eitaa logo
مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)
2.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
173 ویدیو
10 فایل
﷽ ✅ کانال مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام ✔️ نظر، انتقاد و پیشنهاد 🆔 @rushdadmin ✔️ سایت مرکز ↙️ ✅ http://rushd.ir ✔️ کانال بله و تلگرام ↙️ ✅ @Rushdisu ✔️ اینستاگرام ↙️ ✅ instagram.com/Rushd.ir —---------------------
مشاهده در ایتا
دانلود
📄چرا تعصب به کالای ایرانی نداریم؟! ✴️ «جوان ‌های ما تعصب دارند به فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز و یکی طرفدار تیم آبی است؛ حتی تعصب دارند به تیم ‌های خارجی مثل رئال و ...اگر همین اندازه تعصب را نسبت به اقتصاد ملی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد». 🔹این تشبیه همراه با مزاح حضرت آقا در بیانات ابتدای سال، این پرسش را در افکار عمومی طرح می کند که چرا همچون تعصب یک هوادار دو آتیشه فوتبالی به تیمش، به تعصب نداریم؟ این یادداشت تلاش می کند از منظر عدالت اجتماعی و موضوع «سهم بری عادلانه عوامل تولید» به این پرسش پاسخ دهد. بدون تردید به این پرسش می توان از منظرهای دیگر همچون فرهنگ مصرفی و...نیز پاسخ داد. 🔹«کالای ایرانی» خروجی یک نظام است و آن «» است. این نظام، دارای ورودی هایی است که کلیت فعالیت این مجموعه را به مثابه سیستم حفظ می کند. این ورودی ها در واقع نهاده های تولید هستند. منابع طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه مالی، نیروی کار فیزیکی، سرمایه انسانی، کارآفرینی، مهندسی و طراحی(سرمایه دانشی) و سایر مواد اولیه و نهاده های تولید در کنار یکدیگر و به فراخور نوع محصول در این نظام دخالت دارند. 🔹صاحبان این نهاده ها حسب مناسبات و روابطی با یکدیگر در تعامل هستند. در طی سده های گذشته در تاریخ اندیشه اقتصادی، پرسش بزرگ نحوه سهم بری هر کدام از این صاحبان عوامل تولید از ارزش ایجاد شده است. بدون تردید آن است که هر کدام از صاحبان نهاده های تولید به تناسب ارزشی که خلق کرده است، از برخورداری های نهایی نظام تولید نیز بهره ببرد. آنگاه که ورودی ها با ستاده ها، آورده ها و شایستگی ها با برخورداری ها تطابق نداشته باشد، نظام تولیدی به تعبیر اقتصاددانان، وارد بازی جمع صفری می شود که قابل تداوم نخواهد بود. @Rushdisu 🔹به دلایل مختلف، تعصب به کالای ایرانی به شکل مطلوب در میان ایرانیان وجود ندارد. یکی از این دلایل آن است که نظام تولید ایرانی، سالهاست که وارد یک بازی جمع صفر و یک حلقه تضعیف کننده ذاتی شده است. سهم بری صاحبان نهاده های تولید ایرانی عادلانه نیست و آنجا که نباشد، علاقه و دلبستگی وجود نخواهد داشت. 🔹اما چرا نظام تولید ایرانی عادلانه نیست؟ شاید چند آمار در این مورد کافی باشد. سهم نیروی کار در هزینه تمام شده در نظام تولید ما، حدود 5 درصد است و این یعنی ایرانی از پایین ترین دستمزد در میان کشورهای جهان برخوردار است. نسبت دستمزد به بهره وری نیروی کار نیز در نظام تولیدی کشور حدود 30 درصد است؛ این بدان معناست که کارگر ایرانی حدود یک سوم بهره وری خود دستمزد دریافت می کند. 