ... کان على جانب عظیم من التقوى والصلاح»؛ [۱۸] (...او در و جایگاه بلندى داشت). 8⃣1⃣عارف احمد عبدالغنى: « ... کان فی غایة الفضل ونهایة النبل...»؛ [۱۹] (...او در غایت فضل و نهایت فضیلت بود...). ● مآخذ در منبع موجود است 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش،ص۱۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق‌ های نامقدّس و مجازی می گویند؟ 🔹در «عشق‌هاى و »، انسان ديوانه وار به چيزى علاقه پيدا مى كند و هر چه دارد در پاى آن مى ريزد. در واقع، منظور از در اينجا، است كه دو انسان را به و آلودگى و در لجنزارِ عصيان مى كشاند و هر چه در نكوهش آن گفته شود، كم است. اين جاذبه سركش، را ويران مى كند و از كار مى اندازد و انسان بر اثر آن دست به كارهاى جنون آميزى مى زند. نخستين خطر آن، پرده افكنى بر ، و است. 🔹اين گونه عاشقانِ بى قرار، حتّى بدترين عيوب را با تفسيرهاى شگفت آور حُسن معرّفى مى كنند! نه مى پذيرند و نه گوش به ناصحان مى دهند و حتّى گاه به ستيز در برابر اندرزگويان بر مى خيزند. اشخاصى كه گرفتار چنين هاى داغ و مى شوند، پيش خود فكر مى كنند در پرتو اين عشق، دركى پيدا كرده اند كه ساير مردم از آن محرومند و معتقدند: "اگر بر ديده مجنون نشينى * به غير از خوبى ليلى نبينی". اين عاشقانِ خسته دل، در عالمى از و غوطه ورند و همه ارزش ها در نظر آنها جابجا مى شود. 🔹آنها تنها با زبان عشق سر و كار دارند و از كسانى كه با زبان علم و منطق با آنها سخن مى گويند، بيگانه اند. اين عشق هاى آتشينِ مجازى، غالباً با يك آميزشِ جنسى خاموش مى شود! يكباره پرده ها كنار مى رود و ، باز مى شود، گويى عاشقِ بى‌قرار از يك بيدار شده و گاه آن عشق پرشور جاى خود را به و بيزارى مى دهد؛ چرا كه مى بيند همه چيز خود را در پاى نثار كرده و از دست داده است. اين گونه ، غالباً به رسوايى مى كشد. همان رسوايى كه بعد از بيدارى و هوشيارى قابل جبران نيست. 🔹بسيارى از ، و ، ناشى از عدم انطباق تخيّلات عاشقانه، با انسان ها است. نه تنها عشق هاى آتشينِ جنسى، بلكه عشق به و و جاه و جلال و و برق نيز، همين پيامدها را دارد. حديثى كه از (عليه السلام) درباره نقل شده است، ناظر به همين معنى است: «يكى از يارانِ آن حضرت مى گويد: درباره عشق [و عاشقان] از او سؤال كردم، فرمود: «قُلُوبٌ خَلَتْ عَنْ ذِكْرِ اللهِ، فَأَذَاقَهَا اللهُ حُبَّ غَيْرِهِ» (دل هايى است كه از خالى شده و خداوند محبّت غير خود را به آنها چشانيده است). 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ «نهج البلاغه» می فرماید: «مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ، وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ، فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَةٍ، وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَةٍ» [۱] (هر كس به چيزى ورزد، نابينايش مى كند و را بيمار مى سازد، سپس با مى نگرد و با مى شنود». در حديث ديگرى كه از (علیه السلام) درباره از ديدن نقل شده، مى خوانيم: «عَيْنُ المُحِبِّ عَمِيَّةٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ، وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ مَسَاوِيهِ» [۲] (چشم مُحب و ، از ديدن ، نابينا، و گوشش از شنيدن كاستى هاى او ناشنواست)؛ 🔹و اينكه در بعضى از احاديث از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «مَنْ عَشِقَ فَعَفَّ ثُمَّ مَاتَ، ماتَ شَهِيداً» [۳] (كسى كه شود و پيشه كند، سپس [با همين حالِ پارسايى] از دنيا برود، از دنيا رفته است»؛ اشاره به همين گونه عشق هاى آلوده مجازى است. همچنين حديث ديگرى كه از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ صَبَرَ، غَفَرَ اللهُ لَهُ، وَ أَدْخَلَهُ الْجَنَّةَ» [۴] (كسى كه شود و كتمان كند و و شكيبايى پيشه كند، خداوند گناهان او را مى بخشد و او را وارد بهشت مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] علل الشرائع‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۱۴۰. [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۴۶۵، (حکمت ۲۹). [۳] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقى هندی، صفوة السقا، ج ۳، ص ۶۶۴، ح ۶۹۹۹. [۴] همان، ص ۶۶۶، ح ۷۰۰۲ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شيرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جلوه‌گری زن؛ تجلیل یا تحقیر 🔹ارزش و جایگاه به قدری والا و شایسته است که در روایات از آنان به عنوان «مهم‌ترین عنصر تربیتی جامعه» یاد شده است. حفظ کرامت و جایگاه ، در بسیار تأثیرگذار است. و تحقیر این جایگاه و به می‌تواند به فروپاشی خانواده‌ها و جوامع ختم شود. و آوردن آن به شکل به وسط میدان، نه‌ تنها جایگاه زن و هویت انسانی او را لگدمال می‌کند، بلکه او را به می‌ رساند. 🔹در ، جایگاه و نظام ، کانونی کهنه و تلقی می‌شود، و جایگاهی برای آن وجود ندارد. از این‌رو به جای اهمیت به این کانون تربیتی، جنسی و خودتحقیری زن را و جایگزین آن نموده و آن را نوعی کرامت برای زنان شمرده‌اند!. امروزه در ، به عنوان پدیده‌ای ، تأمین‌کننده بهره‌های جنسی و جذاب تبلیغاتی است که باید منافع کمپانی‌ های ثروتمند را برآورده کند. 🔹 از زمانی خدشه‌ دار شد که را از او گرفتند، ارزش‌های او را بی‌ارزش جلوه دادند، مسئولیت مدیریتی و او را نفی کردند، آزادی مطلق بدون هیچ قید و بندی را برای او تعریف نمودند و اندیشه برابری زن و مرد را در تمام شئون انسانی و کاری برای او قائل شدند. این ایدئولوژی فکری ، جایگاه زن را به چنان افول و تنزل انسانی رساند که امروزه از آن به عنوان یک کالای جنسی و تبلیغاتی و وسیله‌ای برای لذت‌بری در قالب برهنگی استفاده می‌شود.  💠تزلزل جایگاه خانواده، رهیافت بی‌حرمتی به جایگاه زن 🔹 زمانی به افول ارزشی خود می‌رسد که و هیمنه شکسته شود. شکسته‌ شدن هیمنه و در قالب‌ های مختلف می‌ تواند کانون خانه و خانواده را از انسان‌ های شایسته تهی، و به همان مقدار به رواج و فحشا در جامعه کمک کند. بی‌تردید و روانی هر جامعه‌ای مرهون تربیت نسلی است که از کانون خانواده‌ها و از دامن خارج می‌شوند. 🔹هر چقدر این مرکز تربیتی سالم‌تر و باایمان‌تر باشد، ثمره آن طیب‌تر و کارآمدتر می‌شود. وقتی و ارزش های انسانی به عنوان ستون اصلی تربیت از بین برود، به خوبی شکل نمی‌ گیرد و مدل آن، ناصالح و ناسالم و گاهی دردسر ساز برای جامعه خواهد شد. با نگاه فمینیستی به جایگاه زن، سبب شده تا روابط بین زن و مرد رو به سردی رود، زن خود را در مقابل مرد و رقیب او بداند، را رعایت نکند و در نتیجه خود را موجودی مستقل بداند که نه وظیفه مادری دارد، نه وظیفه شوهرداری. 💠کرامت در گرو عفت و پاکدامنی 🔹بر خلاف غربی‌ها که کرامت زن را در آزادی مطلق، کامجویی و استفاده‌ ابزاری خلاصه می‌ کنند، عزتمندی و انسانی را به رعایت ، حفظ و می‌داند. این مکتب پویا و تربیتی برای جلوگیری از چشم‌ های هوس‌آلود، پوشش و رعایت برخی محدودیت‌ ها را ضروری می‌ داند، با ظلم در حق زنان و کشاندن آنان به بازارهای کار و استفاده تبلیغاتی و جنسی از آنان مخالفت، و از آن به (آشکار نمودن زینت‌ های خود برای مردان هوس‌ آلود) یاد می‌کند؛ تبرج جاهلیتی که نشانه عصر جاهیت بود و جامعه جاهلی را گرفتار بی‌بندباری و فساد و فحشا کرد. 