🔹این نظام تولیدی بنا به عقلانیت و خردی که حتی سرمایه داری مدرن نیز حدود صد سال قبل به آن رسید، قابل تداوم نیست. زیرا نظام اقتصادی یک حلقه و شبکه به هم مرتبط است. تولید، مبادله و مصرف. اگر به عنوان مثال سهم کارگر به عنوان یکی از صاحبان نهاده های تولید، به اندازه ارزش ایجاد شده او نباشد، علاوه بر آنکه عدالت اجتماعی شکل نگرفته و برای اقلیت رقم می خورد، به چرخه اقتصاد طبیعی نیز صدمه می زند زیرا کاهش قدرت خرید آنها، در حقیقت کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان خروجی های این نظام تولیدی است و این خود به خود به کاهش خرید محصولات صاحبان بنگاه تولیدی منجر می شود. 🔹واضح است که اگر تعاملات در نظام تولیدی را در بلندمدت و در یک تداوم زمانی مشاهده کنیم، آنگاه است که در تحلیل آنچه رقم می خورد کمی متفاوت تر از حالت ایستا، عمل می کنیم. خانواده چند ده میلیونی کارگران ایرانی امروز خریداران بالقوه کالای ایرانی هستند اما نه قدرت خرید کافی برای این کار را دارند و نه تعصب به این کار را. @Rushdisu 🔹هوادار یک تیم فوتبال، خود را با یازده نفری که در مستطیل سبز در تلاش برای پیروزی هستند، متحد و هم جبهه می داند اما کارگر ایرانی چنین تعلق را به خروجی نظام تولیدی که خود در آن فعال است، ندارد چون در افراطی ترین صورت به تعبیر مارکس، دچار نوعی شده است که آنچه تولید کرده است را متعلق به خود نمی داند. 🔹امروز دهک های پایین و متوسط درآمدی، در پرتو مناسبات غیرعادلانه نظام تولید ایرانی، به کالای ایرانی تعصب ندارد چون به دلیل قدرت خرید پایین خود، تنها فاکتور خرید خود را «قیمت» می بیند و پارامترهای دیگر را دارای اهمیت نمی تواند بداند. در سال گذشته، واردات در کشور بیش از 6 میلیارد دلار افزایش و در برآوردهای اولیه بیش از 70 میلیارد دلار واردات قانونی و قاچاق در کشور صورت پذیرفته است. اگرچه بخشی از این واردات مربوط به کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه تولیدی است، اما مع الوصف بخش عمده کالاهای بی کیفیت اما ارزان متناسب با قدرت خرید این گروه های درآمدی است. 👇👇 👇👇
📄چه كالایی ایرانی است؟ ✴️ این نوشتار به وُسع خود می كوشد، به دو سوال كه ارتباط تنگاتنگ با یكدیگر دارند پاسخ دهد و تا حد امكان به مفهوم پردازی «» بپردازد. 🔹یكی از سوالات رایج در بحث حمایت از كالاهای داخلی این است كه مگر می شود همه كالاها را در داخل كشور تولید كرد؟ و آیا اساساً چنین امری حتی اگر ممكن باشد معقول هم هست؟ پس داستان مفاهیم استراتژیكی نظیر «» چه می شود؟ @Rushdisu 🔹برخی دیگر از تحلیل گران كه آشنایی اجمالی با تاریخ عقاید اقتصادی و مباحث اقتصاد سیاسی بین الملل دارند نیز هرگونه سیاست حمایت از توسعه اقتصاد داخلی را در دسته سیاست های ملی گرایانه و به عبارت دیگر جای می دهند و با همان استدلال های اقتصاد كلاسیك آدام اسمیتی، این سیاست ها را زیر سوال برده و چنین توصیف می كنند كه سیاست های اقتصاد مقاومتی نیز مركانتلیستی بوده و منسوخ است و معلوم است كه سیاست های اقتصادی كشور مربوط به چند قرن پیش در اروپاست و خود غرب هم به این جمع بندی رسیده است كه دوران چنین سیاست هایی به سر آمده است و در نتیجه «سیاست های بازار آزاد» را تجویز می كنند ... . پس سوال دوم این است كه آیا چنین تحلیل و تجویزی قابل اتكاست یا خیر؟ 🔸ابتدا پاسخی كوتاه به سوال دوم: 🔹سیاست های مركانتلیستی كه بعد از دوران فئودالیسم در اروپا رواج یافت در پی مثبت كردن تراز تجاری دولت های ملی (=كشورها) بود و می كوشید با محوریت سوداگری و تجارت، به افزایش حجم طلا و نقره در خزانه دولت پرداخته و این ابزار را مهم ترین لازمه حفظ امنیت كشور می دانستند. ازآنجا كه این سیاست ها بر پایه انباشت حداكثری طلا و نقره صورت می گرفت و با توجه به محدودیت حجمی این دو فلز گرانبها، موجب شكل گیری جنگ ها و مستعمره سازی های فراوان شد و از سوی دیگر فساد سیستمی ناشی از واگذاری برخی از امتیازات واردات و صادرات كالاها به درباریان، زمینه فروپاشی آن را فراهم ساخت و در نتیجه با انقلاب صنعتی در بریتانیا، مركانتلیسم به حاشیه رفت. 🔹با این توضیح كوتاه، باید گفت كه نمی توان فقط به سبب شباهت در برخی از گزاره های سیاست های با سیاست های مركانتلیستی، این دو را مطابق دانست چه اینكه سیاست های اقتصاد مقاومتی درون زا و برون نگرند، دانش بنیان هستند، رویكرد مردمی دارند و بر پایه عدالت شكل می گیرند كه بسیاری از این ویژگی ها در سیاست های مركانتلیستی، حتی طرح هم نمی شوند چه برسد به اینكه پیگیری شده باشند! 🔹در پاسخ دیگری به این سوال باید گفت كه تجربه كشورهای صنعتی موفق امروز دنیا از جمله آلمان، ژاپن و حتی ایالات متحده امریكا در صد سال گذشته به صورت آشكاری، سیاست های حمایت از محصولات داخلی و صنایع ملی را تائید می كند به گونه ای كه گاه سخت گیری های صورت گرفته در این زمینه در این كشورها در آن زمان، تعجب انسان را بر می انگیزد. 🔸و اما درباره سوال اول كه چه كالایی ایرانی است؟ @Rushdisu 🔹ابتدا باید به یك نكته اشاره كرد كه منظور از كالا همان محصول است لذا می تواند اعم از كالای ملموس و یا خدمت باشد و دامنه خدمات كه اتفاقا حجم عظیمی از اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده است در این دایره قابل تحلیل و بررسی است. (در این زمینه به مطلب «کدام کالا تولید داخل است؟» در سایت عیارآنلاین مراجعه شود). هر كالایی دارای یك گسترده است و از ایده پردازی اولیه كه بر پایه اصول علمی و مهندسی طراحی محصول، فرموله كردن و طراحی آزمایشگاهی، ساخت نمونه های واقعی و توسعه تجارب محصول، فرآیندی كامل را طی می كند و طبیعتاً طی این فرآیند، مراحلی نظیر ایجاد نشان(برند) تجاری، مالكیت معنوی و ... را نیز در بر می گیرد. 👇👇 👇👇
📄چرا نمی خریم؟! ✴️می خواهم از یک نقطه دیگر شروع کنم تا به این سوال از نگاه (ره) و مقام معظم رهبری پاسخ دهم! 🔹چند سال پیش مشغول بررسی بیانات مقام معظم رهبری، در حوزه تهاجم فرهنگی بودم، نکته مهم این بود که نقطه محوری و هسته اصلی واقعاً چیست؟! شاید در ذهن خیلی از ماها بدحجابی و ابتذال جنسی و امثال اینها از مصادیق بارز تهاجم فرهنگی است، امّا جالب بود که در بیانات مقام معظم رهبری دائماً تذکر داده شده بود که جریان انقلابی اشتباه نگیرد! بدحجابی مسأله اصلی ما در تهاجم فرهنگی نیست! جلوتر می رفتیم می دیدیم که همین موضع گیری را ایشان در مصادیق تهاجم فرهنگی هم دارند. 🔹برای خود من مسأله شده بود که اگر ابتذال و بدحجابی و موسیقی مبتذل معضل و مسئله اساسی تهاجم فرهنگی نیست! پس چه چیزی آن مسأله اصلی است؟ چرا مقام معظم رهبری می فرمایند مسأله تهاجم فرهنگی خوب فهم نشده است؟! چه چیزی باید فهم شود تا این مسئله که به ظاهر سهل و روشن است اما انگار ممتنع و دست نیافتنی شده فهم شود. 