🔹در ، ضد ارزش، و تشویق به آرایش و در مقابل مردان برای کام‌جویی ارزش محسوب ‌می‌ شود. این نگاه سبب شد تا در غرب افزایش، و شهوت جنسی جوشش یابد؛ شهوتی که امروزه همگانی، و به کمپانی‌ های جنسی تبدیل شده است. رهیافت راه سعادت بشر در گرو حفظ ارزش‌ ها و نهادینه کردن آنها در زندگی اجتماعی است. و از جمله ارزش‌ های انسانی است که به کارگیری آن در کانون و ، تربیتی صالح و امنیتی سالم را برای خانه و جامعه در پی دارد. کنار زدن این دو ارزش الهی، نه‌ تنها برای زن کرامت نیست، بلکه تحقیر او محسوب می‌ شود و به مرور زمان می‌ تواند او را به کالایی برای سودجویان تبدیل کند؛ چنان‌که امروزه به آن مبتلاست.  نویسنده: محمد زاهدی مقدم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حجاب» هدیه خداست نه صرفا یک تکلیف 🔹خداوند در  آیه ۵۹ سوره احزاب می فرماید: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَ‏ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحيماً» (اى پيغمبر (گرامى) به و خود و بگو كه خويشتن را به فرو پوشند، كه اين كار براى اينكه آنها (به عفّت و حرّيت) شناخته شوند، تا از و (هوسرانان) آزار نكشند، بسيار نزديكتر است و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است). در ابتدای تمام سوره های قرآن خود را به دو صفت و وصف نموده است. 🔹این دو صفت گرچه هر دو رحمت خدا را نشان می دهند، اما یک تفاوت عمده با هم دارند: صفت رحمت عام خدا را که شامل حال همگان می گردد، بیان می کند و رحمت خاص خدا را که تنها شامل حال است بیان می دارد. حال اگر کمی در آیه فوق دقت کنید، متوجه خواهید شد که براساس این آیه، از خداست. این مطلب از دو جای آیه بر می آید: 🔹یکی اینکه خداوند را  به واسطه (صلی الله علیه و آله) در درجه اول به و آن حضرت، و سپس به پیشکش کرده است، و از کس دیگری هم جز آنان در این آیه نام نبرده است. گویی خداوند اراده کرده است که چتر را روی سر خودش پهن کند، و در این مورد هم خانواده پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مقدم داشته و بقیه را پس از آن، شامل این موهبت نموده است. دیگر اینکه در پایان آیه، خدا خود را به دو صفت و نام برده است، و چنین ترکیبی را خداوند تنها در جایی به کار می برد که سخن از شامل به حال مؤمنین، یعنی خواص خداست.   💠فواید چتر حجاب برای بانوان براساس «قرآن کریم« 🔹۱) در جامعه، لباس خاص پیدا می کنند و با پوشاندن همه بدن - که به تعبیر آیه به شناخته شدن به اينكه اهل و و و هستند، نزديك‏تر است - همه می شناسند که آنها اهل . (ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ). ۲) از در امان می مانند؛ وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمى‏ شوند، يعنى و فجور متعرض آنان نمى‏‌گردند. (فَلا يُؤْذَيْنَ). ۳) خداوند آنها را مورد قرار می‌دهد، چرا که در پایان آیه خدای تعالی خود را به صفت یعنی بسیار بخشنده نام برده است. 