🔹تا اینکه بالاخره در بیانات حضرت آقا رسیدیم به این تحلیل که مسئله اصلی تهاجم فرهنگی از نگاه ایشان مسأله «» و «غربزدگی» است. اینکه ما هرچه غربی است را چون غربی است، می پسندیم! غرب را کامل و توسعه یافته می دانیم و پیشرفت را معادل می دانیم!! چرا بی حجابی رواج پیدا می کند؟! نه به خاطر عناد و بی حیایی زنان ما!! بلکه به این خاطر که زن غربی الگو است و مدل پوشش او نشانه متمدّن بودن! و البتّه حجاب نشانه امّل بودن!! این نگاه در همه زندگی ما جاری شده است: «خود باختگی» و «غربزدگی!» @Rushdisu 🔹حتی رگه هایی از این نگاه در میان مذهبی ها هم وجود دارد!! نمونه بارز آن در خرید «برند» های خارجی است!! از گوشی همراه گرفته تا خودکار توی جیبمان!! و این چیزی است که در بیانات امام(ره) هم به عنوان حمایت از کالای ایرانی مورد توجه قرار گرفته است. امام خمینی(ره) می فرمایند: 🔹«غربزدگيها است. اينهايى كه توجهشان به غرب است، توجهشان به اجانب است، قبلهشان غرب است، رو به غرب توجه دارند، اينها در ظلمات فرو رفتهاند؛ اوليايشان هم طاغوت است. ملتهاى شرقى كه به واسطه تبليغات داخل و خارج، به واسطه تعليمات عمّال داخلى و خارجى، رو به غرب آوردهاند و قبله آمالشان غرب است و خودشان را باختهاند و نمىشناسند خودشان را، مَآثِر و مَفاخِر خودشان را گم كردهاند و خودشان را باختهاند و گم كردهاند و به جاى آنها يك مغز غربى نشسته است، اينها اوليايشان طاغوت است؛ و از نور به ظلمات وارد شدهاند. و همه بدبختيهاى شرقيها هم، از آن جمله ماها، همه گرفتاريهاى ما و بدبختيهاى ما هم، همين است كه ، يك كس ديگر به جاى ما نشسته است و لهذا مىبينيد كه هر چيزى كه در ايران هست تا يك اسم غربى نداشته باشد رواج ندارد. داروخانه هم بايد اسم غربى داشته باشد. كارخانههاى ما هم كه پارچه مىبافند بايد آن حاشيهاش خط غربى باشد؛ اسم غربى هم رويش بگذارند. خيابانهايمان هم بايد يك اسم غربى داشته باشد. همه چيزمان بايد داشته باشد. كتاب هم كه مىنويسند همين كتابنويسها، همين روشنفكرها، بعضيشان كتاب هم كه مىنويسند، يا يك اسم غربى روى آن مىگذارند؛ يا مطالب را وقتى ذكر مىكنند، استشهاد مىكنند به قول يك نفر غربى. عيب هم اين است كه هم آنها غربزده هستند، و هم ماها! اگر كتابها آن اسمها را نداشته باشد، اگر فاستونى آن اسم را نداشته باشد(يك اسمى از آنها رويش مىگذاشتند. هر پارچهاى را كه مىبافتند، اصفهان پارچه مىبافت، لكن اسمِ آنها را رويش مىگذاشتند! ما همه چيزمان را باختيم. حالا دزدها را بيرون كرديم، اما خودمان را پيدا نكرديم)، اگر دواخانه آن اسم را نداشته باشد، كمتر به آن توجه مىشود. وقتى به كتاب زياد توجه مىشود كه از اول كه انسان وارد مىشود هى اصطلاح غربى ببيند؛ هى الفاظ غربى ببيند. الفاظ خودشان را فراموش كنند؛ لغت خودشان را فراموش كنند؛ مفاخر خودشان را بكلى فراموش كردهاند؛ دفن كردهاند؛ و به جاى آن ديگران را نشاندهاند. اينها همه ظلمتهايى است كه طاغوت ما را از نور به اين ظلمتها وارد كرده است.» (صحیفه امام ج 9، ص 460) ✍️ پژوهشگر مرکز رشد 🗂 (ره) 🌿 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
📄الزامات بسترساز ✴️لازمه تحقق یك حركت نظام مند برای حمایت از ، برخورداری از الزامات زمینه ای و بسترهای پایدار ساز و ثبات آفرین است و در غیر این صورت، حركت ها شاید در یك بازه زمانی مشخص، موثر باشند ولی تبدیل به یك جریان نهادی و پایدار نخواهند شد و در نتیجه پس از مدتی می توان شاهد سست شدن و در نتیجه شكست طرح حمایت از كالای ایرانی بود. در این نوشتار به سه مورد از این الزامات به صورت تیتروار اشاره می شود و ان شاء الله در نوشته های آتی به موارد دیگری پرداخته خواهد شد. 1️⃣ الزام اول: اصلاحات لازم در حقوق رقابت و در كشور 🔹برخی نهادگرایان، وقتی به تحلیل علل توسعه یا عدم توسعه كشورها می پردازند، پا را از سطح اولیه تحلیل ها فراتر گذاشته و در بررسی موردی علل موفقیت و عدم موفقیت كشورها از موارد رایج نظیر تفاوت در سطح دانش، مكان جغرافیایی و حتی تفاوت های فرهنگی در كشورهای توسعه یافته نسبت به سایر كشورها عبور می كنند و سعی در شناسایی برخی مفاهیم نهادی دارند. یكی از این پایه های نهادی كه در آثار برخی تحلیل گران بسیار بارز است، به رسمیت شناختن حقوق رقابت و حقوق مالكیت در كشورهاست! به بیان دیگر، علاوه بر اینكه یك آستانه تغییر در امر رقابت پذیری صنعتی در یك كشور وجود دارد می بایست حقوق مالكیت نیز دارای قواعد روشن، دقیق و باثبات باشد چرا كه این امر موجب می شود افراد، حركت برای نوآوری و تولید ثروت پایدار داشته باشند. @Rushdisu 🔹در موضوع حمایت از كالای ایرانی نیز، چنین مقوله ای بسیار اساسی است زیرا یك سوی امر تولید كالای داخلی، تولیدكنندگان و سرمایه گذاران هستند و تا زمانی كه بستر حمایتی لازم برای این كار وجود نداشته باشد انگیزه تولیدكننده برای سرمایه گذاری پایدار از بین می رود. تولید، تبلیغ و فروش كالای باكیفیت داخلی امری زمان بر است لذا نیازمند وجود یك موقعیت با ثبات روانی، اجتماعی و اقتصادی است كه بخش اعظم آن با مناسب شكل می گیرد. 2️⃣ الزام دوم: 🔹می توان مصادیق متعددی از ضرورت «شفافیت» جهت شكل گیری و ثبات حركت های نهادی بیان نمود ولی با توجه به محدودیت حجمی نوشتار صرفا به یكی از مهم ترین این مصادیق یعنی «» اشاره می شود. تمامی فرآیند شكل گیری ایده تا تولید و توزیع محصول ایرانی در یك چرخه كامل رخ می دهد و در این پیوستار، شخصیت های حقیقی و حقوقی فراوانی حضور دارند كه اگر هر یك از این افراد دارای منافع متضادی با اصل حركت باشند، خواسته و ناخواسته به سمت تغییر این جریان پیش می روند و اگر به عنوان مانع اساسی در مقابل این حركت ملی نقش ایفا نكنند، در خوشبینانه ترین حالت سعی در تغییرات قانونی جهت مستثناسازی خود و منافعشان با اصل حركت خواهند داشت. 🔹شفافیت مناقصات، قراردادها، قوانین، آرای نمایندگان مجلس و مواردی نظیر این می تواند اقدامی پیشگیرانه و كم هزینه در این راستا باشند كه با حمایت رسانه ها به یك حركت پایدار تبدیل می شوند. 3️⃣ الزام سوم: ملی 🔹برند ملی هر كشور، تبلور تمامی مناسبات آن كشور است و حتی در برخی مطالعات ذیل یكی از اركان طبقه بندی می شود و به عنوان یك نمونه عینی قدرت نرم محسوب می گردد. مرور تاریخ توسعه صنعتی برخی كشورها نظیر كره جنوبی، آلمان، انگلستان، چین، ژاپن و ... نشان از آن دارد كه تمام ساختارهای حاكمیتی و غیرحاكمیتی آن می كوشند كه كشورشان را به بهترین حالت ممكن به دنیا معرفی نمایند. اگر امروز گوشی های كره ای، خودروهای آلمانی و لوازم خانگی ژاپنی از شهرتی جهانی برخوردارند صرفاً به واسطه كیفیت خودِ محصول نیست بلكه تمامی اركان و اجزاء از سریال های تلویزیونی گرفته تا نمادهای فرهنگی آنها سعی در معرفی كشورشان به عنوان یك كشور توانمند، دارای ثبات حاكمیتی، متعهد نسبت به مردم و ... دارند. 🔹زمانی كه حجم انبوه سریال های تاریخی كُره ای در ایران پخش می شود و بازیگران اصلی آن در كشور حضور می یابند، خواسته و ناخواسته، نشان تجاری كره جنوبی در ایران تقویت شده و محصولات كره ای نیز فروش بیشتری خواهند داشت و یا زمانی كه مسئولین ژاپنی از مردمشان در برابر برخی كالاهای كم كیفیت، عذرخواهی می كنند همین امر در مصرف كنندگان آن محصول اعتمادزایی فراوان می كند، برگزاری المپیك 2008 چین و معرفی قدرت این كشور در فضای عمومی جهانی، همگی زمینه هایی برای تقویت برندملی یك كشور است. @Rushdisu 🔶جمع بندی كوتاه: حمایت از كالای ایرانی حركتی مقطعی نیست و باید زمینه های لازم برای آن، ایجاد شود. اهمیت ایجاد نهادها از این جهت است كه یكی از مهم ترین سازوكارها برای جلوگیری از شكست یك جریان ملی، كاهش وابستگی آن به اشخاص است. ✍️ پژوهشگر مرکز رشد ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 @Rushdisu
👆👆 👇👇 🔶پرده پنجم؛ بازگشت به وطن 🔹در همین حوالی و در کلان‌شهری که نامند، می‌توان تعصب زبانی مدفون‌شده در ذهن‌ها را همچو آثار تاریخی دید. حالا علاوه بر اینکه جوانمرد قصاب به انگلیسی نوشته می‌شود، یک سؤال جدی‌تری برایت شکل می‌گیرد که مگر بنا نبود انقلاب اسلامی هدایتگری در عرصه جهانی شود؟ حالا چرا تابلو میدان آن‌هم نمی‌تواند یک گردشگر را راهنمایی کند، چه رسد به هدایتگری در عرصه جهانی!! تابلویی که میدان را هم به انگلیسی می‌نویسد و فردی نیست که به آن فرد مسئول بگوید، رحمت خدا بر تو؛ چرا لااقل دقیق ترجمه نمی‌کنی تا مسافر فرنگی را از حیرانی نجات دهی؟! @Rushdisu 🔹رحمت الهی تنها محدود به مسئولان مترو نمی‌شود. آن‌قدر اوضاع فرهنگ در تجارت هم به وخامت کشیده شده است که به هنگام سفارش غذا، اگر معنای استریپس و اسپایسی را نفهمی و از فروشنده سؤال می‌کنی، فروشنده با لبخندی سراسر حقارت و تعجب می‌گوید: استریپس همان تکه‌های مرغ سوخاری است و اسپایسی همان تند خودمان!! حس حقارت بیشتر از این هم می‌تواند باشد، وقتی‌که وزیر فرهنگ به‌عنوان متولی صیانت از فرهنگ و ترویج تعصب بدان، به خاطر کوتاهی‌اش از مجلس کارت زرد بگیرد! 🔶پرده آخر؛ تعصب فرهنگی 🔹 چه بخواهیم و چه نخواهیم یار جدایی‌ناپذیر الگوی توسعه غربی است. بالاتر از مسئله تهاجم فرهنگی، تزریق نتوانستن‌ها و تکثیر ذهن‌های منجمدی است که فلان نظریه‌ها را بر وحی مقدم دارند و بدان باور بیشتر و قوی‌تری داشته باشند. در عرصه بازاریابی هم نتوانستن‌ها و ذهن های منجمد زمانی هویدا می‌شود که مدیر بازاریابی وارد کنیم و مرتب بگوییم زبان و فرهنگ ما مظروف خوبی برای تجارت و بازاریابی نیست! اگر امروز به کالای ایرانی تعصب کمرنگ‌تری داریم، ثمره فقدان تعصب به فرهنگ و زبان فارسی خودمان است. بنابراین تعصب داشتن نسبت به کلمات فارسی در کسب‌وکار و تابلوهای شهری می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد برای حمایت از کالای ایرانی. 🔹 باید باور داشت، حمایت از بدون حمایت از فرهنگ ایرانی بی‌معناست. عرصه بازاریابی و تجارت، عرصه به عاریت گرفتن ذهن‌ها و ادراک‌هاست و زمانی که این ذهن‌ها و ادراک‌ها، مسخر شده فرهنگ دیگری باشند، در رفتار عموم افراد جامعه نمی‌توان تعصب اقتصادی و فرهنگی را شاهد بود. چه خوب رهبر ما و سید ما خیلی پیشتر گفته بود: «تقلید فرهنگی، خطر خیلی بزرگی است». ✍ پژوهشگر مرکز رشد ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu
📄 چرا تعصب به کالای ایرانی نداریم؟! ✴️ «جوان ‌های ما تعصب دارند به فوتبال؛ یکی طرفدار تیم قرمز و یکی طرفدار تیم آبی است؛ حتی تعصب دارند به تیم ‌های خارجی مثل رئال و ...اگر همین اندازه تعصب را نسبت به اقتصاد ملی و تولید داخلی داشته باشیم، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد». 🔹این تشبیه همراه با مزاح حضرت آقا در بیانات ابتدای سال، این پرسش را در افکار عمومی طرح می کند که چرا همچون تعصب یک هوادار دو آتیشه فوتبالی به تیمش، به تعصب نداریم؟ این یادداشت تلاش می کند از منظر عدالت اجتماعی و موضوع «سهم بری عادلانه عوامل تولید» به این پرسش پاسخ دهد. بدون تردید به این پرسش می توان از منظرهای دیگر همچون فرهنگ مصرفی و...نیز پاسخ داد. 🔹«کالای ایرانی» خروجی یک نظام است و آن «» است. این نظام، دارای ورودی هایی است که کلیت فعالیت این مجموعه را به مثابه سیستم حفظ می کند. این ورودی ها در واقع نهاده های تولید هستند. منابع طبیعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه مالی، نیروی کار فیزیکی، سرمایه انسانی، کارآفرینی، مهندسی و طراحی(سرمایه دانشی) و سایر مواد اولیه و نهاده های تولید در کنار یکدیگر و به فراخور نوع محصول در این نظام دخالت دارند. 🔹صاحبان این نهاده ها حسب مناسبات و روابطی با یکدیگر در تعامل هستند. در طی سده های گذشته در تاریخ اندیشه اقتصادی، پرسش بزرگ نحوه سهم بری هر کدام از این صاحبان عوامل تولید از ارزش ایجاد شده است. بدون تردید آن است که هر کدام از صاحبان نهاده های تولید به تناسب ارزشی که خلق کرده است، از برخورداری های نهایی نظام تولید نیز بهره ببرد. آنگاه که ورودی ها با ستاده ها، آورده ها و شایستگی ها با برخورداری ها تطابق نداشته باشد، نظام تولیدی به تعبیر اقتصاددانان، وارد بازی جمع صفری می شود که قابل تداوم نخواهد بود. 🔹به دلایل مختلف، تعصب به کالای ایرانی به شکل مطلوب در میان ایرانیان وجود ندارد. یکی از این دلایل آن است که نظام تولید ایرانی، سالهاست که وارد یک بازی جمع صفر و یک حلقه تضعیف کننده ذاتی شده است. سهم بری صاحبان نهاده های تولید ایرانی عادلانه نیست و آنجا که نباشد، علاقه و دلبستگی وجود نخواهد داشت. 🔹اما چرا نظام تولید ایرانی عادلانه نیست؟ شاید چند آمار در این مورد کافی باشد. سهم نیروی کار در هزینه تمام شده در نظام تولید ما، حدود 5 درصد است و این یعنی ایرانی از پایین ترین دستمزد در میان کشورهای جهان برخوردار است. نسبت دستمزد به بهره وری نیروی کار نیز در نظام تولیدی کشور حدود ۳۰٪ است؛ این بدان معناست که کارگر ایرانی حدود یک سوم بهره وری خود دستمزد دریافت می کند. 🔹این نظام تولیدی بنا به عقلانیت و خردی که حتی سرمایه داری مدرن نیز حدود صد سال قبل به آن رسید، قابل تداوم نیست. زیرا نظام اقتصادی یک حلقه و شبکه به هم مرتبط است. تولید، مبادله و مصرف. اگر به عنوان مثال سهم کارگر به عنوان یکی از صاحبان نهاده های تولید، به اندازه ارزش ایجاد شده او نباشد، علاوه بر آنکه عدالت اجتماعی شکل نگرفته و برای اقلیت رقم می خورد، به چرخه اقتصاد طبیعی نیز صدمه می زند زیرا کاهش قدرت خرید آنها، در حقیقت کاهش قدرت خرید مصرف کنندگان خروجی های این نظام تولیدی است و این خود به خود به کاهش خرید محصولات صاحبان بنگاه تولیدی منجر می شود. 🔹واضح است که اگر تعاملات در نظام تولیدی را در بلندمدت و در یک تداوم زمانی مشاهده کنیم، آنگاه است که در تحلیل آنچه رقم می خورد کمی متفاوت تر از حالت ایستا، عمل می کنیم. خانواده چند ده میلیونی کارگران ایرانی امروز خریداران بالقوه کالای ایرانی هستند اما نه قدرت خرید کافی برای این کار را دارند و نه تعصب به این کار را. 🔹هوادار یک تیم فوتبال، خود را با یازده نفری که در مستطیل سبز در تلاش برای پیروزی هستند، متحد و هم جبهه می داند اما کارگر ایرانی چنین تعلق را به خروجی نظام تولیدی که خود در آن فعال است، ندارد چون در افراطی ترین صورت به تعبیر مارکس، دچار نوعی شده است که آنچه تولید کرده است را متعلق به خود نمی داند. 🔹امروز دهک های پایین و متوسط درآمدی، در پرتو مناسبات غیرعادلانه نظام تولید ایرانی، به کالای ایرانی تعصب ندارد چون به دلیل قدرت خرید پایین خود، تنها فاکتور خرید خود را «قیمت» می بیند و پارامترهای دیگر را دارای اهمیت نمی تواند بداند. در سال گذشته، واردات در کشور بیش از ۶ میلیارد دلار افزایش و در برآوردهای اولیه بیش از ۷۰ میلیارد دلار واردات قانونی و قاچاق در کشور صورت پذیرفته است. اگرچه بخشی از این واردات مربوط به کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه تولیدی است، اما مع الوصف بخش عمده کالاهای بی کیفیت اما ارزان متناسب با قدرت خرید این گروه های درآمدی است. 👇👇 👆👆
📄 قرار سالیانه هسته نوآوری؛ با محوریت رونمایی از شماره اول نشریه «نوآفرین» ✴️ پشرفت، نوآوری، خلق ارزش، معاون نوآوری، خودباوری و حمایت از کالای ایرانی مهمترین کلیدواژه‌هایی بود که در قرار سالیانه هسته نوآوری به گوش می‌رسید. قرار سالیانه هسته نوآوری؛ با محوریت از شماره اول نشریه «نوآفرین» روز دوشنبه ۱۷ دی ۹۷ با حضور گسترده دانشجویان و اساتید برگزار شد. 🔹در ابتدای جلسه، برنامه‌ها و هسته توسط اعضای هسته تبیین شد و زمینه‌های ارتباطی که در قالب فرم ارتباط با هسته طراحی شده بود در اختیار حضار قرار گرفت. سپس، جایگاه و ضرورت تولید نشریه در مجموعه اقدامات هسته نوآوری تشریح شد و بخش‌های مختلف نشریه معرفی گشت. آیه نوآوری، اول قدم، کاغذ اخبار، نوآوری فلش، هسته دونقطه، لوحه، دانش‌سرا، نوآفرینان، رادیوما، نوآوری پلاس، کرکره، سینمانوآفرین، دارالفنون و ته‌مقاله، بخش‌های اصلی این نشریه هستند که هر کدام از مناظر مختلف به موضوع می‌پردازند. 🔹در مجموع، این نشریه، ۳۶ مطلب دارد و ۱۸ نفر به صورت مستقیم در تولید آن نقش داشته‌اند. در بخش لوحه به موضوع حمایت از پرداخته شده و ۱۳ یادداشت از اعضای هسته نوآوری در آن ارائه شده است. همچنین در بخش نوآوری پلاس، سه یادداشت کوتاه درباره هیئت میثاق با شهدا به عنوان سوژه اصلی این بخش نگارش شده است. در بخش‌های رادیوما و نوآفرینان، تجارب مدیرعامل سابق ایران خودرو، معاون اجرایی شرکت گلدیران و مدیرعامل بانک قرض‌الحسنه رسالت در حوزه نوآوری و حمایت از کالای ایرانی ثبت شده است. 🔹در ادامه جلسه، دکتر رحمانی که پیش‌تر به عنوان مدیر برنامه و مشغول بودند و اینک در معاونت نوآوری در ایران فعالیت می‌کنند، بر ضرورت نوآوری در اقتصاد اشاره کردند. ایشان رویکرد مرسوم پیمانکاری در پروژه‌های توسعه تکنولوژی در دنیا و ایران را آسیب شناسی کردند و رونق فضای را راه حلی برای رویکرد پیشین ارزیابی کردند. رویکردی که جوانان مستعد را در کشور حفظ می‌کند و ایده‌ها را در نهایت به سرمنزل مقصود می‌رساند. 🔹بخش دوم صحبت‌های ایشان به تفصیل وظایف معاونت نوآوری در یک سازمان اشاره داشت. در سازمان‌های فعلی ایران، سمتی به نام معاونت نوآوری کمتر وجود دارد و شرکت دیجی‌کالا در راه‌اندازی این سمت از بوده است. آقای دکتر رحمانی با مفهوم‌سازی این جایگاه سازمانی، هشت کارکرد کلیدی را برای معاونت نوآوری برشماردند و توسعه این معاونت را در سازمان‌های بزرگ ایرانی حتی خودروسازها هم بسیار مفید ارزیابی کردند. 🔍🔍🔍 🔍🔍 ➖➖➖➖➖ ✔️ مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیه السلام) 🌐 سروش ↙️ ✅ sapp.ir/Rushdisu 🌐 ایتا ↙️ ✅ eitaa.com/Rushdisu 🌐 بله ↙️ ✅ ble.im/Rushdisu