🔹۴) خداوند چیزهایی به آنان می دهد که به بقیه نداده است، چرا که خدا خود را به صفت نام برده است که در بین آنچه می دهد، برترین آنها سلام اوست که بر آنهاست: «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ»‏. [یس، ۵۸] در این آیه شامل حال نیز هست، چرا که «نساء المؤمنین» یک ترکیب اضافی است به معنای «زنانِ مردانِ مؤمن» و نام بردن به این صورت، با اینکه در آیه دیگر مربوط به حجاب، یعنی آیه ۳۱ سوره نور، آنها را به «المؤمنات» خطاب کرده است، لطافت بسیاری دارد. 🔹و اشاره به این مطلب دارد که خداوند به که وابستگی به دارند، جایگاهی در حد زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله) داده است و تأکید دارد جوری باشد که آنها را نشان دهد، همانگونه که پوشش همسران و دختران پیامبر باید به گونه ای باشد که در شأن وابستگی آنها به (صلی الله علیه و آله) است. پس در این آیه لطف الهی شامل حال هم شده است، که از این مطلب احترام بالای خداوند به نیز برداشت می شود؛ بنابراین، هدیه است نه صرفا تکلیف! نویسنده: سعید زمانی منبع: وبسایت اهل البیت (عليهم السلام) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارزش «عفت» و «پاکدامنی» 🔸 (علیه‌ السلام) می فرماید: «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ» [۱] (پاداش مجاهدی که در راه خدا کشته می شود، از که می تواند کند و نمی کند بیشتر نیست؛ نزدیک است که شخص پاکدامن فرشته ای از فرشته های الهی گردد). 💠شرح حدیث 🔹رعایت چه برای و چه برای ، یعنی «خود نگهداشتن» از با اینکه همه نوع وسایل انجام آن آماده باشد. حفظ از مسائل محکم و متقن و است. خداوند در توصیف «مردان و زنان عفیف» می فرماید: «وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلَی أَزْوَاجِهِمْ» [۲] (آنانی که غریزه جنسی خویش را کنترل می کنند مگر با همسرانشان). 🔹 معنای عامی دارد و تنها شامل عفت جنسی نمیشود. «عفت شکم»، «عفت قلم»، «عفت کلام» نیز از موارد آن است که هر کدام قابل بحث و گفتگو است، و همه اینها از درصد و ترس از خدا و اعتقاد به افراد نشات می گیرد. کسی که خود را به طور دائم در محضر خداوند تبارک و تعالی می‌بیند، از غریزه جنسی از خورد و خوراک و نوشتن ها و گفتنی های خود مواظبت می کند که چیزی بر خلاف انجام ندهد تا لکه دار شود. 🔹البته رعایت همه موارد کار سختی است، و چون و پایداری بالایی را می طلبد، (علیه السلام) رتبه و مقام را از «مقام شهید» برتر می شمرد. چون کشتن گاهی از جان باختن در راه خدا دشوارتر است، به همین دلیل اکثرا در این مرحله نمره خوب نمی آورند، و در های الهی رد می‌شوند. پس باید دعا کرد و از خداوند منان کمک گرفت که پروردگارا در ورطه توفیق قبولی به ما عطا کن، وگرنه ما زمین می خوریم و دیگر قادر به برخاستن نیستیم. 🔹 (علیه السلام) به ما می آموزد که: «اذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاتِکَ فَقُلِ اللَّهُم ... أَسْأَلُکَ أَنْ تَعْصِمَنِی مِنْ مَعَاصِیکَ وَ لَا تَکِلَنِی إِلَی نَفْسِی طَرْفَهَ عَیْنٍ أَبَداً مَا أَحْیَیْتَنِی لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِکَ وَ لَا أَکْثَرَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین؛ وقتی نمازت را تمام کردی بگو خداوندا...» [۳] (از تو می‌خواهم که مرا از گناهانت حفظ کنی و تا زنده ام، هرگز کمتر و بیشتر از چشم برهم زدن مرا به خودم وامگذاری، زیرا که ، همواره به بدی فرمان می‌دهد مگر اینکه تو رحم کنی ای مهربانترین مهربانان). پی‌نوشت‌ها: [۱] نهج البلاغه، حکمت ۴۶۶ [۲] سوره مومنون، آیات ۵ و ۶ [۳] کافی، ج ۳، ص ۳۴۵ 📕حدیث زندگی، شرح حکمت های نهج البلاغه (کاظم ارفع) پیام عدالت، ۹۰ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel